تعبیر خواب آیة الکرسی
اگر ببیند آیة الکرسی (آیه 255 سوره بقره) را خواند، دلیل که از آفت ها ایمن شود و کارش بالا گیرد.
امام صادق (ع) می فرماید: صاحب جاه و رفعت شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر درویش بود، توانگر شود و اگر بیمار بود، شفا یابد. اگر غمگین است شادمان شود، اگر بنده بود آزاد گردد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
محیا : سلام و عرض احترام
بعد نماز صبح خواب میدیدم، دسته جمعی با دوستان به یه اردو رفته بودیم یه جای سرسبزی بود که حال و هوای همین روزهای پاییزی و بارونی رو داشت. من داخل چمنها دراز کشیده بودم که وقتی بیدار شدم دیدم پدرم بالا سرمه و هر دو پام بعضی جاها مثل بین دو انگشت شست گاز استریل گذاشته بودند و بعضی قسمتهای دیگه باند پیچی بود، اما خونی نبود و زیاد درو نداشتم(اتوبوسمون تصادف کرده بود و من تازه به هوش اومده بودم) با همون حال داشتم قالی میبافتم، اما دوست نداشتم و به نگران پاهام بودم که اون طوری نشستن براشون بد باشه، دار قالی بافی هم دار قالی بود، اما انگار داشتم قرصهای تقویتی رو به جای گرههای قالی، بسته بندی میکردم.از طرفی هم نمیدونستم چی شده. پرستار هم آشنا کنار دست من قالی میبافت، ظاهرا پدرم وقتی رفته بود دارو خونه تا برام دارو بخره بهش نگفته بود که برای من دوا رو میخواد؛ چون دوست نداشته بود سر زبون آشنا بیفتم که تصادف کردم و این حالمه.
هر دو پام آتل بندی بود، پای راستم هیچ مشکلی نداشت، پرستار رو صدا کردم (البته زمان معاینه من بود و من از پشت دار قالی که دوست نداشتم ببافمش اومدم پایین) و در گوشش گفتم: داروها رو پدرم برا من میخواسته، لطفا بهم بگو چی شدم؟ چه اتفاقی برام افتاده؟
گفت: پای از ناحیه پای چپ قطع نخاع شدی، یه اصطلاح پزشکی گفت که یادم نموند. گفتم یعنی چی؟ مشکی ندارم در راه رفتن خیلی! یکی شون توضیح داد: چرا مشکل داری، پای چپت از زانو خم نمیشه. پرسیدم: یعنی دیگه خوب نمیشه؟ با اطمینان خاطر گفت: چرا خوب میشی یه مدت دیگه. نگران بودم، پرسیدم کی خوب میتونم درست راه برم؟ گفت: یکم که استراحت کنی و چندتا آزمایش انجام بدی بهتر میشی. گفتم: از بس که پیش خودم فکر و خیال میکردم که ویلچر نشین میشم اینطوری شد.
پدرم برام یه شلوار آتل چرم مشکی (شبیه اون چه سخرهنوردها میپوشن تا از به سخره و طناب نگهشون داره که سقوط نکنن) برام خریده بود و خیلی حواسش بهم بود. دراز کشیده بودم نزدیک یه آبخوری توی یه دبیرستان دخترونه، چشم نیمهباز بود یه پسرک جوونی رو دیدم بود بود با محاسن و موی کوتاه حنایی رنگ، سفید رو بود با قد متوسط رو به کوتاه، قیافهاش برام آشنا بود یکم دقت کردم، اونم حواسش به من بود خندید، همین که متوجه شدم حواسش به منه، چشامو ازش گرفتم. اومد نزدیک آبخوری ازم پرسید حاضری با دوستم ازدواج کنی؟ جدا شده، یه پسر داره (یادم نیست گفت پسره۱ساله یا ده ساله)، گفت دوستم همینجاست. من فقط کنجکاو شدم ببینم قیافهاش چطوریه و کیه، اما هیچی بهش نگفتم و در همون حال دراز کش، انگار نه انگار که اصلا شنیدم، آخه پسره شبیه یکی بود که بهم بد کرده بود، رفت داخل ساختمون مدرسه که دوستش صدا کنه بیاد منو ببینه که همزمان دوستش از ساختمون اومد بیرون و خیلی با دختر دبیرستانیها شوخی میکرد و ظاهرا اخلاق شادی داشت، اما چون من آدم مقیدی هستم از این رفتارش خوشم نیومد و بیخیال حتی دیدنش شدم. هر دو آقا هم قد هم بودن و شاید چند سانتی از بنده کوتاهتر. (بنده مایلم قد همسرم از بنده بلندتر باشه)
در اون بین خواهرم رو دیدم که داشت درمورد یکی از دوستانش توضیح میداد(خواهرم ازدواج کرده، اما در خواب انگار دختر خونه بود) که دوستم موقع عقد اشتباهاتی رو که کرده و روابطی رو که با پسرهای دیگه داشته صادقانه به شوهرش گفته و شوهرش هیچی نگفته، بعد شوهره زنگ زده به تک تک دوستای دختره و در مورد خوش نظر پرسیده، همه گفتن چقدر خوب و آقا و نجیبه و بعد به همه گفته که زنش قبل عقد با کیا بوده و چه خلافهایی کرده و آبروش رو پیش همه برده و الان داره طلاقش رو میده و دوستم خیلی ناراحته (در این حین خواهرم چغندر پخته بود داغ بود، من داشتم به حرفاش گوش میدادم یه برش خیلی کوچیک به چغندر زدم، اما یادم نیست خوردم یا نه، شاید خوردم). ممنون میشم تعبیر خواب رو بفرمائید. این توضیح رو بدم که بنده دیشب از ته دل به خاطر امام زمان، از تمام کسانی که اذیتم کرده بودند گذشتم و حلالشون کردم و رفتم سر مزار۵شهید گمنام و زیر بارون دعا کردم و خیلی خیس شدم، البته شاید هیچ ارتباطی به خوابم نداشته باشه!!
ممنون از وقتی که گذاشتید!!
فریبا هراتی
: سلام. قبل از تعبیر خوابتان لازم به تذکر می دانم که همانطور که بارها در سایت متذکر شده ام، با توجه به حجم بالای کاربران خوابهای طولانی به هیچ وجه تعبیر نمی شوند و شما باید سعی کنید که خوابتان را حداکثر 10-15 خطه ارسال کنید نه نزدیک 40 خط!! اینبار خوابتان را تعبیر می کنم ولی لطفا به قوانین سایت احترام بگذارید. شما می خواهید به آرامش برسید. پدرتان حامی شماست. وقت آن رسیده که از گروه جدا شده و روی پای خودتان بایستید. شما نیاز دارید که مستقل تر باشید. نظرات و دیدگاه های شما در تضاد با اکثریت مردمی است که آنها را می شناسید. شما نیاز دارید که ریسک کنید ولی در مورد پیشروی در یک تصمیم نگران هستید. شما می خواهید که زمینه ی جدیدی برای زندگی تان طراحی کنید و انرژی تان را ذخیره کنید تا نیروی لازم برای پیشروی در اهدافتان داشته باشید. شما احساس می کنید که در شرایط حاضر اما نمی توانید روی پای خودتان بایستید و مستقل باشید. پدرتان دعاگوی شماست ولی شما نمی خواهید با او درددل کنید. شما در مورد راهی که پیش می روید و مسیر زندگی تان اعتماد به نفعتان را از دست داده اید و در مورد عملی کردن اهدافتان نگرانید. شما احساس می کنید که بی حمایت هستید، استقامتتان را از دست داده اید و نمی توانید پای حرفهای خودتان بایستید و یا جربزه ندارید که پای اعتقادات خودتان بایستید. شما احساساتی هستید و احساس ضعف و بی کفایتی دارید. این شرایط موقتی است و شما درسهایی دارید که باید از زندگی بیاموزید. شما نمی خواهید به کارهای پست و بی ارزشی که همه انجام می دهند متعهد باشید و انتظارات بالاتری از خودتان دارید. خواهر شما به شما گوشزد می کند که اگر خودتان را به خاطر اشتباهاتتان نبخشید و مرتب حرص بخورید و عصبانی باشید، در حق خودتان دشمنی کرده اید و آبروی خودتان را جلوی این و آن می برید. او می خواهد شما با سیاست رفتار کنید ولی شما زیاد حرف های خواهرتان را که به خاطر شما استرس زیادی را متحمل می شود گوش نمی کنید ( نمی پذیرید). کار خوبی کردید. شرایط زندگی تان به مرور زمان بهتر خواهد شد. صبور باشید. ضمنا لطفا این نکته را هم رعایت کنید که هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مربوط به خودش بنویسید. مثلا خواب تصادف دیده اید یا پایتان زخمی شده باید در تعبیر خواب تصادف یا پا خوابتان را بنویسید نه در این صفحه که تعبیر خواب آیت الکرسی است. بی توجهی به قوانین سایت که در کادر زردرنگ در تمام صفحات تعبیر خواب آمده مانع از این خواهد شد که خوابهایتان تعبیر شوند. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام و ارادت. دیشب خواب دیدم انگار با خانواده که بیشتر مادرم توی خواب بود جایی هستیم مثل روستا که مادرم در حال بریدن ساقه ی چندتا گندم بود البته مقدارشون خیلی کم بود و با فاصله از هم بودن بعد در عالم خواب یکی بود که عنوان کرد زمین ها مال ایشونه ولی خواهر بزرگم مدارکی رو اورد که نشون میداد بخشی از اون زمین مال مامانم هست که البته وقتی من مدارک رو نگاه میکردم هیچی به جز یه کتابچه کوچیک دعا و شعر ندیدم اما از نظر بقیه مدرک قابل قبولی بود جای شلوغی بود انگار مجلسی باشه مامانم درحالی که مشغول انجام کارای خودش بود زیر لب ایت الکرسی رو میخوند که چند جاییش رو اشتباه یا از تو مینداخت. بعدش دیدم خودم باید بخونمش که وقتی شروع کردم به خوندن همکارم یه کتاب از زیر یه تخت یا کمد اورد بیرون که مثل قران بود ولی روی جلدش که حالت چرمی بود ایت الکرسی حک شده بود و من در حالی که داشتم میخوندم نگاهم به ایت الکرسی نوشته شده روی کتاب هم بود
... ممنون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب. مادر شما نگرانی های مالی دارد و احساس می کند که دستش خالی است و عده ای معتقدند که حق مادرتان را خورده اند. اما حرفهای بی پایه و اساسی می زنند و طرز فکرشان اشتباه است. مادر شما هم به اندازه کافی قدرت تشخیص خوب و بد را از هم ندارد. اما شما به خدای بزرگ توکل می کنید و درست و منطقی فکر می کنید و خانواده تان را راهنمایی خواهید کرد. فقر و نگرانی و ناراحتی از زندگی تان خواهد رفت و همگی به آرامش خاطر می رسید. تشکر از همراهیتون.
mina : ممنونم شمانعمت بزرگی برای ماهستید .شکر
فریبا هراتی
: تشکر دوست خوبم.
mina : سلام شب بخیر خواب دیدم زمان مرگم فرارسیده تشت پراز آب ویک کاسه آنجا بود من نشستم وبا خدا صحبت می کردم میگفتم وقتی روح از تنم به طور کامل می خواهد خارج شود دیگر قدرت خواندن آیه الکرسی را ندارم خدایا تو برایم ادامه بده وبخوان داخل آب چیزهایی بود که ندانستم .کاسه کاسه آب روی سرم می ریختم وآیه الکرسی می خوانم تا اینکه بدنم داغ شد وبه دستم رسید ومن دیگر نتوانستم اب بریزم واحساس کردم که روحم خارج می شود که بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما به دنبال شروعی تازه و ورود امید و خوشبینی به زندگی تان هستید و می خواهید در زندگی تان تغییری مثبت ایجاد کنید. شما با مثبت اندیشی و خروج نیروها ی منفی از فکر و سرتان، و با ذکر آیت الکرسی و نام خداوند، به خودتان شانس دوباره ای می دهید، خودتان را کشف می کنید و توسعه مثبتی در زندگی تان رخ می دهد. زندگی شما وارد فازی جدید می شود و روحانی تر و معنوی تر و مثبت اندیش تر و واقع بینتر می شوید. خواب شما اصلا مربوط به مرگ واقعی نیست بلکه شما گذشته را پشت سر می گذارید و تغییرات مثبتی پیش روی شماست. شخصیت شما عوض می شود و روشهای قدیمی و عادتهای قدیمی را دور می ریزید. تشکر از همراهیتون.
Mandana : سلام خسته نباشيد ، خواب ديدم كه دارم از روى يك پل معلق كه از طناب ساخته شده راه ميرم كه روى بدنه پل روى پارچه مخمل مشكى سوره ايت الكرسى نوشته شده وقتى ميبينم باصداى بلند شروع به خوندن ايت الكرسى ميكنم وتوخواب بهم الهام ميشه كه اين پل كه از زمين هم فاصله داشت پل صراط
فریبا هراتی
: سلام. شما مقام بالایی در دنیا و آخرت نزد خداوند خواهید داشت از غمها و نگرانی ها ایمنی می شوید و مشکلاتتان حل می شود. راه حیر و عمل صالح را انتخاب می کنید و خیرتان به دیگران می رسد. تشکر از همراهیتون.
Sana : با سلام عرض خسته نباشید
دیشب خواب دیدم که شب بود و اجنه حمله کرده اند و تو آسمون ابرها با رنگ سبز شکل هایی مثل روح یا عروسکهایی با موی بلند تشکیل میدادند
بعد من میگم که دلیل اینکه هیچ کدوم نتونستن به خونهی ما وارد بشن وجود تابلوی اسماء خداوند و همینطور قرآن هست.
بعد میشینم رو مبل کنار پنجرهی بالکن و بدون ترس شروع به خوندن آیة الکرسی از رو قرآن میکنم و بلند بلند میخونم و یه جاهایی رو احساس میکنم که از روی چیزی که میخونم اشتباه هست یا مال یه سوره دیگه هست ولی من چون حفظم آیةالکرسی رو، با تکیه بر اون چه که حفظم ادامه میدم و درست میخونم و هیچ قسمتی رو اشتباه نمیخونم و کامل تا انتها تموم کردم آیةالکرسی رو. بعد که تموم میشه میبینم یه ردیف عروسک، مرتب، کنارم رو مبل نشستن و ادامه شون ردیف تو بالکن نشسته بودن. عروسکا قدشون اندازهی کف دست بود مثلا و یه سریشون دختر با موهای اندازهی قدشون و یه سریشون هم سگ بودن همشون هم لبخند داشتن. بعد به مامانم میگم که حتی این اجنه هم شنیدن قرآن رو دوست دارن و مرتب و آروم جمع شدن اینجا و دارن گوش میدهند. (وسط آیةالکرسی خوندنم مامانم با یکم خنده میگن که حالا چرا آیةالکرسی رو انتخاب کردی که انقدر طولانیه؟ حوصلت سر میره ولی من بدون اهمیت به این حرف ادامه میدم.)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با داشتن اسماء الهی در منزلتان جلوی ورود نیروهای منفی ( هر چه که هست ) را می گیرید و جن در خوابتان به صرفا جنیان اشاره نمی کند بلکه اشاره به بیماری افسردگی ناراحتی دعوا و حتی خود جن دارد. همینطور آبت الکرسی در واقع یکی از مجرب ترین آیاتی است که شما می توانید برای دفع جنیان بخوانید و به جای شر، هارمونی و زیبایی و هماهنگی در زندگی تان جایگرین ناراحتی ها خواهند شد. همینطور مجرب است که برای دفع چنیان قبل از خواب یا هر وقت در بیداری که احساس منفی داشتید، 7 بار بگویید: یا فاطمت بنت محمد رسول الله. این ذکر آنها را می ترساندو به شدت از دور و بر شما دور خواهند شد. تشکر از همراهیتون.
Sara : خواب دیدم سوار تله کابین شدم که مثل ماشین چرخ داشت وانگار اولش تو جاده بودیم بعدکمربندمو بستم وبه شدت میترسیدم از اینکه الان میرم تو ارتفاع و شروع کردم به آیه الکرسی خوندن بعد یه خانم کنار من نشسته بود که اونم وقتی دید من دارم آیه الکرسی میخونم شروع کرد به خوندن واحساس کردم یه آقا جلو نشسته خلاصه تله کابین اول تو جاده شروع کرد به حرکت وبه شدت سرعت داشت وانگار قرار بود بعد جاده بره تو ارتفاع اما قبل اینکه بره تو ارتفاع احساس کردم مشکلی برای اون آقایی که جلو نشسته بود پیش اومد وما وسط راه پیاده شدیم واون آقا داشت با یه نفر دیگه صحبت میکرد وما منتظرش بودیم که بیاد وبریم .
فریبا هراتی
: سلام. شما هدف مهمی دارید و به مقام و عزت خواهید رسید ولی مجبورید برای اینکه صلح و صفا حفظ شود با کسی کنار بیایید و سازش و توافق کنید و باید صبور باشید تا زمان رسیدن به خواسته هایتان فرا برسد. تشکر از همراهیتون.
Sara hosin : سلام مغرب بود تازه از سرکهر اومده بودم چرت زدم خواب دیدم که تو اتاق خونمون بودم ودوتا گربه بود یکی رو لباسام که رفت ویکی هس انگار میخواست به پشت دمش دست بزنم اما من نمیخواستم ایه الکرسی رو خوندم وبیدار شدم اون موقه آذان میگفت چاشدم برای نماز
فریبا هراتی
: سلام. شما از شر شیطان در پناه خدای بزرگ مصون و محفوظ خواهید بود. اگر کسی ببیند آیة الکرسی (آیه 255 سوره بقره) را خواند، دلیل که از آفت ها ایمن شود و کارش بالا گیرد و صاحب جاه و رفعت شود. ضمنا دوست عزیز شما 3 خواب ارسال کرده اید و در حالی که هر کاربر محاز به ثبت فقط 1 خواب در 24 ساعت است. ضمن اینکه هر کسی که خوابش را ارسال می کند باید منتظر باشد تا نوبتش برسد. گاهی نوبت از چند دقیقه طول می کشد تا گاهی به چند ساعت انتظار هم می رسد چون روزانه صدها کاربر خواب ارسال می کنند و شما نباید انتظار داشته باشید که به محظ اینکه خوابتان را نوشتید پاسخ بگیرید!! تمام این اطلاعات زمانی که ثبت نام می کردید به شما اطلاع داده شده و سپس شما تیک زده اید که قبول دارم شرایط را. الان شاکی بودید که چرا پاسخ نمی دهید. لطفا منبعد صبور باشید.