تعبیر خواب آینه
اگر کسی در خواب چهره خود را زیبا دید، دارای باطنی زیبا و پسندیده است و اگر چهره ای کریه و زشت از خود مشاهده کرد، دلیل بر سیرت ناهنجار خود اوست. اگر در سنین پیری است و صورت جوان در آینه مشاهده کرد، ظاهر و باطنی نیکوکار دارد و اگر در سنین جوانی صورت خود را در آینه پیر دید، دلیل بر ظاهر و باطن بد اوست.
تعبیر خواب دادن آینه به دیگری
اگر آینه داشتید و آن را در عالم خواب به دیگری دادید نشان آن است که از مال خود بذل می کنید یا موجباتی فراهم می آورید که دیگری به درآمد و پول خوبی می رسد. چنان چه آینه ای که دارید قاب نقره داشته باشد بی حرمت می شوید زیرا معبران اسلامی داشتن آینه نقره را مکروه دانسته اند. پنهان کردن آینه عیب پوشی خویش است.
امام صادق ( ع ) می فرماید: اگر دختری در آینه نگاه کند شوهر می کند و نزد شوهر عزیز و گرامی می شود و چنان چه آن دختر ببیند که مردی بیگانه آینه ای به او می دهد و در چهره او نگاه می کند به دیدن دوستی غایب خشنود می گردد.
ابن سیرین می گوید: دیدن آینه در خواب، مقام و فرمانروایی است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
masume : سلام.منو عشقم بخاطر مساعلی کات هست رابطمون و جدا هستیم. پریروز(22 ربیع الاول) خواب دیدم که عکس پروفایل واتس اپشو عوض کرده و عکس یک آینه گذاشتع.و میدونستم که این عکس و خودش گرفته و برای من گذاشته که من ببینم.با اون آینه میخواست چیزی و به من بفهمونه که من تو خواب همش فکر میکردم که اون مفهموم چیه و چرا از یک آینه عکس گرفته و چی و به من میخواد بفهمونه.آینه اش بزرگ بود مثل آینه شمعدون هایی که رو یک کنسول میزارن اونم رو یک کنسول بود.
فریبا هراتی
: سلام. او می خواهد که شما بدانید که متوجه ی حرکات خودش شده و تصویر ذهنی تازه ای نسبت به خودش پیدا کرده و مثل قبل خودنمایی نمی کند. آینه دوستی است که حقیقت را مطابق با واقعیت به انسان می گوید. او سعی می کند که خودش را بشناسد و احتمالا شما برای او مانند همان آینه هستید که دوستی تان صادقانه است و ایرادهای او را به او می گویید. تشکر از همراهیتون.
معصومه :
سلام مادره من ارایشگاه داره
خواب دیدم چند نفری اومدن به ارایشگاه مادرم من توی خونه هستم و قراره برم پیش اونا که منو برا ازدواج ببینن شاید خوششون اومد رفتم جلو آینه که اماده بشم دیدم لباس مشکی تنمه روسری مشکی هم مثه اینکه سرم کردم ولی چهرم تیره شده بود تو اینه که نگاه میکردم تیره شده بود صورتم برا همین نرسیدم برمارایشگاه چون واسه رفتن دو دل بودم به خاطر رنگ چهرم و مادرم برگشت خونه.
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما دو تعبیر می تواند داشته باشد. اول اینکه ممکن است کسی از شما خواستگاری کند و شما نسبت به ازدواج با کسی که به شما درخواست ازدواج می دهد، احساس مثبتی ندارید، نگران هستید و می ترسید که با این شخص ازدواج کنید و بدبین هستید که در کنارش خوشبخت شوید. مادر شما هم با شما همفکری خواهد کرد. تعبیر دوم این است که کاری به شما پیشنهاد می شود که شما به خاطرش مجبور می شوید خیلی سیاستمدارنه رفتار کنید و یا دروغ بگویید و شما از پذیرش اینکار اجتناب می کنید و مادرتان با شما موافقت می کند. تشکر از همراهیتون.
معصومه : سلام مادره من ارایشگاه داره
خواب دیدم چند نفری اومدن به ارایشگاه مادرم من توی خونه هستم و قراره برم پیش اونا که منو برا ازدواج ببینن شاید خوششون اومد رفتم جلو آینه که اماده بشم دیدم لباس مشکی تنمه روسری مشکی هم مثه اینکه سرم کردم ولی چهرم تیره شده بود تو اینه که نگاه میکردم تیره شده بود صورتم برا همین نرسیدم برمارایشگاه چون واسه رفتن دو دل بودم به خاطر رنگ چهرم و مادرم برگشت خونه.
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
mim : سلام وقتتون بخیر من خواب دیدم همسرم از بیرون اومده یه آیینه خیلیی بزرگ بزرگ تر از یک طرف دیوار خونمون آورده که خیلیی زیباست و دوره هاش همه طلاییه ، میگه این برای تو (ما در واقعیت در حال جابه جایی منزل هستیم ) من محو زیبایی این آیینه شدم و فکر میکنم کجا بذارمش و پیش خودم میگم خوبه ببرم خونه ی جدید بذاریم یه طرف دیوار چون خیلییی قشنگه و همینطور محو زیباییش بودم که بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همسر شما شما را خیلی زیاد دوستتان دارد و شما را بعنوان بهترین دوست خودش می داند که باعث موفقیت او در زندگی شده اید. همینطور او می خواهد که شما هم اینچنین تصویری از او در ذهنتان داشته باشید و او را بهترین دوست خودتان و باعث موفقیت خودتان در زندگی حساب کنید. تشکر از همراهیتون.
Nila : سلام وقت بخیر خسته نباشین
تو خواب دیدم که میگن که سر قبر دختر خاله مرحومم آب بریزیم و آینه بذاریم
چه تعبیری داره؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که روح دختر خاله ی مرحومتان زنده و آمرزیده شده و شما نباید فکر کنید که او مرده و تمام شده است. بلکه او همچنان دوست شماست و باید شما هم ارتباط دوستانه تان را با او ادامه دهید. او فقط حضور فیزیکی اش را در کنار شما از دست داده ولی اینطور نیست که او "مرده" و تمام شده باشد. تمام احساسات و عواطف و خاطرات او در قالب روح او همیشه زنده است. تشکر از همراهیتون.
Pouya : سلام خانم هراتی. یه خواب دیدم که هیچ قسمتیش غیر از این یه تیکه اش یادم نیست. خواب دیدم داشتم دنبال کسی میگشتم ( این روز ها بخاطر فاصله ای که بین من و کسی که دوسش دارم افتاده شدیدا ذهنم درگیر هست) در خونه ای که توش بودم باز بود. تو کوچه یه نگاه انداختم هیچ کسی رو ندیدم. در همین حین یهو یکی رو دیدم بسیار زیبا بود و وقتی دیدمش ارامش گرفتم و گفتم این دقیقن همونیه که من میخوام ( چهره ارایش کرده داشت) اصلا برام واضح نیست که دقیقا چی شد ولی یهو انگار تو اینه خودم، خودم رو دیدم و فهمیدم این خود منم! ممنون میشم تعبیرش رو بگید.
فریبا هراتی
: سلام. شما باید مراقب خودتان باشید و کسی که همیشه در همه ی شرایط بغرنج شما را دوست دارد و حواسش به شما هست خودتان هستید!!! تنها کسی که همیشه به پای شما راه می آید و شما را دوست دارد، خودتان هستید. قدر خودتان را بدانید و مراقب سلامتی تان باشید. تشکر از همراهیتون.
Reza : با سلام و وقت بخیر و آرزوی سلامتی.خواب دیدم که تو آشپزخونه خونه پدر داماد و دو تا از همسایه هامون نشستن و یکی از همسایه هامون میگفت که دختر فلانی رو میگرفتید که من گفتم اومارو از کجا میشناسه و اونا دختر نمیدن.بعدش همون همسایه رو دیدم که ی چیزایی رو به پدرم میگفت و توضیح میداد.بعد خودم رو تو خونه دبدم که خواهرم جاروبرقی میکشید و خواهرزاده هام شلوغ میکردن بعد من آماده شدم که برم سرکار که خودم رو تو آیینه نگاه کردم که البته قیافم جدی یا اخم کرده بود که گفتم مینارو میگیرم.مینا دختر داییمه و هیچ کفویتی با هم ندارم.ممنون میشم که تعبیر خوابمو بگید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خانواده شما راجع به ازدواج شما و اینکه از نظر مالی و شرایط رسیدن به امنیت و گرمی، چه کسی مناسب ازدواج با شماست، صحبت می کنند. شاید عده ای فکر کنند که از نظر اجتماعی خوب است که شما با یک خانم متمولتر از خودتان ازدواج کنید ولی شما فکر می کنید که عملا، این مورد شدنی نیست. خواهر شما سعی می کند که بعضی مشکلات و مسائل را از بین ببرد و حفظ ظاهر کند در حالی که عمیقا از نظر او همه ی مشکلات حل نشده اند و او وانمود می کند که مشکلی وجود ندارد. شما تصویر ذهنی مصمم و قوی نسبت به خودتان دارید و می دانید که نمی توانید صرفا به خاطر اینکه به بعضی سنت ها پایبند باشید، با کسی ازدواج کنید که دوستش ندارید؛ و در واقع از این کار متنفرید. تشکر از همراهیتون.
Sara : یه جای ناشناختهای هستم با فامیلمونهمه هستن یه مسیری رو تو جاده داریم میریم بعد انگارهممون یه کاریرو داشتیم انجام میدادیم نمیدونم چیبود فقط یادمه یه اینه بسیار بزرگ با قاب طلایی صیقلی بود که داشتیم فکرمیکردیم چکارکنیم بعد من جلوی همه میرم بالا اینه بقدری بزرگ بود دو دستی بهش اویزون میشم و میارمش پایین یهومیفهمم اینطوری با اینه دارم میام پابین ممکنه بشکنه ولی یه پسری از زیر اینه رو میگیره و بهش میگم اوه خوب شد توام گرفتیش و سالم اینه رو پایین اوردم بعدانگار همونجا نوبتی دونفردونفر باید سوار هواپیما بشیم انگاراول من میرمو یه پسری در واقعیت ۳ سال پیش هم کلاسیم بود قد بلند با موی جوگندمی هیچ ارتباطی هم نداشتیم فقط تو یکی از کلاسام بود انگار قرار منو و اون اول سوار هواپیما بشیم تو یک هواپیمای بزرگ فقط منو اون سوار شدیم و رفتیم بالا به پنجره نگاه میکردم اسمان ابی تیره با کللللی ستاره بسیار زیاد خیلی قشنگ بود
فریبا هراتی
: سلام. شما ایده های تازه ای به ذهنتان می رسد و سعی می کنید که در مسیر زندگی تان به موفقیت های زیادی برسید. شما می خواهید که آرزوهایتان عملی و محقق شوند و تصویر ذهنی شما از خودتان به عنوان یک شخصیت موفق، باقی بماند. شما گشایش کار خواهید یافت و قادر خواهید بود بر سختی ها و مشکلات زندگی تان به راحتی غلبه کنید، کنترل و هدایت زندگی تان را به دست بگیرید و به اوج موفقیت برسید. شما شخصیتی قوی و مقتدر و مجرب از خودتان بروز خواهید داد و چشم انداز تازه ای نسبت به زندگی پیدا خواهید کرد. شما آگاهی ها و آزادی های جدیدی به دست می آورید و به سطح جدیدی از اهمیت ارتقا پیدا می کنید. زندگی شما تحولی مثبت پیدا خواهد کرد و اعتماد به نفستان بالاتر خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.
Sara : یه جای ناشناختهای هستم با فامیلمونهمه هستن یه مسیری رو تو جاده داریم میریم بعد انگارهممون یه کاریرو داشتیم انجام میدادیم نمیدونم چیبود فقط یادمه یه اینه بسیار بزرگ با قاب طلایی صیقلی بود که داشتیم فکرمیکردیم چکارکنیم بعد من جلوی همه میرم بالا اینه بقدری بزرگ بود دو دستی بهش اویزون میشم و میارمش پایین یهومیفهمم اینطوری با اینه دارم میام پابین ممکنه بشکنه ولی یه پسری از زیر اینه رو میگیره و بهش میگم اوه خوب شد توام گرفتیش و سالم اینه رو پایین اوردم بعدانگار همونجا نوبتی دونفردونفر باید سوار هواپیما بشیم انگاراول من میرمو یه پسری در واقعیت ۳ سال پیش هم کلاسیم بود قد بلند با موی جوگندمی هیچ ارتباطی هم نداشتیم فقط تو یکی از کلاسام بود انگار قرار منو و اون اول سوار هواپیما بشیم تو یک هواپیمای بزرگ فقط منو اون سوار شدیم و رفتیم بالا به پنجره نگاه میکردم اسمان ابی تیره با کللللی ستاره خیلی قشنگ بود
فریبا هراتی
:
سلام خواب شما از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. تشکر.
sara : سلام.خواهرم ازخودم کوچیکتره هردو مجردیم خواب دیدم به همه میگه که میخوادازدواج کنه خاستگار داره منم توخوابم ازشنیدن این ناراحت بودم چون میگفتم اول من،خواهرم میگفت که تاحالا اون پسروندیدم فردا خانواده ش میان خونمون تاعقدکنیم منم می گفتم بایدحداقل یه بار هم دیگه رو ببینیدشایدازش خوشت نمیومداونم گوش نمیدادبعددیدم مادرم وخاله م دارن آشپزی میکنن واسه مراسم عقدخالم یه مرِغ بزرگ درسته روگذاشته بودرواجاق ازاون ور مامانم لوبیا وقرمه سبزی درست میکردخاله م منو صدا زد گفت یکم نمک بده منم یکم نمک ریختم رو مرغ بعدش که خواستم دوباره نمک بریزم همه ی نمکها تبدیل شدبه سنگ های نقره ای هموناکه رولباس میزنن رفتم تو اتاق خواهرم جلوآینه به خودم نگاه میکردم و اشکام که میومدپایین پاک میکردم بعدش اومدم تو پذیرایی دیدم مهمونااومدن مادربزرگمم که فوت کرده رو مبل نشسته
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما به انجام کاری متعهد خواهد شد و مادر و خاله تان سعی می کنند که از او حمایت روحی و پشتیبانی کنند. خاله ی شما نگران است که کسی چیزی بگوید و شایعاتی درست شود و شما تمایلی ندارید که خواهرتان ریسک کند و کاری را بپذیرد که نمی داند عاقبتش چه خواهد شد. مادرتان هم به خاطر خواهرتان حرص و جوش می خورد و دلشوره دارد. شما از اینکه خواهرتان مزه و قدرت بالاتری را تجربه کند احساس خوبی دارید و می خواهید که شانس و موفقیت به زندگی خواهرتان راه پیدا کند و او در کارهایش موفق باشد و بدرخشد. شما به خاطر خواهرتان خوشحال خواهید شد. روح مادر بزرگتان شاد او هم در این خوشحالی با شما شریک است. تعبیر دوم این است که برای خواهرتان خواستگار می آید و باقی تعبیر مانند قبل است خاله تان دلشوره دارد مادرتان حرص و جوش می خورد و شما امیدوارید که او خوشبخت باشد. تشکر از همراهیتون