تعبیر خواب ائمه اطهار (ع)
اگر کسی در خواب ببیند که به زیارت حضرت امام رضا (ع) رفته و در حال طواف حرم است، زندگی وی با برکت و نعمت همراه خواهد شد.
اگر حضرت امام زمان (ع) را در خواب دید، و آن حضرت با خوشروئی و ملاطفت برخورد کرد، آن شخص نسبت به اعمال دینی، مراقبت های لازم را معمول می دارد. اگر خلاف آن دید، حضرت از وی ناخشنود است و در امر دین مسامحه کار است.
اگر کسی خود را در حال زیارت هر یک از امام زادگان علیم السلام دید، اگر مجرد باشد، به زودی ازدواج خواهد کرد و صاحب فرزندانی صالح خواهد شد و اگر متاهل باشد، درامر دین کوشاست. دیدن و رضایت امامان معصوم علیهم السلام، نشانه رضایت خداوند است.
تعبیر خواب امام علی (ع)
ابن سیرین می گوید: هر که در خواب حضرت امیرالمومنین علی (ع) را دید، در صورتی که خوش رو باشد، علم و کرامت و شجاعت و سخاوت خواهد یافت. اگر حضرت را زنده در شهری ببیند، انصاف و تقوی در آنجا حکمفرما باشد و ظلم و ستم از آن دیار رخت بربندد.
تعبیر خواب حضرت فاطمه (س)
اگر زنی حضرت فاطمه سلام الله علیها و یا هر یک از بانوان شاخص را در خواب دید، چنانچه آن بانوان در خواب با وی با خوشرویی و ملاطفت برخورد کردند، نشانه آن است که وی در حفظ عفت و تقوای خود کوشا است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
گلی : سلام خانم هراتی عزیز لطفا مخفی بمونه
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که برای زندگی مردم طرح و برنامه ی خوبی بریزید و آنان را به راه درست هدایت کنید. شما احساس و نظراتتان را در خصوص پروردگار بزرگ و ائمه ی اطهار با مهربانی و ظرافت، جرات و شجاعت و افتخار بیان می کنید و خدای مهربان از این کار شما راضیست. تشکر از همراهیتون.
عبدالله یزدانی : سلام خانم هراتی عزیز. دختر خاله من ۱۱ ساله چند روز پیش این خواب رو دیده: خودش و خواهرش در اتاق خواب منزلشان خواب بودند که من بیدارشون کردم و بشون گفتم پاشید به امام زمان علیه السلام سلام کنید. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. انشالله ظهور امام زمان ع نزدیک است. شما ایشان را تشویق می کنید که مطابق با تعالیم و خواسته های امام زمان ع زندگی کنند. تشکر از همراهیتون.
عبدالله یزدانی : سلام خانم هراتی. بستگان دیدند:
سلام امروز خواب دیدم ملحمة کربلا شده البته نه در دشت کربلا بلکه در شهر و من با جمعی ناشناس و کم عدد شمشیر به دست و زره پوش یاران امام حسین بودیم. حالت بسیار عرفانی با خلوصی بود. امام حسین ع هم در جمع ما بود ولی شخص مقدس ایشان را ندیدم. جنگ شروع شد. امام حسین شهید شد. ما هم شهید شدیم. یک نفر از ما بدور از جنگ رفته بود با یکی از اعضای دشمن دوستی کرده بود و جان سالم به در کرده بود. در جایی دیگر گویی روز شهادت امام حسین علیه السلام بود و من به خودم میگفتم مگر امروز شهادت نیست چرا غمگینی نمیکنم برای امام حسین و در حالت عرفانی عمیقی فرو رفتم برای ایشان. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما شاهد این امر هستید که امروز هم کربلاست و یاران واقعی امام حسین ع کم هستند. عده ای از مردم به اسم اسلام، و در ظاهری مسلمان، به دیگران ظلم می کنند و امام حسین ع از این افراد به ظاهر مسلمان ناراضیست و می خواهد با این اشخاص مبارزه کند. شما هم سعی می کنید که از آرمانهای امام حسین ع دفاع کنید حتی اگر به قیمت جانتان تمام شود. اما شما باید خردمندانه رفتار کنید و از تجربه ی امام حسین ع بیاموزید تا شما را فریب ندهند و نتوانند برایتان پاپوش درست کنند و نیت پاک شما را زشت چلوه دهند. شما دیگر به کسانی که در ظاهر عزاداری امام حسین ع را می کنند و قلبا" به آرمانهای او پشت کرده اند، باور ندارید. شما می دانید که روح امام حسین ع همیشه زنده است و هدف از عزاداری برای او گریه و زاری برای از بین رفتن بدن مبارک او نیست. بلکه هدف از عزاداری زنده نگه داشتن آرمانهای این بزرگوار است. پس به جای گریه و زاری باید شخصیت ایشان را درک کنید و در جهت عملی کردن اهداف او زندگی کنید! تشکر از همراهیتون.
زیبا ماهری : سلام
روز ولادت حضرت زهرا
نمایش ندید
فریبا هراتی
: سلام. مادرتان برای رسیدن به حوائجش متوسل به حضرت زهرا س می شود. زندگی او سرشار از امید و آرامش خواهد شد و مشکلات او کاملا از بین می رود. مادرتان انشالله حاجت روا خواهد شد و حضرت فاطمه س به مادرتان نظر محبت دارند. تشکر از همراهیتون.
Mahdi : سلام
یه چند ماه پیش خواب دیدم که تو یه جای شبیه اتاق هستم و یه روحانی آنجاست که به من گفتن امام زمان برای تو کیک تولد فرستاده.یعنی امام زمان یه کیک تولد به اون شخص داده بود تا به من بدن
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که دعاهای شما با توسل به امام زمان ع انشالله مستجاب خواهد شد. امام زمان ع باعث می شوند که شما احساس کنید که تولدی دوباره یافته اید. او آرزوهای شما را درک می کند و برایتان دعا می کند که نگاه مثبتی به زندگی داشته باشید، شروعی تازه داشته باشید و اشخاص مثبتی به زندگی تان راه پیدا کنند. شما با دعاهای خیر امام زمان ع به آرزوهایتان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
Leili : اخر خوابم دریک مسیری توی طبیعت مثل کوچه باغها قدم میزدیم فقط من بودم وایشون،اونجا بود که درموردفراهم کردن شرایط برای رفتن من به اون شهر باهم حرف میزدیم ومن حرارت وجود ایشون حس میکردم وبه من هم سرایت میکرد.
Leili : سلام خانم هراتی عزیزم روزتون بخیر.من امروز صبح خواب دیدم که توی راهرو یک ساختمانی در کنار امام زمان دارم راه میرم چند نفر دیگه هم بودن پدرم از کنار ما رد شدن اما من اینقدر حواسم به امام بود که خیلی توجه نکردم اما یک دفعه بابا را بهشون معرفی کردم گفتم پدرم هستن ایشون چند بار با محبت بابارا در اغوش گرفتن من توی دلم گفتم چرا به من توجه نکردن بعد ازشون پرسیدم شما از من راضی هستید طوری جواب دادن که رضایتشون در اینه که من در جهت رسوندن حقایق دین به مردم برم یک شهر دیگه اونجا یک خانمی بود که شبیه یکی از دوستان دوره لیسانسم بود اون به امام گفته بود که توی شهرشون کسی نیست حقایق الهی را بگه وامام از این بابت خیلی ناراحت بودن واز من میخواستن که برم اون شهر من بهشون گفتم هرچی شما بگین وهر کار شما بخواین من انجام میدم فقط من تحت چه عنوانی برم ؟ بگم میخوام دکترا بکیرم جا ومکانم چکار کنم؟ وتوی اون لحظه با خودم می گفتم که فکر نکنم خانواده مشکلی داشته باشن چون من دوماهه مستقل شدم وقتی در کنارامام راه میرفتم یک سوزش وحرارت فوق العاده ای را در درونشون احساس میکردم جوری که تامغز استخون منو می سوزوند وخودشون هم متوجه شدن گفتن از این حرارت اذیت نشی من گفتم اصلا، افتخارمه. وتوی دلم گفتم سوزش ایشون بخاطر درک اسرار الهیه.ممنون از تعابیرعالیتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. ایمان شما و بینش تان قویست و امام زمان ع از شما راضی هستند. ایشان از تعالیم پدرتان و حمایتی که او از شما کرده تا درکتان بالاتر برود و بتوانید مسیر درستی را در زندگی تان انتخاب کنید، راضی هستند و از شما می خواهد که سعی کنید که افرادی را که از طبقه و سبک زندگی اجتماعی شما نیستند را بهتر درک کنید. شما باید بتوانید با مردمی که از محیط اجتماعی شما و حس احتماعی شما نیستند، تعامل کنید و آنها را با مهربانی با امام زمان ع آشنا کنید. این که چند نفر همفکر هم در یک جمع بنشینند و صحبت های همدیگر را تصدیق و از هم حمایت کنند که کار مهمی نیست! مهم این است که رفتاری داشته باشید که کسانی که درک درستی از یاران امام زمان ع ندارند، بتوانند با دینی که شما نماینده ی آن هستید، آشنا شوند و به این دین افتخار کنند تا آن را بپذیرند. انسانیت و معرفت و درستکاری و مهربانی باید در رفتار شما نمونه باشد و از برخوردهای خشونت آمیز و نفرت پراکنی ها باید دوری کنید. باید حضور شما به دیگران احساس آرامش ببخشد و آنها تمایل داشته باشند که خودشان جذب شما شده و حرفهایتان را بشنوند. این همان شور و حرارت درونی امام زمان ع است که بدون اینکه حرفی را بیان کند احساسش، در استخوانهای شما نفوذ می کند. عشق پروردگار باید به شما انرژی و معنویت بالایی ببخشد که دیگران شما را متمایز از باقی مردم حساب کنند. رئوفت آرامش قدرت و بینشی قوی باید داشته باشید و کلامتان باید خردمندانه و آگاهانه و صبورانه و با دانش زیاد ابراز شود. تشکر از محبت و همراهیتون.
نگار : سلام
شب مبعث خواب دیدم یه صدای مردونه دم گوشم میگفت امید داشته باش صبر کن به خدا توکل کن این جمله رو چند بار بهم گفت و من شروع کردم به گفتن من بخدا توکل میکنم اینم بگم که از یه موضوعی خیلی ناراحتم جوری که دردمونده شدم و با عرض معذرت که اینجا نوشتم نمیدونستم مربوط ب چی میشه با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. الهاماتی که به شما شده واقعیست و شما باید امیدوار باشید که انشالله مشکلاتتان با توکل به خداوند حل خواهد شد. نگران نباشید. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام و احترام.خواب دیدم سوار اتوبوس هستم، از این اتوبوس های مسافرتی بین شهری، اتوبوس خالی بودو سرنشین نداشت، من روی صندلیراننده و رو به در اتوبوس که سمت راست بود نشسته بودم، اتوبوس روبروی یه خونه پارک بود، یکدفعه صدایی شنیدم که گفت: اینجا در خونه ی فاطمه زهرا (س) ست. درب خونه آهنی و کوچیک بود و انگار نارنجک پرتاب کرده باشن، قسمتی از روی در بر اثر انفجار سیاه شده بود، یه مقدار از دیوار که قدیمی بود ریخته بود اندازه ی ۶، ۷ تا آجر. ظاهر خونه کمی مخروبه بود اما با این حال سرپا بود.(روی دیوار انگار یه سایه ی سیاه از تصویر یک خانم و آقا کنار هم کشیده شده بود که پوشش شون شبیه لباس های زمان پیامبر بود و من با خودم فکر کردم که این خانم و آقا که کنار هم هستند حضرت علی و فاطمه هستند)
من از دیدن این خونه متاثر شده بودم و آروم آروم اشکام سرازیر بود و نمی خواستم کسی گریه ی منو ببینه، انگار که خجالت بکشم، برگشتم ببینم کسی من رو نگاه می کنه یا نه، که دیدم داخل اتوبوس فقط یه دختر نوجوون نشسته که زل زده بود به من. من نگاهم رو برگردوندم سمت در اون خونه و تو دلم حاجت می خواستم. بیشتر کار ایده ال مدنظرم بود و بعد یادم افتاد که اسم کسی رو که دوست دارم برای ازدواج بیارم، تو دلم ناراحت بودم که چرا اول کار رو گفتم، انگار موقع حاجت خواستن، ۷۰ درصد کار برام مهم بود و ۳۰ درصد ازدواج که دوست نداشتم اینطور باشه و دوست داشتم برعکس باشه، که متوجه بشن که حاجت مهم من اون شخص هست ابتدا و بعد کار و از خواب بیدار شدم. ممنون از وقتی که می گذارین.
فریبا هراتی
: سلام. شما از خودتان اصالت و ابتکار بخرج می دهید، دست به کار می شوید و متوسل به حضرت فاطمه س و حضرت علی ع خواهید شد تا به حاجتتان برسید. شما سهم خودتان را از کاری که باید انجام دهید، انجام داده اید و حالا در مرحله ی توسل هستید و امیدوارید که حالا که شما اقدامات لازم را برای موفقیت در اهدافتان انجام داده اید، از اینجا به بعد، با دعای خیر حضرت فاطمه س به خواسته هایتان برسید. اما فکر می کنید که ورود به قلب حضرت فاطمه س سخت است و احساس استرس و نگرانی دارید که نکند حاجتتان را ندهند. شما حتی فکر می کنید که ترتیب خواسته هایی که به زبان آورده اید مهم هستند و انگار که الان حضرت فاطمه س متوجه نیستند که شما در قلبتان چه می گذرد و چون در زبان خواسته ی ازدواجتان را دوم مطرح کرده اید، توقع و انتظارتان این است که ایشان هم ندانند که چه چیزی برای شما مهم است. اما شما اشتباه می کنید! شما اضطراب دارید و فکر می کنید که زیر ذره بین هستید و امیدوارید که حضرت فاطمه س به شما توجه بیشتری بکنند. دوست عزیز ارتباط شما و ائمه ی اطهار ع و معصومین، ارتباط کلامی نیست! ارتباط قلبی و روحیست. آنها به واقع از آنچه که در دلتان می گذرد و روحتان آرزویش را دارد با خبرند. چون بدن حضرت فاطمه س برای شما هیچ کاری انجام نمی دهد پس شما هم نباید اشتباه برداشت کنید و فکر کنید که اگر کلامتان درست نبود یا دعایتان را پس و پیش خواندید، بی اثر است. آنچه که برای اجابت دعای شما لازم است، حضور قلب شماست و نیت شما و البته حضرت زهرا س از قلب و روح شما از خودتان هم با خبرتر است. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام شبتون بخیر خانم هراتی جان
۱۰بهمن به نیت حاجتی که چند ساله دارم خوابیدم و از خدا کمک خواستم
خواب دیدم نامزد سابقم پیام های بلندی توو تلگرام برام فرستادن و از همسر فعلیش گله داره و ناراحته،انگار پشیمون بود میخواست برگرده
بعد صحنه عوض شده،بالای یه پشت بوم خیلی خیلی بلند و پهناور بودم چند تا اتاقک روی پشت بام بود که درش رو قفل کرده بودن،چند تا اقا جوان روی پشت بام بودن تا زانو توو سقف فرو رفته بودن اما میتونستن راه برن من و چند تا اقا دیگه راحت رو پشت بام راه میرفتیم (فرو نرفته بودیم)،پشت بام یک دست سفید بود،از دیدن اون اقاها که گیر کرده بودن توو سقف ترسیده بودم میخواستم پناه ببرم به اون اتاقکها که درشون قفل بود،احساس کردم من و مادرم یه گوشه اون اتاقکهایم .سقف اتاقک یه گنبد ابی بود
زیر گنبد حضرت محمد و حضرت زهرا و امام حسن و همراهانشون بودن انگار جونشون درخطر بود حضرت محمد گفت مجتبی جان و قاسم جان حالا وقتشه بندها رو پاره کنید،(انگار اون گنبد به وسیله ی بند سرپا بود از نوک گنبد به گوشه گوشه انتهایی گنبد ریسمان هایی وصل بود) امام حسن جوون بود و قوی قد بلند بود با شمشیر بندها رو پاره کرد مامان منو زیر چادرش سفت گرفته بود داشتم یواشکی نگاه میکردم بندها که پاره شد حضرتها مستقیم رفتن پایین،اسمون معلوم شد ابی ابی،
پایین و نگا کردم میخواستم ببینم سالم هستن؟ همه سالم بودن،منم اون پایین بودم همه جا سبز بود ابشار داشت حضرت زهرا رو دیدم روی یه صندلی صحرایی نشسته بودن بقیه همراهنشون کنارشون ایستاده بودن منم روبروشون زانو زده بودم
(اولش فکر کردم خواب خوبی دیدم، اما دقیقا هفته بعدش یه اتفاقی افتاد که منو از حاجتم دورتر کرد)
ممنونم که راهنمایی میفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. نامزد سابق شما در آینده ممکن است با همسرش به مشکلی بربخورد و آنوقت یاد شما می افتد و اظهار پشیمانی خواهد کرد. شما درکتان نسبت به مسائل بالاتر رفته و به موقعیت ها و امکاناتی که دارید فکر می کنید. تمایل دارید که از شما حمایت شود و برایتان روشنگری شود که عاقبت کارها چه خواهد شد. شما نمی خواهید مستاصل شوید و از این رو به پنج تن متوسل می شوید. شما از یک مرحله ی زندگی تان به بعد، باید فکرتان بازتر باشد و وابستگی تان به دیگران را از بین ببرید. قید و بندهایی که برای خودتان در نظر گرفته اید را باید از بین ببرید. وقتی که شما متوسل به رسول خدا می شوید، باید بدانید که هر چه که صلاح تان است همان خواهد شد و نه هر چه که خودتان آرزو دارید. شاید خداوند می خواهد شرایط زندگی شما کاملا عوض شود برای شما خیلی بیشتر از آنچه که انتظارش را دارید، آرامش و رفاه در نظر گرفته است. شما مطیع و تابع حضرت زهرا س هستید و هم در دنیا و هم در آخرت، از حمایت ایشان و دعای خیرشان بهره مند خواهید شد. من از کم و کیف زندگی شما با خبر نیستم تا بدانم که وضعیت شما چگونه است ولی خوابتان بیشتر از این نمی گوید. تشکر از همراهیتون.