تعبیر خواب ابرو
اگر جوانی خواب ببیند که ابروی او سفید شده است، نشانه این است که او جوانی عاقل و دور اندیش است. ابروهای سفید و پر پشت، شان و شخصیتی است که بر مبنای علم و دانش تحصیل می نمائید. اگر در خواب، ابروی کسی از میزان طبیعی در حالت سنی موجود، کاسته شده باشد، از اندیشه و عقل او کاسته شده است.
اگر ببیند که ابروهایش ریخت، انجام کاری که نیت انجام آن را در بیداری داشته، منتفی شده و اگر به انجام آن کار اقدام کند، باعث بدنامی وی خواهد شد. نداشتن ابرو درخواب، هتک حرمت و خدشه به آبرو و حیثیت بیننده خواب است. داشتن یک ابرو، زیان مالی است. تراشیدن ابرو، نشانه کاری است که روی جهالت و نادانی انجام می دهد که با دخالت عقل می تواند مانع زیان و خسران گردد. ابروهای پر پشت و سیاه احترامی است که مردم برای شما قائلند.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن ابروها در خواب تعبیرش دین است. اگر ببیند که ابروهایش تمام است و هیچ نقصان در آن نیست، دلیل است که دین وی در کمال است. اگر دید که ابروهایش فرو ریخت، تاویلش به خلاف این است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که ابرو نداشت یا موی ابرویش فرو ریخت، دلیل است که قصد دارد چیزی را به دست بیاورد و آن چیز برایش حاصل می گردد و اگر به خلاف این ببیند، دلیل میکند که از آن چیز برای او بدنامی حاصل گردد. اگر دید که ابروهایش سفید گشته بود، دلیل که علم وی زیاد گردد ولی از مالش کم می شود.
جابر مغربی می گوید: اگر یک ابروی خویش را ریخته و دیگری را کنده دید، دلیل که در مال و جاه وی نقصان افتد و بعضی گفته اند که دین او کم می شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Sadaf : سلام خانوم هراتی
من تازگی به اقایی جواب منفی دادم
ساعت ۳صبح ۹تیر این خواب دیدم که میرم جلوی آیینه خودم میبینم و متوجه میشم ابروهام خیلی خوش فرم شدن و پیوندی که در واقیعیت پیوندی نیست سریع با خودم میگم این بخاطر این اقاس و جالب اینجا بود که از اینه دور میشدم پیوند ابروم اصلا معلوم نبود ولی نزدیک میشدم دیده میشد بعد همون لحظه از پنجره بیرون دیدم هوا گرگ و میش بود کبوتری هیکلی دیدم که توپ بستکبال روی دیوار با بالش زد تا توی تور بره و با ژستی تو هوا منتظر گل شد که واسه من اصلا مهم نبود بعد دختری توی چمنای پارک دیدم با پیرهن سفید و موهای بلندی مشکی بازی میکنه وقتی از دیدم خارج شد و دیگه ندیدمش از چیزایی که دیدم ترسیدم رفتم پیش خاله که بهش بگم میشه من پیشت بخوابم خونه ی خالم و ما انگار باهم ادغام شده بود
فریبا هراتی
: سلام. شما این موقعیت را داشتید که احساس بهتری در زندگی تان بدست بیاورید، یک دوست خوب داشته باشید؛ و خواستگارتان شانس خودش را امتحان کرده ولی شما به او علاقه ای نداشته اید و بنابر این، اوضاع مطلقا تغییر نمی کند. شما هنوز نگاهی سرخوشانه به زندگی دارید و با کرامت و پاک و بی خیال هستید و می خواهید آزاد باشید ولی در عین حال، نگران هستید که آرامش و آزادی هایتان همیشگی نباشند. شما افکارتان را با خاله تان مطرح می کنید و همفکری با او می تواند موجب آرامش شما بشود. تشکر از همراهیتون
مهناز : دوستم خواب دیده که من یک نان ساندویچی دستم هست و می دوم
و همسرم هم دنبال من میکنه که نان رو از من بگیره
ولی حالت شادی یا غم نداشتیم
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
مهناز : سلام من خواب دیدم رفتم جلوی آینه دیدم ابروهام خیلی بالاست در صورتی که ابروهای خودم پهن و سرجاش هست
ابروهای باریک خیلی خیلی بالا بود هی میگفتم چرت ابروهام رو اینجوری کرد آرایشگر
بعد دیدم موهام چتری شده موهام رو زدم کنار که ابروهام رو کامل ببینم دیدم هیچ ابرویی ندارم و اون نازک ها هم موهای چتری بوده
ولی ناراحت نشدم وقتی دیدم بدون ابرو هستم و گفتم عیب نداره درمیاد
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که احساسات کمتری از خودتان بروز داده و احساسات واقعی تان را مخفی می کنید. کسی به شما یاد می دهد که اینطور رفتار کنید و به اطرافیان و نزدیکانتان اجازه ندهید که خیلی در کارتان دخالت کنند. خودتان را نسبت به همه بی تفاوت نشان می دهید که گویی هیچ احساسی به آنان ندارید. ولی می دانید که اینکار بد است. تشکر از همراهیتون
Bahar : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی
امروز خوابی دیدم که دکتر مغز و اعصابم با همان شخصیتش و شناخت عاشق من شده و عاشقانه صحبت میکرد منم بدم نمی‌آمد هر کاری بود از من حمایت و راهنمایی میکرد سفره پر وبزرگی از غذا های مختلف در خانه انداخته بودم خیلی رسمی آمد و نشست بعد نوزاد پسر بسیار زیبا که بین پاش و عورتش بد جوری عرق سوز شده بود خیلی گریه میکرد میدونستم به من ربطی داره ولی خالم (رابطه ای نداریم)بهش رسیدگی میکرد مامانم حمام بود و دنبال حوله برایش بودم سوسکی را کشتم و توی راه‌پله انداختم بعد توی آینه را نگاه کردم ابروهایم کم پشت شده انگار ریخته بعضی جاهاش نامنظم بود با خودم گفتم مهم نیست مرتبش میکنم انگار داشتم اثاث کشی میکردم در حال جمع کردن وسایل بودم همش در تکاپو بودم.
باتشکر فراوان
فریبا هراتی
: سلام. دکتر شما برایتان ارزش زیاد قائل است. شخصیت واقعیتان را بخوبی می شناسد و شما را تایید و تصدیق می کند. او سعی می کند که از شما حمایت کرده و راهنمایی تان کند. شما هم شخصیت او را تصدیق کرده و از او حمایت می کنید. ( اما این حمایتها به معنی این نیست که در دنیای واقعی او عاشقتان است). شما سعی می کنید که مستقل و قوی باشید ولی دچار استرس شده اید. دکترتان می خواهد به شما کمک کند که شخصیت قویتری داشته باشید. خاله تان در خواب نمادی از فرهنگ شماست و اینکه شما بصورت مستقیم گله و شکایتی نمی کنید بلکه سعی می کنید که مشکلاتتان را در حاشیه حل و فصل کنید. می خواهید خیال مادرتان راحت باشد. مشکلاتتان را از بین ببرید و احساستان را بهتر از گذشته بروز دهید. می خواهید زندگی تان را متحول کنید. تشکر از همراهیتون
فاطمه : سلام ، وقتتون به خیر
من امروز صبح خواب دیدم دارم ابروهامو با تیغ مرتب میکنم (انگار ژیلت بود ولی تو واقعیت اصلا این کارو نمیکنم) خواهرمم پیشم بود ، بعد دیدم تو آینه نگاه میکنم و میبینم ابروی چپمو خراب کردم و ابروم خالی شد و چند تار مو به صورت پراکنده مونده بود و خیلی کم حالت ابرو مشخص بود یه کم تو تاج ابرو و وسطشو جاهای پراکنده بعد ناراحت شدم با حودم فکر میکردم حالا باید ابروهامو با مداد بکشم تا وقتی که دربیاد ،بعد به خواهرم میگم واای ببین ابروهام چی شد اونم میگه خوب دیگه خودت کردی نباید اینجوری میکردی
ولی ابروی راستم سالم بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما تصمیم می گیرید که تغییر کوچکی در زندگی تان ایجاد کنید و احساستان را به شیوه ای تازه بروز بدهید ولی به جای اینکار، وارونه رفتار می کنید و احساستان را اصلا بروز نمی دهید. یا جوری رفتار می کنید که انگار نسبت به موضوع و مسئله ی خاصی، هیچ احساسی ندارید. بعد پیشمان می شوید و سعی می کنید که با سیاست رفتار کنید و بگویید که اتفاقا این موضوع یا مسئله برایتان خیلی هم مهم است. اگر منطق تان را از دست بدهید و احساساتی رفتار کنید به ضرر شماست. تشکر از همراهیتون
zahrawli : سلام خانم هراتی عزیزم.من دیشب خواب دیدم که میرم جلو ایینه و ابروهام ریختن و در واقعیت من ابروهای بلند ولی کمی دارم
ولی در خواب کلا ریخته بودن و ب خودم گفتم بد قیچی کردی درمیاد .و اصلاا ناراحت نبودم.
شب قبل از دیدن این خواب من گریه کرده بودم و به اقایی ک باهاش در ارتباطم و دوسش دارم ولی بعضی وقتا نمیدونم با مشکلاتمون چی کارکنم فکر کرده بودم.
فریبا هراتی
: سلام. اینکه ابروهایتان ریخته اند یا قیچی شان کرده اید به این تعبیر است که یا باید فعلا به کلی از ابراز احساسات ( تعجب، شک، نگرانی) به او خودداری کنید و خودتان را بی خیال نشان بدهید و یا اینکه خودتان اصلا تعمدا احساسات واقعی تان را نسبت به او ابراز نکرده اید. تشکر از همراهیتون
آلاء : سلام خواب دیدم پدر شوهرم سرزده اومدن خونمون و من از این کارشون ناراحت بودم ، ایشون رفتن سراغ پکیج و سیستم گرمایشی که در بالکن هست (از توی کوچه بالکن و پکیج ما دیده میشه )و انگار از توی کوچه درمورد پکیج ما یه چیزی نظرشون را جلب کرده بود یا شاید به بهانه چک کردن پکیج اومده بودن خونمون (واقعیت ایشون هیچ سررشته ای در مورد پکیج ندارن)ابروهاشون خیلی پهن و پر پشت و مشکی شده بود و چشمهاشون گرد و درشت و متعجب، کت و شلوار شیک سرمه ای و اتو کشیده پوشیده بودن و خیلی خوش اندام و قد بلند(درواقعیت قد بلند ومرتب هستن ولی خییلی فضولند .بعد از وارسی پکیج اومدن داخل سالن ما که زیاد مرتب نبود ولی پر نور ، به همسرم گفتم چرابابات سرزده اومد، خونمون بهم ریخته هست، همسرم گفت خونمون مرتبه بد نیست، وخودم هم دیدم انگارزیاد هم نامرتب نیست ،دیگه حالاکه همه جا را دیدن
فریبا هراتی
: سلام. پدر شوهر شما به نحوی که شما دوست ندارید سعی می کند که در رابطه با امنیت و گرمی رابطه ی شما و همسرتان یا در مورد امور مالی تان، دخالت کند و یا از شما به نحوی سو استفاده کند و شما از این بابت ناراحت هستید. او احساسات واقعی و اهداف واقعی خودش را نشان نمی دهد و مرموزانه با شما رفتار می کند. در حالی که سعی می کند بینشش قوی باشد و شخصیتی حمایتگرایانه و بدون منیت از خودش بروز می دهد. سعی می کند که ایرادی در رفتار او نباشد. شما از این که پدر شوهرتان در کارتان دخالت کند ناراحتید ولی در عین حال، کنجکاوی او به جای بدی ختم نمی شود چون شما و همسرتان رابطه ی خوبی با هم دارید. تشکر از همراهیتون.
مهرسا : سلام عرض ادب
من سرپرست یه خوابگاه دولتی دانشجویی هستم خواب دیدم توی خوابگاه بودیم و روز اولی بود که دانشجوها باید میومدن ، انگار اشپز برای دانشجوها شام اماده نکرده بود و خودمون سرپرست ها که ۳ نفر بودیم داشتیم تو دو تا دیگ بزرگ پیاز خورد میکردیم تا اشپز برسه من بیشتر از بقیه داشتم پیاز خورد میکردم و ریز بودن یکی از همکارام که بزرگتر از منه بهم گفت خیلی ریزن اشپز اینارو سرخ نمیکنه ، منم درشت تر خورد کردم بعد انگار بهم گفتن خانم دکتر( رئیسمون) کارت داره برو طبقه ی پایین، داشتم لباس میپوشیدم و میخواستم مرتب باشم مداد ابروم همرام نبود به اون همکارم که دوستم هست و همسنمه گفتم مداد ابرو داری گفت نه گفتم هر مدادی که باشه عیب نداره میدونستم یه مداد تازه خریده با اکراه بهم دادش و موند کنارم داشتم مداد تو ابروهام میکشیدم دوستم گفت ببین چقدر خوبه مدادش گفتم نه اتفاقا خیلی نرمو پررنگه که نوکش کمی شکست دوستم عصبانی شد و گفت ببین مداد نو رو چیکار کردی گفتم عیب نداره یکی برات میخرم گفت نمیخوام مدادمو بده انگار اونیکی ابرومو هنوز مداد نکشیده بودم که با حرص مدادشو دادم بهش و مدادی که کشیده بودمم پاک کردم .دوستم رفت تو اتاقش و درو بست اون یکی همکارم بهش گفت ناراحت شد داره میره، دوستم گفت به درک! انگار بی خیال ابروهام شدم و گفتم همینطوری هم خوبه داشتم دنبال شالم میگشتم یه شال مشکی داشتم مبخواستم سرم کنم که متوجه شدم سوراخ سوراخه خیلی سوارخ بزرگی داشتن که نمیشد پنهانش کرد و کهنه هم بود گفتم کاش چیز بهتری با خودم میاوردم رفتم که از همکارام شال بگیرم که یکی از شال های قرمز گلدار خودمو دیدم بالاش کمی نخ کش بود ولی میشد پنهانش کرد سرم کردم جلو اینه وایسادم انگار صورتم صاف شفاف و سفید بود و ابروهام بسیار زیبا بودن به خودم لبخند زدم و رفتم. تو مسیرم یه گاریِ چرخدارِخرید کوچیک بود که توش پر از جعبه های تخم مرغ بود انگار اضافی بودن و باید میرفتن انبار و بعضی از تخم مرغا کوچیک بودن تخم پرنده شایدولی زیاد بودن.سعی کردم خودم کارتوناشونو جدا کنم که حجمشون کم شه و ببرمشون کمک خواستم همه از کنارم رد میشدن نگام میکردن ولی کسی کمکم نکرد خودم تنهایی بدون اینکه بشکنن گذاشتمشون رو هم و بردمشون. داشتم میرفتم پیش رئیسم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید راجع به مسئله ای تصمیم نهایی تان را بگیرید و راجع به اهداف و مسیر زندگی تان فکر کنید و می خواهید تاثیری مثبت روی دیگران بگذارید. شما سعی می کنید که راجع به جزء جزء مسائلی که فکرتان را مشغول کرده است صحبت کنید و مسائل را بخوبی پردازش کنید و حقایق را پیدا کنید ولی اگر بخواهید اینطور نسبت به هر چیزی تفحص و کنکاش کنید، نتیجه ی منفی بدست می آورید و باید کمی خونسرد و بی خیال باشید. شما می خواهید کارها را بهتر مدیریت کنید و تاثیری مثبت و هر چند موقتی، روی شرایط موجود بگذارید. سعی می کنید که احساساتتان را به گونه ای که قابل قبولتر باشد بروز دهید و خیلی بی تفاوت و خونسرد نباشید. اما باید سعی کنید که طرز فکر منعطف تری داشته باشید. به حرفها و نظرات دیگران بیشتر گوش کنید و زود دیدگاه ها و حرفهای دیگران را رد نکنید. ممکن است همکاران شما نظرات متفاوتی نسبت به مسائل در مقایسه با شما داشته باشند. شما باید سعی کنید که از روی احساسات حرفی نزنید و به توصیه های حرفه ای که به شما می شود دقت بیشتری مبذول کنید. سعی می کنید که اعتماد به نفس قوی تری داشته باشید و نشان دهید که به کارتان علاقمند هستید و شور و شوق زیادی برای بهبود شرایط در محیط کارتان دارید. افکارتان را از دیگران مخفی می کنید و خودتان را حسابی کنترل می کنید به حدی که احساس می کنید صدایتان خفه می شود! اما در نهایت به دستاوردهای زیادی خواهید رسید. شما پاداش و منافع سخت کوشی تان را بدست خواهید آورد و خیالتان راحت خواهد شد. تشکر از همراهیتون
Kaver : سلام خانم هراتی شب بخیر
ببخشید من بخشي از خوابمو فراموش کردم بنویسم واگه می خواستم جدا بفرستم داخل سرفصل موضوع پیدا نکردم
در واقع داشتم آماده میشدم برم سرکار،الان توی محیط کارمم، همکار آقا مشغول کار با گوشیش، يه لحظه دیدم روبروم ایستاده و باحالت کاملا جدی وخشک ميگه 500هزارتومان به این همکار خانم و500تومان به اون یکی بدهکاری ومن يه لحظه جثه ام در مقابل این آقا کوچیک دیدم وخيلي ناراحت شدم وگفتم من فک کردم بابت کارشون بهشون این مقدار حقوق ميدن نمی دونستم باید 500اضاف بدم يه جوري آقا گفت انگاری باید از حقوق من کم میکردن وبه حقوق اونا اضاف میکردن وگفتم اگه اينطوري فک می کنید مشکلی نیست وبا حالت ناراحتی قبول کردم.
خانم هراتی عزیز من بشدت با این آقا مشکل پیدا کردم وبابت مشکلی که پیش اومده يه جورايي بهم توهین شده ودلم شکسته ومنتظر راهنمایتونم
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. منظور همکار آقایتان این است که شما موفقیت و راحتی تان را در محیط کارتان مدیون دوستان یا همکارانی هستید که دارند تلاش می کنند تا کارها بخوبی به پیش برود و اگر خودتان می خواستید تنها کار کنید، از پس کارهایتان بخوبی بر نمی آمدید. این صحبت او باعث می شود که شما اعتماد به نفستان کم شود. او می خواهد که شما برای همکارانتان اعتبار بیشتری قائل باشید. خونسرد باشید و با همه با متانت و ادب و آرامش صحبت کنید، خودشان از رفتارهای اشتباهشان پشیمان می شوند ولی اگر نقطه ضعف نشان دهید یا عصبانی شده یا حرکت تندی از خودتان نشان دهید همه چیز به ضررتان تمام خواهد شد. تشکر از همراهیتون
Kaver : سلام خانم هراتی
دیشب خواب دیدم دارم ابروهام مرتب می کنم تلاش می کردم شبیه هم وهم اندازه باشن که يه لحظه نگاه کردم ابرو سمت چپم قسمت بالاشو با تیغ خیلی اومدم پایین اصلا از داشتن چنین آبروی تعجب کرده بود خیلی بلند وکشیده وپر بود از حالت معمولی خارج بود و مژه هام خیلی بلند بودن انگاری بصورت 3تای بهم چسبیده بودن و هر قسمت 3تای با طنابی نازک به پلکم یا قسمت بالای چشمم وصل بود وبعد گفتم بزار با يه وسیله نازکی این مژه ها رو جدا کنم(خانم هراتی عزیزم در بیداری من چنین چشم و ابروی ندارم) این چشم وابروم انگاری افتادگی داشتن واز حالت معمولی خارج بودن
تشکر از راهنمایی وتعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که احساس تان را نسبت به مسائل به روش نامحسوسی ابراز کنید. چیزی هست که باعث تعجب و ناباوری یا شک شما شده است و از نظر احساسی، احساس ناامنی می کنید. شما خوش شانس هستید ولی سعی می کنید کسی یا جنبه ای از زندگی تان را خفه کنید و راجع به آن چیزی نگویید. مسئله ای هست که در بیانش صداقت به خرج نمی دهید و متاسفانه بدبینانه نسبت به مسائل فکر می کنید. تشکر از همراهیتون.