تعبیر خواب اتاق
اتاق به نوشته نفایس الفنون تجسمی است از دنیا است. اگر اتاقی که در خواب خود می بینید و به آن وارد می شوید، بزرگ و باشکوه باشد، برای بیننده خواب توانگری و خوشی و گشایش در کار پیش می آید و اگر محقر و کوچک و فقیرانه باشد دنیا بر او تنگ می شود. اتاق تنگ و تاریک، تجسمی است از تنگی خلق و ناتوانی اخلاقی. اتاق روشن بخصوص اگر نور از سقف آن ساطع باشد آینده ای روشن است برای بیننده خواب. اتاقی که درهای فراوان دارد فراخی روزی است و گشادگی امور.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Vahideh : سلام خانم هراتی گرامی
پریشب خوابی دو قسمتی دیدم که قسمت دومش یادمه:
میدیدم با همسرم داخل اتاقی هستیم با کاشیهای سفید، شبیه کلاس بود،بدون صندلی!کاشیها شبیه حمام بود یا غسالخونه!! اونجا خونهای بود که گویا دعوت شده بودیم و پارتی بود. تو سالن پسرهای نوجوان با لباسهای سفید بودن که یکیشون نزدیک در بود و نگاه میکرد. رو یه میز مستطیلی به طول٢متر، یه کیک شکلاتی بود به همون ابعاد! که یک ششمش بریده شده بود. دستمو گرفته بودم به میز. همسرم از پشت بغلم کرده بود و با ولع گردن و گوش و سر منو میبوسید. لباسهامون مشکی بود. من هم هیجانی شده بودم و میگفتم بگو دوستم داری! (در صورتی که هیچوقت نمیگم!) و اینکه من کیک شکلاتی خیلی دوست دارم. همسرم کمی حالت مردهای غیرتی و قدیمی شده بود و کمی ترسناک. لطفا مخفی باشه
فریبا هراتی
: سلام . شما و همسرتان هر دو احساس می کنید که درسهایی از زندگی تان گرفته اید، می خواهید که شروعی تازه داشته باشید و اشتباهاتتان نادیده گرفته شود. همسر شما شما را دعوت می کند که طرز فکرتان را محدود کنید و زندگی یکنواخت و تکراری را ادامه دهید در حالی که شما نیاز به هیجان دارید. فکر شما به خاطر مسائلی ناراحت است و می خواهید که شاد باشید و شروعی تازه و با کرامت داشته باشید. می خواهید که زندگی بادوام و امکانات مالی قوی داشته باشید. به شما وعده ی زندگی خوش و سرشار از عشق و لذت داده می شود؛ زندگی که فقط سهم کمی از آن را چشیدید و کلا مسیر زندگی تان عوض شد. همسر شما می خواهد که فکرتان را عوض کنید و سعی می کند که احساس شما را به سمت خودش جلب کند. هردوی شما ناراحت هستید و افکاری کینه توزانه و متمایل به حس انتقامجویی در وجود و رفتار شما مشهود است. شما می خواهید که او عشقش را به شما اثبات کند. طرز فکر همسرتان متعصب و دمده است که هر اشتباهی را برای خودش مجاز می داند ولی برای شما نه. شما هیجانی شده اید و عاقلانه فکر نمی کنید! تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام خانم هراتی. میدیدم که/١/ همسرم تو اتاقی از خونهش بود که انگار مطب پزشکی یا دندونپزشکی بود!پنجرههاش بالای دیوار بود و درختا ازش معلوم. او پشت میز با متانت نشسته بود با روپوش سفید.منم با لباسای سفید روی زمین نشسته بودم و یکی دو تا وسیله آشپزخونه رو داشتم بررسی میکردم! و فکرمیکردم اینجا خونه تهرانشه؟یعنی آموزشگاهو جمع کرده مطب زده تو خونه؟! اینجوری منم میتونم باهاش کار کنم!/٢/بعدش دیدم تو آسانسور منزل پدرم هستم.و داره میره بالا،اما همینطوری طبقات بیشتری میرفت بالا با اینکه۵طبقهست و ماطبقه۵میم! خوابها مربوط به یک شبه
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما در مورد صحت و صداقت شما در زندگی اش شک دارد و نگرانی و درد زودگذری را تجربه می کند. او سعی می کند که چشم انداز وسیع تری نسبت به شرایط زندگی تان داشته باشد و خوب شرایط را ارزیابی و قضاوت کند. ظاهری با کرامت و صلح جویانه به خودش می گیرد و از اهداف و آرزوهایش برایتان می گوید. شما هم سعی می کنید که افتاده و متین برخورد کنید و به صلح و آشتی با او فکر می کنید. شما مطابق با افکار پدرتان در زندگی تان پیشرفت می کنید و اگر با همسرتان همفکر شوید، این همفکری معادل خواهد بود با شرایطی که پدرتان با آن توافق دارد. شاید همسرتان می خواهد مسیر زندگی اش را عوض کند و با احساس تر و درست تر رفتار کند. به هر جهت اوضاع به نفع شما پیش خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.
Lia : با سلام شب قبل در مورد ی کسب و کار فکر میکردم ک نمیدونم مربوط بخوابم باشه. خواب دیدم رفتم تو ی مغازه لباس ورزشی فروشی برند ک مزون هم هست. قیمت ی ست ورزشی برند رو پرسیدم. صاحب مغازه ک ظاهرا شخص متمولیه دید ی برند معروفتر تن خودم هست اون ست رو شروع کرد برام بقیمت ۸۰میلیون تومان فاکتور کردن. گفتم الان نمیخوامش چون دارم خونه میخرم. بعد انگار میخوام جنس خودمو پس بگیرم. رویه ست ورزشیم پیش خودمه اما دو تکه از ست خودم انگار دست صاحب مغازه است. دنبالش میگردم. میرم تو ی اتاق ک ی سری سران مملکتی (شاید مربوط ب ورزش) ساکت ایستادن. انگار دارن تصمیمگیری میکنن. یکیشون ک سلیه یکی از مسوولین هست با نگاه اشاره میکنه ک حرف نزنم. از اونجا میرم تو یکی از اتاقهای مزون. دو تا زیرپوش مشکی رو ک تو ی رگاله میبینم ک فک میکنم ایا مال من هست یا نه.بعد توجهم ب ی رگال روی میز جلب میشه ک ی کت ابی بنفش مشکیه. جنس و دوخت زیبایی داره اما سایزش خیلی بزرگه. در نهایت دو تکه لباسم رو میگردم اما انتهای خواب بازه. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که رفتاری قویتر و ورزیده تر نسبت به گذشته از خودتان نشان دهید و ثابت کنید که می توانید نگرش و شخصیت جدید و موفقتر و با پرستیژی از خودتان بروز دهید. اعتبار شما برای اثبات خودتان بالاست و اگر بخواهید می دانید که می توانید در زندگیتان پیشرفت کنید و به موفقیت برسید و اهدافتان را محقق کنید. ولی در شرایط حاضر شما به دنبال ایده های تازه ای هستید و می خواهید که خودتان را اثبات کنید و نشان دهید که نیازی ندارید از دیگران تقلید کنید. شما مجبور هستید که برای رسیدن به خواسته هایتان، بنا به مصلحت بعضی وقتها کوتاه بیایید و خود واقعی یا نظر واقعی تان را بروز ندهید. از این بابت احساس خوبی ندارید ولی به هر جهت برای حمایت از خودتان مجبور می شوید که خردمندانه رفتار کنید و نشان دهید که نسبت به بعضی ها مهربان هستید هر چند که از آنها شاید حتی کینه هم به دل داشته باشید. هر چند که شما از اینکه وانمود و تظاهر به رفتاری بکنید که در واقع با روحیاتتان سازگار نیست، خیلی راحت نیستید و اعتماد به نفستان در هنگامی که بخواهید دروغ بگویید کم می شود. تشکر از همراهیتون.
مهسا : سلام من خواب دیدم که قراره توی یه خوابگاه مستقر شم اتاقی که واسم انتخاب کرده بودنو دوس نداشتم با اینکه خیلی بزرگ بود خودم به انتخاب خودم یه اتاق رو برای مستقر شدن انتخاب کردم ولی حالا که میبینم اون اتاق دومی دقیقا مثل همون اتاق اولی بود ولی هم اتاقی جدیدم خیلی خیلی زیبا بود و اینکه یکی از دوستای قدیمیم اونجا بود ، بخاطر همین اتاق جدیدم رو خیلی دوست داشتم و بهم خوش میگذشت
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید خودتان برای زندگی تان تصمیم بگیرید و شرایط زندگی تان را انتخاب کنید. حتی اگر عملا فرق چندانی در کیفیت زندگی شما به وجود نیاید اما از نظر روحی این حس استقلال و آزادی را داشتن، برای شما یک قدم مثبت و بزرگ محسوب می شود. روحیه تان بهتر می شود و می توانید بگویید که زندگی خودم را خودم انتخاب کردم. تشکر از همراهیتون.
زهرا : با سلام و عرض ادب، خواب دیدم در محوطه کوچک ومسطحی هستم، درب چنداتاق به این فضا باز میشد. کف محوطه آسفالت بود. میدانستم اتاق روبرو، اتاق برادرم بهاتفاق چندتن دیگرست. مادر مرحومم از پشت سر گفت "گُلی را که برادرت کشیده دیدی"؟ جلو رفتم،درب فلزی و شیشهدار اتاق به حیاط نیمهباز بود، پردۀ پشت در سفید، اتاق نهچندان بزرگ، کف فرش لاکی با دو پشتی لاکی پای دیوار، دو درب چوبی شکلاتی با شیشۀ رنگی در دوسو، سمت چپ وایتبردی به دیوار نصب بود که با ماژیک سیاه روی آن طرح سادۀ یک گل (مثل نقاشیهای دبستان) کشیده شدهبود، سمت راست این گل دو واژۀ "عشق" و "محبت" نوشته شده بود و زیر اینها، تودۀ کلافهمانندی از خطخطی با همان ماژیک سیاه. از اشارۀ مادر متوجه شدم همۀ اینها را برادرم کشیده. نمای کلی اتاق ساده و تمیز و خوشایند بود و باد کولر پردۀسفید اتاق را به حیاط میزد. از اتاق خارج شدم، پشت این حیاط در محوطۀ وسیع و مبهمی گویا محل استقرار چندین و چند کانکس بود، نمایی مشابه حاشیۀ شهر. در میان کانکسها ناگهان درب یک کانکس را مقابلم دیدم، سفید و تمیز، بدون هیچ شیشه یا پنجره، با چند خط عرضی نارنجیرنگ، این درب بسته بود و میدانستم دونفر از بستگانم اینجا سکونت دارند، اما حال و هوای این فضا اصلا بنظرم خوشایند نیامد، طوریکه در را باز نکردم و سریع از کنار این کانکس گذشتم ــ با تشکر و آرزوی سلامتی برای شما
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. روح مادرتان شاد. او می داند که برادرتان هم می خواهد که خلاقیت به خرج دهد و احساسش را به گونه ای بیان کند که برای شما قابل درک باشد. او از لحاظ تعامل با مردم نه خیلی به کسی اجازه می دهد که به زندگی اش وارد شود و نه خیلی با مردم قاطی می شود و بلکه سعی می کند که تعادل را حفظ کند. می خواهد که آبرومندانه و پاک زندگی کند، زمینه ی زندگی اش سرشار از محبت و رمانتیک باشد و بتواند به کسی تکیه کند که عاشق او باشد. او از لحاظ مالی توانایی خوبی دارد و رفتاری سیاستمدارانه و عشق را در مفهومی ساده و با ایمان و با عزت می داند و عشق و محبت را مکمل هم و تکمیل کننده ی زندگی اش می داند. او می خواهد که زندگی ساده و آرامی داشته باشد که خیالش راحت باشد و دلش خوش و خونسرد و بی استرس زندگی کند. شما شاهد زندگی خیلی از مردم هستید که شاید در ظاهر خیلی با هم تعامل می کنند ولی به هیچ وجه چشم انداز مثبتی در زندگی هایشان وجود ندارد. ظاهرا پاک و خوب زندگی می کنند و در باطن در تاریکی و ناامیدی. شما نمی خواهید که در زندگی این اشخاص دخالتی داشته باشید. تشکر از دعای خیر و همراهیتون.
زهرا : با سلام. با آرزوی سلامتی و قبولی طاعات
"لطفا متن این خواب نمایش داده نشود"
فریبا هراتی
: سلام. شما جایگاه دوست مرحومتان را مشاهده فرموده اید ( روحشان شاد) او درسهای زیادی از زندگی آموخته و پاک و بی گناه است و نگاه او به شما می خواهد بگوید که حواسش به شما هست و می خواهد که دست به کار شده و معلوماتی را که از او آموخته اید به دیگران انتقال دهید. ضمن اینکه شما هم از توجه او به خودتان خوشحالید. عمر شما طولانیست شما به دنیا برگشته اید و اتاق و حیات جایگاه اوست. تشکر از همراهیتون.
ماها قاسمی : سلام خانم هراتی لطفا خوابم درسایت ذکرنشود
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. خواب شما هشداری به شما است که باید سعی کنید که نقاط ضعف و اشتباهاتتان را پیدا کنید و آن را جبران کنید وگرنه بعدا احساس خواهید کرد که محصور شده اید و گیر افتاده اید و هیچ راهی برای جبران اشتباهاتتان باقی نیست. خواب هشداری به این است که نباید بی خیال باشید و فکر کنید که عمر جاودان دارید و نباید که به اشتباهات گذشته تان ادامه دهید. ولی این خواب به معنی مرگ شما نیست و باید برای دفع قضابلا بگویید به اندازه ی وسعتان مرغ یا گوسفند قربانی کنند و گوشتش را تماما به فقرا ببخشید. یا اگر مطلقا قدرت قربانی کردن یا موقعیت آن را ندارید باید به اندازه ی هزینه ی آن صدقه بدهید. اینکار قطعا دفع شر خواهد کرد و به هشدار خوابتان حتی بعد از صدقه توجه جدی کنید. شما دارید اشتباهی را مرتکب می شوید که مرحوم خواهرتان هم متوجه این اشتباهاتش تا زمان بعد از مرگش نبود. برای خواهرتان هم دعا و نماز بخوانید. تشکر از همراهیتون.
Mary ai : باسلام. خواب دیدم کسی که به اون علاقه مندم کسی رومیفرسته که بیاددنبالم واون میره توی یک اتاق منتظرم میمونه. اتاق بزرگ باسقف بلندکه دیواروسقف سفید بودندویک درچوبی بزرگ داشت که قهوه ای بود ویه پنجره بزرگ که ازاون نورزیادی به اتاق میتابید و اتاق رو بشدت روشن کرده بود.امامن همراه اون فرد نرفتم و ناراحت شدم که خودش چرا شخصا نیومد دنبالم. باردوم فردی که بهش علاقه مندم خودش شخصا اومددنبالم ویک روسری مشکی حریرباگل های ریزنارنجی داد به دستم و رفت توی اون اتاق که منتظرم باشه که من روسری روبپوشم وبرم پیشش.توی اون اتاق یک اتاق کوچکتردیگه هم بودکه یک درچوبی بزرگ قهوه ای داشت ودرش کاملا به سمت اتاق بزرگتربازبود.توی هردواتاق وسیله ای نبودوانگارتازه میخواستی توی اون اقامت داشته باشی.درضمن اون فرددرطول خواب حرف نمیزدو فکرمیکردم که ناراحته.سپاسگذارم
فریبا هراتی
: سلام. کسی که به او علاقه دارید می خواهد بداند که بما به او علاقمند هستید یا اینکه می خواهید به مقام بالا وموقعیت خوب و ثروت در زندگی تان برسید. شما برایتان شخصیت آن آقا مهمتر از مقام اوست و اهمیت زیادی به این مسائل نمی دهید. بنابراین او سعی خواهد کرد که به شما نزدیک شود و می خواهد که شما با عزت و سنگین رنگین و برونگرا و اجتماعی باشید و مقید به او باشید و نخواهید که خیلی آزادانه هر کار خواستید بکنید و با هر که خواستید تعامل کنید. او ثروتمند است و برای او رسیدن به ثروت کاری ندارد ولی برایش اول مهم این است که مطیع و تابع او باشید. هر چند که او تازه می خواهد موقعیتی بدست بیاورد که شما را بشناسد و هنوز قطعی روی شما مطمئن نیست. تشکر از همراهیتون.
shiimaa : سلام.لطفا متن خوابم نمایش داده نشود.
فریبا هراتی
: سلام. فکرتان و موقعیتی که در آن قرار دارید، بهبود خواهد یافت، خیالتان راحت می شود، نگرانی هایتان از بین می روند، طرز فکرتان را عوض و متحول خواهید کرد. مادرتان هم به شما کمک می کند که افکار منفی را از سرتان پاک کنید. سیستم فکری تان عوض خواهد شد. شما شخصیتی از خود گذشته و مهربان و خوش بین دارید ولی به شما خواهند گفت که بی تجربه و یا آزام و بی خیال دارید. ( منوط به نوع و شدت رنگ سبز) و از این بابت خوشحال نخواهید شد که به شما بگویند بی تجربه هستید. تشکر از همراهیتون.
Yaldaaa : سلام مادرم خواب دیدن که وارد اتاق کوچکی شدن و هر دو عمه اشون داخل اتاق بودن که یکی از آن ها چند سال قبل فوت شده و عمه دیگر که زنده هستن لخت بود وصورتش به دیواربود و اون عمه که فوت شده برعکس خواهرش نشسته بود و و وقتی مادرم وارد اتاق شدن اون عمه اشون که فوت شده به مادرم نگاه کرده و عمه دیگر که زنده است گریه میکرد و میگفت بهم گفتن وقتی هم که بمیری چله به سر داری
فریبا هراتی
: سلام. روح عمه تان شاد. عمه ای که زنده است، نظراتش را رک و پوست کنده نسبت به مردم یا نسبت به مسائلی مطرح می کند ولی از این بابت احساس خجالت و شرمندگی خواهد کرد. احترام او پیش دیگران پایین خواهد آمد و همه از نیات او با خبر خواهند شد. عمه ای که فوت شده اما از واقعیات و آخرت کاملا با خبر است و وجود او گویای این است که بالاخره همه چیز رو خواهد شد و باید با مردم رو در رو باشید و حساب کتاب پس بدهید. عمه ی زنده ی شما باید توبه کند. دوره ی تذهیب، رشد و مهیا شدن برای او فرا رسیده و باید به خاطر اشتباهاتش همانطور که آنها را رک و پوست کنده با دیگران مطرح می کرد، حالا رک و پوست کنده شهامت معذرت خواهی و طلب حلالیت و بخشش از دیگران داشته باشد تا در آخرت شرمنده نشود و شرایطش بد نباشد. تشکر از همراهیتون.