تعبیر خواب اتاق
اتاق به نوشته نفایس الفنون تجسمی است از دنیا است. اگر اتاقی که در خواب خود می بینید و به آن وارد می شوید، بزرگ و باشکوه باشد، برای بیننده خواب توانگری و خوشی و گشایش در کار پیش می آید و اگر محقر و کوچک و فقیرانه باشد دنیا بر او تنگ می شود. اتاق تنگ و تاریک، تجسمی است از تنگی خلق و ناتوانی اخلاقی. اتاق روشن بخصوص اگر نور از سقف آن ساطع باشد آینده ای روشن است برای بیننده خواب. اتاقی که درهای فراوان دارد فراخی روزی است و گشادگی امور.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
افسون : ببخشيد مي خواستم بگم در خوابم اون مكان متعلق به اون آقا بود .تعبير همين است؟
فریبا هراتی
: بله. شما رفتید آنجا. او که شما را نبرد. در باز بوده هر کسی می توانسته برود و بیاید. شما مد نظر خاص او نبوده اید.
افسون : با سلام و عرض احترام خدمت شما . اول از همه معذرت مي خوام كه خوابم كمي طولاني ميشه. خواب ديدم در كوچه ي پهني يك مكاني به اندازه ي يك دستشويي كوچك ( دستشويي نبود.) متعلق به آقايي بود كه بهش علاقه دارم و درب آنجا كاملا باز بود يا درب نداشت و من آنجا بودم . كف آنجا را انگار شسته بود و هنوز كاملا خشك نشده بود و كاشي هاي كف آنجا بسيار سفيد و تميز بود .به خاطر حضور من آنجا زمين نمدار كمي آبش كثيف شده بود . من با خودم يك شي صورتي پلاستيكي به شكل اتو داشتم و داخل اش آب بود . چون آنجا كوچك بود آن را بيرون گذاشتم و يك پلاستيك كه پر خرت و پرت بود(فلاكس هم داخل اش بود.) ، دستم بود و نمي دانستم كجا بگذارم كه آن آقا آمد و با خود گفتم الان پيش خودش ميگه چقدر اين دختر شلخته است . آن آقا نسبت به بيداري چاق تر و درشت تر بود و يك تيشرت طوسي تنش بود. وقتي وارد شد من مي خواستم كف آنجا را ( چون كمي آبش كثيف شده بود.) آب بگيرم و او در حالي كه جوراب تميزي به پا داشت روي انگشتان پايش مي ايستاد كه خيس نشود . من دمپايي پام بود . به دمپايي سايز خيلي كوچكي ( سايز نوزادي) كه آنجا بود اشاره كردم و گفتم به شوخي بپوشد. انگشتان پايش را روي آن گذاشت و ايستاد و دمپايي مثل خمير پهن شد و سعي مي كرد خيس نشود. بعد كه از آن مكان بيرون آمديم يك مپايي بچگانه بيرون در بود كه به شوخي گفتم آن را بپوشد . بعد در ادامه تبديل به يك خانم مو كوتاه به رنگ بور شده بود و صدا يا چيزي در اطرافش جلب توجه كرد و او به آن نگاه كرد و من به شوخي زدم پس سرش ولي خنديد و ناراحت نشد .
از خواب كه بيدار شدم حس خوبي داشتم.
آيا به من علاقه مند هستند ؟چون در واقعيت واضح حرفي نزده؟ ممنون ميشم خوابم را تعبير كنيد.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما از شرایط امروزتان کسل شده اید و به دنبال هیجان و عشق در زندگی تان هستید. شما احساستان این است که این آقا در شرایطی که شما امروز دارید شخصیت تمیز و با دیسیپلینی دارد و تمام مولفه ها و اجزای تشکیل دهنده ی زندگی او حکایت از پاکی او دارد. شما تلاش می کنید که امیدتان را زنده نگه دارید و به شوق علاقه ی او به خودتان به این شرایط فکر می کنید و چسبیده اید. او مغرور است و پر بار و عاقل و با هر کسی هم حرف نمی زند. از نظر شما او خالص با محبت، بی گناه و آسیب پذیر است و شما او را از خودتان پاک تر می دانید. دوست دارید که او را متوجه خودتان کنید ولی او احساسی به شما ندارد و صرفا بی خیال است. شما او را دوست دارید و نه بر عکس. تشکر از همراهیتون.
Azita : سلام خانم هراتي عزيز.
روزتون بخير و شادي
خواب ديدم تو اتاقم يك سيم برق بود كه شعله داشت. اون رو خاموش كردم و گفتم خوب شد رسيدم وگرنه خونه اتيش مي گرفت. ( پدرم در حال تعميرات و كشيدن برق بود) بعد خانواده م بهم گفتند اتاقت رو عوض كن. اتاقي كه رفتم وسايلش كمتر بود انگار تازه شسته شده بود و هنوز خيس بود. اما خيلي پرنور تر بود و روي قفسه ش چند تا از تابلوهاي نقاشي م بود. ( من نقاشم) روي زمين چندتا قاليچه دستباف زيبا بود و در كل ارامش بخش بود. اما وسايلم عوض شده بود و كمتر.
خيلي ممنون از تعبير خوب شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. اگر منظورتان از چیزی که در پرانتر نوشته اید، این است که این قسمت را هم در خواب دیده اید، تعبیر خوابتان این است که پدر شما برای رسیدن شما به موفقیت تصمیم می گیرد که تغییراتی در حوزه ی اختیارات و قدرت شما به وجود بیاورد که تصمیم او باعث به وجود آمدن تنش و اضطرابی در وجود شما یا پدرتان می شود و ممکن است سر آن با هم بحث و جدل کنید و یا خانواده تان از این تصمیم متاثر شوند ولی با آرامشی که شما از خودتان نشان می دهید، مانع به وجود آمدن تنش و اضطراب می شوید و شما بنا به پیشنهاد خانواده تان از موقعیتی که در آن قرار دارید و کاری که به آن مشغول هستید، صرفنظر خواهید کرد و موضع و موقعیت جدیدی برای خودتان در نظر می گیرید. در شرایط جدید کار شما و حوزه اختیارات شما کمتر خواهد بود و دردسر و نگرانی برایتان وجود نخواهد داشت هر چند شما هنوز به خاطر جریاناتی که در زندگی تان گذشته است، احساساتی هستید و اثرات آن در روحیه تان مشهود است ولی اینطوری در شرایط جدید، امید بیشتری به موفقیت شما هست و شما بیشتر خواهید توانست که خودتان را اثبات کنید و طبق ضوابط و چهارچوب هایی که ناشی از قدرت تجسم و تخیل خود شماست، می توانید زندگی کنید. زمینه ی زندگی شما سرشار از آرامشی است که ناشی از عملکرد و دسترنج خود شما حاصل می شود. شما شاید امکانات یا دوستان کمتری داشته باشید ولی زندگی تان تحول مثبتی پیدا می کند. تشکر از همراهیتون.
نسترن سیاه : خانم هراتی عزیز خیلی منتظر موندم که کامنت نذارم ولی حالا مجبور شدم.
فریبا هراتی
: بله دوست خوبم او تعمدا می خواهد که شما در این شرایط قرار بگیرید تا ذهنتان روشن شود. متاسفم که فراموش کردم خوابتان را حذف کنم. امروز با حجم کاری فوق العاده زیادی مواجه هستم.
نسترن سیاه : با سلام.
--ممنون
فریبا هراتی
: سلام. کسی که شما را رنجانده، شرایطی برای شما ایجاد کرده که ذهن شما روشن شود!! او در واقع به شما مسئله ای را فهمانده که قبل از آن، از آن بی خبر بودید. او باعث شده که شما در شک و تردید با قی نمانید و تصویر ذهنی مشخصی نسبت به شرایط و اوضاع موجود داشته باشید. شما به رفاه و راحتی خواهید رسید و او با وجودی که ثروتمند است اما افسرده است و خودش بابت کارهایی که کرده غصه می خورد. سفید به رستاخیز یا نگاهی تازه به زندگی اشاره می کند و این یعنی او خودش را عوض کرده و می داند که اشتباه کرده ولی سعی می کند پاک و با کرامت زندگی کند. تشکر از همراهیتون.
Mehrsa : سلام وقتتون بخیر خسته نباشید خواب دیدم با خواهرم خوابگاه دانشجویی هستم انگار برای اولین باره میخوام برم خوابگاه . دوست خواهرمو اونجا دیدم نمیخواستم باهش روبرو بشم سریع رفتم داخل اتاقم , ولی از در به سختی وارد شدم دیدم یه اتاق خیلی بزرگه که. نور خورشید بهش تابیده , کل اتاق جارو شده بود و جلو در جارو افتاده بود و جلوی در جارو نشده بود نگاه کردم دیدم سه تا شیر آب اونجا بود که یکیش باریک بود (از این آب تصفیه کنا) , اتاق انگار قبلا مال پسرا بوده, یه چادر نماز اونجا بود گفتم باید بشورم و همچنین رختخوابارو , یه دفعه در باز شد و کلی از بچه های فامیل ریختن تو اتاق , دختر عموم به من گفت اگه خواستی وضو بگیری با اون شیر کوچکه بگیر پسرای خوابگاه طبقه پایین پول شارژ رو ندادن آب رو قطع کردن و بعد خواهرمو دیدم که لای رختخواب کنار اتاق خوابیده و خیلی تعجب کردم ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما درس های زیادی هست که از زندگی بگیرید و دوست ندارید که در مسیر زندگی تان هر کسی را به ذهنتان راه داده و افکارتان را با غریبه ها در میان بگذارید. ذهن شما شفاف و روشن است و مشکل خاصی ندارید ولی در ارتباط با دیگران است که گاهی به مشکل برمی خورید. سعی می کنید که رفتاری داشته باشید که کسی نتواند از شما ایراد بگیرد و بی نقص رفتار کنید. سعی می کنید که قناعت کنید تا محتاج کسی نباشید. با فامیلتان خیلی راحت و صمیمی رفتار می کنید و خواهرتان هم فکر شماست. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام وخداقوت.خواب دیدم در اتاقی بزرگ و کم نور با آدم های مختلف ،از زن و مرد اونجا بودیم.کف زمین خاک بود .اتاق دلگیر بود من دیگه طاقتم تمام شد .به دوستان گفتم :تا کی ساده وخر بمانیم بیاین بریم به مسئول دانشگاه اعتراض کنیم من جلوتر از همه رفتم وارد اتاق دفتر شدم بعد وقتی خواستم از خودم دفاع کنم گاهی صدام ازگلوم بیرون نمیامد اونها ازمن عصبانی شدند و به من اعتنایی نمی کردند.من گفتم آن اتاق مثل طویله میماند هیچ امکاناتی ندارد و آخرین حرفم به آنها این بود که:شما مگر به قیامت اعتقاد ندارید مردی جلو در بود دست مرا گرفت که گرمی دستش را حس کردم .وبه آنها گفت زن است دیگه .بیرون که آمدم .انگارمحیط اطرافم خیلی روشن و نورانی تر از اتاقی بود که در آن بودم.پسر جوانی با لبخند به استقبالم آمد.وگفت چکار کردی.؟منم لبخندی زدم .وچون گرسنه بودم .به طرف رستوران به راه افتادم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از شرایط و موقعیتی که امروز دارید ناراحتید و مشکلات زیادی دارید که باید راجع به آنها صحبت کنید و چاره ای بیاندیشید. ولی گاهی فکر می کنید که کسی به حرفتان اهمیت نمی دهد و شما را کاملا نادیده می گیرند. نه صدایتان برای مسئولین مهم است و نه احساستان. بنابر این شما از این موضوع رنج می برید. شما کارتان را به خدای بزرگ می سپارید و همین که توکل به خدای بزرگ می کنید نور خداوند در زندگی تان خواهد درخشید و انشالله مشکلاتتان حل خواهد شد. شما نیاز به حمایت روحی دارید. در شرایط حاضر احساس می کنید که زیر بار فشار تصمیمات و انتخابهایی که باید در زندگی بگیرید دارید له می شوید. تشکر از همراهیتون.
hanie : سلام خواب دیدم کلی از دوستام باهام بودن یه اتاق بود و یه جور خاصی بود که همه مون از سقف اویزون بودیم تمام استادام پایین وایستاده بودن و تایم گذاشتن وما شرو کردیم به بازی ، بازی یه حالتی داشت که نباید بیوفتیم زمین و باید یه چیزو پیدا میکردیم مثل کلید و به اتاق دیگه ای یا حیاط دیگه ای میرفتیم بازی شرو شد خیلیا از اویز سقف افتادن من از اون اتاق که خیلی تاریک و کثیف بود به یه اتاق دیگه رفتم بعد از اون به یه حیاط بهتر و بعد اون به به اتاق خوشگلتر دیگه اما هنوز به مرحله اخر که یه حیاط بزرگ بود نرسیدم کلید اون حیاط رو پیدا کردم ولی همون لحظه وقت تموم شد و من نرسیدم اون مرحله اخرمو ببینم وقتی وقت تموم شد استادم اومد گفت همتون عین همین و من رو از سقف اورد پایین گفت اشکال نداره بعد رفتم خودم اون حیاط بزرگرو دیدم که خیلی خوشگل بود و از اون جا به همه ی حیاط ها ویو داشت اما ۲،۳ تا از دوستام به اونجا رسیده بودن بعد حرف میزدیم با دوستام و میگفتیم اینجا بهشته و اونجا خیلی ارامش داشتم میشه تعبیرشو بگین
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که به آرزوها و رویاهایتان متصل باقی بمانید و در حالتی هستید که جاپای قرصی ندارید و وضعیت خودتان را معلق می بینید ولی سعی می کنید که از باورهای خودتان حمایت کنید. سعی می کنید که مشکلاتتان را حل کنید و کلید رسیدن به موفقیت را پیدا کنید. خیلی ها نمی توانند در کارهایشان پیشرفت کنند و از آرزوهایشان دست می کشند و شما هم شاید برای رسیدن به آرزوهایتان خیلی سرعت عمل به خرج نمی دهید و آرام و خونسرد هستید. اما همین که ایمانتان را قوی نگه می دارید و به خواسته هایتان می چسبید و ناامید نمی شوید، خیلی با ارزش است. شما هم موقعیت خواهید داشت که زندگی تان را خیلی پیشرفت بدهید ولی نه در حد رسیدن به تمام آرزوها در همین حد هم برای شما حکم بهشت را دارد!. اما چند نفر از دوستان شما خیلی در زندگی پیشرفت می کنند و به موفقیت می رسند. تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام روز بخیر خانم هراتی عزیز
خواب دیدم اقایی که طلاق گرفته داخل اتاقی که من و دوتا از نوه هامون خوابیده بودیم خواب بود روی سمت راست بدنش 5تا گل رز قرمز دیدم.تا دید ما بیدار شدیم با حجب و حیا از اتاق رفت بیرون و من مواظب بودم روسریم از سرم نیوفته.موقعی که میخواستم از اتاق بیرون برم جای خودم هم چندتا رز صورتی دیدم.
بعد از این خواب..داخل اشپزخونه در حال شستن بشقابهای چینی بودم.تعداد زیادی بشقاب رو داشتم با اب میشستم.
با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. شما و او در موقعیتی قرار می گیرید که روی مسئله عشق فکر می کنید. او عمدا، آگاهانه و منطقی تلاش می کند تصمیمی بگیرد و می داند که کار درستی را انجام می دهد و روی پای حرفش می ایستد. او با تمام احساسش عاشق است ( به احتمال قوی عاشق شماست). شما نمی خواهید او از افکار شما با خبر باشد ولی شما هم عاشق او هستید و به او به چشم مهربانی و رمانتیک نگاه می کنید. شما برای چیز بعدی که در مسیرتان قرار می گیرد، برنامه ریزی می کنید و قدم بر می دارید. کارها برای شما خوب پیش می رود. باید در یک موقعیت ظریف و حساس باشید. شما نیاز دارید که با دقت رفتار کنید. تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام وقت بخیر
حدود نماز صبح خواب دیدم همکارم که بهش علاقه دارم داخل اتاق خوابم در حال اموزش به دونفر بود(در واقعیت هم کارش اموزش هست) من از لای درب اتاق خوابم دیدمش بر روی زمین نشستن و درس میدن.
در ادامه خوابم حدود 7صبح به بعد بود در حال راه رفتن به سمت دستشویی بودم(در واقعیت ادرار هم داشتم) ایشون رو درب یکی از اتاقهای اداره مون دیدم ایستاده شلوار و کفش نو خاکستری راحتی که بیشتر زنونه بود پوشیده.داخل دلم گفتم برای تنوع تیپش رو عوض کرده, جلوی چشمش رو یه چیزی گرفته بود مثل برگه کاغذ...دقیق نمیدونم. داشتم راهرو اداره رو میرفتم سمت دستشویی نگاه میکردم ببینم میاد دنبالم یا نه..اما در واقعیت برای این قسمت از خوابم ادرار داشتم که نمیدونم تعبیری داره یا خیر..با سپاس از شما.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. هر دو قسمت خوابتان باطل است. قسمت اول هم بازتاب افکارتان در بیداریست. تشکر از همراهیتون.