کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب اتومبیل

اگر خواب ببینید مشغول رانندگی هستید، در کار و زندگی خود تغییری می دهید و این تغییر باعث نشاط و خوشحالی شما می شود. اگر هنگام رانندگی، ماشین شما خراب و متوقف شد، دلالت برآن دارد که خوش گذرانی به آن حدی که شما انتظار دارید، ادامه نمی یابد. اگر دیدید از مقابل ماشینی که در حال حرکت است فرار می کردید، از رقابت و چشم و هم چشمی پرهیز می کنید.

اگر زن جوانی ببیند به جستجوی اتومبیلی می گردد، برای جلب حمایت فردی تلاش می کند، اما موفق به جلب حمایت او نمی شود. اگر سوار اتومبیل کسی شدید و او رانندگی میکرد، از نظر فکری با او همراه هستید یا او کنترل موضوعی که شما نیز در آن دخیل هستید را به عهده دارد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

686 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

roksana

roksana : سلام خانم هراتی ممنون میشم خوابم حذف بشه تشکر.

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۲۱:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهر شوهر شما و مادرتان خودشان را در مقابل شما مسئول می داند و مراقب است تا شما احترامتان کم نشود. شما سعی می کنید خردمندانه رفتار کنید و مثبت اندیش باشید و نگرانیهای گذشته تان را فراموش کنید. علی شخصیتی با احساس دارد و فکرش راحت است و مشکلات مربوط به گذشته را رها کرده است. او امیدوار است که زندگی شما هم از هر مشکلی خالی باشد و بتوانید راحت زندگی کنید. خانم او سعی می کند که در ظاهر مطابق با میل او رفتار کند ولی برای خانم او شخصیت شما مهم نیست. فامیل شما حامی همدیگر هستند و اگر با سختی دچار شوید نمی گذارند که شما اذیت شوید. بخشی از ذهنیت شما هنوز پیش علی جا مانده و نتوانسته اید محبت او را کامل از دلتان خارج کنید. شما احساساتتان را خیلی راحت و ناخودآگاه بروز می دهید و نمی توانید محبت تان را نسبت به او مخفی کنید. سعی می کنید که افکارتان را بپوشانید ولی دلنگرانی های شما بخاطر فرزندتان است و اوست که شما را متعهد کرده که به شیوه ی خاصی زندگی کنید. شما فکر می کنید که زندگی امروزتان خیلی موفقیت آمیز نیست. سعی می کنید که چشمهایتان را باز کنید و بینش تان را قوی کنید و مسائل را درست تر قضاوت و بررسی کنید. شما نمی خواهید که بار مشکلات مادرتان زیاد شود. شوهرتان تلاش می کند که شخصیتی داشته باشد که شما دوست دارید ولی نمی خواهد شما بدانید که او تلاش می کند از علی ( یا دیگران) بیاموزد تا خودش را بهتر کند بلکه می خواهد شما باور کنید که او از اول هم تکمیل و خوب بوده است. خواب شما شامل 2227 کاراکتر و 3 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۲۶:۲۶
نورالله

نورالله : سلام خواهر خواب دیده که من ماشین فعلی ام (پژو پارس سفید)را بعلت نیاز به پول فروختم و بعدش رفتم یک ماشین بسیار لوکس و زیبای سفید که رنگ سپر جلو و عقبش قرمز بود، خریدم که نسبت به ماشین قبلی ام خیلی خیلی بهتر بود که خواهر خیلی از این ماشین جدید خوشش اومده بود و بعدش صاحب شرکت خودرو سازی بمن گفت یه مشتری دیگه که زیبایی و کیفیت ماشین جدید منو رو دید به صاحب شرکت گفته یکی مثل ماشین جدید من براش سفارش بده.ضمنا من خانمم به تازگی فوت کرده ،امکان داره به این قضیه مربوط باشه چون زندگیم یه جورایی بهم ریخته.ممنون از لطفتون

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۴۷:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح خانمتان شاد. شما آنقدربه خاطر مرحوم خانمتان غصه خورده اید که کنترل زندگی تان را از دست داده اید ولی بعدا دوباره با کسی آشنا خواهید شد که شخصیتی با ایمان و آرام و مثبت اندیش در ظاهر از خودش نشان می دهد و در زندگی خصوصی تان، شخصیتی پر شور و شوق و گرم از خودش به شما نشان خواهد داد. مردم به شما حسرت خواهند خورد و آرزویشان این خواهد بود که با کسی مانند او زندگی کنند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۵۷:۲۴
امین

امین : سلام من خواب دیدم یه ماشین گرانقیمت مشکی خریدم و با شوهر خاله م سوارش شدیم و من پشت فرمان بودم و رفتیم دنبال کارای روزمره.میخواستم ببینم تعبیرش چیه

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۰:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در نظر دارید که کنترل و اختیار زندگی تان را در رابطه با کاری که باعث می شود شما بتوانید با پرستیژ و قدرت بیشتری زندگی کنید، بدست گرفته و بدون اینکه از بطن افکار و یا پروژه ای که مد نظرتان است، دیگران را با خبر کنید، فقط با کمک شوهر خاله تان ، این پروژه را عملی کنید. اگر او در این کار در واقعیت نقشی ندارد، حضور او در خواب شما گویای موفقیت شما در انجام کارتان است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۳۴:۳۸
رویا

رویا : سلام خواب دیدم من و مادرم و برادرم و دخترش بالای پشت بامی هستیم که انگار خونه خودمونه کنار یه خیابون قشنگ و شلوغ و دلباز .کسیکه دوسش دارم دیدم به موبایلم زنگ زد و گفت ماشینم مشکل داره به برادرت بگو من پایین خونتون وایسادم چون برادر من کارش فنی ماشنیه .مادرم و برادرم رفتن پایین درصورتیکه اصلا تو بیداری اون اقاروندیدنش من میخواستم برم انگار از بالا نگاه کردم نبودن اونا سوار ماشین اون شده بودن و رفته بودن برای تست ماشین . یادم نیست من پایین اومدم که خودمم باهاشون برم یا نه ولی اگرم رفته بودم وقتی دیدم نیستن دوباره برگشتم بالا پشت بوم و از بالا به پایین نگاه کردم یه ماشین شبیه ماشینش اونجا بود ولی پلاک اون نبود در هر صورت مامان و برادر من باهاش رفته بودن اما من نرسیدم بهشون و ناراحت شدم . ماشینشم تو خواب همون ماشینی بود که تو بیداری هم داره .

پاسخ
لینک۲۴ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۲:۳۳:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که بسیار خردمندانه و مصمم و با عزم و اراده ای قوی و رفتاری متمولانه، نسبت به دوست پسرتان فکر کنید و شرایط او را بررسی کنید. شما به اوج ثروت و موفقیت در زندگی تان رسیده اید و زندگی آرام و خوبی دارید. دوست پسر شما با مشکلی در زندگی اش مواجه است که نیاز به حمایت و کمک شما دارد و تا زمانی که شما مطمئن نشده باشید که او واقعا برایتان خوب و مناسب است، قلبا" خیلی به او وابسته نخواهید شد. البته او را دوست دارید ولی می دانید که باید اول او را خوب بررسی کنید و از کم و کیف رفتار و زندگی اش با خبر باشید و بعد تصمیم نهایی تان را در رابطه با او اتخاذ کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۴ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۱۵:۲۹
Mb

Mb : ببخشید عزیزم اینو یادم رفت بگم که سوییچ ماشین دستم بود

پاسخ
لینک۱۵ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۰۵:۱۱
مینا

مینا : سلام روز خوش
خواب دیدم یه ماشین شاسی بلند سورمه ایی اسپرت دارم و انگار مادرم خدابیامرزو که به رحمت خدارفته رو می خوام ببرم دکتر انگار براش وقت دکتر گرفته بودم بعد دیدم تو کلاس سفالگریم هستم و یه اقای مسن انگار دکتر بود هم اونجا بود ولی کنار من داشتیم یه چیزی که درست یادم نیست چی بودو ولی مربوط به مادرم میشدوبا دقت زیاد اندازه گیری می کردیم بعد یه دفعه یادم افتادالان دیر میشه به مربی سفالگری که یه دختر جوونه گفتم مامانم و باید ببرم دکتر نوبت مامانم بعد از تو بود مربی گفت من ۳ . ۳ونیم وقت داشتم انگار با عجله سوار ماشین شدم ولی انگار استرس رانندگی هم داشتم انگار تازه رانندگی یاد گرفته بودم مواظب بودم جایی پارک کنم که مزاحم کسی نباشه انگار مادرم مثل سالهای گذشته روی پای خودش راه می رفت و یه جورایی کنارم بود همش می دیدمش بعد دیدم خونه پدریم هستم که جدیدا می خوان اصطلاحا تجمیع کنن و خونه خیلی بهم ریخته بود و هر کدوم از خو اهرام انگار داشتن وسایل و جمع می کردن بعد دیدم جلوی در یه خونه ایی تو خیابون شلوغ وایستادم همون طور با لباس مشکی
البته در واقعیت هنوز چهلم مادر خدابیامرزم نشده بعد دیدم یه ماشین سفید و کروک می خواد بیاد عقب بعد دیدم یکی از دوستای دوران دبیرستانم پشت فرمونه باشوهر و برادر شوهرش تو ماشینن هر سه تاشون یه کلاه ورزشی بر عکس روی سرشون گذاشته بودن با دیدن من ابراز ناراحتی کرد که مادرم فوت شده و رفت

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۰۴:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روح مادرتان شاد. تسلیت عرض می کنم. شما سعی می کنید که بسیار با پرستیژ و با قدرت و خردمندی زیاد زندگی تان را اداره و کنترل کنید. برای مادرتان دعاهای خیر می فرستید و به خاطر شخصیت از خود گذشته و پاکدامنی که دارید دعاهای خیر شما در حق مادرتان مستجاب خواهد شد. قطعا دعاهای شما موجب بخشش مادرتان می شود و البته مادرتان هم روحشان زنده است و گناه بزرگی را مرتکب نشده در نتیجه روح او آزاد است و در آرامش به سر می برد. فکر پدرتان خیلی ناراحت است و به این فکر می کند که شما و خواهرانتان چه اندازه ای از زندگی مادرتان را می توانید برای خودتان بردارید. اگر دوست شما در واقعیت با شما در ارتباط است، او به شما فکر می کند و از مسائلی که بر شما گذشته ابراز تاسف خواهد کرد ولی اگر با او ارتباطی ندارید، شرایط او هم خوب نیست و فکرش ناراحت است و زندگی اش بر وفق مراد او به پیش نمی رود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۰۳:۱۸
Azita

Azita : سلام من خواب دیدم یه شخصی که نمی‌شناختم یا یادم رفته بود اون شخص کیه راننده یه ماشین بود که تو همون خواب تصادف کزد و فوت شد بعد انگار دوباره زنده شده بود بیاد بگه چطور تصادف کرده من و سوار کرد تو اتوبوس که بگه چطور تصادف کزده و با سرعت زیاد رانندگی میکرد که بع با ترس از خواب پریدم انگار دوستمم همراهم بود یا تنها بودم یادم نیست میخواستم تعبیرش بدونم که اتفاقی ممکنه بیفته برام چون قبلا یکی گفته بود ممکنه این ماه یا همین نزدیکی یه مرگی اتفاق بیفته حالا برای نزدیکان اون شخص نمیدونم قبلا فوت شده بود یا غریبه بود


پاسخ
لینک۱۷ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۱۵:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما نباید تصمیمات عجولانه ای بگیرید و هول هولکی قضاوت کنید. خواب شما به شما می گوید که الان اگر شما خردمند باشید؛ صرفا تابع جماعت نباید بشوید و هر کاری که همه کردند را نباید به عنوان پیش فرض، کار درستی قلمداد کنید. شما باید خردمندانه رفتار کنید و روی کارهایتان همیشه دو بار فکر کنید. من به فال و پیشگویی کسانی که ذهنیت انسانها را با کلام منفی شان مشوش می کنند باور ندارم. علم غیب فقط دست خداست و در قرآن کریم آیه 101 سوره مائده آمده است که از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار گردد، شما را ناراحت می‏کند! شاید خداوند بخواهد راهی برای شما باز کند که زندگی تان بهتر شود. اما وقتی خبر بدی می شنوید فقط باید صدقه بدهید و اجازه ندهید که ذهنتان آشفته شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۵:۵۴
محمد

محمد : عرض ادب .خواب دیدم من و همسر دومم و مادر زنم و مادرم و برادرم در یک اتوبوس سوار شدیم از راه دور میایبم وسط راه شب بود راننده خابش گرفت و زد بغل خابید و من زنم مادر زنم پیاده شدیم با دادشم هوایی بخوریم .راننده بیدارشد دادشم رفت تو اتوبوس ما حواسمون نبودما را جا گداشت رفت تو تاریکی هر چی صدا کردیم متوجه نشدند . تو تاریکی جاده هیشکی نبود دور یه روشنایی میومد که مرغداری بود یهو دیدیم یه دونه تراکتور اومد و دور زد ما را سدار کرد گفا مال این مرغداری هستم اومدم ببرمتون سوار شید و ما سوار شدیم ..تشکر

پاسخ
لینک۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۴۸:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از جنبه ای از زندگی تان غافل می شوید و به بعضی مسائل اهمیت نمی دهید. بنابراین کنترل بخشی از زندگی تان از دستتان خارج می شود. شما باید در برنامه ریزی برای زندگی تان دقت کنید و مرتکب اشتباه و گناه نشوید. اگر بینش کافی در زندگی تان بکار ببرید و به زندگی همسر اول یا امنیت خانه تان هم ارزش بدهید خداوند خطرات و بلاها را از شما دور خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۲۹:۲۴
نرجس

نرجس : سلام خانم هراتی عزیزم. خواب دیدم به توصیه یکی از خاله هام، من و مامانم داریم به اجبار میریم دیدن خاله دیگرم که اخیرا کدورت شدیدی بین ما ایجاد شد. رفتیم فرودگاه و اونجا زن عموم رو با مانتو و روسری سبز رنگ دیدم که رو به روی ساختمانی که مربوط به مسافران مشهد بود، ایستاده بود و داشت انگار به زیارتگاهی سلام میداد. از رو به روش گذشتیم.او ما رو ندید، پس از چند قدم که متوجه شدیم راه اشتباه اومدیم دوباره از روبه رویش گذشتیم، این بار در همان نقطه قبلی روی نیمکت، به حالت انتظار، نشسته بود. این بار هم فکر کردم ما رو ندید اما بعد از اینکه چندین متر از او دور شده بودیم با صدای بلند مادرم رو با اسم کوچیک صدا کرد و وقتی که به سمتش رفتیم با هیجان زیاد به مادرم گفت خواهرت رو ول کن، بیا ببرمت بغداد کارهای عقب افتاده ات رو انجام بده(خاله من که به دیدنش میرفتیم ساکن تهران هستن و ما فامیل زیادی در بغداد داریم و حتی پدرم هم اونجا کار میکنن، به علاوه مادرم اونجا کار اداری هم دارن که به خاطر کرونا فعلا لغو شده اند) و زن عمو با عجله من و مادرم رو راهنمایی کرد و به سمتی برد که مسافرای بغداد در حال آماده شدن برای پرواز بودن. زن عمو و مادرم جلوتر از من و من تمام‌مدت پشت سرشون بودم. قرار شد برای بازرسی از دستگاهی عبور کنند که شبیه ریل قطار اما بسیار باریک بود و حالت مارپیچ داشت و در هوا معلق بود و برای سوار شدن باید اول از نردبانی باریک میرفتیم (بالا یا پایین رفتن رو یادم نیست)و بعد روی دستگاه میپریدیم!! ابتدا زن عمو و بعد مادرم به راحتی مراحل رو طی کردند اما من که ترس از ارتفاع هم دارم برام خیلی سخت بود که از نردبان به اون باریکی برم و بعد روی ریلی بادیک و معلق بپرم در حالی که زیر پایم رو میدیدم!! به هر صورت از این مرحله گذشتیم و حالا خودم رو در اتوبوسی دیدم که ما رو به محل مورد نطر میبرد، داخل اتوبوس کاملا تاریک و بسیار شلوغ بود و اکثرا ایستاده بودیم‌. خیالم راحت بود که مادرم جایی برای نشستن پیدا کرده البته نتونستم ببینمش در شلوغی. اتوبوس با سرعت محیرالعقولی حرکت میکرد که در بیداری قابل تصور نیست. شخصی که هم قد من بود و صداش برام قابل تشخیص نبود که مربوط به دختر یا پسره از پشت بسیار محکم منو گرفته بود که با این سرعت زیاد زمین نخورم یا روی دیگران نیفتم. نمیدیدم شخص را چون هم شلوغ بود و نمیتونستم برگردم پشت سرمو ببینم و هم خیلی تاریک بود. اما صداش رو میشنیدم که در گوشم مرتب انرژی مثبت میداد و میگفت نترس. پرسیدم دختری یا پسر؟ گفت پسرم و در این لحظه یه کوچولو دیدمش که پیرهن چارخونه پوشیده بود و محکم تر منو گرفت.بعد طوری شد که انگار وسط راه او پیاده شد و قبلش به من گفت که از طناب های تعبیه شده استفاده کن که نیفتی.حالا اتوبوس قدری خلوت‌تر شده بود.متوجه شدم انواع طناب هایی که اکثرا جنس لیف و کنف بودن از سقف اتوبوس آویزانه که مطمین بودم که بسیار محکم هستن و اصلا پاره نمیشن و حتی کش میان و اینو به دیگران هم میگفتم.سرعت به قدری زیاد بود و باد شدیدی به صورت و موهامون میخورد و باز گذاشتن چشم کار سختی بود.به مقصد مورد نظر که انگار نقطه ای مرزی بود رسیدیم محیطی سرد بود و وقتی کمی پیش رفتیم با چشم دنبال مادرم گشتم و دیدم زودتر از من رسیده و روسری ساتن صورتی و پالتویی بنفش به تن دارهو بشاش و شاد با پوستی با طراوت بود و در صف ایستاده بود. زن عموم را ندیدم. خیالم از بابت مادر راحت شده بود و به انتهای انبوه جمعیت رفتم که در صف بایستم اونجا دیدم مغازه هایی هست که ماهی های سیاه خیلی کوچولو میفروختن و خانمی از کاروان ما با لباس مشکی گیر داده بود که اینا رو باید بخریم و با خود ببریم چون این ها مربوط به تمدن و ریشه ما هستن. من اعتراص کردم که چطور ممکنه در این راه سخت و طولانی چند تا ماهی زنده رو با خودمون همراه کنیم و اینکه این ماهی ها ربطی به خاک ما و گذشته ما ندارن.بانویی با ما همراه بود که در گذشته دور ایشون خواننده بودن و سالهاست فوت شدن. چشم هاشون در خواب آبی خیلی روشن بود. ساکت بودن و لباس کلاه دار بلند مشکی بر تن داشتن.من صدای این خانم رو دوست دارم(بانو گیتی). من به انبوه جمعیت برگشتم که با صف همراه باشم.با تشکر از تعبیر های دقیق و پر زحمت شما بانوی گرامی.

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۳۶:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید مقصد جدیدی را در زندگی تان به پیش بگیرید و شروعی تازه داشته باشید ولی نمی دانید که بهترین کار کدام است. اما با تکیه به اصالت و فرهنگی که دارید، متوجه می شوید که مسیری که برای خودتان در نظر گرفته بودید اشتباه است و خداوند نمی خواهد که شما مرتکب گناه شوید. شما نباید در جهت رضایت خاله تان اقدام کنید بلکه باید کاری را انجام دهید که می دانید قلبا خداپسندانه و درست است. هر چند که اینکار شاید تحولی تازه را در زندگی تان موجب شود و مسیر زندگی تان را به کلی عوض کند. زندگی شما تحولی تازه و تولدی دوباره خواهد داشت و شما در بالاپایین های زندگی از مادرتان تبعیت می کنید. شما مجبور می شوید که ریسک کنید و در حالی که نمی دانید تقدیر شما را بکجا می برد و چه اتفاقاتی در شرف وقوع هستند، اما همرنگ جماعت شده و به خدای بزرگ توکل می کنید و به پیش می روید. شما گشایش کار خواهید یافت و زندگی تان وارد فاز جدیدی می شود. نگرشهای تازه ای به ذهنتان راه می یابد. مادر شما شخصیتی مهربان و دلسوز و از خودگذشته به خودش خواهد گرفت و از او هم بخوبی حمایت خواهد شد. شما نمی خواهید که نگرش ها و باورهای اشتباه گذشته تان را به بهانه ی اینکه جزیی از فرهنگتان هستند، به همراهتان یدک بکشید. هارمونی و هماهنگی به زندگی شما برخواهد گشت و بینشی تازه خواهید داشت. مهربانتر و دلسوزتر از گذشته رفتار خواهید کرد ولی افکارتان را از دیگران می پوشانید و نظراتتان را خیلی شفاف و واضح ابراز نخواهید کرد. کاری که همیشه دوست داشتید انجام دهید ولی موفق به انجامش نمی شدید. خواب شما معادل 4 حق خواب و 3578 کاراکتر بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۳۲:۰۳
Roz

Roz : باسلام
خواب میدیدم پشت فرمون ماشین هستم ومیخواستم دوربزنم ازتوآینه یک خانم رو هم پشت سرم تویک ماشین دیگه پشت فرمون بود،دیدم.فکرمیکنم دورنزدم.بعد یهوخودمو تویک اتوبوس دیدم ک درردیف آخرکناریک خانم که لباس هاش مشکی بود وچادرسرش بوددیدم. بنظرم صندلیهای اتوبوس قرمزبود.احساس می‌کنم بهم گفتن ازروی صندلی اتوبوس بلندشم ویک اتوبوس یاقطارباسایزکوچکتر رووارد اتوبوس کردن ک روی صندلی من رو گرفت.من باتعجب ب اون خانم نگاه میکردم.روی یکی از صندلیهای اتوبوس یک آقایی کنارپنجره نشسته بود به بیرون نگاه میکرد.( من بتازگی بنابدلایلی ازمحل کارم اومدم بیرون و دنبال کارم)این خواب ربطی به برگشتن به کارقبلی یا پیدا شدن کارجدید داره؟
باتشکرازشما.

پاسخ
لینک۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۲۲:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید کنترل زندگی تان را بدست بگیرید ولی از ادامه ی این شرایط و روند زندگی تان خسته شده اید ولی از اینکه کسی دیگر بیاید جای شما را بگیرد خوشتان نمی آید. شما همرنگ جماعت شده و تابع قوانین می شوید. نسبت به خیلی از مردم در حیطه ی کاری تان مجرب تر هستید ولی از شرایط کاری تان ناراحتید، بدبین شده اید و کینه به دل گرفته اید. شما مجبور می شوید جایگاهتان را در کار با محیطی کوچکتر یا شرایط کاری محدودتر عوض کنید. شما عزمتان را جزم می کنید که قوی و مصمم این شرایط را پذیرفته و چشم انداز تازه ای نسبت به کارتان داشته باشید. به نظر می رسد که شما به بخش جدیدی برای کار خواهید رفت که زیر مجموعه ای از بخش قبلیست و یا کار تازه ای خواهید یافت که مانند قبل است ولی محدودتر اما قویتر و مصمم تر رفتار خواهید کرد. شاید به کار قبلی تان برگردید ( چون دور نزده اید) ولی آنان شما را به بخش جدیدی انتقال دهند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۵۹:۰۹
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.