تعبیر خواب اتومبیل
اگر خواب ببینید مشغول رانندگی هستید، در کار و زندگی خود تغییری می دهید و این تغییر باعث نشاط و خوشحالی شما می شود. اگر هنگام رانندگی، ماشین شما خراب و متوقف شد، دلالت برآن دارد که خوش گذرانی به آن حدی که شما انتظار دارید، ادامه نمی یابد. اگر دیدید از مقابل ماشینی که در حال حرکت است فرار می کردید، از رقابت و چشم و هم چشمی پرهیز می کنید.
اگر زن جوانی ببیند به جستجوی اتومبیلی می گردد، برای جلب حمایت فردی تلاش می کند، اما موفق به جلب حمایت او نمی شود. اگر سوار اتومبیل کسی شدید و او رانندگی میکرد، از نظر فکری با او همراه هستید یا او کنترل موضوعی که شما نیز در آن دخیل هستید را به عهده دارد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علی : ساعت 8 تا 10 صبح بود که خواب دیدم که با دوستم داخل ماشینی سوار هستیم و رسیدیم به باغ مون که قبلا باغ بود ولی الان زمین بدون درخت است. باغ رو سرسبز و پر از انواع درختان میوه دیدم وانگار مادر و سایر خانواده ام داخلش هستند.. در همین حال دیدم که با همین ماشینی که با دوستم سوارش بودیم پرواز کردیم و از رو دختان باغ که میوه هاش دیده میشد رد میشدیم و خواستم از یکی از درختان که انگار میوه های گرد شبیه طالبی یا خربزه داشت داشت یکی رو در هوا بچینم که نشد و هواپیما از روی دختان عبور کرد و به دیوار باغ رسید و انگار دوستم ماشین رو ابالای دیوار رد کرد و به دیوارباغ برخورد نکرد و خارج شدیم و این کار به راحتی انجام شد. و در طرف دیگه چمعیتی از مردم رو دیدم در اطراف نهری هستند و انگار مشغول ماهی گیری هستند ود همین حال از خواب بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما و دوستتان شخصیت هایی بلند پرواز و جاه طلب دارید، کارها برایتان بر وفق مرادتان به پیش خواهد رفت. به دستاوردهای مالی خوبی خواهید رسید و بر موانع و مشکلات زندگی تان بدون هیچ سختی عبور خواهید کرد. درکتان بالاست و کنترل زندگی تان را بخوبی در دست خواهید داشت ولی نمی توانید و نباید خیلی به شانس تکیه کنید بلکه باید با استراتژی و برنامه ریزی درستی، اهدافتان را به پیش ببرید. انشالله انرژی مثبتی در زندگی تان جریان خواهد داشت و مردم افکار و باورها و نگرشهای تازه ای به ذهنشان خواهد رسید. شانس و موفقیت بیشتری در زندگی مردم جریان خواهد داشت. تشکر از همراهیتون
Manley : خواب دیدم،سه چهارتاچهارراه پایینتر از چهارراهی که منزلمان است حالت پیکنیک زیرانداز درپیاده رو انداختیم بادخترم وهمسرم نشسته بودیم،من پاشدم یه بسته ای دستم بود، بگذارم داخل ماشین.نشستم درماشین بسته را روی باکس بالای دنده قراردادم.دیدم ماشین خیلی آروم حرکت می کنه روبه جلو،حالت خلاص، ترمز دستی راکشیدم،اماباهمان حالت خلاصی جلو میرفت، ازهمونجا رفتم روصندلی راننده نشستم، پامو روترمزگذاشتم ترمزدستی رادوباره کشیدم، فرمان دستم،چند تقاطع را گذشتم، به میدان رسیدم، درمیدان ماشین زیادبود، هرطورشده بدون برخورد و تصادف ردشدم، چراغ قرمزبود، راننده های دیگه مونده بودن من دارم چکار می کنم،ولی مراعاتم کردن ردشدم، خواستم از شلوغی برم کوچه ای، شاید ماشین رابتونم متوقف کنم،اما کوچه خوفناک وتاریک بود، دور زدم،آمدم به خیابان، سعی کردم باهمسرم تماس بگیرم،ازخانمی خواستم تماس بگیره، نمیشد، نمیخواستم تصادف کنم.هرطور شده فکر کنم دور میدان یه جاماشین رانگه داشتم.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید زندگی آرامی داشته باشید ولی همیشه نمی توانید زندگی تان را مطابق با میل خودتان کنترل کنید. گاهی اوقات، چیزها به خودی خود اتفاق می افتند و سعی و تلاش شما برای حفظ و کنترل زندگی تان بی فایده است. گاهی اوقات نمی دانید که زندگی تان به کجا می رود و یا می خواهید با زندگی تان چه کار کنید. گاهی از بعضی چیزها آگاهی ندارید و احساس می کنید که در زندگی تان ثبات ندارید. در اینگونه موارد نباید ریسک کنید بلکه باید سعی کنید که زندگی تان را ساده تر بگیرید. شما به حمایت همسرتان نیاز دارید و اگر ارتباط تان با او خوب نباشد، باقی زندگی تان هم خوب پیش نمی رود. تشکر از همراهیتون.
آروینا : با سلام واحترام خدمت شما
درواقعیت دوست پسرم ماشین خرابی دارد خواب دیدم ،تو ماشین دوست پسرم هستم ورانندگی میکرد ودرب ماشین اون طرفی که من نشسته بودم یک دفعه تو خیابون افتاد که یکدفعه انگار پلیس بودند (البته تو لباس پلیس نبودند )ما را،دیدند گفتم جریمه نکنید ماشین را متوقف کرد پیاده شدم انگار دونفر پلیس دوقلو بودند انگار اول دوقلوی دختر بودند بعد پسر یا بالعکس این قسمت خواب رامطمعن نیستم درحین صحبت باهم، انگار باحالت لبخند صحبت میکردیم بعد گفتند انگار ماشین را ببرند پارکینگ شماره ۴ بعد بهشون گفتند آها پس جریمه نمیکنید.در واقعیت استاد یک تقلب از من گرفته قراربود به دانشگاه اطلاع ندهد،دانشگاه بدون اینکه به من بگند نمیدونم پرونده تشکیل دادند یا تو پرونده ام درج کردندامروز مدیر گروهم گفت پرونده دارم نگران وداغونم،باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما سعی کرده اید که با کمک و حمایت دوست پسرتان کارها را بخوبی به پیش ببرید ولی متوجه شده اید که از رازهای شما با خبر شده اند و به شما می گویند که در احترام گذاشتن به بایدها و نبایدها شکست خورده اید. اگر به کسی پول داده اید که رازهایتان را حفظ کند، او اینکار را خواهد کرد و احتمال دارد که از شما رشوه خواسته اند تا تقلب تان را به دانشگاه نگویند. اینکه گفته اند که جریمه نمی کنند، انشالله شما را به خاطر اشتباهتان بیشتر از این توبیخ نخواهند کرد. انشالله به امنیت می رسید و خیالتان راحت می شود. اینکه مدیرتان گفته که پرونده دارید در تعبیر همان شکسته شدن در طرف شماست. اینقدر که تا به حال به خاطر یک تقلب اعصاب شما را خورد کردند، و از شما ایراد گرفتند، به کل نظام آموزشی با تمام اشکالاتش گیر نداده اند! تشکر از همراهیتون
Zahra : سلام لطفا مخفی شود
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید او را پیدا کنید و ناخوداگاه جذب افرادی می شوید که به نحوی با او شباهت داشته باشند. خیلی صبر کرده اید که او بیاید دنبالتان ولی او نیامده و این یعنی واقعا به شما علاقه ندارد وگرنه بعد از یکسال از او خبری پیدا می کردید. شما می خواهید سعادتمند شده و به خوشبختی برسید ولی خیلی ها برای شما نقش بازی می کنند و می خواهند فریبتان دهند و هیچ کسی نیست که مانند او دوستش داشته باشید. اشخاصی که با شما تعامل دارند، مجرب و خبره هستند و با سیاست رفتار می کنند. تشکر از همراهیتون
Vahideh : سلام عزیزم
پریشب خواب میدیدم سوار ماشین هستیم
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید آگاهانه و با مهربانی رفتار کنید، فرصت های تازه ای بدست بیاورید و رشد کنید. به این آقا فکر می کنید چون هم در ضمیر ناخودآگاهتان هست و هم این زنده شدن پس از مرگ، نوعی تجربه ی یافتن فرصتی تازه برای رشد و رسیدن به تحولات مثبت در زندگی تان است. او هم سعی می کند که نسبت به گذشته بهتر زندگی کند ولی نمی تواند مانند قبل هر کاری که برای رسیدن به استقلال و خودکفایی لازم است را انجام دهد چون شاید تجربه ی مرگ او، مانع از این می شود که او بخواهد به گناه فکر کند و رفتاری برای رسیدن به سودجویی بیشتر از روی گناه انجام دهد. شما شور و شوق خودتان را صریح به این آقا ابراز کرده اید که تمایل دارید آگاهتر باشید و بیشتر بدانید. می خواهید شاید به این واسطه بینش بیشتری بدست بیاورید. فکر می کنید که اگر قبلا این بینش را داشتید، شاید بعضی از اهدافتان با شکست مواجه نمی شد. می خواهید بدانید که باید چه بکنید که تا دیر نشده، زندگی خیلی خوبی برای خودتان بسازید و این تلاش شما؛ برای اینکه بتوانید زودتر آینده ی خوبی برای خودتان بسازید، در وجود شما قویتر شده. شما تشنه ی زندگی هستید می خواهید خوش باشید آرامش و تعادل تان را در زندگی حفظ کنید ولی به اطرافیانتان خیلی توجه ندارید و ناخواسته احساسات دیگران را نادیده می گیرید و ناراحت شان می کنید. از نظر سطح انرژی و اشتیاق برای ارتباط با این آقا، شما با او هماهنگ نیستید و نمی توانید از طریق او، نتیجه ی ایده آلی برای رسیدن به خواسته هایتان را حاصل کنید. علی هم ادعاهایی داشت که پوچ بود. و شاید خیلی از اشخاصی که ظاهری پاک و آرام دارند؛ در واقعیت برای مردم نقش بازی می کنند و خود واقعی شان را نشان نمی دهند. ( حتی شاید همین آقا که تجربه ی مرگ داشته، اگر این تجربه را نداشت، بدش نمی آمد که هر جور شده حتی با تقلب، در زندگی پیشرفت کند). خوابتان شامل 2015 کاراکتر و 3 حق خواب است. تشکر از همراهیتون
Vahideh : سلام عزیزم
هفته گذشته خواب میدیدم باپدر ومادرم جایی رفتیم مثل رستوران یا قهوهخانه.ما توو لژ خانوادگی بودیم که کلی پله میخورد میرفت بالا.سفید تنم بود.ازبالا به پایین کامل دید داشت.یه پسری بود قدبلند،لاغر اندام و مشکیپوش.ماشین فروش بود(خواستگار اخیرم بود) قلیون جلوش بودو باکمی حسرت منو نگاه میکرد.میدونستم منو میخواد!بلند شدیم بریم. بعد دیدم سوار اتوبوس
سفید هستم.تو یه جاده باریک بودیم وسط باغی.راننده یجا تند رفت که باخودم گفتم چقدرسریع میره،چپ میکنه سراون پیچ تند!اما وقتی رسید اونجا سرعتش رو کم کرد.اون جاده میرسید به مرکزخرید و پاساژی که انتهای اون باغ بود.اما اونجا ارتفاع خیلی بالاتری داشت نسبت به باغ.بالا که رفتیم مامان و بابا وداداشم بودن.۲-۳تا حیوان هم یادمه اومدن بالا(شاید یکیش گوریل بود ویکیش ببر)من رفتم داخل مرکزخرید.مشکی پوش بودم
فریبا هراتی
: سلام. شما و خانواده تان حس می کنید که زیر بار فشار تصمیمات و انتخابهایی که باید برای زندگی تان اتخاذ کنید، قرار گرفته اید و نیاز به حمایت و راهنمایی دارید. شما شخصیتی آرام و پاک و با کرامت دارید و می خواهید در زندگی تان پیشرفت کنید. خواستگار اخیر شما، جدی و بداخلاق یا کینه ای و مرموز است و سعی می کند که به دیگران یاد دهد که چطور زندگی کنند! او از اینکه شما را بدست نیاورده غصه می خورد. شما خودتان را به تقدیر می سپارید و سعی می کنید که درست و پاک زندگی کنید. در زمانهایی که می خواهید راه تازه ای برای زندگی تان انتخاب کنید، عجولانه قضاوت نمی کنید و می خواهید احتیاجات فیزیکی و احساسی تان فراهم شوند. شما انتظارات بالایی از زندگی تان دارید، بینش و شهود در شما قویست و اجازه نمی دهید که کسی گولتان بزند. با پرستیژ و قوی و جدی هستید و به وقتش می توانید بسیار بخشنده و با گذشت هم باشید. تشکر از همراهیتون
معصومه : سلام سال نو مبارک اسفند این خوابو دیدم یکی از همکارام که باهم تو شرکتی بودیم از شرکت دیگه بش زنگ زدن که بره اونجا برای کار و رفت پیس مدیرمون که دو سه ماه بس مرخصی بدن..اگه اونجاقطعی شد اینجاانصراف بده اوناهم دوسه روز بعد بیرونس کردن و گفتن علملکردت ضعیفه و..من خواب دیدم یکی دوهفته بعدش تو یه اتوبوسی هستیم همکارم هم ردیفهای اخر نشسته بود من تازه سوار شدن اتوبوس جا نداشت وفقط کنار همکارن صندلی خالی بود چون ازونجا اخراج سده بود دوست نداشتم پیشش بشینم که منم مثل اون بشم ولی ناچار رفتم کنارش نشستم و الان همکارم اون شرکت جدید داره کار می کنه و راضیه.
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شما هم مبارک. دوست عزیز شما خوابتان را بسیار عجیب نوشته اید و نه تنها افعال را درست صرف نکرده اید(من تازه سوار شدن! همکارن صندلی خالی بود!، معلوم نیست که کجای نوشته ی شما خواب است کجایش بیداری! نوشته اید خواب دیدم که همکارم..... دو سه ماه به او مرخصی بدهند.... دوباره نوشته اید خواب دیدم در اتوبوسی هستیم. یعنی بخش اول در بیداری بوده؟ پس چرا نوشته اید خواب دیدم. اگر بخش دوم دنباله ی بخش اول است پس را اول بخش دوم نوشته اید خواب دیدم. 2 خواب را در یک خواب تلفیق کرده اید یا واقعا یک خواب است؟ اگر 2 خواب را تلفیق کرده اید چرا یک حق خواب برای این خواب خریده اید؟ اما اگر یک خواب است چرا دو بار نوشته اید خواب دیدم و بین بخش اول و دوم 3 تا نقطه گذاشته اید اگر در تعبیر اشتباه شود و من منظورتان را اشتباه متوجه شوم برای اصلاح آن از شما بعنوان کامنت اضافه پذیرفته نخواهد شد. با این فرض که همه ی خوابتان دنبال هم است و یک خواب بوده، تعبیر این است که او در شرکت جدید استخدام شده و شما هم تمایل دارید که مثل او همانجا استخدام شوید و در اینصورت احتمال استخدام شما هم قویست. تاریخ دقیق خوابی که دیده اید را هم ذکر نکرده اید و در بعضی روزها خوابها ممکن است وارونه باشند. نکته ی بعدی این است که طبق صحبتی که با واحد پشتیبانی کردید، چنانچه منبعد شما و اعضای خانواده تان با یک اکانت بخواهید خوابتان تعبیر شود، این خواسته ی شما تایید و قبول نخواهد شد و با توجه به اینکه صدها هزار نفر در سایت عضو هستند بنده نمی توانم سوابق همه را بخاطر بیاورم پس لطفا انتظار نداشته باشید که همه ی کاربران محترم را یکی یکی بشناسم. تشکر از همراهیتون
parisa : سلام و عرض ادب خواب ديدم در ماه رمضان سوار ماشين عشقم بودم ك گفتم منو پياده كنه بقيه راه رو خودم تاكسي بگيرم برم خونه اونم رفت ك كاراشو انجام بده.حالت قهر نداشتيم اما تو ماشين معذب بودم و دلم ميخواست زودتر پياده شم ..وقتي پياده شدم حس بهتري داشتم .توي يه صحنه ديگه توي يه جوي آب روان داشتم با مقداري آرد اندازه اي ك تو دست جا ميشد خمير درست ميكردم و خمير تو دستم زير آب يود ولي آب زلال و شيشه اي بود و من از درست كردن خمير لذت ميبردم و داشتم با خودم فكر ميكردم ك براي عشقم نون پيتزا رو اينجوري ديگه خودم درست ميكنم..بعد عشقم فكر كنم به همراه خواهرم يا خوانوادم ك اومدن با نون پيتزاي اماده ك من گفتم نه من خودم درست ميكنم.انگار كنار آب ميخواستيم در طبيعت آشبزي كنيم ..و عشقم گفت نون پيتزاي آماده هست.انگار نون ها يخ زده هم بودن ....بعدش انگار پشت تلفن با عشقم حرف ميزدم و ميكفتم بريم بيرون ولي داشت مخالفت ميكرد و موكول ميكرد به بعد و مثلا ميگفت الآن بدموقع هست و جاي مناسبي نيست و باز توي يه صحنه ديكه با ماشين سواري به همراه خانوادم از رودخانه گل الود كم عمق رد ميشدم و من لذت ميبردم چون فكر ميكردم فقط ماشين افرود ميتونه رد بشه.و چقدر خوبه ك ما با سواري داريم رد ميشيم و گير نميكنيم .در واقعيت من و عشقم مشكل داريم و شما خانم هراتي دوماهه قبل ك من با عشقم قهر بودم يكي از خواب هامو اينجوري تعبير كرده بودين ك عشقم عاشق منه و ميخواد باهام ازدواج كنه و منم همه عشق اونو براي خودم ميخوام و با قلبي بزرگ پذيراي محبتش خواهم بود ..ك البته به تازگي بعد از اصرار زياد عشقم آشتي كردم ولي به يك هفته نكشيد به خاطر همون مشكل حل نشده دوباره قهر كردم و اين خواب و ديدم ك خ نگرانم كرده خيلي.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما تحملتان کم است و می خواهید که کارها مطابق با میل خودتان به پیش برود. از همراهی و تبعیت از عشقتان خودداری می کنید. می خواهید همه چیز طبق برنامه ریزی خودتان به پیش رفته و استقلال عمل داشته باشید. در حالی که عشقتان سعی می کند که امکانات رفاهی شما را فراهم کند و شاید بین شما کمی سردی روابط قرار گرفته باشد. از نظر زمانبندی و برنامه ریزی، سیستم فکری شما و عشقتان مانند هم نیست. برای همین برای خودتان و خانواده تان ناراحتی درست می کنید و غصه می خورید و رابطه تان را خراب می کنید. البته مشکل اساسی هنوز پیش نیامده که بخواهید احساس کنید که کاملا مستاصل هستید. خوابها منوط به زمانی که خوابتان را می بینید و وقایعی که در آن زمان، در شرف وقوع هستند، تعبیر می شوند. من اگر تعبیر کردم آشتی می کنید، آشتی هم کردید ولی وقتی خودتان لجباز هستید و تحملتان کم است، خودتان دارید دستی دستی زندگی تان را خراب می کنید. اخلاقتان را خوب کنید، قهر نمی کنید. تشکر از همراهیتون
Mehri : سلام .خواب دیدم آقای x با ماشینش اومده بود دنبالم .اون پشت فرمون بود منم دقیقا پشت سرش نشسته بودم .بعد دیدم کم کم آقایx کمی رفت سمت راست تر ،وسط ماشین. با اینکه فرمون سمت چپ ماشینه .با خودم میگفتم چون دقیقن پشت سرش نشستم نمیتونه منو از آینه ببینه به همین خاطر کمی رفت سمت راست تر . ( آخه در واقعیت هم هر موقع دقیقن پشت سرش مینشستم ناراحت میشد که نمیتونم ببینمت) بعد من همش منتظر بودم بهم حرفهای عاشقانه بزنه و خودم حرف رو شروع نمیکردم .اونم حرفی نمیزد .هر دو تامون ساکت بودیم .ولی من خوشحال بودم که اومده دنبالم . بعد یه جای دیگه بودیم که منو اشتباهی نسرین صدا کرد ولی زود گفت مهری. (نسرین اسم خواهر بزرگمه، همدیگه رو نمیشناسن)
فریبا هراتی
: سلام. آقای ایکس به شما فکر می کند و دوست دارد که او کنترل کارها را بدست بگیرد و شما از او تبعیت کنید. شما فکر می کنید که او به نظرات شما اهمیتی نمی دهد و او تلاش می کند که منطقی تر رفتار کند و از روی احساسات، برای زندگیش تصمیم نگیرد. شما فکر می کنید که او می خواهد از شما جدا شود و او در مقابل شما سکوت می کند و سعی می کند که بفهمد چه در سر شما می گذرد. او معتقد است که شما همه اش ناراحت هستید و انتظار دارد که خردمندانه تر رفتار کنید. تشکر از همراهیتون.
ملودی : سلام خانم هراتی.دیشب خواب میدیدم که چندتا خانم می خوان بمن با اسلحه شلیک کنن.من تو خواب استرس داشتم احساس میکردم گلوله بمن خورده ولی با گریه و ناراحتی سعی کردم در خونه رو ببندم.بعد رفتم خونه کسی که دوستش دارم(تاحالا نرفتم)با پدرومادر وفامیل و برادرشون صحبت میکردم ولی خیلی ناراحت بودم.تااینکه بمن گفتن طرف اومد خونه.تا از اسانسور بیاد بالا سریع وسایلم رو جم کردم برم که نبینمش.هم خجالت میکشیدم هم ناراحت بودم.موهامم شوره داشت.داشتم کفشم رو میپوشیدم که دیدم برادر ایشون به دوستش میگه خداکنه ببینن همدیگرو.منم از عجله کفش نپوشیدم پلاستیک مشکی پام کردم وچنتا کفشامو گذاشتم اونجا.تااینکه یهو دیدم سوار ماشین اون اقا شدمو پشت ماشین بودم باهم حرف نمیزدیم ناراحت بودیم.ایشون رانندگی میکرد و دنبال جایی بود که چنتا جمله آروم حالت سوالی گف ولی من جواب ندادم
فریبا هراتی
: سلام. شما نگران هستید که کسی که دوستش دارید از دستتان برود و دلتان می خواهد که از زندگی او با خبر باشید. او سعی می کند که در زندگی پیشرفت کند و شما نمی خواهید که عشق و علاقه تان را به او خیلی بروز بدهید. دلتان پیش او مانده و تمایل دارید که در کنار او زندگی ساده و راحتی داشته باشید ولی می ترسید که به خواسته تان نرسید و اعتماد به نفستان کم شده افکار منفی به ذهنتان خطور پیدا کرده و متوجه نشدم که منظورتان از این که برادرش گفته خدا کنه همدیگر را ببینند، چه کسانی مد نظر و بوده است. شما احساس می کنید که او به شما توجهی ندارد و نظراتتان برای او مهم نیست. او سعی می کند که خیلی راحت کنترل کارها را بدست بگیرد و گوشه ی توجهی هم به شما دارد. خط آخر خوابتان هم می توانست تعبیر را بهتر بیان کند ولی از جملات او هیچ چیزی ننوشته اید فقط گفته اید سوال کرد و من جواب ندادم. تشکر از همراهیتون