تعبیر خواب اتومبیل
اگر خواب ببینید مشغول رانندگی هستید، در کار و زندگی خود تغییری می دهید و این تغییر باعث نشاط و خوشحالی شما می شود. اگر هنگام رانندگی، ماشین شما خراب و متوقف شد، دلالت برآن دارد که خوش گذرانی به آن حدی که شما انتظار دارید، ادامه نمی یابد. اگر دیدید از مقابل ماشینی که در حال حرکت است فرار می کردید، از رقابت و چشم و هم چشمی پرهیز می کنید.
اگر زن جوانی ببیند به جستجوی اتومبیلی می گردد، برای جلب حمایت فردی تلاش می کند، اما موفق به جلب حمایت او نمی شود. اگر سوار اتومبیل کسی شدید و او رانندگی میکرد، از نظر فکری با او همراه هستید یا او کنترل موضوعی که شما نیز در آن دخیل هستید را به عهده دارد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ارام : بانوي خردمند در ادامه خواب پسري رو ديدم كه ١٠، ١١ سال پيش باهاش دوست بودم. اين پسر درعين حال كه فوق العاده ثروتمند و خوش ظاهر بود خيليم پسر مهربان و خوش ذاتي بود. اما خيلي سال گذشته و من نه ازش خبر دارم نه بهش فكر ميكنم.
ديدم كه شوهر من شده بود انگار. يا من ميخواستم دوست پسرمو بپيچونم و برم زن اين شم. و داشتم فكر ميكردم كه اينكارو بكنم يا نه. خوابم طوري بود كه من ميتونستم اينده رو ببينم گويا. ميديدم كه باهاش ازدواج كردم و خيلي دوستم داره، باماشين مياد دنبالم، اون پشت رُله و من كنارش. اما خيلي حساس و غيرتيه و گير ميده بهم. تو خواب اين غيرتي بودنش جزئه جذابيتش هاش بود برام و لذت ميبردم(در واقعيت اصلااااا خوشم نمياد از پسريكه گير بده!)
دوست پسرم هم سوار ماشين يكي از دوستاي من بود كه در بيداري همو نميشناسن. دوستم پشت فرمون ماشينش و دوست پسرم كنارش. من تلفني با دوست پسرم حرف ميزدم اما ميديدمشون. دختر (دوستم) سعي ميكرد حرف نزنه تا من متوجه نشم اون اونجاست، اما من داشتم ميديدمشون. شب بود و منهم يهو رو صندلي عقب ماشين قرار گرفتم. دوست پسرم از ماشين پياده شد و من از دوستم پرسيدم: عزيزم شما سر چيزي از من دلخوري؟ چون كمي رفتارهات تغيير كرده(اين صحت داره و در واقعيت ميخواستم اين سوال رو ازش بپرسم) جواب داد: نه عطرا جون.
حسم ميگفت راست ميگه و ناراحت نيست.
هفته اي سرشار از شادي و سلامتي رو براتون ارزومندم
فریبا هراتی
: سلام. شما خودتان، به بررسی گذشته و حال خودتان می پردازید و متوجه می شوید که در هر سن و شرایطی، می تواند نکات مثبت و منفی در زندگی پیش بیاید و هیچ آدمی نیست که درست تصمیم بگیرد. شما دوست دارید گشایش کار داشته باشید و اوضاع بر وفق مرادتان پیش برود و نزد همه محبوب باشید و کسی به شما گیر ندهد اما همزمان خودتان دوست دارید همه چیز را تحت نظر داشته باشید و اگر به زبان هم نیاورید، ته دلتان حساسیت نشان دهید و به نوعی گیر دهید! :)))) این خصلت عاشق هاست. آزادیخواه های گیر دهنده! اما این قسمت دوم خوابتان بیشتر بررسی ذهن خودتان روی خودتان است و تعبیری برای آینده ندارد. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام خانم هراتی عزیز روزتون خوش
من خوابی دیدم که فقط یک قسمتی ازش یادمه و اون تکه این بود که من در ماشینم نشسته بودم دقیقا صندلی راننده.و داشتم آب میریختم تو جلوی داشبورد ماشینم .البته جلو ماشینم حالت عادی نبود جای ضبط و اینا جایی بود مث کاربراتورو مخزن روغن.من آب ریختم توش.بعد اومدم ماشینو روشن کردم ولی چون آب ریخته بودم میترسیدم چون میدونستم آب ریختم و نباید میریختمسلام خانم هراتی عزیز روزتون خوش
من خوابی دیدم که فقط یک قسمتی ازش یادمه و اون تکه این بود که من در ماشینم نشسته بودم دقیقا صندلی راننده.و داشتم آب میریختم تو جلوی داشبورد ماشینم .البته جلو ماشینم حالت عادی نبود جای ضبط و اینا جایی بود مث کاربراتورو مخزن روغن.من آب ریختم توش.بعد اومدم ماشینو روشن کردم ولی چون آب ریخته بودم میترسیدم چون میدونستم آب ریختم و نباید میریختم ولی با این حال گاز دادم یهو احساس کردم صدای مهیبی تو موتور ماشینم رخ داد که تکون هم خوردم تو اتاق .البته آتش و ...ندیدم و برهمین اساس برای ادامه گاز یا تکون دادن ماشینم ترس گرفته بودم.نمیدونستم چه کنم و دیگه چیزی یادم نیست فکر کنم هشیار و بیدار شدم.میدانم با خوابهایم تو این شرایط خیلی بدم به شما زحمت میدهم اما قلبا براتون دعای خیر دارم که خوابهای منو تعبیر میکنید و باعث آرامشی امیدوارکننده هستید.بازم ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواهش می کنم. ریختن آب در موتور یعنی احساسات به خرج دادن در زمانی که شما باید از موضع قدرت صحبت و عمل کنید! اگر شما احساسات نابجا از خودتان نشان دهید، نوعی دلشکستگی را تجربه خواهید کرد. بنابر این سعی کنید فقط از موضع منطق با همسرتان صحبت کنید تا مشکلاتتا ن حل شود و اصلا احساساتی نشوید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : ممنون از تعبیر بی نظیرتون.
فقط اینکه من که واقع نگرمیشم متوجه خطرناک بودن کدام کارم میشوم؟ اینکه قصد جدایی دارم یا اگه با همسرم میموندم؟
فریبا هراتی
: خواهش می کنم. من منوط به نوشته های شما خوابتان را تعبیر می کنم. پیشگویی و علم غیب انجام نمی دهم. اینکه زیر چراغ بودید در شب و بعد روز شد به واقع گرایی شما اشاره دارد. بیشتر از این هم از خوابتان معلوم نیست. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام خانم هراتی وقت بخیر
من خواب دیدم که من به همراه پدر و خواهرام سوار یه ماشین هستیم که سقف نداره و مثل یک گاری میموند که دو به دو روبرو هم نشسته بودیم دو خواهرم مقابل من و پدرم بودند و برای من و پدرم جهت حرکت با جهت نشستن یکی بود و اونا برعکس و بیشتر شبیه واگنهای قطار شهربازی بود .شوهرم هم وسط ماها ایستاده بود با اینکه فضای زیادی نبود و البته صورتش و بدنش عکس حرکت ماشین و روبه من وپدرم بود البته خیلی مغرورانه و سنگین و ناراحت سرشو بالا گرفته بود و اصلا به من نگاه نمیکرد.انگار از همه مون قهر و دلخور بود ولی من میفهمیدم از من دلخورم هست.ارزوم بود که نگاهش رو پایین بندازه ولی اون سرشو مفتخرانه بالا نگه داشته بود و پاهاشم کمی باز تا تعادلش تو حرکت حفظ شه آخه ماشینه تند حرکت میکرد و انگار مسیر هم کمی پیچ نامحسوس داشت ومن دیدم که با همه جدیتش یه ته لبخند مرموزانه تو لبش بود و به اسمون و افقی دور نگاه میکرد یا در حال فکر بود.بعدش نفهمیدم چی شد من و خواهرکوچکم تو یه اتاقک تو یه باغ دیدم که بیرون شب شده بود و من گفتم تاا صبح اینجا میمونیم بعد میریم سراغ مامانم.یه لامپ با نور نسبتا کم توسط نمیدونم کی اونجا روشن بود من خیلی به صاحب باغ دعا کردم که اینو روشن گذاشته خواهرم خوابید و من کنار یه تورفتگی اتاق یه کیسه دیدم دست توش کردم دیدم چندگردو هست گردو ها با پوست چوبی بودند دوتاشو دراوردم گفتم فردا از صاحب باغ حتما گردو میخرم .گردو ها خیلی بزرگ و تپل بودند.من یکیشو شکستم .به یه نیمه و دو تایکچارم مغز شد مغزها خیلی سفید و پر و بدون لکه بودند اینو زیر نور چراغ میدیدم و مصمم شدم که حتما فردابخرم.سحر بود که یه افغانی از پنجره نگامون کرد و من گفتم کی هستی و کمی ترسیده بودم خواهرم از هول بیدارشدولی اون انگار شاگرد باغ بود و نیومد تو من گفتم ما فقط دیشب اینجا بودیم و خواستیم که بیایم بریم.احساس میکردم حالا که سحرشده بود ما تو اتاقی نزدیمک قبرستونیم و انگار قراربود یه میت رو از اون ور ببرند که مامانم هم همراه اونا هست .
ممنون میشم که با متانت همیشگی خوابم رو تعبیرفرمایید.جمعتون بخیر.
فریبا هراتی
: سلام. اهداف شما و همسرتان طبیعتا با هم فرق دارد و سقف آرزوهایتان یکی نیست و هیج کدام هم حس نمی کنید که به اندازه کافی حمایت دارید. او سعی می کند که تعادلش را حفظ کند و نشان ندهد که پیش شما سرکشسته و کوچک شده است بلکه نشان دهد که می تواند شما را مغلوب خود کند. شما در خلوت خودتان به دعا پناه می آورید و اینکه چطور می توانید به ثروتی برسید که به راحتی هم به دست نمی آید. وقتی بیشتر واقع گرا می شوید، خطرات کارتان را بیشتر متوجه می شوید. شما قرار است موضوعی کهنه و منفور را دفن کنید و از افکار منفی تان رها شوید. انشالله مشکلاتتان را به گورستان تاریخ خواهید سپارد. تشکر از همراهیتون.
Mah11111 : سلام خانم هراتی، روز بخیر
خواب دیدم با دختر خالم سوار اتوبوس هستیم و خواستگار سابقم را تو ماشینش دیدیم. ماشینش از کنار و از پشت تو رفتگی زیاد و بدی مثل تصادف داشت. یه خانم پیر هم کنارش نشسته بود که اصلا با هم صحبت نمیکردن و چیزی شبیه کیف دستش بود. فکر کردم حتما مادربزرگشه (در واقعیت مادربزرگهای ایشون به رحمت خدا رفتن). به دختر خالم گفتم این آدم خیلی رو ماشینش حساس بود و کوچکترین ایراد یا خراشی را سریع برطرف میکرد، واقعا برام عجیبه. یکی دوبار هم پیاده و سوار شد.
بعد رفتم آزمایش بدم و اسم من نفر اول لیست بود. برای نوبت گرفتن عکسمون را میذاشتیم، من یه عکس از بچگیم گذاشته بودم روی همه عکسا. بعد فهمیدم اسم منو خوندن و متوجه نشده بودم. وقتی سراغ گرفتم گفتن خیلی صدات کردن نوبتت دیگه گذشت. من داخل عکسا میگشتم که عکس خودمو پیدا کنم، یه عالمه عکس از قدیما پیدا کردم ولی عکس اصلی که باش نوبت گرفته بودم نبود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواستگار سابق شما کنترل زندگی اش را به دست آورده هر چند که اشتباهات زیادی انجام داده و احساس گناه می کند. دنیا به او رو آورده و دنبال کسب ثروت است و سعی می کند که خیلی عقلانی برخورد کند هر چند که بسیار محتاط است و به آن خوبی که می خواهد نمی تواند زندگی اش را کنترل کند. اما شما و دوستتان همرنگ جماعت شده اید و منتظرید تا تقدیر شما را ببرد و روی سرعت پیشرفتتان در زندگی کنترلی ندارید. زندگی شما متحول شده و می خواهید احساسات و ترسها و باورهایتان را آزمایش کنید ولی احساس می کنید که شما دیگر آدمی نیستید که قبلا بوده اید و تصویر ذهنیتان نسبت به همه چیز برایتان روشن است اما دیگر نمی خواهید به زمانی که خواستگارتان از شما درخواست ازدواج کرده بود برگردید. شما دیگر آن آدم سابق نیستید. تشکر از همراهیتون.
Mb : با سلام، من خواب دیدم که پسری که دوستش دارم راننده ی یه ماشینی بود و مطمئن نیستم که اون ماشین یه مینی بوس یا اتوبوس یا یه ماشین شخصی بود، و میدیدم که به من گفت برم سوار شم و منو برسونه و منم قبول کردم ولی سوار شدنمو ندیدم و اینم بگم که الان ارتباطمون قطع هست و من یه دختر مجردم، پیشاپیش ممنونم از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما مطمئن نیستید که او فقط شما را در زندگی اش دارد یا با کسان دیگری هم در ارتباط است و او در فکر خودش تمایل دارد با شما در ارتباط باشد و شما هم همینطور ولی به خاطر عدم اطمینانتان هنوز تصمیم قطعی راجع به او نگرفته اید. تشکر از همراهیتون.
Zohre : سلام
روزتون بخیر ؛ خواب دیدم کنار خیابون ایستادم و یک ماشین که به سمت پارکینگ طبقاتی بلند و تاریکی میرفت مقابلم ایستاد ولی من سوار نشدم .بعد دیدم یک متن ادبی رو نوشتم در مورد شخصی به نام جهانشاهی و شخص دیگری کپی متن من رو به استاد نشون داد و وقتی که استاد میخواست کار من رو ببینه نگران بودم که فکر کنه من کپی کردم . بعد دیدم دستم بک تخم مرغ خیلی بزرگ بود که پوستش ترک خورده بود ولی من مطمئن بودم که به طور کامل نمیشکنه و بعد دیدم همسرم به دو دختر دو تا بادمجان داد که به اندازه همون تخم مرغ بریده شده بود.
با تشکر از لطفتون
فریبا هراتی
: سلام. شما تصمیم می گیرید در زندگی فعال باقی بمانید و زمان بازنشسته شدنتان نیست!! قرار هم نیست که دپرس بشوید. شما همسرتان را ادب خواهید کرد. او را واگذار کرده اید به خدایی که شاه جهان است. سرمایه شما گرجه با سختی مواجه شده ولی از دست نخواهد رفت و حاصل کار و زحماتتان برقرار می ماند. شما ضرر نخواهید کرد. شما از جایگاه خودتان راضی خواهید بود ولی کسانی که با همسرتان وارد رابطه شوند حسابی ضرر خواهند کرد چون او به آنها وفادار نخواهد ماند. تشکر از همراهیتون.
مریم محقق : سلام خانم هراتی عزیزم این خواب رو دختر برادرم دیده درمورد من و دخترم ممنون میشم تعبیرشو
خواب دیدم عمه ام ماشینشو عوض کرده, و یه ماشین بهتر خریده,ماشین مدل بالا و سفید رنگ,شب بود توی ماشین من بودم عمه ام و دخترعمه ام که مدت هاست عمه ام باهاش رابطه ای نداره, توی ماشین بودیم دخترعمه ام انگار اومده بود با عمه ام حرف بزنه و ازش امضا بگیره, که عمه ام گفت امضا نمی کنه و از ماشین کنار یه ساختمونه نیمه کاره که داشتن می ساختنش پیاده اش کرد, بعدش دیدم دخترعمه ام توی بیمارستانه انگار که از عمه ام شاکیه داره دادو بیداد می کنه
مرسی از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. خواهش می کنم. شما انگیزه بهتر و جاه طلبی بیشتری برای متحول کردن زندگی تان دارید. فکرتان بازتر و شانس و اقبالتان بهتر از قبل است. شرایط تیره و تار زندگی را بیشتر کنترل می کنید. دخترتان می خواهد شما حرف او را تایید کنید و شما کاری را که به ضررتان باشد و برایتان خطری داشته باشد را تایید نمی کنید. دختر شما باید افکارش را از نو بسازد و یا بازسازی کند. او احتیاج به کمک روحی دارد. کسی که ایمانش قوی باشد و عقلش درست کار کند و مثل یک مشاور با او صحبت کند ولی نه صرفا از جنبه های قانونی؛ بلکه از جنبه معنوی. دختر شما بیشتر از اینکه نادان باشد با کمبود عشق مواجه است و این او را مادیگرا کرده است. تشکر از همراهیتون.
سارا : باسلام وعرض ادب خدمت خانم هراتی عزیز
دیشب خواب دیدم با یه خانم دیگه که درست نمیدونم کی بود داخل یه تاکسی یا اسنپ بودیم و انگار یه جایی رو هر روز می رفتیم ولی هرروز از یه مسیر جدید بعد دیدم که راننده مارو از یه مسیر برد که به مقصد نرسیدیم ولی قبلا هم ازاین مسیر امده بودم و کناریه پارک که یه عمارت قدیمی مثل کاخهای عثمانی بود وجای باصفایی بود مارو نگه داشت وردی دوتاپله داشت که همش داشتم نگاه می کردم وپاییز بود وتمام برگهای درختان زردو نارنجی بود ولی راننده دشت با هموارم در مورد کرایه بحث می کرد بعد فهمیدم می خواد ۴۱ تومن بگیره که تقریبا دوبرابر هم بیشتربود و هموارم داشت با مسئول اسنپ صحبت می کرد واو مارو قانع کرد شما پول و بدید بعد ما اضافه رو به حسابتون بر می گردونیم وانگار راننده با یه خانمی که نمیدونم کی بود و انگار زن نجیبی نبود ولباس اداری با مقنعه مشکی سرش بود وزیر لبی به ما می خندید واحساس پیروزی می کرد زدوبند کرده بود و می خواست کرایه رو از ما بیشتر بگیره
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما به صورت منفعل اختیار زندگی تان را دست دیگران می سپارید تا شما را به هدفتان برسانند و از این رو، دیگران می خواهند از شما سو استفاده کنند ولی شما به درجات بالا خواهید رسید و جبران این سختی ها خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
چکاوک : سلام خانم هراتی عزیز ....لطفا این خواب رو تعبیر بفرمایید ....من خواب دیدم که در جایی هستم و پسر بچه ی مردیکه سابقا دوسش داشتم هم هست داشت گریه میکرد و شکایت میکرد از بچه ی بزرگتری که زده بودش خیلی سر زبونی و سخت حرف میزد ...پدرش رو به زنش داشت میگفت پسرشون هنوز نمیتونه مراقب خودش باشه و از اینکه بچه ش به نوعی بی عرضه بود ناراحت شده بود ...در جای دیگه میدیدم تو ترافیک ...ماشینی جلوم هست اون مرد راننده بود ولی با وجودیکه جلوی ماشینش بودم خودشو به ندیدن زد و رد شد .....من هم متعجب شدم هم بسیار ناراحت ...ماشینی که سوار بود مثل شاسی بلندها بود ولی فرمونش برخلاف ماشینهای دیگه سمت راست بود!!!و همینطور درب سمت راننده هم نداشت!!!..زنش اون سمت کنارش نشسته بود با روسری و مانتو سبز و خیلی غلیظ آرایش کرده بود و همش میخندید و بچش هم بغلش بود .....باید بگم من از این آقا جز اینکه یه بچه داره خبری ندارم و کنجکاو هم نیستم ولی بازم تو خوابهام ظاهر میشه ...ممنون از تعبیر خوابتون
فریبا هراتی
: سلام. این آقا با خانمش مشکل دارد و از این اختلاف بچه او ضربه روحی خورده است. او لجباز است و حرف حرف خودش است و همین باعث می شود که کنترل زندگی اش را فقط دست خودش بگیرد و زنش هیچ اختیاری ندارد و فقط وانمود می کند که زندگی خوبی دارد اما بسیار غمگین و ناراحت است. تشکر از همراهیتون.