کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب اتومبیل

اگر خواب ببینید مشغول رانندگی هستید، در کار و زندگی خود تغییری می دهید و این تغییر باعث نشاط و خوشحالی شما می شود. اگر هنگام رانندگی، ماشین شما خراب و متوقف شد، دلالت برآن دارد که خوش گذرانی به آن حدی که شما انتظار دارید، ادامه نمی یابد. اگر دیدید از مقابل ماشینی که در حال حرکت است فرار می کردید، از رقابت و چشم و هم چشمی پرهیز می کنید.

اگر زن جوانی ببیند به جستجوی اتومبیلی می گردد، برای جلب حمایت فردی تلاش می کند، اما موفق به جلب حمایت او نمی شود. اگر سوار اتومبیل کسی شدید و او رانندگی میکرد، از نظر فکری با او همراه هستید یا او کنترل موضوعی که شما نیز در آن دخیل هستید را به عهده دارد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

686 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

فاطمه

فاطمه : سلام روز خوش
خواب دیدم که ماشینم و جایی پارک کردم وقتی برگشتم دیدم دزدیده شده و دنبالش میگشتمو همون موقع یه بار دیگه خواب دیدم تو خونم و ماشبن و از جلوی خونه دزدیده بودن همزمان خاله من برام خواستگار فرستاده بود

پاسخ
لینک۳ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۴۰:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام . تشکر. شما از جنبه ای از زندگی تان راضی نیستید و نمی دانیدکه می خواهید با زندگی تان چکار کنید. دزدیده شدن ماشینتان در واقع به این اشاره می کند که شما دارید شخصیت و هویتتان را از دست می دهید. شما کنترل زندگی تان را از دست می دهید. خواستگار شما می خواسته که اختیار دار شما باشد. شاید الان هم برایتان می خواهد خواستگار بیاید و اگر ازدواج کنید همسرتان اختیار زندگی تان را از شما می گیرد و از او تبعیت می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۴۲:۴۹
Maryam

Maryam : سلام بانو.من خواب دیدم که رفتم به جایی مث یه باغ رستوران .در ورودی یه پسر حدود ۲۰ ساله جلو اومد گفت شما؟ گفتم من همسفرتون تو تور تبریز بودم که پدرش رد شد و الان یادم نیس ولی فامیلشونو صدازدم و .اونا منویادشون نبود ولی پسره گفت ماشینتو پارک کن و یه بلیط برام نوشت گفت برا ورودت .پولی نگرفت.منم دیدم سنگفرشهای حرکت ماشین خیلی باریکن تو ذهنم داشتم میگفتم چجور برم پارک کنم که گفت برو ته و برگرد بیا این سر .دیدم چه مسیر راحتی میگه زیاد فرمونو نمیخواد عقب جلو کنم.رفتم تا ته و برگشتم وماشینو جلو باجه بلیط فروشی پارک کردم و زنجیر پشتش انداخت پسره و رفت و دیدم چه جای خوبی هیچ ماشینی پشتم نیس واسه دراومدن.رفتم تو از الاچیقا رد شدم تو محوطه دسته های کاه رو برا تزیین گذاشته بودن.یه سن بزرگ سمت چپم بود دیدم یه گروه موسیقی دارن سازشونو کوک میکنن.جلو سن صندلی زده بودن .انگار رستورانه مث پارک سرگرمی بود کافه .سالن بازی و ...داشت .فضا انگار عصر بود خورشید داشت غروب میکرد .فکر میکردی تو تگزاس تو مزرعه ای بزرگی.رفتم جلو جاییکه مردم بایط میدادن سر صف دوتا مرد جوون و با شخصیت داشتن بلیط میدادن.کنار اونا بلیطمو نشون خانم دادم گفت بلیط شما دستنویسه انگار با بقیه فرق داشت گفتم قیمتش چقدر ارزش داره گفت ۶۰ هزار تومن داریم و ۸۰ هزار تومن .مال شما ۶۰ تومنیه.اون دوتا مرده اصلا براشون مهم نبود من زدم جلو .خیلی اروم بودن و باکلاس.
ممنون میشم تعبیر شو زحمت بکشید .یعنی میشه تکلیف زندگی من با شوهرم روشن شه ایشالا؟

پاسخ
لینک۱۶ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۶:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نیاز به حمایت و آرامش دارید و حسابی فکرتان خسته شده است و عصبانی هستید و البته وقتش رسیده که به آرامش برسید. مسیری که شما فکر می کنید سخت و غیر ممکن است برایتان هموار می شود و از لحاظ احساسی خیلی ها را مشاهده می کنید که دارند حرص و جوش می خورند. شما به دادگاه خواهید رفت و به آرامش هم خواهید رسید. بله انشالله به آرامش و شفا و تعادل در زندگی تان خواهید رسید. مشکلات شما پایان خواهد یافت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۱۳:۵۴
farah

farah : ممنون از تعابير خوبتون.

پاسخ
لینک۱ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۵۱:۰۴
farah

farah : سلام خواب ديدم كه يك ماشين تريلي خيلي بزرگ داشتم كه فكر كنم توش بار هم بود ولي نميدونم چه باري و شايد هم خالي بود و با مامانم( كه تازه فوت شده) سوار شديم كه بريم توي جاده و بعد رستوران وسط جاده پياده شديم و اينگار با خانواده اونجا قرار داشتيم و نشسته بوديم دور هم و من يهو دستشوييم گرفت و من رفتم دستشويي و توي هر دستشويي كه ميرفتم آدم توش بود و خيلي شلوغ بود و ديدم برادرمم توي هر دستشويي ميره اونم ميگه ادم توشه و بعد من رفتم توي يك دستشويي كه در نداشت و يه نفر به من گفت اين دستشويي مخصوص اعصاب و رواني هاس يا معلولاس و من رفتم توش و اون كاسه توالتشم سيمان كرده بودن و اينگار واسه تعمير بود و من ايستاده ادرار كردم و تا اومدم بيرون ديدم دو نفر ديگه پشت سرم اومدن تو و اومدم بيرون پيش خانوادم نشستم و ديدم ما پنج تا برادر پيش هم وايستاديم و به حالتي پول از سپرده ي مامانم باشه پول ريخته بود زمين و يكي از برادرام بر ميداشت و منم يادم نيست برداشتم يا نه يا به منم ميگفت بردار ولي من ديدم سپرده ي مامانمه دلم نيومد بردارم و بعد اومدم پيش يكي ديگه از برادرام به من گفت برو اداره يا جايي كه راجب همين تريلي كه داشتم بود و گفت برو و اسم منو بيار و كار انجام ميشه كه برادرم گفت بگو بيات منو فرستاده (در صورتي كه فاميليمون بيات نيست) و به برادرم گفتم من هيچي پول ندارم و ٦٠ هزار تومن ب من داد و به من گفت اين تراول ٥٠ تومني رو بده به اون يارو كارت رو انجام بده سريع و ده تومنشم مال خودت باشه و من اين پول رو گرفتم و به مامانم گفتم بلند شو بريم و سوار تريلي شديم و رفتيم . (و البته اين تريلي كه داشتم يه تريلي قديمي ولي بزرگ بود و من با برادرام كارخونه داريم كه در خوابم توي كارخونه چند تا تريلي خيلي بزرگ بود كه من يكي ديگه رو ميخاستم سوار بشم كه اينقدر بزرگ بود اندازه خود كارخونه بود و نتونستم و اومدم اينو سوار شدم و اينم خيلي بزرگ بود. در واقعيت تريلي نداريم).

پاسخ
لینک۱ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۴۹:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما خیلی فکرتان ناراحت است و بارها و خاطرات زیادی را به دوش می کشید یا مسئولیت های سنگینی را به دوش کشیده اید و استرس و فشار روی خودتان حس می کنید. روح مادرتان شاد. حواس او به شما هست و در تمام مراحل زندگی تان کنار شماست. شما در مسیر زندگی تان از حمایت او و خانواده تان برخوردار هستید و با آنها درددل می کنید. خیلی از آدمها هستند که الان فکرشان ناراحت است و همه برای هم درددل می کنند بدون اینکه حریم خصوصی شان را حفظ کنند و پیش غریبه و آشنا حرف می زنند و از مشکلاتشان می گویند. البته به شما گفته شده که فقط کسانی که اعصابشان خیلی ناراحت است یا شدیدا مستاصل هستند و با سختی های زیادی در زندگی مواجه هستند، حق دارند که برای همه درددل کنند و آدمی که می تواند جلوی احساسش را بگیرد، باید سعی کند که مستقل عمل کند و رازدار خودش باشد و اینطور نباید باشد که به هر کسی اعتماد کنید و برای هر کسی حرف بزنید. شما می خواهید نشان دهید که استقلالتان را حفظ می کنید ولی خوب 2 کلام هم حرف با دیگران می زنید تا سبک تر شوید. مادر شما پیش خدای بزرگ، دارای ارزش و اعتبار زیادی است و دعای خیر او شامل حال شما و برادرانتان است هر چند شما دلتان نمی آید که مادرتان به خاطر شما ناراحت شود. برادر شما نگرانی های فکری شما را درک می کند و پشتیبان شماست. او بخوبی شما را می فهمد و مجرب است و خودش همه ی این مشکلات شما را، قبلا کهنه کرده و تجربه کرده است. مشکلات شما به زودی حل خواهد شد و زندگی تان به تعادل و کمال خواهد رسیدو دستاوردهای بزرگ و سعادت خانوادگی می یابید. شما می خواهید مسئولیت های خیلی سنگینتری را بپذیرید ولی الان هنوز آمادگی روحی کافی ندارید. انشالله مشکلاتتان که حل شد، فکرتان بازتر می شود و پروژه های بزرگتری به دست خواهید گرفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۲۲:۴۶
شیدا1

شیدا1 : سلام روزتون بخیر و نیکی،خواب دیدیم،که پارتنرم و دوستانش یک گروه طنز و جنگ شادی تشکیل دادند،خب من زیاد خوشم نمیومد از این کار،رفتم بالای سقف یک پراید سفید نشستم ایشون هم به پیروی از من بالای یک پراید سفید مثل من نشست،یک مینی بوس نارنجی مانع این میشد که همدیگه رو ببینیم،اون مینی بوس حرکت کرد و رفت و ما همدیگه رو به راحتی میدیدیم،بهش اشاره کردم که چرا توام اینکارو کردی منظورم نشستن روی سقف ماشین بود،در ادامه دوتا از اعضای خانوادم اومدن و من بخاطر اینکه مشکلی پیش نیاد پیش اونا رفتم.با تشکر

پاسخ
لینک۲۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۵:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما سعی می کنید که به پارتنرتان نشان دهید که درک بالایی دارید و روی نفستان مسلط هستید و او هم می خواهد به شما بگوید که مثل شماست. اما از جهتی نمی خواهد که حمایت دوستان برون گرا و اجتماعی اش را از دست بدهد و به صورتی افراطی خوش و بش می کنید و در برابر آن ها متواضعانه و سخاوتمندانه برخورد می کند. همانطور که او مراقب احساس دوستانش است شما هم می خواهید به او نشان دهید که مراقب خانواده تان و احساس آنها هستید و نسبت به آنها وابستگی دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۵۹:۰۸
meysam

meysam : سلام وقتتون بخیر
خواب دیدم همکار سابقم (مونث هستند) باپدر ومادرشون عقب ماشینم ومادر خودم صندلی جلوی ماشینم نشستن ومن هم راننده و تو خیابون در حال حرکت هستیم

پاسخ
لینک۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۸:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما کنترل زندگی تان را بدست گرفته اید و مادرتان به شما از هر کسی نزدیک تر است و با او مشورت می کنید. کما اینکه همکار سابقتان هم هر چه که پدر و مادرش بگویند را می پذیرد. شما اما او را به گذشته سپرده اید و او در پس زمینه ی ذهن شما تا مدتها باقیست. او هم احساس می کند که در زندگی شما نقشی ندارد و این مادرتان است که نسبت به او سَر است و شما مادرتان را مقدم بر او می دانید و حرف او را تصدیق می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۰۱:۵۳
sama

sama : عرض ادب واحترام خدمت خانم هراتی عزیز
عزیز چن شب پیش خواب دیدم سوار ماشینم تو جاده بودم تنها وبا یکی از دوستان خانوادگیمون وداداش دوستمون تو جاده با هم بودیم سه گروه سوار اتومبیل شخصیمون بودبم منن تنها سوار اتومبیل خودم بودم داداش شوهر دوستم اوند نزدیک ماشین دوستم با هم صحبت کردن من از سمت راست جاده سبقت گرفتم سرعتم زیاد بود لاستیک ماشین ناگهان رفت قسمت شونه خاکی جاده همون لحظه گفتم خدایا ماشینم چپ کرد ماشین خوابید رو آسفالت در حالیکه دو تا چرخ ماشین سمت بالا من داخل ماشین سمت آسفالت همون لحظه شیشه ماشبن کم آوردم پایین شوهر دوستم ک تو ماشین خودشون بود وفاصله خیلی زیادی با من داست فقط صداش ب گوشم رسید سما شیشه رو تا نصفه بیار پایین وقتی اینکارکردم ماشین صاف قرار گرفت رو آسفالت اون لحظه معجزه خدا رو دیدم وانگار ن انگار ک هیچ اتفاقی افتاده هم خودم سالم بودم هم ماشین بعد با هم اومدیم سمت خونه ما پارکینگ اومدیم در رو باز کردم دیدم داخل پارکینگ پشت در ی ملحفه سفید گلهای بنفش پهن کرده بودم وی سری ظرف روی گذاشته بودم ک قابلمه رویی بود اون لحظه ی خانم چادری عینکی وارد شد تعجب کردم گفتم عذر میخوام پاتون نزارید رو ملحفه کثیف شه بعد با دوستامون وسط پارکینگ رسیدبم دیدم ی پسر جوان قد بلند با موهای تقریبا بلند ی فرش پهن کرد ما نشستیم و سریع تو همون استکانای خودم چای خوشرنگ تعارف ما کرد خیلی تعجب کردم این شخص کیه چرا ..ممنونم

پاسخ
لینک۶ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۰۶:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب و احترام متقابل. شما در مسیر زندگی تان سعی می کنید که خودتان زندگی تان را کنترل کنید و منطقی فکر کنید. اما در مورد خاصی عجولانه فکر و تصمیم می گیرید و این تصمیم عجولانه ی شما باعث می شود که فکرتان را ناراحت کنید و نتوانید به راحتی به اهدافتان برسید. شما مرتکب خطا و اشتباهی می شوید که به خاطر ناآگاهی شما و افکار بسته ی شما صورت می گیرد. به شما گفته شده که پنجره را تا نیمه باز کن. این یعنی اینکه اول نظرات دیگران را بشنو و بعد قضاوت کن. ناآگاهانه و یکطرفه به قاضی نرو تا راضی برگردی. شما باید بر طبق فرضیات خودتان تصمیم نگیرید بلکه آگاهانه و بر حسب مستندات و واقعیات تصمیم بگیرید. وقتی که شما اجازه دهید که دیگران حرف بزنند و نظراتشان را بشنوید، در قضاوتتان خطا و اشتباهی رخ نمی دهد. شما از اشتباهتان توبه می کنید و خداوند شما را می بخشد و هیچ خطایی صورت نمی گیرد و مجازات و تقاص افکار بد از شما دور خواهد شد. شما به آرامش می رسید. زمینه ی رفتاری محبت آمیز و دوستانه را با دیگران فراهم می کنید. در ازای این اخلاق مهربان و درستکار شما، گشایش کار خواهید یافت و متقابلا همه با شما دوستانه و مهربان رفتار خواهند کرد و از این همه محبت در زندگی تان لذت خواهید برد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۳:۲۴
sama

sama : عرض ادب واحترام خدمت خانم هراتی عزیز
عزیز چن شب پیش خواب دیدم سوار ماشین تو جاده بودم تنها وبا یکی از دوستان خانوادگیمون و داداش دوستمون تو جاده با هم بودیم سه خانواده هر کدوم سوار اتومبیل خوشون بودن منم تنها سوار اتومبیل خودم بودم داداش شوهر دوستم اومد نزدیک ماشینشون با هم صحبت کردن من از سمت راست جاده سبقت گرفتم سرعتم زیاد بود لاستیک ماشین ناگهان رفت تو شونه خاکی همون لحظه دیدم ماشین خوابید رو آسفالت در حالیکه دوتا چرخ ماشین برسمت بالا من خودم داخل ماشین سمت آسفالت گفتم خدابا ماشینم چپ کرد همون لحظه شیشه ماشین کم آوردم پایین شوهر دوستم ک تو ماشین خودشون بود وفاصله خیلی زیادی با من داشت فقط صداش ب گوشم رسید سما شیشه ماشینو تا نصفه بیار پایین وقتی اینکار کردم ماشین صاف قرار گرفت رو آسفالت انگار ن انگار هیچ اتفاقی افتاد بعد با هم اومدیم خونه خودمون پارکبنگ ک رسیدم دیدم پشت در داخل پارکینگ ملحفه پهن کرده بودم ی سری ظرف ...قابلمه ...گذاشته بودم روی ملحفه اون لحظه دیدم خانم چادری عینکی وارد شد تعجب کردم گفتم عذر میخوام پاتون نزارید رو ملحفه بعد با دوستامون وسطزپارکینگ رسیدیم دیدم ی جوان قد بلند موهای تقریبا بلند فرشی پهن کرد داخل استکانای خودم چای خوشرنک آورد به هر سه گروه تعارف کرد خیلی تعجب کردم خدایا اینا کبن ممنون ...

پاسخ
لینک۴ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۵:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را پس فردا ارسال کنید. سایت روزهای دوشنبه و پنج شنبه تعطیل است . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۱۳:۱۳
Hoshang

Hoshang : سلا م شهره هستم خواب دیدم با یه همکار ( مذکر) تو‌ماشین نشستم من سر راهم می خوام برسونمش به چراغ میرسیم و سربالایی شدیدی بود من وامیاستم و همکار به جای من ترمز دستی رو‌میکشه انگار فکر می کرد من نتونم بعد جامو می خوام‌بهش بدم که بره ولی می گه نه . سربالایی بقدری بود انگار تو ماشین خوابیدم می گم نکنه نتونم ماشینو از سربالایی پشت چراغ ببرم که انگار در همون زمان تو کیفم‌دنبال چیزی هستم و‌چراغ سبز شد و گفتم‌اگر ماشین پشتی ها بوق زدن مهم نیست من با آرامش میرم و به آرامی ترمز دستی رو‌پایین برده خیلی راحت سربالایی سه چهارمتری شدید رو میرم. همکارم خونه اش تو محله طفر بود به حوالیش میرسیم‌و می گم دیگه می تونی راحت بری. ولی من یه جایی نگه میدارم و‌بهش می گم دیشب با خانواده اونجا بودیم و خیلی خوش گذشت از پله های چوبی به طبقه دو‌میریم خیلی شلوغ بود و همه رو‌تشکهایی روزمین می نشستن بهش جایی که شب قبل بودیم رو‌نشون داده و اون‌میره همونجا میشینه. خانمهای شب قبل باز بودند میان بغلم‌می کنند با خوشحالی و‌خنده منو می بوسم یه پارچه سورمه ای براق نشونشون میدم می گم‌می خوام‌پیراهن بشه و همون لحظه اون پیراهن تنمه یکی از خانمها کفش پلشنه بلند تابستونی نباتی رنگی میاره و میگه با اونها خوشگل میشم و خودمو توش تصور می کنم و میگم آره خیلی عالیه. کمی میرقصیم و از اینکه خانواده ام‌نبودند من منصرف میشم ودیگه نمی رقصم
ساعت ۳ شب بود

پاسخ
لینک۹ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۵۲:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید که برای زندگی تان تصمیم مهمی بگیرید و گشایش کار می یابید. سعی می کنید با موانع و سختی هایی که سر راهتان پیدا می شود، با خردمندی و صبوری و عقلانیت مبارزه کنید و تصمیم درستی بگیرید و در نهایت پیروز می شوید و به خواسته هایتان می رسید. شما شخصیتی سیاستمدار و باهوش دارید و سعی می کنید که افتاده و خاکی برخورد کنید و از تجاربتان در زندگی استفاده کنید. شما به ثروت می رسید ولی در عین حال منیت و تکبر از خودتان نشان نمی دهید. شما در مورد مسائل مالی جبهه گیری نسبت به کسی نمی کنید و جانبداری هم از کسی نمی کنید و به منافع خودتان می اندیشید. نمی خواهید که فکرتان را ناراحت کنید و بدون خانواده تان نمی توانید احساس هارمونی و هماهنگی در زندگی تان داشته باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۲:۲۰
yasin137364

yasin137364 : با سلام
نامزد بنده امتحان ورودی یه کاری رد شدن
شبش ناراحت بود و یه استخدامی دیگه هم قرار بود فرداش بیاد نتیجه اش ک به اونم امیدی نداشت
من شبش خواب دیدم نامزدم راننده ی یه ماشین گرون قیمت که رنگش مشکی بود هستن،برادرش جلو نشسته بود و من پشت نشسته بودم
یه جاده از جاده خارج شد ولی زود برگشت به جاده و مسیر خودش رانندگی میکرد
بعد اومدیم خونه ی ما ماشینش هم پارک بود تو حیاط
انگار ک میخواست بره من با خودم فکر میکردم که اون تنهاست من باید باهاش برم .

پاسخ
لینک۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۳۸:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. نامزد شما توانایی های زیادی برای کنترل زندگی اش دارد و شخصیتی با وقار و با پرستیژ دارد. او از برادرش تبعیت کرده و از او مشاوره می گیرد ( و یا سعی می کند که عقلانی فکر کند). در قسمتی از مسیر زندگی اش، نامزد شما ناامید شده و به مشکلات فکر می کند ولی دوباره امیدوار شده و هدفش را دنبال خواهد کرد. او در کنار شماست که احساس آرامش و بی خیالی می کند. شما هم احساس می کنید که نباید اجازه دهید که او احساس تنهایی کند و نمی خواهید که حمایتتان را از او دریغ کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۷:۳۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.