تعبیر خواب ادرار کردن
اگر کسی در خواب ببیند که در جایی که محل ادرار کردن نیست، ادرار می کند، اگر غمگین و قرض دار است، از غم نجات یافته و قرضش ادا می شود. اگر کسی ببیند در جای مجهولی ادرار می کند، از اهالی آنجا زن می گیرد. اگر دید از جای ادرار او خون جاریست، صاحب فرزند خواهد شد.
امام صادق (ع) می فرماید: ادرار در خواب در موضع خود، برای کسی که فقیر باشد، دلیل توانگری و ثروت است و برای بنده، آزادی است و برای بیمار شفا است. برای زندانی نجات و برای مسافر، بازگشت به وطن است. برای عامل، عزل از عمل، برای خلیفه، مرگ و برای قاضی، عزل و برای بازرگان ضرر و زیان در تجارت است.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند که در جایی غیر از محل ادرارکردن، ادرار می کند، اگر صاحب خواب غمگین و مقروض باشد، از غم رهایی یابد و وامش گذارده گردد و اگر توانگر ببیند که ادرار می کند به اندازه ادراری که کرده از ثروتش کم می شود.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند که در جایگاهی ناشناخته ادرار می کند، از اهل آن موضع زن خواهدگرفت. اگر ببیند که به جای ادرار، خون از بدنش خارج می شد، صاحب فرزند خواهد شد و اگر ببیند که به جای ادرار چرک و خون می رفت، دلیل کند که صاحبت فرزندی معلول خواهد شد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که اندر چاهی ادرار کرد، دلیل کند که از کسی مال حلال حاصل کند. اگر ببیند که ادرار می کرد، دلیل کند که او را فرزندی آید که عالم و دانا گردد. اگر ببیند که برخی از ادرار ریخت و برخی را درون خود نگه داشت، تعبیرش این است که برخی از مال وی برود و برخی اندوه و غم از وی جدا گردد. اگر ببیند که مردمان از ادرار وی مسح می کردند، دلیل کند که او صاحب فرزندی که عالم و دانا است خواهد شد و مردمان متابع او گردند.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که در مسجدی ادرار می کرد، مال خویش هزینه کند. اگر ببیند که جامه وی به ادرار آلوده شد، دلیل کند که مال خویش را برای فرزند خویش هزینه کند.
اسماعیل ابن اشعث می گوید: اگر ببیند که در موضع مناسب در خانه خویش ادرار می کرد، مال و ثروت و دارایی خویش را برای عیال خود هزینه و خرج کند، ولی مالی که صرف کرده جبران نخواهد شد.
بعضی از معبران گفته اند: ادرار، مال حرام است. اگر ببیند که ادرار می خورد، دلیل کند که مال حرام خورد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Amir : سلام خانم هراتی.خواب دیدم که با همکلاسیام رفته بودیم اردوی مسافرتی.یه شهر کوچیک کوهستانی بود و یه لحظه تو خواب فک کرده بودم مشهده ولی مثلا هیچ احساس معنویت و از اینجور چیزایی در کار نبود.بعد تو یه مسافر خونه قذیمی رفته بودیم.به محض اینکه وسیله هامو گذاشتم تو اتاق سریع رفتم دستشویی .دستشوییشون حالت یه اتاق سه در چهار سیمانی بود که یه گوشش سنگ دستشوییشون بود و یه شیلنگ و سیفون خرابم بود وقتی رفتم رو سنگ دیدم یه اتاق خیلی کوچیک هم روبه رومه که یه سنگ دستشویی دیگه هم با شلنگ اونجا بود.ولی من داخل نرفتم رو همون سنگ بیرونیه ادرار کردم و فشارش خیلی زیاد بود قطر آبش مثلا حدود 3سانت بود و فشارش شدیدا زیاد.نمیدونم چی شد که یهو دیدم ایستاده دارم ادرار میکنم و دستشوییشم که بزرگ بود و همه جا ریختم حتی زیر در باز بود و از زیر درم بیرون رفت یهو پشت سرمو نگا کردم دیدم چاه پرشده و داره از توش شن خیس میزنه بیرون ولی نه زیاد در حد اینه به سطح زمینم نرسید منم هنوز دارم ادامه میدم با همون فشار زیاد بعد یهد دیدم یه چیزی شبیه تیغه تو دستشوییه که قبلا نبود و پشت اون چنتا آدم نشسته بود و یکیشونم تسبیح دستش بود و با تعجب منو نگا میکردن.من تعحب کردم که اینارو دیدم و دیگه رفتم بیرون.بیرون یه پیر مرد بود که یه ساز سنتی شبیه ویولون میزد خیلی باآرامش و بهش افتخار میکرد بهد یه نفر دیگه آهنگ خارجی پرانرژی گذاشت صداش که اومد پیرمرده سازشو انداخت و بلند شد که بره نوه اش ازش پرسید چی شد که پیرمرده گفت میخوام برم آهنگ گوش کنم.بعد دیدم همه دوستام دارن میرن داخل جنگل و منم خواستم برم دیدم دیدم دمپایی که برام کوچیکه و مال خودم نیست پامه و گفتم اگه با اینا برم اذیت میشم .برگشتم طرف مسافرخونه که کفشام بپوشم و برم دنبال دوستام تو جنگل ولی نمیتدنستم اون هتلو پیدا کنم انگار کلا غیب شده بود هتلای دیگرو گشتم داخل یکی هتلا هم چنتا آشنادیدم و دربه در دنبال کفشام میگشتم ولی نمیتونستم پیداشون کنم هیچ جا.کلا کفشامو خیلی دوست داشتم هم تو خواب هم تو واقعیت. ناراحت بودم که پیداشون نمیکنم ولی نهایتا یه جایی فک کنم تو شهر خودمون تو خونه خالم تو یه صحنه دیگه پیداشون کردم ولی انگار چاق تر شده بودن کفشام.بقیشو دیگه قاطی پاتی یادمه.ببخشی یه خورده زیاد شد.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید چشم انداز تازه و مثبتی نسبت به مسائل داشته باشید و به ارامش برسید. از اینکه دیگران برایتان مرتب تصمیم بگیرند و از شما سو استفاده کنند خسته شده اید. شما جنبه ای از هویتتان را از دست می دهید و برای رهایی از استرس و غم هایتان می خواهید با کسی درددل کنید ولی استرس شدیدی که در درون شما انباشته شده است و خیلی وقت است که اعتراض نکرده اید و حرفتان را به کسی نگفته اید. شما احتمالا حریم خصوصی ندارید و حرفهایتان را جایی پخش خواهند کرد. شما تمایل دارید که به هارمونی در زندگی تان برسید ولی بیشتر شما را عصبانی می کنند. شما تصمیم می گیرید که مشکلاتتان را برای خودتان نگه دارید و اصلا به کسی اعتماد نمی کنید. نگرانی هایتان زیاد شده و خیال می کنید که جاپای قرصی در موقعیتی که هستید ندارید و انگار می خواهند شخصیت و هویتتان را عوض کنند. اعتماد به نفستان کم می شود. فقط در کنار خانواده تان است که شما را به راحتی درک می کنند و البته این اتفاق فقط زمانی می افتد که درک خودتان هم نسبت به قبل بالاتر رفته باشد و متوجه شوید که همیشه یک بدتر از بدی هم هست!! ( اگر خیال دارید شرایط خودتان را عوض کنید، به عواقب کارتان هم فکر کنید). تشکر از همراهیتون.
b : سلام روزتون بخیر.
خواب دیدم با فامیلم داریم از دشت و دمن میگذریم که روی زمین سه تا سیگار برگ نصبه خاموش پیدا کردیم. یکی هم نیمه روشن بوا پیدا کردیم . فامیلم میگفت نکشیمش و ازین حرفا ولی من یه چنتا پوک زده بودم و گفتم بیخیال بکشیمش. وارد یه محوطه ایی شدیم که وسطش تلی از کاه نیمه سوخته بود . یعنی نیمی رو رنگ ذغال کرده بود و نیمی دیگه رنگ کاه بود . ما هرکدوم به سمتی ادرار کردیم . یه ساختمونی چند طبقه بود که بنایی در حال چیدن آجر در یکی از طبقات مشرف بود و من سعی میکردم جایی ادرار کنم که دیدش بهم نیفهته.تا برم بند شلوارمو سفت کنم دیدم فامیلم با یکی بنام سردار داره احوالپرسی گرمی میکننه. من رفتم نزدیک و دیدم توی یه اتاقی هستیم و یه پیرزنه مهربون و یه مرد ازین پنجاه ساله و یه زنی هم همراهش بود .بهش گفتم چرا خونه ی ما نمیای و پیش پدرم نمیای و ازینحرفا. پیرزن مهربون وسط اینحرفا یک ظرف پلاستیکی شبیه ظرف عسل با درب آبیه سرمه ایی تهش بیشتر از نیمی از لیوان آب خاصی داشت ریخت توی حلقم که من سرم گیج رفت و سردار منو گزفت تا دراز بکشم روی زمین. بعدش سردار دستشو برد توی دهنش و زیر دندوناش و انگار کاری کرد یا چیزی رو ترکوند زیر لبش و بعد به اون لبش گونه های منو ماچ کرد . اینکارو دوبار هم انجام داد .
ممنون از وقتی که میزارید.
فریبا هراتی
: سلام. شما به این فکر می کنید که کاری را شروع کنید که دیگران آن را نصفه نیمه رها کرده اند و نمی خواهند که فکرشان را به خاطر آن ناراحت کنند و علیرغم اینکه می دانید که اینکار پر درد سر است، و ذهنتان را خسته می کند، ولی ترجیح می دهید که اینکار را امتحان کنید. بعضی چیزهاییی که در این زمینه ی کاری برای دیگران بی اهمیت جلوه کرده بوده، حالا برای شما مهم به نظر می رسد و سعی می کنید که روی آن چیزهای به ظاهر بی اهمیت کار کنید. شما به خرچ و مخارج زندگی فکر می کنید و به نظر می رسد که می توانید با دنبال کردن این کار، از پس مخارج زندگی بر بیایید. شما و فامیلتان برای هم درددل می کنید و تصمیم می گیرید که روی این کار سرمایه گذاری کنید و پول خرج کنید. می خواهید هدف بلندی را که دارید دنبال کنید. شما به خودتان سخت می گیرید و سعی می کنید که در این کار نظم و دیسیپلین داشته باشید. فامیل شما هم سعی می کند که اصول و مقررات خاصی را در کارش رعایت کند تا گشایش کار یابد. شما فکر می کنید که دنیا دارد به شما رو می آورد و به نظر می رسد که شما در کارتان موفق می شوید. ولی این ایده ی جدیدی که به شما خورانده شده باعث خواهد شد تا شما احساس کنید که قادر نیستید که تصمیم بگیرید که چه کار باید بکنید و نمی توانید ذهنتان را جمع و جور کنید و نیاز دارید که کسی که منیت نداشته باشد و بتواند خودش را جای شما بگذارد و این مسئله احساسی و استرس آور را هضم و درک و تحلیل و بیان کند و شما را راهنمایی کند و برایتان احترام زیاد قائل باشد. به عبارتی این کار بسیار سخت است و شما را گیج خواهد کرد. برای خودتان دارید دردسر می خرید. به پیشنهاد فامیلتان برای شروع این کار پردردسر گوش نکنید!! تشکر از همراهیتون.
مایا : با سلام و عرض ادب
پنج شنبه خواب دیدم تو ی خونه نو بودم وسایل فقط مبل و تلویزیون چیده شده بود یکی از دوستام برای خواهرم فال گرفت من زنگ زدم بهش که برای من هم بگیره پشیمون شدم گفتم فال چیه ! فقط باهاش سلام و احوالپرسی کردم ی دوست دیگرم هم برام کار پیدا کرده بود در بنگاه املاکی ! مادر و پدرم تو آشپزخونه بودند نمیدونم چرا نرفتم دستشویی تو هال نزدیک اشپزخونه ادرار کردم خیلی زیاد مثل بارون بود بدون اینکه لباسم رو دربیارم که روی دیوار ریخت مقداری هم روی پام لباسم هم خیس شده بود و مقداری هم روی دستم و تلویزیون پدرم از اشپزخونه امد بیرون کمی خجالت کشیدم ولی حرفی نزد به نظرم میخواست بگه مهم نیست .
سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما با خانواده تان حالتی صمیمی دارید و زندگی تان آرام است ولی خواهر شما خیلی دوست دارد که همه چیز را کنترل کند و آینده را بداند. شما اما عاقلانه فکر می کنید و اجازه می دهید که خداوند برای شما زیبایی های زندگی را به وقتش نشان دهد و متوسل به شیاطین و جنیان نمی شوید که از آینده با خبر شوید. اما یکی از دوستان شما مرتب از این و آن به شما می گوید و فکرتان را خسته می کند. شما نمی توانید این بار احساسی منفی را که او موجب بوجود آمدنش شده را به تنهایی تحمل کنید و برای مادرتان درددل می کنید و احساسات منفی را که در وجودتان تلنبار شده است را تخلیه می کنید. پدر شما از اینکه برای خانواده تان درددل کرده اید، حمایت می کند و نمی خواهد که شما غصه بخورید. تشکر از همراهیتون.
g m : سلام و وقت بخیر. اول از همه ممنون بابت تعابیر بسیار دقیق و خوبتان. دوم اینکه علم تعبیر خواب رو خداوند به بندگان خاصش میده و تبریک به شما. و سوم اینکه خواب دیدم که دارم وارد خونم می شم که گویا این خونه رو ساخته بودیم خودمون. وقتی داشتم وارد حیاتش می شدم بیرون ساختمان جمعیت زیادی بود که یه آقای دکتر متخصصی که بهش قبلا علاقمند بودم با همسرش هم اونجا بود و داشت می گفت تراس رو من طراحی کردم و ساختم که البته من اصلا خوشم نیومده بود چون عجیب و غریب بود چند تا سکو کنار هم انگار ساخته بود. داخل که رفتم نقشه خونه به شکلی بود که نمی شد فهمید مسجد یا حسینیه است یا خونه!!! دکوراسیون داخلیش هم عین مساجد بود دور تا دور فقط فرش بود و پشتی فکرکنم. آدمای زیادی اونجا نشسته بودن از زنده و مرده و حتی پدر بزرگم که فوت شده رو اونجا دیدم که نشسته. گوشه همون سالن یه توالت ایرانی بدون دیوار بود و انگار هم که طبیعی بود و باید اونجا می بود(یعنی چیز بد و غیر عادی به نظر نمی رسید) احساس کردم باید استفاده کنم ازش, رفتم و بدون خجالت شروع کردم ادرار کردن با فشار و زیاد که یه کمی از فرش اونجا نجس شد بعد من نگاه کردم دیدم برعکس نشستم و برگشتم و اون جهتی که فکر می کردم درسته نشستم یعنی پشت به چاه توالت.و فکر کنم کارم تموم شد و خواب تموم شد.
فریبا هراتی
: سلام. وقت شمام خوش. تشکر. شما زندگی اجتماعی نسبتا شلوغی دارید و شرایط مالی نسبتا خوب. شما در ظاهر خیلی سنت گرا و با ایمان به نظر می آیید و زمینه های زندگی و افکارتان را با تکیه بر کسانی که در زندگی تان نقش داشته اند، بنا کرده اید. حتی پدر بزرگتان ( روحش شاد) که الان فوت شده، در زندگی شما و نوع تفکر امروز شما نقش موثری داشته است. شما و خانواده تان احتمالا زیاد با هم درددل می کنید و نگرانی هایتان را از هم مخفی نمی کنید و یا در امور مالی به هم کمک می کنید و اصطلاحا تک خور نیستید. گاهی احساس می کنید که حریم خصوصی ندارید و با این وجود؛ همانطور که برای خانواده تان درددل می کنید پولتان را هم خرج ایشان می کنید ولی به رُخ کسی نمی آورید که برایشان پول خرج کردید و منت سر کسی نمی گذارید. تشکر از همراهیتون.
Ommolbanin : سلام شهره هستم خواب دیدم تو خونه خانمی پیر سفیدرو عینکی خوشرو و زیبایی که گویا مادر دوستم هست( مامان دوستم سبزه و درشت هیکل بوده فقط بیست سال پیش دورادور یکبار دیدمشون)یه آقایی هست که من در دوران نوجوانیم می شناختمش اینجا با هم دوستیم و خیلی همدیگرو دوست داریم(سنمون حدودای بیست هست) جوانیم. صبح شده و خانم می گه بریم کوه یه چادر سیاه نازک کرپ ژرژت که با تورهایی نازکتر بطور عمودی توش کارشده بود سرش انداخت و بازوهای لختش زیر چادر معلوم بود منم بهشون می گم لباس سکسی پوشیدید میره بیرون منتظر من می مونه ولی در خونه بازه و منو می بینه تند مانتو شلوار سیاه می پوشم و چادر سیاه سرم میذارم برم که اون آقا می گه کوه با چادر ، منم چادرو میذارم و با مانتو شلوار و روسریم هستم اون خانم مراقب هست که اون آقا به من نزدیک نشه ویکبار حتی بهش تذکر میده، ما میریم به یه جایی میرسیم و داریم روی خاک نماز می خونیم اون خانم جلو هست منم پشتشون . من وسطهای نماز حتی حرف میزنم آخر نماز تشهد هم میدم و یهویی می بینم ادرارکردم و روی خاک روان شد و برگهای خشک رو با خودش می برد و نگرانم نکنه چادر اون خانم نجس بشه که خانم از جاش بلند میشه و میره
مرسی از تعابیر زیباتون
صبح ساعت ۴ بود
فریبا هراتی
: سلام. شما به ثروت می رسید و وجهه ی خیلی خوبی پیدا می کنید. خردمندانه رفتار خواهید کرد و دقیق و نکته سنج خواهید بود. گشایش کار پیدا می کنید و به همه ی آرزوهای خوب گذشته تان خواهید رسید. اما گاهی با افکاری که در گذشته داشته اید، امروز مخالفت می کنید ( فکرتان عوض شده و آن زمان طرز فکرتان محدود تر بود و یا نمی توانستید هر چیزی را راحت بپذیرید. الان خردمندانه رفتار می کنید و سعی می کنید که آزادانه به اوج موفقیت برسید و دیگر از کسی نمی هراسید که نظراتتان را بیان کنید. البته زود هم با هر کسی دوست نمی شوید. شما از غم فارغ خواهید شد. به ثروت می رسید نگرانی هایتان را می شویید می رود! شما مراقب هستید که از عزت و احترامتان در آینده کم نشود و همیشه قوی و متشخص عمل کنید. تشکر از همراهیتون.
محمد : باسلام خدمت خانم هراتی بزرگوار،قبل ازهرچیزی بخاطر خوابم عذر خواهی میکنم،بنده نماز شب خوانم وزیارت عاشورا را هرشب میخوانم برادرم هم شب های جمعه زیارت عاشورا رو میخونه دیشب برای نماز شب بیدارشدم وبعداز نماز صبح قبل از طلوع آفتاب به خواب رفتم،ولی ۴آرزو کردم،یکی به نیت جوان شدنم دوم قبول شدنم در پزشکی سوم رسیدن به ثروتی که همیشه آرزویش رادارم چهارم مطیع ساختن دختری که دوستش دارم وعاشق آن هستم،اینو هم بگم که نیت چله نشینی برای تزکیه نفسم وبا حاجت ثروتمند شدنم را دیشب آغاز کردم وپولی را نذر کردم وبه چندین امام از جمله حضرت امام حسین ع وابوالفضل عباس ع وحضرت مهدی ع متوسل شدم خلاصه بعداز اقامه نماز شب وصبح وتلاوت قرآن واذکارالهی بخواب رفتم در خواب دیدم که برای رفع حاجت به سمت حیاط منزل رفتم هوا تاریک بود داخل حیاط سنگ توالتی بود که سقف نداشت وروباز بود از ترس اینکه مبادا کسی از پشت بام های همسایه ها بمن نگاه کند وباترس از آبرو سریع ادرارم را خالی کردم ادرارم که تموم شد نگاه کردم دیدم آفتاب طلوع کرده ونور آفتاب پشت بام ها را روشن کرده به عبارتی بعداز بول کردنم همزمان آفتاب طلوع کرده وبسیار از دیدن زیبایی روشنایی آفتاب ذوق زده شدم وبلافاصله از خواب بیدار شدم نگاه به ساعت کردم دیدم ۷دقیقه به طلوع خورشید باقی مانده،از طرفی دیشب برادرم هم که فردی بسیار مومن است قبل از اذان صبح رویایی دیده بود درخواب دیده بود که مادرم را درحالی که عکس امام حسین ع رااز بیرون خریداری کرده بود درحال نصب کردنش بر دیوار منزل میبیند وبعد برادرم به حیاط منزل میرود ومی بینه که کبکی در باغچه لانه کرده کبک را بادستانش بلند میکنه میبینه دوتا تخم گذاشته ودوباره کبک را سرجاش میزازه،اینکه خواب برادرم را برخلاف قوانین سایت ذکر کردم عذرخاهی میکنم ولی میخاستم از شما راهنمایی بگیرم آیا دیدن این دوخواب مرتبط باحاجات من است یا خواب برادرم مربوط به خودشه وربطی به بنده نداره؟واگر هردو خواب مربوط به شخص بنده هستند کدامین آرزوی بنده احتمالا میخواد مستجاب بشه،باتشکر وسپاس فراوان وعذرخواهی بخاطرمتن طولانی
فریبا هراتی
: سلام. شما از شرایطی که امروز دارید آگاه نیستید و برایتان مبهم است که آینده تان چه خواهد شد. سقف آرزوهای شما بلند است و می خواهید از غم رها شوید. کافیست که انرژی های منفی را از زندگی تان دور کنید و نور امید به زندگی تان خواهد تابید. مهم نیست که آرزوهایتان چه باشند، معتقد به موفقیت خودتان باشید و درست فکر کنید، شروعی تازه و تحولی مثبت در زندگی تان پیش خواهد آمد. خواب برادرتان ربطی به خواب شما ندارد. بنده هم طبق قوانین سایت فقط ملزم به پاسخگویی به یکی از خوابهای شما هستم و نمی خواهم با پشت پا زدن به مقررات سایت خودم و شما را مدیون سایت و کارمندان آن و کاربران دیگر ( به دلیل قائل شدن به استثنا) کنم. خواب برادرتان مربوط به خودش است. تعبیر دقیقا همان است که عرض کردم. یعنی دفع ناامیدی و امید به آینده. تشکر از همراهیتون.
nasim : سلام خانوم هراتی عزیز قبل از هر چیزی از شما عذرخواهی میکنم بابت رک و صریح حرف زدن چندوقتی هست که توسل به ولی عصر و نماز شب و ختم ۱۲۴۰۰۰ صلوات دارم انجام میدم دیشب که اومدش خونمون و با اصرار مادرمو برد و من بعد از نماز شب و صلوات و نماز صبح خوابم برد و خواب دیدم تو حمام خونمون دارم ادرار میکنم و خیلی هم بهم فشار اورده بود ادرار که حس کردم همین پسرداییم به سمت حمام داره میاد و بلند شدم و در رو بستم تا نیاد تو و ادرارم نصفو نیمه کردم و اون اصرار که در رو باز کن و من ممانعت میکردم و نمیزاشتم بیاد تو حس اینو داشتم که میخواد بهم تعرض کنه و حسِ خیلی بدی داشتم و نزاشتم بیاد داخل بعد اینکه رفت حس کردم سبک شدم ادراری دیگه ندارم با اونکه داشتم اما حسِ سبکی داشتم این خواب تعبیری داره؟ میشه قسمت بالایی که توضیح دادم رو حذف کنین؟ البته اینم بگم شما قبلا بهم یاد دادین چه ذکری بگم و گاهی وقتا میگم و رقیه شرعی هم خوندم
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. متاسفانه دایی شما و پسر دایی تان خلاف نظر قرآن کریم عمل می کنندو به جنیان متوسل می شوند و اگر حتی در عمل بتوانند کاری انجام دهند که به نظر جادو و معجزه بیاید، این کار در اصل باطل است و تا خداوند نخواهد اب از آب تکان نخواهد خورد. شما ایمانتان قویست و او می خواهد که شما نگرانی هایتان را به جای اینکه با کمک خدای بزرگ دور بریزید، و شروعی تازه داشته باشید، به او اجازه دهید که روحتان را شیاطین و جنیان التیام ببخشند و شما نمی گذارید که این اتفاق برایتان بیافتد. حتی اگر جادویی برایتان بکنند، مادامی که شما توکلتان به خدای بزرگ باشد، مشکلاتتان خود به خود حل خواهد شد. من مطلبی را که از قرآن کریم درآورده ام در ادامه برایتان می فرستم تا اگر لازم شد بتوانید از خودتان ادلیه ای به او نشان دهید که بفهمد تا چه اندازه دارد گناه می کند.
. این مطلب را مطالعه کنید تا نظر قرآن را راجع به جادو بدانید . شما باید از ارتباط با جن ها و دعانویسان پرهیز کنید و اینکارها واقعا گناه است شر کارتان گردنتان را می گیرد و در نهایت به ضعف اعصاب یا دیوانگی خدای نکرده دچار می شوید. همانطور که در قرآن آمده هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر اینکه خدا بخواهد. جادو فقط برای کسانی موثر واقع می شود که به جادو ایمان دارند و قدرت آن را بالاتر از قدرت خدا می دانند. آیه 6 سوره جن می فرماید: یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ) در جای دیگری در قرآن در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت که دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! حالا جای سوال است که مگر خدا می خواهد؟ مگر خدا دوست دارد که کسی بد بخت شود؟ حقیقت این است که اگر جنیان به خودی خود می توانستند به انسان ها آسیب برسانند، احدی بر پشت زمین باقی نمی ماند زیرا شیطان از بدو خلقت انسان با او دشمنی داشت!! خداوند انسان ها را دوست دارد و عاشق آنان است زیرا از روح خود در بدن انسان دمید. تنها کسانی اسیر جادو جنبل می شوند و آسیب می بینند، که معتقد هسنند که قدرت شیاطین از قدرت خداوند بیشتر است. معتقد هستند که خداوند مهربان نیست و حامی بنده های خود نیست. معتقد هستند که خدا نمی بیند و نمی شنود و آنان را رها کرده تا شیاطین و اجنه بتوانند آنان را اذیت کنند. خداوند به واسطه چن ها، باور انسانها را نسبت به قدرت خودش آزمایش می کند. تا بفهمد که چه کسانی به او توکل می کنندو چه کسانی به اجنه!! این باور منفی انسانها، انرژی منفی دشمنانشان و اجنه را جذب کرده و آنان را آسیب پذیر و مغلوب می کند. اگر شما به خدای بزرگ و الرحم الراحمین ایمان داشته باشید و مطمئن باشید که عشق او شامل حال بندگانش است، هرگز آسیبی از هیچ جنی نخواهید دید. برای کارهایتان هم مطلقا از این دعا نویسان کمک نگیرید. گر اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی!! تشکر از همراهیتون..
nasim : خانم هراتی عزیز مادرم برگشت و اون اقا که بهشم حاجی میگن تا مادرمو دید گفت شما یه دختر دارین که هیچ اعتقادی نداره و هر کاریم کنین اون اعتقادش فرق داره و بزارین بااعتقاد خودش باشه و گفتن موکلش مسلمانه ایا اشکالی نداره؟خیلی ممنونم از پاسخگویی جامعه تون
فریبا هراتی
: دوست خوبم خدارا شکر که جنیان نمی توانند نظر شما را عوض کنند!!! دیدید گفتم که اگر شما ایمان داشته باشید آنها روی شما کاری منفی یا مثبت نمی توانند انجام دهند و جادویشان باطل است. خیر دروغ می گویند!!! اگر کسی مسلمان باشد بر طبق دستور قرآن رفتار می کند. اینها کافرند که از شیاطین به جای خداوند کمک می گیرند. خداوند ظالم نیست و بخت شما را نبسته است. باور مادرتان به ایشان باعث خشم خدا خواهد شد. دوست من دین را با خرافات قاطی نکنید. اگر به دستور جنیان اتفاقات مثبتی در زندگی انسانها می افتاد و خداوند اجازه ی این کار را به جن ها و انسان ها داده بود، امامان ما در دین از آنها استفاده می کردند و با جادو مثلا امام حسین برنده ی جنگ می شد و شمر سرش بریده میشد!! استفاده از شیاطین دز دین حرام است! حتی سلیمان وقتی که از شیاطین برای ساختن کاخی به فرمان خداوند استفاده کرد، با تکیه بر عصایش فوت کرد و تا زمانی که ایستاده بود آنها از ترس سلیمان کار می کردند و خدا نخواست که بدانند که سلیمان فوت شده وگرنه از او تبعیت نمی کردند. با جادو بخواهید زندگی کنید اخر سر ضعف اعصاب خواهید گرفت. دیوانه می شوید . روحتان تسخیر می شود و خشم خداوند را برای خودتان می خرید. اینها دروغ می گویند از ایشان بر حذر باشید.
nasim : چشم عزیزم خیلی ممنونم خیلی ممنونم
پیمان : سلام من خواب دیدم که عمل شدم و روی بدنم سوزن سرم وصل بود و نمیترسیدم کلا از سرن و عمل کردن بعد بهم سن وصل کردن و یه مشمایه پر از ادرارم بهم وصل بود که وقتی ادرار کردم ریخت روی من و ازش سرازیر شد و پاره شد و بعدش داشتم میرفتیم تو جاده اون قسمت بالاش بود من دستشوییم گرفته بود بعد کنار جاده خیلی ادرار کردم که ریخت روم یکمیش همون لحظه اعد و برق و باد شدیدی شروع شد که نورشو دیدم اون راننده ای که رفیقم بود تو خواب ولی تو بیداری نمیشناختمش ترسیده بود سوار ماشین شدیم و رفتیم ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. شما اشتباهاتی در زندگی تان دارید و باید بعضی از عادات خودتان را تغییر دهید و پای چیزی را از زندگی تان ببرید و نیاز به شفای احساسی دارید تا از تاثیرات سمی بعضی از گناهان در امان باشید. شما تحت تاثیر و فرمان خداوند مجبور خواهید شد که به روش خاصی عمل کنید و اخلاق بدتان را عوض کنید و انرژی و ایمان بیشتری به زندگی تان تزریق کنید. شما می دانید که گناهانی کرده اید و تفکر راجع به اشتباهات گذشته تان موجب می شود که احساس کنید که از مقام و احترامتان پیش خداوند کم شده و ناراحت می شوید. در مسیر زندگی تان سعی می کنید که پیشرفت کنید و سعی می کنید که مثبت اندیش باشید ولی خواهی نخواهی از کارهای بدی که قبلا کرده اید، احساس حقارت به شما دست می دهد و خودتان را سرزنش می کنید. شما شاهد این هستید که قهر خدا یا وعده ی عذابش و همینطور رحمت خداوند در پیش است و در سختی ها باید درست رفتار کنید و به خدای بزرگ توکل کنید تا از گزند حوادث و از قهر خداوند مصون و در امان باشید. تشکر از همراهیتون.
Sh : سلام خواب دیدم دردستشویی خانه قدیمیان درحال ادرار کردن هستم به طوریک خواهرم ودونفر از دوستاش انجا بودن ومن بهشون گفتم روتونو برگردونید منو نبینیداوناهم روشون برگردوندند تواون حین خواهرم به من گفتند کسی نیازمندو پول میخواهد ومن قبول کردم ک پرداخت کنم بعدکه ادارکردن تمموم شد مشغول نمازخواندن شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید نگرانی ها و ناراحتی هایتان را دفع کنید ولی دوست ندارید که حرف دلتان را کسی بفهمد و پیش دیگران درددل نمی کنید. شما مشکل مردم را حل خواهید کرد و خودتان هم حاجت روا خواهید شد. ( باید نذر کنید که به کسی به حکم صدقه محبت کنید تا حاجت روا شوید.) تشکر از همراهیتون
zahra : سلام خواب دیدم با پدر مادر و خانواده برادرم رفتیم سفر یه جایی واسه سکونت موقت انتخاب کردیم من میخواستم محلی که پدرمادرم بودن و تغییر دکوراسیون بدم اونا موافق نبودن گفتم بریم بیرون بگردیم مامانم گفت نمیشه چون میخوای تغییر بدی من باید یه سری کارارو بکنم منم گفتم باشه اصلا هیچی و تغییر نمیدم داشتیم میرفتیم دیدم مامانم داشته غذا هم درست میکرده یه چیزی شبیه املت که کارمون طول کشید بخوریم باخودم گفتم خوب شد نموندیم. به همسرم گفتم بچه رو حاضر کنه وقتی رفتم دیدم دوتاشون آماده هستن ( این بار ششم هفتمیه که خواب دوتا پسر می بینم درحالیکه یه پسر یه ساله دارم حتی در بارداری هم خواب دیدم دوتا پسردارم که دارم به یکی شیر میدم و اون یکی پشت سرشه که همش فکر میکردم دوقلو داردم) اومدیم بریم دیدم اینا پوشک ندارن شروع کردم سریع دنبال پوشک گشتم همین پسری که دارم و از گرفتم بغلم تا پوشکش کنم اون یکی هم بغل برادرم بود شلوار هردوشون سورمه ای بود که دیدم ادرار کردن و شلوار هردوشون خیس شده ناراحت شدم به همسرم گفتم دیگه لازم نکرده اینارو آماده کنی چون یادت میره پوشکشون کنی/ ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما و خانواده تان نیاز به تغییر چشم انداز در زندگی تان دارید. می خواهید که مستقل باشید و خودتان برای خودتان تصمیم بگیرید نه اینکه دیگران شما را وادار به انجام کاری کنند. شما می خواهید افکار مادر و پدرتان را نسبت به موضوعی تغییر دهید و آنها مخالف نظر شما هستند. از نظر مادرتان، شما نسبت به یک دوره متعهد هستید یا او می خواهد تعهدش را نسبت به شما عملی کند. شما باید پیامد کارهایتان را بپذیرید. شما ذهنیتی خلاق دارید و به امنیت در کار، شادی و سرسپردگی در زندگی فکر می کنید ولی گاهی دمدمی مزاج می شوید و با ایده ها و تصمیماتی که باید بگیرید،گاهی موافقید و گاهی مخالف. شما نیاز دارید که رویکرد و نظرتان را راجع به ایده یا پروژه ای تغییر بدهید. باید سعی کنید که رفتارتان را درست کنید و از روشهای ابتدایی و خام و بی تجربه برای رسیدن به اهدافتان استفاده نکنید. به ثروت خواهید رسید و خوشحال می شوید. تشکر از همراهیتون.