تعبیر خواب ازدواج
اگر دختر دم بختی خواب ببیند که او را آرایش می کنند و شب عروسی اوست، به زودی خواستگاری مناسب برای وی خواهد آمد. اما اگر در حال آرایش چهره خود را در آینه دید، خوشایند نیست و ازدواج با مرد دلخواهش، به طول می انجامد. اگر دختری خواب ببیند عروس شده است اما هیچ احساس خوشحالی نمی کند، در مسائل عاطفی شکست خواهد خورد.
اگر دختری ببیند با پیرمردی ازدواج می کند، با مشکلات روبرو خواهد شد. اگر مرد مجردی در خواب دید که قصد ازدواج دارد، به خواستگاری می رود و اگر در حال گفتگو با خانواده عروس بود، ازدواج وی با دختر دلخواهش به زودی سر انجام می پذیرد. اگر ببینید در مهمانی ازدواج کسی هستید، شادی در زندگی به شما رو می آورد. دیدن جشن ازدواج به همراه رقص تند و آواز، نشانه ناراحتی کسی است که خواب دیده اید که ازدواج می کند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: تعبیر زن گرفتن در خواب بر چهار وجه است:
- بزرگی و مقام،
- افزایش مال،
- آسایش،
- شادی و سرور.
لوک اویتنهاو می گوید: تعبیر ازدواج، رسیدن به اهداف است.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی خواب ببیند ازدواج کرده، شرف و بزرگی پیدا می کند. اگر کسی خواب ببیند که زن خواست، دلیل که شرف و بزرگی اش زایل شود. اگر خواب دید با زنی که مرده است ازدواج کرد، دلیل که از دارایی و مال آن زن، چیزی به او می رسد.
اگر زنی ببیند که با کسی که مرده است، ازدواج کرد و آن مرده در خانه زن با وی همبستر شد، دلیل که از ثروت و مال زن کم شود یا حال وی متغیر شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر زن شوهردار در خواب ببیند که شوهری دیگر دارد و عروسی را ندید، دلیل است بر شرف و عزت و زیادتی مال. اگر ببیند می خواست عروسی کند و عروسی را ندید و محل عروسی را نشناخت، برایش خطر مرگ وجود دارد. اگر کسی دید که زن او شوهر کرد و آن شوهر را به خانه برد، دلیل که مالی بسیار به شوهر او خواهد رسید.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند با دختری دوشیزه ازدواج کرد و دوشیزگی او را گرفت، دلیل که اندر آن سال او را زنی حاصل شود و از پادشاه یا بزرگی خیر و نیکی ببیند. اگر ببیند به حرام دوشیزگیِ دختری را گرفت، دلیل که مالی حرام بدست آورد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
مایا : درود و عرض ادب خانم هراتی عزیز
لطفا این پست نمایش داده نشود.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. اینکه اصلا دوستتان و عشقتان همدیگر را می شناسند یا در یکجا زندگی می کنند یا خیر در تعبیر موثر است که شما ذکر نکرده اید. اگر یکجا هستند، دختر دوستتان نسبت به عشق تان احساس تعهد می کند و از اینکه با او رابطه ای ندارد ناراحت است. اما اگر اصلا محل زندگی شان یکجا نیست، و عشقتان در ایران زندگی می کند، عشق شما منتظر است تا پولی که در مورد کاری سرمایه گذاری کرده است، به سود دهی برسد. یا دختر دوستتان امیدوار است که بتواند با کسی ازدواج کند که از لحاظ فرهنگی او را بیشتر از آلمانیها درک کند. تشکر از همراهیتون.
مایا : عشقم ایران است و دوستم و دخترش آلمان هستند سپاسگزارم بخوبی تعبیر شد .
فریبا هراتی
: استدعا می کنم.
تینا : سلام عرض میکنم خانم هراتی عزیز.مرسی که هستین واقعا:*یکشنبه شب خواب دیدم توی محضر مجللی بودم و عقدم بود با دوست پسر سابقم اعضای خانواده و فامیل هم بودن و منتظر بودیم داماد بیاد و تو این فاصله زوجهای دیگه رو میدیدم که داشتن عقد میکردند تا نوبت ما بشه خلاصه خوشحال و منتظر بعدش انگار میدونستم داماد اول رفته یکی دیگه رو عقد کنه بعدش بیاد منو عقد کنه(تو واقعیت راستش ذهنم خیلی درگیر اینه که با کسی هست یا نه واسه ازدواج)،بعدش اومد و ما انگار عقد کردیم چون اسمم و که با خودکار آبی رنگ تو شناسنامه اش نوشته بود دیدم و از خودم میپرسیدم چطوری من قبول کردم زن دوم بشم یعنی دوتا اسم تو شناسنامه اش بود .انگار دم در محضر بودیم یهو زن اول اومد و شروع کرد به دعوا کردن با من ،منم خونسرد فقط نگاهش میکردم بعدش انگار اونم قانع شد و ما رفتیم تو یه خونه که شب اول زندگیمون رو شروع کنیم ،بعدش دیدم اون وسط خوابیده و ما دوتا دو طرفش :)))))))بعدش شروع کرد به بوسیدن من و بغل کردنم من داشتم میگفتم ای وای الان میبینه (زن اول) و ناراحت میشه بعدش اون میگفت ولش کن مهم نیست و به عشق بازیش ادامه داد:)))))خانم هراتی عزیز نمیدونم واقعا خوابهام تعبیر دارن یا باطل اند چون از لحاظ روحی خیلی بهم ریخته ام.ممنون میشم تعبیرشو بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. شما هنوز ته دلتان او را دوست دارید و خودتان را نسبت به او متعهد می دانید. شما خودتان را با کسانی که ازدواج می کنند مقایسه می کنید و به این فکر می کنید که چرا شما جدا شدید و آنها نه!! و اینکه به این فکر می کنید که آیا فرصتی پیش می آید که شما نظر و احساس خودتان را ابراز کنید و نشان دهید که می توانید تاثیری خردمندانه و ماندنی روی زندگی و هویت او داشته باشید یا خیر. به این فکر می کنید که آیا کسی می توانند مانند شما نسبت به او احساس تعهد کند.. و باقی خوابتان رویابافی و احساسی است که شما در پس زمینه ی ذهنتان نسبت به این مسئله دارید که آیا او کسی دیگری را هم دوست دارد یا نه و اگر بله، شما در مقابل او چقدر شانس دارید. اما عشق بازی او حاکی از جدایی شماست و نباید خوابتان را جدی بگیرید. اگر شب به کسی یا چیزی فکر کنید و بعد بخوابید و خوابش را ببینید، 90 درصد اوقات خوابتان باطل است. تشکر از همراهیتون.
nedaaa : سلام خانم هراتي جان، خواب ديدم كه با پسر عمم ازدواج كردم و خيلي هم خوشحال بودم از ازدواج با پسر عمم و بعدش اومدم خونمون و يهو به خودم اومدم كه اي واي من چرا با محمد پسر عمم ازدواج كردم! و با خودم ميگفتم خدايا الان چ كار كنم و چجوري جواب همه رو بدم و راجب من چي فكر ميكنن دوستانم و همينطور زنش كه ازش جدا شده چه فكري راجب من ميكنه و توي اين فكر بودم كه از پسر عمم جدا بشم طلاق بگيرم زودتر. ( در بيداري پسر عمم از زنش چند ساله جدا شده بود ولي يك ساله مجدد ازدواج كرده ولي توي خواب اين زن دومش رو نداشت و اينگار همون زن اولش بود كه طلاق داده بود و با من ازدواج كرده بود و همه هم خوشحال بودن از ازدواج ما و در خواب من هم ازدواج نكرده بودم و حميد در كار نبود)
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. ازدواج شما با او چند معنی منوط به احساس شما به او و خانواده ی پدرتان می تواند داشته باشد. اول از همه اینکه شما در ته دلتان، صداقت و حسن نیت او را تایید می کنید و احساستان این است که او کار بدی نکرده و همسر اولش را مقصر می دانید و یا اینکه احساستان این است که شخصیت او را تایید می کنید. تعبیر دوم می تواند این باشد که شما از فرهنگ خانواده و نیز رفتار نسل جدید خانواده تان احساس رضایت می کنید و خوشحالید که از این خانواده هستید و این هم می تواند به ازدواج شما در خواب با او ( تایید این فرهنگ) اشاره کند. اما سومین تعبیر این است که شما تا قبل از حضور حمید خان در زندگی تان، به فرهنگ خانواده تان و رفتار نسل جدید این خانواده افتخار می کردید و الان با آمدن همسرتان، احساس می کنید که دیگر نمی توانید مانند سابق این رفتار خانواده تان را تصدیق کنید. ( یعنی از فرهنگ و عمه و پسر عمه - همگی بدتان می آید). تشکر از همراهیتون.
masuumee : سلام.وقتتون بخیر.من دیروز پنجشنبه برای لحظاتی خوابم برد و همون لحظه خواب دیدم که مراسم قل گیران من هست تو خونمون و مهمونا دارن میان خونمون،و خالمو واضح دیدم که با چادر مهمونی به دستش اومد و بهم لبخند میزد.میدونستم مراسم قل گیرانمه با پسری که دوسش دارم.داماد اون بود ولی خب تو اون خواب کوتاهم داماد و ندیدم تو خواب.برام سوال بود گفتم ازتون بپرسم دیدن خواب ب این کوتاهی در حد این تصویر و بدون فکر به چه معناس؟چون ما قرار بود ازدواج کنیم ولی الان کات هست رابطمون.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما به ازدواج فکر می کنید و می خواهید تعهدی پایدار در زندگی تان داشته باشید و از شما حمایت شود و هنوز از ارتباط با کسی که دوستش دارید، ناامید نیستید کما اینکه او هم به شما فکر می کند. خاله ی شما امیدوار است که شما شوهر خوبی داشته باشید و دعای خیر او پشت سر شماست. خوابتان به این معنی است که یا کسی که دوستش دارید به شما برمی گردد و یا اینکه به هر جهت شما ازدواجی موفق خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.
Maede : سلام خانم هراتی من دهه اول ذیحجه بود که خواب دیدم خانه خودمان بودیم ومراسم عقدم بود وپدر ومادر خودم ومادر ویکخانم از اقوام فرد مورد علاقه ام هم بودند وقرار بود پدرم صیغه عقد ما رو جاری کنند ومی دونستم که داماد نمی اید وتوی ذهنم می گفتم چه جالب من قرار فلان زمان توی فلان جا این اقارو ببینم دیگه اونجا بهم محرمیم پدرم کتاب دعایی دستش بود وداشت دعا می خوند مادرم گفت پس صیغه عقد روبخوان پدرم گفت بعداز اینکه دعاخوندنم تمام شد،توی این فاصله مادر اون اقا که( چادر سفیدی سرش بود وپارچه اون چادر پارچه ای هست که من در حال حاضر در واقعیت دارمش وگیپور هست واصلا برای چادر نیست ولی سر ایشون بودوزیرش رو یه وارچه ساتن داده بودن)داشت تعریف می کرد که خواب دیده که پسرش اون هارو از یک کازینو به این جا منظورش خانه ما بود اورده وبعد هم اون یکی خانم که یه هدبند سبز سرش بود چادر سفیدی سرش گفت اره منم چندشب پیش خواب دیدم که جهزیه داماد رو جمع کردم وریختم داخل یک پارچه سبز مادرم هم به من گفت که تا پدرم مشغول زیارت خوندن هست برم چلو کباب هایی رو که به رستورانی سفارش داده بودیم بگیرم وبیارم ومن با همون چادر سفید که سرم بود رفتم که اینکار رو انجام بدم البته این مراسم بیشتر شبیه یک مهمونی خانوادگی بود ونه موسیقی یا چیز دیگه ای نبود
فریبا هراتی
: سلام. کسی که دوستش دارید به خواستگاری شما می آید. پدر شما می خواهد روی او تحقیق کند و بعد اجازه دهد که شما دونفر به هم متعهد شوید. این شخص شما را خیلی دوست دارد. مادر او، با شما صداقت دارد و شما به راحتی می توانید افکار او را حدس بزنید و بدجنس نیست. او مهربان است. کسی که دوستش دارید، به مادرش گفته که گول دیگران را نخورد و ریسک نکند. زندگی مثل قماری است که اگر ببازند، همیشه متضرر خواهند شد و او نمی خواهد که مادرش بازنده باشد، برای همین از مادرش می خواهد به خواستگاری شما بیاید چون روی خوب بودن شما برای ازدواج با خودش، مطمئن است. خانم دومی که مشاهده کرده اید، موقعیت مالی این خانواده است و به این اشاره می کند که آنها هم به اندازه ی کافی متمول هستند که این آقا بتواند زندگی خوب و پاک و سرشار از آرامشی را برایتان بسازد. شما هم با سخاوتمندی از ایشان حمایت خواهید کرد و روابط تان را با آنها قوی می کنید. انشالله مبارک است. تشکر از همراهیتون.
م ح : با سلام و خسته نباشید
خواب دیدم نزدیک ۴.۳۰ صبح امروز که دارم ازدواج میکنم ولی کت شلوار نداشتم فقط چند تا هم فامیلای سمت پدری هم هستن و خواهر بزرگترم. عمه هم رفت دو تا کت شلوار آورد خیلی شلخته گرفته بود دستش برای همسرش بود و خیلی هم کوچکتر از من هیکلشون تو واقعیت. من گفتم نمیشه اندازاه م. یکی از کت شلوار که خطی خطی بود به نظرم اومد که اندازه م هست را گرفتم پوشیدم توش خیلی راحت بودم و کمی هم گشاده بود. بعد کت در آوردم عمه هم گفت چرا نمیمیری
از خواب بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید متعهد باشید ولی شرایط ازدواجتان هنوز مهیا نیست و فکر می کنید که نمی توانید آنطور که دوست دارید حامی کسی باشید و از لحاظ مالی شاید احساس ضعف می کنید. عمه ی شما ( یا فرهنگ خانوادگی شما) می خواهد که شما زودتر ازدواج کنید و می گویند که از شما حمایت می کنند. شما به این مسئله باور ندارید. از کت و شلوار گفتید ولی نه رنگش را نوشته اید و نه اینکه راه راه عموی بود یا افقی. شما شجاع و جسور هستید و نظراتتان را خیلی صریح بیان می کنید ( اگر راه راه افقی بوده) و یا اینکه دوست دارید همیشه مخالف نظرات دیگران حرف بزنید و بنای ناسازگاری می گذارید تا ساز خودتان را بنوازید!! ( راه راه عمودی). شما فکر می کنید آنقدر از نظر مالی ضعیف هستید که از شوهر عمه تان هم که از شما لاغرتر است، توانایی زن داری تان کمتر است. ( خودتان را دست کم می گیرید و اعتماد به نفستان کم است ). این طرز فکر شما همه را عصبانی می کند و می خواهند که خودتان را عوض کنید و شخصیت تازه ای به خودتان بگیرید. تشکر از همراهیتون.
م ح : سلام کت مشکی رنگ بود با خطا های عمودی
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. نسبت به ازدواج بدبین هستید و دوست دارید همیشه مخالف نظرات دیگران حرف بزنید و بنای ناسازگاری می گذارید تا ساز خودتان را بنوازید!!
م ح : ممنون
واقعیت این که من چندان معیارهای خانواده
سمت پدریم قبول ندارم البته میدونم شما دارید تعبیر خواب انجام میدید و نظرات شخصی شما نیست. برعکس چند نفر مد نظرم هست ولی کمی سرم از نظر کاری شلوغه که دارم کارهام مدیریت می کنم که خلوت تر بشه. سمت مادرم ازدواج های بهتری داشتن ولی مشکلاتی هم داشتن البته که طبیعی هست.خانواده پدریم به زن داری فکر میکنند .من به داشتن همسر
خیلی ممنون
فریبا هراتی
: سلام. بنده با توجه به اطلاعاتی که از خوابتان دریافت می کنم تعبیرتان را انجام می دهم و شناختی روی فرهنگ و افکار شما ندارم. اگر اطلاعات کافی در اختیار بنده قرار نگیرد، شانس اشتباه در تعبیر وجود خواهد داشت و بنده هیچ قضاوت شخصی روی شما نمی توانم داشته باشم. امیدوارم که به خواسته های خوبتان برسید. تشکر.
م ح : ممنون
نفیسه : سلام من مجردم و ازدواج نکردم و یه خواهر کوچیکتر از خوذم دیدم خواب دیدم قراره با یه نفر ازدواج کنه،یه مردی که کچل بود و عینکی و خیلی سن بالاتر از خواهرم،خواهرم پریشون و ناراحت بود و میگفت این اونی نیست که من میخواستم اما من با اینکه خودم ازدواج نکردم خوشحال بودم و با مرده حرف میزدم و ارتباط داشتم.
مراسم انگار خونه مامان بزرگم بود که خونشون دو طبقس من طبقه پایین بودم و داشتم به داییم که طبقه بالا وایساده بود نگاه میکردم،داییم اینه دستش بود.و کلا دورش شلوغ بود.
همینطور همون مردی که قرار بود با خواهرم ازدواح کنه،پسر خالمو پیش خودش نگه داشته بود،و بعد رهاش کرد بیاد پیش خالم
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شما به انجام کاری متعهد خواهد شد که فکرش باز می شود، آگاهی و خردش بیشتر می شود و مجرب تر و آگاهانه تر رفتار خواهد کرد. خواهرتان خردمندانه تر فکر خواهد کرد و درکش از شما بالاتر خواهد رفت. اما پسر خاله ی شما که مدتی خردمندانه و عاقلانه رفتار می کرد، سنت گرا و عامیانه رفتار خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
نفیسه : این چند نکته رو یادم رفت بگم،من در خواب خوشحال بودم و میگفتم خوبه سر پنجاه میلیون خودم موندم،پسر خاله نوزاد هست،و وقتی اومده بود سر و روی نا مرتبی داشت
نفیسه : و اون اقا کاملا کچل نبودن،موهای وسط سرشون ریخته بود فقط
فریبا هراتی
: شما به هیچ وجه متضرر نخواهید شد و لذتی که از زندگی تان می برید برایتان باقی خواهد ماند. در صورتی که پسرخاله نوزاد است، او در خواب سمبلی از پروژه ایست که خواهرتان در کارش در ابتدا قبول می کند ولی اگر این پروژه را به کسی دیگر واگذار کنند، با شکست مواجه خواهد شد. کچل نبودن آقا اشاره به این دارد که خواهرتان به مسائل زیادی باید فکر کند ولی در مرکزیت و اصل موضوع خیالش راحت است که جایگاه قوی و خوبی را بدست می آورد.
Negar : سلام خانم هراتی عزیز.من دیروز تمدید عضویت کردم ولی به دلیل قانون سایت نتونستم پیام بدم.لطفا تعبیر خوابم رو ارسال کنید.تشکر از سایت خوبتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر.
Negar : سلام.خواب خواهرم.عشق اولم (محسن) در حال حاضر متاهل است و فرزند دارد. خودم بنا به دلایلی سالها پیش جواب رد دادم و ترکش کردم. در خواب دیدم انگار بعد سالها برگشته بود گفت زنم را طلاق میدهم و با تو ازدواج میکنم و من هم رضایت داشتم!در خانه ایی بودیم که دونبشه بود و مجزا انگار دو خانه در یک خانه ادغام شود و درب منزل سریدار جدا بود ولی به خانه با پله راه داشت و به هم متصل بودن انگار سرایدار در خانه دوم در زیر زمین بود. متاهل بودو دوپسرجوان داشت با محسن رفتم پیششون ک بسنی زعفرانی بخوریم .یکبار حس میکردم خانه متعلق به ماست و سریدار نداریم! یکبار حس میکردم خانه متعلق به محسن است و سریدار دارد! سریدار برای محسن بود! میخواستم همراه محسن یکجای اداری( برای ازدواج) برویم دقیق نمیدانم برای چ کاری ، ولی پدرم راضی به وصلت بود. در خانه چیزی جا گذاشته بودیم محسن رفت بیاره خیلی انتظار کشیدم برنگشت. فرزندان محسن را دم درب دیدم. رفتم داخل خانه از پله ها رفتم بالا دیدم محسن در اتاق خوابیده است و زن و مادرش نیز در سالن نشسته اند. محسن را صدا زدم با خواب آلودگی گفت زنم راضی نمیشه طلاق بگیرد من حس کردم ازدواج منتفی است و زنش هم شنید. من ناراحت شدم صورتم را در آبسرد کنی در خیابان شستم و آب خوردم، سرم را بلند کردم یکهو شوهر دشمنم شراره را دیدم. لباس بلند گشاد سفید که کهنه و کثیف (لکه دار)پوشیده بود. (مانند دیوانگان) و چهره بسیار سیاه و کریه داشت. به حالت استهزاء و از اینکه من غمگینم میخندید! خیلی ناراحت شدم میخواستم روش سطل آب یخ بریزم جا خالی داد. یک مردی به من گفت ولش کن این خودش کفن پوش است! من به مرد گفتم این هرچه سرش بیاید اینقدر به من ظلم کرده که هر بلایی سرش بیاید باز خوشحال است. تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. بعد از مدتها محسن به شما فکر کرده و به تمام جوانب زندگی اش از جهتی و شما از جهت دیگر، فکر می کند. خانم او مراقب است که امنیت داشته باشد، کسی به زندگی او وارد نشود و امنیت او را مختل نکند. شما از اینکه او به شما در شرایط حاضر فکر کرده، احساس بدی ندارید. محسن به خانمش فکر می کند ولی برای او اهمیت زیادی قائل نیست. شاید شما فکر کنید که خردمندانه است اگر با او می توانستید در زمینه ی خاصی تعامل داشته باشید ولی او به خاطر فرزندانش می خواهد که زندگی اش را حفظ کند. شما سعی می کنید که نگرانیهای گذشته را پاک کنید و شروعی تازه داشته باشید. شوهر دشمنتان سعی می کند که سرتاپا با کرامت و پاک و آرام به نظر برسد ولی او خطاکار و ناراحتی است و ذات بدی دارد. او از همه فاصله گرفته و شاید احساس می کند که بهتر است از خانمش هم جدا شود. تشکر از همراهیتون.
ha : سلام. من مدتی است به شخصی علاقمندم.
دیشب خواب دیدم در تدارک مراسم عقد با او هستم و خیلی خوشحال بودم.
اما مشکلاتی پیش آمد. اول عموهایم تازه میخواستند راجع به او و خانواده اش تحقیق کنند. بعد یک دختر از اقوام نزدیک من(که در واقعیت همچین کسی را نداریم ) گم شد. در یک محیط بزرگ مثل کارخانه دنبال او بودیم. در بدو ورود نگهبانان به ما اجازه ورود دادند که ما تعجب کردیم که چرا قبلا اجازه نمیدادند و حتما نقشه ای دارند و ما وارد کارخانه نشدیم و اطرافش را گشتیم. پس از جستجوی بسیار او را دیدیم که با یک ساک لباس از یک مسجد همان اطراف بیرون میآید. او را بغل کرده و گریه کردم(مثل اینکه خواهرزاده ام بود. با اینکه در واقعیت من اصلا خواهر ندارم). بعد من که از وقت ارایشگاه و خرید لباسمگذشته بود گفتم از همان دختری که در مسجد بود لباس میگیرم و ارایش هم او برایمبکند. در گیر و دار انتخاب لباس بودم که از خواب بیدار شدم. این را هم بگویم در تمام طول مدت خواب من از این عقد بی نهایت خوشحال بودم که بالاخره به وصال یار میرسم. و اینکه در طول مدتی که به دنبال دختر میگشتیم من به اطرافیانم میگفتم وقت ارایشگاه و اتلیه ام گذشت. کدام عروسی را دیدید که به آرایشگاه نرود و ...
فریبا هراتی
: سلام خواب شما از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. نظر به اینکه بعد از گذشت 3 روز شما حق خواب کامل برای تعبیر خوابتان را پرداخت نکرده اید، مبلغ کسر شده از شما به شما عودت داده می شود و این خوابتان تعبیر نخواهد شد. تشکر.