تعبیر خواب ازدواج
اگر دختر دم بختی خواب ببیند که او را آرایش می کنند و شب عروسی اوست، به زودی خواستگاری مناسب برای وی خواهد آمد. اما اگر در حال آرایش چهره خود را در آینه دید، خوشایند نیست و ازدواج با مرد دلخواهش، به طول می انجامد. اگر دختری خواب ببیند عروس شده است اما هیچ احساس خوشحالی نمی کند، در مسائل عاطفی شکست خواهد خورد.
اگر دختری ببیند با پیرمردی ازدواج می کند، با مشکلات روبرو خواهد شد. اگر مرد مجردی در خواب دید که قصد ازدواج دارد، به خواستگاری می رود و اگر در حال گفتگو با خانواده عروس بود، ازدواج وی با دختر دلخواهش به زودی سر انجام می پذیرد. اگر ببینید در مهمانی ازدواج کسی هستید، شادی در زندگی به شما رو می آورد. دیدن جشن ازدواج به همراه رقص تند و آواز، نشانه ناراحتی کسی است که خواب دیده اید که ازدواج می کند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: تعبیر زن گرفتن در خواب بر چهار وجه است:
- بزرگی و مقام،
- افزایش مال،
- آسایش،
- شادی و سرور.
لوک اویتنهاو می گوید: تعبیر ازدواج، رسیدن به اهداف است.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی خواب ببیند ازدواج کرده، شرف و بزرگی پیدا می کند. اگر کسی خواب ببیند که زن خواست، دلیل که شرف و بزرگی اش زایل شود. اگر خواب دید با زنی که مرده است ازدواج کرد، دلیل که از دارایی و مال آن زن، چیزی به او می رسد.
اگر زنی ببیند که با کسی که مرده است، ازدواج کرد و آن مرده در خانه زن با وی همبستر شد، دلیل که از ثروت و مال زن کم شود یا حال وی متغیر شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر زن شوهردار در خواب ببیند که شوهری دیگر دارد و عروسی را ندید، دلیل است بر شرف و عزت و زیادتی مال. اگر ببیند می خواست عروسی کند و عروسی را ندید و محل عروسی را نشناخت، برایش خطر مرگ وجود دارد. اگر کسی دید که زن او شوهر کرد و آن شوهر را به خانه برد، دلیل که مالی بسیار به شوهر او خواهد رسید.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند با دختری دوشیزه ازدواج کرد و دوشیزگی او را گرفت، دلیل که اندر آن سال او را زنی حاصل شود و از پادشاه یا بزرگی خیر و نیکی ببیند. اگر ببیند به حرام دوشیزگیِ دختری را گرفت، دلیل که مالی حرام بدست آورد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Elnaz : سلام خانم هراتی خسته نباشید ، مادر من چند روز پیش خواب دیده خودشم خواب رو روز دیده میگفت خواب دیده خونمون یه پسر با خانوادش اومده بودن پسره قدش نسبت کوتاه بود اما میگفتن پسر خیلی خوبه ریش داشت و خوشگل بود مادر بهم تو خواب میگفت پسره درسته قدش نسبت کوتاهه ولی از نظر قیافه خوشگله بعدش مادرم میگفت پسر لباسهاشو روی هم پوشیده بود لباساشو درمیاورد مادرم بهش گفته چقدر لباس پوشیدی که در میاریش بعدش پسره خیلی خجالتی بود تو خونه نموند زود بعد عقد رفتش بیرون، ممنون که تعبیر میکنید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کار یا پروژه ای به شما واگذار می شود که شاید خیلی طولانی مدت نباشد و شما مجبور خواهید شد که چند کار را همزمان انجام دهید و یا در مناسبت های مختلف، رفتارهای مختلفی از خودتان بروز خواهید داد. اما از اینکه این کار را قبول کنید خوشحال خواهید شد. تعبیر دوم این است که گشایش کار پیدا می کنید و هر چند که در مدت زمان طولانی اوضاع مساعد و عالی باقی نمی ماند ولی از این تحول مثبت احساس خوشی خواهید داشت و شرایط یا رفتارهای متفاوتی را به واسطه ی این مدت زمان مثبت، شاهد خواهید بود. تشکر از همراهیتون.
الی : سلام خانم عزیز،روزتون بخیر من دیشب که مصادف با پانزدهم ماه قمری نزدیکای ساعت شش و خورده ای خواب دیدم که پسری که بهش علاقه داشتم بهم بقیه میگن که چهارتا همسر گرفته و یکجورایی خودم هم توی مراسم بودم الان ایشون چندماهیی با یکی دیگه عقدکردن همچنین کلا قبل عقدشون که اصلا توی این فکرا نبودم خواب دیدم که انگاری چهارشنبه سوری هست و دورو ور آتش روشنه و ایشون از مغازشون میان بیرون و طلاق نامشونو میدن دستم و میگن که من یکبار ازدواج کردم وجداشدم وبمن پیشنهاد ازدواج میدن همراه با یک عطرخوشبو ممنون میشم بگین دلیل این خواب ها چیه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او به ثروت رسیده و شرایط مالی خوبی بدست آورده است. خوابی که قبل عقدشان دیده اید به خاطر اینکه تاریخ خواب یادتان نیست نمی تواند خیلی دقیق تعبیر شود ولی اگر خواب درست باشد تعبیر این است که او از همسرش زیاد راضی نخواهد بود و از شما تعریف مثبت می کند و شما را در خاطرش بخوبی یاد می کند. اما یاد آوری می کنم که شما در هر کامنت فقط مجاز به ثبت یک خواب هستید و نه اینکه همه ی خوابهای مربوط به این موضوع را بخواهید یکجا بنویسید. الان شما دو خواب نوشته اید ولی فقط یک حق خواب باقی داشتید. اینکار خدای نکرده شما را مدیون سایت و کارمندان آن می کند. تشکر از همراهیتون
الی : بله اتفاقا بنده هزینه هردوخواب رو واریز کردم فقط خواستم این دو کنار هم باشند تا ربطشونو بهم بدونم
فریبا هراتی
: خیر شما فقط یک حق خواب دیروز باقی داشتید که من همان یک خواب را از شما کسر کردم. شما یک 2 حق خواب قبلا خریده بودید که یکی را 11 خرداد مصرف کردید و دومی را دیروز. اما چون دیروز 2 خواب همزمان بود، یک خواب سومتان را امروز از حق خوابی که خریده اید کسر می کنم. تشکر.
Fateme : سلام.متاهل هستم.خواب دیدم وارد یه جایی شبیه پذیرایی بزرگ شدم و یه جایگاه خاص و نسبتا بزرگ برام تدارک دیده شده بود و قرار بود که ازدواج کنم. در این جایگاه موهامو دیدم که خیلی زیبا مدل موهای عروس با تور سفید درست شده بود و کنار این جايگاه یک سماور بود و کنار سماور یک سینی با تعداد زیادی لیوان چای تازه دم و عمه ام هم کنار سینی نشسته بود .بعد منو بردن یه اتاق پشت این جايگاه که منتظر داماد باشم تا اونم بیاد .وقتی داماد اومد من نگاهش کردم و ازش خوشم اومد.بعد پدر شوهر واقعی خودم رو دیدم که اومد به دیدنم و خوشحال بود.بعد یهو یاد همسر واقعی خودم افتادم و با خودم گفتم نکنه اون از ازدواجم با مرد دیگه ای ناراحت بشه.بلافاصله در یک صحنه دیدم که خبر ازدواج منو به همسرم دادن و اون به شدت ناراحت شد.بعدیهو دوباره خودم رو در همون فضای قبلی دیدم که منتظر بودم که منو ببرن در جايگاه وازدواج کنم ولی یهو اون آقایی که قرار بود با هم ازدواج کنیم به شدت هراسان شد و فرار کرد. بعد عکس خودم( شاید هم فیلم بود یا شایدم خودم بودم) رو دیدم که خیلی بزرگ بود و بالای اون جايگاه بودم و آرایش موها وصورتم مثل عروس بود . بعد من انگار ۲ تا بودم . یه رنگ سفید برداشتم و روی گردن خودمو که خیلی بزرگ روی دیوار بودم با رنگ سفید نقاشی کردم و روی گردنم طرحهایی شبيه گردنبندهای کوتاه کشیدم ویه مقداراز لباس سفیدهم برای خودم کشیدم که خیلی قشنگترشدم .اون طرح اونقدربزرگ بودکه از قسمت سینه به بالا در اون‌فضا تا سقف جا شده بود و منم فقط تونستم لباس سفید رو از قسمت سینه تا گردن روش بکشم .بعد از اونجا رفتم بیرون ویه عده ازاقوام وآشنایان رودیدم که ازدحام کرده بودن وچیزی شبیه آبخوری سیار اونجا بود که اکثرا داشتن ازش آب میخوردن.خواهرشوهرم هم اونجا بود و بهم گفت که گلهای خونتون همه خشک شده بود و من رفتم بهشون آب دادم. منم بهش گفتم که من تازه همشو آب داده بودم چطور خشک شده بود؟!
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به انجام کاری متعهد بشوید که مقام و امتیاز و برتری بیشتری داشته باشید. یا می خواهید فعالیت جدیدی را شروع کنید که به آن علاقمند هستید. شما برای این کار و فعالیت برنامه ریزی کرده اید و افکارتان را متمرکز کرده اید تا بتوانید ارتباطات قویتر و دوستانه تری با دیگران ایجاد کنید، سخاوتمندانه و دوستانه تر با دیگران تعامل کنید و ایشان را کمک کنید و اندیشه های ناب تان را با دیگران به اشتراک بگذارید. شما سعی می کنید که خردمندانه فکر کنید و نظراتتان را با همسرتان در میان می گذارید تا از او تایید و موافقت برای عملی کردن نقشه تان را بگیرید ولی همسرتان با این کار و فعالیت شما مخالفت می کند. شما از اینکار منصرف می شوید ولی به شدت هم ناراحت می شوید و احساس دلسوزی به حال خودتان پیدا می کنید که نمی توانید مطابق با میل خودتان کاری را انجام دهید. شما دو دل و مردد می شوید که باید چکار کنید ولی سعی می کنید که ظاهری ناراحت و افسرده به خودتان بگیرید و در حالی که وانمود می کنید که از همسرتان تبعیت می کنید و به او متعهد هستید، ته دلتان می دانید که خلاف این را آرزو کرده اید. دوستان و خانواده تان امیدوار هستند که شما بعد از مدتی دوباره آرامشتان را بدست بیاورید. خواهر شوهرتان نمی خواهد که شما با همسرتان خشک و بی تفاوت رفتار کنید چون اینکار زندگی تان را خراب می کند و این واقعا به شدت به ضرر شماست!! شما فکر می کنید که به اندازه ی کافی به همسرتان محبت می کنید ولی اینطور نیست. خواهر شوهرتان تلاش می کند که آرامش به زندگی تان برگردد. تشکر از همراهیتون.
Foroozan : با سلام و احترام، دیشب خواب دیدم
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما نسبت به کسی که دوستش دارید احساس تعهد می کنید و او نیز به شما متعهد است. شما افکارتان را با او به صورتی صریح و رک مطرح می کنید و هر چند که هنوز رفاه و آرامش شما انطور که انتظارش را دارید، فراهم نشده است. ولی سعی می کنید که همدیگر را بهتر درک کنید. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام خانم هراتی عزیز، من قبلا از دواج ناموفق داشتم. بعد از جدایی بیش از بیست بار خواب دیدم که ازدواج کردم و تو خواب میگم وای خدا چرا ازدواج کردم حالا چطور عقد رو باطل کنم؟ چطور این ثبت ازدواج رو حذف کنم تو دفتر خانه و شناسنامه به شدت پشیمان و ناراحتم تو خواب و بعد بیدار میشم. دیشب هم خواب دیدم که با آقایی عقد کردم و اصلا اونو دوست نداشتم. بعد با خودم گفتم خاک تو سرم چرا با این ازدواج کردم؟ من که یکی دیگه رو دوست داشتم. تو واقعیت یکی دیگه رو دوست دارم، از زمان دبیرستان دوستش داشتم اما قسمت نشده الانم هر دو مطلقه ایم. خلاصه تو خواب بسیار پریشان و ناراحت که حالا چطور این عقد رو پاک کنم اثری ازش نباشه. ازدواج قبلیم هم بدون علاقه بود. دیگه خسته شدم از دیدن این رویای عذاب آور تکراری. آیا به ترسهای خودم ربط داره یا ممکنه مجدد ازدواج کنم؟
فریبا هراتی
: سلام. شما از اینکه خاطرات تلخ قدیمی برایتان تکرار شوند، وادار به انجام کاری شوید که دوست ندارید، یا وادار به ازدواج با کسی شوید که دوستش ندارید، بشدت بدتان می آید و تاثیر منفی خاطرات قدیمی روی شما، می خواهد به شما بارها و بارها نهیب بزند که هرگز اشتباه گذشته تان را تکرار نکنید. بی تفاوت بودن به کسی قبل از ازدواج، بدترین شروع برای یک زندگیست! کورکورانه و از روی عشق بدون شناخت هم با کسی ازدواج کردن، به همان اندازه ی بی تفاوتی نسبت به کسی، می تواند مخرب باشد. اینبار آگاهانه و با شناخت از کسی که چقدر با شما هماهنگ است ازدواج کنید، در غیر اینصورت اصلا ازدواج نکنید. تشکر از همراهیتون.
kavir : سلام امروز مابین ساعت 4 تا 9 صبح خواب دیدم با پسر عمرم که سابقا دوسش داشتم ازدواج کردم.اومد دم در و خیلی با ذوق و شوق منتظر من بود که باهاش برم.توی رفتارش و چشماش عشق بود.انگار سال ها عاشقم بوده باشه.من مانتو پوشیدم و سه تا انگشتر بزرگ دستم کردم.تو آینه نگاه کردم.اومد با کلی ذوق بغلم کرد و محکم فشارم میداد به خودش.رفتم سوار ماشینش شدم دیدم بچه های فامیلش تو ماشینش نشستن.من صندلی عقب پشت سرش نشستم.از توی آینه همش بهم نگاه می کرد و می گفت راحتی عزیزم؟می خواستیم بریم خونه ی عمم.من توی خواب می دونستم که خوابه.این یک رویاست ولی نمی تونستم باهاش مقابله کنم.بهش گفتم این یک رویاست ولی حسش بهم اونقدر عمیق بود که حسش میکردم و انگار توی بیداری هستیم.ما سالیانه ساله در واقعیت با هم قطع رابطه ایم و ارتباط فامیلی هم نداریم.این خواب زائیده ذهن خودمه؟ممنون
فریبا هراتی
: سلام. خیر خوابتان زاییده ی ذهن شما نیست. بلکه هر بار که او به شما فکر می کند، شما احساس او را به صورت تله پاتی دریافت می کنید و ذهن شما به نحوی خودش را متعهد به این افکار کرده است و پذیرای این هستید که خبر یا احساس او را دریافت کیند. اما در واقعیت، او شما را پشت سر گذاشته و زندگی خودش را می کند و شما فقط متاثر از حرکت و اعمال او در بخشی از زندگی اش نشسته اید و نقشی در زندگی او یا کنترل زندگی او ندارید. تشکر از همراهیتون.
زیبا ماهری : سلام خواب عجیب و البته باحس خوب دیدم که شوهرم (در واقعیت) یه اقای بسیار خاص و تحسین برانگیزی رو با خودش اورد داخل در یک فضای پر از ارامش.من چهرشو ندیدم ولی انگار یک فرد مجلل و خاصی بود بعد رفتن داشتن باهم حرف میزدن
بعد یهو اومد به من گفت یه پوششی بپوش و برو انگار که من فهمیدم که میخاد مارو باهم اشنا کنه انگار شوهرم تو خواب مثل بابام بود که میخاد دختر دم بختشو شوهر بده و این قدر این پسر خوب بوده که میخاسته منو با اون اشنا کنه بعد من فکر کنم یه مقنعه چونه دار میخاستم سرم کنم بعد شوهرم ناامید شد و گفت نه این نه و من ازین اتفاق که میخواست بیفته یعنی ازدواجم با این مرد خیلی خوشحال و مسرور بودم.و همه کاملا طبیعی بود طوری که وقتی بیدار شدم اصلا یه لحظه تعجب کردم که تو واقعیت شوهرمه ههههه این قدر طبیعی بود تو خواب بابا بودنش و شوهر بودن اون اقا
فریبا هراتی
: سلام. شما گشایش کار پیدا می کنید و زندگی تان بر وفق مرادتان به پیش خواهد رفت. کاری به شما پیشنهاد می شود که همسرتان تمایل دارد آن را بپذیرید و یا اینکه باردار خواهید شد و در اینصورت شانس اینکه فرزندتان دختر شود زیاد است. تشکر از همراهیتون.
کیمیا : سلام، خواب دیدم دوست پسرم زنگ زده و میگه میخواد ازدواج کنه، منم بشدت ناراحت شدم و گفتم من همه چیزمو بهت میگم بعد تو ازدواج میکنی و الان بهم میگی؟ گفت چیکار کنم خواهرهام پیدا کردن و خواستگاری رفتیم و دختره هم خوشش اومده، الان نمیتونم کنسل کنم و سرم داد زد که به تو چه؟ مگه من واسه ازدواجم باید از تو اجازه بگیرم؟ منم گفتم از ازدواجت ناراحت نیستم، از این ناراحتم که خواستگاری هم رفتی و قرار مدار هم گذاشتی ولی الان بهم میگی و مخفی کاری کردی و خیلی نامردی،
همه صحبتهای مارو دو تا داداشهای کوچکترم میشنیدن ولی هیچ واکنشی نشون نمیدادن، ممنون ارتعبیرهاتون
فریبا هراتی
: سلام. شما نگران این هستید که در واقعیت او بخواهد سرتان را کلاه بگذارد و نسبت به او اعتماد کامل ندارید. دارید خودتان را آماده می کنید و عزمتان را جزم کرده اید که منتظر هر چیزی در رابطه با او باشید حتی ازدواجش!اما تعبیر دومی هم هست و آن این است که دوست پسرتان به ثروت می ر سد و شما از اینکه او برای رسیدن به رفاه بیشتر، کار را بر شما اولویت می دهد، ناراحت هستید و همزمان به او شک دارید که مبادا به شما خیانت کند. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام
مجردم.با نامزدم قرارازدواج دارم.خواب دیدم،روحانی ناشناسی خواستگارم بود و پی اینه که قبول کنم.شغلشو دوس‌نداشتم ولی بخاطرخانوادم قبول کردم.توکوچه بودیم همش دنبالم بود،منتظر بود برم سمتش.منم اول بخاطر خجالت وحیا ازش دوری میکردم و روسریمو درنیاوردم،نماز و دعامو خوندم از دور منتظرم بود.بعد رفتم پیشش تو خونش(که نزدیک خونه نامزدم بود).خانوادم وقتی دیدن پیششم از پیشم رفتن که راحت باشیم.منو خوابوند کنارش بغلم کرد‌و لب گرفت،منم لبشو آروم خوردم،تحسینم کرد میگفت افرین داری یادمیگیری منم خودمو جوری نشون دادم که انگار باراولمه بعد ازذهنم گذشت که نکنه بفهمه باکره نیستم.ولی همش ازاین ناراحت بودم که چجوری به نامزدم بگم که ازدواج‌کردم‌و هی دلم براش تنگ میشد ولی از اینکه متعهد شدم راضی بودم. بعد دیدم که جز روحانیت شغلهای پردرآمد دیگه هم داره‌و راضی شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما به انجام کاری متعهد می شوید که خانواده تان معتقدند قبول آن به نفع شماست و شما برای اینکه از محدودیت ها دور باشید این کار را می پذیرید و یا ارتقای مقام پیدا می کنید. خانواده ی شما از اینکه شما بخوبی می توانید از خودتان حمایت کنید خوشحال خواهند شد و دلشان شور شما را نمی زند. شما سعی می کنید که در کارتان روابط خوبی با دیگران ایجاد کنید و مهربان و خردمند باشید. تجارب تان را به رخ دیگران نمی کشید و متواضعانه و درست رفتار می کنید. کم کم زمینه ی رشد بیشتری در کارتان برایتان فراهم می شود ولی در کنار اینها، به این فکر می کنید که آیا نامزدتان از اینکه به اندازه ی کافی و مانند قبل نمی توانید برایش وقت بگذارید؛ راضیست یا خیر. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام. خواب دیدم . لطفا برای عموم نمایش داده نشه. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. احتمالا همسر شما رفتار بدی از خودش نشان می دهد که خودش را از چشم خانواده تان می اندازد. پدر شما می خواهد که شما شروعی تازه با هم داشته باشید و در باره ی زندگی تان با وضوح و روشنی صحبت کنید. همسرتان اما زمانی که دلش بگیرد و احساس کند که هیچ راهی ندارد و با موانع بزرگی در زندگی مواجه شود، آنوقت می فهمد که شما برای او تک هستید و شما هستید که به او آرامش می بخشید و تاثیر مثبتی روی ذهن و جسم او می گذارید. همسرتان بعد از یک دعوا، به شما بر می گردد و شما احساس تعهد بیشتری نسبت به هم خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.