تعبیر خواب ازدواج
اگر دختر دم بختی خواب ببیند که او را آرایش می کنند و شب عروسی اوست، به زودی خواستگاری مناسب برای وی خواهد آمد. اما اگر در حال آرایش چهره خود را در آینه دید، خوشایند نیست و ازدواج با مرد دلخواهش، به طول می انجامد. اگر دختری خواب ببیند عروس شده است اما هیچ احساس خوشحالی نمی کند، در مسائل عاطفی شکست خواهد خورد.
اگر دختری ببیند با پیرمردی ازدواج می کند، با مشکلات روبرو خواهد شد. اگر مرد مجردی در خواب دید که قصد ازدواج دارد، به خواستگاری می رود و اگر در حال گفتگو با خانواده عروس بود، ازدواج وی با دختر دلخواهش به زودی سر انجام می پذیرد. اگر ببینید در مهمانی ازدواج کسی هستید، شادی در زندگی به شما رو می آورد. دیدن جشن ازدواج به همراه رقص تند و آواز، نشانه ناراحتی کسی است که خواب دیده اید که ازدواج می کند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: تعبیر زن گرفتن در خواب بر چهار وجه است:
- بزرگی و مقام،
- افزایش مال،
- آسایش،
- شادی و سرور.
لوک اویتنهاو می گوید: تعبیر ازدواج، رسیدن به اهداف است.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی خواب ببیند ازدواج کرده، شرف و بزرگی پیدا می کند. اگر کسی خواب ببیند که زن خواست، دلیل که شرف و بزرگی اش زایل شود. اگر خواب دید با زنی که مرده است ازدواج کرد، دلیل که از دارایی و مال آن زن، چیزی به او می رسد.
اگر زنی ببیند که با کسی که مرده است، ازدواج کرد و آن مرده در خانه زن با وی همبستر شد، دلیل که از ثروت و مال زن کم شود یا حال وی متغیر شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر زن شوهردار در خواب ببیند که شوهری دیگر دارد و عروسی را ندید، دلیل است بر شرف و عزت و زیادتی مال. اگر ببیند می خواست عروسی کند و عروسی را ندید و محل عروسی را نشناخت، برایش خطر مرگ وجود دارد. اگر کسی دید که زن او شوهر کرد و آن شوهر را به خانه برد، دلیل که مالی بسیار به شوهر او خواهد رسید.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند با دختری دوشیزه ازدواج کرد و دوشیزگی او را گرفت، دلیل که اندر آن سال او را زنی حاصل شود و از پادشاه یا بزرگی خیر و نیکی ببیند. اگر ببیند به حرام دوشیزگیِ دختری را گرفت، دلیل که مالی حرام بدست آورد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
b : سلام خانم هراتی .
من خوابی رو ساعت 00:06 دقیقه بامداد دوشنبه برای سایت تو این قسمت پست کردم ولق هنوز تعبیر نشده برام . احتراما این خواب رد شده یا به علت ازدیاد خواب ها به اخر موکول شده؟ چون من میبینم خواب های بعد از من هم نعبیر شدن ولی خواب من تعبیر نشده . ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. شما پریروز یک خواب ارسال کرده بودید و پاسخ آن داده شد. دیروز سایت تعطیل بوده و خواب 6 دقیقه بعد از 12 شب به خاطر تعطیلی سایت خودبخود از سایت حذف شده است. در روزهای تعطیل شما نمی توانید خواب ارسال کنید. لطفا مجددا خوابتان را ارسال کنید. روزهای دوشنبه و 5 شنبه سایت تعطیل است.
b : سلام ممنون بابت اطلاعتون .
قبل اینکه خواب رو تعریف کنم یه مقدمه خیلی کوتاه میگم . من قبلا با یه شخصی رفیق و حتی برادر بودم که خونوادشم بخودی خوود و با میل خودشون با من ارتباط و تماس پیدا کردن . ارتباطم باهاشون در سه تا مقطع تا هشت سال طول کشید . دستشون تو یه موردی پشت سرم کاملا رو شده و متاسفانه متوحه شدم چه سو استفاده هایی که ازم نمیکردن . حالا مهم نیس و خدارو شکر که متوحه شدم و خاتمه دادم این ارتباط رو برای همیشه. و اما خوابم . خواب میبینم که یه جایی تو یا اتاقی پایین نشستم و پدر دوستم و مادرش هم حضور دارن . پدرش روبروم و مادرش تو سایه .انگار یه مراسم خیلی رسمی بود ولی خودمونی. میبینم پدرش داره از من با چرب زبونی و طلبکار بوودن میخواد که تکلیف دخترشو تو ازدواج معلوم کنم . من هم توی خواب خیلی محترمانه و البته بدون کوچیکترین توهین و بی احترامی بهشون گفتم که بدرد دخترشون نمیخورم و این قضیه منتفیه . ( یکی از چیزهایی که مکررا به سرم اوزدن با دادن دعا و جادو وطلسم و بستگی به من بود هم بخاطر دخترشون و هم پسرشون . درحالیکه این قضیه هرگز تو واقعیت به حرف بیان نشده ولی توی واقعیت به کرات برام دعا و طلسم گرفتن . خدا بهم کمک کرده و یحایی دستشونو برام رو کرده که ابدا نمیشه بگم اشتباه میکنم سر این قضیه ) بعد از خواب با پسرشون که دوست و رفیق و برادر بودیم ، دیدم داریم بیزون دونفری یه جایی باهم قدم میزنیم و حرف میزنیم .خود دوستم هم تو نقشه هایی که تو عالم واقعیت برام کشیدن نقش اول رو بازی میکرد و پدرو مادرش هم از نقش های اصلی کارایی که پشت سرم انجام میدادن بود. البته دقیقا خاطرم نیس بخاطر این قضیه ازدواج حرف میزدیم یا چیز دیگه ایی . ولی ارتباط من با اونا برای بار سوم و واسه همیشه قطع شده و چه دشمنی هایی که ازونا بعد از قطع ارتباطم ندیدم . من ازاری براشون نداشتم و تا میتونستم بهشون کمک کردم . خدا میدونه حتی یک کلمه هم در واقعیت بابت این ازدواج پدرو مادرش بهم چیزی نگفتن و فقط دوس داشتن به هر نحوی شده با توسل به دعا و باطل و جادو و بستگی منو تو موقعیت خواستگاری قرار بدن .راستشو بخواید من با خدای خودم عهد کردم کع آبروشونو نریزم و هدفم از گفتن اینها به شما صرفا جهت مطلع بودن از بابت حداقل اتفاقاتی که تو زندگیم افتاده بود تا تو نعبیر خوابم بهتر بتونین کمکم کنین . ممنونم که مثل همیشه درک و راهنماییم میکنید . سپاس گذاری.
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که همچنان مثل گذشته مادر او، پدرش را تحریک می کند تا با شما در ارتباط قرار بگیرد چون احساس می کنند که شما برایشان سود آور هستید و دلشان می خواهد از دخترشان خواستگاری کنید. چقدر احمقند کسانی که باوردارند که جادو می تواند دو نفر را به هم برساند یا دو نفر را از هم جدا کند. در قرآن در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت که دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! حالا جای سوال است که مگر خدا می خواهد؟ خداوند انسان ها را دوست دارد و عاشق آنان است زیرا از روح خود در بدن انسان دمید. تنها کسانی اسیر جادو جنبل می شوند و آسیب می بینند، که معتقد هسنند که قدرت شیاطین از قدرت خداوند بیشتر است. معتقد هستند که خداوند مهربان نیست و حامی بنده های خود نیست. معتقد هستند که خدا نمی بیند و نمی شنود و آنان را رها کرده تا شیاطین و اجنه بتوانند آنان را اذیت کنند. خداوند به واسطه چن ها، باور انسانها را نسبت به قدرت خودش آزمایش می کند. تا بفهمد که چه کسانی به او توکل می کنندو چه کسانی به اجنه!! و اینها که می خواهند شما را به ضرب و زور دعا و جادو به دخترشان وابسته کنند در نهایت شر کارهایشان به خودشان بر می گردد و آخر سر دیوانه خواهند شد. تشکر از همراهیتون.
aram : سلام. این خواب مال دو سه سال پیشه. خواب دیدم آقایی که به هم علاقه داشتیم با دختر خالش به نام هلیا عقد کرده بود و خالش اینا به خاطر نقص جسمی که این آقا داشت و خودشم بی اطلاع بود و بعدا متوجه شده بود طلاق گرفتن. خالش و عده ای از فامیلای نزدیک مادرش به جز مادر و پدرش تو حیاط یه خونه برای گرفتن حق مهریه دختر که ملک و خونه بود جمع شده بودند. فکر کنم اقوامشون یا پدر مادر پسره می گفتند که پسره رو فقط به خاطر املاک میخواستند.این آقا روی پله های زیر زمین(فکر کنم پله سوم از بالا) نشسته بود و من یه پله بالاتر نشسته بودم و شاکی بودم از اینکه چرا مشکلشو به من نگفته بود. اون اظهار پشیمونی میکرد از اینکه سراغ من نیومده
و مایل بود مجدد درخواستشو بپذیرم.من مایل بودم ولی با ناراحتی از روی پله بلند شدم و گفتم باید به من می گفتی و رفتم
تو حیاط. بعد یادم نیست لای قران رو باز کردم یا صفحه باز شده ی قرآن رو دیدم که شروع اون صفحه( دختران خدا )بود..
در واقعیت هم اون زمان مادر این آقا اسرار داشتن با دختر خالش ازدواج کنه. سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. کسی که به او علاقه داشتید به خاطر یک سری تشابهات با دختر خاله اش نسبت به همدیگر احساس تعهد می کرده اند که بعد متوجه می شوند که صرفا مسائل مالی برای متعهد ماندن دو نفر نسبت به هم کافی نیست و برنامه ی مشترکی که با هم داشته اند، به هم می خورد و با هم توافقی نخواهند داشت. شما از نظر درک یک پله از او بالاترید. عده ای از کفار در حالی که برای خودشان آرزوی فرزند پسر داشته اند، ادعا می کردند که فرشتگان دختران خداوند هستند. خواندن این آیه به شما اشاره می کند که او شما را دست کم می گرفته و برایتان چیزی را می خواسته که برای خودش نمی خواسته. البته این آیه اشاره به نفهمی کفار می کند و می گوید که خداوند صاحب فرزند نیست نه دختر نه پسر. و این یعنی شما اصلا با او تشابهی نخواهید داشت و او شما را هم سطح خودش نمی دانسته. اما اگر به شما برگردد از روی استیصال و درماندگی است و نه از روی عشق. تشکر از همراهیتون.
aram : در واقعیت هم اون زمان مادر این آقا اسرار داشتن که با دختر خالش ازدواج کنه
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را فردا ارسال کنید . تشکر از همراهیتون.
nedaaa : سلام خسته نباشيد.خواب داييم كه فوت شده ديدم كه توي خواب بهش التماس كردم كه تورو به امام حسين به من بگو من با اوني كه دوسش دارم ازدواج ميكنم كه چون قسمش دادم اومد دست به سرم زد و گفت سرنوشت تو عوض شده و تو ديگه با اين شخص ازدواج نميكني و از خواب بيدار شدم ناراحت بودم و چند روز بعد خواب مادربزرگم كه اونم فوت شده ديدم و اين سوالو ازش كردم اون ولي گفت اره با همين شخص ازدواج ميكني و از همه بهتر ميشي ولي بگو از پدر مادرش بخاد . كه پدر اين اقا فوت شدن و مادرش هم مريضه. ميخاستم ببينم مُرده ها حرفاشون درسته و چرا هر كدوم يه جواب به من دادن؟ ممنون،مجردم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. دوست خوبم در مورد ازدواج شما باید از زنده ها نظر آنها را بپرسید و نه از مرده ها!! کسی که دوستش دارید یا در جریان عشق و علاقه شما نسبت به خودش هست یا نیست. اگر نیست که اصلا نمی داند که دوستش دارید و وقتی او خودش چیزی را نداند مطمئن باشید که سوالی که از مرده هایتان پرسیده اید پاسخ درستی نخواهد داشت و صرفا ساخته پرداخته ی ذهن شماست. اما اگر خودش می داند که او را دوست دارید و او هم شما را دوست دارد باید با هم صحبت کنید و بدانید که ایراد کار کجاست و چرا علیرغم عشقتان به یکدیگر با هم ازدواج نکرده اید. یک مرد اگر زنی را دوست داشته باشد به هر صورت که شده سعی می کند او را به دست بیاورد و اگر عشق شما یکطرفه باشد هیچ کسی نمی تواند محبت شما را در قلب او قرار دهد حتی خدا هم با ضرب و زور دعا کسی را عاشق کسی نمی کند.چون خداوند به انسان اختیار عمل داده و او را آزاد آفریده است. شما تنها زمانی به یک پیام از اموات می توانید مطمئن باشید که بدون قسم و زور و جبر، خودشان چیزی از آینده به شما بگویند. اگر اینطور بود که اموات با قسم می آمدند مو به مو زندگی شما را می گفتند که همه شب تا صبح می نشستند و هی راجع به آینده می پرسیدند. تشکر از همراهیتون.
fatemeh : سلام
دیشب خواب دیدم که توی لابی یک هتل نشسته بودم و منتظر کسی بودم که دوسش دارم .تو زمانی که منتظر بودم یادم اومد که من شب قبل رو با عشقم توی هتل گذروندم و باهم رابطه جنسی داشتیم و بعد یادم اومد که ما دیروز باهم ازدواج کردیم و حالا میخواستیم بریم خونه پدری اون آقا .
بعد دیدم که توی خونه ی اونا هستم و منتظریم که پدر و مادرش بیان و من خیلی خجالت میکشیدم .بعد یهو دیدم تو کوچمون هستیم و ماشین های خانواده اون اقا هم تو کوچمون بود مثل اینکه اومده بودن خونه ی ما و برای یک مراسمی اومده بودن.
بعد از اون دیدم که توی حیاط یک قصر نشسته بودم و ساعت از نیمه شب گذشته بود و مردم در حال رفت و امد بودن ولی من نشسته بودم و تکیه داده بودم به یکی از دیوارای قصر و اسمون رو نگاه میکردم و دلم گرفته بود.بعد مادرم هم اومد کنارم نشست.بعد دوباره به آسمون نگاه کردم دیدم آسمون پر ستاره هست و دارن آتش بازی میکنن.خیلی خوشم اومده بود از آتش بازی تو آسمون و با خودم میگفتم چرا این مردم به آتش بازی دقت نمیکنن،اینکه خیلی زیباست.و یکمی حالم بهتر شد .درست یادم نیست ولی انگار مادرم بهم لبخند زد و حس میکردم برای امیدواری دادن به من کنارم اومده.
ممنون واسه تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. حالت ذهنی شما تازه شده است و در هویت شخصی شما تغییراتی به وجود آمده است. شما سعی می کنید که چیزی را بشناسید. زندگی شما دارد متحول می شود و می خواهید از عادات و طرزفکرهای قدیمی بیرون بیایید. شما به خاطر مسئله ای از عشقتان ناراحتید و البته هنوز نسبت به او متعهد هستید. سعی می کنید روحیات و عقاید عشقتان و خانواده اش را بشناسیدو درک کنید و گزینه های شما محدود هستند. شاید خودتان را در شرایط بغرنجی می بینید. ولی موقعیت درستی در دست شما قرار گرفته و به رفاه و امتیاز و برتری می رسید. آرمانهای شما و آرزوهایتان برآورده خواهد شد و مادرتان هم با افکار شما موافق است و تاییدتان می کند. تشکر از همراهیتون.
Mahsa : سلام و عرض ادب.خواهرم خواب دیده باخانواده همه رفتیم محضروعقدکنان من هست ومن با یه آقایی که خیلی خوشتیپ وجوان هست عقد کردیم توی محضرو این آقاغریبه هست ونمیشناختش.ومن یه آرایش غلیظ هم داشتم.درضمن من مجردم.ممنون ازتعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما مجبور به تعهد به کاری می شوید که اصلا دوست ندارید آنکار را انجام دهید و خیلی ناراحت خواهید شد. فورا برای دفع شر صدقه بدهید و بگویید برایتان یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقیر ببخشید. تشکر از همراهیتون.
Mohsen : سلام خانم هراتی سال نو مبارک
البته کل خواب یادم نیست شایدم پس و پیش بنویسم خواب دیدم میخوام عقد کنم اما نمیدونم کیه یه سینی پر از شکلات و کاکائو پر کردم سینی گرد بزرگی بود که برادرم که فوت شدن چند سال پیش اومدن که خیلی تر و تمیز و سرحال بودن یه شکلات برداشتنو رفتن خانواده داییمو دیدم که الان با خانواده ما کدورت دارن و قهریم چون پول مادرمو خورد داییه اما یادم نیست چی گذشت و یجا در حال لباس پوشیدن بودم رفتم سمت مراسم که همسر قبلیو دیدم داشت با ما میومد که خیلی تعجب کرده بودم که پدر زنه قبلی اومد دستمو گرفت تو دستش با جمعیت داشتیم میرفتیم سمت مراسم دختری که خانواده برام دیده بودن ازدواج کنیم تو محل قدیم راه میرفتیم که با تعجب گفتم شما گفت قراره دوباره با هم ازدواج کنید من هم خوشحال بودم هم متعجب و شگفت زده دستمو در حال راه رفتن با دو تا دستش چنان محکم گرفته بود و ولم نمیکرد در حال رفتن که ازش پرسیدم این دفه شما قول میدی که مشکلی پیش نیاد و باهاش حرف زدید گفتن اره خیالت راحت جمعیتم ساکت بودن بعد از سر کوچه قدیمی محلمون که اونا هنوز یعنی پدرزنه اونجا زندگی میکنن رد میشدیم با همون جمعیت که دیدم در خونه همه خونه رو یدست رنگ زدن بالاش سفید وسطش ابرای سفیدو آسمونه آبیه خیلی زیبا نقاشی کرده بودن که خیلی برام جالب بود همه یدست ازینکه دوباره دارم با همسرم ازدواج میکنم خوشحال بودم و حیرت کرده بودم چون سورپرایزم کرده بودن خانواده چون نمیدونستم عروس کیه اما خانم از ما دورتر و جلوتر راه میرفت و لباس مشکی تنش بود یه سری جزییاتش یادم نیست خانم هراتی عزیز
یه مورد دیگه اینکه یه عددم تو همین خواب یه جا دیدم 699 بود یا 669 درست یادم نیست یا 8 بود دست یادم نیست
سال خوبی برای شما آرزومندم
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شمام مبارک. عدد 699 بیانگر همکاری، تعادل، آرامش، کمال، گرما، اتحاد، ازدواج، خانواده و عشق است. اینکه حالات ذهنی احساسی و معنوی تان هماهنگ هستند. بیانگر سعادت خانوادگی است. عدد 669 بیانگر زندگی، نشاط و سرزندگی، قدرت درونی، تکامل، تصور، خلاقیت، انرژی، کشف خود و تجربه است. عدد 8 بیانگر قدرت، اختیار، موفقیت، کارما، دستاورد های مادی، احیا و ثروت است. وقتی که عدد هشت در خوابتان ظاهر می شود، به غرایز و شهود خود اعتماد کنید. چون شما نمی دانید که دقیق کدام عدد بوده باید به احساس خودتان رجوع کنید که کدام شبیه تر است به احساس شما. شما می خواهید دوباره متعهد شوید که زندگی تان را شاد و پربار و شیرین سازید و با دست و دلبازی و خلوص نیت این کار را می کنید. پدر خانمتان با ازدواج مجدد شما موافق است ولی خود خانمتان نگران است و می ترسد که مسائلی مثل قبل دوباره تکرار شود. شما ایده ها و رویاهای خوبی برای ساختن یک زندگی زیبا دارید و روح برادرتان از خوشبختی شما شاد خواهد شد. دایی شما هم راجع به زندگی شما صحبت خواهد کرد. باید منتظر باشید تا ببینید از جانب آنها خبری خواهد شد یا خیر. تشکر از همراهیتون.
Razi : سلام ساعت چهار و نیم صبح ،هفتم رجب خواب دیدم ک با کسی ک دوستش دارم ازدواج کردم و خونمون بودیم ( مراسم ندیدم ،مستقیما دیدم در خونمون هستیم و با هم ازدواج کردیم) من و اون تنها بودیم،دیدم ک دارم صبحونه آماده میکنم ک بخوریم،از جعبه نبات شاخه( بدون سیخ بود) براش نبات برداشتم ک چایشو شیرین کنه ،( نبات ها نسبتا درشت بودند) بعد رفتم سر سفره پیشش ،چای ریختم و میخواستم آبجوش بریزم که دیدم ابجوش ها هم چای دم کرده اند،گفتم ععع چرا اینجوری شده،بهش گفتم من برم آبجوش بزارم ک رفتم چای ساز رو آب کردم ک جوش بیاد
فریبا هراتی
: سلام. شما و کسی که دوستش دارید نسبت به هم متعهد هستید و با هم همفکرید. شما می خواهید شروعی تازه بسازید و به موفقیت هم کمک کنید. شما می توانید او را خوشبخت کنید و رفاقت و دوستی قوی و زیادی بین شما و او به وجود می آید. شما اصلا کنار هم عصبانی نخواهید شد و استرس نخواهید گرفت. همه اش دوستی خواهد بود و محبت. انشالله با هم ازدواج می کنید. البته این اول ازدواجتان است ولی بعد ممکن است از هم عصبانی هم بشوید. تشکر از همراهیتون.
Razi : ببخشید ی سوال داشتم اینک چون زمانش چهار و نیم صبح بوده،یعنی منکه بیدار شدم چهار و نیم بود اشکال نداره یعنی قابل تعبیره؟؟ چون نگاه کردم اونروز اذان صبح چهار و بیست و یک دقیقه بوده
فریبا هراتی
: خیر اشکالی ندارد.
Sanaz : سلام و درود خدمت شما خانوم هراتى عزيزم ،
دو شب پيش خواب ديدم ، با آقايى كه در حال حاضر باهم دوست هستيم و قصد ازدواج با ايشان را ندارم،
عقد كردم و گويا عقد ما صورى و موقتا براى رفع مشكلى
( انگار چون يك آقاى ديگر قصد مزاحمت داشت) بود ، ولى كم كم داشت جلوه واقعى به خود ميگرفت و من از اين موضوع خيلى ناراحت بودم و غصه ميخوردم ، و مادربزرگمم كه هميشه دعايم ميكنه در خواب من بودن البته در خواب دعا نميكردن،
شب بعد خواب ديدم همين آقا در حينى كه از درب واحد من خارج ميشدن، كلى از اقوام ايشان به همراه خواهرش وارد منزل من شدند،
انگار حالت زورى بود و من خيلي نگران و مضطرب بودم و قصد اينها را از ورود به خانه م نميدانستم و انگار شيرينى هم همراهشان بود!
در خواب كمى هم با خواهرش بحثم شد و اينكه انگار فرزند كوچك انها با آب پاش به چشمان سگ كوچولوى من آب پاشيد كه من سر همين موضوع دعوا كردم با خواهرش ولى ترسيدم و ساكت شدم،
در اواخر خواب هم به يكى از اقوام آنها گفتم فشارم افتاده يك عدد از آن شيرينى ها ( شيرينى تر و خامه اى بود انگار ) به من بدهيد، كه ديگر از خواب پريدم...
شرمنده كه طولانى شد تعبيرش خيلي برام مهمه ، ممنون از شما
خانوم هراتى مهربانم
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم همانطور که قبلا به شما اطلاع رسانی شده شما فقط حق ثبت یک خواب در 24 ساعت را دارید و نمی توانید در یک کامنت چند خواب ارسال کنید و تحت عنوان خوابهای مرتبط با هم همه را یکجا ثبت کنید. من اینبار پاسخ شما را با حق کسر 2 خواب برایتان می نویسم ولی لطفا به هیچ وجه منبعد این کار را تکرار نکنید. تعبیر خواب شما این است که شما و این آقا مجبور خواهید شد نسبت به انجام کاری با هم متعهد شوید و توافق کنید که برای پیشبرد منافعتان نوعی شراکت یا همکاری با هم داشته باشید. شراکت شما با ایشان به ضرر شماست چون حد و مرزها در روابط تا اندازه ای متاثر از این موضوع، راحت تر از میان برداشته می شوند! دخالت ها شروع می شود و این شراکت شاید برای شما شراکت بین شما و او باشد ولی برای او شراکت خانواده اش و او و شما خواهد بود. یا به این صورت است که او منافع خانواده اش را در نظر می گیرد و به شما به چشم یک شریک نگاه نمی کند بلکه شما هم یکی از دوستان می شوید ( زیادی پسرخاله شدن!! ) شما قادر نخواهید بود که شرایط را کنترل کنید و مجبور می شوید خودتان را الکی خوش نشان دهید تا اوضاع خرابتر از اینکه هست نشود. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام خواب دیدم در اتاقی با مادر شوهر برادر شوهر و همسرم هستیم . مادر شوهرم برایمان کیک خیلی خوشمزه ای پخته بود که همه خوردیم. برادر شوهرم خیلی میخواست به من نزدیک بشه یا باهام حرف بزنه ( در حقیقت اینگونه نیستن) من هم به بهانه آوردن فرزندم به اتاقی دیگر رفتم رفتم که بالای جایی قرار داشت موقع پایین آمدن خواستم از پله ها بیام که دیدم پله ها از نرده هایی بافاصله بود که ارتفاع از زیر آن مشخص بود اما به ترسم غلبه کردم ولی دیدم وسط راه سه گربه خشمگین نشستن منم ترس از گربه داشتم و برگشتم همسرم و برادرش فقط میگفتن از اینجا نیا در حالیکه میتونستن گربه ها رو دور کنن. از مسیر دیگه ای اومدم بیام که کمی تاریک و ترسناک بود اما چند نفر داشتن از اونجا میرفتن منم با اونا امومدم . وسط راه یه تمساح یا اژدهای بزرگی میخواستن به من حمله کنن. همراهان کاری نکردن و رفتن اما خودم به خاطر بچم وحشی شده بودم انگار و دندونام و نشون دادم و ترسوندمش تا رسیدیم پایین. اونجا همسرم بچه رو گرفت و رفتیم مهمانی خانه عمه ش . برام عجیب بود چرا سر سفره همش سبزی و سالاده و غدا نبود یا داشتن میاوردن. بعد اون داشتیم به خونه دیگه ای وارد میشدیم اینبار تنها بودم و انگار همسر پسرعموم بودم ( زمان ابتدایی راهنمایی بهش علاقه داشتم ولی زود ازدواج کردو سه تابچه داره) از اینکه همسر اونم خوشحال بودم وارد اتاق شدیم عموم کنار خودش برام جا باز کرد و نشستم. بعد مهمونی متوجه شدم پسرعموم مجرده یا انگار طلاق گرفته به پدرم گفتم نمی بخشمت اگر میدونستم موقع ازدواج من مجرد بوده هرگز ازدواج نمی کردم تو دلم با خودم گفتم اون دنیا حتما همسر اون میشم ( من از همسرم خیلی راضیم و اصن بهش فکر هم نکردم تاحالا) بعد دیدم با مامانم در جایی داریم میریم و مامانم علت مخالفتشون با ازدواج مارو داره میگه بعد هم دوتا شربت خریدیم و داشتیم با هم میخوردیم و همه فامیل از جمله زن عموم هم لیوان شربت تخم شربتی دستش بود..
فریبا هراتی
: سلام. مادر شوهر شما در رابطه با مسئله خاصی از هر کدام از شما ، همسرتان و برادر او، انتظار دارد در تقسیم کار به صورتی که مادرشوهرتان اراده می کند، عمل کنید. شما احساس می کنید که به خاطر فرزندتان مجبورید خیلی چیزها را نادیده بگیرید. و در مقابل بعضی دشمنانتان کوتاه بیایید. شما احساس می کنید که روحیه عمه همسرتان هم با شما خیلی مساعد نیست. ذهن انسان گاهی خودش گذشته را کندوکاو می کند و بعضی خواسته ها را از پس زمینه ی ذهنی به تصویر می کشد. چنانچه نسبت به او احساسی ندارید باقی خوابتان ساخته پرداخته ی ذهنتان است و تعبیر خاصی ندارد. تشکر از همراهیتون.