کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب ازدواج

اگر دختر دم بختی خواب ببیند که او را آرایش می کنند و شب عروسی اوست، به زودی خواستگاری مناسب برای وی خواهد آمد. اما اگر در حال آرایش چهره خود را در آینه دید، خوشایند نیست و ازدواج با مرد دلخواهش، به طول می انجامد. اگر دختری خواب ببیند عروس شده است اما هیچ احساس خوشحالی نمی کند، در مسائل عاطفی شکست خواهد خورد.

اگر دختری ببیند با پیرمردی ازدواج می کند، با مشکلات روبرو خواهد شد. اگر مرد مجردی در خواب دید که قصد ازدواج دارد، به خواستگاری می رود و اگر در حال گفتگو با خانواده عروس بود، ازدواج وی با دختر دلخواهش به زودی سر انجام می پذیرد. اگر ببینید در مهمانی ازدواج کسی هستید، شادی در زندگی به شما رو می آورد. دیدن جشن ازدواج به همراه رقص تند و آواز، نشانه ناراحتی کسی است که خواب دیده اید که ازدواج می کند.

    امام صادق (ع) می فرماید: تعبیر زن گرفتن در خواب بر چهار وجه است:
  1. بزرگی و مقام،
  2. افزایش مال،
  3. آسایش،
  4. شادی و سرور.

لوک اویتنهاو می گوید: تعبیر ازدواج، رسیدن به اهداف است.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی خواب ببیند ازدواج کرده، شرف و بزرگی پیدا می کند. اگر کسی خواب ببیند که زن خواست، دلیل که شرف و بزرگی اش زایل شود. اگر خواب دید با زنی که مرده است ازدواج کرد، دلیل که از دارایی و مال آن زن، چیزی به او می رسد.
اگر زنی ببیند که با کسی که مرده است، ازدواج کرد و آن مرده در خانه زن با وی همبستر شد، دلیل که از ثروت و مال زن کم شود یا حال وی متغیر شود.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر زن شوهردار در خواب ببیند که شوهری دیگر دارد و عروسی را ندید، دلیل است بر شرف و عزت و زیادتی مال. اگر ببیند می خواست عروسی کند و عروسی را ندید و محل عروسی را نشناخت، برایش خطر مرگ وجود دارد. اگر کسی دید که زن او شوهر کرد و آن شوهر را به خانه برد، دلیل که مالی بسیار به شوهر او خواهد رسید.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند با دختری دوشیزه ازدواج کرد و دوشیزگی او را گرفت، دلیل که اندر آن سال او را زنی حاصل شود و از پادشاه یا بزرگی خیر و نیکی ببیند. اگر ببیند به حرام دوشیزگیِ دختری را گرفت، دلیل که مالی حرام بدست آورد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

1014 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

آناهید

آناهید : سلام خانم هراتی عزیز
پریشب تو خوابم انگار تازه به صورت مسیحی ازدواج کرده بودم (در واقعیت دینم اسلام هست) و آدم های زیادی اونجا بودن که نمیشناختمشون تو یه خونه بودم و همون لحظه 2نفر دیگه داشتن ازدواج میکردن و یه کشیش به همراه همسرش اونجا بودن و این کارها رو انجام میدادن و همون موقع مردی داشت از پله ها بالا میومد که انگار همسرم بود مست بود و تو همون موقع کشیشه اونو نگاه کرد و بعد بهم گفت که تا همدیگه رو نبوسید ازدواجتون کامل نمیشه و به هم نزدیک نمیشین ،یه همچین چیزی که دقیق یادم نیست بعد من به همسرم کمک کردم تا چند پله آخر رو بیاد بالا دستشو گرفتم و به زور کشیدمش بالا و بعد رفتیم کنار سالن روی مبل خوابوندمش تو دلم حس خوبی داشتم ولی از طرفی هم نگران و سردرگم بودم و کنارش نشیته بودم داشتم صورتش رو نوازش میکردم و پیش خودم فکر میکردم با اینکه این ادم رو نمیشناسم ولی حس خوبی نسبت بهش دارم و بعد داشتم با دوست پسرم تو واقعیت مقایسش میکردم که درسته که از نظر ظاهری شبیهش نیست ولی حس خوب بیشتری نسبت بهش دارم و اینکه این آدم دیگه کسیه که قراره همیشه کنارم باشه
بعد نمیدونستم باید کنارش بخوابم یا نه برم جای دیگه و آخرسر بلند شدم از کنارش
(تو خواب لباسم یادم نیست ولی لباس عروس نبود و اونجا با اینکه انگار تازه ازدواج کرده بودم ولی اون جشن برای من نبود و همه به سمت اون 2نفر که عروسی کردن دست میزدن و شاد بودن
همسرم کت شلوار مشکی پوشیده بود و سنش هم انگار 10.15 سال بیشتر از من بود)
ببخشید طولانی شد ممنون میشم اگه خوابم باطل نیست تعبیرش کنید.

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۳۷:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به انجام کاری متعهد می شوید و سعی می کنید که اینکار را درست انجام دهید. شما باید برای موفقیت در کارتان سعی کنید که بی دقت و بی حس و حال عمل نکنید، کنترل زندگی تان را از دست ندهید، واقعیت را ول نکنید و رویا بافی نکنید. شما باید سعی کنید که با عشق کارتان را انجام دهید. درست است که شما دوست پسر دارید ولی کارتان خیلی بدردتان می خورد و نباید با تنبلی یا هر بهانه ی دیگری آن را از دست بدهید! باید به کارتان به صورت جدی متعهد شوید تا به موفقت رسیده دستاوردهای بزرگی بدست آورده و مشکلاتتان حل شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۳۹:۳۱
حسین

حسین : خواب دیدم زندگی روزمره دارم و داداشم هم هست که وسطاش من رفتم قرآن باز کردم و یه آیه خوندم و روی آیه فکر میکردم که خدا چی میخواد بگه با این آیه.بعد دیدم رفتم توی بالکن و یه دختر محجبه که صورتشم پوشونده ست توی بالکن خونه امون هست که من چند بار با رفت و آمد به بالکن بهش سر میزنم و خیلی کوتاه با هم حرف میزنیم.آخرین بار که اومدم پیش دختره به من گفت با من ازدواچ میکنی و دستشو سمتم دراز کرد و منم نمیدونستم چی بگم چون هم مشکلی نداشتم باهاش و تمایل داشتم باهاش ازدواج کنم و هم اینکه میخواستم برام پاک بودن دختره(منو به مشقت نندازه) تایید بشه ولی به درخواست ازدواجش گفتم آره و دستشو گرفتم.چهره اشو پوشونده بود و مراقب هم بود که پوشش صورتش نیفته.بعد منو اورد کنار خودش و به بیرون به پایین به چندتا زن اشاره کرد و یادم نیست چی گفت که پایین رو نگاه کردم.همینطور که نگاه میکردم یه نور چشممونو زد.نمیدونم چی بود و نمیذاشت دوباره پایین رو نگاه کنیم.این خواب رو یکشنبه دیدم.من یه ......ممنون

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۳۱:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید کاری را شروع کنید و به ثروت برسید ولی نمی دانید که اینکار برایتان موفقیت به همراه می آورد و یا خیر و تصمیم به استخاره به قرآن می گیرید ولی نمی توانید باز درک کنید که چه کار باید بکنید. از جهتی دوست دارید موفق و ثروتمند شوید و از جهتی به ماهیت پول و درامد و کاری که می خواهید داشته باشید هم اهمیت می دهید که حلال و پاک باشد و نمی توانید تشخیص دهید که این کار، برایتان خیر و منفعتی دارد یا خیر. حقیقت این است که اگر از لحاظ شئونات و اخلاقیات بخواهید نزول کنید، به ثروت خیلی زیادی می رسید ولی شما می خواهید که جایگاه امن خودتان هم حفظ شود. شما نیاز دارید به بینش و آگاهی بیشتری راجعه به ماهیت کار و ثروتی که از این بابت بدست می آورید، دست پیدا کنید. شما باید تمام وجوه این کار را درک کنید و به سطح بالاتری از آگاهی برسید. دوست عزیز لطفا به هیچ وجه بنده را در معرض عملی انجام ندهید که همه ی کاربران از فردا تقاضای مشابه شما را تکرار کنند و به من هم انگ تبعیض بزنند. در صورتی که مجددا این تقاضا را داشته باشید به هیچ وجه با آن موافقت نخواهد شد. عده ای هستند که با سخت کوشی و حرفهای نیش دار، که معلوم نیست مثبت اندیشی می کنند یا منفی باف، و معلوم نیست هدفشان از اینکار چیست، سعی می کنند که موفقیت عده ای دیگر را از بین ببرند و رویاهای آنها را نقش بر آب کنند ( چون معلوم نیست زنبور عسل هستند یا خیر). اما ایشان خیال می کنند که با توهین و تند روی و رفتاری متخاصمانه می توانند نقشه های گروهی را که به تجمل گرایی اهمیت می دهند را نقش بر آب کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۲:۱۰
Inazi

Inazi : خانم هراتی عزیز، با سلام و وقت بخیر. من صبح روز اول بهمن که 25 جمادی الاول بود اوایل صبح خودم را در حیاط خانه مان که حیاط بزرگ و زیبایی بود و شبیه یک باغ بود خواب دیدم که مانتو ، شلوار و روسری سفید رنگی که جنسش شاید از ابریشم بود پوشیده بودم و گویا مراسم ازدواج خودم بود. بعد متوجه شدم که انگار قرار است با یکی از پسر عموهای خودم ازدواج کنم که در حال حاضر متاهل است. در همان حال احساس کردم من از این ازدواج راضی نیستم اما با این حال سعی می کردم خودم رو راضی کنم با خودم می گفتم پسر خوبیه، فوق الیسانس عمرانه و از لحاظ وضعیت مالی هم خیلی خوبه اما دوباره پشیمون می شدم وبا خودم می گفتم نه ما از لحاظ فرهنگی با هم فرق می کنیم و من نمی تونم باهاش زندگی خوبی داشته باشم. در همین حال مهمونای مراسم رو دیدم که وارد حیاط خونه می شدند پیشاپیش همه ابتدا عمو و زنعموی من، پدر و مادر داماد، وارد شدند و من دیدم گویا خیلی خوشحالند از این ازدواج. در همون حال، تصمیم گرفتم که وارد خونه که مراسم در اونجا در حال شروع شدن بود، بشم و قبل از اینکه مراسم عقد آغاز بشه به همه اعلام کنم که من نمی تونم با ایشون ازدواج کنم. در همون لحظه دختر عموی دیگم، نه خواهر داماد، رو دیدم که توی حیاط روی زمین دراز کشیده و منو از اینکار منع میکرد و با حالت خشم به من گفت تو حق نداری اینکارو انجام بدی. چرا از اول بهشون جواب منفی ندادی؟ تو نباید آبروشون رو ببری. بعد تصمیم گرفتم برم و حرفم رو بزنم اما با خودم می گفتم من نمی تونم ناراحتشون کنم همه خوشحالند و دارن از این مراسم لذت می برن. در همون حال خان عموم رو دیدم که داشت وارد خونه می شد به من سلام کرد و با حالتی که انگار از این اتفاق خوشحال نباشه با تعجب گفت عموجان تو هم متاهل شدی! در صحنه بعد خودم رو در خانه دیدم در حالی که قرار بود خطبه عقد خوانده شود، می خواستم قبل آنکه خونده شدن خطبه، بگم که من با این ازدواج خوشحال نخواهم بود. ناگهان چشمم به پسرعموم، داماد، افتاد که کت و شلوار سفید رنگی از جنس لباس من پوشیده بود و در حالیکه لبخند می زد به نظر می رسید که خیلی از ازدواج با من خوشحال است، به همین دلیل من دیگر حرفی نزدم و تن به ازدواج با ایشون دادم. اما اصلا از این قضیه خوشحال نبودم و خیلی نگران بودم. اما بعد در خواب دیدم که ناگهان از خواب پریدم و انگار تمام آنچه دیده بودم خواب بود و از این مساله خوشحال شدم و نفس راحتی کشیدم. بعد در صحنه بعد، وقتی از خواب بیدار شدم و وارد سالن خونه شدم خان عموم دیدم که اومده خونمون و توی سالن نشسته. من به ایشون سلام کردم. ایشون هم یک جمله به من گفتند و اون این بود که: عموجان شما دکتری و باید با کسی ازدواج کنی که مثل خودت دکتر باشه. انگار برای ایشون مهم بود که من با کی ازدواج می کنم و اینکه باید طرف مقابل در شان تو باشه که من از این حساسیت خیلی تعجب کردم در خواب.

پاسخ
لینک۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۳:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما روابط اجتماعی تان را قویتر خواهید کرد و رفتاری نرم و دلنشین و برازنده از خودتان بروز خواهید داد. به انجام کاری متعهد می شوید که برایتان افتخار آفرین خواهد بود. شما به این آگاهی ذهنی رسیده اید که شرایط امروزتان و موقعیتی که در آن قرار دارید را باید قدردان باشید و سعی کنید که بهترین بهره وری را از زندگیتان داشته باشید و به دستاوردهای بزرگی برسید. ته دلتان خوشحال هستید که مجبور نبوده اید با پسر عمویتان ازدواج کنید. لطفا منبعد سعی کنید با توجه به صدها کاربری که هر روز خواب ارسال می کنند خوابهایتان را خلاصه نویسی بفرمایید تا در وقت صرفه جویی شود و بنده شرمنده کاربرانی که هنوز در نوبت هستند نشوم. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۲۳:۳۶
Maryam

Maryam : با سلام خانم هراتی عزیزم.من خواب دیدم تو خونه بابام بودم و انگار با دایی کوچکم ازدواج کردم (ایشون متاهل هست الان)ولی قهر بودم باهاش .اون اومده بود خونمون که باهام آشتی کنه و به من گفت که بیا تو حیاط باهات صحبت کنم اما من امتناع کردم ونرفتم ازم خیلی ناراحت بود و من تو این اندیشه بودم که چطور من با محارمم عروسی کردم حالت چندش داشتم و خجالت . بابا و داداشم خواب بودن کنار یه چراغ تو اتاق.من رفتم تو حیاط دیدم داییم داره از خونه بیرون میره که بابام یهو با عصبانیت اومد بیرون تو مسیر خروج یقه داییمو گرفت و شروع به پرخاش و زدن و دعوا کرد .داییم هیچی نمیگفت من ناراحت شدم گفتم اشتباه کردم در خصوص بیرون نیومدنم و کلا قهر کردنم .و اون میخواست بره بیرون از حیاط که یهو دستشو گرفتم اما سرش پایین بود و به من گفت من بخشیدمت( انگار بابت اشتباهم .)و ازخونمون درحال خروج بود .من حس پشیمونی داشتم احساس میکردم که دلشکسته ازم شده و حس گریه و افسوس داشتم .بازم میگفتم چرا من زن محرمم شدم؟ تو همون حال یکدفعه متوجه شدم که داییم تبدیل به شوهرم شدو رفت بیرون.ممنون میشم که با صبوری با توجه به شرایط زناشوییم تعبیر بفرمایید.شرمنده.

پاسخ
لینک۲۲ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۹:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دایی تان در خواب به خصوصیات خانوادگی شما و اصالت شما اشاره می کند و به این معنی است که شما به خصوصیات و فرهنگ خانواده تان وابسته و متعهد هستید. ولی در عین حال به خاطر بخش هایی از همین فرهنگ است که امروز خودتان را اینطور ناراحت می دانید. احساس شما این است که اگر به خاطر این وابستگی ها و خصوصیات خانوادگی تان نبود شاید شرایط امروز شما عوض می شد. همسر شما متوجه شرایط شما هست و شما را تمام و کمال مسئول شرایط امروزتان نمی داند بلکه درک می کند که فرهنگ خانوادگی شما و نقش پدر و خانواده تان در این فرهنگ در شرایط امروز شما موثر است. شما هم می دانید که بخشی از این رابطه و اشتباهاتی که رخ داده تقصیر شماست و به نوبه ی خودتان پشیمان هستید که اشتباه رفتار کرده اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۳:۳۸
کیمیا کیانی

کیمیا کیانی : سلام و عرض خسته نباشید خدمت خانم هراتی. من خواب دیدم مراسم من و پسر عمومه ولی تو مراسم دارن تو خونه پدری من تشک پهن میکنن منم دارم به پسر عموم میگم که نمیخوام ازدواج کنم (ناز میکنم)از یه طرف دارن شام پخش میکنن این وقتی است که پسر عموم در واقع ازدواج کرده ومنم مجرد هستم تعبیر خوابم چیست؟

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۴:۱۲:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خواب شما این است که دیگران در خانواده ی شما می خواهند که شما به رسومات و سنت های خانوادگی تان متعهد باشید و شما نمی توانید همه ی این سنت ها را به صورت کلی قبول داشته باشید و می دانید که بعضی رسومات و سنت ها درست نیستند. خانواده ی شما در جهت حمایت شما می خواهند که شما را مقید به اجرای این رسومات و تعهدات سنتی کنند ولی شما مخالف بعضی از این عقاید هستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۸:۵۳
Kkimia

Kkimia : سلام و وقت بخیر
خواب دیدم درجایی هستم و همکار سابق من اونجاست و ازم خاستگاری میکنه، من یادم نمیاد حرفی به نشانه ی تایید زده باشم فقط یادمه که باهاش رفتم پیش خانواده و اقوامش و آنها مراسم عروسی رو برای فردا پس فردا تعیین کردن! من گفتم خیلی زوده... بعد باهم رفتیم بیرون برای انتخاب لباس عروس. در خواب من خیلی ایشون رو بغل میکردم و حس خوبی بهش داشتم و همش میگفتم تو الان شوهر منی و دوستت دارم و...
ممنونم از پاسخگوییتون

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۴:۰۷:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. همکار سابق شما از شما تعریف کرده و خصلت های مثبت شما را برای کسی بازگو کرده است. خانواده ی او مترصد هستند که برای او زن بگیرند. سما از او دور هستید و نسبت به او احساس مثبتی دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۲:۱۵
majinaz

majinaz : باسلام خدمت خانم هراتی بزرگوار . وقت بخیر . ممنون میشم خواب غیر قابل نمایش گرد.

باتشکر

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۵:۲۴:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. یکپارچه نوشتن خواب این ایراد را دارد که من موقعی که می خواهم خوابتان را تعبیر کنم و در باکس پاسخ خوابتان را بنویسم، نمی توانم همه ی خوابتان را یکجا مشاهده کنم و باید مرتب رول دان رول آپ کنم تا بتوانم خطوط را بخوانم و این خیلی بد است! نه تنها خطوط را گم می کنم مجبور می شوم از اول بخوانم. پس لطفا برای دفعات بعد برای احتراز از این مشکل خوابتان را دوبخشه ارسال کنید. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید به امنیت برسید و فونداسیون و جاپای محکمی برای حل مشکلاتتان داشته باشید. شما می خواهید درکتان را بالا ببرید و در عین حال به نگرش های قدیمی تر و بنیادی تر اعتقاداتتان هم پایبند باقی بمانید. می خواهید به اوج موفقیت برسید و البته از طریقی اصولی و راهکاری درست می خواهید موفقیت تان را تنظیم و اقدام کنید. خواهر شما هم افکاری در سر دارد که می خواهد نسبت به انجام کاری متعهد شود و شما معتقدید که این کار باعث خواهد شد که عزت خواهرتان پایین بیاید و وجهه ی بدی در زندگی اش پیدا کند. او غصه می خورد و می خواهد هدفش را حتما عملی کند و راجع به مسئله ای که ماه هاست راجع به آن صحبت نکرده، حرف بزند. شما سعی می کنید که احساساتی فکر نکنید و منطقی رفتار کنید و دامادتان هم شخصیتی منطقی دارد. اما شما نمی توانید مزخرفاتی که می شنوید را قبول کنید و می خواهید راه حل مشکل خواهرتان را از طریقی اصولی حل و فصل کنید. استیصال مادرتان به این اشاره می کند که خواهرتان به حرف او گوش نمی دهد و نظرات او را نمی پسندد. تمام زمینه ی فکری و موروثی عقیدتی پدرتان تحت تاثیر افکار جدید خواهرتان قرار خواهد گرفت و شما می ترسید که او آبرویتان را ببرد. خواهرتان می خواهد زندگی اش را متحول کند ولی هنوز تصمیمش را قطعی نکرده است. من فکر نمی کنم که کار صحیحی باشد که شما از خواهرتان کمک بگیرید چون فکر خودش به اندازه ی کافی درگیر است. شما از طریق پدر و مادرتان با خانواده ی او صحبت کنید منطقی تر است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۶:۲۷
farah

farah : خواب يك دختر: سلام خواب ديدم كه كارگر مرحوممون به اسم كبري خانم كه زن خوبي بودن در خواب من بودن و من ميدانستم مرده است و بهش گفتم كبري خانم يعني درست ميشه( منظورم ازدواج با پسري كه فعلا باهاش ازدواج نكردم ولي قصدش رو داريم) كه ايشون اول با خوشحالي گفت آره درست ميشه و منم خيلي خوشحال شدم و دوباره گفتم ا يعني ديگه با حميد ازدواج ميكنم كه بعد گفت نه من منظورم اين نبود منظورم آقا مجيد گل هست كه خيلي پسر خوبيه كه من گفتم يعني با حميد نميشه كه گفت آخه اون اخلاقش خيلي خوب نيستا كه من بهش گفتم نه كبري خانم شما اشتباه ميكنيد و بريد تحقيق كنيد و پدرش هم مرحوم شدن و اون دنيا هستن كه پدرشون حاج اقاي خيلي خوبي بودن كه كبري خانم يكم تعجب كرد و گفت آهان باشه و بهش گفتم پس برام خيلي دعا كن كه گفت باشه .( و در ضمن كبري خانم در خابم اسم مجيد رو كه گفت فاميليش رو هم گفت، كه با فاميليه پسري كه در ارتباطم يكي بود يعني هم فاميلي با اون بود و من در خواب با خودم ميگفتم كبري خانم حواسش پرته حتما حميد رو مجيد فهميده چون فاميليش رو درست گفته)، در بيداري كبري خانم يه پيرزن تقريبا حواس پرتي هم بود و من به اين خيال در خواب ميگفتم حتما حواسش نيست.. ممنون از تعبيرتون و اينكه كبري خانم اين حرفارو به من زد چه تعبيري داره؟ و اينكه اون پسري كه باهاش در ارتباطم اخلاق خوبي داره.

پاسخ
لینک۹ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۳:۱۸:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. مجید به معنی گرامی است و اشاره به صفت حمید دارد که همه از او تعریف می کند و او را ستایش می کنند. حمید هم به معنی ستایش شده هست ولی اثر نامی که آدمها روی فرزندانشان می گذارند در زندگی واقعی آنها، بسیار زیاد است و بعضی از خصلت های اخلاقی انسان، زمان نامگذاری او، به او انتقال داده می شود. این مجموعه اطلاعات در مجموعه ی علمی تحت عنوان نومرولوژی به اثبات رسیده است. کبری خانم می خواهد به شما بگوید که حمید، خودش هم خودش را ستایش می کند و این ایراد اوست در حالی که محید، کسی است که مردم او را ستایش می کنند و حمید باید یاد بگیرد که خودش خیلی خودش را بزرگ نپندارد و سعی کند جوری رفتار کند که مردم او را ستایش کنند. او خصلت بد حمید و راه حل این خصلت بدش را در این خواب به شما یاد داده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۸:۵۸
منیره

منیره : سلام و وقتتون بخیر
این خواب را چهارشنبه شب که خوابیدم دیدم.
من مجردم.خواب دیدم جشن ازدواجم بود لباس عروس پوشیده بودم و تاجی به سر داشتم ولی خودمو تو لباس ندیدم فقط حسش می کردم بعد یکی از آشناها که نمیدونم دقیقا کی بود یه چیزی شبیه برگ یا گل به رنگ ارغوانی زد گوشه ی تاجم
ادامه خوابم گویا روز بعد از مراسم ازدواج بود و ما عقد کرده بودیم. توی جمع نشسته بودیم و منم کنار نامزدم نشستم که تو خواب انگار از قبل میشناختمش ولی تو بیداری مطمئن نیستم کی بود.نامزدم دستشو دور شونه من انداخت و منو بغل گرفت.با اینکه تو خواب حس دلگرمی خیلی خوبی داشتم ولی بعد از کمی جلوی بقیه معذب شدم و بهش گفتم یه چای دیگه بریزم واست اونم گفت اول چایی خودتو بخور بعد.من یه قلپ از چاییم خوردم و رفتم براش چایی بریزم کتری و قوری روی گاز سفید و نو بود و روی گاز پر بود از نان تازه و نرم برش خورده که دسته دسته روی هم گذاشته بودن. اومدم چای بریزم تو استکانِ نامزدم که دیدم روی در قوری پر از آرد هست و کمی از آرد ها ریخت توی استکانش.بازم خوابم ادامه داشت ولی فقط همینو یادمه.
ممنونم از تعبیرتون.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۵۸:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به مقام بالایی خواهید رسید و در کارتان بسیار موفق و متعهد عمل خواهید کرد. برجستگی و مقام شما چشمگیر خواهد بود. شما شخصیتی عادل و مهربان و دلسوز دارید و به ثروت و مقام خواهید رسید. شما گشایش کار خواهید یافت. شما لازم دارید علاقه و اشتیاق خودتان را به انجام کارتان بالاتر ببرید و از شرایطی که پیش رو دارید لذت ببرید. شاید مجبور شوید مقدار کمی از سرمایه تان را برای پیشبرد کارتان از خودتان مایه بگذارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۵:۳۲
zahra

zahra : سلام و روزبخیر و عرض خسته نباشید.
من یه خوابی دیدم خیلی عجیب بود. خواب دیدم قراره ازدواج کنم (بنده مجرد هستم)، یه چادر خیلی سفید و زیبا هم سرم بود رفتیم داخل یه اتاقی که خطبه بخونن اما فقط مادر کسی که می خواستم باهاش ازدواج کنم اومده بود و خودش نیومده بود و یه تعداد کمی از فامیل هامون . به خاطر همین گفتیم صبر کنیم بعد یه مدت که صبر کردیم همه اومدن و خیلیییی شلوغ شد اما من هم چنان خاطرم نیست که داماد رو دیده باشم ، تا جایی که خاطرمه ندیدمش و انگار اصلا نمی دونستم کیه وخاطرم هم نیست که آیا بالخره خطبه خونده شد یا نه . بعدش رفتم دستشویی ، توی دستشویی (بعد این که دستشویی انجام دادم)، سه چهارتا ماهی کوچک و بزرگ سیاه خوشگل بود من همش می گفتم الان بخوام دستشویی رو بشورم اینا اذیت میشن ، ایستادم تا خودشون برن ، بعد یه مدت آروم آروم رفتن اما تا یه مدت دلواپس بودم که چی شدن ، نمی دونم چجوری رفتم توی یه زیرزمین دنبالشون و رسیدم به یه جایی که پر آبه یه حجم زیادی آب اونجا بود آب شفاف بود . ماهی ها رو اونجا دیدم و خیالم راحت شد اما بعدش یهوو یه حجم زیادی آب شفاف اومد توی اون زیرزمین که دیگه من فرار کردم اومدم بیرون چون حجم آب زیاد بود اما دیگه غهمیدم ماهی ها جاشون امنه. بعدشم اومدم بیرون در ادامه ی خوابم دیدم که اومدم توی یه اتاق جدید توی یه خونه ی جدید و می خوام وسایلش رو بچینم (توی خونه کلی وسایل نچیده شده از فرش و میز و مبل بود).
ممنون میشم تعبیرشو بگید.

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۴:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به انجام کاری متعهد خواهید شد و این کار برای شما سود زیادی به همراه دارد و احساس خوشحالی و کرامت خواهید کرد. شما به ثروت خواهید رسید و از غم فارغ خواهید شد. نگرش ها و بینش های جدیدی به ذهن شما خطور خواهد کرد و سعی می کنید که افکار منفی را از ذهنتان بشویید برود. شما کم کم به ماهیت درامدی که دارید به خوبی پی خواهید برد و متوجه می شوید که روزی شما کاملا حلال است. زندگی شما متحول خواهد شد. روحیات تازه و افکار تازه و مثبتی به ذهن شما راه پیدا می کند. روابط اجتماعی شما با دیگران قویتر خواهد شد و به خواسته هایتان می رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۵:۲۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.