تعبیر خواب اسارت
اگر خواب ببینید اسیر شده اید، نشانه خیانت یا نا امیدی در بیداری است. اگر ببینید کسى زندانى شده، نشانه آن است که او، شغلى در سطح پایین به دست مى آورد. اگر زنى خود را زندانى و اسیر ببیند، به خاطر محبت شوهرش به دیگران، دچار حسادت مى شود و مورد سرزنش قرار مى گیرد. اگر ببینید فردی از اسارتگاه آزاد می شود، تعبیرش رهایی آن شخص از بدبختی است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
majid : سلام
خواب دیدم توی یه ساختمونی هستم و افراد لباس مشکی نظامی تفنگ به دست به ساختمون هجوم اوردند . بدون اینکه تیر اندازی صورت بگیره اومدند تو و یکی از اونا منو به اسارت گرفت و خواست که دست و پامو ببنده بهم میگفت التماسم کن منم تو ذهنم میگفتم من نباید التماسش کنم.
فریبا هراتی
: سلام. شما یا احساسات و نیازهای خود را خیلی سرکوب می کنید و با کسی زیاد راجع به اعتقادات و احساس قلبی تان صحبتی نمی کنید و احساس می کنید در اثر این کنترل شدید خودتان گیر افتاده و به نوعی اسیر شده اید و یا اینکه کسانی هستند که به شما خیانت خواهند کرد.
رویا : با سلام و احترام
خانم هراتی عزیزم، امروز ساعت ۳صبح این خواب رو دیدم:
شوهرم ( اما چهره ی برادرم بود ولی مطمعن بودم شوهرمه) ، منو برد جایی مثه یه جا شبیه به اتاق ۹متری بین دوتا کوه، و بمن اصرار میکرد که اینجا بمونم، اما من کاملا احساسه خطر میکردم، بهش گفتم نه بزار به پلیس زنگ بزنم، اینجا خیلی خطرناکه، نمیخوام که بمونم، گفت نه تو بمن اعتماد کن و همینجا بمون، اما من به حرفش گوش ندادم و از اونجا فرار کرد، وقتی فرار کردم و از بالا و دور به اون مکان نگاه کردم، دیدم کف زمین اونجا یه هشت پای بسیار بزرگ و قرمز با شکم کاملا باز بوده که به شکل سطح زمین خودشو استتار کرده بود و اصلا متوجه اش نبودم، یه چیزی مثه یه فیلم از جلو چشمام رد شد و دیدم که اگه میموندم اون هشت پا شکمشو میبست و منو توو خودش اسیر میکرد، بسیار اون لحظه ای که مثه فیلم از جلو چشمام گذشت و اینکه چطور بدنمو تووی بدنش قفل کرد و ذره ذره اجزای بدنم داشت تووی بدنش جذب و ذوب میشد و اینکه رنگ صورتم سفید و ترسناک شده بود و لبامو دهنمو با نوک دست و پاهاش بهم دوخته بود، رو دیدم، و اینکه اگه فرار نمیکردم باید همیشه اسیره این اختاپوسه وحشتناک میموندم، (خانم هراتی، بسیار ترسناک بود) و خدا رو شکر کردم که گول نخوردم و اونجا نموندم و خودمو نجات دادم.
میشه لطفا برای تعبیرش راهنماییم کنید.
سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شوهر شما دوست دارد که شما با او بمانید و با چالش هایی که چب و راست مقابل شما قرار دارد مبارزه کنید اما اسیر او باشید و جایی نروید. فکر او مریض است و ماندن با او برای شما حکم خودکشی دارد زیرا او به سختی می تواند خودش را از شر این اعتیادی که مثل هشت پا ذهنش را محاصره کرده نجات دهد تازه اگر بخواهد اصلا نجات بیابد!! اما شما از این منجلاب نحات پیدا خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
رویا : الهی زنده و برقرار باشین خانم هراتی عزیزم.
خودم بشدت امروز صبح از خوابهام مضطرب بودم.
صبح یکدفعه بدونه هیچ دلیلی اینه ی بزرگ میز ارایشه عروسیم از وسط ترک بزرگی برداشت، خورد نشد اما از وسط به دوقسمت تقسیم شده.
من صدای ذره ذره ترک خوردنشو شنیدم.
با خوابی هم که دیدم خیلی ترسیدم، زود صدقه دادم.
خیلی خیلی ازتون و این قدرت بزرگ و پاکتون ممنونم.
فریبا هراتی
: خواهش می کنم. خدای مهربان می خواهد به شما بگوید که جدایی شما درست است.
رویا : دوستون دارم خانم هراتی
مرسی که هستین
فریبا هراتی
: منم دوستتون دارم.