تعبیر خواب اسباب بازی
هوس های زودگذر آمیخته به سبک سری های ما درخواب به شکل اسباب بازی اعم از عروسک یا چیزهای دیگر تجسم می یابند. عروسک بی اعتقادی و سست رای بودن است و چنانچه ببینید در خواب عروسکی دارید، گویای آن است که به قدر کفایت برای انجام کار مهمی که پیش روی شما قرار گرفته نه اعتقاد دارید و نه اراده.
اگر عروسک به کسی می دهید خواب شما می گوید به نیرنگ و فریب متوسل می شوید و کاری می کنید که برای شما می تواند دل خوش کننده باشد اما برای دیگری بی محتوا و پوچ است.
اگر دختر جوانی هستید و در خواب عروسک دیدید نشان آن است که عشقی در مسیر زندگی شما پیدا می شود و چنانچه زن جوانی هستید صاحب فرزند می شوید یا ضمیر نا خودآگاه تان ضرورت وجود یک فرزند را تذکر می دهد.
اسباب بازیهای دیگر با توجه به نوع آن ها می توانند تعبیر و معانی مختلف داشته باشد. اسب بازیچه چوبی خودکامگی و غرور است که موجب تخفیف شان شما می شود.
اگر در خواب طناب بازی می کنید خواب تان به شما می گوید از کاری که توفیق حاصل نکرده اید منصرف شوید و تکرار نکنید چون هر قدر بدوید باز در جای اولیه خواهید بود و جز خستگی چیزی برای شما باقی نمی گذارد. اسباب بازی های مکانیکی عموما نیرنگ و فریب هستند چه کسی به شما بدهد و چه شما به کسی هدیه کنید. اگر خود را در یک فروشگاه اسباب بازی دیدید در آینده نزدیک عده ای گرد شما را می گیرند که می خواهند شما را به انجام کاری وا دارند که آن عمل سود بخش نیست.
آتیانوس می گفت در دختران و پسران جوان اشتیاق به ازدواج و تشکیل کانون خانوادگی به صورت اسباب بازی و به خصوص عروسک در خواب تجسم می یابد. حیوانات بخصوص حشرات مدل و بازیچه که غالبا از پلاستیک ساخته می شود رنجی است که از نیش زبان مردم می برید.
تعبیر خواب اسباب بازی از دید منوچهر مطیعی تهرانی:
تعبیر خواب دیدن عروسک، بی اعتقادی و سست اراده بودن است.
تعبیر خواب عروسک دادن به دیگری، نیرنگ و فریب است.
تعبیر خواب دختر جوانی که عروسک ببیند، عشق است.
تعبیر خواب زن جوانی که عروسک ببیند، فرزند است.
تعبیر خواب اسب چوبی، غرور است.
تعبیر خواب طناب بازی، منصرف شدن از کاری بیهوده است.
تعبیر خواب اسباب بازی های مکانیکی، فریب است.
تعبیر خواب اسباب بازی، تشکیل کانون خانواده است.
تعبیر خواب حشرات پلاستیکی، نیش و کنایه زبان مردم است.
لوک اویتنهاو می گوید: تعبیر خواب دیدن اسباب بازی، مسئله در بین زوج است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
shabnam : سلام عبادت قبول و خدا قوت
خواب دیدم یه خونه ویلایی قدیمی هست فک کنم یه خانواده پولدار و واسه تفریح چند روز میان می مونن و میرن و یه پسر بچه ۵.۶ ساله داره که تو اتاقش اسباب بازی داره، بعد اونا ما اونجا میریم ، داداش کوچیکم تو خواب بچه شده و میخواد اسباب بازیا بازی کنه. میگم واسه مردمه.ولی خانواده پولداراجازه میدن، من خوشحال میشم که هر وقت بیایم اینجا ، یه اتاق پر ازاسباب بازی رایگان داریم، یه حیوون پارچه ای کوچیک فکر کنم فیل بوده که سفیده و با نخ ابی کمرنگ دوزندگی کردن براش دم کشیدن طرح دادن و خیلی خاصه جنسش عالیه و میگم خارجی و گرونه حتمامراقب باید باشیم کثیف نکنیمش .ماشین اسبابازی هم بود . اتاق کودک در پشتی داشت درش نبود و با تشک چارچوب رو پوشونده بودن. بعد تو حیاط که همون حیاط خونه خودمونه یه پیرزن قدبلند موباز با پیراهن بلند قهوه ای توحیاطه. سیل گل و لای از پشت خونه مارپیچی باریک میاد و مخروطی وار وارد دریچه فاضلاب میشه وپیرزنه در خطره سیله، اول در امان میمونه ولی اخر با سیل میره تو دریچه .حس زیادخوبی بهش نداشتم. داخل خونه که میشه اینجا خونه خودمون ،هم گل و لای از درز پنجره ی پذیرایی و در پشتیاتاق اسباب بازی یکم تو میاد و کناره فرشهارو خیس میکنه و میگم اشکال نداره فرشها رو فورا جمع میکنیم و در اتاق اسبابازی رو یه چیز مستحکممیذاریم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر . شما می خواهید فکرتان راحت باشد و در رفاه و آرامش زندگی کنید و سعادت خانوادگی و خوشبختی دنیایی تان فراهم باشد. برادر شما کم تجربگی و خامی از خودش نشان می دهد و دنیا را به بازی گرفته و به اشرافیت و تجمل گرایی رو آورده و یا خواهد آورد و چنان غرق بازیهای دنیاست که نمی داند این خوش گذرانی ها راه رسیدن او به موفقیت و ثروت بیشتر را بسته است. ادامه ی این روند باعث خواهد شد که سیل گرانی ها و مشکلات اجتماعی، ثروتتان را به باد بدهد و سرمایه هایتان از بین برود. ولی باز شما غرق در لذات خودتان هستید و این هشداری به شماست! تشکر از همراهیتون.
فرينا : سلام عزيزم روز بخير
امروز صبح خواب ديدم كسى كه با هم قصد ازدواج داريم ، حسين،و يه شهر ديگه زندگى ميكنن، اومده خونمون طبقه بالاى خونمون توى اتاق خواب خوابيده بوديم من روى تشك خودم اون هم روى تشك خودش با كمى فاصله ، رومون پتو كشيده بوديم، حدود يه وجب بينمون فاصله بود,دوستم (كه از ارتباط ما قبلاً خبر داشت اما چون داشت رابطمونو بهم ميزد ديگه الان هيچى بهش نميگم،)اونهم زير پاى من خودشو زده بود به خواب، حسين اومد كلمات عاشقانه بهم بگه اشاره دادم كه مريم بيداره يه دفعه مريم سرشو بلند كرد كه يعنى واقعاً بيداره، ميخواستيم بهم نزديك بشيم و دستامونو بديم بهم اما بخاطر مريم اينكارو نكرديم و سرمونو كرديم زير پتو مثلاً خوابيم، بعد ديدم يه كتاب با جلد زرد دستمه توش يه چيزى مثل جبر و مثلثات بود اول كتاب رو با حسين خونده بوديمو ياد گرفته بوديم بعدش ديگه فقط تمرين بود دو سوم كتاب مونده برد كه بايد تمريناتش رو حل ميكرديم، (نميدونم اول خوابم كتاب بود يا بعد از قسمتى كه توى تشك خوابيده بودم) آخر سر ديدم حسين با خودش يه عالمه اسباب بازى آورده يكى از اسباب بازيها دستم بود خيييلى مدرن و امروزى بود يه آدمك كه وقتى راهش ميبردم سرش راست و چپ ميرفت ديگه دوستم نبود و خواهر زاده ده سالم اومد از در توى هال، فكر كرد اسباب بازى خودشه گفتم نه اسباب بازى تو انقدر مدرن نيست مال تو اونه ، نشون دادمش، اون اسباب بازى كه دستم بود رو حسين نگفته بود براى من آورده اما با خودش آورده بود، و همش برام جالب بود كه خيييلى پيشرفته و مدرن بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. حسین به شما فکر می کند و می خواهد درک بالاتری نسبت به شما داشته باشد. کما اینکه شما هم می خواهید که آرمانها، پتانسیل، ظرفیت و حقایق بیشتری را نسبت به او بدانید. شما به اجبار باید در این مدت سعی کنید که شناخت بیشتری نسبت به هم پیدا کنید. شما باید در رابطه با مثلث عشقی بین شما و او و کسی دیگر محتاط باشید و این کتاب زرد هشداری به شماست!! باید خوب همدیگر را بشناسید و بفهمید که کسی دیگر هم در زندگی او هست یا خیر. او هم البته می خواهد همین مسائل را نسبت به شما بداند و هشدار به او هم هست. این کتاب به معنی خیانت قطعی شما به هم نیست ولی به این معنی است که شما باید قبل از ازدواجتان در باره ی تمام مسائلی که گفتم حسابی اطلاع کسب کنید و همدیگر را خوب بشناسید و از صداقت هم کاملا مطمئن شوید و بعد با هم ارتباط برقرار کنید ( به هم دست دهید) تا بعدا طوری نباشد که دشمنانتان که به کمین نشسته و کارهای شما را تحت نظر گرفته اند برایتان حرف در بیاورند و آبرویتان را ببرند. شما 1/3 همدیگر را می شناسید و هنوز 2/3 همدیگر را نمی شناسید و با تمرین و ممارست باید درک بیشتری نسبت به هم پیدا کنید. شاید هم دوست شما که زیر پای شما خوابیده عاشق حسین است و این مثلث عشقی می تواند اشاره به او هم باشد. اسباب بازی نمادی از خوشی در خانه و هارمونی است که او می خواهد برای شما فراهم کند. حسین می خواهد به شما امنیت بدهد ولی نگرش بازیگوشانه ای دارد و روش های کودکانه ای برای ابراز عشقش به شما به کار می برد. ضمن این که شما باید مراقب باشید که با احساستان بازی نکند. تشکر از همراهیتون.
Lia : با سلام و تبریک سال نو امیدوارم سال جدید رو همراه با سلامتی و شادی پیش رو داشته باشید. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. سال نوی شما هم مبارک. شما می خواهید مشکلات مالی مغازه پدرتان را با استفاده از درایت و درک بالایی حل کنید و فشار و استرس زیادی روی خودتان احساس می کنید. سعی می کنید که همزمان با یک دست چند هندوانه بلند کنید و به خودتان سخت می گیرید تا تصمیم درستی در این رابطه بگیرید که هم تصمیم درستی باشد و هم نهایت ملاحظات مالی را به عمل آورده و صرفه جویی کنید تا پولتان حرام نشود. کسی سعی می کند که شما را فریب دهد که خیال کنید اوضاع به نفعتان پیش می رودو شما هم انگار خودتان را می خواهید گول بزنید و دوست دارید حرفهای او را باور کنید که حتی پسرتان هم به شما نهیب می زند که بچه بازی در نیاور و عاقلانه فکر کن. شما سعی می کنید که نهایت خرد و عقلانیت را در این تصمیم نهایی تان بکار ببرید و برای این کار شما باید به خودتان تکیه کنید و حواستان را جمع کنید تا بعدا شکست نخورید و تقصیر این و آن بیاندازید. سفت و سخت باید مراقب دارایی تان باشید که باد آن را نبرد! تشکر از همراهیتون.
ستاره : سلام خانم هراتی عزیز...من فقط شارژ کردم تا بهتون بگم اینکه میگن انسان جانشین خداست راست میگن و بخدا قسم شما جانشین خود خدایید...واقعا هر چه تعبیر کردید و میکنید درست و صحیح بودو هست...بسیار ممنون و سپاس...شما واقعا کمکم کردید و کاری کردید که .... بسیار ممنون و سپاس
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. استدعا می کنم. حقیقت امر این است که خدای بزرگ برای کمک به بندگانش از راه های مختلفی اقدام می کند و آنچه که شما از بنده به عنوان راهنمایی شنیده اید، صرفا محبت خدا به شماست و نه هنر بنده. من گرد پای امام رضا ع هم در خوبی و درستی نیستم و هرچه که خوبی و صداقت از بنده دیده اید همه را مدیون الطاف پروردگار بزرگ هستم. با این وجود از این همه مهربانی و نظر مثبت و لطف شما تشکر و قدردانی می کنم.
ستاره : سلام . . لطفا پنهان بمونه.
فریبا هراتی
: سلام. به سلامتی انشالله. شما خودتان مجرب هستید ولی از دوستتان که رفتارش مناسب نیست و دانش و خردش هم از شما کمتر است، راهنمایی می خواهید که مسیر زندگی تان را عوض کنید و به اهدافتان برسید و او هم حرفهای ضد و نقیضی می زند که زیاد به دردتان نمی خورد و مشکلاتتان را حل نمی کند. شما تصویر ذهنیتان نسبت به او و دوستان دیگرتان را در خاطرتان حفظ می کنید. می خواهید به اهدافتان برسید و همرنگ جماعت می شوید و از خودتان اصالت و ابتکار به خرج نمی دهید. بعضی از نگرش های شما نابالغانه است و ظاهربین هستید. شما می خواهید به امنیت و حمایت و عشق بی قید و شرط برسید ولی دیگر نمی خواهید که به هوس و هوای دلتان و طبق غریزه تان به پیش بروید بلکه می خواهید که خردمندانه فکر کنید. شما شاهد این هستید که عشق کورکورانه و تبعیت از کسی به امید اینکه به شما محبت کند، به ضرر شماست. شما نمی خواهید که در زندگی تان ضربه بخورید و دست خالی و شکست خورده باقی عمرتان را در تنهایی بگذرانید. پس باید چشمانتان را باز کنید و حقایق را خوب درک کنید. شما دارید یک خانم دکتر می شوید پس خانم دکتری باشید که عقلانیت شما اجازه ندهد که احساس شما، چشمتان را کور کند! همه چیز را با چشم عقل نگاه کنید و نه احساسی. تشکر از همراهیتون.
Neda : سلام خانم هراتی عزیزم ظهرتون بخیر امیدوارم خوب و خوش و پرانرژی باشین.
خیلی ببخشید که طولانی شد بعد این خواب یکمی دلشوره گرفتم برای همین با جزییات نوشتم که دقیق راهنماییم کنین اگه هزینش بیشتر میشه بگین شارژ کنم که خدای نکرده شرمندتون نشم مثل همیشه ممنون از صبرتون مهربان بانو.بی زحمت متن رو هم پاک کنین خیر هر دو دنیارو ببینین پاینده باشین.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. از نظر پدرتان، شما شخصیتی بی گناه و سرخوش و کم تجربه دارید که دیگر وقتش رسیده که بزرگ شوید و به سعادت خانوادگی و تعادل در زندگی تان برسید؛ ازدواج کنید و خوشبخت شوید. شما می خواهید به نشاط و سرزندگی و قدرت درونی برسید و خودتان را کشف کنید. می خواهید که به ثروت برسید و خواسته های پر شور خودتان را عملی کنید. کسی از احساس درونی شما با خبر نیست. پدرتان می خواهد که شما یاد بگیرید در موقعیت های مختلف و فرآیند های متنوعی که خودتان را در آن میبینید، درست رفتار کنید. شما در خلوت خودتان خیلی زیاده خواه هستید و یا زیاد صحبت می کنید ولی جلوی مردم موقر و متین رفتار می کنید. شما می خواهید که بزرگسالانه رفتار کنید و اشتباهات و خصلت های زمان کودکی تان را دور بریزید. پدر شما می خواهد که شما راحت باشید مثل خودش و احساس آرامش کنید و شما می خواهید که نقشتان را منبعد در زندگی عوض کنید. شما از غم رها خواهید شد. مادرتان هم از غم رها می شود و خیالش راحت می شود. خواهرتان کمی حرص و جوش می خورد ولی شما به او می گویید که مثبت اندیش باشد و خونسرد و آرام باشد. شما می خواهید از تجارب گذشتگانتان درس بگیرید و اشتباهات آنها را تکرار نکنید و مادیگرا و حریص نباشید چون می دانید که عاقبت آنان به خیر نشده است. تشکر از محبت و همراهی شما.
Neda : چون صورت خوابم پاک شده دوباره میفرستم
دیگه تکرار نمیشه
فریبا هراتی
: سلام. متاسفم که بنده به خاطر کثرت کاربران مورد شما "مطلقا" فراموش کردم. خوابها را می توان از روی محتوای آن به صورت های متفاوتی تعبیر کرد ولی زمانی تعبیر درست است که من از سوابق زندگی شما تا اندازه ای با خبر باشم و بتوانم تفسیر درستی از چیزی که دیده اید به شما ارائه دهم. همیشه حواستان باشد که چند هزار نفر در سایت خواب ارسال می کنند و احتمال اینکه ذهن بنده برای به خاطر آوردن تمام اشخاص، دچار اشتباه شود بسیار بالاست. پس لطفا همیشه خیلی مختصر یادآوری کنید که شرایط شما چیست. تعبیر خوابتان این است که پدر شما شما را بچه فرض کرده ولی بدون توجه به این که دیگر برای شما زمان بچگی گذشته و او نمی تواند شما را کم سن و بی تجربه حساب کند. شما می خواهید به نشاط و سرزندگی و قدرت درونی برسید و خودتان را کشف کنید. می خواهید که به ثروت برسید و خواسته های پر شور خودتان را عملی کنید. از درون شما فکرتان بسیار مشوش است و عصبانی هستید و به خاطر مسائل مالی که منطقا" حق خودتان می دانید و به شما ظلم شده و بی احساسی مطلقی که پدرتان به شما نشان داده، کلافه اید. او فکر می کند که می تواند شما را وادار کند تا در موقعیت های مختلف طبق خواسته ی او رفتار کنید. شما وقتی که خودتان با خودتان خلوت می کنید خشم درونتان را بروز می دهید و خودتان می دانید که چه در دلتان می گذرد و کسی از احساس درونی شما با خبر نیست. شما گلایه و شکایت بسیاری نسبت به پدرتان دارید و می خواهید که بزرگسالانه رفتار کنید و اشتباهات و خصلت های زمان کودکی تان را دور بریزید. پدرتان می خواهد آنچه که حق شماست را تصاحب کند ( بلوز سفید) و نشان دهد که با کرامت است و شما از این بابت ناراحتید. شما می خواهید که نقشتان را منبعد در زندگی عوض کنید. شما از غم رها خواهید شد. مادرتان هم از غم رها می شود و خیالش راحت می شود. خواهرتان کمی حرص و جوش می خورد ولی شما به او می گویید که مثبت اندیش باشد و خونسرد و آرام باشد. ارواح خبیث که در منزلتان بودند، خاطرات آدمهایی است که با مادیگرایی افکار شما را ناراحت کردند ولی اسباب کشی شما اشاره به این دارد که زندگی شما متحول خواهد شدو این دوران سخت به زودی برای شما پایان می پذیرد. تشکر از محبت و همراهی شما.
Niloo : سلام.خواب دیدم رفتم مغازه و بین دوتا عروسک که آواز میخونن و میرقصن یکیشون که ارزون تر بود رو خریدم.اومدم خونه دیدم تو کیفم یک عروسک بزرگو ساده ی دیگه هم هست ولی درنیاوردمش.بعد رفتم لبه ی فرش را جمع کردم تا عروسکم پشت فرش که صاف هست بخونه و برقص و مامانم ببینه.ولی مامانم ازش خوشش نیومده بود.بعد دیدم که رفتم رخت خوابمو پهن کردم بخوابم ولی اعضای خانوادم بهم میریختنش و نمیزاشتن بخوابم هیاهو راه انداخته بودن و شوهر خواهرم گفت این(منظورش من بود) هم مثل مریم(دختر عمم)شد.(دختر عمم جدیدا عقدکرده و میخواد بره ی شهره دیگه با شوهرش).منم رفتم تو یک اتاق دیگه اونجا دیدم روسری ساتن سبز سرم هست و جوری سرم کردمش که موهام بیرون نبود. روسریم را در آوردم و زدم به چوب لباسی(لباس دیگه یی بهش آویز نبود)تو اتاق یکی از خواهرام ایستاده مشغول به کاری بود ولی حرف نمیزدو اتاق آروم بود انگار میخواستم اونجا بخوابم.
فریبا هراتی
: سلام. شما نسبت به بعضی مسائل، نگرشی نابالغانه دارید و سعی می کنید که مسئولیت پذیر نباشید یا کمتر جدی باشید و اجازه دهید که عشق و امنیت بی قید و شرط و آرامش و حمایت و زنده دلی و جوانی به زندگی تان راه پیدا کند. می خواهید که همه ی آرزوهایتان عملی شود و شاد باشید و بگویید و بخندید و مادر شما ( یا جنبه ی خردمندانه ی خودتان) با این طرز فکر و رفتار شما مخالف است. اعضای خانواده ی تان سیستم فکری که شما به عنوان آرامش خودتان آن را در نظر گرفته اید را قبول ندارند. شما می خواهید دور از هیاهو، آرامش فکری تان را حفظ کنید و مهربان و صلح طلب باشیدو افکارتان را با کسی در میان نگذارید. خواهش دیگر شما که در اتاق با شما بوده، در کارتان دخالت نمی کند. تشکر از همراهیتون.
سوین : سلام من امروز خواب دیدم که تعداد بسیار زیادی عروسک بافتنی دختر و پسر که اکثرا از اونا شمال میفروشن.بالای ی آبشار ی ردیف شدن ومن از پایین دارم اونا رو نگاه میکنم و خودم و تو خواب کودک احساس می کنم عروسکای دختر و پسر دست در دست هم از بالای آبشار میفتن تو آب .و آب اونا رو می برا.عمم که کنار منه ازش میپرسم پایان این قصه چیه ؟قصه منظورم این همه عروسکی که میفتن تو آب چی میشه؟و جوابی که از عمم میشنوم متاسفانه یادم نیس چی گفتن.در واقعیت هم چن روز پیش تو اینستا این عروسکا رو تو پیج یکی از دوستان دیدم و بهش فکر میکردم
فریبا هراتی
: سلام. شما به این فکر می کنید که شادی و بی گناهی، سرخوشی و رفاه کودکانه ای که در وجود بچه ها هست، چطور دستخوش تغییرات منفی جریانات احساسی زندگی شان می شود و آنها درهم شکستگی احساسی و شکست در عشق و زندگی را چطور تجربه می کنند. تشکر از همراهیتون.
saba : سلام خانم هراتی عزیز
دیدم داریم بالاشهر خونه میخریم من،مادرم و خالم رفتیم بنگاه ،بنگاه حالت حسینیه داشت نیمه ساز،خاکی و دیواراش با پارچه سبز پوشیده بود مادرم ادرس محل فعلیمون رو دروغ گفت و من عصبانی بودم میخواستم راستشو بگم اما نذاشتن ادرسو گفتیم اومدیم بیرون
دختر خالم۶سالشه تو خواب همش چسبیده بود به من میگفت بغلم کن
یه لباس نازک و بدن نما تنم بود خیلی خجالت میکشیدم همش خودمو میپوشوندم،خودمو تو محله بچگیم دیدم خالم و مادرم ته کوچه ایستاده بودن منتظر من.دوتا عروسک دختر تو حیاط خونه مادربزرگم بود اونارو برداشتم که برم از یکی از عروسکا صدای قران پخش شد چند دقیقه بعد خاموشش کردم،عروسکارو بغل کردم رفتم
فریبا هراتی
: سلام. زندگی شما متحول خواهد شد. متمول تر خواهید شد و افکارتان مدرنتر و امروزی تر می شود. شما برای رسیدن به خواسته تان متوسل به امام حسین ع می شوید و اینکه مادرتان چه آدرسی داده در تعبیر مهم است که ننوشته اید. شما می خواهید به ثروت و رفاه برسید. رفتار شما بیانگر احساس درونی شماست و شما نمی خواهید که احساستان را برای دیگران مطرح کنید. شما ایده آلهایی از زمان بچگی تان داشته اید و در گذشته به مسائل دینی بیشتر توجه داشته اید و بر طبق فرهنگ مادر بزرگتان فکر می کردید ولی امروز شاید زیاد به این مسائل توجه ندارید. تشکر از همراهیتون.
zaahraa : سلام خواب ديدم كه براي دختر يكي از اقوام يك عروسك زيبا دخترونه خريدم ( اين دختر اقوامم معلول هست ولي در عين حال خيلي لوس بار اومده) و اين عروسك رو بهش دادم و اين دختر اقوام در خواب بچه سال هم شده بود ولي يهو پسر خالم كه تقريبا نوجوان هست اومد اوم عروسك رو ازش گرفت و در خواب پسر خالمم بچه سال شده بود و بعد اين دختر با پسر خالم بدجوري دعواشون ميشه و دختر گريه ميكنه و اخر اين دختر عروسك رو ازش ميگيره و ميبره.. ( اين دختر فاميلمون معلول هست و خيلي دوست داره ازدواج كنه ولي به خاطر اخلاق بدي كه داره كسي نميتونه براي ازدواج بياد جلو.. و از ازدواج من هم خيلي ناراحت شد
فریبا هراتی
: سلام. شما برای او آرزو می کنید که به آرمانها و آرزوها و ایده آلهایش در زندگی برسد. او به خاطر بیماری که دارد، خودش را از دیگران کمتر می داند و این حس باعث شده که روحیه اش خسته و امیدش کمتر شود و نتواند معقول و خردمندانه فکر کند. برخورد دیگران هم با او باعث شده که فکر کند می تواند با تندخویی حرفش را به پیش ببرد و از اینرو شما رفتار او را بچه گانه می دانید و در خوابتان هم کم عقلی و بچگی خواهد کرد. پسر خاله ی شما هم فکر خواهد کرد که می تواند با او ایده آلهای مشترکی داشته باشد و شاید عاشق او بشود. ولی آنها با هم با مشکل مواجه خواهند شد ( چون پسر خاله تان فکر می کند که صرف دختر بودن او برای ازدواج با او کافیست در حالیکه برای ازدواج با یک معلول باید شرایط او را بخوبی درک کرد و انتظارات کمتری باید از او داشت، ضمن اینکه خود پسر خاله تان باید بیشتر از زمانهای دیگر از خودش مایه بگذارد و مسئولیت پذیرتر باشد، اما او از پس اینکار بر نخواهد آمد). رابطه ی اینها با هم به جایی نمی رسد. شما نباید او را با خودتان مقایسه کنید و همیشه در نظر داشته باشید که او به خاطر مشکلاتش تحت فشار قرار دارد و انتظارات یک آدم معمولی و خونسرد را نمی توانید در قبال او داشته باشید. تشکر از همراهیتون.