تعبیر خواب اسب
دیدن اسب در خواب مراد و آرزو و هدف است. اگر کسی ببیند که بر اسب نشسته و اسب رام و مطیع او است و به سهولت فرمان می برد، زندگی به کام وی خواهد بود ولی اگر اسب نا آرام و خروشنده بود به زحمت و تلاش بسیار پیروزی حاصل می شود. اگر نتوانست اسب را رام کند، رشته کارها از دستش خارج می شود.
تعبیر خواب اسب قهوه ای تیره
اسب قهوه ای نشانه سلامت اخلاق بیننده خواب است. اگر خواب ببینید که اسب قهوه ای خوشرنگی را سوار شده اید، در زندگی ثبات اخلاق خواهید داشت. اگر اسب سفید و قهوه ای بود، نشانه آن است که بیننده خواب، گاهی نمی تواند بر خشم خود غلبه کند.
اگر کسی خواب ببیند سوار اسب قهوه ای روشن شده، در زندگی امور چنان به کام وی خواهد بود که به نظر نمی رسد هیچ وقت بتواند عصبانی شده و یا مسئله مهمی فکر او را آزرده و ناراحت کند. زندگی بر وفق مراد بیننده این خواب خواهد بود خصوصا اگر اسب وی مطیع و رام او باشد
سوار شدن به اسب سفید، رسیدن به تمام خواسته ها و آرزوها و مراد هاست. اگر سوار چنین اسبی باشید و اسب شما مطیع شما باشد، زندگی کاملا بر وفق مراد شما خواهد بود و در نظر اذهان مردم، جزو خوشبخت ترین مردمان خواهید بود.
اگر خواب ببینید اسب سفیدی دارید ولی هیچ وقت سوار آن نمی شوید، خوشبختی منتظر شما است ولی این خودتان هستید که مانع خوشبخت شدن خودتان می شوید. پس در این صورت بهتر است در امور خود کمی تامل کرده و مجددا به کارها و رفتار خود بیاندیشید و شیوه جدیدی را برای زندگی خود در نظر بگیرید.
سواری بر اسب سیاه، نشانه این است که با وجودی که مردم به شما غبطه می خورند و شما را صاحب جاه و مقام می دانند، زندگی دقیقا آن جور که شما می خواهید پیش نخواهد رفت و از آن چندان رضایت نخواهید داشت.
اگر خواب ببینید که سوار اسبی سياه هستید ، علاوه بر اینکه بخت يار شما خواهد بود اما با اين همه، متوسل به فريت و نيرنگ می شويد و دست به كاری خطا مي زنيد.
سوار شدن بر اسب سرخ مایل به زرد، نشانه دینداری بیننده خواب است. و اگر خواب ببینید که اسب شما کاملا سرخ است، با نشاط و خوش گذران خواهید بود.
اگر زنی خواب ببیند که سوار بر اسب سرخ شده، او در زندگی خود، شادی بسیاری را تجربه خواهد کرد و اخلاق سرزنده و پر نشاطی دارد. اما اگر مردی خواب ببیند که سوار بر اسب سرخی شده، احتمال دارد که علاوه بر خوش گذرانی، آدمی پرخاشگرو ستیزه جو نیز باشد.
اگر کسی خواب ببیند که بر اسب زردی سوار شده است، به بیماری گذرایی دچار خواهد شد و بهبود خواهد یافت انشالله.
اگر خواب ببینید بر اسب دو رنگی سواری می کنید که سیاه و سفید است، در زندگی تلون مزاج خواهید داشت و گاهی بسیار خوش اخلاق و آرام خواهید بود و گاهی بد اخلاق و عصبانی خواهید شد و نمی توانید بر خشم خود غلبه کنید.
تعبیر خواب اسب سواری
اسب در خواب مراد و آرزو است. اگر کسی خواب دید که اسب سواری می کند، و اسب او آرام حرکت می کند و مطیع او است، زندگی به کام وی خواهد بود.
اگر کسی خواب ببیند که اسب او وارونه حرکت می کند و به جای اینکه با سرعت به جلو بتازد، با سرعت به عقب حرکت می کند، تقدیر بر زندگی او حکمفرما خواهد بود و تلاش وی برای رسیدن به هدف، اثر چندانی برآینده او نخواهد داشت. زیرا این اسب است که اختیار امر حرکت را به عهده گرفته نه خود سوارکار.
اگر کسی خواب ببیند که سوار اسبی شده که مطیع نیست و کاملا وحشی بوده و کنترل آن سخت است، در زندگی با چالش های فراوانی روبرو خواهد بود و برای کنترل امور زندگی خود و اینکه به آرزوهای خود برسد، باید سعی و تلاش زیادی بکند.
اگر کسی خواب دید که نمی تواند اسبی را که سوار آن شده رام کند، رشته امور در زندگی از دست او خارج خواهد شد و تلاش او برای رسیدن به هدفی که در پیش دارد به جایی راه نخواهد برد.
اگر کسی در خواب ببیند که سواری می کرد و مانعی بر سر راهش نبود، به مقصود و مراد خود خواهد رسید ولی اگر مانعی بر سر راهش بود که نتوانست تمام راه را برود، تعبیرش عدم موفقیت در کارهاست. اگر در میان جمعی که از او اطاعت می کردند، سواری می کرد، به فرماندهی می رسد.
ولی اگر دید که فرمانده شده ولی سواران از او اطاعت نمی کنند، از کار خود معزول خواهد شد. اگر کسی دید که در میان سواران ناشناس اما مطیع اسب سواری می کرد، جمعی به وی می پیوندند و از او اطاعت می کنند.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند درخواب سواری می کرد، دلیل که از پادشاه مال و نعمت یابد. اگر ببیند با سواران می گشت و آن سواران فرمانبر و مطیع وی بودند، دلیل که بر گروهی فرمانروایی یابد.
اگر ببیند سواران در محلی سواری می کردند، دلیل که در آن محل بارانی سخت آید. اگر ببیند سوارانِ مجهول از متاع دنیا چیزی به او دادند، دلیل که وی را از کسی غریب منفعت رسد. اگر آن سواران معروف باشد، منفعت از آشنا و دوست خواهد رسید. اگر سواران را در جامه ها ببیند بر اسبان لاغر، تاویلش به خلاف این است.
اگر دیدید اسبی دارید که دم پر پشت و انبوهی دارد، عده ای زیاد از شما اطاعت و پیروی می کنند. اگر اسبی فاقد زین یراق و نمد و دهنه داشتید، گواه نقصان در پیروزی شما است.
سوار بودن به اسبی که بال داشت و در هوا می رفت، علامت رفتن به سفر و زیارت است. سخنگویی اسب در خواب نشانه آن است که بیننده خواب، کارهای شگفت آوری می کند. اگر کسی را بر پشت خود بر اسب سوار کرده بود، آن شخص مطیع او خواهد شد. داشتن اسبی رهوار و خوش رفتار نیز نشانه ازدواج با شخصی توانگر و خوش رفتار است. نفایش الفنون نوشته تعبیر اسب، خوشبختی و یا زن گرفتن است و تصریح دارد که اگر کسی در خواب بر اسب سفید نشسته باشد پادشاهی یابد.
معبران به طور عموم، دم اسب را به خدمتکاران تعبیر کرده اند یا کسانی که از شما فرمان می برند. مادیان را به زن تعبیر کرده اند و کره اسب را فرزند. اجتماع اسبان نشان نزول باران است. معبران اسلامی نوشته اند که دیدن اسب عربی در خواب نشانی از عزت و جاه و مقام است.
تعبیر خواب زایمان اسب
اگر خواب ببینید که اسب شما زایمان کرد، صاحب فرزند خواهید شد. کره اسب رسیدن به آرزو و ثروت نیز تعبیر می شود. اگر خواب ببینید که اسب شما کره های زیادی زاییده، به همه آرزوهای کوچک و بزرگ خود خواهید رسید و صاحب جاه و مقام و ثروت زیادی خواهید شد.
تعبیر خواب حمله اسب
اگر خواب ببینید که اسب شما به شما حمله می کند، در زندگی به مشکل بر خواهید خورد و نشانه عدم موفقیت و سازگار نبودن امور زندگی با شما است. همینطور شما ممکن است به خواستگاری کسی بروید که شما را نپذیرد یا عاشق کسی باشید که او به شما علاقه ای نشان نخواهد داد. اگر اسب لگد محکمی به شما بزند، احتمال بیماری و ناراحتی در زندگی خواهد بود و بهتر است با صدقه رفع بلا کنید.
تعبیر خواب اسب مرده
اگر کسی خواب ببیند که اسب او مرد، نا امیدی به زندگی وی خواهد رسید. اگر خواب ببینید که اسب شما زخمی است و به زودی خواهد مرد، به دوستان شما در زندگی سختی و مشقت خواهد رسید.
اگر دیدید اسبی دارید که دم پر پشت و انبوهی دارد، عده ای زیاد از شما اطاعت و پیروی می کنند. معبران به طور کلی دم اسب را به خدمت گزاران تعبیر می کنند.
اگر خواب ببینید که زین اسب شما بسیار عالی و راحت است، در زندگی پیروز خواهید بود. اما اگر ببینید که اسبی که سوار بر آن هستید، فاقد زین و یراق و دهنه باشد، این گواه نقصان درپیروزی شما در زندگی است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
فاطمه : با سلام خواب دیدم پدرم سوار اسب مشکی بود همراه دو سوار دیگه، دو مرد که سوار اسب قهوهای شده بودن و پشت سر پدرم می تاختن هر سه با سرعت زیاد میومدن طوری که پاهای اسب پدرم روی زمین نمیومد یکباره هر سه رفتن توی اوج آسمون جوری که دیگه دیده نمیشدن بعد چند ثانیه پدرم تنها از اوج آسمون همراه با اسبش پرت شد روی زمین و اسبش با گردن به کف آسفالت خورد پدرم سوار بر اسب بود(اما دو مرد دیگه نبودن) جمعیت زیادی اونجا بودن و با زمین خوردن پدرم همه مردم یک صدا تکبیر گفتن الله اکبر الله اکبر، من هم اون لحظه گفتم یا أبالفضل شما نشون دادید قدرتتون رو
فریبا هراتی
: سلام. پدر شما می خواهد به مقام و قدرت و اختیار بالا در زندگی برسد و روی کارهایش تسلط کافی داشته باشد. او به شدت جدی و تندخو و خشن رفتار می کند و حاضر نیست از اهدافش دست بکشد. او برای حفظ آرمانها و رسیدن به اهدافش هر کاری می کند و حتی ممکن است دروغ بگوید و مرتکب گناه شود. علیرغم اینکه مردم به پدرتان غبطه می خورند، اما شاید کارها بر وفق مراد او به پیش نرود. او بلند پرواز و جاه طلب است و فقط برایش رسیدن به خواسته های خودش مهم است. با وجودی که پدرتان می تواند خوش اخلاق رفتار کند و به موفقیت برسد، اما تلاش او برای کنترل اوضاع و حفظ قدرتش، موثر واقع نخواهد شد و از اوج قدرت به پایین خواهد افتاد و موفق نخواهد شد که خواسته هایش را عملی کند. شما معتقد هستید که شکست خوردن پدرتان به خاطر اشتباه، بدرفتاری و گناهان خودش است و شاید انتظار این شکست را هم داشتید. تشکر از همراهیتون.
Homa : سلام وقتتون بخیر. خوابی که من دیدم نشانه های زیادی داشت. من نمیدونستم دقیقا تو چه موصوعی ثبتش کنم. خواب دیدم پدرم از من میخواد روی پشت بام خانه اش ارزن و گندم برای کبوتر ها بریزم. وقتی به پشت بام می روم انجا پر از اسکناس بود بعد من واسه کبوترها ارزن و وگندم ریختم و فوج فوج کبوتر می امد و روی بام می نشست. یکدفعه در یک سمت دیگر پشت بام اسبی بسیار زیبا با رنگ قهوه ای می بینم و همینطور دسته های پروانه های سفید و سیاه که بالا سر بام خانه می چرخیدند و یک پروانه بزرگ هم دیدم که بسیار زیبا بود و پر از نقش و نگار و من میخواستم با گوشیم از اسب و پروانه بزرگ عکس بگیرم و به خانواده ام نشان بدهم.
سپاس از زحماتتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. پدر شما ( یا خرد و عقلانیت شما) می خواهد که شما به اوج موفقیت برسید و به شکرانه ی این موفقیت تان ، دست به خیر باشید و به دیگران کمک مالی کنید. شما به موفقیت های زیادی در زندگی تان خواهید رسید و اعتبارتان خیلی بالاتر خواهد رفت. دوستان زیادی خواهید داشت و به خیلی ها هم کمک خواهید کرد. شما قادر خواهید بود با قدرت و نیرومندی، انرژی های وحشی درون خودتان را رام کرده و به نفس اماره و غرایزتان، مسلط باشید. تحمل و صبر در وجود شما زیاد است و بسیار خوش اخلاق و محافظه کار و سعادتمند خواهید بود. شادیهای زیاد و تغییر و تحولات مثبتی در زندگی تان خواهید داشت و یک هدف بزرگ دارید که می خواهید به آن برسید. تصویر ذهنی شما نسبت به موفقیت هایتان همیشه در ذهن شما باقی خواهد ماند. تشکر از همراهیتون.
مهدی : سلام و درود فراوان، بنده در شب 17 رمضان یعنی شب جمعه ساعت نزدیک دو نیمه شب خواب دیدم با موتور درحال حرکت بودم که یه دفعه دو نفر جوان یه اسب تیره رنگ داشتند که آن اسب رَم کرد و با لگد بر سرِ من زد و رفت و صاحبانش هم میخواستند من نبینمشون و فرار کردند و من آسیب دیدم و دو دندان جلوم و چند دندان آسیابی ام از دهانم خارج شد و در اثر ضربه لگد اسب شکسته شده بود و میگفتم خداروشکر کلاه ایمنی روی سرم بود وگرنه با این لگد مُرده بودم و خواب بسیار طبیعی بود انگار که درحالت واقعی اتفاق افتاده،ممنون میشم زود تعبیرش کنید، تشکر از شما عزیزان
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید که آزادانه و با سرعت به سمت اهدافتان به پیش بروید ولی مراقب هستید که افکار و ایده هایتان را با کسی در میان نگذارید. شما شانس خودتان را روی یک موقعیت ناشناخته ای امتحان می کنید و یا قمار می کنید و به شدت بدشانسی می آورید!! اگر در نظر دارید که کاری را شروع کنید که تا به حال نکرده اید یا دست به انجام یک ریسک بزنید، از اینکار اجتناب کنید چون قطعا در اینکار شکست خواهید خورد. ممکن است ارتباط تان با چند آقای دوست یا فامیل قطع شود و یا دعوا راه بیافتد و یا ضرر مالی کنید و اعتماد به نفستان کم شود. شما می خواهید عجولانه قضاوت کنید و کاری کنید که خیلی زود به موفقیت برسید ولی می خواهند سرتان را کلاه بگذارند!! دوگانگی ها و تضادهایی را شاهد خواهید بود که اگر به اینکار اقدام کنید، کسانی قصد فریبتان را دارند و داشته ها و ایده ی شما را می خواهند چپاول کنند. از فکرتان منصرف شوید. احتمالا تعبیر با تاخیر همراه خواهد بود. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام.وقتتون بخیر.خواب دیدم داشتم از کوچمون رد می‌شدم که وسط کوچه یه اسب سیاه دیدم.سرش پایین بود و یال هاش که مشکی و فر ریز داشت و حجیم بود روی صورتش بود.من یه لحظه برگشتم پشت سرم رودیدم یه حیوان دیگ دیدم که نمیدونم گرگ بود یا سگ بود.فقط قهوه روشن بود، ترسیدم و پیش خودم گفتم:ینی من از کنار این رد شدم!و روبه جلو برم بهتره.رفتم ازونجایی که اسب بود رد شدم و او همراه من اومد.و انگار که سال ها با من بوده حرف منو میفهمید.او حرف نمیزد و چیزی نمیخواست اما به حرف من گوش می کرد.اگر اشتباه نکنم بهم فهموند که سوارش بشم نه با اشاره یا حرکت.خودم احساس کردم که منظورش اینه که سوار بشم اما نشدم.رفتیم خونه مادربزرگم که تو کوچمونه(خونه پدرم و خونه مادرش تو یه کوچه هست)وقتی رفتم تو اتاق مادربزرگم.خواب و بیدار بود.دراز کشیده بود.صبح خیلی زود بود مثلا ساعت ۷ که رفته بودم اونجا.من که رفتم داخل، به اسب هم گفتم که بیا تو.اومد در اتاق و در نزدیکی درب نشست(منظورم اینه ک دراز کشید ولی انگار ک نشسته بود)مادربزرگم چشماشو باز کردو برگشت گفت: کیه؟گفتم: منم.اصلا سوالی نشد ک این اسب کجا بوده چرا امده در اتاق و..بعد دیدم که چند تا مهمون خونه مادربزرگم اومده و تو اتاق بودند.من داشتم اسب را با دستم ناز می کردم(دستم را روی کمرش می‌کشیدم از روی محبت )بعد دیدم یکی از فامیلا گفت:چه به حرفش گوش میده!(ینی اسبه به حرف من گوش میده).من به اسبه گفتم راحت دراز بکش.او به حالت پشت دراز کشید ینی سرش رو به اسمان بود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شرایط بغرنجی را در زندگی تان تجربه می کنید. از اهدافتان منحرف شده اید و باید سعی کنید که روشنفکرتر باشید. شما شخصیتی قوی و با وفا دارید که بینش و شهود در شما قویست. قدرت و تحملتان زیاد است و سعی می کنید که نیروهای وحشی درونی تان را رام کنید، تکبر نداشته باشید و از خر شیطان پایین بیایید و لجبازی نکنید. ضمیر ناخودآگاه شما از بعضی از خصلت های شما آگاه است و تلاش می کنید که آرامشتان را حفظ کنید. شما با وجودی که می توانید بد باشید و به فریب و نیرنگ متوسل شوید، اما ترجیح می دهید که آرام باشید و به مقام و قدرتی که به واسطه ی دروغ بخواهید به آن برسید؛ علاقه ای ندارید. شما نمی خواهید در زندگی تان ریسک و قمار کنید بلکه تلاش می کنید که خردمندانه رفتار کنید. می خواهید شروعی تازه داشته باشید و جوری رفتار می کنید که همه متوجه شوند که چقدر عزت نفس دارید. تشکر از همراهیتون.
melika : سلام خواب دیدم با مامانم از میانِ جمعیت داریم رد میشیم بعد سرم لخته، زنها نگاه میکنن و میخندن .تو دلم میگم و تعجب می کنم که برا چی می خندن؟اینکه مُدِه. اونا چون سنشون زیاده با روسرین، ما که سنمون پایینه بدونِ روسری. بعد انگاری از میانِ کوه ک باخیلی دختربودیم ک یهو انگاری جدا شدم میخوام بیام پایین، راه نداره و پیچ وخم داشت . یهو لباسای مامانم رو دیدم ک همشون رو یه گنبدِ بزرگِ یه قبر بودن که نمیدونم مالِ کی بود لابد امامزاده بود، گذاشته بودن همه لباسای محلیش جمعشون میکنیم بهش میگم ک برا چی دادیشون به فلانی زن همسایه قدیممون ک الان اینجوری پخششون کنه اینجا و نیاره تحویلت بده و خودش بره(تو شهر ما دیدن شلوار محلی زن خیلی زشته)اگه بابا بدونه میکشتت.دیگه میزارمشون تو کیسه مشکی و میخوام راه بیوفتیم ک دوتا خانم که مادر و دختر بودن میخوان راهو نشونمون بدن.بعد یه اسبِ سرحال و مشکی داشتم دختره میخواست بهش دست بزنه تو دلم میگم دختره نمیدونه من کیَم (انگار رییسِ یه جایی بودم) بعد میگم دست نزن این اسب مالِ منه که رییسِ فلان جام .باور نمیکردن که من همونم مسخره م میکردن.ولی اینقد که تو فکرِ پایین رفتن بودم که برام مهم نبود مسخره کردنا و حرف زدن با دختره بعد اون طرف رو نگاه میکردم ک دخترا راحت دارن پایین میرن ومن هنوز موندم ومیخوام برم ازهمون راه برم پایین که نمیدونم کجا بود فقط هدفم هرچی بود اونجا بود.آخرشم بین دوراهی موندم که از کدوم راه برم، ازاون راه که پره پیچ و خمه یا از اون راه که اونورتره و دخترا میرن راحتتره.بعدش بیدارشدم نمیدونم چی شد.
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی قوی و مدرن دارید که نمی خواهید صرفا همرنگ جماعت شده و هرچه که دیگران به شما می گویند را چشم و گوش بسته بپذیرید. شما افکارتان را به راحتی با دیگران مطرح می کنید و اشخاصی که جرات ابراز نظراتشان را ندارند، به جای اینکه از شما حمایت کنند، نظرات خودشان را مخفی می کنند و به تمسخر شما می پردازند. آنها به شما حسادت می کنند و برای اینکه شما را کمتر از خودشان جلوه دهند، نظراتتان را مسخره می کنند اما در واقعیت دلشان می خواهد جای شما باشند. مادرتان از احساسات و نظرات خودش برای اشخاصی صحبت می کند که آنها هم قدرت درک نظرات او را ندارند و راجع به حرکات و حرفهای مادرتان، پشت سرش غیب می کنند. شما نمی خواهید که مادرتان برای اشخاصی که درک پایینی دارند، درددل کند و حرف بزند. شما با چالشی بزرگ در زندگی تان مواجه هستید و می خواهید رویکرد تازه و موضع گیری تازه ای نسبت به شرایط تان داشته باشید. می خواهید بر خلاف سنت ها و فرهنگی که مردم شهرتان به آن معتقد هستند، رفتار کنید و می دانید که برگشت از این سنت ها و فاصله گرفتن از این فرهنگ، می تواند برایتان بسیار دردسر ساز باشد و با موانع و مشکلات زیادی مواجه تان کند. اما با این وجود، مصمم هستید که با قدرت و اقتدار، راهی را انتخاب کنید که راحت نیست و در نهایت زندگی دقیقا آن جور که شما می خواهید پیش نخواهد رفت و از آن چندان رضایت نخواهید داشت. اراده ی شما قویست و درک تان از دیگران بالاتر است ولی فقط از طریق یک سری روش های پنهانی و نادرست، به موفقیت دست خواهید یافت وگرنه باید مرتب با مردم بحث و دعوا کنید که بخواهید هویت خودتان را به اثبات برسانید. تشکر از همراهیتون.
Nasim : سلام. وقت شما بخیر.من دو سه شب پیش خواب دیدم خونمون و عوض کردیم یه مستقلاتی بزرگ دو طبقه گرفتیم(ما ساکن طبقه دوم بودیم)
یه مردی بایه اسب طلایی شیک و زیبا که گرون ترین اسب دنیا بود هر شب راس ساعت ۹ ازجلو در خونه ما رد میشد برای اینکه اسبش کمی پیاده روی کنه.صاحبش هم البته پیاده کنار اسب بود.منم میرفتم تماشا میکردم و دست بهش میکشم اسبی که هیچ کس جرات نمیکرد بهش نزدیک بشه و رم میکرد نوازش میکردم. مطیع و رامم بود.موهای بسیار زیبایی هم داشت.
و پسری(کاملا غریبه)که خیلی مریض احوال بود
تبرداشت سرفه میکرد ولی علاقه به من باعث شده بود حالش رو به بهبود بره و در اون منزل ساکن بود هم وضع مالی خوبی داشت هم بهم علاقه مند بود اما اطرافیان نمیذاشتن مخالف بودن(چندبار پشت هم خواب دیدم که یک غریبه با وضع مالی خوب به من علاقه مند شدن اطرافیان مخالفن)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحیه ی شما عوض خواهد شد. ایده های تازه و نابی به ذهنتان می رسد و می خواهید زندگی تان را متحول کنید. درکتان را بالاتر می برید. سعی می کنید که قدرت و اقتدارتان را به همه ثابت کنید و نشان دهید که اعتبار و ارزشتان بالاست. نقطه عطفی در زندگی تان فرا رسیده است و شما گذار کاملی به بزرگسالی دارید و بسیار مسئولیت پذیر خواهید بود. شما نشان می دهید که قدرت و تحملتان و انگیزه ی شما برای رسیدن به موفقیت بالاست، نیروهای وحشی درونی تان را رام می کنید و از تکبر دوری می کنید. کسی در زندگی شما هست که دوستتان دارد ولی از روی ترس، بین خودش و شما فاصله انداخته و به دلیل مخالفت اطرافیان، سکوت کرده است. تشکر از همراهیتون.
Sahbaaa : سلام،عرض ادب،لطفا خوابم نمایش داده نشه
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. مشکلات شما حل خواهد شد. شانس به شما رو می آورد و در زندگی تان به کامیابی و جشن خواهید رسید. شما خواهید توانست آزادانه به بلند پروازیها و جاه طلبی هایتان دست پیدا کنید و به اهداف بالایی که دارید برسید. ولی باید به خدای بزرگ قول بدهید که همیشه به او متعهد باقی بمانید و به گناه و کارهای خلاف رو نیاورید. اگر عهدتان را با خدای بزرگ بشکنید، فقط این خودتان هستید که متضرر خواهید شد. روح مادر بزرگتان شاد، دایی شما باورش نمی شود که شما مشکلاتتان تمام شود ولی شما با توکل به خداوند بزرگ از همه ی سختی ها رها خواهید شد. برای حل مشکلاتتان به امام حسین ع متوسل شده و صبور باشید. خواب شما معادل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام و وقت بخیر 4 ماه رمضان بود، فکر کنم مطمئن نیستم حوالی ساعت 4 تا 5 یا بیشتر یا کمتر بود دقیق ساعتش یادم نیست، خواب دیدم:
دارم با کسی قدم میزنم طرف کناری یادم نیست اما وقتی به سمت راستم نگاه کردم کمی جلوتر انکار خانه یا اصطبل بزرگی بود نمیدونم خانه بود یا اصطبل اما چوبی با پنجره بود 4 تا اسب قهوه ای که کمی به قهوه ای قرمز میخورد با یال و دم بلند مشکی بدون زین جلوی من میرفتن و من پشت اونها در حرکت بودم اسبها مثل اسب های وحشی اما انگار رام من بودن و بدون هیچ افسار زین گوش فرمان من بودن کمی جلو رفتیم کسی از پشت اون اصطبل یا خانه چوبی بندی انداخت دور گردن یکی از اسبها(اون آدم رو ندیدم فقط بند رو دیدم) لحظه ای که بند رو دور گردن اسب دیدم و گفتم اون چهار اسب مال منه و کسی اجازه نداره دست بزن بهشون و رفتم سمت اسب بند رو باز کردم برشگردوندم کنار اون سه تا اسب و دوباره اون چهارتا شروع به حرکت کردن و من پشت سرشون راه میرفتم. وقتی پشت سرشون قدم میزدم ی حس خوب مثل افتخار و غرور داشتم از دیدنشون لذت میبردم.
( من سه فرزند دارم و در حال حاضر از همسرم و فرزندانم دور هستم. صبح وقتی بیدار شدم به خوابم فکر میکردم حس کردم اون چهارتا اسب همسرم و سه فرزندم هستن.
اینو گفتم شاید خواب بهتر تعبیر بشه. ممنونم از لطفتون)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما خانواده ی بسیار خوش اخلاق، قوی و صبوری دارید که تحملشان بالاست و به ایشان افتخار می کنید. شما خودتان هم مانند خانواده تان صبور هستید و کسی سعی می کند که با سیاست و حیله گری سعی کند که رابطه ای با همسر یا فرزندانتان ایجاد کند ولی موفق به اینکار نمی شود چون آنان به شما وابستگی دارند و به نظرات شما اهمیت می دهند و عشق شما به همسرتان آنقدر قویست که کسی نمی تواند بین شما فاصله بیاندازد. تشکر از همراهیتون.
سارا : باسلام خدمت خانم هراتي عزيز من اين خواب رو در وقتي ديدم كه جنب بودم و پاك نبودم نمي دونم تعبير داره يانه ببخشيد اين مسئله رو مطرح كردم ولي مي خواستم ببينم تعبير داره ياخير ولي خواب عجيبي بود من از همسرم جدا شدم ٦ماه است ك جدا شدم توي خواب ديدم ايشون در دشتي سبز سوار بر اسبي قهوه اي خنده كنان وايستاده بر اسب مي تازد و از كنارم رد ميشه و ميخنده وانگاري بهم ميگه ببين چه حالم خوبه بعد من ك تماشا ميكنم اين صحنه رو مي بينم يهو در يك پيچ پاي اسب ليز ميخوره و شوهرم واسب ميفتن و ميرن تو دره وحتي من اونا رو نمي بينم ناپديد ميشن خواستم تعبيرشو بهم بگين خيلي ممنون
فریبا هراتی
: سلام. بله تعبیر دارد. اگر شما در خواب، خوابی ببینید که به جنب شدن شما منجر شود، آن خواب تعبیر نخواهد داشت. تعبیر خوابتان این است که همسر شما الان خیلی احساس خوشبختی می کند و می خواهد به شما نشان دهد که در موضع قدرت قرار گرفته و حال و روز خوبی دارد. اما او در زندگی اش دچار لغزش و خطا و اشتباهی می شود که منجر به شکست او خواهد شد و ممکن است حتی فوت کند. تشکر از همراهیتون.
Sepideh : سلام من خواب دیدم که استادی داره به شاگردش عرفان درس میده ، دقیق یادم نمیاد ولی استاد یه روزی میمیره و واسه شاگرد سه سوال به جا میذاره و از شاگردش میخواد به سوالی که درسته جواب بده از بین این سه سوال دوتا غلطه و یکی درست ، حالا شاگرد به ترتیب سوال هارو خوند و دوتا سوال اول غلط بودن سوال اخر درست و به سوال اخر که رسید بهش جواب داد و خودش مرد خودش که مرد هشت سوار به استقبالش اومدن که لباس های رنگ رنگ تنشون بود و استادش یکی از اون سوار ها بود و اولین نفری بود که از اسب پیاده شد تا به استقبالش بره و لباس آبی هم داشت ، یادم نیست اون سه سوال چی بودند ولی سوال اخر درمورد زندگی بود خود سوال یادم نیست!
فریبا هراتی
: سلام. خوابتان باطل است. حق خواب به شما بر می گردد. تشکر از همراهیتون.