تعبیر خواب استحمام (حمام کردن)
اگر خواب ببینید استحمام می کنید، از گناهان و مشکلات رهایی خواهید یافت زیرا حمام کردن زدون آلودگی ها و رفع سختی هاست. اما اگر خواب ببینید با آبی گل آلود در حال استحمام هستید، دلالت بر آن دارد که دشمنان در نزدیکی شما هستند.
استحمام با آب سرد و پاکیزه نشانه آن است که در مدتی طولانی سلامت خواهید بود و با شادمانی زندگی خواهید کرد .آب تنی و شستشو در آب دریا، نشانه آن است که بعد از کسب دانش، شغلی مورد علاقه به دست خواهید آورد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
soheila : سلام روزتون بخیر،من پنجشنبه شب خوابی دیدم که ممنون میشم تعبیرش رو برام بنویسید. خوابم رو به طور کلی یادم نیست یکی از قسمت ها که یادمه این بود که با خواهرم واسه خرید پالتو رفتیم توی یه مغازه که اون مغازه تو یه حالتی می دیدم که دور و برش هیچ مغازه ای نبود و فضا کاملا تاریک بود (یه حالتی انگار که در فضا باشه )من و خواهرم داخل مغازه شدیم و اونجا گفتن قبل از پرو لباس باید حتما همینجا حمام کنید که من ناراحت شدم اما لباسامو درآوردم بجز لباس های زیرم و وقتی زیر بغلم رو بو کردم به نظرم بوی بدی میداد و احساس کردم بدنم کثیفه ( تا اون موقع خواهرم حموم کرده بود در واقع من حموم کردن اونو ندیدم ) توی مغازه هیچ حمومی نبود و فقط یه لگن نسبتا بزرگ بود که توش ایستادم و توی خواب پاهام و ناحیه لگنم و در کل بدنم رو می دیدم که لاغر تر از حد عادی بود و توی دستم یه لیف بود که پر از کف بود و من بازو دست راستمو باهاش می شستم آب توی لگن هم نه گرم بود و نه سرد سرد توی خوابمم موهامو نسشستم با اینکه چرب بود چون تو واقعیت موهام خیلی بلنده و تو خواب این احساسو داشتم که وقتمو می گیره شستنشون و تنمو صورتمو فقط شستم تمام مدت احساس می کردم مامانم خاله هام و در کل اعضا خانواده نزدیکم تو همون فضا نشستن و حرف میزنن باهم و با من ،خودمو شستم و حوله دور خودم پیچیده بودم و تنم دیگه بوی بدی نمی دادو تمیز شده بودم وحتی موهامم تمیز شده بود و حالت خیسی داشت انگار که شسته شده باشه و همون طور که حوله دورم پیچیده بودم به لباسا نگاه می کردم و انتخاب می کردم بعد از حمام کردن بازو خودمو میدیدم که اندازه حالت طبیعی بود و خیلی دیگه لاغر نبود (فکر کنم بازو چپ بود)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و خواهرتان می خواهید در زندگی به گرمی و حمایت لازم برسید و برای رسیدن به خواسته هایتان شما باید سعی کنید اول افکار منفی تان را دور بریزید و خودتان را از گناه و آلودگی و نگرانی ها پاک کنید. شما باید سعی کنید که ارتباط اجتماعی تان را با دیگران خوب کنید و به صورت مخفیانه و زیرزیرکی کاری نکنید که بودار باشد ! راجع به کسی حرف بد نزنید و کسی را خراب نکنید یا ....کارهایی از اینگونه که مخفیانه انجام می شوند و گناه محسوب می شوند. اگر شما سعی کنید که با دیگران خوش رفتار باشید و منفی بافی را دور بریزید مشکلاتتان از زندگی تان شسته شده و می رود و حمایت الهی را نصیب خودتان خواهید کرد. در آن صورت است که خیلی زود ازدواج می کنید و دیگر احساس نمی کنید که بی یاور و تنها هستید. تشکر از همراهیتون.
shabnam : سلام خانم هراتی عزیز، شاد و سلامت باشین
من ۱۰ سال پیش خواب دیدم ، ازدواج کردم و شوهرم یه پسر جوانی هست هم قد و متناسب با هیکل خودم، میخواد بره سر کار و قبل رفتن میخواد دوش بگیره؛ من بهش میگم نرو سرکار یا یکم بیشتر بمون دلم برات تنگ میشه ولی اون سرش رو با متانت پایین میندازه و با لبخند میگه نه باید برم ، وقتی میره زیر دوش ، من طاقت نمیارم و میخوام این دقایق رو هم پیشش باشم و میرم تو حموم زیر دوش کنارش وایمیستم هر دو با لباس هستیم ، رنگ لباسامون روشنه. توی خواب احساسم این بود که شوهرم از اون جنس مرداست که خیلی مهربونه و حرف گوش کنه و دلش نمیاد خواسته من رو رد کنه( از این بابت تو خواب ،کیلو کیلوقند تو دلم آب میشد) و وقتی من رفتم تو حموم، هیچ اعتراضی نکرد و حضور من رو قبول کردو من خیلی خوشحال شدم!
(۱۰ سال گذشت ؛پس کی میاااااد؟؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. ازدواج شما در خواب به تعهد شما به انجام کاری که مد نظرتان بوده است، اشاره می کند. شما دوست دارید که کاری را با خوبی انجام دهید و شرایط کارتان متناسب با روحیاتتان باشد. من از شرایط شما با خبر نیستم که شاغل هستید یا خیر. اما همسر شما در خواب شما به کاری که نسبت به انجام آن متعهد بوده اید اشاره می کند. شما سعی می کردید که برای موفقیت در کارتان با کرامت و با آرامش رفتار کنید و نگرانی هایتان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. معنی این خواب ازدواج شما نیست. تشکر از همراهیتون.
حسین ب : سلام،خواب دیدم داخل حیاط یه حمام هست من دارم حمام میکنم،یدفعه میفهمم ک شیشه در حموم دزدین نیس،بعد ی تکیه پارچه میدندازم جای شیشه ک کسی منو نبینه،بعد با بقیه ک از حیاط رد میشدن دزمورد همین صحبت میکردم
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به آرامش برسید و افکار منفی تان را از وجودتان بشویید برود. احساس می کنید که راز شما فاش شده و نمی توانید یک مانع نامرئی برای حمایت از خودتان جلویتان بکشید بنابر این از مولفه های دیگری در زندگی تان استفاده می کنید و سیاست به خرج می دهید تا کسی نفهمد مشکل شما چه بوده است. تشکر از همراهیتون.
.Bahaarr : سلام روزتون خوش.خواب ديدم تو قسمت نشيمن خونمون يه دوش آب بود و من رفتم زير دوش.دورش هم ديوار يا چيزي مثل ديوار نداشت.لخت هم نبودم .ممنون از تعبيرتون
فریبا هراتی
: سلام شما در خانه تان احساس آرامش دارید و افکار منفی شما به واسطه محبت خانواده تان از بین می رود. شما هیچ حرفی را از خانواده تان قائم نمیکنید در حالی که حریم شخصی خودتان را هم دارید. تشکر از همراهیتون.
Mandana : باسلام،با عرض معذرت از طولانی بودن متن
دیشب خواب دیدم من و مادرم و با ی پسر از آشناها رفتیم محضر عقد کردیم و برگشتیم خونه ما،تو چشمای پسره وحشت گرونیا رو میدیدم ب مادرم گفتم چ اشتباهی کردیم این اینقدر میترسه چرا عقد کردم وحشت بی پول تو چشماش موج میزد،سریع رفتم ی لباس خوب تر پوشیدم پسره حس کردم قد و هیکلش نسبت ب بیداری ریزه میزتر و کمی کوتاه تر شده بود نشسته بود رفتم سرمو گذاشتم رو قفسه سینه اش اونم بغلم کرد رفتار من باهاش صمیمیانه بود اما اون غریبانه بامن بود گفت ۱۷روز دیگه عروسیمونه جا خوردم چقدر سریع،یهو در خواب اوضاع شلوغ جامعه امونو دیدم مردم زیادی سوار بر کشتی بودن کشتی انگاری داشت غرق میشد تو آبیم نبود حس میکردم اون کشتی رهبری داره اما کاری ازش برنمیومد کشتی شکشته شده بود من مثله اون مردم ترس و جبغ نزدم فقط سریع از کشتی خارج شدم،بعدتو خونمون رفتم دیدم مادرم و اون پسره تو حمومن دارن خودشونو میشورن منم رفتم داخل حموم کاملا برهنه سه تاییمون نشسته بودیم اما آلتها مشخص نبودن مادرم مشغول شستن خودش بود پسره تا منو دید حس کردم آلتشو داره قایم میکنه ما نبینیم بعد منم مشغول شستن موهام بودم دیدم زیرچشمی ب سینه هام نگاه میکنه توجهی نکردم گفتم عقدیم عیبی نداره اما برام سوال بود مادرم زنم محرم میشه ک مادرم برهنه نشسته،در جایی دیگه دیدم ی مرد عوضی جامعه ک حقم با من بود رو کشتم و جنازه رو گذاشتم تو کیسه با خودم حملش میکردم در جایی ی پیرمرد دست فروش شکلات شیری میفروخت چند خوردم ی ملایی دیدم ک اونام ینفر کشته بودن اوضاع کشورم خیلی بهم ریخته بود سریع رفتم جنازه خودمو ب اون بدم ک دعوام کرد گفت تو اذبتش کردی جنازه باید سریع خاک بشه تو چند ساعت نگهش داشتی این کار کراهت داشت
تعبیرش چی میشه
باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. خواهش می کنم. شما احساس می کنید که با شرایط سخت و عدم گشایش کار، زندگی تان گره خورده و همیشه در فقر و تنگدستی قرار است زندگی کنید ولی روح موضوع با شکل امروز آن کاملا در تضاد است! موفقیت و ثروت در زندگی شما پیش خواهد امد ولی قبل از آن مردم به تنگدستی و فقر زیادی دچار می شوند و بعد شما سعی می کنید که از سختی ها رها شده و فکرتان را آسوده کنید. تمام افکار منفی شما از بین خواهد رفت و به خوش گذرانی رو می آورید و خاطرات بد و انرژی منفی زندگی گذشته تان را به گورستان تاریخ خواهید سپرد هر چند که شما قبل از فراموش کردن این سختی ها، مدتی طولانی راجع به آن حرف خواهید زد. تشکر از همراهیتون.
Mandana : ممنون از شما خانم هراتی عزیز
من یکم نگرانی برهنگی حمام سه تاییمون شدم،اون فرد خواستگار قدیمی من بوده ک سالهاست تموم شده رفته،خواستم بدونم مفهومش چی هستش تو حموم بودیم
فریبا هراتی
: ماندانای عزیزم من همه تعبیرتان را مو به مو خط به خط نوشته ام ولی فرصت ندارم با وجود صدها کاربری که هر روز مراجعه می کنند و تعبیر خواب می خواهند به هر کسی کلمه به کلمه مثل دیکشنری توضیح دهم که این مساوی با آن است. لطفا اعتماد کنید که خوابتان را کامل برایتان نوشته ام. . عرض کردم تمام افکار منفی شما از بین خواهد رفت. چه شما چه مادرتان و چه این بنده ی خدا. فکرتان آرام می شود.
Mandana : با عرض پوزش و معذرت،فک میکردم برهنگی مفهوم بدی داره واسه همین دوباره پرسیدم،خیلی ممنون باز
Nora : سلام خانم هراتی مهربونم.خدا به دلتون شادی ببخشه.دعا کنید خدا به دل منم شادی بده.من دو شب پشت سرهم خواب حمام دیدم که یه خوابمو الان میفرستم اون یکیم فردا.خواب دیدم میخواستم حمام برم که پایین صخره ها بود دوست پسرم شروع به پایین رفتن کرد من منصرف شدم دیدم کفش پام نیست و حمام آبش قطع شده و باید با آب توی تشت خودمو بشورم گفتم ولش کن چندتا صخره ایی که پایین رفتم برگشتم انگار همونجا فقط موهامو شستم و لباسامو عوض کردم دیدم وای چقدر لباسم کثیف بوده و فکرشم نمیکردم چندتا تی شرت بود که یکیش خیلی کثیف بود.دیدم دوستم با حوله حمام کرده برگشت.میشه راهنمایی کنید ،
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. انشالله به آرامش و خوشحالی برسید. شما به سطح بالایی از درک و آگاهی می رسید و نقطه نظر تازه ای خواهید داشت. شما می خواهید از غم فارغ شوید و نگرانی های ذهنی تان را بشویید برود ولی نمی خواهید ریسک کنید و کنترل زندگی تان را از دست بدهید. شما به یک تصمیم برای تغییر زندگی تان فکر می کنید. شما زمان سختی را می گذرانید و نمی دانید که چه چیزی پیش روی شماست و می ترسید که از پس یک چالش برنیایید و نتوانید انتظارات دوست پسرتان را برآورده کنید. شما نمی خواهید که رفتار بدی داشته باشید و گناه کنید. شما احساس می کنید که اعتماد به نفستان کم شده و جاپایتان قرص نیست و این چیزی که دوست پسرتان از شما می خواهد عملی نیست. از اینکه بخواهید تابع و پیرو او باشید پشیمان می شوید. دوست پسر شما به مسائل احساسی و روابط زناشویی فکر می کند و نیازهای جنسی دارد ولی شما نباید تابع او باشید. تشکر از همراهیتون.
passerby : سلام وقت بخیر، با عرض معذرت خواب می دیدم همسرم میخواست باهام رابطه داشته باشه گفتم تازه رابطه داشتیم گفت دوست دارم گفتم باشه ولی ممکنه بچمون بیدار بشه رفتیم داخل حمام و در رو قفل کردیم هر دو پوشیده بودیم و بغل همدیگه یه لحظه اونطرف رو نگاه کردم دیدم دختر خاله همسرم داره داخل حمام ما نماز میخونه و همسرم رو هم دیدم که داره نماز میخونه با خودم گفتم این که بغل من هست پس این جسمشه روحش داره نماز می خونه. بعد رفتم یکی از اتاق های خونمون که اصلا شبیه خونه ما نبود و ویلایی بود ولی در خواب خونه ما بود مامانم داشتن لباس می دوختن گفتم دختر خاله همسرم رو ندیدید گفتن نه اون زیاد تو جمع نمیاد اومده بود نماز بخونه و بره. رفتم یکی دیگه از اتاقای دیگه شبیه هال و پذیرایی بزرگ و بسیار پرنور بود یکی از خواهرام پرده و نوار طلایی برا لوستر خریده بود نمی دونم اونجا هم خونه من بود یا خونه یکی از خواهرای دیگم بعد من رفتم بالای نردبان اون نوار طلایی رو دور نوار قبلی لوستر بستم خوشگل تر شد لوستر هم روشن بود پایین اومدم خواهرم گفت کاش از اون ور می بستی از این طرف که جلو دید هست باز مونده بزار قسمت بازش پشت بیوفته گفتم باشه درستش میکنم. به خواهرم میگفتم اون پرده که اون یکی خواهرم نمی دونم برا من یا این خواهرم خریده بود خوشگل نیست بعد دیدم پرده رو آویزون کردن خیلی خیلی شیک بود و به دکوراسیون خونه جلوه خاصی داده بود و میگفتم کاش زودتر خریده بود. ممنون از وقتی که برای تعبیر می گذارید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و همسرتان نسبت به هم متعهدتر از قبل خواهید شد و می خواهید که افکار منفی را از زندگی تان دور کنید. همسر شما از زندگی اش با شما راضی است و دخترخاله ی او هم شروعی تازه خواهد داشت و احتمال دارد به سفر زیارتی هم برود و خدا را شکر خواهد کرد. مادر شما سعی می کند که با سیاست رفتار کند و رابطه ی آدمها را به هم جوش بدهد و مهربان ترشان کند. زندگی شما روشن تر و موفقتر از قبل خواهد شد و این موفقیت شما درخشش و جلوه به زندگی تان می دهد. خواهرتان می خواهد جلوی دخالت بعضی از مردم را در کارهایش بگیرد و شما ابتدا نگران هستید که اختلافی بین او و دیگران به وجود بیاید ولی بعد که نتیجه ی کار او را می بینید او را تصدیق خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
سحر : سلام وقتتون بخیر
قبل از خوابم اینو بگم که خاله مامانم پارسال فوت شدن و مادر من شدن وارث ایشون ولی خاله مامانم یه خواهر ناتنی داشت که سند خونه خاله م رو برداشته و مشکل حقوقی داشتیم ولی دادگاه حق رو به ما داده
خواب دیدم خونه همین خاله م که فوت شده بودیم من و مامانم و خواهر ناتنی خاله م
خواب دیدم انگار رفته بودم اونجا حمام و بعدش لباس نبرده بودم با خودم به مامانم گفتم از این لباسایی که اوردی یه چیزی بده بپوشم یه تیشرت سفید داد که پوشیدم تیشرتش بلند بود تا پایین باسنم رو میپوشوند بعد داشتم تو خونه راه میرفتم از کنار در حمام رد شدم این خواهر ناتنی خاله م رو دیدم که زیر دوش حمام بود ولی رو بدنش لکه های سیاه بود گفتم این چرا اینجوریه حالا حالا تمیز نمیشه یه جوری بود لکه هاش انگار که از کثیفی نباشه انگار پوستش اونجوری شده بود بعد من و مامانم میخواستیم بریم بیرون ولی این از حمام نمیومد بیرون، میخواستم اون بره که در خونه رو قفل کنم مامانم میگفت ما بریم این بعدا خودش میره گفتم نه این نمیره مثه دفعه قبل دردسر میشه
ممنون میشم تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. شما حقتان را خواهید گرفت و نگرانی هایتان را می شویید می رود. بنابر نصیحت مادرتان رفتاری با کرامت و تمیز از خودتان نشان خواهید داد. اما خواهر ناتنی او فکرش بسیار ناراحت است و مشکلاتش که حل نشده هیچ، وجهه ی خیلی بدی هم از خودش نشان داده و عصبی بودن او برای همه محرز شده است. او هنوز به فکر خانه است ولی جون دادگاه حق را به شما داده، دستش به جایی بند نیست. تشکر از همراهیتون.
یاش گین : سلام. خسته نباشید. بنده پدرم فوت کرده. خواب دیدم بهش میگم مارو ببر خونه پدر مادرت. که البته اونها هم فوت شدن. با ماشین میبرمون اونجا. به مادربزرگم گفتم میخوام برم تو حمام قدیمیتون حمام کنم. خونشون در واقعیت تو روستا بود. از یه مسیر خاکی گذشتیم. رسیدیم به حمام و دسشویی. در یکی بسته بود یه تسبیح هم انگار لای درش گیر کرده بود که نصف تسبیح معلوم بود. در اونیکی مادربزرگم باز کرد گفت اینجا حمام کن. ولی من داخل نرفتم همون جلو در حمام مادربزرگم آب گرفت رو سرم تا حمام کنم. یادمه که موهامو میشستم. میشه تعبیرش کنید. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. دعای خیر پدر بزرگ و مادر بزرگتان پشت سر شماست و پدر بزرگتان خودش هم التماس دعا از شما دارد ولی مادر بزرگتان که روحش پاکتر و بی گناه تر است از خدا می خواهد که فکر شما راحت باشد و شروعی تازه و بی دردسر داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
شعله : سلام خدمت خانم هراتی عزیز.همسرم خواب دیده که دیوارای خونه ی مادرشانقاشی میکردندخواهرم باهمسرم لخت میشند که برند توحمام دوش بگیرندکه همسرم ازحمام بیرون میادومیگه که توبایدبا شوهرخودت بری حمام امااون میگه من شوهرمادوست ندارم اونامیرنددوش میگیرندکه تقریبا باآب سردبوده وقتی ازحمام میاند بیرون دوتاکاسه ی برنج دست من وهمسرم میدند که مال من کمترداشته که من میگم مال من که کمتره همسرم میگه من وتوکه نداریم روهم میریزیم ولی به خواهرم برنج نمیدند.تشکرازشما.
فریبا هراتی
: سلام. طرح جدیدی به زندگی مادر همسرتان زده خواهد شد و مادر شوهرتان به پروژه ای جدید دست خواهد زد و به آرزویش می رسد. خواهرتان با همسرتان بی پرده راجع به مشکلاتش صحبت خواهد کرد و همسرتان از او می خواهد که با شوهر خودش صحبت کند و مشکلاتش را حل کند اما خواهرتان نمی خواهد با همسرش حرف بزند. از این رو، احساسات سردی مطرح می شود و خواهرتان جلوی احساساتش را نمی تواند بگیرد و احساس می کند ایزوله و تنها شده و از لحاظ عاطفی احساس سردی می کند. شما و همسرتان به روزی و ثروتی خواهید رسید ولی شما به خاطر خواهرتان غصه می خورید و همسرتان با شما همدردی می کند. اما خواهرتان احساس می کند که متضرر شده و باخته است. تشکر از همراهیتون.