تعبیر خواب استفراغ
اگر کسی ببیند در خواب حالت تهوع دارد، و در تخلیه معده مشکلی ندارد و به راحتی انجام شد، بیماری وی شفا یابد. اگر در تخلیه معده مشکلی پیدا کرد، زیان جسم و مال را در پی دارد. اگر استفراغ او همراه با زردی آب بود، غمی از وی دور می شود.
ابن سیرین می گوید: اگر کسی در خواب ببیند استفراغ کرده و خون بالا آورده، ضرر می بیند.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن قی کردن در خواب بر شش و جه است:
- توبه کردن،
- پشیمانی،
- مضرت،
- فرج از غم،
- امانت باز دادن،
- گشایش کارهای بسته. اگر ببیند قی کرد و همچنان خورد، دلیل که چیزی به کسی بخشیده باشد و بازستاند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Maryam : سلام بانو هراتی
من خوابی دیدم که خیلی از جاهاش رو یادم نیست فقط یادم است که تو خونه همسایه مان بودم و بیرون جنگ خیابانی بود و من احساس میکردم که بیرون از خونه شاید کشته شوم و در این حال خواهر شوهر و شوهرم هم اونجا بودن و یه پسر نوباوه در حد یک سالگی هم باهاشون بود .من میخواستم چند تا کاسه کوزه که تو تاقچه خونه همسایه بود رو باخودم بیرون ببرم.ولی میترسیدم بیرون برم چون از تو کوچه صدای سرباز و...میامد.اون بچه را نمیدونم چه جوری ولی بغل گرفتم.خیلی ناز و مظلوم بود و سفید و درشت هیکل .چشمهاش اشک میومد ولی بی صدا.من یکدفعه احساس کردم پسر بچه بچه خودم است و اومدم قربون صدقش برم.که دیدم از دهانش آب میاد و بعد خون .انگار عق زده بود و استقراغ کرده بود ولی بی صدا و بدون بیرون ریزی .بند دلم پاره شد باز دیدم بدون صدا و اینکه دهانش باز شه باز انگار خون بالا آورده بود به خواهر شوهرم نگاه کردم بعد به شوهرم .گفتم پسرم مریضه و حالش خوب نیس.اونا چیزی نگفتن و شوهرم میخواست اون وسایل تو تاقچه رابرداره وبه حالت فراربره.ومن که نگران پسرم بودم انگار دودل بودم اونو ول کنم برم یا نرم. و یه جورایی عذاب وجدان که چرا بهش نرسیدم قبلا و متوجهش نبودم واصلا چرا دست خواهرشوهرم بوده و من حالا شناختمش پسرم رو.اون بچه بی صدا اشک میریخت .
ممنونم کا زحمت تعبیرش رو بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. شما درگیر اختلافاتتان با شوهرتان هستید و از اینکه مسئله به جمع کشیده شود و همه دعوای شما را بدانند بدتان می آید و سعی می کنید که با صلح و مهربانی مشکلاتتان را حل کنید. اما شوهرتان و خواهرش سعی می کنند با ظاهرسازی غلط و دروغین در برابر شما، از شما سو استفاده کنند و کاری کنند که شما به ضرر آنها کار نکنید و هدف تنها این است که خودشان را ناراحت و متضرر و پشیمان نشان دهند و دوستانه به سودی که مد نظرشان است برسند. شما هم احساساتی شده و گول می خورید. این خواب هشداری به شما ست که منطقی فکر کنید. تشکر از همراهیتون.
مینا : سلام خسته نباشید .دیشب خواب دیدم که سوار ترت هوای شدم در کنارم عمومم بودن که موقع پیاده شدن عمومم حالش بهم خورد و یکمی استفراغ روی دست من ریختن. بعد که اونو دیدمی خودم شروع کردم به بالا آوردن.ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به خاطر موقعیتی که در آن هستید یا روش انجام کارهایتان، بالا پایین های مداوم زندگی را تجربه می کنید . عموی شما در انجام کاری با شکست مواجه خواهد شد و احساس می کند که باید هر جور شده خودش را از این شرایط منفی نجات دهد. در عین حال او دارد سعی می کند که ظاهر سازی کند و نشان دهد که خیلی اوضاع بدی دارد و از شما سو استفاده کند. شما هم متقابلا همین کار را با او خواهید کرد. چون نمی خواهید که شرایط خودتان بد شود و وانمود می کنید که اوضاع شما هم خیلی بد است تا او از شما سو استفاده نکند. تشکر از همراهیتون.
Mitra : سلام.خواب دیدم توی یه مکان ناشناسم که انگار دانشگاهه توی حیاطش درخت هلو داشت و یه میوه ی دیگه که یادم نیست من پیش خودم میگم کاش خلوت بود تا میتونستم هلو بچینم بعد به یه قسمت دیگه رفتم که یه انگار کفش افتاده بود منم یه جفتشونو نگاه کردم که قهوه ای بودن بعد یه قسمتی بود که یه چیزی مثل پرده یا گونی کشیده بودن منم رفتم داخلش که دیدم قبر شهداست میخواستم از اونجا برم یه جای دیگه که دیدم راه نداره و ممکنه سقوط کنم برگشتم از همون جایی که اومدم برم بیرون که دیدم بقیه کفشاشونو در آورده بودن منم پیش خودم گفتم چه زشت که من با کفش اومدم بعد دوباره یه جایی رفتم انگار برای استخدام بود و میگفتن خیلی سختگیرن به هر قسمت که نگاه میکردم فقط در بود نمی دونستم باید کدومو برم بعد از شدت استرس استفراغ کردم که یه جا مثل سرویس بهداشتی بود دستو و صورتمو شستم(استفراغ سفید بود و تو دستم نگه میداشتم)اونجا با یه خانمی دعوا کردم و گفتم فکر میکنی کی هستی بعد دوباره به راهم ادامه دادم انگار قرار بود به عنوان نظافتچی استخدام بشم به یه جایی مثل آشپزخونه رسیدم بازم استفراغ کردم این دفعه ریختمش توی پلاستیک به نظر قرار بود با رییس اونجا که مرد سختگیری بود ملاقات کنم و بعد به نظرم با من مهربون اومد.از اینکه طولانی شد ببخشید
فریبا هراتی
: سلام. شما درک بالایی خواهید داشت. به رفاه و ثروت و زندگی راحت فکر می کنید و اینکه حساب و کتاب می کنید که کدام طرز زندگی بهتر است. زندگی سرشار از معنویت یا رسیدن به مادیات. شما می بینید که کسانی که به معنویت زیاد رو می آورند رویکرد و نظریات خودشان را نادیده می گیرند اما شما همچنان می خواهید موضع گیریهای خودتان را هم حفظ کنید و صرفا تبعیت از نظر کسی نکنید. شما می خواهید از نگرانی ها دور شوید و همین هم خواهد شد. به گرمی و امنیت و رفاه می رسید و غم هایتان را استفراغ می کنید. شما در شرایطی زندگی خواهید کرد که باید خیلی خوب از قوانین و اصولی که برایتان وضع می کنند تبعیت کنید ولی در عین حال زندگی خیلی خوبی هم خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.
Tavaf : سلام خوبید
من مادربزرگم رو سالها از دست دادم
دیشب خواب دیدم توی خونمون خوابیده بود و انگار حالش بد بود
کمی تو دست خودش بالا اورد بعد بمن گفت دستت رو بگیر من هر دو دستم رو کنار هم گرفتم و اون توی دست من بالا اورد و خیلی هم زیاد بود
عمه ام با دیدن اینکه ماددبزرگم تو دستم بالا اورده حالش بد شد و رفت کنار ولی من کمکش کردم و بعد هم دستم رو شستم
اخرشم ی فرش دست باف قدیمی که مال مادربزرگم بود تو کوچه و توی خاک افتاده بود اوردمش تو خونه و شستمش
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. مادر بزرگ شما می خواهد احساسات منفی و نگرانیها و گناهانی را که خواسته یا ناخواسته مرتکب شده است را دور بریزد. یک سری از احساسات منفی و گناهان او پاک شده و او برای اینکه از نگرانی کامل بیرون بیاید از شما می خواهد که کمکش کنید تا این نگرانیها را هم از وجودش دفع کند. شما باید با روح او از طریق قرآن خوانی و دادن خیرات و صدقات ارتباط بیشتری داشته باشید تا به این واسطه گناهان او شسته شود. زمینه ی زندگی قدیمی او که الان در شرایط بغرنجی قرار دارد و احتیاج به کمک شما دارد، با محبت شما پاک و شسته خواهد شد و او به آرامش روحی می رسد. تشکر از همراهیتون.
سوگندم : سلام ،عرض ادب وخسته نباشید .من خوابی دیدم که فقط یک قسمتش یادم مونده نمی دانم تعبیر داره یا نه در خواب رفتم به اتاق خواب انجا پیرزنی انگار روی تختخواب بود ولی نشسته بود ودر خواب می شناختم ولی در واقعیت وجود ندارد،بعد انگار همانطور که نشسته بود داشت شلوارش را پایین می کشید ومن دیدم که شلوارش را کثیف کرده ومدفوع کرده ومن با دیدن ان حالت تهوع به من دست داد ومی خواستم بالا بیارم وتف کردم. بعد یک صحنه ایی هم بود که من وارد یک جایی شبیه خوابگاه شدم که پر از تختخواب بود ومن رفتم ووسایلم را روی یکی از تخت ها کذاشتم وهمان حال نوار بهداشتی کثیفی دستم بود داخل سطل زباله ریختم ورفتم یک پتو که تا شده بود وفکر کنم ملحفه ایی را برداشتم اوردم روی تختم پتو لطیف ونرم ورنگ سرمهایی با گل های قرمز بود وبه شکل مربع تا شده بود .در ضمن من دوبار حالت تهوع به من دست داد در واقعیت من مجردم وهمسرم فوت شده ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تشکر. دنیا به شما رو می آورد و به ثروت خواهید رسید. نگرانی هایتان را دور خواهید ریخت و به جایگاهی می رسید که احساس امنیت می کنید و نشاط و شور و شوق بر حسب موازینی که به آن معتقد هستید به زندگی تان راه پیدا می کند. از غم فارغ خواهید شد. روحشان شاد. تشکر از همراهیتون.
Karbala313 : سلام خانم هراتی خسته نباشید
قطعاً مغله کاریتون زیاد هست ، اما اگر یادتون باشه این چند روزه جهت تعبیر خواب خیلی مزاحمتون شدم . اگر یادتون باشه بنده چند خواب متفاوت و پشت سر هم دیدم از زیارت حرم امام رضا گرفته تا طوطی و آخرینش همین خوابی که در زیر برام تعبیر کردین . سوالی که من از شما دارم اینه ، چیزی که من از تعبیر خواب ها فهمیدم این هستش که پالس های مثبتی از این طریق دریافت کردم و این در حالی هست که من یک مشکل اساسی جلوی راهم وجود داره و جهت رفع اون میخوام اقدام کنم که اگر ان شاءالله رفع شد ، یکی از حاجت هام به شمار میاد . میدونم که کسی جز خدا و دعای امامان نمیتونه زمان حاجت روایی شخصی رو اعلام کنه ، اما سوالی که پیش میاد اینه که آیا این خوابها و تعبیر هایی که گفتین ، مخصوصا تعبیر همین موضوع ( استفراغ ) ، نشانه ای از حاجت روایی و باز شدن گره میتونه باشه یا خیر
ممنونم و تنتون سلامت
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. بله شما گشایش کار خواهید یافت و از غم رها خواهید شد. اما زمان آن دست خداست. اگر به او تکیه کنید و بدانید که خدای مهربان عاشق بندگان خوب خودش است و کسانی که از ته قلبشان به او توکل و تکیه کنند، هرگز از هیچ کس و هیچ چیز نمی ترسند چون قطعا می دانند که عاقبت همه کارها بدست خداست؛ خدا هم شما را تنها نمی گذارد و چیزی که به صلاحتان باشد را به شما خواهد داد. تشکر از همراهیتون.
Karbala313 : سلام خانم هراتی خدا قوت
خواب دیدم یکی از دوستانم حالت تهوع پیدا کرد و من به دنبال اون حالت تهوع پیدا کردم و استفراغ کردم
جزییات دیگری از خواب یادم نیست
ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. هردوی شما از غم فارغ خواهید شد و انرژی منفی از وجودتان دفع خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام خسته نباشید ، خواب دیدم تو یه مجلسی نشستیم، مثل مجلس وعظ و روضه ولی دقیق نمیدونم ، من کنار خواهرم نشسته بودم و بچه خواهرم بغلم بود که یه دفعه یه پسر جوون از ردیف جلو ما بالا آورد و استفراغ پاشید به من و خواهر زادم، من با دیدن استفراغ روی خودم حالم بهم خورد و بالا آوردم از اون پسره هم شاکی شدم و عصبانی
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در مجلس دعایی قرار می گیرید و کسی هست که حاجت روا خواهد شد و از غم فارغ می شود و شما به نوبه ی خودتان اول برای او ناراحت هستید و خودتان هم از غم رها شده و به حاجتتان می رسید. شما خدارا شکر خواهید کرد و خوشحال خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام خانم هراتی ، این اولین خوابی هست که ارسال میکنم برادرم خواب دیده که تو حیاط خونمون جعبه های شیرینی زیادی کنار هم چیده شده ،مثل موزائیک کنار هم بودن ، روی هم نبودن ، فقط من و برادرم تو حیاط بودیم ، که من داشتم با ولع از اون شیرینی ها میخوردم ، ولی داداشم یه ذره خورده و با اینکه شیرینی ها تازه و خوب بودن ، اون حالت تهوع گرفته ولی بالا نیاورده ، اون وقت به من گفته نخور از این شیرینی ها بدن ، حالت تهوع می گیری ولی من گوش نکردم و به خوردن ادامه دادم، تعبیرش چیه ؟ ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. خوش آمدید. زمینه ی زندگی شما سرشار از شادی و نشاط و موفقیت خواهد شد و زندگی به کامتان شیرین می شود. برادرتان به خاطر شما بسیار خوشحال می شود اما مشکلات خودش هنوز حل و فصل نشده اند. اما شما از غم فارغ می شوید. تشکر از همراهیتون.
زهره : سلام خسته نباشید . من چند شبه همش خواب میبینم نوزادی که از دوستان و آشنایان بغل میکنم استفراغ میکند و گاهی روی من هم میریزد . لطفا تعبیر خواب من رو لطف کنین .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوستان شما دست به انجام کاری می زنند که شما در آن کار آنها را حمایت می کنید و از سود کارشان به شما می رسد. شما باعث می شوید که کار ها خوب پیش برود و از غم رها خواهید شد. تعبیر دیگر می تواند این باشد که دیگران سعی می کنند در کاری از شما سو استفاده کنند. تشکر از همراهیتون.