تعبیر خواب اشک ریختن
اگر کسی در خواب ببیند که در حال اشک ریختن بر ماتم عزیزی است، به عمر آن که بر وی اشک می ریزد، افزوده می شود. اگر در درون خود غمی احساس می کرد و اشک می ریخت، غمهای او به شادی تبدیل می شود. اگر حالت گریه داشت ولی اشکی از چشمانش جاری نمی شد، آدمی خود خور است و بیهوده خود را آزار می دهد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: تعبیر اشک که از چشم بیاید بر سه وجه است:
- شادی و خرمی،
- غم و اندوه،
- نعمت.
تعبیر خواب گریه كردن برای مرده
اگر ببینید کسی بر غم عزیز خود اشک می ریزد و می گوید که او مرده است، طول عمر آن شخص اضافه شده و عمری دراز خواهد داشت و دیگران برای سلامتی او به شادی می پردازند.
اگر خواب کسی را که واقعا مرده است ببینید و بازماندگان آن شخص در خواب شما برای او اشک بریزند، گناهان آن مرده کاملا پاک و از آمرزیدگان درگاه خداوند محسوب می شود و انشالله جای او در بهشت است.
اگر خواب ببینید که بر سر قبر کسی که در بیداری زنده است و شما خواب می بینید که مرده، نشسته اید و گریه می کنید، آن شخص در بیداری خانه می خرد و شما به شادی نزد او رفته و به او خرید خانه اش را تبریک می گویید.
اگر خواب ببینید که کسی که در بیداری مرده، سر قبر او دیگران نشسته اند و گریه می کنند، این تعبیر را دارد که آن مرده آمرزیده شده و دیگران از شادی روح آن مرحوم به وجد می آیند چون چنین شخصی آخرتی نیکو خواهد داشت.
تعبیر خواب گریه كردن دختر
گریه کردن دختر در خواب به تعبیر رسیدن شادی و خبر خوش از جنبه مادی و دنیوی تعبیر شده است. اگر خواب ببینید دختری که نمی شناسید برای شما اشک می ریزد، دنیا به شما رو آورده و سراسر زندگی شما پر از شادی و نشاط خواهد شد.
تعبیر خواب قطره اشک
قطره های اشک، اگر از روی غم در خواب از چشم کسی ببارد، به تعبیر نعمت و رسیدن شادی است.
اگر کسی قطره های اشکش از روی خنده های بسیار زیاد از چشم ببارد، به غم و اندوه در بیداری تعبیر می شود.
تعبیر خواب بعض کردن(بغض گلو)
اگر کسی در خواب از روی غم برای خود و یا دیگران بغض کند، در بیداری خبری خوش به او خواهد رسید که بسیار خوشحال خواهد شد.
اگر خواب ببینید که کسی در خواب بغض کرده ولی اشکی از چشمان او نمی ریزد، آن شخص آدمی خودخور است که بیهوده خود را آزار می دهد و یا آدمی است که در دل شادی بسیاری دارد ولی این شادی را از دیگران مخفی می کند و نمی خواهد که دیگران بفهمند که او شاد است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Amir : با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما...
من خواب دیدم که ؛ توی یه مکانی هستم به همراه مامانم...شبیه یه ساختمون اداری بود...بعد متوجه ی افرادی شدم که اونا رو میشناختم...یکیشون خاله ی معشوقم بود و یکی دیگه دختر دایی معشوقم...بعد من داشتم از دختر داییش خودمو قایم میکردم...تو اون مکان نمیدونم چه اتفاقی افتاده بود که خاله ی معشوقم داشت اعتراض و دادخواهی میکرد و دختر دایی معشوقمم حالش زیاد روبراه نبود...من از پشت سر داشتم اونو نگاه میکردم و مراقب بودم یه موقع اتفاقی نیوفته...رفته بودم توی یه نبشی چهار گوش، گوشه وایستاده بودم که یهو خودمو براش نمایان کردم و اون وقتی منو دید از خوشحالی اشک ریخت بعد گرفتمش توی بغلم و صورتمو گذاشتم روی شالش و یه جوری بهش فهموندم که نگران نباش من پیشتم...بعد با مهربونی دستشو گرفتم و بردمش همراه خودم که دیگه نترسه و نگران نباشه...بعد وقتی رسیدیم به یه مکان معلوم نگاهم کرد و انگار میخواست باهم باشیمو همو هیچ وقت ترک نکنیم و منم با "خودم" میگفتم نمیشه آخه اینجوری خیانت محسوب میشه و معشوقمم گفته بعد کنکورش برمیگرده و نمیتونم زیر قولم بزنم و وفادار نباشم... و همینجور توی خواب نگران و ناراحت بودم...
ممنون میشم اگه راهنماییم کنید...
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و مادرتان شخصیتی عملگرا دارید و دختر دایی معشوقتان را با معشوقتان مقایسه می کنید. شما می دانید که او آرزویش است یکی مثل شما را در زندگی داشته باشد ولی همچنین می دانید که او به پای معشوقتان نمی رسد و از او کم می آورد. شما سعی می کنید که تمام جوانب شخصیت آدمها را بسنجید و قانونمدار هستید ولی دختر دایی او برای خودش دردسر زیاد درست می کند و مرتب می خواهد برای حق و حقوق خودش بجنگد. شما فکر می کنید که خیلی می توانستید به او کمک کنید و او را در زندگی بالا ببرید.... اگر دوستش داشتید. تشکر از همراهیتون.
amir por : خانم هراتی ببخشین این خواب رو تو چن مرحله براتون ارسال میکنم اگه امکانش باشه اینو تعبیرش کنین .من دیروز ساعت 10صبح خوابیدم ساعت 2اینا بود که اولش خواب دیدم که خانمی که قبلا باهاشون بودن بهشون زنگ زدم بعد از شنیدن صداش من قطع کردم تلفنو بعد ایشون بهم زنگ زدن اولش گفت چرا زنگ زدی و ناراحت بود از زنگ زدم ولی بعد از گفت گو که حرفاش یادم نیست بغضش ترکید و شروع کرد به گریه کردن اون به طرض شدید چنان گریه میکرد که من نه تابحال اینجوری دیده بود ازشون نه چیزی خیلی شدید تو همین حین که داشت گریه میکرد منم دقیقا به همون شکل گریم گرفت هر دوتامون خیلی شدید گریه میکردم که من بیدار شودم.دقیقا یادم نیست قبل این خواب بود یا بعد این خواب دیدم که دارم میرم خواستگاری کسی انگار به پدر مادرمم گفته بودن بیا خونیه من ولی خواهرم کنار من بود و یه نوزاد پسر خیلی خوشگل هم پیشش من کنار بچه نشستم و یکم باهاش بازی کردم و بهش میگفتم چه شیطونی کردی که اینجوری تنهات گذاشتن تک همین حین ماشین نگه داشت و پدر مادرم پیاده شودن خواهرم خواست پول رانندرو بهش بده گفتم نزار همینجوری بره از اون شیرینی خواستگاری من بدا راننده هم دهنشو شیرین کنه بعد من خودم رفتم سراغ جعبیه شیرنی دیدم تموم شوده شیرینه به خواهرم گفتم از بلا براش شیرنی بیار که بیدار شودم در کل چنا خواب پشت سر هم دیدم از ساعت 11اینا تا 6عصر دیدم دارم کفشامو عوض میکنم کفش تازیه خودنو با یه کتونی نصبتن دست دوم بعد دیدم تو زندان رو تخت خودم کنارمم دوستم هستم داریم نون با ماست میخوریم و توشم نمک میزنی .تعبیر گریه کردن من و اون خانم خیلی نگرانم کرده
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم بنده بارها خدمت شما عرض کردم که در هر کامنتی که ارسال می کنید شما فقط مجاز به ثبت یک خواب هستید و نه بیشتر. طبق قوانین سایت اگر شما وسط خوابتان بیدار شوید و دوباره بخوابید، دیگر یک خواب محسوب نمی شود ولی اگر وسط خواب بیدار نشدید، یک خواب است. شما ممکن است در عرض 8 ساعت که بخوابید 3-4 خواب ببینید و وسط خوابها حتی چند ثانیه ای بیدار شوید. در این صورت باید هر خواب را جداگانه ارسال کنید و حق کسر خواب را برای هر خواب در نظر بگیرید تا مدیون سایت و کارمندان آن نشوید. شما الان فقط یک حق خواب دارید و 3 خواب را همزمان ارسال کرده اید و اگر وسط خوابها بیدار شده اید، باید برای دفعه ی بعد به بنده یاد آور شوید که تعداد خوابهایی که بدهکار هستید را از شما کسر کنم. تعبیر خواب شما این است که شما می خواهید از حال این خانم با خبر شوید و او بفهمد که به او فکر می کنید. ولی شما باید از تماس با او دست بردارید. تماس شما با این خانم، نه به نفع شماست و نه به نفع او. او را فراموش کنید و برای خودتان و او دردسر درست نکنید. گریه ی او در واقع احساس ناراحتی او از شرایطی است که می تواند در صورت تماس شما برایش پیش بیاید و قطع ارتباط شما، باعث خوشحالی هر دوی شما خواهد شد. شما می خواهید به ازدواج فکر کنید و پدر و مادرتان می خواهند که شما زندگی خوب و شروعی تازه داشته باشید. شما درک بالایی دارید و می دانید که می توانید در زندگی تان خوشبخت باشید . شما نگرش هایتان را نسبت به مسائل مختلف زندگی عوض خواهید کرد. از فکر آن خانم دوست سابقتان بیرون می آیید. شما می خواهید زندگی را ساده بگیرید. شما به کاری مشغول می شوید که در آن کار همیشه می مانید و یا اینکه ازدواج می کنید و برای همیشه در زندگی زناشویی تان باقی خواهید ماند. شما سعی می کنید که کسب در آمد کنید، درست رفتار کنید و به ثروت برسید. تشکر از همراهیتون
amir por : البته خانم هراتی من برای این خانم خیلی مشکلات جدی به وجود اوردم.و ایشون خیلی از دست من شاکی هستن .
مایا : سلام وقتتون بخیر و شادی
خواب دیدم خواهرم رو اقایی میبوسید که میشناختمش(هیچ علاقه ایی بهش ندارم ) و من و مادرم نگاه میکردیم مادرم هیچ عکس العمل تندی نشون نداد ولی من از ناراحتی بخاطر اینکه اون اقا خواهرم رو بوسیده بود بشدت گریه کردم (فکر کنم حسودیم شده بود ) در صورتیکه در بیداری اصلا اینطور نیستم نه در مورد خواهرم و نه در مورد اون آقا
سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواهر شما گشایش کار خواهد یافت و اوضاع برای او خیلی خوب پیش می رود. به خاطر خواهرتان خوشحال می شوید و خیلی در مورد خواهرتان بالا فکر می کنید. شما به او خیلی احترام می گذارید و احساس می کنید که زندگی او بالاتر است از زندگی شما و می خواهید شما هم اینطور زندگی موفقی داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
Hami : سلام خانوم هراتی
خواب دیدم مسافرتی رفته بودیم و ویلایی گرفتیم با خانواده. شب خوابیدیم. اما سر و صدا های عجیبی میومد.که متوجه شدیم دزد اومده بوده. اما انها یک خانواده بودن(خانواده ی دختری بودن که من میخواستمش ولی مادرم مخالف بود و از هم جدا شدیم) که اونهارو داشتیم میبردیم کلانتری تحویل بدیم.ولی تو راه،خانواده ی منو کشتن من رو هم گروگان گرفتن مثل اینکه بیهوش کرده بودن من رو . به هوش که اومدم دیدم تو خونه یه خودمون دست و پایه منو بستن خونه هم خالیه
خودم رو نجات دادم.از خونمون اومدم بیرون،ولی دوباره که برگشتم خونه دیدم همه چی سر جاش هست.داداشم تو کارش خیلی پیشرفت کرده،منم به اون دختره رسیده بودم و همه راضی بودن.از خواب که بیدار شدم نزدیک نیم ساعت بلند گریه میکردمو اشک شوق میریختم
فریبا هراتی
: سلام. اگر خواب شما بازتاب افکارتان به خاطر ناراحتی از دوری از این دختر در بیداری نباشد، تعبیر خوابتان این است که زندگی شما متحول خواهد شد. احتمال قوی نظر خانواده ی شما نسبت به دختری که دوستش دارید عوض خواهد شد و تغییرات جدی ای در شرایط شما به وجود خواهد آمد. احتمالا نظر مادر شما نسبت به دختری که دل شما را دزدیده عوض خواهد شد. در حالی که شما دارید ناامید می شوید که به این دختر برسید مادر شما نظرش عوض می شود. شما در فکر این خانم احساس می کنید که اسیر او هستید و قدرتی ندارید. شما انتخاب دیگری جز او ندارید. شرایط عوض می شود. تشکر از همراهیتون.
لیلا : سلام خسته نباشید خواب دیدم که یکی از دوستام که من نمیشناسمش در مورد من با عشقم صحبت میکنه اونم میگه که بمن علاقه ای نداره و وجودمو انکار میکنه و همش میگه منو اون بدرد هم نمیخوریم خلاصه توی خوابم دوسم نداره نزدیک صبح هم دوباره خواب دیدم که روی یه نیمکت داخل تنها نشسته سرشو گذاشته روی دستش و بلند گریه میکنه وقتی میرم پیشش انگار اصلا منو نمیبینه ولی وقتی بقیه دخترا میان پیشش با اونا حرف میزنه حتی وقتی هم که کنار منو دوستم نشسته منو نمیبینه انگار که اصلا وجود ندارم و منو نمیشناسه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. لطفا هیچوقت در یک کامنت دو خواب ننویسید اینکار خلاف مقررات سایت است. احتمال قوی کسی که شما دوستش دارید به شما علاقه ای ندارد. تشکر از همراهیتون.
سجا : سلام خانوم هراتی عزیز
خواب دیدم گویا درخواب پدرم فوت کردن بعد من زنگ میزنم خونه پسری که 2سال پیش باهاش دوست بودم و الان خیلی وقته باهم نیستیم وقتی زنگ زدم گفت سلام عزیزم بعد من گفتم گوشی رو بده مادرت بعد به مادرش گفتم بابام با یکی تو بازار شریک بود ورشکست شد(درواقعیت اصلا پدرم بازاری نیست )بعد گفتم پدرم فوت کرد بعد با صدای بلند شروع کردم به گریه کردن زیاد و قطع کردم (چیزی که برام تواین خواب عجیب بود اینکه زنگ زدم خونه اون پسره!!!)
فریبا هراتی
: سلام. پدر شما روحیه شان خراب است و دارد افسرده می شود. او به دلائلی تحت فشار است و نیاز به محبت و حمایت زیاد دارد و شما هم احساس می کنید که باید مراقب باشید تا تنها نمانید و روحیه تان را نبازید. اینکه به او زنگ زده اید به این دلیل است که در پس زمینه ی ذهن شما او به عنوان کسی که رویش حساب باز کرده بودید وجود دارد و به عنوان سمبلی از یک دوست در ذهنتان نشسته. ( نه اینکه او دوست واقعی تان باشد). و خودتان هم می دانید که رابطه با او فایده ای ندارد. تشکر از همراهیتون.
Arman : باعرض سلام
من نزدیک ۱ ساله از همسرم جدا شدم ک بعضی وقتا خوابشون را میبینم ک اکثرا تو خواب چیزی بهم نمیگفتیم ولی امروز صبح یه خواب عجیب دیدم ک در حالی ک داشت اشک میریخت اومد پیش من و شروع کرد ب گلایه ک یادته اونروز اینجور ب من گفتی و یا چیا گفتی و .....
و دقیقا حرفایی ک تو واقعیت بود را تکرار کرد حتی چیزایی ک من یادم نبود!!، ک الا ن یادم اومد.
منم داشتم دلداریش میدادم ک گریه نکنه و همینجور ک حرف میزد من را بغل میکرد و یجورایی نمیذاشت ک برم تا نزدیک ماشین من رفتیم ک باهم بریم و از خواب بیدار شدم. انشاالله ک خیر باشه.
ممنون بابت تعبیراتون
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما به شما فکر کرده و شما احساس او را از طریق تله پاتی دریافت کرده اید. همینطور او احتمالا دلتنگ شماست و چنانچه شما هم اینطور باشید ممکن است بخواهید که با هم برای کنترل بهتر زندگی تان صحبت کنید. روز دوم ربیع الثانی احتمال اینکه خواب برعکس باشد هم وجود دارد و تشخیص این امر با شماست و باید به رابطه تان با هم فکر کنید. در اینصورت او از اینکه شما نیستید باید خوشحال باشد! این برعکس بودن در مورد همه ی خوابها صدق نمی کند اما بعید هم نیست که اینطور باشد. تشکر از همراهیتون.
Sssbbb : سلام وقتتون بخیر.من قبل خواب از مادربزرگم که فوت شده خواستم برام دعا کنه منم براش خیرات کنم.اطراف ساعت 6 خواب دیدم تو مغازه نامزدم منتظرشم.مغازه همسایه ی قدیمون بود ولی مغازه نامزدم بود.پدرمو دیدم داره از کوچه رد میشه رفتم داخل منو نبینه.سه نفر خانم با آقایی داشتن صحبت میکردن با خودم گفتم هوا تاریک نشده منم با اینا میرم خونه نامزدم دیر کرد.دلهره دیر رسیدن به خونه رو داشتم.اینا سوار ماشین شدن برن من گوشیمو که در حال پخش موسیقی بود بدو بدو پرت کردم تو ماشین ولی خودم نرسیدم بهشون.با خودم گفتم خوب شد نرفتم اینا باهم بودن مرده راننده تاکسی نبود.گفتم الآن گوشیمو ببینن برمیگردن گوشیمو میارن.دیدم صدای موسیقی گوشيم داره میاد گفتم برگشتن.گفتن این آقا راننده تاکسیه یه زیر انداز پوست سفید رو زمین بود که ماشین این آقا بود گفت که اول پراید بود به مرور مدل بالاش کردم.بعد دیدم مادربزرگم روی یه تشک و بالش خوابیده پایین تر ازش خالم با یه تشک و بالش خوابیده کنارش دختر همسايه قبلیمون که تو مغازش بودم خوابیده که یکی از نوه های مادربزرگمه.هیچکدوم لحاف یا پتو روشون نبود.گفتم اگه مادربزرگم زنده بود منم اینجوری پیشش میخوابیدم به فاصله دختر همسایه و مادربزرگم دقت کردم گفتم من نزدیک تر میخوابیدم.بعد دیدم مادربزرگم بیدار شده نشسته.رفتم بغلش کردم از ته دلم گریه میکردمو قربون صدقش میرفتم.انگار بینیو اطراف بینی مادربزرگم کمی سوخته بود.مادربزرگم گفت برو واسه من یه ملافه و یه لحاف و بالش بیار.ملافه رو ميندازم زیرم لحافم میکشم روم.منم رفتم آوردم دیدم خوابیده بالای سرش ملافه رو پهن کردمو لحافو بالشم گذاشتم گفتم بیدار شه میبینه.خیلی ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما فکرتان ناراحت است و با افکاری قدیمی و مسائلی که راجع به نامزد سابقتان از گذشته به جا مانده ذهنتان را خراب می کنید. به خاطر پدرتان نمی توانید احساس واقعی تان را نسبت به مسئله ای بروز دهید و فقط می خواهید صدایتان شنیده شود و به شما توجه شده از شما حمایت شود. اوضاع و شرایط برای شما کم کم بهتر خواهد شد و روح مادربزرگتان شاد، او اشتباهاتی در زندگی اش داشته و نسبت به بعضی مسائل اشتباه فکر می کرده و الان از این که این اشتباهات را کرده ذهنش ناراحت است. او نیاز به دعای خیر شما دارد و می خواهد که شما زمینه ی آرامش ذهنی او را فراهم کنید. تا زمانی که فکر او کاملا راحت نباشد؛ نمی تواند به شرایط زندگی شما در دنیا توجه زیادی بکند ( به خواب رفته). برای او خیلی دعا کنید تا به آرامش روحی برسد و انشالله او هم برای شما دعا خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام خواب دیدم داشتم با خانوم برادرم صحبت میکردم یدفعه شروع کرد به گریه کردن و اشک میریخت تعجب کردم آخه من چیزی نگفتم که بخواد گریه کنه بعد برادرم اومد دلدادیش ناراحتیش رفع شد بازم نفهمیدم از من ناراحت بود یا نه؟ بعد دیدم شروع کرد به خوندن خطبه متقین نهج البلاغه از حفظ ... خیلی مسلط نبود یکی دو خط خوند و چند تا از فامیلامون داشتن هرچی میخونه رو مینوشتن انگار میخواست یه چیزی و توضیح بده براشون بعد دیدم پسرم که کنارم بود نیس دیدم یه آدم دیوونه داره بعضی وسایل و به طرفش پرت میکنه پسرمم به جای اینکه بترسه داشت میخندید من سریع به سمت اون دویدم و با کمک پدرش از اون آدم دورش کردم.........ممنون
فریبا هراتی
: سلام. خانم برادر شما از زندگی اش خیلی راضی است و خوشحال است. برادرتان هم از او راضی است. او سعی می کند که رفتار مطابق با متقین داشته باشد و هر چند که خیلی بی گناه نیست ولی سعیش را می کند که درست زندگی کند و بعضی از فامیلتان هم از او تقلید می کنند. پسر شما را کسی ناراحت می کند یا او به خاطر چیزی فکرش ناراحت است و از این بابت غصه می خورد. شما و همسرتان مشکلات او را حل می کنید تا خیالش راحت شود. تشکر از همراهیتون.