تعبیر خواب اعضای خانواده و دوستان
تعبیر خواب پدر
پدر در خواب نماد حمایت و قدرت است. به طور کلی، اگر خواب مثبتی درباره پدرتان ببینید، یعنی در بیداری نیز رابطه خوبی بین شما و پدرتان وجود دارد، همچنان که دیدن خواب منفی درباره پدر نشان دهنده مسائل حل نشده میان شما است. تعبیر خواب پدر همچنین می تواند این باشد که شما نیاز دارید در بخشی از زندگی خود مستقل تر یا دقیق تر باشید.
تعبیر خواب مادر
مادر در خواب نماد رشد و پرورش است. دیدن خواب مادر مهربان و مسئول می تواند نشانگر برکت یا رشد باشد. البته دیدن خواب مادر ممکن است بازتابی از رابطه ی شما با مادرتان نیز باشد. مثلاً این که احساس می کنید مادرتان بیش از حد کنترل تان می کند یا به عکس شما را به حال خود وانهاده است. تعبیر خواب مادر این است که شما به پرورش محبت آمیز نیاز دارید، یا در بخشی از زندگی خود بر روی عشق، آسایش، حمایت و راهنمایی تمرکز کرده اید. این خواب همچنین می تواند نشانگر ماهیت حمایت گر شما نسبت به دیگران باشد.
تعبیر خواب برادر
تعبیر خواب برادر، رقابت یا نزدیکی است. دیدن برادر کوچکترتان در خواب می تواند حاکی از احساس رقابت، عدم بلوغ یا آسیب پذیری باشد. دیدن برادر بزرگترتان در خواب نشانگر یک شخصیت راحت یا قوی در اظهار نظر، و یا دانش و درک است.
تعبیر خواب خواهر
دیدن خواهرتان در خواب می تواند بیانگر رابطه شما با او یا جنبه ی حساس شما باشد. تعبیر خواب خواهر کوچکتر رقابت یا آسیب پذیری است. حال آن که دیدن خواهر بزرگتر در خواب نشانگر حمایت، قدرت و توانایی، یا یک رابطه عشق و نفرت است.
تعبیر خواب پسر
تعبیر خواب پسر، مخالفت یا مقاوت، مسئولیت، یا نیاز به ابراز اندیشه ها و احساسات است. دیدن پسرتان در خواب نمادی است از اشتیاق ها، آمال و آرزوها، و یا استعدادی خاص در یک زمینه از زندگی بیداری.
تعبیر خواب دختر
تعبیر خواب دختر، مخالفت یا مقاوت، مسئولیت، یا نیاز به ابراز اندیشه ها و احساسات است. دیدن دخترتان در خواب نمادی است از رابطه حمایتی، نردید درباره خود، آسیب پذیری، رقابت یا حسادت.
تعبیر خواب شوهر
دیدن خواب شوهر نشانگر رابطه ای است که با شوهرتان دارید، یا احساساتی که در بیداری نسبت به او پیدا کرده اید. دیدن شوهرتان در خواب نشانگر احساساتی است که نسبت به رابطه خصوصی و جنسی تان با او دارید. تعبیر این خواب همچنین مسائل و نگرانی های بیان نشده، یا دیدگاه شما نسبت به بدنتان است.
تعبیر خواب زن
اگر زن خود را در خواب ببینید یعنی مسائل حل نشده یا اختلافاتی با او دارید. تعبیر خواب زن احساسات و عقاید بیان نشده است. دیدن زن خود در خواب همچنین می تواند به این معنا باشد که شما نیاز دارید گاهی خودتان را به عنوان یک شوهر خوب ثابت کنید.
تعبیر خواب پدربزرگ و مادربزرگ
تعبیر خواب پدربزرگ و مادربزرگ، امنیت، سنت، خرد و عشق است. دیدن پدربزرگ در خواب نشان می دهد شما در بخشی از زندگی خود نیازمند امنیت، عشق، و خرد هستید. این خواب همچنین بر تفکر سنتی یا ارزش های خانوادگی دلالت دارد.
تعبیر خواب فامیل (عمو، عمه، دایی، خاله، فرزندان آن ها و…)
دیدن خواب افراد فامیل در خواب نشان دهنده ی شخصیت شما، میراث خانوادگی، ارزش های خانوادگی، یا رابطه شما با افراد فامیل است. دیدن فامیل در خواب ممکن است نشانگر جنبه ای از زندگی تان باشد که از آن راضی نیستید. همچنین، تعبیر خواب فامیل اقفزایش آگاهی و ایده های نو است.
تعبیر خواب دوستان
دیدن خواب یک دوست یا تعدادی از دوستان تان نشانگر رابطه شما با دیگران یا فرد مورد در نظر در خواب است. این خواب همچنین نشان می دهد که باید روی جنبه ای از شصخیت خود بیشتر متمرکز شوید. همچنین، به این فکر کنید که دوستی که در خواب دیده اید برای شما نماد چه چیزی است. اگر در خواب ببینید دوستی که در بیداری همیشه از شما حمایت می کند، مرده است، یعنی جنبه حمایتگر از وجود خودتان رخت بربسته است.
نوع دوستی که در خواب می بینید نیز می تواند نشانه خوبی باشد. مثلاً دیدن بهترین دوست تان در خواب بیانگر این است که باید روی جنبه های مثبت تان بیشتر تمرکز کنید، زیرا دوست خوب معمولاً بهترین جنبه های شخصیتی ما را به ما می نمایاند. همچنان که تعبیر دیدن دوست دوران کودکی در خواب بازیگوشی یا معصومیت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Moein : باسلام و عرض ادب
بعد از ظهر خواب دیدم رفتم دیدن خواهرم ایشون توی کلاس درس بود و استادشون داشت درس میداد من رفتم کنار خواهرم بشینم ولی دارز کشیدم توی یه تختخواب بعد یهو از تختخواب اومدم بیرون که از کلاس خارج بشم ، یکی از همکلاسی های خواهرم که من قیافه اش رو نمیدیدم ولی خانم خوش پوش و شیک بنظر می‌رسید داشت پتویی که توی تختخواب روی خودم انداخته بودم رو جمع میکرد ، به خواهرم گفت انگار پتو خیس شده و یه لحضه بوی ادار به دماغ من خورد خواهرم فوری پتو رو ازش گرفت و هر دو سعی میکردن هیچکس چیزی نفهمه ، پتو رو جمع کردن و بهم دادن وفتی پتو رو گرفتم یه ذره انگشتم خیس شد و فهمیدم که توی رختخواب یه مقدار ادرار کردم ، از کلاس خارج شدم و وارد هال یه ساختمان دیگه شدم ولی احساس میکردم هال و اون کلاس بهم وصل هستن پتو رو کنار یه راه پله که از هال به طبقه بالا می‌رفت گذاشتم و دوباره داخل یه رختخواب تازه دراز کشیدم و یه پتو روی خودم گرفتم در همون حین تلفن من زنگ خورد و انگار برادر امید ( کسیکه علیه همدیگه شکایت کردیم ) با خط ناشناس و صدایی تغییر داده میخواد با من حرف بزنه و صدامو بعنوان مدرک ضبط کنه و بهم میگفت مگه شما زمانیکه توی پروژه فعالیت داشتید رئیس کارگاه نبودید؟ من متوجه این موضوع شدم و یه مقدار مسخره اش کردم و تلفن رو قطع کردم در همون حال داشتم به یه خانم که حدود 20 سال پیش خیلی زیاد بهش علاقه مند بودم فکر میکردم و در عالم روئیا با خودم میگفتم من خواب الهام رو قبلا دیدم و توی خواب سعی میکردم یادم بیاد چه خوابی در مورد الهام دیده بودم و مادرم که در عالم خواب کنارم بود میگفت تو خواب دیدی که الهام نشسته بوده و پاهاشو توی بغلش گرفته بود و لباس نداشته بعد من یادم اومد که الهام رو بدون لباس از سمت چپ دیدم که پاهاش رو توی بغلش گرفته از زانو تا کمر بدنش مشخص بود و کنار پهلو چپش یه تتو داشت، البته سینه و سر الهام رو توی خواب دیده نمیشد و در واقع من هیچوقت چنین خوابی در موردالهام ندیده بودم و فقط در عالم روئیا فکر میکردم چنین خواب رو قبلا دیدم ، توی همین حال و هوا بودم که از خواب بیدار شدم.
ممنون میشم تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تعبیر خوابتان این است که شما درسهای تازه ای از زندگی تان می آموزید و سعی می کنید که خردمندانه مشکلاتتان را رفع کنید. شما شاید برای خواهرتان درددل می کنید و راجع به پیامدهای تصمیماتتان در رابطه با مشکلاتی که برایتان در زندگی ایجاد شده است، صحبت می کنید. شما نگرانی های زیادی دارید و دلشوره دارید که به خاطر پیامد باورها و یا رفتارتان مقبول واقع نشوید و دیگران رفتار خوب شما را تصدیق نکنند. احساسات منفی زیادی در وجودتان جمع شده و به معنی واقعی کلمه عصبانی هستید و حرفتان را به کسی نمی زنید. خواهر شما احتمالا بخشی از صحبت های شما را به دوستش انتقال می دهد ولی آنان مراقب هستند که کسی از زندگی و نگرانیهای شما با خبر نشود. دوست خواهرتان در خوابتان می تواند همچنین نمادی از خود خواهرتان باشد که دو برابر همیشه برایتان نگران است و دلش شور شما را می زند. شما سعی می کنید که آرامشتان را حفظ کنید و حریم خصوصی تان محفوظ بماند. مراقب هستید که شما را فریب ندهند و خیلی خردمندانه رفتار می کنید چون می دانید که زندگی تان وارد فاز تازه ای می شود و به زودی شرایط زندگی تان متحول خواهد شد. شما شخصیتی احساساتی و مهربان دارید و گاهی به شرایط مالی و شکست های گذشته تان فکر می کنید ولی از وجهه ی واقعی آدمها و اینکه تا چه اندازه حاضرند برای شما از خودشان مایه بگذارند، بی خبرید و الهام هم یکی از همین اشخاص است. تشکر از همراهیتون
Moein : باسلام و عرص ادب
ظهر خواب دیدم توی مغازه قدیمی داییم ایستادم و ایشون هم هست یه لامپ سیار بود که میخواستم جلوی مغازه آویزون کنم جایی که لامپ ازش آویز میشد یه سیم آهنی مفتول باریک بود که در کنارش به رشته خیلی باریکتر دیگه هم وجود داشته ولی جنسش فولاد سفید بود و انتهای اون رشته نازک به شکل حروف انگلیسی بود انگار یک کلمه بود که حرف V انگلیسی اولش قرارگرفته بود و من حس میکردم اون کلمه انگلیسی در واقع یه امضا هست، سیم لامپ سیار رو انداختم روی چوب دستی که بلند کنم و توی جایگاه لامپ قرار بدم ولی بد قِلِق بود و نمیشد مجبور شدم چوب دستی رو بزارم زمین و لامپ رو با دست روی جایگاه خودش سوار کنم بعدش رو کردم به داییم و گفتم به این که نیازی به چوب دستی نداشت، یهو دیدم خواهرم با یک کارتن بزرگ گیتار که روی دستش گرفته بود جلوی مغازه داییم ظاهر شد، داییم داشت یه مقدار آشغال رو که توی پیاده رو جلوی مغازه اش بود جمع میکرد و متوجه خواهرم نبود و خواهرم کارتن گیتار رو مثل بیل گرفت توی دستش تا توی جمع کردن آشغالها به داییم کمک کنه، اما داییم متوجه نبود که خواهر من جلوش ایستاده فکر میکرد یه خانم غریبه است بهمین خاطر با حالت تقریبا عصبانی رفت طرف خواهرم و بهش گفت تو کی هستی؟ اینجا چی میخوای؟ و خواهرم که دستپاچه شده بود چند قدم عقب رفت و افتاد داخل جوی آب، البته هیچ مشکلی براش پیش نیومد و سالم اومد بیرون، منم که این صحنه رو دیدم دست کشیدم روی سر خواهرم گفتم خدا رو شکر به خیر گذشت، یه نانوایی هم همون نزدیکی ها بود و چندنفر از همونجا صحنه رو دیده بودند و با کنجکاوی از همون دور میخواستن بفهمن چی شده.
ممنون میشم تعبیر بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تعبیر خوابتان این است که شما هدف قدیمی خودتان را هنوز محقق نکرده اید. می خواهید بینش و آگاهی بیشتری بدست بیاورید تا بتوانید تصمیمات درست تری برای تحقق اهدافتان بگیرید. شما عزم و اراده ای قوی دارید که خواسته هایتان را عملی کنید و بسیار سخت کوش و مقاوم و درستکار هستید. اما باید حواستان را جمع کنید تا ظفیت ذهنی و دانش و مهارتهایتان را هم در همه ی زمینه های مربوط به هدفتان، افزایش دهید. باید سعی کنید که عملیاتی تر و هدف محور تر باشید و این مهم نیست اگر در ظاهر قوی نیستید یا تجربه ی خیلی زیادی ندارید. این سعی شماست که می تواند باعث موفقیت شما بشود. سعی نکنید که خیلی بخواهید با رفتار سیاستمدارانه و خشک و بیروح و مکانیکی، کارها را سرو سامان ببخشید. بلکه دست به کار شوید و قوی باشد و نترسید. شما باید نشان دهید که با فرهنگ هستید و افکار منفی را می توانید از ذهنتان دور کنید. خواهر شما کنجکاو است تا آگاهی و درک خودش را نسبت به مشکلات شما بالاتر ببرد چون او شور و هیجان زیادی در وجودش است که بخواهد شما را حمایت و کمک کند ولی رفتار او باعث عصبانیت شما می شود و شما با حرفهایتان احساسات او را جریحه دار می کنید و به او می گویید که در کارتان دخالت نکند. اما بعد پشیمان می شوید. خواهرتان در خواب می تواند جنبه ی احساساتی خودتان هم باشد و در اینصورت شما ممکن است علیرغم تلاش زیادتان برای رسیدن به موفقیت، گاهی هم احساساتی رفتار کنید و این به ضررتان است. تشکر از همراهیتون
Sadegh : سلام وقت بخیر.ممنونم که با تعبیرهای خوبتون به بنده کمک زیادی میکنید.
در این چند روز گذشته خواب دیدم در حیاط
ی خانه لبه پله زیرزمین نشستم، مقابل من دو نفراز اقوام هم کنارهم نشستن و منو نگاه میکنن وساکتن که عمو و برادرزاده هستن. مطمین نیستم شاید خانه پدری اونا بود در روستا.می‌دانستم ی قابلمه غذایی در انجا هست که متعلق به اون خانه هم نیست .مثل نذری یا غذایی که به همه میدن.انگار اون دو نفر که یکی مجرد و دیگری متاهله هم در فکر اون غذا هستند ولی طوری وانمود میکنند چیزی نمیدونن که من متوجه غذا نشم .من بلند میشم که برم از اون غذا از توی زیرزمین
برای خودم بردارم که مردی که مجرده و کوچکتر به عموش میگه فلانی داره می‌ره سراغ قابلمه غذا.میرم داخل زیر زمین که قابلمه غذا را با خودم بیارم بالا و اینکارم میکنم .اون دو نفر هم سریع پشت سر من میان که عقب نمونن ولی اول میرن برای خودشون دو تا بشقاب بزرگ که مناسب پلو خوریه بر میدارن و میان بالا و من که اومدم بالا با خودم فکر میکنم که شاید اشتباه کردم و باید منم اول به فکر بشقاب می‌بودم.که یدفه ی بشقاب میوه خوری بلوری میبینم.با خودم میگم که حالا نمیتونم به قدر کافی غذا بردارم ولی باز میگم طوری نیست غذا را کمی فشرده تر میکنم و روی هم میریزم جا میشه.با این فکر که قابلمه پر از برنج و خورشته درشو باز میکنم ولی میبینم که فقط توش ته دیگ های ضخیم و مربعی شکله که مثل کتاب و عمودی در اون چیده شدن و شاید خیلی کم در زیر شون برنج باشه.دو تا ته دیگ بر میدارم .اون دو نفر حواسشون کامل به منه که زیاد بر ندارم آقای متاهل که بزرگتره میگه نه دیگه برای تو بسه و قابلمه را از من میگیره.در واقعیت من اصلا کم غذا هستم و ته دیگ هم به ندرت میخورم تو خوابم چیزی نخوردم.
فریبا هراتی
: تعبیر خوابتان این است که شما به زندگی و مراحلی که در گذشته پشت سر گذاشته اید فکر می کنید. شما همیشه این دو نفر را بعنون اشخاصی که به تقابل با شما برخواسته اند و فکر می کنند که منافع شما به ضرر آنان است؛ در ضمیر ناخودآگاهتان به یاد می آورید. شما به این فکر می کنید که تشنه ی زندگی هستید و خلاء احساسی را در زندگی تان تجربه می کنید، خواسته هایتان محقق نشده و حالا نیاز به حمایت و پشتیبانی دارید. می خواهید با توسل به ائمه ی اطهار حاجت روا شوید. شما می خواهید روی اولویت هایتان خوب فکر کنید. شما سخت کوش هستید و می خواهید با تلاش زیاد به دستاوردهای مالی برسید. ولی اینبار، می دانید که دیگر خشم و عصبانیت و اندوه شما فایده ای ندارد و نمی توانید اشتباهات خودتان را جبران کنید. هر چند که ته دلتان، می دانید که آرزویتان محقق نشده ولی هرگز هم محقق نخواهد شد. باید این موضوع قدیمی را از سرتان دور کنید. تشکر از همراهیتون
Sadegh : سلام و خیلی ممنون از بذل توجهتون
خواب دیدم در بیابان کنار قبرستان من وبرادرم که در واقع پسر وسط خانواده هست و از من چند سال بزرگتره و متاهل هر دو از پایین تا گردن در چیزی در کنار هم گیر هستیم و ایستاده‌ایم به طوری که فقط میتونم سرم رابچرخانم. شب است ولی نه کاملا تاریک از دور چند حیوان که هر کدام از هم فاصله دارن نزدیک میشن که نمی‌تونستم تشخیص بدم دقیقا چی بودن ولی شبیه خوک و به رنگ تیره بودن ولی وقتی نزدیک رسیدن دیدم که همه فیل هستن انگار تغییر کرده بودن . ولی با ما هیچ کاری نداشتن
یبارم خواب دیدم که روزه و همین برادرم سر قبر پدر داره فاتحه میخونه پسر بزرگش همون نزدیک داره ی قبر میکنه تا فرزندش را که کوچک و در کفن هست ومرده دفن کنه ،(در واقعیت این برادرزادم ی پسر داره )کمی جلوتر هم پسر دوم برادرم در مقابل امامزاده نشسته و تو خودشه من از جلوش رد میشم در حالیکه به هم بی توجهیم در کل هیچ کس با دیگری حرفی نمیزنه و هر کدوم کار خودشو میکنه کمی جلوتر ی لودر داره زمین کنار قبرستان را صاف و هموار میکنه . این خوابم مربوط به چند سال قبله باز هم ممنون.
البته شاید هم خوک نبودن گراز بودن تو واقعیت در روستای پدری تا به حال نشنیدم کسی از خوک حرفی بزنه ولی بعضی وقتها گراز دیده شده که به مزارع وارد شده .فیل ها هم بزرگ نبودن زیاد
ببخشید که طولانی شد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. قبل از تعبیر خوابتان لازم به یادآوری می دانم که همانطور که قبلا هم به شما اطلاع رسانی شده است، شما فقط مجاز به ثبت یک خواب در هر کامنت هستید و نه بیشتر. لطفا منبعد هرگز این قوانین را فراموش نکنید. تعبیر خواب اولتان این است که شما و برادرتان می خواهید تلاش کنید که به عادات و رفتارهای گذشته تان پایان داده و شروعی تازه را آغاز کنید. هر دوی شما احساس استیصال می کنید که در رابطه با مسئله ای درگیر موقعیتی درهم برهم و چسبنده شده اید و نمی دانید که چطور باید از این مشکلات خودتان را بیرون بکشید. شما شاهد اشخاص طماعی هستید که با حرص و ولع می خواهند حقوق شما را زیر پا بگذارند و به ناحق شما را متضرر کنند. ولی شما در مقابل این اشخاص، صبورانه سکوت می کنید و به کارهایشان خوب فکر می کنید. شما سعی می کنید که خردمندانه و با عقلانیت زیاد این اشخاص را درک کنید. در خواب دومتان شما و برادرتان تلاش می کنید که مطابق با آرمانهای پدرتان رفتار کنید. برادر شما در خوابتان است، قبلا به کسی بد کرده و حالا، شاهد این ماجرا خواهد بود که پسر بزرگ خودش، با مشکلات زیادی مواجه می شود ( برادر شما به خاطر پسرش ناراحت می شود تا متوجه شود که پدرتان، از اینکه او برادران و خواهران دیگرش را رنجانده؛ چقدر ناراحت شده است و تقاص کارش را پس می دهد). برادرزاده ی شما با مشکلی در رابطه با فرزندش مواجه می شود و حس ناامیدی و استیصال به او دست می دهد و شاید از بچه ی کوچک خودش جدا شود. برادرزاده ی دومتان هم به ازدواج با کسی ( یا به حاجتی که دارد) فکر می کند و می خواهد مشکلات موجود در راه ازدواجش را از بین ببرد. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Sadegh : این خواب رو چند سال قبل دیدم که خانمم هنوز طلاق نگرفته بود ومن هر کاری میکردم نمی‌تونستم تصمیم درستی بگیرم که چه کار کنم
Sadegh : سلام مجدد
خواب دیدم در فاصله چند متری قنات روستای پدری نشسته‌ام و پاهای من درون گودال آب کوچکی هست که آب تمیز و شفافه و من که بیشتراز اوضاع شخصی خودم ناراحتم و توی خودم هستم و انگار مستاصلم، در عین حال شاید دارم به این موضوع هم فکر میکنم که چطور میشه آب را به زمین پدرم برسونم که خشک نشه در حالی که قنات آبی ندارد .در واقعیت اصلا این قنات پایین دست زمین پدرم هست و این زمین از یک قنات دیگری آب میخوره.ی دفه خودم را در زمین پدری میبینم که ایستادم و پدر مرحومم را میبینم که در قطعه پایینی زمین ایستاده و بیلی در دستشه و داره سرم داد میزنه .ولی من اصلا حرفاشو نمیشنوم که چی میگه انگار میخواد چیزی به من بفهمونه و می‌دونم ناراحته که چرا ما بی توجهیم. .بعدش در حالی که من روی زمین نشستم میبینم که آب داره وارد زمین میشه انگار پدرم وقتی دیده ما کاری نکردیم خودش اقدام کرده و همون طور که در واقعیت در ابتدا که آب به زمین میرسه گل آلوده در خواب هم همینطوره و من تازه یادم میاد که باید برای رساندن آب به زمین از قنات بالاتر از زمین اقدام میکردم و برای آبیاری زمین تمیزی و شفایت آب مهم نیست.ی مدت بعد دوباره پدرم را در قطعه پایین همین زمین خواب دیدم.اینبار ولی آرام بود و من در کنارش بودم وضو گرفت دو رکعت نماز خواند و بعدش دست منو گرفت و با خودش از یه سنگ چین بلند بالابرد و خودش ناپدید شد و دیگه هیچوقت تا حالا تو خوابم پدرم را در اون زمین ندیدم .
ممنون از کمکتون
فریبا هراتی
: سلام. شما به مسیر معنوی زندگی تان و مشکلات احساسی تان فکر می کردید و عقلتان به جایی قد نمی داد که چطور باید از این مشکلات دوری کنید. در عین حال سعی می کردید که خردمندانه رفتار کنید و جوری برخورد نکنید که همسرتان احساس کند که هیچ علاقه ای به او ندارید و زندگی تان خراب شود.(( قنات در خواب شما همین معنویت و احساساتی است که روحیه ی حساس شما در گذشته تلاش می کرده که مشکلات احساسی تان را در خوابتان به تصویر بکشد و در معنی با قنات بیداری متفاوت است)). روح پدرتان شاد. او می خواسته به شما هشدار دهد که درکتان را بالاتر ببرید. سخت تلاش کنید و کندو کاو کنید تا حقیقت را بفهمید ولی شما متوجه ی منظور او نشدید. او نمی خواسته که شما زندگی تان را خراب کنید بلکه می خواسته که شما کمی از موضع خودتان پایین و کوتاه بیایید. او دعا کرده که شما خردمندانه رفتار کنید و با احساس تر باشید. شما باید بزرگ منشانه تر رفتار می کردید و احساس محبت بیشتری از خودتان بروز می دادید و نه اینکه با دعوا بخواهید زندگی تان را خراب کنید. پدرتان دوباره یک مدت بعد که کار از کار گذشته بوده، خواسته به شما این مسئله را بفهماند که باید آرام باشید، از اشتباهات گذشته تان دست بکشید، و سعی کنید که در زندگی تان پیشرفت کنید. او احتمالا با طلاق شما موافق نبوده است. تشکر از همراهیتون
Saman : سلام وقت بخیر
خواب دیدم در یک خانه ویلایی هستم و مهمان دارم
البته همه را مشخصا نمیدیدم .متوجه شدم مهمان زیاده و غذا کمه رفتم بیرون تا تهیه کنم .همکارم را دیدم (که به خاطر سوتفاهمی به تازگی با اون قطع رابطه کردم .) ولی تو خواب رابطمون خوب بودگفت بریم پیش کسی که با تو تصادف کرده رضایت بده (
در واقعیت من تصادف کردم)
رفتیم اون شخص که به شکل دیگری بود بالای ی وانت داشت کار میکرد و به همکارم میگفت نکنه بعدا پشیمون بشه و همکارم میگفت باید ی وسیله الکتریکی که یادم نیست چی بده برای رضایت و من ناراحت شدم که چرا از طرف خودش تقاضای غرامت کرده برای من،من که غرامت نمی‌خواستم،با هم رفتیم برای تهیه غذا کمی مانده به جایی که میخواستم غذا بگیرم اون موند و من رفتم با ی قابلمه غذا برگشتم .انگار دیگه تو ی روستای دیگه بودیم.زیر درخت نشسته بود ی مشت بادام به من داد تا بشکنم بخورم چنتا شکستم خوردم ی دونش شبیه ی مارمولک کوچک بود ولی جامد و بی حرکت که انداختمش اون طرف.دیدم بالای سرم درختان بادام پر از بادام رسیده هست که از پوست سبز جدا شدن.گفتم از این بادام ها ببریم انگار صاحبشون نمی‌خواسته که گذاشته تا این فصل بمونن.ولی همکارم موافقت نکرد و منظورش این بود که به هر حال حرامه، که نبردیم، رسیدم خونه .،شوهر خواهرم را دیدم که لب سینک داره ظرف می‌شوره(در واقعیت هیچ وقت ندیدم این کارو بکنه) ظرف زیاد بود و تعدادی سینک هم در جاهای مختلف خونه وجود داشت.ی سینک در ارتفاع بالا بود که من میخواستم برم اونجا که ظرف بشورم انگار خونه نیمه ساز بود.از ی چیزی شبیه ستون بالا رفتم اما نمی‌دونستم چطور از اون ستون خودمو به جلوی سینک که تو ارتفاع بود برسونم.دو تا دختر خواهرم را دیدم که منو راهنمایی میکردن چطور خودمو به اون سینک برسونم و این کارو کردم و ی جا پای محکم گیر اوردم و مقابل سینک قرار گرفتم.
فریبا هراتی
: سلام. کسی در حق شما مرتکب گناه و اشتباهی شده و همه حرفتان را می زنند. اما شما حاضر نیستید که از این اشخاص حمایت کرده و از خودتان برایشان مایه بگذارید. همکار شما می خواهد که شما باعث و بانی این سوء تفاهم را ببخشید. این شخص بسیار سخت کوش است و یا تلاش زیادی می کند که نظر مثبت شما را به سمت خودش جلب کند. همکار شما معتقد است که این شخص باید با تمام انرژی و شور و شوقش تلاش کند که نظر شما را جلب کند تا او را ببخشید. شما این شخص را کلی نصیحت و راهنمایی خواهید کرد که اینطوری با مردم بدرفتاری نکند و باعث ایجاد شر و اختلاف بین آنان نشود. او به فکر فرو خواهد رفت و از عملکرد بد خودش پشیمان خواهد شد. او می خواهد جبران اشتباهش را بکند و بعد سعی خواهد کرد که توافق و رضایت شما را برای مسئله ای، بدست بیاورد تا شما به او بله بگویید. اما شما به این مسئله و تقاضا اهمیتی نخواهید داد. شما به این فکر می کنید که چطور به ثروت برسید. همکارتان شخصیتی با انصاف دارد و شما را از ارتکاب به گناه منع می کند. شوهر خواهر شما سعی می کند که درست فکر کند و برای آینده اش برنامه ریزی می کند. نارضایتی ها و چشم انداز ناامید کننده ای ( احتمالا در رابطه با امور مالی) در زندگی او وجود دارد. شما می خواهید روی ذهن و جسمتان کار کنید و شخصیت قویتر و جاه طلب تر از خودتان بسازید). شما می خواهید با ثبات قدم و سخت کوشی، به جایگاه قرص و محکمی در زندگی تان برسید. می خواهید شروعی تازه داشته باشید و اطرافیانتان از شما حمایت می کنند. تشکر از همراهیتون
Saman : سلام وقت بخیر
خواب دیدم تو ی جای شلوغ هستم میگن پایینتر بازی فوتباله.ی مرد از اقوام خانم سابقم از تو جمعیت راه باز میکنه رد میشم.ولی جلوتر که رفتم گفتن زمین بازی بالاتر بوده.دوباره دیدم با زن سابقم جایی مثل بازار قدیمی هستم از من خواست تا مبل بخرم و خودش همراهم نیامد داخل مغازه انگار سرش به خرید دیگری گرم بود.وارد مغازه شدم ی فروشنده بچه سال (احتمالا دختر بچه )داشت. ی دست مبل به رنگ روشن مثل کرم اونجا بود با ی چک از اون بچه خریدم ولی مبل را نبردم.از مغازه که بیرون اومدم دوباره به مبل نگاه کردم زیاد جالب نبود.خانمم هم گفت نه این بزرگه ما که بزرگ مثل این داریم باید ی دست راحتی کوچک بخری.صحنه عوض شد بالای ی صخره و لبه پرتگاه هستیم .ی بچه هم هست خانمم لبه صخره داره نماز میخونه .میترسم بیفته با اون بچه سعی میکنیم لباسشو بگیریم نیفته.
به رکوع که می‌ره تازه می‌فهمه جا برای سجده نیست.عرض لبه پرتگاه سی چهل سانت بیشتر نبود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با ناامیدیها و مشکلاتی در زندگی تان روبرو هستید و فکرتان ناراحت شده است. دوست دارید با خودتان خلوت کنید و روی یک موقعیتی خوب فکر کنید. شما می خواهید به رضایت در زندگی تان برسید و ماهیتی رقابتی دارید. شاید به این فکر می کنید که در زمان زندگی با همسر سابقتان بیشتر می توانستید خواسته هایتان را محقق کنید. همسر سابق شما می خواهد که شما به صورت تازه تری به تعاملاتتان فکر کنید و نگرش ها و روشهای دمده و قدیمی را در رابطه با خودتان و خانواده تان به کار نبرید. او می خواهد که شما طرز فکر قدیمی تان را به میل خودتان تغییر دهید ( نه با زور او). همسر شما برایش زیاد مهم نیست که شما تجملاتی فکر کنید و همه متوجه شوند که ثروتمند هستید بلکه او می خواهد که در کنار او با آرامش خاطر زندگی کنید. خانم شما درک بالاتر و آگاهی و نقطه نظرات تازه تری نسبت به زندگی پیدا کرده و امیدوار است که به خواسته هایش برسد. شما نگران هستید که او به ناامیدی و افسردگی دچار شود و دوست دارید مطابق با اهداف او اقدام کنید. اگر شما نسبت به او بی تفاوت باشید و برای خوشبختی زندگی تان اقدام مجددی بعمل نیاورید، او احساس مرگ و پوچی را در زندگیش تجربه خواهد کرد. پس اگر می خواهید رقابتی فکر کنید و نشان دهید که از همه بهترید، الان وقتش است!! این را اثبات کنید که بهترین هستید. تشکر از همراهیتون
Saman : سلام وقت بخیر .ممنون بابت تعبیر زیباتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که در روابط اجتماعی تان با دوستان و فامیل یا در تعامل با مردم در اجتماع، به تمام جنبه ها و مولفه های مختلفی که رابطه تان را به صورت کلی با آنان شکل می دهد، دقت کنید. شما به مسائل از جنبه های گسترده تر و وسیعتری نگاه می کنید و حواستان به همه چیز هست؛ حتی چیزهایی که شاید به نظر غیر مهم و بی معنی برسند را شما در نظر می گیرید و دقت تان بالاست. شما فرصت جدیدی بدست آورده اید که تعادل بیشتری در زندگی تان ایجاد کرده و نقاط قوت خودتان را توسعه ببخشید. حضور ایشان در اتاق نمادی از جد ایشان و گویای این است که شما برای رسیدن به موفقیت و مقام بالا در زندگی، جز خداوند به هیچ احدی نمی توانید و نباید تکیه کنید و عملکردتان، هر چه که باشد، به شما بر می گردد و جز پروردگار هیچ حمایتی ندارید. ضمن اینکه، شما باید همیشه متواضعانه و روشنفکرانه به زندگی و اطرافتان نگاه کنید و از لجبازی و کینه و رفتارهای گناه آلود دوری کنید. شما باید افکاری صلح طلبانه و سرشار از آرامش در سر داشته بپرورانید. دست به کار بشوید و خودتان را تغییر دهید. باید اقدامی جهت خودسازی تان انجام دهید. تشکر از همراهیتون
Saman : سلام روز بخیر
خواب دیدم در مسجد هستم که یک اقای سید که ایشون آشنا هستن و چند ساله که فوت شدن آمد و با ناراحتی از من خواست تا مسجد را ترک کنم.در واقعیت و تا زنده بود هیچ وقت بین ما حتی کوچکترین اختلافی نبود و شخصیت آرام و خوبی داشتن .ی بار دیگه بعد از اون دوباره خواب دیدم در مسجد ودر مجلس تلاوت قرآن یا دعا که به نوبت تلاوت میکنند هستم و کتابی که نمیدانم دعا یا قرآن بود در دست من بود و من در حال تلاوت آن بودم .از متن آیات چیزی یادم نیست .من میخواستم که تلاوت را تمام کنم تا بغل دستی که او هم مثل همین کتاب در دستش بود وسمت چپ من نشسته بود ادامه تلاوت را انجام بدن تو این مواقع معمولا کسی که میخواد ادامه تلاوت را به دیگری بسپاره در خواست ذکر صلوات میکنه و بعد نفر بعد شروع میکنه در خواب من انگار روم نمیشد یا هر چیزی که باز همان مرد سید که سمت راست من نشسته بود گفت میخوای تموم کنی تلاوتو؟ وبلافاصله با ذکر فاتحه و صلوات کمک کرد و منم با اون تکرار کردم.این شخص در خواب مثل واقعیت که زنده بود کلاه سبز به سر داشت .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. او شخصیتی پاک و خردمند دارد و از شما می خواهد که آنچه را که به باور خودتان در راه رضای پروردگار دارید انجام می دهید، اما در واقعیت، اشتباه است را ترک کنید!! شما دارید مرتکب اشتباهی می شوید که خودتان هم شاید از این ماجرا بی خبرید و ناخواسته این عمل گناه را دارید مرتکب می شوید. در خواب دوم باز شما در راه خداوند اقدام می کنید و سعی می کنید که آنچه که صحیح و خردمندانه است و مطابق با فرامین پروردگار بزرگ است را اجرا کنید. شما از این مرحوم که مطابق با منطق شما فکر می کند باید تبعیت کنید و نه اینکه طبق احساسات تان، مانند گذشته، رفتار کنید. او موکدا دارد به شما گوشزد می کند که شما نباید به این کاری که به باور خودتان در راه خداوند دارید انجام می دهید، ادامه دهید. شما با ایمان و درست کار هستید. این مرحوم اما از شما عاقلتر و آگاهتر و با ایمان تر است!!! تشکر از همراهیتون