تعبیر خواب اعضای خانواده و دوستان
تعبیر خواب پدر
پدر در خواب نماد حمایت و قدرت است. به طور کلی، اگر خواب مثبتی درباره پدرتان ببینید، یعنی در بیداری نیز رابطه خوبی بین شما و پدرتان وجود دارد، همچنان که دیدن خواب منفی درباره پدر نشان دهنده مسائل حل نشده میان شما است. تعبیر خواب پدر همچنین می تواند این باشد که شما نیاز دارید در بخشی از زندگی خود مستقل تر یا دقیق تر باشید.
تعبیر خواب مادر
مادر در خواب نماد رشد و پرورش است. دیدن خواب مادر مهربان و مسئول می تواند نشانگر برکت یا رشد باشد. البته دیدن خواب مادر ممکن است بازتابی از رابطه ی شما با مادرتان نیز باشد. مثلاً این که احساس می کنید مادرتان بیش از حد کنترل تان می کند یا به عکس شما را به حال خود وانهاده است. تعبیر خواب مادر این است که شما به پرورش محبت آمیز نیاز دارید، یا در بخشی از زندگی خود بر روی عشق، آسایش، حمایت و راهنمایی تمرکز کرده اید. این خواب همچنین می تواند نشانگر ماهیت حمایت گر شما نسبت به دیگران باشد.
تعبیر خواب برادر
تعبیر خواب برادر، رقابت یا نزدیکی است. دیدن برادر کوچکترتان در خواب می تواند حاکی از احساس رقابت، عدم بلوغ یا آسیب پذیری باشد. دیدن برادر بزرگترتان در خواب نشانگر یک شخصیت راحت یا قوی در اظهار نظر، و یا دانش و درک است.
تعبیر خواب خواهر
دیدن خواهرتان در خواب می تواند بیانگر رابطه شما با او یا جنبه ی حساس شما باشد. تعبیر خواب خواهر کوچکتر رقابت یا آسیب پذیری است. حال آن که دیدن خواهر بزرگتر در خواب نشانگر حمایت، قدرت و توانایی، یا یک رابطه عشق و نفرت است.
تعبیر خواب پسر
تعبیر خواب پسر، مخالفت یا مقاوت، مسئولیت، یا نیاز به ابراز اندیشه ها و احساسات است. دیدن پسرتان در خواب نمادی است از اشتیاق ها، آمال و آرزوها، و یا استعدادی خاص در یک زمینه از زندگی بیداری.
تعبیر خواب دختر
تعبیر خواب دختر، مخالفت یا مقاوت، مسئولیت، یا نیاز به ابراز اندیشه ها و احساسات است. دیدن دخترتان در خواب نمادی است از رابطه حمایتی، نردید درباره خود، آسیب پذیری، رقابت یا حسادت.
تعبیر خواب شوهر
دیدن خواب شوهر نشانگر رابطه ای است که با شوهرتان دارید، یا احساساتی که در بیداری نسبت به او پیدا کرده اید. دیدن شوهرتان در خواب نشانگر احساساتی است که نسبت به رابطه خصوصی و جنسی تان با او دارید. تعبیر این خواب همچنین مسائل و نگرانی های بیان نشده، یا دیدگاه شما نسبت به بدنتان است.
تعبیر خواب زن
اگر زن خود را در خواب ببینید یعنی مسائل حل نشده یا اختلافاتی با او دارید. تعبیر خواب زن احساسات و عقاید بیان نشده است. دیدن زن خود در خواب همچنین می تواند به این معنا باشد که شما نیاز دارید گاهی خودتان را به عنوان یک شوهر خوب ثابت کنید.
تعبیر خواب پدربزرگ و مادربزرگ
تعبیر خواب پدربزرگ و مادربزرگ، امنیت، سنت، خرد و عشق است. دیدن پدربزرگ در خواب نشان می دهد شما در بخشی از زندگی خود نیازمند امنیت، عشق، و خرد هستید. این خواب همچنین بر تفکر سنتی یا ارزش های خانوادگی دلالت دارد.
تعبیر خواب فامیل (عمو، عمه، دایی، خاله، فرزندان آن ها و…)
دیدن خواب افراد فامیل در خواب نشان دهنده ی شخصیت شما، میراث خانوادگی، ارزش های خانوادگی، یا رابطه شما با افراد فامیل است. دیدن فامیل در خواب ممکن است نشانگر جنبه ای از زندگی تان باشد که از آن راضی نیستید. همچنین، تعبیر خواب فامیل اقفزایش آگاهی و ایده های نو است.
تعبیر خواب دوستان
دیدن خواب یک دوست یا تعدادی از دوستان تان نشانگر رابطه شما با دیگران یا فرد مورد در نظر در خواب است. این خواب همچنین نشان می دهد که باید روی جنبه ای از شصخیت خود بیشتر متمرکز شوید. همچنین، به این فکر کنید که دوستی که در خواب دیده اید برای شما نماد چه چیزی است. اگر در خواب ببینید دوستی که در بیداری همیشه از شما حمایت می کند، مرده است، یعنی جنبه حمایتگر از وجود خودتان رخت بربسته است.
نوع دوستی که در خواب می بینید نیز می تواند نشانه خوبی باشد. مثلاً دیدن بهترین دوست تان در خواب بیانگر این است که باید روی جنبه های مثبت تان بیشتر تمرکز کنید، زیرا دوست خوب معمولاً بهترین جنبه های شخصیتی ما را به ما می نمایاند. همچنان که تعبیر دیدن دوست دوران کودکی در خواب بازیگوشی یا معصومیت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آیلا : با سلام و عرض احترام و خوابم پنهان بمونه .
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. تعبیر این است که شما از فرهنگ خانوادگی و شخصیت این پسر خوشتان می آید و او هم از شخصیت شما خوشش می آید. شما رفتاری آرام و مهربان، خلاق، خونسرد و خوشبین از خودتان بروز می دهید و او برای همین دوستتان دارد. تشکر از همراهیتون
Freshna : سلام خانم هراتی عزیز خواب دیدم من به همراه خواهرم از کوچه ایی که شبیه کوچه ی خودمون بود ولی بن بست نبود ، عبور میکردیم که مستاجر قبلیم ، مخالف جهت ما رد میشد و که در همین حالت راه رفتن خواهرم با ایشون سلام و احوالپرسی کرد ولی من اصلا متوجه نشدم بعد که رد شدیم خواهرم به من گفت مستاجرت بود ، من یدفعه برگشتم و نگاه کردم و به حالت بی اعتنایی رومو برگردوندم .یدفعه خودم و خواهرم رو داخل منزل جدید مستاجرم کنار در ورودی اتاقشون دیدم که نشسته بودیم و کل اتاق اندازه یه فرش ۶ متری بود و همه جای دیوارهاش پر قفسه قفسه بود و یه پنجره کوچیک هم کنار اتاقش بود که نور خوبی داشت و پرده هم نداشت . بعد دیدم ایشون در خال حرف زدن و دستشو تکون دادن (حرفهاشون اصلا یادم نمیاد) به من نزدیک شد و سرش رو گذاشت روی دو تا پای من و شروع کرد به گریه کردن (اینجا خواهرم اون طرف اتاق نشسته بود) منم همراه با ایشون یعنی مستاجرم شروع کردم به گریه کردن و دست کشیدم به سرش بعد یدفعه خودمو داخل منزل خودم و روی تخت خودم دیدم که شب بود و خوابیده بودم و یه صدا و یه حسی به من میگفت پاشو ، وقتی بلند شدم به حالت نگران و با استرس آهسته از اتاق رفتم بیرون و داخل آشپزخونه شدم ، دیدم یه خانمی که چادر گل گلی ریز که گلها به رنگ طوسی مشکی بود سرشه و حالت خمیده داره و یه مقدار از چادر پایین تر از سرشه یعنی تا روی پیشونیش اومده بود ، از همون اتاق خوابی که داخلش بودم و من ازش بیرون اومده بودم ، اومد بیرون .یدفعه بلند گفتم تو کی هستی ؟به حالت اینکه کمی ناراحت شده بود که من دیدمش ولی اصلا احساس شرمندگی یا خجالت نمیکرد سرشو بلند کرد دیدم ،شهربانو خانم (همسایه قدیمی مادرم) بود که داخل دستش طلاهای من بود که یکی از طلاها گردن بندی بود که از مادرم به من رسیده بود و یکم خورده طلا . ازش گرفتم و بعد من با ترس و تعجب گفتم اینجا چیکار میکنی ، چرا اینا رو برداشتی وهولش دادم افتاد روی زمین و با مشت دو بار بهش زدم و به حالتی که یه طرف بدنش روی زمین بود و دست و پاش جمع بود به من نگاه کرد . در این حالت من کاملا تمام مسیر راهرو و پله های ورودی خونمون رو میدیدم به صورت کاملا روشن ، چون وقتی هولش دادم ، ایشون دم در اتاق افتاد روی زمین . بعد متوجه کیسه ی پلاستیکی سفیدی شدم که همراهش بود داخلش رو نگاه کردم که اگر طلایی داخلش هست بردارم دیدم ، ۳ تا دونه سیب زمینی کوچیک و یه پیاز متوسط داخل این کیسه بود .خیلی تعجب کردم و بازم نگاه کردم و بعد همسرم رو صدا کردم و به محض اینکه اومد و ماجرا رو دید یدفعه از خواب بیدار شدم . دقیقا ساعت ۴ و ۵۰ دقیقه صبح بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. لطفا هرگز خوابتان را در پاراگرافهای مختلف ننویسید چون طول خوابتان زیاد می شود و نمی توانم همه ی خوابتان را یکجا در مانیتور مشاهده کنم. من خوابتان را ادیت کردم تا به یک متن کوتاهتر تبدیل شود. تعبیر خوابتان این است که شما و خواهرتان با روشنفکری اهدافتان را دنبال می کنید و مشکلی برای رشد و ترقی شما وجود ندارد. شما توجه تان به زندگی خودتان است و زیاد متوجه ی سبک زندگی مستاجر قبلی تان ( یا به صورت کلی- مردمی که از نظر اقتصادی از شما پایینتر هستند) نیستید. مستاجر شما در شرایط حاضر، در حالی که سعی می کند خوشبخت و آرام زندگی کند ولی فکرش پر است از برنامه های زیادی که برای آینده اش در نظر گرفته و امیدوار است که این برنامه ها را محقق کند. او آرزو دارد که می توانست از حمایت شما برخوردار باشد و شما از تلاش او برای رسیدن به خوشبختی حمایت می کنید. اما نکته ی کلیدی خوابتان این است که کسانی که سعی می کنند که در ظاهر با شما مهربان و خوش رفتار باشند، پنهانی حسرت شما را می خورند و دوست دارند که ( مثل همسایه قدیم مادرتان) بتوانند موفقیت های شما را از شما بدزدند و اعتبارتان را کم کنند. شما نباید به هر کسی اعتماد کنید. شما مثل مادرتان که به همسایه اش اعتماد می کرد، نباید ساده دلی به خرج بدهید. شما هم مثل مادرتان آرزوهایی دارید که فقط زمانی محقق می شوند که خردمندانه فکر کنید. البته خیلی از این گونه افراد خام و بی فکر هستند و بیشتر از اینکه مغزشان را به کار بیاندازند، حرف می زنند. برای دفع چشم زخم از زندگی تان صدقه بدهید و ان یکاد بخوانید. تشکر از همراهیتون
maryam : سلام وقتتون بخیر خواب پاک شود.
فریبا هراتی
: سلام. او می خواهد روی شخصیت خودش کار کند و اعتماد به نفس خودش را تقویت کند. عزم و اراده اش برای اینکه خودش را حامی شما نشان دهد، بیشتر شده و می خواهد استرس را از شما دور کند. عدم اصرار شما به او برای ماندن، باعث شده که حالا او بیشتر جذب شما شود. از غم رها خواهید شد و استرس از جسمتان دور می شود. انشالله اینبار او اثبات کند که حامی شماست. تشکر از همراهیتون
Negar : سلام. در واقعیت ما ۶ فرزند هستیم. سه خواهر و سه برادر .اسم برادر وسطیم اکبر هستش. خواب دیدم من و اکبر در جایی بودیم .یه زن غریبه اونجا بود. اون زن گفت : از آینده ی اکبر نگرانم . (البته من خودم در واقعیت بیشتر از آینده ی بزرگترین برادرم نگرانم تا اکبر .چون بزرگترین برادرم دو تا بچه داره و اجاره نشینه .اکبر هم اجاره نشینه ولی بچه دار نشد .با خودم میگم خرج اکبر کمتره و هر دو درآمد زیادی ندارن)
فریبا هراتی
: سلام. بینش شما قویست و اکبر از نظر اقتصادی با مشکلاتی مواجه است و شاید این مشکلات برای اکبر از برادر بزرگتان هم بیشتر شود. الان شاید برادر بزرگتان خرجش بیشتر باشد ولی زن غریبه ( یا بینش شما) از آینده گفته است و نه الان. تشکر از همراهیتون
نینا : سلام وقت بخیر،امروز صبح خواب دیدم تو یه خونه ای هستیم که حیاط جمع و جور اما پر درخت سرسبزی داره.یکی از دوستان قدیمیم دفتر نسبتا بزرگی که توش نقاشی کرده بود واسم آورد و به دستم داد،مثل کتاب قصه های کودکان بود و من ورق زدم،بعد رفت نشست روی تخت بزرگی که توی حیاط بود با برادرم مشغول صحبت شد.پسرعموم هم اونجا بود که یه قاچ بزرگ هندونه دستش بود یهو رفت پشت درخت قایم شد که بخوره،هرازگاهی هم به ما نگاه میکرد(در واقعیت یکماهه از انگلیس اومده،متاهله،قرار بود همو ببینیم که نشد)از رفتارش تعجب کردم.در آخر هم یکی دیگه از دوستام پستی رو توی اینستاگرام گذاشته بود،طبیعت بکر و سرسبزی بود،زیرش نوشته بود افکت از دوستم هانیه،منظره هم چند کیلومتری شیرازه(که در واقعیت شیراز شهر من و زادگاه من هست).
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما ارتباطات محدودی با مردم دارید ولی دوستانتان واقعی و اصیل و قابل اعتمادند. دوست شما از آرزوهای گذشته اش با شما صحبت می کند و رویاهای سرخوشانه ی خودش را با شما مطرح می کند. او تمایل دارد ارتباط بهتری با برادر شما داشته باشد. پسر عموی شما از زندگیش لذت می برد ولی نمی خواهد که خیلی ایده ها و افکارش را با شما در میان بگذارد. دوست دیگرتان از هانیه خوشش می آید و معتقد است که او مثبت اندیش است و باعث آرامش او می شود. تشکر از همراهیتون
نینا : سلام وقت بخیر،امروز نزدیک ساعت ۶صبح از خواب پریدم،قبلش خواب دیدم تو یه محیطی دوتا از دوستان قدیمم رو دیدم که با فاصله یک متری از هم ایستاده بودن،دقیقا پشت سرشون و نزدیک بهشون پراز درختان سرسبزبود،نگاه یکیشون بمن بود و لبهاشو میدیدم تکون میخورد،انگار حرف میزد میگفت وای چه خوب یا خوشگل شدی! دقیق یادم نیست.یهو من وارد اون فضا شدم،از پشت سر خودمو میدیدم،لباس مجلسی سفید رنگ که سمت چپم از کمر به پایین مدل دار بود،موهام جمع و آراسته بود و تلی به سر داشتم که روش گلهایی با رنگ های مختلف بود،نزدیک دوستم شدم و طبع شوخم گل کرد و فقط کلمه "اتفاقی" یا چیزی شبیه این که حروف ف و ق رو داشته باشه،یادمه گفتم.اون یکی دوستم ناراحت بود،روش(چهرش) یه طرف دیگه بود،دقیق یادم نیست اینکه خودش گفت یا خودم متوجه شدم که کسی فوت کرده و اون ناراحته.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تحولات تازه ای در زندگی شما در جریان است. شما در زندگی تان مسائل و مشکلاتی را پشت سر گذاشته و تجاربی کسب کرده اید. امروز شما شخصیتی با پرستیژ و با کرامت دارید؛ احساساتی و خردمند هستید؛ افکارتان را منظم و دسته بندی کرده اید؛ با مهربانی و خوشرویی با دیگران تعامل می کنید و وجهه ی خوبی دارید. کسی که دوستتان باشد برای شما ذوق می کند و کسی که به شما حسادت کند، از این تحولات مثبتی که در شما ایجاد شده، غصه خواهد خورد چون انتظار نداشته که شما اینقدر عوض شوید که دیگر آن نینای سابق بر این، نباشید. تشکر از همراهیتون
نینا : سلام وقتتون بخير،امروز صبح خواب ديدم در يك محيط بيرون هستيم،أفراد ديگه اي هم هستن كه اصلا چهره ها رو نديدم فقط حضورشون رو حس ميكردم،خبر فوت يكي از فاميلامون رو شنيدم و شوكه شدم و همون جا به مامانم گفتم كه عباس مرد،مامان انگار در حال حركت بود و متوجه حرفام نبود كه واكنشي نشون بده و من تكرار ميكردم كه عباس مرد.با حالت زار و انگار توي خواب با گفتن اين خبر حس گريه شديد داشتم.از خواب كه بيدار شدم تعجب كردم كه چرا چنين حس گريه اي بهم دست داده بود! چون با ايشون اصلا در ارتباط نيستيم،ايشون متأهل هستن و در گوشه اي از شهر دارن زندگي ميكنن.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زندگی عباس متحول خواهد شد و او دیگر مانند سابق نخواهد بود. اخلاق و روش زندگی او عوض می شود و این تحول الزاما تحولی منفی نیست. ولی ممکن است در ابتدا فکر او بخاطر مسائلی ناراحت شود ولی در دراز مدت به نفع او تمام شود. مرگ او در خواب الزاما به معنی مرگ فیزیکی او نیست بلکه شخصیت سابق او می میرد و شخصیت تازه ای از او مشاهده می کنید. شما شاید به دلائلی برای او خوشحال می شوید. تشکر از همراهیتون
Sare : خاب دیدم شوهرم منو برد خونه مادرشوهرم ک دیدم مادرشوهرم(چندین ساله فوت کرده) ب مناسبت برگشت برادرشوهرم(چندین ساله ک تو جوانی تو مملکت غریب ک کار میکرد همونجا فوت کردن اما همینجا دفنشون کردن ) ی مهمونی خیلی بزرگ گرفته. رفتم تو ی اتاقی بزمی از اینا ک برای دامادا آماده میکنن براش آماده کرده بودن. شوهرخاله‌م بابامو(فوت کردن) آورده بود و بابام دست برادرشوهرمو گرفته بود و آوردش نشوندش. پدرمم تو آغوش گرفت.با من و دخترم دست داد. مثل واقعیت باهام گرم نبود. دخترمو گرم بغل کرد گفت برادرات کجان. قیافشم عوض شده بود و پوست صورت و دستاش خراب شده بود. خیلی از فامیلارو میدیدم همونجا و کلی مهمان دیگه. ب شوهرم گفتم چرا بمن نگفتی مهمونی دارین و برادرت اومده. گفت دو سه ماهه اومده یادش رفته بمن بگه چون افسردست و همش میره تو کوه میمونه. انگار بعد سی سال گم شدن و بی‌خبری تو غربت برگشته بود. خاهر و برادر دیگشم مادرش دعوت نکرده بود. انگشت اشاره دست راستش خیلی کشیده بود(مثل واقعیت) و بیشتر از همه پوستش گَر(ترک خورده) بود و فقط ی گوشه از ناخنش مونده بود. خواهرم اومد اسم کلی مهمان سرشناس و گفت ک تو حیاط بودن و من ندیده بودمشون و خبر نداشتم. ناراحت شدم و ب کنایه گفتم مراسم دیدنی جلوترن و من عقب نشستم. غذا گوشت گوسفندی بادمجان پلو و ترشی مخصوص(تند پر ادویه) بود من فقط پلو خوردم.
ب خاهر کوچیکترم گفتم قیافه برادرشوهرم اصلا مثل خودش نیست گفت ببرینش آزمایش دی‌ان‌ای. فکر میکردم ک ب شوهرم بگم ک مو یا ناخنشو بگیره ببریم. متشکر
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که ( روح اموتتان شاد)؛ مادر شوهرتان از اینکه در دنیای باقی دوباره توانسته با برادر شوهرتان ارتباط برقرار کند و در کنار او باشد خوشحال است. امواتتان همه از حال همدیگر با خبرند و در عالم خواب که روح شما با آنان در تماس است، شما توانسته اید ایشان و شرایط شان را مشاهده کنید. عمر شما طولانیست و عمر دخترتان از شما طولانی تر است. پدر شما در زمان حیاتش در دنیا مرتکب اشتباهاتی شده و عملکرد و وجهه ی او کاملا بی گناه نبوده است و شما از این جهت پوست او را خراب دیده اید. اما برادر شوهرتان از اینکه نسبت به خانواده اش بی تفاوت بوده و برای رسیدن به منافع خودش آنان را ترک کرده بوده ولی چالشهای زندگی به او امان نداده که به موفقیت برسد؛ شرمنده و ناراحت است و آرزو می کند که کاش هیچوقت از کشورش نرفته بود. خواهر و برادر دیگر او، ارتباط قلبی و صمیمی با او ندارند. قضاوت او اشتباه بوده و وقت و عمرش را به بطالت و بیهودگی گذرانده. تحولات مثبتی در زندگی خواهرتان در جریان است و شما دوست دارید که اتفاقات خوب دنیایی را مشاهده کنید و نه صرفا شرایط زندگی امواتتان را در برزخ. اما مشاهده ی این شرایط درک شما را نسبت به واقعیت های زندگی و مرگ بالاتر می برد و شما دیگر خام و نابخردانه نسبت به زندگی فکر نمی کنید. شما به زندگی عشق بیشتری می ورزید و به رفاه می رسید ولی غصه نمی خورید و دلشوره ای نخواهید داشت. شما و خواهرتان راجع به اینکه برادر شوهرتان عمرش را بیهوده حرام کرده و به بطالت گذرانده صحبت می کنید و اینکه این کارها، با نقشه های اولیه او، منافات دارد ولی به هر جهت اینطور شده است. تشکر از همراهیتون
Moein : با سلام و عرض ادب
حوالی بعد از ظهر خواب دیدم دارم میرم مراسم سینه زنی محرم یه دمپایی سیاه پوشیدم که یکی از تسمه هاش پاره شده بود، یهو دیدم خواهرمم همراهم هست ولی سرش لخت بود با هم رفتیم به حسینیه ایی که متعلق به دوستم بود اما اونجا مراسمی برگزار نشده بود منم گفتم بریم جایی دیگه همین که خواستیم راه بیفتیم یکی دیگه از تسمه های دمپاییم پاره شد، خواهرم رفت برای دمپایی چسب بخره، درعالم خواب رفتم داخل یه مغازه و یه کیک صورتی دیدم که صاحب مغازه از کیفیتش تعریف میکرد من کیک رو خریدم و شروع کردم به خوردن یهو متوجه خواهرم شدم که داره برمیگرده با خودم گفتم نصف کیک رو میدم به خواهرم، وقتی خواهرم رسید دیدم یه استکان چای هم با خودش آورده با خودم گفتم چه خوب، چای با کیک میخوریم و بعد دمپایی رو چسب میزنم و حرکت می‌کنیم.
ممنون میشم تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما امیدوارید که بتوانید به شرایطی که در حال حاضر در آن گیر کرده اید، خاتمه داده و شروعی تازه و موفقیت آمیز را تجربه کنید. احساس می کنید که جاپای قرصی در موقعیتی که در آن قرار گرفته اید ندارید. فکر می کنید که با دعا خواندن محض هم نمی توانید به موفقیت برسید از این جهت احساساتی شده اید و گاهی بعضی از افکارتان را با دیگران به اشتراک می گذارید و از نگرانی هایتان می گویید و احساس ضعف می کنید. شما راحتی و آرامشتان را در طی زمانی که امیدوار بودید که خواسته هایتان محقق شوند، از دست داده اید. اما سعی می کنید که ناامید نشوید و به اهدافتان و نگرش های سابق تان بچسبید و موقعیتی که فکر می کنید از دستتان در رفته است را دوباره بهبود ببخشید. شما فقط با سخت کوشی و تلاش مضاعف است که می توانید در کارتان موفق شوید. شما تلاشتان را تا جایی که برایتان مقدور باشد، انجام می دهید، دوستانه با دیگران رفتار می کنید و ایمانتان را هم حفظ می کنید و امیدوار هستید که به خاطر دل مهربان و پاکتان به دستاوردهای مثبتی در زندگی تان برسید. شما قوی هستید و ناامید نمی شوید. تشکر از همراهیتون
رعنا : با سلام و احترام. خسته نباشید عزیزم. دیشب دیدم با خواهرم و بابام تو یک خانه لوکس خیلی خیلی بزرگ بودیم با سقف بلند. اون دوتا بسیار قدبلندتر و پُرتر و تنومند تر شده بودند. از در و پنجره خیلی بزرگ و بلند بالکن، نور میومد تو. من روی زمین نشسته بودم و از پایین به بالا نگاهشون میکردم. خواهرم با خشم گفت:«من تا چندوقت پیش هزارمیلیون تومن به بابا بدهکار بودم، الان خیلی بیشتر شده و دیگه نمیتونم این مبلغو بهش برگردونم!» من متعجب پرسیدم: هزارمیلیون؟!؟ بعد حساب کتاب کردم و دیدم میشه معادل ۲۵۷هزار یورو. گفتم «با این پول توی اروپا میشه خونه خرید! تو چه خرچی داری مگه که اینهمه از بابا پول گرفتی؟!» بابام از دستشویی اومد بیرون و سرش رو به نشانه تاسف تکان داد. اونم از خواهرم عاصی بود.پدرم کاملا برهنه بود و حتا عضو تناسلیش رو نپوشونده بود، بی هیچ شرمی. اون بخش بدنش کمی مو داشت. من با وجود اینکه جا خورده بودم، به روی خودم نیوردم و اصلا به پایین بدنش نگاه نکردم و عادی رفتار کردم. خواهرم عصبانی رفت توی بالکن بزرگ و وسیع. در انتهای سالنی که ما بودیم گویا درمانگاه و دانشگاه هم بود و کسان دیگری حضورداشتند.
(این بخش پنهان بمونه لطفا: .........مچکرم
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. تشکر. تعبیر خوابتان این است که پدر و مادر شما زندگی لوکس و مرفهی برایتان ساخته اند و سقف آرزوهای شما بلند است. تمول و رفاهتان زیاد است و برای آسایش و پرورش و آگاهی فرزندانشان از خودشان خیلی مایه گذاشته اند. خواهرتان هر چه از پدرتان خواسته را دریافت کرده و واقعا پدرتان برای او چیزی کم نگذاشته است و خواهرتان خودش هم این را می داند ولی باز در ظاهر خودش را ناراضی نشان می دهد. خواهرتان افراطی رفتار می کند و به تمایلاتش زیادی توجه می کند و خویشتندار نیست. پدر شما صریح و رک و پوست کنده در باره ی داشته ها و یا در خصوص نظراتش با شما صحبت می کند و فقط نسبت به تمایلات غریزی و یا در رابطه با اقتدار و قدرتش هر چیزی را مطرح نمی کند و جدی رفتار می کند. او سعی دارد که نشان دهد خودمختار و قویست و می تواند مستقل رفتار کند. خواهر شما دوست دارد که به جایگاه و پرستیژ بالایی در زندگی رسیده و دوست دارد که مورد توجه دیگران قرار گرفته و دیده شود. او احتمالا دمدمی مزاج است. شما برای پدرتان احترام زیاد قائلید. تشکر از همراهیتون