تعبیر خواب اعضای خانواده و دوستان
تعبیر خواب پدر
پدر در خواب نماد حمایت و قدرت است. به طور کلی، اگر خواب مثبتی درباره پدرتان ببینید، یعنی در بیداری نیز رابطه خوبی بین شما و پدرتان وجود دارد، همچنان که دیدن خواب منفی درباره پدر نشان دهنده مسائل حل نشده میان شما است. تعبیر خواب پدر همچنین می تواند این باشد که شما نیاز دارید در بخشی از زندگی خود مستقل تر یا دقیق تر باشید.
تعبیر خواب مادر
مادر در خواب نماد رشد و پرورش است. دیدن خواب مادر مهربان و مسئول می تواند نشانگر برکت یا رشد باشد. البته دیدن خواب مادر ممکن است بازتابی از رابطه ی شما با مادرتان نیز باشد. مثلاً این که احساس می کنید مادرتان بیش از حد کنترل تان می کند یا به عکس شما را به حال خود وانهاده است. تعبیر خواب مادر این است که شما به پرورش محبت آمیز نیاز دارید، یا در بخشی از زندگی خود بر روی عشق، آسایش، حمایت و راهنمایی تمرکز کرده اید. این خواب همچنین می تواند نشانگر ماهیت حمایت گر شما نسبت به دیگران باشد.
تعبیر خواب برادر
تعبیر خواب برادر، رقابت یا نزدیکی است. دیدن برادر کوچکترتان در خواب می تواند حاکی از احساس رقابت، عدم بلوغ یا آسیب پذیری باشد. دیدن برادر بزرگترتان در خواب نشانگر یک شخصیت راحت یا قوی در اظهار نظر، و یا دانش و درک است.
تعبیر خواب خواهر
دیدن خواهرتان در خواب می تواند بیانگر رابطه شما با او یا جنبه ی حساس شما باشد. تعبیر خواب خواهر کوچکتر رقابت یا آسیب پذیری است. حال آن که دیدن خواهر بزرگتر در خواب نشانگر حمایت، قدرت و توانایی، یا یک رابطه عشق و نفرت است.
تعبیر خواب پسر
تعبیر خواب پسر، مخالفت یا مقاوت، مسئولیت، یا نیاز به ابراز اندیشه ها و احساسات است. دیدن پسرتان در خواب نمادی است از اشتیاق ها، آمال و آرزوها، و یا استعدادی خاص در یک زمینه از زندگی بیداری.
تعبیر خواب دختر
تعبیر خواب دختر، مخالفت یا مقاوت، مسئولیت، یا نیاز به ابراز اندیشه ها و احساسات است. دیدن دخترتان در خواب نمادی است از رابطه حمایتی، نردید درباره خود، آسیب پذیری، رقابت یا حسادت.
تعبیر خواب شوهر
دیدن خواب شوهر نشانگر رابطه ای است که با شوهرتان دارید، یا احساساتی که در بیداری نسبت به او پیدا کرده اید. دیدن شوهرتان در خواب نشانگر احساساتی است که نسبت به رابطه خصوصی و جنسی تان با او دارید. تعبیر این خواب همچنین مسائل و نگرانی های بیان نشده، یا دیدگاه شما نسبت به بدنتان است.
تعبیر خواب زن
اگر زن خود را در خواب ببینید یعنی مسائل حل نشده یا اختلافاتی با او دارید. تعبیر خواب زن احساسات و عقاید بیان نشده است. دیدن زن خود در خواب همچنین می تواند به این معنا باشد که شما نیاز دارید گاهی خودتان را به عنوان یک شوهر خوب ثابت کنید.
تعبیر خواب پدربزرگ و مادربزرگ
تعبیر خواب پدربزرگ و مادربزرگ، امنیت، سنت، خرد و عشق است. دیدن پدربزرگ در خواب نشان می دهد شما در بخشی از زندگی خود نیازمند امنیت، عشق، و خرد هستید. این خواب همچنین بر تفکر سنتی یا ارزش های خانوادگی دلالت دارد.
تعبیر خواب فامیل (عمو، عمه، دایی، خاله، فرزندان آن ها و…)
دیدن خواب افراد فامیل در خواب نشان دهنده ی شخصیت شما، میراث خانوادگی، ارزش های خانوادگی، یا رابطه شما با افراد فامیل است. دیدن فامیل در خواب ممکن است نشانگر جنبه ای از زندگی تان باشد که از آن راضی نیستید. همچنین، تعبیر خواب فامیل اقفزایش آگاهی و ایده های نو است.
تعبیر خواب دوستان
دیدن خواب یک دوست یا تعدادی از دوستان تان نشانگر رابطه شما با دیگران یا فرد مورد در نظر در خواب است. این خواب همچنین نشان می دهد که باید روی جنبه ای از شصخیت خود بیشتر متمرکز شوید. همچنین، به این فکر کنید که دوستی که در خواب دیده اید برای شما نماد چه چیزی است. اگر در خواب ببینید دوستی که در بیداری همیشه از شما حمایت می کند، مرده است، یعنی جنبه حمایتگر از وجود خودتان رخت بربسته است.
نوع دوستی که در خواب می بینید نیز می تواند نشانه خوبی باشد. مثلاً دیدن بهترین دوست تان در خواب بیانگر این است که باید روی جنبه های مثبت تان بیشتر تمرکز کنید، زیرا دوست خوب معمولاً بهترین جنبه های شخصیتی ما را به ما می نمایاند. همچنان که تعبیر دیدن دوست دوران کودکی در خواب بازیگوشی یا معصومیت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Alireza : باسلام وآرزوی موفقیت.خواب دیدم که یک گل آفتابگردان بازشد وکلی زنبور عسل آمدن طرف من وفقط یکی نشست روی چشمم که بادست گرفتمش.ممنون ازراهنمایی شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. قبل از تعبیر خوابتان لازم به یادآوری می دانم که شما باید طبق قوانین سایت هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مربوط به خودش بنویسید. شما الان خوابتان را در تعبیرخواب اعضای خانواده نوشته اید که هیچ ربطی به خواب شما ندارد. لطفا منبعد به این قانون سایت توجه بفرمایید در غیر اینصورت خوابتان تعبیر نخواهد شد. تعبیر خوابتان این است که گرمی و کامیابی، فراوانی و طول عمر به زندگی شما راه می یابد و شما قادر خواهید بود که مسیر درست زندگی تان را پیدا کنید. شما در زمانهای سخت ، استقامت خواهید داشت و باید دقت کنید که غرور برتان ندارد و توسط ظاهر غلط کسی فریب نخورید. شما سخت می کوشید و در پایان نتیجه ی شیرینی به دست می آورید. تشکر از همراهیتون.
Alireza : باسلام وخسته نباشید.خواب دیدم که داییم کلی تراول چک بهم داد درصورتی که باایشان معامله ای یا دادوستددی هم ندارم.ممنون اززحمات شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما نگرانی های مالی دارید ولی به خاطر اصالت و هویت و شخصیت خانوادگی تان و ارزش هایی که به آنها معتقد هستید، مشکلات شما حل خواهد شد و به موفقیت های زیاد می رسید و این موفقیت ها را مدیون همین اصالت خانوادگی تان خواهید دانست. تشکر از همراهیتون.
Alireza : باسلام.دوسه روز پیش خاب دیدم که خونه یکی ازآشنایان روغن زرد حیوانی میخوردم یه کاسه پر که من میخوردم.البته زیاد رفت وآمدی باایشان نداریم.ممنون از راهنمایی شما
فریبا هراتی
: سلام. شما به ثروت و سرمایه ی درست و حسابی خواهید رسید. حالا یا خود ایشان به طریقی باعث رسیدن شما به ثروت می شود و یا اینکه از افکاری مشابه او برای رسیدن به ثروت استفاده خواهید کرد. خانه ی انسان در خواب به روح او و ایده های او اشاره دارد و اینکه در خانه ی او بودید می تواند به این اشاره کند که هم ایده و همفکر او هستید.. تشکر از همراهیتون.
hana : سلام ، وقت بخير
من ديشب در خواب ديدم كه به متزل جاري بزرگترم كه در بيداري باهم قطع رابطه كرديم دعوت هستم و ايشون انگار از سفر مكه برگشتن ولي تو منزلشون به من بي اعتنايي ميكنن ومنم به روي خودم نميارم جلوي در دختر جاريم يه كيف دستي قرمز رنگ رو به عنوان سوغات از طرف مامانش ميخواد به من بده ومن قبول نميكنم تو خواب رفتار دخترش طوري بود كه دلش ميخواست من باهاشون اشتي كنم عروس جاريمم تو خواب كنارش ايستاده بود وبامن خيلي رفتار خوبي داشت ولي چهره عروسش توخواب خيلي زيبا بود ولي سنش و قدش تو خواب مثل بچه ١٢،١٣ساله بود من كيف رو قبول نكردم به نظر خودم تو خواب كادوش در شان من نبود وقتي دخترش اصرار ميكرد براي اينكه بهانه اورده باشم يه دفعه ديدم بيرون بارون كمي ميباره وميگم داره بارون مياد نميتونم باخودم ببرم كيف خيس ميشه تو قسمت بالاي خيابان انگار شورش بود وكسي جرات نميكرد بره(البته خونه جاريم واون خيابان در واقعيت نبود) بعد يه سرباز كمكم كرد منو به جاي امن رسوند واز يه مسير مخفي نجاتم داد ولي اون سرباز تو راه ميخواست دست به سينه من بزنه كه من يه دست ديگم رو بين خودمون حايل كرده بودم كه دستش به سينم نخوره البته بعدشم ديد من خوشم نمياد بي خيال شد به خونه كه رسيدم به خواهرم گفتم واي من يادم رفته بود به صورتم كرم بزنم روي صورتم نقطه هاي سياه بود البته من تو بيداري صورتم رو ليزركردم وپوستم نا مناسبه وتو خواب هم ميدونستم ولي شك داشتم احساس ميكردم تو منزلشون خوب بودم بعد باز ديدم جاريم از مكه اومده جشن گرفته اقوام اونجابودن خيلي ها در حال رقصيدن بودن دختر من با عروس جاريم ونوه جاريم دست تو دست در حال رقصيدن بودن ولي اونا بازم خيلي بچه تر بودن درست هم قد و هم سن دختر من صداي اهنگ رو نميشنيدم تويه قسمت خوابم بدون اينكه كسي ببينه خودمم رقصيدم بعد ديدم جاريم به خواهرم يكي از باندهاي سينما خانواده رو سوغات داده ميگم خجالت نميكشه صدهزار تومن بهش دادي اين چيه، به منم ميخواست بده من نگرفتم بازديدم تو همون خيابان هستم دارم بر ميگردم توكل كردم به خدا وگفتم انشالله هيچي نميشه ورفتم به انتهاي خيابان رسيدم ديدم دوتا اتوبوس خيلي شيك پارك هست راننده ها لباس وزبان كشوري مثل تاجيك يا يه چيزي شبيه اون بود البته اون وقتي هم كه شورشي ميديدم براي همين كشور بود ولي اينبار راننده ها خيلي با احترام رفتار ميكردن وراننده به كساني كه در صف بودن كه من اول صف بودم گفت كساني كه كوبيده ميخورن سوار اين ماشين وكساني كه جوجه ميخورن سوار اون يكي ماشين بشن من گفتم من كوبيده ميخورم وسوار شدم ماشين خيلي شيكي بود روي يه ميز خرما بود كه من وخواهر كوچكترم وپسر خواهر بزرگم از اون خرما ميخورديم ولي پوست روي خرمارو داخل ظرف ميزيختيم البته تمام مدت خوابم تو شب اتفاق ميافتاد. شرمنده كه خوابم اينقدر طولاني شد.
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز برای چندمین بار از شما خواهش می کنم!! خواب را خلاصه بنویسید...خوابهای طولانی منبعد تعبیر نخواهند شد. جاری شما کار خیری انجام داده که ثواب زیارت خانه ی خدا را برای او نوشته اند. او در عمل شاید رفتارش بد باشد ولی قلبش بد نیست و از روی عقلانیت و بدجنسی تعمدا شما را نمی خواهد ناراحت کند بلکه هوش و ذهن او بیشتر از این درک نمی کند و هیجانات و شور و شوقی که در رفتار خودش و دختر و عروسش هست، شاید برای شما آزار دهنده به نظر می رسد. اما آنها سادگی می کنند و نه اینکه از روی سیاست بدجنس باشند. شما سعی می کنید که احساسات منفی خودتان را در سرتان نگه دارید و نمی خواهید که جاری تان را درک کنید. سعی می کنید که نظم و دیسیپلین داشته باشید و قدرت و اقتدارتان را به همه ثابت کنید. این بی سیاستی شما باعث خواهد شد دیگران شما را مقصر بدانند و در حالی که اگر تدبیر بیشتری داشته باشید و گاهی مهربانتر و با روی خوش برخورد کنید دیگران حق را به شما خواهند داد. شما نمی توانید وانمود کنید که همه چیز خوب است و هارمونی و هماهنگی با جاریتان دارید و رفتار او را درک نمی کنید. فکر می کنید که او می خواهد خودش را نمایش دهد. شما نمی ترسید که بین شما سردی و جدایی بیافتد و می خواهید تصمیم مجددی بگیرید که با آینده تان می خواهید چه کار کنید. شما می خواهید به این قهر و هرج و مرج در زندگی تان ادامه دهید. شما سعی می کنید به عمق مطلب رفته و صبور باشید و ببینید که چه می شود. اگر کمی تمرین کنید می توانید مثلا از تکرار بعضی جملات مشابه هم خودداری کنید یا احساس و نظراتتان را ننویسید. در اینصورت متن خوابتان خود بخود کوتاه تر می شود. تشکر از همراهیتون.
hana : سلام و عرض ادب من در خواب ديدم جاري من پا درد داره(من كلا با جاريم وخانواده شوهرم قهر هستم)وازمن ميخواست ضمادي روي پاش بزارم تو ي يه قابلمه كدو وسيب زميني شايد بادمجانم بود كه حالت حلقه اي خرد شده بودكه بيشتر ادم رو ياد غذاي يتيمچه مينداخت بود من اون رو گذاشتم روي يه پيكنيك روشن كه شبيه خمير بشه رو پاش بزارم بهش گفتم روغن سياه دونه براي درد پا بهتره فبول نكرد خونشون خيلي تاريك وقديمي ومفلسانه بود همسرش روي يه سقف قديمي ايستاده بود انگار قصد ترميم سقف رو داشت بعد ديدم يه جاي ديگه انگار مادر شوهرم كه در واقعيت فوت شده مهماني شام داره تومجلس يه اقا بود من نميخواستم من رو مو باز ببينه به دختر جاريم ميگفتم چادر من رو بيار از قصد نمياورد ميدونستم از حسودي اينكه چادر من خيلي خوشگله اينكار رو ميكنه اخرش با تشر مادر شوهرم مياره بعد ديدم جاريم توي يه اتاق تاريك براي مادرم وخانوادم سفره انداخته عصباني ميشم وميام تو اتاق ديگه كه مهمونها هستن سرجاريم داد ميزنم كه تو از قصد بي احترامي ميكني احساس ميكنم شايد جاريم روهم زدم نميدونم مادرشوهرم ميگفت نه اينطور نيست بعد من دست يه خانم رو گرفتم بردم اتاق مامانمينا اتاق روشن بود گفتم الان تو اومدي برق رو روشن كردن بعد رفتم يه قابلمه از وسايل مادر شوهرم برداشتم وغذاهارو ريختم توش دادم به خانوادم با خودشون بردن غذاها مرغ وسيب زميني خلالي وكوكو سبزي بود كه من همشونو روهم ريختم بعد ديدم با جاريم ومادرشوهرم همش در حال شستشو ظروف و حياطينا هستيم بعد من داشتم ظرفي رو ميشستم بدون اينكه بدونم براي جاري كوچيكم هست ( البته همه فتنه هارو ايشون راه انداخت ولي جاري بزرگم هم بدش نيامد خيلي باعث اذيت من شدن حتي تا تهمت زدن)جاري كوچيكم خونش مهمان داشت ولي از ديدن من خيلي خوشحال شده بود ونميدونست چكار كنه نوشابه وساندويچ براي نهار من دستش بود فكر كنم ساندويچ هايدا بود دوتا نوشابه زرد وسياه كوچيكم دستش بودبچه جاري من دختره ولي تو خواب نميدونم چرا پسر بود وموهاي خيلي كوتاه داشت همون موقع صداي خواهرم روشنيدم كه قابلمه خاليه غذا رو برگردونده بودتوي حياط كه رفتم دختر خالم كه الان حج واجب هست ديدم دوتا كفگير ودوتا ملاقه بزرگ جنس روحي دستشه وفكر كنم براي ما اورده بود بعد ديدم ازيه مغازه در حال خريد ظرفي هستم انگار قبل از من برادرشوهر بزرگم خريد كرده بود مغازه دار وقتي ميفهمه اون اقا فاميل من هست ميگه حتما توهم تخفيف ميخواي اون اقا پدرمون رو دراورد جنس شصد وهفتاد هزاري رو ششصد گرفت (البته ممكنه قيمت رو اشتباه گفته باشم) به فروشنده ميگم نه
من پولش رو كامل ميدم درمورد اون اقا هم اينطور با تحقير حرف نزن ايشون برادر شوهرم هست ايشون تا ديروز ميلياردر بود دوتا مغازه تو بازار(واقعا هم وضعش خوبه) داشت به خاطر مواد واعتياد يه شبه به اين روز افتاده بعد مغازه دار انگار خودشم تفريحي مواد ميكشه ازعاقبت حرفي كه من ميزدم خوشش نيومده ونميخوادگوش كنه سجاده روي زمين مغازش پهن بود ايستاد به سمت شرق ونماز خوند ببخشيد كه خوابم اينقدر طولاني شد باور كنيد خيلي از قسمتهاي خوابم رو نگفتم❤️
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. دوست خوبم بعضی از تعاریف در خواب برای تعبیر الزامی نیستندو شما می توانید از آنها گذشته و خواب را خلاصه بنویسید... تعداد خوابها و کاربران صدها نفر است و اگر هر کسی بخواهد 24 خط بنوسید من باید روزانه 1000 صفحه فقط بخوانم حالا تعبیر و نوشتنش جای خود! شما می خواهید سعی کنید که به جاریتان کمک کنید و مشکلاتش را حل کنید ولی او باور ندارد که شما به او محبت دارید و همسرش هم سعی می کند که مشکلات اقتصادی شان را حل کند و او باید اهداف بالاتری برای خودش تنظیم کند و بینش خودش را بالا ببرد. روح مادر شوهرتان شاد. باید برای او خیرات بدهید و او هم دعایتان خواهد کرد که زندگی هایتان خوب شود. شما از همسرتان راضی هستید و زندگی خوبی دارید ولی جاریتان با مشکل مواجه است و از بهبود شرایط زندگی اش ناامید است. شما سعی می کنید که ظاهرداری کنید و مشکلات و اختلافات بین خودتان و جاریهایتان را به رویشان نیاورید ولی آنها برای شما مشکل تراشی می کنند و کارها و وظائف سختی را به شما محول می کنند. کارها برای جاریتان که بچه اش پسر شده بود خوب پیش خواد رفت. دعای خیر دختر خاله تان پشت سر شماست و شما روزیتان زیاد خواهد شد و از هم حمایت خواهید کرد. برادر شوهرتان بر موانع و مشکلات زندگی اش غلبه خواهد کرد و آقای مغازه دار هم فقط به فکر منافع خودش است و آدم با ایمانی نیست. تشکر از همراهیتون.
رزیتا : سلام.وقت بخیر.منون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید که همسرتان شخصیتی زیرک و خردمند از خودش نشان دهد و با کرامت و بدون منیت رفتار کند. خود شما سعی می کنید که حواستان را جمع کنید و همه چیز را با دقت نگاه کنید تا بتوانید بر موانع زندگی تان غلبه کنید و مثبت اندیش و با کرامت و خردمندانه به مسائل نگاه کنید. خانواده ی همسر شما ترش رو و بد اخلاق رفتار می کنند و فکر می کنند آدم موفق باید اینطور جدی و عبوس به نظر برسد ( تا کسی از او سو استفاده نکند). تشکر از همراهیتون.
رزیتا : سلام. وقت بخیر. مرغ فرم میداد ومیچید یه کنار.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر شوهر شما از دست همسرش بسیار عصبانی است و معتقد است که همسرش خوب نمی تواند وظائف همسری و زناشویی اش را انجام دهد. او می خواهد با کسی درددل کند و به آرامش برسد ولی تحت فشار شدید است. شما در مقابل ناراحتی او معتقدید که او دارد تقاص کارهای بدش را پس می دهد. خواهر شوهر شما می خواهد برای آینده به صورت پنهانی برنامه ریزی کند و فکرش خیلی ناراحت است. او می خواهد که دخترش خوشبخت شود ولی شما باور ندارید که دخترش هم بتواند خوشبخت شود. زندگی او هم با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد و کینه و تنفر و ناراحتی در زندگی اش به صورت عقده ها و سرمایه های بد وجود خواهد داشت. تشکر از همراهیتون.
Reza : با عرض سلام و وقت بخیر. خواب میدیم که دارم با دختر دختر داییم صحبت میکنم.البته دختر دایی و شوهرش رو هم میدیدم.بعدش اومدم خونه دیدم پدر نامزد سابقم رو دیدم بعد رفتم تو اتاق دیدم خواهرم داره نماز میخونه.بعد از خواب بیدار شوم.ممنون میشم که تعبیر خوابمو بگید.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید سنت ها و میراث خانوادگی خودتان را حفظ کنید و در عین حال مدرن هم باشید. می خواهید همسو و هم فرهنگ با پدر نامزد سابقتان باشید و احساستان این است که او از لحاظ اصالت فرهنگی مثل شماست. امیدوار هستید که رابطه تان با نامزد سابقتان خوب شود و خداوند از شما حمایت کند و شما او را شکر کنید. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام وعرض ادب
خواب دیدم تو یه اتاقی هستم که تمام در و پنجره هاش چوبی خیلی تمیز وشیک ولی سنتی بود خواهرکوچکم با یکی از دوستای خانو ادگیمون هم بودن ودر مورد یه نوع گز بخصوص صحبت می کردم خونه به سبک یزد بود ولی انگار تو اصفهان بودیم بعد دیدم پدر شوهرخدابیامرزم تو یه اتاق نسبتا تاریک وکم نور روی یه تخت ساده نشسته ویه کتیبه خیلی شیک دستش بودوانگار با چشماش می خواست من یه چیزی به من بگه انگار کتاب حافظ بود تو دستش وبرام یه فال حافظ گرفت که به عدد ۷ یا ۷۰ اشاره شده بود بعد به شوهرم گفتم ببین بابا هم راضی نیست تو یه شهر غدیب چیزی بخریم بعد دیدم تو یه حیاط هستیم که یه تپه خاک وسطش بود وکنارش یه چاه کم عمق و خشک بود که توش پراز چوب خشک بودکه باید اتیشش می زدیم انگار یه مراسمی مثل چهارشنبه سوری بود بعد من و داداشم یه چیزایی مثل تخم مرغ رنگی که بهشون نخ وصل بود تو دستمون داشتیم که مثا اتیش گردون باید می چرخوندیم تا روشن بشهوبا اونا اون چوبای داخل چاه و روشن کنیم یه تعدادی ادمم اونجا بودن برادرم نتونست چوبارو روشن کنه ولی من هر کدوم از اون گلوله های رنگی که اتش گرفته بوده جداکردم وداخل چوبا انداختم واتیش و روشن کردم بعد دیدم خواهرم باصدای بلند اسمم و صدا کرد وگفت دیدی بالاخره اتیش و روشن کرد
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما شخصیتی اصیل دارید و سیاستمدارانه رفتار می کنید. به سنت ها و مسائلی که باعث می شوند زندگی تان شیرین شود فکر می کنید و پدر شوهرتان ( روحش شاد)، نیاز به دعای خیر شما دارد چون شرایط امروز او خیلی ساده تر است از زندگی اش در دنیا. شما می خواهید زندگی تان به هارمونی و هماهنگی برسد و پدر شوهر شما به شما هشدار می دهد که باید مراقب باشید تا اشتباه نکنید. شما و همسرتان کاری می خواهید انجام دهید که به نفعتان نیست. شور و شوق زیادی در ذهن شماست که بتوانید کار جدیدی را شروع کنید و اتفاق شادی در جریان است. شما موفق خواهید شد که به هدفتان برسید. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام وعرض ادب
خواب دیدم انگار خونه مادر شوهرم هستم وتو یه اتاق پراز کائو چوهایی کوچیک و ب رگ که قدیم بستنی توش می فروختن هست ومادر شوهرمبا ناراحتی در حالیکه دستش و به چونش گذاشته بود نشسته بود ونگاهشون می کرد بعد دیدم تو اتاق عمل انگار می خواستم چربیای شکمم و در بیارم و یه خانم پرستار یه امپول تو شکممزد گفت این چربیای شکم و سفت می کنه بعد در میاریم بعد دیدم شکمم با زه وردهام و می بینم ویه سری چی ایی که مثلا چربی بود از شکمم می ریختن بیرون حوی یه سری از چربیارو که شکلای منظمل هم داشت خودم ریختم بیرون بعد دیدم تو یه فروشگاه فرش هستیم انگار دوتا فرشای دستبافم و می خواستم عوض کنم که دیدم مادر شوهرم دوتا قاب عکس قدیمی خاک گرفته دستشه داره در موردش صحبت می کنهو فروشنده هم که فاکتور دستش بود وجوونم بود می خواست بارو راهنمایی کنه
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. مادر شوهر شما به طرز رفتار کسانی که با او از خودشان سردی و بی تفاوتی نشان می دهند فکر می کند و اینکه چطور می تواند با این سردی رفتار آنها کنار بیاید. یا اینکه چطور می تواند با خونسردی این رفتار آدمهایی که با او در ارتباط هستند را تحمل کند. او می خواهد بعد از یک دوره ی سخت، خوش بین باشد و شرایط را دوباره به حالت اولیه ای که در آن قدرت بیشتر و موفقیت بیشتری داشت برگرداند. شما می خواهید شرایط زندگی تان عوض شود و از نظر احساسی آسیب دیده اید. دلتان به حال خودتان می سوزد و به پیچ و خم هایی که در زندگی تان طی کرده اید فکر می کنید. به شجاعت خودتان و موانع و دلسردیهایی که برای رسیدن به رفاه و ارامش، با آنها روبرو بوده اید فکر می کنید. شما می خواهید که زمینه ی زندگی تان را عوض کنید و فکر می کنید که خودتان مقصر هستید که اینطور با شما رفتار شده و مادر شوهر شما به خاطرات قدیمی که خاطر شما را مکدر کرده فکر می کند . شما می خواهید بدانید که چقدر برای هم ارزش و اعتبار قائلید و اصلا می توانید دوستان هم باقی بمانید یا خیر. تشکر از همراهیتون.