تعبیر خواب مار افعی
اگر کسی در خانه خود افعی دید، دشمنی خانگی دارد و اگر آن را در صحرا و بیابان دید، دشمن او بیگانه است. اگر افعی را در جایی چنبره زده دید، دشمن در کمین اوست تا ضربه خود را وارد کند. جنگیدن با افعی و مار دلالت بر منازغه با دشمن دارد که در صورت پیروزی، بر دشمن پیروز خواهد شد. خوردن گوشت افعی، منفعت است.
فرار افعی زبونی و ضعف دشمن است. اگر ببینید افعی شما را چند بار نیش زد ولی شما فرار کردید، از واقعه بدی پریشان خواهید شد و به شما زیان خواهد رسید. اگر زنی جوان خواب مار افعی را ببیند، نشانه آن است که کسی می خواهد او را فریب دهد و به دردسر بیاندازد. اگر در خواب ببیند که مار از او می گریزد، در مقابل حمله های دیگران مقاوم خواهد بود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
222ali : سلام شبتون بخیر
خواب دیدم تو ساختمانی غریبه مار سفید کوچکی انگششتم رو نیش زد و سرش از بدنش جدا شد ولی نیشش با سرش تو انگشت من موند و یک نفر از اون ساختمان که به نظر خلافکار بود اومد و نیش مار که چهار جا رو انگشتم انداخته بودرو تو ۲ مرحله مداوا کرد. ممنون از لطفتون خانم هراتی
فریبا هراتی
: سلام. شب شمام خوش. از جایی که خبر ندارید به شما ثروت، شفا، دانش و تحول مثبتی خواهد رسید. شما در مقابل خطرات مصون و محفوظ خواهید ماند و خیالتان راحت می شود. دو بیانگر تعادل، تنوع، مشارکت، پیوند زناشویی، روح یا پذیرش است و 4 ثبات و پایداری، محدودیت های فیزیکی، کارهای سخت و چیزهای زمینی است، درست مثل ۴ گوشه ی زمین یا ۴ عنصری که زمین از آن ساخته شده(خاک، باد، آتش و آب). هم چنین بیانگر موضوعات مادی گرایانه است و اینکه چگونه چیزها را به سرانجام می رسانید. از این جهات مصون و قوی خواهید بود. تشکر از همراهیتون.
رضا : سلام دیشب خواب دیدم با مرحوم پدرم و چند نفر از بستگان یه جای خوش آب و هوا نشسته بودیم و پدرم تصمیم داشت زمین یکی از اقوام رو بخره ولی هر چقدر منتظر شدیم اون شخصی که قرار بود زمینش رو بفروشه نیومد من میخواستم بروم دنبالش ولی شوهر خواهرم که تو جمع بود نگذاشت بروم و گفت شخص دیگری رفته دنبالش و در ادامه خواب دیدم که فردای همون روز رفتم منزل پدرم و به مادرم که الان در قید حیات هستش گفتم چرا فلان شخص نیومد برای معامله زمین و مادرم که داخل یکی از اتاقها داشت ملحفه ها رو تا میزد گفت فراموش کرده بود بیاد لطفا تعبیرش را بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. دوست عزیز از شما خواهش می کنم مجددا خوابتان را در صفحه تعبیر خواب مرده یا زمین ثبت کنید این صفحه تعبیر خواب مار افعی است و ربطی به خوابتان ندارد. مکررا این اتفاق افتاده که کاربران خوابشان را گم می کنند و فراموش می کنند که کجا نوشته اند چون در تعبیر خواب مربوط به خودش ننوشته اند!
رضا : سلام خواب دیدم که در کنار رودخانه ای عریض با دیوارهای بتنی بودم و یک مار خیلی بزرگ به شکل طولی در آنجا دیدم
فریبا هراتی
: سلام. جریان ثروت اجتماعی محصور و محدود شده است و هر کسی به آن دسترسی ندارد. مارها منوط به رنگشان تعبیر می شوند و اگر سفید باشد خودش به ثروت اشاره دارد و رنگهای دیگر در شرایط خواب شما به نیروی منفی که باعث می شود کسی نتواند به ثروت برسد. تشکر از همراهیتون.
رضا : سلام خواب یک افعی بزرگ کنار رودخانه را دیدم لطفا تعبیرش رو بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. لطفا خوابتان و نقشتان در خواب را کامل توضیح دهید.
aminhoseini : سلام خواب دیدم با چند نفر از افراد خانواده‌ام و فامیلهای نزدیک باغ وحش بودیم در ورودی باغ وحش یک مار افعی داخل قفس بود و مردی دست خود را داخل قفس برد ولی او را نیش نمی‌زد و آن مار را از قفس بیرون آورد و دوی زمین گذاشت و رفت مار نیز از جای خود بلند شد و به حالتی تقریبا مشابه پرواز از جای خود پرید و رفت بعد از مدتی مار را دیگران یا ماموران آتش نشانی گرفتند و داخل قفس خود گذاشتند و در همین حال صدای اذان به گوش رسید و منهم گفتم میروم نماز جمعه بخوانم و زن داییم که با ما بود گفت صبر کن من هم می‌آیم و به من گفت پیشانیت دو تا تاول قرمز رنگ زده مثل اینکه مار خواسته نیشت بزنه و من گفتم چیزی نیست .
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که زندگی تان دستخوش هرج و مرج می شود و کسی به توانایی های شما و استعدادهایتان توجه نمی کند. انگار که نیروهای منفی از تسخیر بیرون آمده و رها می شوند . اما امید و ایمان باعث می شود که دوباره نیروی منفی به اسارت درآید و همه چیز خوب خواهد شد. آینده شما خوب می شود ولی یادتان می ماند که در گذشته قضاوتی غلط کرده بودید و از کاری که کرده بودید پشیمان می شوید. تشکر از همراهیتون.
ماه تی تی : سلام خانم هراتی بزرگوار.وقت تون بخیر.خواهرم چند شب پیش خوابی دیدند.ممنون میشم تعبیر بفرمائید.خواب دیدند توی اتاقی هستند که لامپ روشن بود و بیرون هوا تاریک بود.یکباره توی حیاط مار بزرگ سبز رنگی(احتمالا مار افعی ) رو دیدند که دم دندانه دار سه گوشی داشت.که مدام از زیر بتن بیرون می آمد و بعد اینکه خواهرم از داخل خونه می دیدشون.زیر بتن می رفت.خواهرم با ترس ماها رو صدا کردند تا مار رو به ما نشون بدن.اما ما ظاهرا مار رو نمی بینیم و بهشون میگیم حتما اشتباه دیده و اصلا چیزی نیست.اما بعد رفتن ما ،خواهرم دوباره مار رو می بینند که کمی بیرون میاد و دوباره قایم میشه.ولی بعد مدتی خواهرم هرچی تلاش می کنند اصلا مار رو نمی بینند.ممنون میشم تعبیر خواب رو در صورت امکان بفرمائید.برقرار باشید ان شاالله
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواهرتان درکی قوی و روشنی از یک موقعیت پیدا می کنند. شخص زاهد نما و خطرناک و بد طینتی در اجتماع ظاهر می شود ولی شما متوجه خطر حضور او نمی شوید. این شخص چند بار دست به اقدامات تهدید آمیزی می زند ولی بعد کاملا شر او دفع خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
محمد اسماعیل کیانفر : سلام خسته نباشید
خواب دیدم یه جایی بودم و یه مار افعی رنگ تقریبا زرد کنارم بود، و این مار فکر کردم منو نیش زد،تا اینکه از جام بلند شدم و ازش دور شدم و گفتم که باید مار رو بگیرم و ببرم بیمارستان تا پادضهر از خودش استفاده کنن و خوب بشم، اما دیدم که هیچ اتفاقی رو بدنم نیفتاده بود و جای نیش خوردن هم نبود، تا اینکه همون اطراف یه حیوون رو دیدم که رفتم دیدم گربست و فرار کرد، من که دنبال بودم جلوتر رفتم دیدم دو تا مار هست، یکیشون افعی شاخ دار زردرنگ همون قبلیه، و یک افعی شاخ دار سیاه سفید، که دیدم ناگهان همون زرده حمله کرد به سمتم تا نیشش رو بزنه، منم فرار کردم و اومد که نیش بزنه منحرفش کردم و جاخالی دادم و با پا کشیدم زیرش و پرتش کردم اونور، و ماره با همون سرعتی که به سمتم داشت می یومد و با حالت ترس و نگرانی فرار کرد، (چهرش بعد ضربه زدن بهش تغییر کرد و یه حالت ویرانگی و فرار)، و اینکه من پیش خودم می گفتم هیچ اتفاقی روی من نیفتاده و نیش نخوردم چون کاملا سالم بود(حالا شاید طرز تفکراتم بوده) متشکر
فریبا هراتی
: سلام. سلامت باشید. شما از ترس ها و نگرانی های نهفته ای احساس تهدید می کنید و تجاربی آموخته اید که در زندگی شما می تواند بسیار مثبت و موثر واقع شود. شما از تعهداتی که بر مبنای صرفا وساوس جنسی باشد بدتان می آید و همینطور کسی قصد سو استفاده مالی از شما را دارد که شما مطلقا به او اجازه نمی دهید که سرتان را کلاه بگذارد. شما از بابت وسوسه ها و افکار سرکوب شده اید که به شدت در فکرتان وجود دارند تهدید می شوید ولی قوی تر از آن هستید که به این وساوس تن بدهید و اجازه بدهید که انرژی منفی شان به روح شما نفوذ کند. تشکر از همراهیتون.
رویا : باسلام و احترام
خانم هراتی عزیزم، خواب دیدم با خانوادم جایی کویری هستم، پر از کوههای شن، یه چی مثه الاکلنگ بود که میشد بشینی داخلش و تا ارتفاعات خیلی زیادی بالا بری و از بالا پایین رو ببینی، به مامانم گفتم که ما هم بریم سوار شیم درسته از ارتفاع میترسم حالاخیلی بالا نمیریم، مامان رفت سمت الاکلنگ اما من همش میترسیدم زیره شنهای مسیرم افعی باشه، جای حرکته افعی هارو چندجا رووی شنها میدیدم و بیشتر میترسیدم، خواستم خیلی زود بدوم به سمت الاکلنگ که پام خیلی به شنها نگیره سریع دوییدم از دامنه کوه شنی به سمت قله اما چون شیبش خیلی تند بود سرخوردم دوباره پایین، خواستم از کناره اش برم اما یه مار افعی خیلی بزرگ چمبره زده زیره یه درختچه کوچیک بود و پاهامو توو خودش پیچوند و گیر انداخت، من داد کشیدم کمکم کنین، مار میخواد منو بخوره، مامان و بابامو یکی ازاشناهام اومدن و انقد به ماره سیخ و اتیش زدن که ولم کرد و رفت.
میشه لطفا برای تعبیرش راهنماییم کنین.
سپاسگزارم.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما ممکن است سعی کنید در بالا و پایین های احساسی و در حالتی که احساس بلاتکلیفی می کنید و تصمیم خاصی نگرفته اید خونسرد برخورد کنید. شما سعی می کنید بر مشکلاتتان غلبه کنید ولی احساس می کنید که جاپایتان سفت نیست و از لحاظ روحی خودتان را می بازید. اما خانواده شما حواسشان به شما هست و شما را تنها نمی گذارند. از این جهت به دشمنان خود و سختی ها غلبه خواهید کرد و نمی گذارید مشکلی پاپیچ شما شود. تشکر از همراهیتون.
رویا : با سلام و احترام
خانم هراتی عزیزم صبح ساعت ۷ خواب دیدم (پدرم خونه رو سالها قبل بازسازی کردن) اما خواب دیدم خونه ی پدریم و قبل بازسازی ، بابرادرم هستم و برادرم تووی اتاقشه و من تووی سالن رووی مبل نشستم، یهو دیدم یه مار افعی بسیار بزرگ و برنگ سبز از در اومده توو و دم و نصف بدنش رووی مبل کنار من و قسمت سرش روی مبل روبرو و دقیقا نزدیک به در اتاق برادرمه، انگار منتظر بوده برادرم از اتاقش بیاد بیرون، وقتی متوجه شدم به برادرم گفتم به هیچ وجه از اتاقش بیرون نیاد و اون گفت نگران نباش الان با دستم سرشو میگیرم و گرفت ، منم رفتم از اشپزخونه ساطور و یه کارد بزرگ برداشتم و اومدم و با تمام قدرتم زدم به قسمت دم مار اما کامل نبرید و مار هم از ترس از پله ها رفت پایین و فرار کرد منم ساطور رو به طرف سرش پرتاپ کردم اما به کنارش خورد و به سرش نخورد و بشددددددددت عصبانی شد و با سرعته نور شاید توو یه لحظه از پله ها اومد بالا و همون دست راستمو که براش ساطورو پرت کرده بودم رو گاز گرفت و من با صدای جیغ و ترس از خواب پریدم، دقیقا ساعت ۷صبح بود.
میشه لطفا راهنماییم کنید.
ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. تفکرات قدیمی ، نیازهای اولیه و ارزش های شما در زندگی به مذاق شخص قدرتمند و زاهدی خوش نمی آید و او با افکار برادر شما در تضاد است و او را نشانه گرفته. برادرتان هم متوجه خطراتی که در سد راه اوست قرار دارد و سعی می کند محتاطانه با این شخص برخورد کند. شما هم باید خودتان را به کوچه علی چپ بزنید و با کسی بحث و جدل اضافه نکنید وگرنه اگر دشمنی خود را با چنین شخص ( حتی گروه) نشان دهید، به شما به شدت آسیب خواهند رساند. برای دفع شر فورا و حتما صدقه بدهید و به برادرتان هم بگویید با چنین اشخاصی به بحث و جدل نپردازد. تشکر از همراهیتون.
YotabParsi : سلام خسته نباشید این خواب امشب بنده س
خواب دیدم یه افعی خیلی بزرگ زردی داخل قفسی وسط خونه ی پدرم ایناس نمیدونم چیشد قفسش باز شد ولی این پای منو گاز گرفت زنای همسایه با زن بابام و یکی از زنای فامیلمون که تو خواب من خیلی لاغر تر بود داشتن باهم حرف میزدن و من از شدت درد داشتم به خودم میپیچیدم جلوی در حیاط اینام تو کوچه پشت بمن داشتن باهم حرف میزدن یکدفعه گفتم بالای پامو با پارچه ایی چیزی ببندم بعد بستم و ایستادم سرپا زن بابام که اومد گفتم یکیو به کشتن دادی تا کی میخوای ازین بی خیالی دست برداری داشتی میدیدی عذاب میکشم چرا کمکم نکردی و علیرضا (داداش مرحومم) بس نبود و.... خلاصه گله میکردم اما سالم بودم گویا فهمیدم اون مار هیچ سمی نداشته اما یادم میاد همین بینی یه مردی رو هم گاز گرفت من احساس میکنم برادر زن بابام بود هی تو فکر این بودم چجوری کمکش کنم
ببخشید شرمنده دیگه اصولا من زیاد خواب میبینم پیشاپیش مچکرم
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز هر کاربر فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت است و روزهای تعطیل یعنی تعطیل! یعنی کلا برای همه تعطیل و خواب هم ارسال نمی شود. خواب شما برای ثعبیر ثبت شد. مجددا این خوابتان را فردا ارسال کنید.