تعبیر خواب امتحان درسی
لوک اویتنهاو می گوید :تعبیر امتحان دادن این است که احتمال دارد شغلی پر در آمدتر بیابید. قبول شدن در امتحان به معنی برآورده شدن انتظارات شما است. مردود شدن در امتحان تعبیرش این است که جاه طلبی شما بالاتر از حد معمول است. از کسی امتحان گرفتن، نشانه این است که شما خدمت بزرگی به شخصی خواهید کرد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ارام : صبحتون بخير خانوم هراتي جان من بازهم خواب امتحان ديدم!
سر جلسه بودم و يه برگه تقلب كوچيك همرام داشتم. جزوه خود درس هم كنارم بود، البته مال فرد ديگه اي. جلويي ازم ج سوال ٢ رو خواست، بهش گفتم خودمم ننوشتم. اما جواب سوال٢ داخل برگه تقلبم بود و منتظر فرصت مناسب بودم. يه لحظه كه مراقب اومد كنارم من برگه تقلب رو انداختم تو يك ظرف شيشه اي پر اب و تقلبه خيس شد. با بغل دستيم كه از بچه هاي باشگاهه جزوه رو باز كرديم و دنبال جواب سوالا بوديم.
امتحان تموم شد و كلاس شلوغ، ديدم دانشجوها دارن با استادم راجع به گوجه فرنگي صحبت ميكنن. يهو استادم چندين مسواك تميز و سالمِ سبزرنگ رو ريخت داخل توالت فرنگي و سيفون رو كشيد(از مسواكي بودن كه من در واقعيت دارم و استفاده ميكنم)
از بچه ها جريان رو پرسيدم گفتن داره مسواكارو تست ميكنه! بعد دوباره بحث دورهمي و گوجه فرنگي و فلافل شد، اما هيچكس به من نميگفت داستان چيه و جواب هاي سربالا ميدادن. در پايان ديدم همه دور يك ميز نشستيم، درحاليكه استادم فلافل درست كرده با پنيرپيتزاي زياد كنارش. اما چون كسي به من نگفته بود، من خودم براي خودم فلافل درست كرده بودم و اورده بودم. بهشون گفتم: چرا هرچي من ميپرسيدم برنامه چيه جواباي پرت وپلا ميدادين؟!؟ بازهم چيزي نگفتن و من تنها برداشتم اين بود كه نميخواستن من اونجا در كنارشون باشم.
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید برای پیشبرد اهداف خودتان در زندگی هنوز کامل و عالی نمی توانید کارهایتان را انجام دهید و از عدم اعتماد به نفس کامل و ترس از نظر منفی مردم نسبت به خودتان رنج می برید. سعی می کنید همیشه یک سری الگوهای خاصی برای خودتان داشته باشید و از آنها پیروی کنید و اگر چیزی هم بلد هستید سعی می کنید برای خودتان محفوظ نگه دارید تا برتریت خودتان را به دیگران اثبات کنید در حالی که عملا خودتان هم محتاج کمک دیگران هستید ... وقتی در مورد خوشی ها و شادی و هماهنگی در محیط خانه و یا اختلافات و ناراحتی هایی که پیش می آید ، صحبت می شود، خیلی صادقانه صحبت نمی کنید و اگر از شما انتقادی بشود حالت تدافعی می گیرید و سعی می کنید که خیلی به دیگران نزدیک و صمیمی نشوید تا از شما انتقاد نکنند چون دوست دارید همیشه شما را پرفکت ببینند. این گونه رفتار از ارزیابی دیگران پوشیده نیست و شما هم نوعی نگرانی از این دارید که شما را خیلی پرفکت ندانند و وجهه ی خوبی از شما پیش مردم نباشد. اگر می خواهید دوستانتان را حفظ کنید، باید در کارها تعادل داشته باشید و صداقت بیشتری در کلام و رفتار نشان دهید.
ارام : سلام عزيزدل. من با پسريكه قبلا باهاش دوست بودم دوباره دوستيمون داره برقرار ميشه. اين اقا خيلي پسر خوب و مهربونيه ، بادينو ايمونه و همو دوست داشتيم.
خواب ديدم در يك جلسه امتحاني بزرگ بودم، مثل كنكور. در يك فضاي بزرگ تماما شيشه اي داخل يك پارك وسيع. امتحانم رو دادم، يادمه استادم هم ارايش كرده بود؛ ريمل و رژ لب و ...
تماما دختر بوديم و ازشواهد امر اينطور متوجه شدم كه چندتاشون با دوستِ من سَر و سرّ دارن. داشتن راجع بش حرف ميزدن. از سالن شيشه اي اومدم بيرون، در فضاي پارك قرار گرفتم و بهش زنگ زدم. اون خونه بود و من بيرون. گفتم: "خدايي توو اين چندوقت كه از هم دور بوديم با چندتا دختر دوست شدي؟ راستشو بگو"
گفت: يكي! من تعجب كردم و پرسيدم: اسمش چيه؟ اسميكه گفت اسم خودم بود(يعني دختره هم اسم من بود). سوال كردم: چندسالشه؟ ج داد: ٣٠ سال (من ٣٠ سالمه، با اينكه مشخصات دختر كاملا مشخصات خودم بود، اما ميدونستم كه منو نميگه و منظورش دختر ديگه ايه). ناراحت شدم، اما اون خيلي عادي و راحت حرف ميزد. ادامه داد: اين چندوقت مي اومد اينجا (يعني خونه). درحاليكه شوك شده بودم پرسيدم: يعني باهم رابطه داشتين؟!؟ خيلي ريلكس ج داد: اره
فریبا هراتی
: سلام. مبارک باشه. او با کسی دیگر جز شما رابطه ای نداشته و فقط شما با او بوده اید. اینکه آن دختر منزل او می آمده یعنی شما از هم دور بوده اید. اجازه ندهید که حسادت های خودتان یا حرف های دیگران و دروغ هایشان رابطه شما را خراب کند. اساس یک رابطه بر پایه اعتماد است! تشکر از همراهیتون.
افتاب : سلام خاب دیدم
دارم.میرم یه امتحانی بنام فارسی رو بدم
بعد رفتم مدرسه ای ک حیاطش مث حیاط دوره دبستانم بود اونجا دوستای قدیمی خاهرم دوستای دوره دبیرستانص بودن اونام انگارتجدید اورده بودن درس ریاضی رو
بعد خاهرم باشون سلام نکرد اونام نکردن بعد من گفتم ب خاهرم اینا درس تموم کردن چیو امتحان میدن و تعجب میکردم.میگفتم تجدید اوردن
بعد من توخاب همسن الانم بودم و دانشگاتموم کرده بودم اما میرقتم امتحان فارسی بدم و تابستونم بود
رفتیم تو اتاقی ی خانومه هی نگامیکرد
نمدونست امتحان چی دارم بعد ی روزنامه دراوردم یه اقای مسنی اومد گفت تونمدونی ایناتقلب حساب میشه نبایدروزنامه بیاری منم گفتم من امتحان دارن بعد خانمه ک مسعول بود روزناممو دید گفت اره این خانم با این اسم امتحان فارسی زبان فارسی داره
استادش و همه چیزی اماده. وهماهنگ کرده و تحویلم گرفت
فریبا هراتی
: سلام. شما در بیان افکار و اظهار نظرات خودتان در مقابل دیگران اعتماد به نفس کافی ندارید و نگران هستید که نتوانید به خوبی و به صورتی قوی و دقیق منظور خودتان را برسانید و از این جهت سعی می کنید که محتاطانه صحبت کنید یا چیزهایی را بگویید که از دیگران شنیده اید و ساختن جملاتی که طبق عقاید و ایده آل های خودتان باشد برایتان سخت است هول می شوید و نگران می شوید. ولی با کمی تمرین مطمئن باشید که این توانایی شما بالا خواهد رفت. یکی از بهترین کارها این است که شما بروید جلوی آینه و با صدای بلند با خودتان راجع به مسائلی صحبت کنید. بگذارید که صدایتان را واضح بشنوید و خودتان را ببینید و تمرین کنید ... دوستان خواهرتان هم از این موضوع رنج می برند که هنوز حساب و کتاب زندگی دستشان نیامده و مثل بچه ها رفتار می کنند. رفتار اجتماعی آنان ضعیف است و توقعاتشان معقول و عاقلانه نیست. حساب خرج و دخلشان با هم جور درنمی آید و بلد نیستند که زندگی شان را مدیریت کنند. تشکر از همراهیتون.
آسمان : سلام خسته نباشید. خواب دیدم دارم امتحان رانندگی میدم ( گواهینامه دارم) مسئول امتحان بمن گفت ماشینو جایی پارک کنم منم بادقت اینکارو کردم بعد رفتم ببینم قبول شدم یا نه مسئولش گفت از ۰/۳نمره بهت میدم ۰/۲ قبولی منم بهش گفتم دفعه قبل که اومدم امتحان بدم یکی مانعم شد باعث شد بد پارک کنم مسئولشم بهم نمره ۰/۶ نمیدم از چند نمره بهم داد که ردم کرد.
فریبا هراتی
: سلام. شما تمایل به آرام گرفتن و لذت بردن از زندگی دارید ولی خوب زیاد کار می کنید و اگر بخواهید خیلی به سعادت خانواده تان فکر کنید هیچ وقت نخواهید توانست استراحت کنید. تشکر از همراهیتون.
ali : سلام
البته خانم هراتی کلماتی در خواب گفته میشه ایا معنایی ندارندمثلا کلمه راستینا که اون ناظر اومد به من گفت ایا به معنی صداقت درونی اشاره نمیکنه چون نا در عربی به معنی درون من یا مال من و معانی مختلف اشاره میکنه وراستی بمعنی صداقت است ودراصل منظور شما اینه که تمام سختی ها ومشکلاتی را که درزندگی میکشم پاسخ ودلیل اونها را خداوند به من خواهد داد واونها را خواهم فهمیدایا اینکه من گفتم مهمتربن ایالت امریکا کجاست واون ناظر گفن راستینا اشاره به یک صفت درونی صداقت نمیکنه .
فریبا هراتی
: سلام. معمولا وقتی شما خواب جغرافی می بینید به تصویر ذهنی شما در مورد مکانهای مختلف بر میگردد. و اینکه با توجه به افکار و ذهنیت خودتان می توان به معنی کلمات پی برد و گاهی این فقط به ذهن خود شما مربوط می شود. کل خواب شما راجع به این است که تقلب و (چشم و هم چشمی - چشم به دهان دیگران دوختن و حرف های آنان را تکرار کردن) شاید شما را در زندگی جلو ببرد ولی اینکه خودتان اصالت داشته باشید و با علم و یقین حرف بزنید مهمترین است یا به قول خودتان راستیناست.
ali : سلام
خیلی وقت پیش خواب دیدم که سر جلسه امتحان چهارگزینه ای هستم ونگران از بلد نبودن سوالات وبعد شرووع کردم به تقلب افراد که در امتحان شرکت کردند جوابهارا به من میدادند وحتی خود ناظر امتحان هم میومد جواب را بهم میگفت مثلا یکی از سوالات چهارگزینه ای این بود مهمترین ایالت امریکا کجاست یکی از گزینه ها مونتانا بود ولی ناظر گفت مهمترین ایالت امریکا راستینا است البته جواب یکی از سوالات انگاری که باید یک پاکت بزرگ را باز میکردن حس کردم ماکت شهری است
فریبا هراتی
: سلام. شما در آن موقع در معرض آزمون قرار داشته و زیر ذره بین قرار گرفته بودید. ثبات و پایداری شما در زندگی، کارهای سخت و محدودیت های مختلف فیریکی شما و موضوعات مادی گرایانه شما مورد آزمایش قرار گرفته است و دنیا خیلی با شما مهربان بوده و به شما کمک کرده که واقعیات را از روی تجارب دیگران ببینید و درک کنید. شاید به جابجا شدن و رفتن به جاهای دیگر فکر می کرده اید بدون اینکه بدانید واقعیت ها در آن مکان ها چگونه است و صرفا با تصویر ذهنی خودتان و بدون شناخت و آگاهی، از روی صحبت ها و حرف های دیگران به تصمیمات خود مصر بودید که عملی شان سازید. واقعیت ها را باید با دید باز فهمید و نه صرفا از روی چیزهایی که می شنوید.
Atena : باسلام
ديشب خواب ديدم ميرم سرجلسه امتحان ميبينم امتحان قران دارم سوالا رو ميارن جزوه همراهم بود بازش ميكنم جواب يكي از سوالا رو مي نويسم باوجوديكه خيلي شلوغ بود سوالا رو گذاشتم كنار شروع كردم به خوندن جزوه ديدم رييس دانشگاه كه دوست صميمي بابام وآدم بسيار با شخصيت و ارومي بود و احترام خاصي برام قائل بود اومد بالا سرم خيلي اروم گفت جزوه رو جمع كن جلو بقيه هرطور كه باشه خو كمكت ميكنن ولي اينجوري نميشه جزوه رو گذاشتم كنار يكي از مراقبا اومد ورش داشت بردش يكم نشستم اولش گفتم از بچه ها كمك ميگيرم ولي بلند شدم رفتم بيرون كلاس موقع برگشتن اينقد اين ساختمون اتاقاش زياد بودن كه ميخواستم برگردم هركاري ميكردم راه پيدا نميكردم عصبي شده بودم گفتم حداقل همون كلاس خودمونو پيدا كنم از بس از اين راهرو به اون راهرو رفتم هركلاسي ميرفتم فقط شبيه كلاس خودمون بود گفتم خدايا اي چه طرز ساختمون ساختنه با اينهمه راهرو و درب شبيه بهم
فریبا هراتی
: سلام. اینکه شما امتحان قرآن دارید یعنی می ترسید برابر قوانین خداوند شکست خورده و نتوانید انتظارات لازم خدا را برآورده کنید. شما سعی می کنید به جای ترسیدن، با دانش و عقل و خرد خود هماهنگ شده و آرام آرام سطح اطلاعات خود را بالا ببرید و این در حالی است که ادعایتان این است که خیلی مذهبی هستید و آدم خوبی هستید که آمادگی قبول شدن در درگاه خداوند را دارید. ( علیرغم ایمان و میل باطنی شما به آموختن و درک عقلانی مسائل قرآنی، ادعایتان نسبت به علم از خود علم بیشتر است). شما متوجه خواهید شد که جنبه های مختلفی در امور دینی هست که باید بیاموزید و همه چیز صرفا خواندنی نیست بلکه باید خیلی چیزها را درک کرد. شما توانایی پیشرفت و رشد روحی و احساسی خود را دارید اما از تکرار الگوهای رفتاری خاص ناامید هستید و می خواهید تا به گزینه های مهمتری خود را معطوف کنید تا قدرت درک شما بالاتر برود...
Reza Vatan : سلام روزتون بخیر، من هفته پیش آزمون استخدامی داشتم، دیشب تو خواب دیدم که برگشتم به چند سال پیش و دوره لیسانس و دارم امتحان میدم و چیزی بلد نیستم بعد از امتحان نمراتمون رو اعلام کردن که خیلی کم بود و نمراتم 1 و 4 و 0.1 شده بود!! خودم هم تو خواب واقعا خیلی ناراحت شدم و بیدار شدم، تعبیر این خواب چی میتونه باشه؟ خیلی ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. عدم امنیت و ترس از برآورده نکردن انتظارات دیگران و ترس از شکست در خواب به صورت امتحان تداعی می شود و شما آدمی تحلیل گر و منطقی هستید که دوست دارید همه چیز را به طور کامل ارزیابی کنید. عدد یک نمایانگر فردیت، استقلال، رهبری، اصالت و اعتماد به نفس است. به این معنی است که شما برنده اید و بهترین هستید. عدد 4 هم به معنی ثبات و پایداری، محدودیت های فیزیکی، کارهای سخت و چیزهای زمینی است، هم چنین بیانگر موضوعات مادی گرایانه است و اینکه چگونه چیزها را به سرانجام می رسانید. 0.1 عضو مجموعه بودن است و من فکر می کنم شما را می پذیرند انشالله. هر چند در مورد اعداد هیچ وقت نمی توان با قاطعیت گفت ولی انشالله موفق هستید.
ترانه : سلام خواب دیدم که دایی ام ویکی از زندایی هام با هم کنکور ارشد داشتند ولی زن دایی ام میخواست کنکور هنر و دایی ام ریاضی شرکت کنه وهر دو جزوه هاشون بهم ریز بود ومن باید مرتبشون میکردم
فریبا هراتی
: سلام. ترانه عزیز لطفا منبعد خواب هر روز را در همان روز ثبت کنید. شما 24 تیر ماه دو خواب ثبت کرده اید و به هر دوی آنها هم پاسخ داده شده. دوباره حدود ساعت 12 شب 2 خواب ثبت کرده اید که متعلق به 25 تیر ماه است. امشب دیگر خواب ثبت نکنید تا از ساعت 1 شب به بعد بگذرد. وگرنه آمار سایت به هم می ریزد و فکر می کند شما 4 خواب در 24 ساعت فرستاده اید. دایی شما و زن داییتان می خواهند در کار خود اول باشند یکی در کارهای هنری و دیگری در حساب و کتاب زندگی احساس عدم اعتماد به نفس دارند و می ترسند که دیگران راجع به آنان بد قضاوت کرده و آنان نتوانند توقعات و انتظارات دیگران را برآورده سازند. ولی کم کم آرامش فکری خواهند گرفت و به کار خود مسلط خواهند شد.
Zeinab : سلام. عصرتون بخیر. من خواب دیدم امتحان دادم و برگمو تحویل داده بودم و یکی از دوستام که دختر بود بعد از جلسه اومد پیشم . من هنوز توی سالن امتحانات بودم و همه رفته بودن. ما بودیم و یه مراقب خانوم جوان و یه مراقب آقای جوان. امتحانمو خوب داده بودم و چنتا برگه شیمی هم که دست خط خودم بودن روی دسته صندلی بود و داشتم با خودم میگفتم این سوالا که توی امتحان نیومد. بهتره برشون دارم که مراقب فک نکنه تقلب کردم. بعد اون آقای مراقب جوان اومد سمتم و گفت امتحان تموم شده چرا نمیرید دیگه. منم خودمو زدم به مریضی و الکی گفتم سرگیجه دارم نمیتونم راه برم یکم صبر کن خوب بشم الان میریم. اون اقا گفت الان برات قرص مسکن میارم. اون خانوم و آقا داشتن دنبال قرص مسکن میگشتن که من گفتم نمیخواد بابا. دوستم گفت چرا بیارین براش. قرص فشار بیارین
فریبا هراتی
: سلام. عدم امنیت و ترس از براورده نکردن انتظارات دیگران ، و ترس از شکست در خواب شما به صورت امتحان به تصویر در آمده است و شما توانایی های لازم برای درک ساختارهای اجتماعی و ساختارهای یپچیده مسائل و توانایی تغییر خودتان را دارید. شما به ایده های منفی در ذهنتان پایان می دهد و دوره شفا را تجربه می کنید.