تعبیر خواب امتحان درسی
لوک اویتنهاو می گوید :تعبیر امتحان دادن این است که احتمال دارد شغلی پر در آمدتر بیابید. قبول شدن در امتحان به معنی برآورده شدن انتظارات شما است. مردود شدن در امتحان تعبیرش این است که جاه طلبی شما بالاتر از حد معمول است. از کسی امتحان گرفتن، نشانه این است که شما خدمت بزرگی به شخصی خواهید کرد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Elsa : سلام سال نو مبارک.دوبار خواب دیدم که میخوام امتحان بدم و استرس دارم،حتی یک بار برای دادن امتحان به خارج از کشور رفتم و بارون زیاد میبارید و مشکلی پیش اومد که باعث شد من دیر به امتحان برسم اما تلاش خودمو کردم که به امتحان برسم اما هیچوقت جلسه امتحان و جواب امتحان رو نمیبینم فقط استرس و اینکه تا لحظه آخر مطالعه میکنم.
متاهل هستم و فرزندی ندارم
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شما هم مبارک. اعتماد به نفس شما پایین است و احساس می کنید که همه دنیا نشسته اند شما را نظاره کنند ببینند که چطور در زندگی به پیش می روید و احساس می کنید که باید در مقابل دیگران امتحان پس بدهید. بعضی وقتها احساس می کنید که شرایط زندگی تان بغرنج شده و کسی درکتان نمی کند و زبانتان را نمی فهمد و بسیار احساساتی می شوید و خودتان را دست کم می گیرید. خیال می کنید که دارد برای شما دیر می شود که بتوانید مهارت هایتان را برای دیگران اثبات کنید. نگرانی شما بی مورد است. دیگران هم خیلی موفق نیستند ولی ابراز نمی کنند!! تشکر از همراهیتون.
Janan : درود خانم هراتی گرامی، سال نو مبارک. خواب دیدم توی یک کلاس بزرگ که پنجره های قدی داشت و رو به نور و روشنایی بود؛ من و چند دانشجو روی هم 7 نفر امتحان دادیم. از کلاس اومدیم بیرون و منتظر شدیم چون همون موقع نمرات قبولی رو اعلام میکردن. مربی یا استاد یک خانم بود که هر کدوم رو تکی تکی صدا میزد و نتیجه رو می گفت. نتیجه نهایی به نمره ای که هم کلاسی ها بهمون میدادن بستگی داشت. و من از دوست صمیمیم که بهش کمک کرده بودم تا نمره قبولیش رو بگیره، نمره کم گرفتم. بیشتر از خودم نگران قبولی دوستم بودم که قبل از خودم، نمرش رو گرفت و قبول شد. استاد سرش رو به علامت منفی تکون داد و گفت از دوستت نمره نگرفتی، برو باهاش صحبت کن و ببین چرا این کار رو کرده و دلش رو به دست بیار. متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شمام مبارک. شما دیدتان نسبت به دنیا وسیع خواهد شد . به کمال ذهنی و معنویت بالا می رسید. شما در زندگی مورد امتحان واقع شده اید و اطلاعات و دانش زیادی دارید و اعتماد به نفستان هم بالاست. اما باید هنوز چند درس را یاد بگیرید و آن این است که همه قابل اعتماد نیستند و برای موفقیت در زندگی باید سیاست داشته باشید و مردمدار تر باشید. این کافی نیست که آدم قلبش خوب باشد. دوست صمیمی شما در دلش نسبت به شما تا اندازه ای منفی فکر می کند! تشکر از همراهیتون.
Maryam : متشکرم خانم هراتی از تعبیر بی نظیرتو
من از خودم عصبانیم بخاطر عملکردم ولی واقعا در مسیر زندگیم دودلم اصلا خودم هم نمیدونم چکار باید کنم و اینکه بخوام خودم رو مخفی کنم و رو نکنم نیست .خودم از خودم گیجم نمیدونم چه تصمیمی بگیرم و خیلی از این موضوع در رنجم.خوابم نشانی از پایان دودلی هام در مورد شوهرم رو نداره؟
فریبا هراتی
: خواهش می کنم. نه عزیزم. فقط در مورد خودتان بود.
Maryam : سلام شب بخیر خانم هراتی من خواب دیدم که از سمت خونمون رفتم یه باغی که مال ما بود و توشم خونه و کل خانوادم بودن .وقتی رسیدم مادرم رو وخواهرامو دیدم و از اینکه من آخرین نفر رسیده بودم و حس میکردم بخاطر اینه که اونا دوستم ندارن از مامانم عصبانی و دلخور بودم و حتی ناراحتیم رو باحالت قهری نشونش دادم ولی اون چیزی نگفت خیلی مهربون نشسته بود بعد من رفتم یه سالن کنار باغ امتحان زبان انگلیسی بدم.ظاهرا قبلا کلاسشو رفته بودم امتحان رو دیر رسیده بودم و لی داشتم جواب مزدادم ولی بسختی آخه باید با مداد روی پارچه جواب میدادم.جوابهارو بلد بودم اما کم رنگ مینوشتم.معلمم و یه خانم جوان هوامو داشتن و میخواستن کمکمک کنن که گفتم جوابهارو بلدم فقط نوشتنش سخته.خلاصه در لحظه اخر تایم امتحان امتحانم تمام شد و دادن بیرون ا مدم توحیاط خواهرامو دیدم و برادرم دوتاخواهرم سنشون کوچک شده بود و من دوتاشونو بوسیدم .کوچکتره شده بود م یه طفل یکساله توبغلم گرفتمش و دوباره بوسیدمش خندید ومن حس مادری بهش داشتم گفتم قربون دندونات بشم بعد صحنه عو ض شد و من انگار دوباره برگشته بودم خونمون و داشتم با بابام برمیگشتیم باغ.و من وسط راه فهمیدم که بجای راه کوتاهتر و درس راهی انتخاب کردم که طولانی تره و حالت دوره داره.بابام انگار ازم دلخور بود و هیچی نمیگفت پیش خودم گفتم اگه گفت چرا این راه میری بگم میخوام واسه خواهرام میخوام شیرینی بخرم و به اشتباهم اعتراف نکنم.اما او همچنان ناراحت ازمن ساکت بود و هیچی نگفت و شیرینی فروشی هم سر راه انگار بسته بود .ممنون میشم با توجه به وضع زندگی زناشوییم که میدونید تعبیر بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از دست خودتان و دیگران عصبانی هستید چون در بیان افکارتان مشکل دارید و دیگران نمی توانند شما را خوب درک کنند و برای آنان روشن و واضح نیست که چه در سرتان است و خودتان را رو نمی کنید. نمی دانید چطور می توانید مشکلتان را حل کنید. شما می توانید تاثیری موقتی و از روی فریبکاری روی مولفه ها و تکه های مختلفی از زندگی تان بگذارید. اعتماد به نفستان کم است و فکر می کنید همه چشم ها به روی شماست. شما نگران هستید و جرات ندارید که با قاطعیت نظرتان را بگویید. شما فکرتان درست کار می کند ولی در ارتباط با دیگران مشکل دارید. خواهرانتان کم تجربگی و بی عقلی می کنند و شما دلتان برایشان می سوزد و در قبالشان احساس مسئولیت می کنید. شما رک صحبت نمی کنید و مسائل را می پیچانید. عذرخواهی برایتان سخت است. تشکر از همراهیتون.
Azadi : سلام عزیزم.خواب دیدم امتحان ادبیات دادیم نمره ش اومد و من اول نشد نمره م بعد استادمون دوباره گفت امتحان بدین من داشتم جواب میدادم ینفر از جلو برگمو کشید ک تقلب کنه منم دیدم هیچی جواب نداده شروع کردم جواب دادن و برگمونم مثل هم نبود سوالامون فرق داشت و و همش میترسیدم استاد بفهمه اخرشم شک کرد و اونیکه داشت برام مینوشت گفت نگا اینجاهارو بلد نبودی من برات نوشتم
بعد سرجلسه گفتن کی بالاترین نمره شد (امتحام قبلی) استاد اشاره کرد ب من و گفت من شدم ولی اون مثل بقیه تون اعتراض نزد و فقط با خودش گفته (شت)همون لعنتی به انگلیسی بعد برق رفت و من گفتم تاریکی رو دوس دارم ولی نه الان پس روشن کنین و نذارین تاریک بمونه و همه جا تاریک بود سر جلسه امتحان.
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که در روابط عمومی با دیگران و استفاده از کلمات زیبا در صحبت هایتان ضعیف هستید و می خواهید که خودتان را در این مورد قوی کنید و دیگران هم شما را تحت نظر دارند و می خواهید خودتان را برای آنان اثبات کنید. البته خیلی ها هم هستند که از شما در این زمینه ضعیف تر هستند و شما هم سعی می کنید که به دیگران بیاموزید یا از آنان یاد بگیرید. حسن و برتری شما نسبت به دیگران به این است که شما قیل و قال راه نمی اندازید و سرتان به کار خودتان گرم است و خودخوری می کنید و اهل دعوا نیستید. احساس می کنید که شرایط شما رو به منفی رفته و با وجودی که شما گاهی فکرتان ناراحت شده و در غم خود فرو می روید ولی در شرایط حاضر دوست دارید کارها بر وفق مرادتان پیش برود و خودخوری و غصه را کنار بگذارید. تشکر از همراهیتون.
Atena : سلام صبحتون بخير
ديشب خواب ديدم خوابگاهم ميخوام با يكي از دوستام بريم بيرون اينقد كه برف ميومد كه رفت و امد سخت شده بود عاشق برفم لذت ميبردم از ديدنش وسط راه يه دكه بود از وسايلش خوشم نيومد بخرم اخه خوب نبودن يكم خوراكي هم داشت فقط ادرس جايي كه ميخواستيم بريم از صاحبش پرسيديم مامانم اينا هم اونجا بودن ولي بقيه ميخواستن خريد كنن يكي ديگه از دخترا خوابگاه هم ميخواست بره به يه ادرس ديگه اون ادرس دقيق بهم گفت كه نخواد از مسير سخت برم گفت اگه از اون سمت رفتي خيلي سخته پيدا كردنش ممكنه نتوني از آب هم بگذري از بس بارون زده بود خيابونا پر آب شده بود و اونجا شبيه رودخونه شده بود قبول كردم اون به مسير خودش رفت منم به ادرسي كه بهم نشون داد كه دفتر كسي بود كه دوستش داشتم ....
بعدش فقط ديدم سر جلسه امتحانم با يه معلم سختگير كه دوران دبيرستان و راهنماييي واقعا معلمم بود هميشه هم ازش خجالت ميكشيدم بعد مدرسه هم خيلي بهام خوب بود هيچي هم نخونده بودم از بين اونهمه سوْال ٦-٧ تاشو جواب دادم امتحان داشت تموم ميشد خانمه اومد بهش گفتم باوجوديكه اي سوال خيلي ساده س ولي چرا من يادم نمياد باز هم گشتيم دنبال سوال پيداش نميكردم ٤-٥ صفحه سوْال داشت بعد براش توضيح دادم كه چي بود اون رفت به بقيه كلاسا سر بزنه منم سوالا رو نگاه ميكردم امتحان داشت تموم ميشد متوجه شدم كه تقريبا همه تقلب ميكنن حتي دختره بغل دستيم جزوه دستشه داخل ميز گذاشته... گفتم چقد بي خياله نميگه ميبينمش فكر محمدي فاميلش باشه همون لحظه يه آقايي اومد ديگه امتحانو تموم شده فرض كرده بودم گفتم ميفتم ازش لابد خيلي از دوستام بلند شده بودن دوستم كه خيلي زرنگه نزديك من ننشسته بود كه ازش كمك بگيرم چند نفري مونده بودن يه آقاهه اومد بالا سرم نميدونم از دختره بغل دستيم سوال پرسيدم يا خودش بهم گفت خيلي هم خوش اخلاق بود بهام و خوشحال ميشناختمش دوستش هم داشتم ميدونستم خيلي هم سختگيره ولي برام گفت دختره كه داشت تقلب ميكرد به منم رسوند ديگه شروع كردم به نوشتن يكي از اي سمت بهم رسوند آقاهه هم هيچي نميگفت برگه اونيكه تقلب كرد با كل جزوه هاش ازش گرفتن عجيب بود هيچي به من نميگفت نگاش ميكردم هم بهم ارامش ميداد همه هم ازش تعجب كرده بودن... ديگه برگمو تحويلش دادم البته كل سوالات هم ننوشتم امتحان هم يه جورايي از سوالي كه تو ذهنمه فكر ميكنم جغرافيا بود!
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید به آرامش برسید و راجع به مشکلاتتان درددل کنید. احساساتی شده اید و به انتخاب های پیش رویتان در آینده نگاه می کنید. ذهنتان خسته است و دلتان نمی خواهد که در شرایط حاضر به کسی دیگر فکر کنید یا برنامه تازه ای برای آینده تان در نظر بگیرید. دوستانتان اما تصمیمات جدیدی برای زندگی شان دارند. مادرتان هم نگران شماست و دوستتان به شما یاد می دهد که در زندگی خیلی احساساتی نباشید و منطقی فکر کنید. شما احساس می کنید که باید در زندگی حساب پس بدهید و انگار مردم نشسته اند که شما را امتحان کنند و می خواهید خودتان را برای دیگران اثبات کنید و درسهای زیادی هست که از زندگی بخواهید بگیرید، اما احساس می کنید که زندگی خیلی سخت است و دنیا به شما سخت گذرانده است. اعتماد به نفستان کم شده و فکر می کنید که نمی توانید موفق باشید. شما احساس می کنید که در زندگی همه متقلب هستند و نمی توانید به کسی اعتماد کنید که صداقت داشته باشدو اگر کسی در زندگی خوشبخت است برای این است که صادق و درستکار نیست. اما در زندگی گشایش کار خواهید یافت و زندگی آنقدر ها هم که شما فکر می کنید سخت نخواهد بود. شما متوجه می شوید که همیشه آدمهای متقلب و خطاکار، موفق نمی شوند ولی شما تجاربی به دست آورده اید که با استفاده از آن می توانید خوشبخت زندگی کنید. شاید خیلی موفق و تکمیل نباشید اما کسی در زندگی کامل نیست. شما باید سعی کنید در زندگی از فرهنگ های مختلف و تعامل با آنان بیاموزید. شاید مجبور شوید به جای دیگری بروید و زندگی کنید و این هنر تعامل با مردمی از فرهنگ های مختلف در زندگی بدردتان خواهد خورد. تشکر از همراهیتون.
رعنا : سلام بر شما. من در روزهاي امتحان ترم خواب ديدم در يكي از دروس عمومي پدرم استادم بود و به من داده بود: ٣/٥٠ (سه و نيم)
هرچقدر بهش اصرار كردم، تغييري در نمره ام نداد.
البته در واقعيت اون درس رو بانمره خوبي پاس كردم. ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. رعنای عزیزم درسی که 3.5 گرفته اید خودش مهم است که در تعبیر شما ننوشته اید چه درسی بوده ولی از نظر پدرتان در اموری که مربوط به آن درس هست.... از نظر اجتماعی شما نه قوی هستید و نه ضعیف. شما سعی می کنید سرزنده و خلاق و با انرژی باشید و از تجربیاتتان استفاده کنید و جسورانه و انسانی عمل کنید ولی آنقدر قوی نیستید که بتوانید به تنهایی از پس کارهای سخت در زندگی تان بربیایید. تشکر از همراهیتون.
soha : سلام و وقتتان بخیر و شادی. من به تازگی امتحانی دادم که با اینکه هنوز نتایج نیومده فکر میکنم خوب نداده ام. دیشب در خواب دیدم با گروهی داریم میریم سر جلسه امتحانی و در وسط راه مطالب رو مرور میکنیم، میرسیم سر جلسه امتحان و من با خودم هیچگونه وسیله ای نداشتم و وقتی وارد شدم امتحان شروع شده بود و همه داشتند امتحان میدادند و من از معلم وسیله نوشتن و برگه سفید خواستم و او گشت برایم برگه سفیدی پیدا کرد و من رو جایی نشوند کنار دختری( انگار بقیه با خودشون برگه اورده بودند و فقط من بودم که اینطوری بدون تجهیزات بودم)، من خیلی عقبتر از بقیه بودم، اونها مدت زیادی سر جلسه امتحان بودند و من اینهمه زمان رو از دست داده بودم و تازه رسیده بودم، شروع کردم به جواب دادن دیدم اصلا موضوع درس و سوالات بسیار متفاوت از ان چیزی است که من خوانده بودم، فکر کنم من انتطار داشتم سوالات لغات زبان باشد ولی سوالات شیمی بود، سر جلسه خیلی فکر کردم و از معلومات سابقم به سوال شیمی جواب دادم که مطمئن هم نبودم جوابم درست هست یا نه، و به خودم امید دادم که پارت بعدازظهر حتما سوالات زبان هست که من خوب بلدم، سوال بعدی مثل کاردستی بود و این بود که تو پلاستکی جورابی قرار داده بودند و مرواریدهای صورتی و خواسته بودند به زیباترین شکلی که میتونید این جوراب رو با این مرواریدها تزئین کنید.من همش نگران زمان بودم و اینکه من دیر رسیده بودم، از معلم درباره سوال توضیح خواستم و او گفت الان که داره امتحان تموم میشه، من کمی نگران شدم ولی بعدش تخمین زدم اگر این مدلی مرواریدها رو بدوزم هم خوشگل میشه و هم اینکه من فرزم و زمان زیادی نمیبره و تا اخر جلسه تموم خواهم کرد و شروع کردم به سوزن نخ کردن و دوختن مرواریدها به صورت یه خط جلوی قسمت انگشتان و یه گل کوچیک روی جوراب... ممنون میشم تعبیر بفرمائید و اینکه ایا این خواب به امتحانی که من اخیرا دادم ربط دارد یا اینکه تعبیر و معنای کلی در زندگی من دارد و بازتاب امتحان 2 هفته پیش من نیست؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دقیقا بازتاب امتحان گذشته شماست. اگر شما قبل از امتحان این خواب را می دیدید تعبیر چیز دیگری بود. ولی الان شما به این فکر می کنید که امتحانی که داده اید چطور نسبت به باقی بچه ها عقب تر هستید و نتوانسته اید خوب خودتان را ابراز کنید و رابطه خوبی شاید نتوانسته اید با معلمتان داشته باشید. شما سعی می کنید که دیگران را درک کنید ولی پیچیدگی شخصیت آدمها برایتان مشکل ساز است. سعی می کنید که عاقلانه و مدبرانه رفتار کنید و تاثیر خوبی روی دیگران بگذارید. اما در کل ذهنتان بسیار آشفته است و نمی توان این خواب را به کل اخلاقیات شما در زندگی تعمیم داد. تشکر از همراهیتون.
ترانه : سلام به دفعات زیادی خواب دیدم که در کنکور سراسری شرکت میکنم وهر بار در خواب میگم که چرا با این که درس نخوندم در کنکور شرکت کردم وبا این کار دیگه حتی نمی تونم رشته ی فعلی ام رو ادامه بدهم
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که باید با دیگران رقابت کنید و ذهنیتتان رقابتی شده است در حالی که می دانید که نمی توانید در هر کاری برنده و اول باشید و برای هر کاری هم شناخت و معلومات لازم را ندارید. باید تمرکزتان را روی کار خودتان قرار دهید و از این فکر که مردم چه طور زندگی می کنند دست بردارید. تشکر از همراهیتون.
زهرااااا : سلام خانم هراتی عزیز دلم ...انشالله که خوب خوب باشید . براتون سعادت آرزو دارم ....
من در این سالهای اخیر خیلی زیاد خواب میبینم که امتحان دارم .... دارم خودم رو برای امتحان آماده میکنم .یا سر جلسه هستم و با اشتیاق جواب سوالها رو درست مینویسم ..یا کارنامه با نمرات خوب دارن بهم میدن ..یا اینکه دارم درس میخونم برای امتحان و اصلا هم اضطرابی ندارم و وقتی دارم میخونم با علاقه میخونم و مطالب رو به خوبی یاد میگیرم ....
مثالا همین امروز خواب دیدم امتحان تربیت بدنی مربوط به رشته ی والیبال دارم و یک کتاب دستم بود و باید اونو میخوندم برای امتحان در یک حیات بودم که دور تا دور حیات اتاقهایی بودند و من میخواستم به یکی از اتاقها بروم و درس بخوانم و داشتم میخوندم که یکی دوتا از دوستام اومدن گفتن بیا بریم با هم میخواستیم بریم ...برف قبلا باریده بود و سطح زمین پر از برف بود اما اصلا سرد نبود و در همین حالتها درس هم میخواندم و خیلی با علاقه مطالب رو دنبال میکردم و یاد میگرفتم ...یکی از مدرسین دوران دانشگاه هم آنجا بود گفت یک مسابقه ی والیبال قراره بررگزار بشه اگه تیم مورد علاقه ی شما سفید پوست ها ببازه بابد ۵۰ کیلو عدس پلو درست کنید .انگار که ی عده سیاه پوست هم اونجا بودن ..اما من اونا رو بدرستی یادم نمیاد ..بعد قبل از اینکه به اتاقی بروم از چندتا پله که روش پر برف بود اومدیم پایین ... با دوستام رفتیم بیرون و سر کوچه روی برفها دراز کشیدیم اما اصلا احساس سرما نمیکردیم و من همچنان داشتم کتاب میخوندم هیچ گونه اضطرابی هم نداشتم ...اینم خواستم بگم من به خاطرر بیماریم در واقعیت خیلی نمیتونم کناب بخونم و خیلی با کتاب سرو کار ندارم و همین طور ورزشکار هم نیستم ....
خواستم از شما بپرسم که آیا میشه این خواب امتحان رو این طور معنی کرد که من موفقیتی در پیش دارم و موفقیتی کسب میکنم .....با تشکر از زحمات شما
فریبا هراتی
: سلام خانم گل. تشکر. شما احساس می کنید که تجارب خوبی در دنیا یاد گرفته اید و اعتماد به نفستان بالاست و می توانید به خوبی جلوی همه خودتان را اثبات کنید.شما احساس می کنید که بلاتکلیف هستید و به این فکر می کنید که نمی توانید به تنهایی برای آینده تان در شرایط حاضر، تصمیم مهمی بگیرید و این منوط به کار گروهی و همکاری انسانهای عادل و ذیصلاح است که به شما کمک کنند و باری را از شانه هایتان بردارند تا شما احساس موفقیت کنید. شما با سختی ها به راحتی مقابله می کنید. جنگ بین حق و ناحق در زندگی شما برقرار است. شما کمی به ناراحتی ها و گذشته فکر می کنید اما قلبتان گرم است و دلتان روشن است. معنی خط اخر شما، خط اول بنده است. تشکر از همراهیتون.