تعبیر خواب انگشت
به طور کلی انگشتان نمایانگر تسلط شما بر چیزها، روش شما برای تجسم بخشیدن به خود یا علامت گذاری بر اشیا و بنابراین مهارتهای شخصی شما هستند. انگشتی که حلقه ازدواج در آن قرار میگیرد میتواند بر چیزی مانند ازدواج هم دلالت کند و اثر انگشت در خواب نماد تاکیدی بر بی همتایی شماست.
اگر کسی در خواب دید که انگشت سبابه را به سمتی گرفته و به دعا خواندن مشغول است، حاجتی دارد که برآورده می شود. اگر انگشتان دست راست را به حال مشت درآورده و به جایی می کوبید، انتظار دشمنی را می کشد تا با وی تصفیه حساب کند و اگر هر دو دست را مشت کرده بود و بر هم می کوبید، همدم و همراهی صادق و یکدل او را در کارها کمک می کند.
اگر انگشت سبابه خود را برید، بیماری اندکی به او خواهد رسید. اگر انگشتان پای خود را زیبا دید، در راهی قدم می گذارد که خیر وبرکت عاید وی می شود. دیدن انگشتان کثیف و مجروح، رسیدن رنج و دردسر بسیار و نا امیدی است. دیدن انگشتان سفید و زیبا، علامت آن است که به خاطر خیرخواهی مشهور می شوید و به عشق شما پاسخ مثبت داده می شود.
-
امام صادق (ع) می فرمايد: ديدن انگشتان در خواب بر شش وجه بود.
- فرزند،
- برادر و برادرزادگان،
- خادمان،
- ياران،
- قوت،
- پنج نماز.
تعبیر خواب قطع شدن انگشت
ابن سیرین می گوید: قطع شدن انگشتان در خواب دلیل بر غم و اندوه و مصیبت است و صدقه باید داد تا مشکل آسان تر رفع شود.
برايت مىگويد: اگر در خواب انگشتان خود را قطع شده ديديد، به اين معنا است كه مورد اتهامات ديگران قرار مىگيرد.
تعبیر خواب انگشتان پا
اسمعيل اشعث گويد: انگشتان پاى در خواب ديدن، دليل زينت و آرايش بود. اگر انگشتان پاى را درشت و قوى بيند، دليل كه كار كدخدايى او ساخته شود. اگر به خلاف اين بيند كار وى ناساخته شود.
هانس كورت مىگويد: اگر در خواب ببينيد كه انگشتانتان زخمى و كثيف هستيد، به اين معنا است كه غم و اندوه شما را تهديد مىكند. اگر در خواب انگشتانتان را زيبا و قشنگ ببينيد، به اين معنا است كه مورد اتهامات ديگران قرار مىگيريد. اگر در خواب ببينيد كه انگشت شست شما آسيب ديده و احساس درد مىكنيد، به اين معنا است كه اطرافيانتان با شما رفتار مناسبى ندارند. بزرگ شدن بيش از اندازهى انگشت شست در خواب، علامت آن است كه اقبال خوبى پيش روى شما است. كوچك شدن غير طبيعى انگشت شست در خواب، نشان دهندهى كسب لذتها و تفريحات است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Saeed : سلام وقت بخیر
شبی که گذشت بعد نماز صبح، خدابیامرز مادر بزرگم که سال ۹۲ به رحمت خدا رفته رو تو خواب دیدم، (دست راستش رو بلند کرد انگشت شصتشو جمع کرد ۴ تا انگشتشو نشون داد بهم، مانند وقتی که ما مثلا میخایم عدد ۴ رو به کسی نشون بدیم)، دیگه تشخیص نداد که این خوابو تو اعداد بفرستم یا بخش انگشت عذر میخام
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. مادر بزرگتان می خواهد به شما بگوید که همه چیز داشته ولی الان تنهاست و نمی تواند هر چه که می خواهد را راحت بدست بیاورد. ( به چنگ بیاورد). او با این کار خواسته به شما بگوید که باید خرج او کنید و برایش خیرات بفرستید و او را دعا کنید. تشکر از همراهیتون.
فرزاد : سلام خانم هراتی عزیز خواهرم درخواب دیده:همسر براردم اومد پیش من که در فروشگاه به اتفاق برادرم مشغول خرید بودیم اون رو دیدم و به اون گفتم چشم مادر رو دور دیدی و حجابت رو درست کن (هفته پیش مراسم چهلمشون بود) و اون هم گفت که مادر کارت داره و سریع برو و خونه برادرم بود و من خودم رو رسوندم به ایشون و درحالی که روی خوشی نشون نداد و مثل اینکه ناراحت بود به من گفت که تو همیشه معطل میکنی و من میخواستم برم حمام و بخاطراینکه دیر اومدی یه نفر دیگه رفت و از من خواست که موهاش رو کوتاه و مرتب کنم که به حمام بره و سه ملک قوی هیکل و درشت اومدن و گفتن که وقت تمامه و باید بریم و با التماس من مقدار دیگه ای وقت دادن و رفتن و در همون حین من دیدم که مادرم انگشت پاش
قطع شده و گفتم چرا اینجوری شدی ؟ و با عصبانیت گفت از خودتون باید بپرسیم چرا اینطور شده!!.خودتون
فریبا هراتی
: سلام. روح مادرتان شاد. او از شما ناراحت است چون رفتار شما موجب می شود که او احساس گناه کند چون مادرتان خودش را مسئول ترتبیت شما می داند و اگر شما بدرفتاری با زن برادرتان یا کسی دیگر کنید، آنها دلخور می شوند و ته دلشان از اینکه شما اینطوری رفتار می کنید و تربیت مادرتان روی شما اینطور تاثیر گذاشته، ناراحت می شوند. مادرتان از شما انتظار دارد که جوری با مردم خوشرفتار باشید که هر کسی شما را می بیند بگوید خدا بیامرزد مادرت را که اینقدر خوش اخلاقی و نه بر عکس. الان هم مادرتان می خواهدکه خیالش راحت باشد، گناه پای او نوشته نشود و شما باید خیال او را راحت کنید!! شما باید از گناه دست بکشید و جوری با مردم رفتار نکنید که فکر کنند ملک دوزخ هستید! خوش اخلاق و مهربان باشید وگرنه اگر دل کسی را بشکنید، مادرتان مواخذه خواهد شد. شما در رابطه با مسائل جزیی زندگی و راهی که می روید باید دقت بیشتری داشته باشید و اراده کنید که از امروز با هیچ کسی تحکمی و بد صحبت نکنید. هر کسی هر گناهی کند خودش مقصر است و کسی را در قبر کسی نمی گذارند. زن برادرتان هم شوهر دارد و هم پدر و مادر و بچه هم نیست. صحبت های من فقط تعبیر خوابتان است. تشکر از همراهیتون.
farhad : سلام.من خواب دیدم انگشت کوچک پای چپم را بدون خونریزی از جا کندم و لای یک تکه نان گذاشتم و با بی میلی خوردم و بعدش متوجه شدم که چرا این کار را کردم توی خواب فکر میکردم که اگر انگشتم را بکنم بعد جاش یکی دیگه در میاد و وقتی به خودم اومدم از کارم پشیمون شدم.برای کندن انگشتم هم نه زوری زدم و نه ترسی داشتم حتی دردی هم نداشت و انگشت به راحتی از محل خودش جدا شد
فریبا هراتی
: سلام. عزم و اراده ی شما برای اینکه بخواهید یک تصمیمی را در زندگی تان عملی کنید و یا در یک کاری پیشروی کنید، تضعیف شده و سعی می کنید که درک کنید که برای رسیدن به هدفتان، مجبور هستید چه کار کنید. شما در مورد راهی که در زندگی تان پیش گرفته اید؛ و در مورد مسیر زندگی تان مردد هستید و از بعضی از جزییات کوچک زندگی تان برای رسیدن به هدف بزرگتری می گذرید و با بعضی سختی ها کنار می آیید. تشکر از همراهیتون.
Goly : یعنی واقعا کراش داره روی همکارم؟ ،خب من بدم میاد از رییسم چون هردو دوشون متاهل هستند هم رییسم وهم همکارم درضمن رییسم ننو خیلی بچه میبینه و از کارام ایراد میگیره این خواب به معنی پیشرفتم نیس؟
فریبا هراتی
: خیر من نگفتم واقعا کراش دارد. عرض کردم شما مشکوک هستید. روش شما به ضرر شماست و نه بنفع شما.
Goly : سلام. من شاغلم خواب دیدم که توی اتاق کارم هستم و داشتم اثرانگشت میزدم روی برگه های کاریم ولی ازرو استامپ نه انگار از روی یک اثرانگشت دیگه که پررنگ بود میزدم رئیسمم تو اتاقم بود بعد با عصبانیت گف برو بیرون میخام با تلفنم صحبت کنم( کلا درواقعیتم میگه وقتی باتلفن صحبت میکنم نیاین تو اتاقم) منم اومدم بیرون و میگفتم که چرا منو ازاتاقم بیرون کرد.که از خواب بیدارشدم .رئیس من روی یه نفر از همکاران کراش داره نمیدونم انگار داشتم از روی اثرانگشت اون خانم منم اثرانگشت میزدم دقیق خاطرم نیست.
فریبا هراتی
: سلام. شما در مورد رفتار خانم همکارتان و رئیستان مشکوک هستید و اگر بخواهید مشابه خانم همکارتان روی رئیستان تاثیر بگذارید، از انجام اینکار پشیمان خواهید شد. موقعیت و شغل شما به خطر خواهد افتاد و مطلقا نباید در بیداری به این امور کاری داشته باشید. اگر کارتان را دوست دارید، باید سعی کنید که سرتان به وظائف کاری خودتان گرم باشد تا رئیستان برایتان دردسر درست نکند. تشکر از همراهیتون.
سید حسین علویان : سلام و خسته نباشید
ممنون از تعبیر خواب عالیتون خانم هراتی عزیز
من خواب دیدم که انگشت شست دست راستم بدون درد و خونریزی قطع شده
بعد از این اتفاق شست دستم رو در سر جای خودش قرار دادم ولی انگشت نچسبید
در همین حین از خواب پریدم
ممنون میشم اگر تعبیر این خواب رو برام بگید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما دوست دارید که همیشه بتوانید خواسته های منطقی تان را به چنگ بیاورید و نشان دهید که قدرت و توانایی زیادی برای اجرای وظائفی که تقبل کرده اید، دارید. اما اینبار به انجام کاری مشغول می شوید که قطعا قادر نخواهید بود که آن را درست انجام دهید هر چند که سعی می کنید انجام وظیفه کنید ولی واقعا از پس اینکار به تنهایی برنخواهید آمد. شاید این بخاطر بالا بودن هزینه ها و یا سنگینی کار باشد ولی به هرجهت، باید از پذیرفتن این کار امتناع کنید چون در آن موفق نخواهد شد. تشکر از همراهیتون
laleh : سلام. وقت بخير
خواب ديدم در خانه خودمان و يك اتاق روي فرشي نشستيم كه خيلي دوستش داشتيم. دو تا شوهر خاله هام، يه پسرخاله ام و من و خواهرم و مامانم. البته در حال اسباب كشي هم بوديم. خاله من مدام به اتاق مي اند و مي رفت. انگشت دوم پاي راست خاله از بند اول تا شده بود، اما روي همان انگشت ناخن هم بود. خاله ام بسختي و با درد و سختي راه ميرفت.
آنها رفتند و در حين رفتن فهميدم در يك تجارت مشترك با انها هستيم و به نحوه رفتارشان شك كردم كه دارن سر ما كلاه ميذارن. من شروع كردم به جمع آوري وسايل و آنها را داخل جعبه گذاشتم دادم خواهرم برد بذاره تو ماشين. در حاليكه ميخواستيم تازه بريم تميز كاري خونه جديد.
اين خانه اي كه در آن بوديم، مستاجري بود و حياط داشت. داشتيم انگار ميرفتيم خونه خودمان.
بعد ديدم خواهرم در حال عكاسي از يه عروس داماد در همون خانه هست.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تحولاتی در زندگی شما در جریان است. شما می خواهید افکارتان و روحیات خودتان را برای خودتان نگه دارید و اجازه ندهید که کسی در زندگی شما دخالت کرده و از کارتان سر دربیاورد. راجع به زمینه ی خاصی که برایتان مهم است با شوهر خاله و پسرخاله تان صحبت و مشورت می کنید و خاله تان احساس می کند که نمی تواند مانند گذشته روی اوضاع کنترل کامل داشته باشد و انگار مانعی برای استقلال و حفظ تعادل او در کارش ایجاد شده. مسئله ای هست که شاید شما نمی خواهید که آنها از آن با خبر باشند چون ایده های شما و خواسته های شما با آنان متفاوت است. شما تصمیمات خودتان را از آنان مخفی می کنید و اختیار کنترل زندگی خودتان را مستقلا" بدست می گیرید و این روزها را هرگز از خاطرتان پاک نخواهید کرد. تشکر از همراهیتون
نرجس : سلام بانوجان. خواب دیدم با مادرم گوشه خیابون منتظر اسنپیم که یه مادر و دختر رو دیدیم که منتطر اتوبوس بودن و ظاهرا اومده بودن شهر ما برای زیارت(قم).دختر ۱۴ ۱۵ ساله بود و حس میکردم نسبت به من ۳۱ ساله حس حسادت داره از لحاظ اینکه زیاد بهم نگاه میکنه و ... گفتن ما یه اتاق در منزل پیرزنی اجاره کردیم و ما رو متقاعد کردن که همراهشون بریم. وقتی رسیدیم دیگه من و مامانم تنها نبودیم بلکه خاله ها و عروسمون و برادرزاده م هم بودن. خونه خیلی بزرگ و فرش شده اما خیلی کهنه و قدیمی بود و یه پیرمرد و پیرزن در حال گپ زدن بودن. خانمی که ما رو برده بود اونجا، یه دختر بزرگتر هم اونجا داشت که مشغول آشپزی برای ما بود و شامیهایی بزرگتر از کف دست با طعم زیره و رازیانه درست کرده بود و همه رفتن سر سفره اما من کمی دورتر نشسته بودم و غذامو برام آوردن. به خواهر بزرگتر گفتم چرا رازیانه ریختی؟ مامانم رازیانه دوست نداره و نمیخوره(در حقیقت چنین نیست) گفتکه این رازیانه نیست زیره سیاهه! کم کم دو خواهر برام تعریف کردن که برادری دارن که در بیمارستانی در شیراز در حال پیوند ناف هست و اونا اومدن قم براش دعا کنن. کم کم که به حرفاشون گوش میکردم متوجه شدم انگشتان سبابه و وسط دست چپم خم شدن و بی حس و سنگین بودن و قادر به حرکتشون نبودم. چندین بار تلاش کردم آیهالکرسی بخونم اما چون دو خواهر با من حرف میزدن هر بار مجبور به قطعش میشدم تا اینکه بالاخره هنگام بیرون اومدن از خونه وقتی همه در حال خداحافظی بودن من زیر لب آیهالکرسی رو خوندم. حس خوبی به دختر کوچیکتر که آماده ی رفتن به مدرسه میشد نداشتم. زمان بیرون اومدن از خونه، خبری از پیرمرد نبود بلکه پیرزنی دیگه اومده بود نشسته بود و اینطور میدونستیم که این خونه متعلق به دو پیرزنه که خواهر هم هستن.ممنونم از تعبیرتون.
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. شما و مادرتان دوست دارید که از شما بخوبی حمایت شود ولی با اشخاصی آشنا می شوید که عامی هستند و از خودشان اصالت و ابتکار به خرج نمی دهند و تا کنون نتوانسته اند خواسته هایشان را بدست بیاورند. آنها می خواهند زندگی شان را متحول کرده و حاجت روا شوند. احتمالا این اشخاص از شما خواستگاری خواهند کرد و سعی می کنند که روی شما تاثیر مثبتی بگذارند با این وجود، خواهر این آقای خواستگار با شما دشمنی و خصومت از خودش بروز می دهد. داماد متمول و مرفه است ولی بسیار وابسته به مادرش است و از نظر احساسی هنوز نتوانسته مستقل فکر کند اما تصمیم دارد که تدریجا برای خودش زندگی کند و مستقل شود. آنان جوری با شما صحبت می کنند که شما نمی توانید قضاوت درستی در رابطه با آنان کنید و نمی توانید محتاطانه رفتار کنید و خودتان را دست کم می گیرید. ولی باید آیت الکرسی بخوانید تا خداوند به شما کمک کند که حقایق را بهتر ببینید. مادر داماد شخصیتی دوگانه و دمدمی مزاج دارد و هر بار یک مدل رفتار می کند. تشکر از همراهیتون
نیکو : سلام وقتتون بخیر.خواب دیدم با خواهرم دعوا میکردم و ناخواسته باعث شدم سه تا انگشت دستش قطع بشه.انگشت وسط،حلقه و کوچک.اینطور نبود که کل انگشتا قطع بشن انگار فقط یک بند از انگشتا قطع شده بود.یادم نیست کدوم دستش بود.خیلی ناراحت بود گریه میکرد بعد به خواهر بزرگم میگفت ببین زده انگشتامو قطع کرده اصلا ناراحت نیست.منم تو دلم خیلی ناراحت بودم ولی نمیگفتم.بعد همون شب مادرم خواب دید که یکی از انگشتان دست راست خواهرش(خاله ام)زخمی شده.ممنون ازتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما توانایی های خواهرتان را در زمینه های مختلف، زیر سوال می برید و به او می گویید که بی لیاقت و بی عرضه است. قدرت ذهنی، خرد و حافظه و قدرت ارتباط او را با دیگران، ضعیف می دانید؛ معتقدید که او بی ملاحظه، بی عرضه و مسئولیت ناپذیر و تنبل است و از نظر تعهد به کار یا زندگی شخصی هم خیلی محبوب و موفق نیست. ضمن یادآوری اینکه شما در هر کامنت فقط مجاز به ثبت یک خواب هستید نه بیشتر، توانایی های خاله تان هم منوط به اینکه کدام انگشتش زخم شده زیر سوال می رود. تشکر از همراهیتون
سعیده : با سلام، من در بازه بعد از نماز صبح خواب دیدم که در محل کارم، یکی از همکارانم از من درخواست کمک کرد و من هم کمکش کردم اما یکدفعه ای انگشت دست حلقه یا اشاره دست چپم از قسمت بند بالای انگشت به سمت مخالف برگشت و من از درد انگشت از خواب بیدار شدم. این خواب تعبیر خاصی داره؟
فریبا هراتی
: سلام. اگر انگشت حلقه تان مشکلی پیدا کرده، محبوبیت شما پیش او کم می شود و اگر انگشت اشاره بوده، شما قضاوت اشتباهی داشته اید یا جهت دهی شما غلط بوده است. او مهارتهای فیزیکی و ذهنی تان را در این رابطه زیر سوال می برد. تشکر از همراهیتون