تعبیر خواب باد
اگر کسی در خواب دید باد به صورت نسیم می وزد، دلیل خبر خوش است که به وی می رسد و اگر باد را به صورت طوفان دید، در آن دیار آشوبی رخ خواهد داد. اگر دید طوفان همه جا را خراب می کرد، دلیل است بر اینکه افراد فاسد در آن دیار، طغیان خواهند کرد و باعث ضرر و زیان های فراوانی خواهند شد. رانده شده بی اختیار به وسیله باد، به کاری ناخواسته کشیده شدن است. بادی که با نم باران و رطوبت همراه باشد نعمت است. باد گرم خوب نیست. باد بسیار سرد هم چندان خوب نیست.
مجلسی رحمت اله علیه می گوید: اگر دیدید بر باد نشسته اید عزیز و کامیاب می شوید. اما اگر بادی دیدید که درختان را از جای کند و افکند، در آن ناحیه که در خواب دیده اید، یا نقصان زراعت پدید می آید و یا مرگ دامن عده ای را می گیرد. باد سخت در خواب وحشت و هراس است و باد ملایم راحت و آسایش. گرد باد، آفت و بیماری است و اگر دیدید که بادی سخت می وزد و خرابی و ویرانی بوجود می آورد نوعی ناراحتی همگانی برای مردم بوجود می آید.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر دیدید باد شما را به جائی دیگر می برد، سفری در پیش خواهید داشت.
جابرمغربی می گوید: اگر ببیند که او را بادی سخت به سوی آسمان ها برد، دلیل که اجل او نزدیک است. اگر ببیند که او را باد از آسمان به زمین آورد، دلیل که بیمار شود و عاقبت شفا یابد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن باد در خواب بر نه و جه است:
- بشارت،
- فرمانروایی،
- مال،
- مرگ،
- عذاب،
- کشتن،
- بیماری،
- شفا،
- راحت.
اگر ببیند که بر باد نشسته بود، دلیل است که بزرگی و فرمانروائی یابد.
اسماعیل بن اشعث می گوید: اگر ببیند که باد ملایمی از سمت مغرب می آید، دلیل که به مردم آن دیار مال و نعمت زیادی می رسد. اگر ببیند که باد نرمی از سمت شمال می وزید، دلیل بر شفا و راحت آن سرزمین است. اگر ببیند که باد، مردم آن دیار را برگرفت و بر هوا برد، دلیل است که از مردمان شرف و بزرگی یابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ali : ممنون الان تعبیر دیدم بلد نبودم پیداش کنم میرفتم تو فهرست یا قسمت ارتباط با شما و...
در مجموع ممنون
فقط یک سوال چرا جایی نوشته بودید از نوشتن جزئیات خودداری کنید مگر جزئیات تعبیر را روشن نمیکند مثال میگم خودتان استادید یک سیب سبز و زرد و سرخ معلومه که فرق میکنه شما میگید فقط بنویسید سیب،
من خیلی وقت پیش کتاب اقای مطیعی تهرانی رو خوانده ام برای همین کمی در جریان هستم اما این مطلبتان برایم جای تعجب داشت
فریبا هراتی
: برای اینکه بعضی ها خیال می کنند جزییات خواب یعنی نوشتن 50 خط خواب که اینکار را هم کرده اند و با توجه به صدها نفر کاربر که در صف منتظر هستند بنده خوابگراز شخصی کسی نیستم که بخواهند خوابهای 50-60 خطه ارسال کنند و از جزییاتی بگویند که هیچ نقشی هم ندارد. من نگفتم جزئیات مهم را نگویید اما اینکه بنوسند: داشتم می رفتم وقتی که داشتم میرفتم دیدم مادرم که جلوتر از من رفته الان خواهرم هم داره باهاش میره و اون یکی برادرم هم داره میره!!! خوب یکباره بنویسید داشتیم میرفتیم!!! اینطور گفتم ننویسند چون اینطور نوشته بودند.
فریبا هراتی
: شما یک ایمیل به بخش تماس با ما فرستاده اید که ایمیل شما غلط است و بخش پشتیبانی نمی تواند با شما تماس بگیرد. لطفا آدرس درست ایمیلتان را بنویسید!!!
علی یاری : در خواب دیدم که یک طوفان سیاه با صدای مهیبی در حال حرکت بود به طوری که سنگ فرش های مسیر پیش رویش را با شدت زیادی از زمین جدا می کرد. مسیر طوفان به سمت خانواده من (خانوم و پسرم) در حرکت بود. من در نقطه امنی ایستاده بودم و هر از گاهی به طوفان نگاه می کردم. و انگار مشغول گفتگو با کسی بودم و توجه خاصی به خانواده ام نداشتم و احساس خطر نمی کردم. تا اینکه طوفان خیلی به خانومم و پسرم نزدیک شد. در این لحظه بود که به سمت آن دو دویدم و هر دو را از طوفان نجات دادم و به منطقه امنی رساندم. موقعی که هرسه در نقطه امنی قرار گرفتیم، از خواب پریدم.
فریبا هراتی
: سلام. کشمکش های اجتماعی، اخبار شوکه کننده و یا تنش های عصبی و یا نگرانی هایی در جریان است که شما قادر هستید روی اعصابتان تسلط داشته باشید. اختلال یا مسائلی در زندگی تان اتفاق می افتد که به سرعت از بین می رود. شما قادر خواهید بود با این تنش های عصبی در نهایت خونسردی مقابله کنید و اجازه ندهید که خانواده تان تحت تاثیر عوامل منفی قرار بگیرند. شما بر افسردگی و خشم مسلط و پیروز خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
b : سلام روزتون بخیر .
خواب دیدم با تیپ واقعی خودم دارم وارد یه فضای دشت مانند میشم که توش اب هست حداقل تا پونزده سانت . ابش گل آلود بود اما نه زیاد . یه راه باریکه بود که انسان رو بود و ده سانت از کف دشت بالاتر بود . از روی راه باریکه داشتم میرفتم که دیدم تا مچ پام رفته توی اب یکی دومتر رفتم دیدم راه باریکه داره بیشتر و بیشتر توی آب فرو مبره و منم همینطور ، تصمیم گرفتم برگردم . تا برگردم کل کتونبم خبس شد و یکم از پایه های شلوار جینم هم خیس شد . اومدم بالا توی خشکی . با سرعت خیلی زیادی شروع کردم به دویدن به سمت آبادی . باد خیلی تندی هم پشت من میوزید و دویدن منو برام خیلی آسون میکرد . اگه بگم مثل جت میدویدم هم اغراق نکردم . یه مانع دیدم سر راه که اونم با یکم کم کردم سرعت پیچیدم و دوباره شروع کردم به دویدن. انگار موتور جت بهم وصل بود و اصلا خستگی و عرق ریختن نداشتم . درواقع حس نمیکردم برای دویدم دارم انرژی میزارم اصلا . مثل آب خوردن داشتم با اون سرعت میدویدم درحالیکه باد هم با سرعت زیادی از پشت منو حمایت میکرد . البته من توی خواب آبادی ندیدم .
سپاس از وقتی که میزارید .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما با یک مشکل احساسی که خیلی خیلی زود ار بین می رود و حل و فصل می شود برای مدت کوتاهی مواجه می شوید ولی به محض اینکه تصمیمتان را برای پیشروی در این مشکل احساسی ( مثل عشق) عوض می کنید، سه سوته اوضاع به نفعتان عوض خواهد شد. جو محیط یا شرایط محیط زندگی شما به این صورت است که خیلی ها از تصمیمی که شما برای برگشتتان و عدم ادامه در این مسیر احساسی می گیرید، حمایت خواهند کرد. هر چند که شما نه باید از حمایت کسی دلخوش باشید و نه از مخالفت کسی چون چیزی که مهم است این است که شما خودتان مطمئن باشید که کاری را انجام می دهید که درست است و به نفع شماست. تشکر از همراهیتون.
زینب : سلام خانم هراتی عزیز ممنون از تعبیر خواب صائب شما. واقعا خواب مادرم رو دقیق تعبیر کردید. چند وقت پیش مادرم خواب دیده عمویش از خانه ما فرار کرده رفته بیرون. ولی بیرون خودش و خانواده اش گرفتار طوفان شدیدی شده به حدی که همه جا نا امن و طوفانی بوده و خانه ما امن بوده و عمویش مجبور شده به خانه ما پناه ببرد. چنان طوفان شدید بوده که درب را تکان میداده. ولی همسرش راضی نمیشده داخل بیاید و عموی مادرم صدایش میزده بیا تنها جای امن همینجاست بیا داخل تا طوفان بهت صدمه نزده... ممنون میشم این یکی خواب مادرم را هم تعبیر کنید تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. عموی مادر شما از پذیرش مسئولیت کارهای خودش خودداری می کند و نمی خواهد با اشتباهاتش مواجه شود و پاسخگویی کند. در نتیجه از دیدار مادرتان اجتناب می کند. در حالی که در کشمکش ها و آشفتگی های زندگی او، و با وجود اختلالات یا مسائلی که در زندگی اش اتفاق می افتد، تنها کسی که به او ضربه ای نمی زند و می تواند حامی او باشد مادر شماست. همسر او غرور کاذب دارد که مجبور است روزی اشتباهاتش را بپذیرد. تشکر از همراهیتون.
kootiahang : سلام
خونمون حیاط داره و من خواب دیدم یهو تند باد طوفان مانندی بیرون از خونه داره کمی باد هاش به داخل خونه میاد و صدای هو هوی باد هم میومد من سعی کردم در رو ببندم که باد نیاد داخل ولی قدرت باد خیلی بیشتر از من بود و نتونستم دررو ببندم و کنار در ایستادم و به طوفان و باد تند نگاه کردم ممنون میشم تعبیرشو بگید
فریبا هراتی
: سلام. اخبار و ترس ها و نگرانی های اجتماعی زودگذری در جریان است که شما نمی توانید روی آن کنترلی داشته باشید و در عین حال نمی توانید نسبت به آن بی تفاوت باشید. تغییرات سریعی پیش روی شماست. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام. من خواب دیدم طوفان گرفته و وحشت کردم بلند میگم در و پنجره هارو ببندین, خواهرم سریع پنجره رو میبنده اما کمی گردوغبار میاد تو خونه اما بعد از چند لحظه هوا آروم میشه و بارون آرامی شروع به باریدن میکنه و من به مامانم میگم الان همه گرد و غبار رو میشوره و دقیقا تمام گرد و غبار رو میشوره و هوا صاف میشه آسمون خیلی صاف میشه و ابرها رو مثله نقاشی تو آسمون میبینم که همون ابرها هم میرن و آسمون کلا صاف میشه, و آخر خوابمم دیدم یک کرم کوچیک از سرم بین موهام درمیارم و میندازم بیرون
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر مسائلی خیلی نگران هستید و فکر می کنید که زندگی تان دستخوش تغییرات شدید و غیر قابل برگشتی می شود ولی اینطور نیست. تمام نگرانی های شما بیهوده است. به زودی آرامش و شادی به زندگی تان می آید و همه ی سختی ها تمام می شود و شما این افکار منفی را از سرتان دور خواهید انداخت. تشکر از همراهیتون.
Mehrnika : باعرض سلام و احترام
خواب دیدم تو خونه هستم همسم دوید طرف من که تو اتاق خواب بودم یه چیز نامفهوم گفت و با سرعت برگشت سمت دیگه خونه بلافاصله و ضمن گفتن دیالوگ همسرم و برگشتش در حاای که من هم اشفته و نگران دنبالش میدویدم باد و یا توفانی شدید تمام خونه رو گرفت من چون میدونستم پنجره هامون (کشویین)شل هستن رفتم سمت پنجره سالن و با دو دست محکم نگهشون داشتم و تو دلم ارزو کردم کاش همسرم هم موظب پنجره های دیگه خونه باشه یکی از پنجره های سالن در رفت و به سمت پایین سقوط کرد سرم بیرون بردم و با صدایی بلند که ازم بعید بود به ادمای پیاده رو فریاد. دم که مواظب خودشون باشن.و ....
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. اختلال یا مسائلی در زندگی شما ( یا جامعه) اتفاق خواهد افتاد که شما کنترلی روی آن ندارید و باعث خشم و ترس شما خواهد شد. بینش و دیدگاه و نظر شما نسبت به بعضی مسائل عوض خواهد شد. شما نظرتان را با قدرت و عصبانیت ابراز خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام وقت تون بخیر و شادی
خواب دیدم داخل خونه قدیمی مادربزرگم بودم. پنجره بزرگ یکی از اتاق خونه باز بود و باد در حال وزیدن بود و پرده فک کنم سفید ان اتاق را تکون میداد بعد از ان من شروع به بستن در پنجره کردم.
با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شخصیتی اصیل داریدو به آداب و سنت های خانوادگی تان احترام می گذارید. شما نگاه گسترده تری به زندگی خواهید داشت و به نقطه نظرات دیگران بیشتر توجه می کنید ولی حاضر نیستید که در زندگی تان تغییراتی به وجود بیاید که با نورم ها و استناندارهای شما مطابقت نکند و در این صورت حاضرید ارتباط خودتان را با دیگران قطع کنید و وابسته به همان اصول و عقاید قدیمی تان باقی بمانید. تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام
خواب دیدم من و دوستم که تازه زایمان کرده در محل کار باهم در حال صحبت کردن بودیم. بدون هیچ دلیلی روی موهای سرم از شیرخودش ریخت.
در همان محلی که بودم ان طرف تر همکار مرد مجرد روی صندلی مشغول کاری بودن من به کمک ایشون رفتم و ایستادم شروع به کار.یه نسیم خنک و مطبوعی در حال وزریدن بین من و همکارم بود.
با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. دوست شما می خواهد که شما مثبت اندیش باشید. شما هم سعی می کنید به نصایح دوستتان گوش کنید و سعی کنید که روابط مثبت و نوید بخشی بین خودتان و همکارتان بسازید. تشکر از همراهیتون.
ندا : خواب دیدم تو خونمون بودیم من و خواهر کوچیکم و مادر البته خونه اصلا شبیه خونه ی خودمون نبود .شب شده بودطوفان خیلی بدی اومده بود تیربرقا هم تکون میخوردن خونه هم یکم تکون میخورد من و خواهرم و مامانم ترسیده بودیم مادرم رفت تو بالکن و بخاطر طوفان پرت شد توی حیاط انگار طبقه ی اول بودیم ..من رفتم پایین و دیدم انگار مادرم مُرده من از ترس نزدیک نمیشدم پسر داییم که کوچیکه اومد گفت مامانتو آتیش زدن مُرده بابامم از راه رسیده بود و کنار داییم و کنار آمبولانس بود و اونم گریه میکرد.و بعد مدتی انگار یهو تو شمال توی خونه ی قدیمی و چوبی مادربزگم بودیم ولی مادرم زنده بود کنارم رو ایوون نشسته بود و لبخند میزد انگار دکترا گفته بودن تا دوروز بمونه اگه خوب نشه باید آتیشش بزنیم و بکشیمش .. من نمیفهمم چی شد یهو انگار دیگه مادرم نبود و من زنگ زدم به دوست پسرم و دوست پسرم تو خواب هم با من کات بود (ما واقعا ۲۰ روزی هست کات کردیم) گفت چرا زنگ زدی زنگ نزن گفتم مامانم فوت شده بیا پیشم و گریه میکردم اونم فکر میکرد دروغ میگم گفتم از هرکی میخوای بپرس دارم راست میگم انگار بابامم تو حیاط وایساده بود به من نگاه میکرد و انگار حرفامو شنید ولی برای من تو اون لحظه مهم نبود که کسی میشنوه یا نه .. دیگه یادم نمیاد قبول کرد یا نه ولی تو بخش بعدی خوابم من از اون صحنه ی تلفن زدن یهو اومدم توی یه خونه ی دیگه که انگار خونه ی کسی بود که من باهاش قهرم یکی از دوستان مشترک من و دوست پسرم که مدتیه از من دلخوره و منم همینطور و رابطمون که خوب بود کات شده ایشون یه خانوم چهل و خورده ای ساله ش که با شریک عاطفیش که اونم دوستمونه یهو اومدن تو اون خونه انگار من قبل اونا تو خونه بودم دوست پسرمم باهاشون اومده بود یهو اون خانوم منو بغل کرد و آشتی کرد . خیلی خواب بدی بود که برای مادرم اون اتفاق افتاد و الانم که دارم مینویسم استرس دارم .این خوابو من صد درصد از ۳:۳۰ صبح به بعد دیدم چون اون زمان خوابیدم ... خیلی هم بعد خواب ذهنم آشفته ی این شد که چرا تو خواب دوست پسرم میگفت زنگ نزن و حرفمو باور نداشت ... من توی خوابم که به وجودش تو اون لحظه احتیاج داشتم ... من کل خواب رو با جزئیات و دقیق یادم نیست و ممکنه یه جاهاییشو کلا نگفته باشم ولی تا جایی که یادمه همین بود
فریبا هراتی
: سلام. شرایط روحی جدیدی برای شما بوجود خواهد آمد و اخبار یا مسائل شوکه کننده ای برای شما در پیش است که سریع می آیندو سریع هم می روند و شما کنترلی روی اوضاع نخواهید داشت. از لحاظ اقتصادی مادر شما با افت و نزول قدرت یا ضرر مالی مواجه خواهد شد و روحیه او خراب می شود و اگر نتواند این تضادها و ضعفها و مشکلات را حل کند ممکن است خدای نکرده به افسردگی دچار شود. شما مدتی از مادر بزرگتان کمک خواهید گرفت و یا اینکه مدتی تحت پوشش نصایح او زندگی خواهید کرد و به موفقیت می رسید. ولی باید سیاست داشته باشید و احساس واقعی تان را تحت شرایط منفی بروز ندهید و نظر واقعی تان را نگویید. دوست پسر شما تمایلی به برگشت به شما ندارد و اگر برگردد هم از روی دلسوزی و انسانیت است و نه از روی عشق. خانم آشنای شما هم سعی می کند به شما محبت کند. برای دفع شر بگویید برایتان یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون.
فریبا هراتی
: سلام. شرایط روحی جدیدی برای شما بوجود خواهد آمد و اخبار یا مسائل شوکه کننده ای برای شما در پیش است که سریع می آیندو سریع هم می روند و شما کنترلی روی اوضاع نخواهید داشت. از لحاظ اقتصادی مادر شما با افت و نزول قدرت یا ضرر مالی مواجه خواهد شد و روحیه او خراب می شود و اگر نتواند این تضادها و ضعفها و مشکلات را حل کند ممکن است خدای نکرده به افسردگی دچار شود. شما مدتی از مادر بزرگتان کمک خواهید گرفت و یا اینکه مدتی تحت پوشش نصایح او زندگی خواهید کرد و به موفقیت می رسید. ولی باید سیاست داشته باشید و احساس واقعی تان را تحت شرایط منفی بروز ندهید و نظر واقعی تان را نگویید. دوست پسر شما تمایلی به برگشت به شما ندارد و اگر برگردد هم از روی دلسوزی و انسانیت است و نه از روی عشق. خانم آشنای شما هم سعی می کند به شما محبت کند. برای دفع شر بگویید برایتان یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون.