تعبیر خواب باغ
اگر کسی خواب ببیند صاحب باغی است که انواع گلها و درختان زیبا در آن هستند، آدمی خوش کردار، با ایمان و درستکار است و از زن و فرزندخوب و صالحی برخوردار است. مشاهده سروی بلند در باغ، نشانه وجود همسری همراه و همگام در زندگی او است.
اگر از باغی سبز و خرم بیرون آمده و با حسرت به پشت سر خود نگریستید، از زنی با این خصوصیات که در زندگی شما هست دور می شوید. اگر خواب دیدید باغی است که رودی و نهری وارد آن می شود اما آب آن نهر گل آلود است، عاملی موجب تکدر خاطر شما می شود.
دیدن باغ ویران یا سوخته بد است. اگر کسی ببیند که باغ را آب می داد و تر نمی شد، زن او از شوهر مجامعت نمی کند. اگر ببیند در خواب گل و ریحان می کارد، صاحب فرزند صالحی خواهد شد.
حضرت دانیال می گوید: دیدن باغ در خواب تعبیرش زن است. اگر بیند باغ را آب می داد، دلیل که با زن خویش مجامعت کند.
-
امام صادق (ع) فرموده اند: تعبیر باغ بر هفت وجه است:
- زن خوب،
- فرزند نیکو،
- عیش و زندگی خوش،
- مال،
- عزت و سربلندی،
- شادی،
- خدمتکار. داشتن باغ به سرپرستی گرفتن زنی ثروتمند است و داشتن زندگی خوش و آرام با او.
جابرمغربی می گوید: باغ در خواب شغل مردان است. اگر در باغ سبزه ببیند، کارش نیکو شود .
-
بعضی از معبران گفته اند: دیدن باغ بر سه وجه است:
- حاکم یا والی آنجا،
- قیم زن شدن،
- فرزندی که نورچشم پدرش است.
علامه مجلسی ( ره) می گوید: بسیار شده که در خواب به باغ سبزی در آمدیم و معرفتی یافتیم. دیدن باغی پرگل با درختانی سبز در خواب، نشانه آرامش فکری و آسایش است. اگر زنی چنین خوابی ببیند، در محیط خانواده اش شادی فراوان موج خواهد زد و به شهرت دست خواهد یافت.
اگر دختری خواب ببیند با نامزد خود در باغی پر از بوته های گل و گیاه قدم می زند، به شادمانی و ثروت دست خواهد یافت.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آرامش : سلام و وقت بخیر،
لطفا نمایش ندهید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید که به خوشی و ثروت و مال و نعمت برسید ولی خودتان به خوبی می دانید که چیزها همانطور که به نظر می رسد نیست و شما چیزی را منکر می شوید. شما می خواهید حق کسی را از او بگیریدو زندگی او را خراب می کنید و او شما را نفرین می کند. او به خاطر اینکه زندگی اش خراب شده غصه می خورد و به ائمه ی اطهار توسل کرده که آرامش به زندگی او برگردد. شما عشق همسر او را کمی به خودتان اختصاص داده اید یا عشق کسی را که در زندگی اوست، به نحوی بدست آورده اید. تشکر از همراهیتون.
Manley : سلام در یه حیاط قدیمی حالت چایخانه های سنتی من و همسرم هستیم همسرم روی صندلی نشسته بود چندتا خانوم هم اونورتر دور یه میز بودن صحبت می کردن منتظر صاحب خانه بودیم در یه نقطه ای از حیاط میزی بود و نوشیدنی برای پذیرایی فکر کنم شیر کاکائو بود من از اون در کاسه ای ریختم و نوشیدم خیلی شیرین بود و خوش طعم دوباره کمی در کاسه ریختم و نوشیدم با خودم فکر میکردم که حتما صاحب خانه داره از پشت پنجره مارو می بینه و اینکه چه جالب همچین چیزی گذاشته برای پذیرایی در این فکر بودم که به اصطلاح صاحب خانه از خانه امد بیرون و می خواستیم باهاش صحبت کنیم همینطور که کاسه دستم بود و بالا سر اون میز پذیرایی بودم احساس کردم سرم گیج میره چشام سیاهی میره متوجه شدم مسسموممون کردن می خواستم به سمت در برم وهمسرمو مطلع کنم که سریع از خانه فرار کنیم که دیدم همسرم زودتر از من بی هوش شده ولی در همون فاصله به این فکر میکردم که اینا نقشه بود که اتوموبیل ما رو بدزدن از این اتفاقاتی که معمولا اخبارشو میشنویم منم بی هوش شدم تو حیاط افتادم
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما گویای این است که از گذشته اگر کسی می خواست سر کسی را کلاه بگذارد، با شمشیر جلو نمی آمد بلکه از راه دوستی جلو می آمد و کاری می کرد که کسی به او اعتماد کند و حس خوبی نسبت به او داشته باشد، سپس آن زمان بود که فکرش را به اسم حمایت از او، مسموم می کرد تا نادانسته دست به کاری زند که از اختیارش خارج بود و گول می خورد. خواب شما هشداری به شماست که هرگز از خوبیها و محبت های بی مورد کلاهتان را هوا نیاندازید و 6 دانگ حواستان را جمع کنید شاید در پشت این محبت های افراطی برایتان نقشه ی شومی کشیده باشند. تشکر از همراهیتون.
elnaz :
سلام خواب دیدم داخل یه باغی هستم سرسبز و باصفا و آفتابی اول جلو درش بودم بعد خودمو داخل باغ دیدم که زیر یه درخت سبز پسته ای هستم که پر از پسته های سبز رسیده که پوستشون قرمز بود مثل پسته های کامل رسیده بعد من انگار باید با یه پیرمرد مو سفید خمیده که متاهل و معتادم بود ازدواج میکردم من اونو نمیخواستم ولی انگار باید باهاش ازدواج میکردم (البته قرار بود موقع ازدواجش زن اولشو طلاق بده)قبل اون باغ دیدم که با پیرمرده دارم قدم میزنم بعد همون موقع که زیر درخته ایستاده بودم پیرمرده جلوم زانو زده بود و بهم میخواست پیشنهاد ازدواج بده که یکی از آشناهامون گفت بلند شو بایست و جلوم که ایستاد تبدیل به یه پسر جوون قدبلند لاغر شد و بهم پیشنهاد داد منم یکم براش ناز کردم و بله گفتم بهش با اینکه میدونستم زن داره باز ازش سوال کردم و گفت آره منم قهر کردم و ول کردم رفتم.(البته در بیداری یه مرد متاهل بود که چند سال ازم بزرگتر بود و خیلی دنبالم بود و خیلی تو زندگیم آزارم داد البته الان دیگه جدا شده)
فریبا هراتی
: سلام. کسی که تمکن مالی زیادی دارد ولی آدم خسیسی است و خیرش به هر کسی نمی رسد، فکرش خیلی ناراحت است و احتمالا متاهل هم هست ممکن است از شما تقاضای ازدواج کند و احساس او این است که اگر شما او را هم سطح خودتان بدانید، او زنده دل و جوان و خوشبخت خواهد شد. ممکن است تعبیر خواب به کسی برگردد که در گذشته خواستگارتان بوده و الان فکر می کند که اگر شما را داشت، سرحال و سرزنده بود. تعبیر دوم این است که کاری به شما پیشنهاد می شود که در صورتی که آن کار را بپذیرید، می توانید یک موقعیت بد و رکود در کار را با فعالیت های خودتان تبدیل کنید به یک موقعیت خوب و کارها را بخوبی پیش ببرید، شرایط را به سمت مثبت تغییر دهید و برای آن کار سوددهی داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
فرزان : سلام دیدم که دارم ناقاره میزنم(احساس کردم)بعددیدم میخوام موهام ورنگ قهوه ایی کنم کسی که میخواست رنگ کنه گفت دم موهات اسموکیه(نفهمیدم منظورش چیه)دم موهام خیلی کم صورتی بود.بعددیدم سوار ماشین هستم با یه اقای جوون که نمیشناختم وداریم میریم جایی شبیه زیارتگاه ،نزدیک کوه بودمن توماشین یه موز خیلی بزرگ (شاید یه متر بود)براش بازکردم همین طور که داشت رانندگی میکرد میزاشتم دهنش و اونم با ولع میخورد فقط یه کم از موزش موند و برای خودمم موز باز کردم(یادم نیست کامل خوردم یانه).بعد دیدم تنهارفتم تو یه شهری کناریه جای باصفاکه پرازباغ بودم ازکنارجاده به دوتا کشاورز که داشتن باغ را بیل میزدن گفتم باغ انگور فلانی(کسی که قبلا دوستش داشتم)کجاست ادرس دادن که برم به سمت بالا (سربالایی بود)من گفتم اینجاها گلی نیست گفتن نه و من باخیال راحت رفتم(گلی نبود) .باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما احساساتی شده اید و غم و اندوه و اشتیاق را همزمان با هم تجربه می کنید. شما می خواهید شما را به عنوان شخصی محافظه کار و متمول بشناسند ولی فکرتان کمی مشغول است و نگرانی های عاطفی و یا عشقی دارید. شما تمایلات خودتان را همیشه سرکوب کرده اید و سعی کرده اید که رفتار نابهنجار اشتباهی از خودتان بروز ندهید. امیدوار هستید که گشایش کار پیدا کنید و به آرزویتان برسید. شما می خواهید فکرتان راحت باشد و به آرامش و ثروت برسید. می خواهید که افکارتان را کندوکاو کنید و ذهنیت تان را بررسی و کاووش کنید تا اشتباهات گذشته تان را درک کنید و در زندگی تان پیشرفت کنید. شما به عشق قدیمی تان فکر می کنید و سعی می کنید که او را درک کنید. در این راه با مشکل و یا مانعی مواجه نخواهید شد. خوابتان به شما می گوید که صرفا با سرکوب احساساتتان و نذرو نیاز به جایی نمی رسید بلکه باید خودتان هم قدمی در راه اصلاح اشتباهاتتان بردارید. تشکر از همراهیتون.
Laleh : من خواب دیدم که رفتیم به یه باغ بزرگ ومجلل که برای پدرم بود واتاقای بزرگ وداخل هراتاق حما های فوق العاده بزرگ وشیک داشت و یه استخر پوشیده که دورش پراز گل بود وبیرونش هم یه عالمه گل بود که رنگ سبز بودن و به خودم میگفتم کاش به بابا بگم چندتاشو واسه پاسیو من بهم بده باز گفتم ول کن یه چیزی میگه ناراحت میشی و دیدم که ارخواب بیدارشدیم ولباسم جذب بود سینه هام خیلی بزرگ بود ومعذب بودم واحساس کثیفی میکردم با دخترعموم که خیلی وقته ازش خبر ندارم رفتیم حمام و حس خوبی داشتم ویه شلوارک جین که باباواسم خریده بود پوشیدم وهمش معذب بودم که کوتاست و دیدم لبه داره زدم پایین و اوکی شد وهمه میگفتن چقدر زیباست و توش احساس لاغری میکردم ونگاه که کردم دیدم یه سوراخ کوچیک روی شلوار و خیلی ناراحت شدم .البته من یکساله که با پدرم قهر هستم.ممنون ازشما
فریبا هراتی
: سلام. پدر شما فکرش خیلی مشغول است ولی امکانات و موقعیت های زیادی در زندگی او وجود دارد که باعث رسیدن او به آرامش و رفاه و عشق می شود و او چشم انداز مثبتی نسبت به زندگی دارد. شما دوست دارید که از امکانات رفاهی پدرتان منتفع شوید ولی به نظرتان می رسد، که این آرزو، یک رویای نشدنی است. شما خودتان شخصیتی بسیار مقتدر و قوی دارید ولی دوست دارید که نگرانی هایتان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. پدر شما پای شما را از بعضی امکانات قطع کرده ولی شما بسیار سخت کوش و قوی عمل می کنید. شاید از لحاظ مالی تمول او را نداشته باشید و در زندگی به شما سخت بگذرد و یا نقاط ضعفی در نقش خودتان در زندگی تان مشاهده کنید، اما شخصیت شما زیباست و می توانید اقتدارتان را به همه ثابت کنید. تشکر از همراهیتون.
Lia : با سلام خواب از زبان پسرمه. حدود ۳صبح خواب دیده تو ی مکان باغ اشناهستن درخت داره. ی درختی خراب شده از نیم تنه شکسته. پدرش میگه بیا این درخت و ک خراب شده بشکنیم بندازیم بره. دیگه بدرد نمی خوره. با داس میشکنیمش. توش پر از ماره.من میبینم دورو برم پر از مار شده.معمولا تو خواب قوی هستم (و مارا پرت میکردم دور دست) اما این بار اذیت شدم و بدم میاد.چندشم شد. ولی پدرم نمیترسه.میگه ماره دیگه. و بیدار شدم. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما افکاری در سر دارید و می خواهید آرزوهایتان را عملی کنید. ولی یکی از این آرزوهای شما، با شکست مواجه شده است. انرژی، زمان و پولتان شما صرف دنبال کردن چیزهای بیهوده می شود و حس می کنید تعادلتان را در زندگی تان از دست می دهید و از مسیر رسیدن به موفقیت خارج می شوید. شما مرتکب اشتباهی شده اید و اصرار شما برای حفظ این آرزو و عملی کردنش، باعث می شود که مرتکب گناهان بزرگی شوید و بی ثباتی و موانع زیادی را در آینده تان تجربه کنید. پدر شما در خوابتان به خرد و عقلانیت شما اشاره می کند و به این تعبیر است که اگر خردمند و عاقل باشید، از داشتن این رویا و آرزوی پر از گناه و بیهوده تان دست خواهید کشید! تشکر از همراهیتون.
Miiilad : سلام خواب دیدم به اتفاق خانواده عمه به سمت باغ که دارن رفتیم موقع رسیدن استخری بود بزرگ با اب تمیز یادم نمیاد برای خودشون بود یا همسایه ولی تا رسیدیم من با لباس شیرجه زدم داخل آب دقیق خاطرم نیست انگار میوه مثل هندونه هم دستم بود کلا انگار اون باغ رو از نو ساخته بودن و خیلی خوشگل بود
فریبا هراتی
: سلام. شما فکرتان راحت خواهد شد به آرامش خواهید رسید و می خوهید که احساستان را تایید کنند و از لحاظ احساسی شما را حمایت کنند. شروعی تازه خواهید داشت. نگرانی هایتان از بین می رود. شما اجازه نمی دهید که کسی درون شما را به راحتی بخواند. رک و پوست کنده و صریح صحبت نمی کنید و مراقب هستید که تمام رازها و افکارتان را رو نکنید. عشق و شادی و ثروت و خوشی به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون.
نیلوفر : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر
من خواب دیدم یه جشن با سرود مذهبی قراره توو باغ مهدی(پسرعمه و صاحبکار همسرم)برگزار شه،کلی مهمون دعوت داشتن و مهمونا متشکل از گروههای 3-4 نفره بودن،میز و صندلی ها هم بنحوی چیده شده بود که دور هر میز 4تا صندلی بود،قرار بود همه مهمونا اون سرود مذهبی رو حفظ کنن و توو باغ باهم همخوانی و اجرا کنن،مشروب هم بود.چند نفر خیلی مشروب خورده بودن و از خود بیخود شده بودن و حرکات موزون میکردن،ی نفرم از شدت مستی افتاد سرش شکست.من بهمراه 2نفر که نمیشناختمشون راهی باغ شدیم،وحیده(دوستم)هم قرار بود برگه یا کتاب حاوی سرود رو برامون بیاره،اما چون طول کشید تا برسیم به باغ،من فکر کردم وحیده نمیاد،اما وقتی رسیدیم دیدم وحیده اونجاست،ما 4نفر هر کدوم کیف زیبایی به دوش داشتیم،طرحهای صنایع دستی داشت و رنگهای شادی داشت.وحیده خیلی خوشحال بود و توو باغ میرقصید،من اما سعی میکردم سنگینتر باشم و خوددارتر بودم،یهو لباسم پاره شد و بین سینه هام معلوم شد،همسرم گفت بدنت مشخصه،من درحالیکه سعی میکردم بپوشونمش،گفتم نگران نباش حواسم هست،بعد عموم و زنشو دیدم که اونجا بودن،زن عموم ارایشگاه رفته بود و حسابی تیپ زده بود،اونا گفتن ما میخواستیم دوبار بیایم خونتون دیدن بچتون که خونه نبودین،اما من فکر کردم که بار دومش ما خونه بودیم و اونا دروغ میگن.
سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید تحولی در زندگی تان بوجود بیاورید که خیالتان راحت باشد و به هارمونی و همانگی در زندگی تان برسید. در زندگی امروزتان شاید تعادل وجود ندارد. شما می خواهید که ترسهایتان را فراموش کنید ولی کسانی که دوروبرتان هستند، واقعگرا نیستند و فکرشان درست کار نمی کند. آنها مشکلات خودشان را دارند و نمی توانند به شما کمک کنند. شما انتظار دارید که وحیده دوستتان بتواند به شما آرامش و هارمونی را ببخشد و شاید حضور او در زندگی تان باعث می شود که بخشی از مشکلاتتان از بین برود. شما سعی می کنید که افکارتان را جمع و متمرکز کنید و اصیل و با وقار و مثبت اندیش به نظر برسید. وحیده فکرش ناراحت است و سعی می کند که تعادل را در زندگی اش حفظ کند. اما احساس واقعی شما نسبت به مسئله ای رو خواهد شد و شما نمی توانید این احساس را از دیگران مخفی کنید و نمی توانید رازتان را در سینه حبس کنید. اما سعی می کنید که آرامشتان را حفظ کنید. شما سعی می کنید که مثل همیشه خردمندانه و با سیاست رفتار کنید و برای خودتان پرستیژ زیادی قائل باشید. زن عموی شما در خواب به رفتار سیاستمدارانه ی خود شما تعبیر می شود و ربطی به زن عمویتان در بیداری ندارد. شما نسبت به فرزندتان نوعی دلشوره و نگرانی دارید و سعی کرده اید که خودتان را به بی خیالی بزنید اما می دانید که نمی شود. تشکر از همراهیتون.
Iran : باغی که در واقعیت شلوغ و پر علفه رو صاف کرده بودن داشتم به همراهم که نمیدونم کی بود میگفتم چقدر خوب شد این آشغالدونی رو تمیز کردن.خیلی حس خوبی از نگاه به منظره خاکی صاف و مرتب داشتم.کناره های مسیر رو مثل پیاده رو سنگ کرده بودند و گفتم چقدر خوبه شبیه پارک شهرمون شده.فقط یه جای مسیرمون سمت راستش خیلی گود بود دلم تو ریخت گفتم کاش نرده بذارن کسی نیوفته.و صحنه افتادن خودم و یکبارم مادرم رو تصور کردم
فریبا هراتی
: سلام. شما فکرتان خیلی ناراحت است و نگرانی های زیادی در ذهنتان دارید که باید با نیروی ایمان و توکل به خدای بزرگ، ذهنتان را از افکار منفی پاک کنید. شما از اینکه خیالتان راحت باشد و به آرامش برسید احساس مثبتی دارید و فکر می کنید که ایمانتان باعث می شود که جاپای قرص و محکمی در موقعیتی که در آن قرار گرفته اید، داشته باشید و نگرانی هایتان قابل کنترل هستند. ولی هر وقت که به جای اینکه به خدای بزرگ توکل کنید می خواهید از بُعد منطقی به مسائل فکر کنید، باورتان نمی شود که بتوانید مشکلاتتان را حل کنید و می ترسید که دوباره ایمانتان کم شود و غم و نگرانی به شما غلبه کند و افسرده شوید. تشکر از همراهیتون.
Yaldaaa : سلام خواب دیدم مثل کارگرا ی لباس قرمز نصفه آستین و شلوار قهوه ای پوشیدم و مقنعه مشکی سرم کردم و دارم بین مردها کار میکنم و وضع کثیفی داشتم خیلی ناراحت بودم و اصلا با هیچ کس حرف نمیزدم بعد کارم که تموم شد توی پیاده رو میومدم و با ناراحتی به همه جا نگاه میکردم و به یک باغ تفریحی که زمین خاکی داشت رسیدم لباسام تغییر کرد و یکی از دوستای قدیمیم رو دم باغ دیدم بهم گفت بیا داخل من رفتم داخل، اول باغ یک حوض بود که اب شفافی داشت و یک جوجه اردک داخلش شنا میکرد و نوکشو داخل اب فرو میبرد و داخل آب گل های لاله زرد و قرمز بودن بود و من دو تا تنگ ماهی دستم بود توی هر کدوم از تنگ ها یک ماهی قرمز بود بعد رسیدم به یک حوض بزرگتر که آب شفاف و خروشانی داشت و میخواستم ماهی ها را داخل اون حوض بندازم و دوتا از همکارهایم را دیدم یکیشون وقتی ماهی را دید گفت این کار نکن برای خودت نگه دار و آبشون رو رنگی کن ..بعد از باغ اومدم بیرون و داشتم توی ی جای شلوغ روی چمن ها با چادر نماز سفید گلدار نماز میخوندم و دورم ی بچه خرگوش و چند تا جوجه اردک بودن من توی نماز همش حواسم بود که در حال رکوع و سجود جوجه ها له نشوند و آدم ها مدام کنارم در حال رفت و آمد بودن وقتی نماز تموم شد و روی زمین نشستن پشتمو که نگاه کردم ی جوجه اردک له کرده بودم و جوجه فقط گردنش سیاه و سوخته شده بوده و داشت با چشماش به من نگاه میکرد یکی از اون آدم ها بهم گفت چرا مواظب نبودی کشتیش ولی من ناراحت نبودم و بهش نگاه میکردم... ببخشید طولانی شد متشکرم
Yaldaaa : سلام شارژ کردم لطفا برام تعبیر کنید تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما برای رسیدن به ثروت و رفاه، نقش تان را در کارتان بخوبی و با جدیت ایفا می کنید، استرس را به وجودتان می خرید و می دانید که نباید خیلی تدافعی رفتار کنید؛ بلکه از حق خودتان کوتاه می آیید و روی جسم و ذهنتان کار می کنید تا شخصیتی خوب و قوی داشته باشید. افکار تان را از دیگران می پوشانید و مثل یک مرد، قوی و مصمم برای رسیدن به استقلالتان تلاش می کنید. به شما سخت می گذرد ولی همیشه اوضاع اینطور نخواهد ماند. شما به صورت پیوسته و آهسته در زندگی تان پیشرفت می کنید و می خواهید به آرامش برسید هر چند که ذهنتان خسته شده. اما رفتار شما عوض خواهد شد و امیدهای تازه ای به زندگی تان راه خواهد یافت. شما سعی می کنید که شخصیتی منطبق با همه و انعطاف پذیر داشته باشید و با جان و دل تلاش می کنید تا با دیگران به خوبی و مهربانی تعامل کنید. شما آرزوها و نگرش هایی نسبت به زندگی تان دارید و ممکن است فکر کنید که باید تمام وجودتان و اهدافتان را صرف کار کنید ولی بهتر است که شما به فکر خودتان و زندگی شخصی تان هم باشید و امیدهایتان را پر شور و شوق تر و زنده تر نگه دارید. شما برای رسیدن به اهدافتان به خدای بزرگ توکل می کنید، مثبت اندیش و خوشحال و مغرور به موفقیت هایتان خواهید شد، اهدافی در زندگی تان خواهید داشت که به خاطرشان از شاخه ای به شاخه ی دیگر می یرید و تمرکز دقیقی نخواهید داشت اما شانس و موفقیت به زندگی تان رو م یآورد. شما سعی می کنید که آرامشتان را از دست ندهید و معصومیت گذشته تان و انعطاف پذیری گذشته تان را همیشه در زندگی حفظ کنید. ولی مجبور خواهید شد که به خاطر یکی از خواسته هایی که دارید، کمی "بد" باشید و خیلی منعطف با دیگران رفتار نکنید بلکه حق و نظرتان را قاطعانه بیان کنید. تشکر از همراهیتون