تعبیر خواب بالا رفتن
اگر کسی ببیند درحال بالا رفتن از (کوه، نردبان، پله و...) می باشد، اگر کوه دارای شیب تند باشد، کارهایش را با سختی انجام می دهد ولی برایش پیشرفت حاصل می شود. چنانچه نردبان دارای استحکام و قدرت بود، ترقی در کارش پدید می آید.
اگر از پله ها بدون خستگی بالا می رفت، کارهایش را با دقت و توانایی انجام خواهد داد. اگر چند بار در هنگام صعود، خسته شد و توقف کرد، در کارهایش گاه به گاه دچار شک و تردید می شود و اگر راه را به پایان رساند، بر شک و تردیدها غلبه می کند. اگر در همان حال خستگی از خواب بیدار شد، دلیل که کارها را نیمه کاره رها می کند.
لوک اویتنهاو می گوید :صعود کردن در کوهستان به معنی مبارزه کردن با سختیها و بالا رفتن از یک درخت به معنی رسیدن اخبار مهم به بیننده خواب است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Behnaz : سلام خانم هرانی عزیزم.من قبل از اینکه اون نیت که دیدم یکی گفت ۳ کیلوپسته بخر،شب قبلش هم نیت کرده بودم برای عاقبت رابطم با همون شخص،خواب دیدم سوار یک آسانسور در یک ساختمان میرم بالا هر چی بالاتر میره محفظه قسمتی که سرم هست تنگتر میشه،ولی تحمل میکنم و به بالا میرسم،توی خواب گفتم فقط من میتونستم اینطور بالا برم کسی دیگه نمیتونه و ممکنه آسیب ببینه،توی خوابم بالا پایین رفتن با سرعت زیاد توی آسانسور تکرار میشد. در آخر طبقه ۶ پیاده شدم و میخواستم برم طبقه ۴ که مادرم اونجا بود،ولی دو دل بودم که با آسانسور که اونهمه سرعت داره برم یا با پله،سگم که در بیداری دارم سوار شده بود،بهش میگفتم پیاده شو,احساس میکردند شانس آوردم که سلامت پیاده شدم و نمیخواستم دوباره ریسک سوار شدن انجام بدم،توی طبقه۶ جلو آسانسور از خواب پریدم,نمیدونم این خواب هم جواب خوب بودن یا بد بودن داده یا مثل خواب پسته جواب قطعی به من نداده،ممنونم از راهنمایی :*
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. شما در رابطه با این شخص، برای پیشرفت در رابطه تان و رسیدن به هدفتان، با مشکلات زیادی مواجه خواهید شد و زندگی تان بالا پاییین های زیادی خواهد داشت. شما خودتان را تحت فشار و استرس احساس خواهید کرد و سر انجام موفق می شوید به سعادت خانوادگی برسید و تعادل زندگی تان را بدست آورده و ازدواج کنید. اما به این فکر می کنید که مثل مادرتان در تمام جهات زندگی با ثبات و پایداری و استقامت به موفقیت برسید اما در عین حال نمی خواهید که ریسک کنید تا زندگی تان را از دست بدهید. شما می توانید او را بدست بیاورید ولی باید به این فکر کنید که بدست آوردن او، ارزش مبارزه را دارد یا خیر! آیا او آنقدر ایده آلتان هست که به خاطر او بخواهید بخودتان سختی و مشقت زیادی بدهید؟ اگر هست، برایش بجنگید. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام و خسته نباشيد.
من خواب ديدم در يك اسانسور هستم كه خيلييي كوچيكبود و يك دختر چادري با من تو اسانسور بود و باهم طبقات رو بالا و پايين ميرفتيم،بعد يك دختر چادرى ديگه ام سوار شد و از پشت نگه اش داشتم چون اسانسور خيلي كوچيك بود و انگار شُل بود و هر لحظه امكان سقوط داشت و گفتم دختره يك موقع نيافته پايين.بعد كمي تو اسانسور با ما بود و وقتي با اونيكي دختر حرف زد فهميدم تازه ازدواج كرده.يك طبقه اسانسور ايستاد و دختره پياده شد.اون دختر اولي همچنان با من تو اسانسور بود و خيلي مهربون بود تو خواب انگار ميدونستم كه كاره خير ميكنه و حامي و پشتيباني خيلي هاست.بعد در همون حال انگار يك تصوير مثل فيلم اوند جلوي چشمم و فيلم همين دختر تو خونه اش بود و فهميدم اين هم ازدواج كرده.اسانسور عجيبي بود و انگار مثل ماشين كه راهه زيادي رو طي ميكنه همونقدر طولاني من و اون دختر سوار اسانسور بوديم.و وقتي اون دختر دومي از اسانسور پياده شد اسانسور ديگه فقط به سمت بالا حركت ميكرد.ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در بالا پایین های زندگی تان با شرایط متفاوت و افراد متفاوتی برخورد خواهید کرد. شاید زندگی در ابتدا به نظرتان سخت بیایدو فکر کنید که ممکن است در زندگی تان سقوط کنید. ولی وقتی که متوجه ی خوشبختی دیگران و تجربیات مثبت آنها شوید و وقتی که بدانید که آدمهای خیر و نیکوکار به لطف خداوند انشالله زندگی های خوبی خواهند داشت، آنوقت شما هم امیدوار خواهید بود که قطعا در زندگی تان پیشرفت می کنید. تشکر از همراهیتون.
Mehrnika : پرداخت شد.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. سال نوی شما هم مبارک. شما با مشکلی مواجه شده اید که نیاز به این دارید تا مانند پدرتان خردمندانه تر از معمول فکر کنید و مشکلات مالی تان را برطرف کنید. شما با گرمی و احترام و سخاوت از خواهر شوهرتان حمایت کرده اید ولی او حاضر به حمایت و پشتیبانی متقابل از شما نیست. شما برای حل مشکلات مالی تان فقط می توانید متکی به خودتان باشید و خواهر شوهرتان معتقد است که هر کسی جای شما باشد و عقلانیت و تجارب شما را داشته باشد، برای خودش اعتبار قائل است و شما هم باید همینطور باشید. شما نمی خواهید که صرفا با دعا مشکلاتتان را برطرف کنید. ارتباط شما و خواهر همسرتان رو به تنزل می رود و او از چشمتان می افتد. شما می خواهید مدرنتر فکر کنید و با استفاده از خرد و عقلانیت خودتان مشکلاتتان را حل کنید و نه با استفاده از ارتباطاتتان با فامیل و دوستانی که زمانی که به کمکشان نیاز دارید، شما را تنها می گذارند. شما حتی به دوستانی که در امریکا هستید هم رو نمی اندازید و از آنان تقاضای کمک نمی کنید. شما اجازه نمی دهید که کسی از ظاهر شما متوجه شود که فکرتان مشغول و ناراحت است و سعی می کنید که خونسرد به نظر برسید. در زندگی تان پیشرفت خواهید کرد و اهدافتان را دنبال می کنید هر چند که مشکلات و موانعی هم برای رسیدن به این اهداف سر راهتان وجود دارد. شما در روابط اجتماعی تان سعی می کنید که قانونمند باشید و مرتکب هیچ اشتباهی نشوید. به صورت موقتی مشکلات مالی برایتان پیش آمده ولی شما متمولتر از آن هستید که مستاصل شوید. مدتی بعد، همه چیز عالی خواهد شد. نگرانیهای امروزتان را از ذهنتان پاک می کنید و سختی هایتان تمام می شود. اما قبلا مرتکب اشتباهی شده اید که برایتان اینطور شر به پا شده و فکرتان ناراحت شده است. ذهن شما وسوسه می شود که اشتباه گذشته تان را تکرار کنید اما شما دیگر هرگز گول نمی خورید و اسیر هوای نفس تان نخواهید شد. یک بار تجربه ی اشتباه برای رسیدن به مرز بدبختی برایتان بس بود! تشکر از همراهیتون.
Mehrnika : با عرض سلام و احترام ،سال نو مبارک
خونه پدرم هستم انگار خونه ای ندارم ،خواهر همسرم به دیدنم اومده و من از ایشون در اشپزخانه پذیرایی میکنم هر دو غمگین هستیم صدای آواز برادرم از اتاق بغلی میآد و آرامش منو بهم میریزه ،میدونم برای خودنمایی داره میخونه با صدای بلند .خواهر همسرم میگه یه نفر کتاباتونو امانت میگیره و در ازاش بهتون مبلغی میده ،من لبخند تلخی میزنم و میگم کتابای من بدردشون نمیخوره اونا کتاباب مذهبی میخوان ،در صورتی که خواهر همسرم بسیار ثروتمنده اما ابدا به فکر کمک به من نیست.در فضای بعدی خواهر همسرم سوار اسانسور شده و به پایین میره همون زمان دوستم از امریکا با من مکاتبه میکنه و خواهر میگه سلام منو برسون ،بجای موبایل کتاب دستمه و من صفحه ای که دوستم هسترو گم میکنم خواهر هسر رو پیاده میکنم و با اسانسور به بالا بر میگردم نگهبان ساختمون به طرز عجیبی منو نگاه میکنه دست میزنم به سرم ،انبوه موهامو مقابل پیشونی یجا جمع کردم که میریزه رو شونه هام ، حالا با اسانسور بالا اومدم فضای اسانسور بزرگه دو تا بچه ته اسانسور کز کردن همون دوستم که امریکاست کنارمه و بهم میگه این بچه هارو برسون به مادرشون میخوام ببرمشون طبقه بالای خودمون اما چند تا بچه شرور بهمون حمله میکنن تو لابی مقابل خونمون هستم (حالا خونهی خودمونه) میخوام به پلیس یا نگهبان زنگ بزنم شرایط وخشتناکی پیش اومده با فریاد از پسرم میخوام درو باز کنه در باز میشه یه در بزرگ به صورت کشویی میپرم داخل خونه با پسرم پشت در تکیه زدیم و ترسبده با فشار درو میبندیم میدونم اون سمت خونه هم در دیگه ای هست میخوام به پسر کوچیکم بگم قفل کته درو اما مطمئن هستم که در بسته است.
مدتی انگار گذشته من از در دیگه ی اپارتمانم اومدم بیرون همه چی ارومه همسایه های قدیمیو میبینم گپی میزنیم و من نگاهم میره سمت زمین زیر پا انگار گل سیاهه ،اب میگیرم سنگ سفید زیر پامون نمایان میشه،میخوام ادامه بدم و مقابل در اپارتمانو بشورم همسایه انکار یه راز مخفی داره و کمی رو به شیطنت هست ،همشون میرن و یع اسانسور مقابل در هست یهویی میبینم یه نیروی شیطانی به شکل یه بچه داره میاد سمتم فرار میکنم به داخل خونه و با فریاد از پسر بزرگم که داخل اسانسور هست میخوام برگرده داخل
دخل خونه پر از آرامشه
سپاس فراون
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت که در تمام صفحات تعبیر خواب ذکر شده است هر 750 کاراکتر معادل یک حق خواب است و خواب شما شامل 1934 کاراکتر و 3 حق خواب و از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. نوبت شما محفوظ خواهد بود. تشکر.
Stare : باسلام وعرض ادب خدمت شماخانم هراتی عزیز ماه رجب راخدمت شماوهمه زحمتکشان سایت تبریک میگم طاعاتتون موردقبول حق 29ربیع ثانی خواب دیدم که جاری وبردارشوهرم که باهم قهرهستیم اومدن مهمان ماتوروستای پدرشوهرم درحال تدارک غذاهستم جاریم هم کمکم میدادتاهمینطوربهش میگم معدتوعمل کردی مانکن شدی(درواقعیت معدشوبخاطروزن زیادکوچک کرده)یه دفعه میگه اینکه خواهرکوچکمه شکم خودشومیده بالاتاکلی جای بخیه داره ومیگه فقط دست وپام لاغرشده شکمم هنوزبزرگه اونجاخیلی شلوغ بودپسردایی شوهرم وخیلی های دیگه که حضورذهن ندارم بعدباخودم میگهم اینابخاطرخودنمایی جلوبقیه باماخوب رفتارمیکنن(چون درواقعیت خیلی خودنمایی میکنن ونظربقیه براشون مهمه مخصوصاکسایی که پولدارن ) بعدباجاریم میریم آشپزخانه تدارک غذاببینیم انگاربرنجم کمه که میبینم خواهرناتنیم باشوهرش میان خونه میگه من شوهرم اجازه نمیده بیام همین چن دقیقه اومدم پیشتون ولی شوهرش میره توخونه مینشینه خودش عجله داره مادرزن برادرم ازتومتکاشامی ویه چیزای دیگه درمیاره بهم میده میگه غذات کم میا دصحنه عوض شددیدم جلوخانه فعلی خودمون هستم نان سنگک خریدم برم بالادیدم کارگرهای نانوایی توراه پله نشستن راه پله هم فلزی ولرزون بودیه پرده توراه پله بودمثل اینکه پرده زده بودیم توخونه پیدانباشه زدمش کناردیدم بقیه راه پله خیلی تاریکه رفتم توخونه نانهاروبردم دادم بچه هام
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تشکر عزیزم. همینطور برای شما. شما سعی می کنید که از خودتان برای آرامش و رفاه دیگران مایه بگذارید. دوست دارید که تاثیر مثبتی روی دیگران بگذارید. جاری شما شاید در ظاهر مانکن شده باشد، اما زخمهای عاطفی زیادی در زندگی اش وجود دارد که شما از آنها بی خبرید. او احساس خوشبختی نمی کند و احساسات او جریحه دار شده است و صرفا حفظ ظاهر می کند. خواهر ناتنی شما تمایلی به ارتباط با شما ندارد و تقصیر را گردن همسرش می اندازد در حالی که همسر او از اینکه با دیگران تعامل کند بدش نمی آید. مادر زن برادرتان شخصیتی مهربان و کمک رسان دارد. شما انشالله به ثروت و رفاه بیشتری خواهید رسید. اما شاهد این هستید که شرایط اقتصادی نابسامانی در زندگی حاکم است و مشکلات زیادی وجود دارند و شما با همه ی این تحولات منفی، می خواهید از خانواده و بچه هایتان حمایت کنید. تشکر از همراهیتون.
mina : سلام عزیزم
شب گذشته خواب دیدم همراه استاد آمار دانشگاهم از حیاط ی خونه ای وارد آسانسور شدیم . آسانسور دیواره هاش نصفه بود و دور تا دورش باز بود و همه جا رو میشد دید رفتیم بالا همونطور که بالا میرفتیم تمام شهر پیدا بود من نگاهم به حیاط بغل افتاد دیدم توش باغچه پر از گلهای رنگارنگ داره و استاد آمارم سه شاخه گل سفید از باغچه برداشت و رفت داخل خونه(در حالی که استادم کنارم بودن) آسانسور با سرعت بالا میرفت من خیلی ترسیده بودم چشمهام رو بسته بودم از ترس
تقریبا نزدیک به آسمان شده بودیم آسانسور ایستاد همونطور با چشمای بسته از استادم پرسیدم کی میریم پایین گفت هر وقت که بگن( نمیدونم منظورش کی بود) استادم ی خانم جوان بودن و بسیار استاد خوبی بودن
فریبا هراتی
: سلام. شما به اوج مقام و ارزش و به سطوح بالاتر درک و آگاهی خواهید رسید. شما چشم انداز تازه ای نسبت به دنیا و جهان خواهید داشت و موفقیت شما به سرعت اتفاق خواهد افتاد. سعی می کنید که با کرامت و مهربان و پاک باشید و به ثروت و غنا خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
ایران : سلام و عرض ادب سر کار خانم هراتی
امروز قبل از اذان صبح خواب دیدم تو اتاق سر پوشیده ای که ناآشنا بود برام هستم اما به بیرون که نگاه کردم دیدم هوا بارانی هست و باران میباره در حالی که تو خواب انتظار باران نداشتم و تعجب کردم بعد یکدفعه دیدم همسرم که به تازگی به علت خیانت ایشان ازش جدا شدم آمد سمتم و به صورت ایستاده بغلم کرد و مثل وقتی که بچه ها را به بالا میندازند و میگیرند منو چند بار به بالا انداخت حتی یادمه نزدیک سقف میشدم و حتی تو خواب میدونستم ازش جدا شدم و بهش میگفتم میدونی من از ارتفاع میترسم اما با این که در حقیقت اینجوری هست تو خواب ترسی نداشتم و فقط برا لوس کردن خودم این حرفا میزدم و کلا هر دومون از این شوخی و اتفاق خوشحال بودیم و خوش میگذروندیم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما در شرایط جدیدی قرار می گیرید و متوجه می شوید که همسرتان احساس عدم امنیت و ناراحتی دارد و در حالی که شما انتظار ندارید که او ناراحت باشد؛ اما الان او تازه قدر شما را می داند و شما را پیش دیگران بالا می برد. حالا 2 حرکت ناجور که از زنی که با و وارد رابطه شده ، می بیند و آنوقت به او می گوید که من مژگان به این خوبی را به خاطر تو کنار گذاشتم. شما را بالا می برد و به او سرکوفت می زند. او البته فقط خودش را دوست دارد نه شما را دوست داشت و نه آن خانم را دوست دارد. پس دلتان برای او نسوزد. تشکر از همراهیتون.
سحرم : سلام خانم هراتی عزبز متنم مخفی باشه
فریبا هراتی
: سلام. سحر عزیزم دو نکته را باید قبل از تعبیر عرض کنم. اول اینکه من به خوابهای گذشته ی شما دسترسی ندارم که بدانم موضوع چه بوده. دوم اینکه نوشته اید استخاره کردم که بدانم اینجا بمانم خوب است یا خیر که اومد خوبه. پس اگر استخاره ی شما به این اشاره می کند که همینجایی که الان هستید بمانید خوب است، و در خواب قبلی تان بگفته ی خودتان؛ تعبیر گفته که اینجا بمانید ( من نمی بینم خوابهای گذشته را)، پس بمانید. اما اگر استخاره به شما گفته که بروید به محیط جدید، و قلبتان این است که پیشرفت کنید، باید تلاشتان را بکنید. دیدن ماهی تپل قرمز به این تعبیر است که شما آرزوهای قشنگی دارید که می خواهید برآورده شوند ولی همکار شما که در خواب از جوب رد شده، در عین حال که به شما می گوید که می توانید به آرزویتان برسید، اما تمایل ندارد که شما مانند او پیشرفت کنید و همان مسیری را انتخاب کنید که او انتخاب کرده است. دیدن بزغاله های قهوه ای و سیاه در خوابتان به چند نکته اشاره می کند. اول اینکه شما می خواهید حقوق بیشتری داشته باشید، ولی کسی هست که با شما صداقت ندارد و احتمالا با موذی گری می خواهد با شما رفتار کند. دوم اینکه شما قدرت تشخیص زیادی نسبت به اینکه کدام محیط کار بهتر است و یا آدمای اطرافتان چه نیتی دارند را ندارید و دیدن این بزغاله ها به ساده لوحی شما و عدم توانایی تان برای قضاوت تعبیر می شود. سوم اینکه شما دوست دارید به ثروت بیشتری برسید، ولی کسی که با خوش قلبی به شما کاری را پیشنهاد کرده است را اندوهگین و ناراحت می کنید. البته که ثروت بیشتری در محیط کار جدید به شما می رسد ولی برای رسیدن به این ثروت شما باید هوش و درایت بیشتری از خودتان نشان دهید. در نهایت هم اینکه شما از این شرایط روبرو می ترسید. اینکه اسمتان را می نوشته اند به این موضوع اشاره می کند که محیط آزمایشگاه روی این مسئله خیلی تاکید دارند که شما باید نسبت به باقی ماندن در همان محیط کار متعهد باشید! این که شما بعد از 2 ماه کار در محیط جدید می خواهید آنجا را رها کرده و به آزمایشگاه بروید، برای شما رفرنسی منفی محسوب می شود. مگر اینکه صراحتا بگویید که من در محیط کار قبلی ام حقوقم کم است و برای دریافت حقوق بالاتر مجبورم که کارم را عوض کنم وگرنه به وظائفم همیشه متعهد هستم. کلا تمام سوابقتان را باید به آنان بگویید و بگویید که اولویت اول شما آزمایشگاه بوده و قلبا به آن علاقه دارید. برای کارفرمای شما هم علاقه و هم متعهد باقی ماندن به کار یک شرط اساسی برای استخدام شماست. اینکه ناخنتان بلند بوده یک امتیاز منفی برای شماست. شاید کارفرمای آزمایشگاه احساس کند که شما وقتتان را به بطالت و بیهودگی می گذرانید و عمرتان را هدر می دهید. باید به آنها تاکید کنید که سخت کوش هستید. اما تا زمانی که کار آزمایشگاه را به شما قطعا نداده اند، از کار الانتان دست نکشید و قبل از اینکه به آنجا بروید هم مطمئن باشید که واقعا حقوق آنجا از اینجا بیشتر است!! همه ی کارفرماهای امروز به خاطر بیکاری از کارمندان به نحوی سو استفاده می کنند و بخاطر شرایط بد اقتصادی به آنان پایه حقوق کارگری را می دهند و نه حقوقی که شایسته ی آنها باشد. تشکر از همراهیتون.
مینو : با سلام و احترام خواب دیدم تعدادی دم آسانسور ساختمانی تجمع کردیم و منتظریم که با فشار بهم وارد شویم اما سعی کردم از راه پله برم متاسفانه کارگرها مشغول ساخت بودن و شن و ماسه ریخته بود و تاریک بود گفتن برو با اسانسور، برمیگردم و خلاصه درون آسانسور وارد میشم اما درونش خلوت تر بود و طبقه نهم میخواستم برم، دوستم که ساداته طبقه دهم رو زدن، از طبقه نهم هدایت میشم به طبقه ۲۵ ام که دکتر صادقی متخصص پوست بودن( نمیشناسم)در مطب بزرگ و زیبا با منشی صحبت کردم مونده بودم اگه رفتم داخل به دکتر چی بگم چون حضورم در اونجا عجیب بود با خودم میگم در مورد پیشونی ام که چند برجستگی سفید داره صحبت کنم،ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما می خواهید که در زندگی تان پیشرفت کنید و قرار است که خیلی زود به اهدافتان برسید. شما با مشکل و خطراتی در راه رسیدن به خواسته هایتان مواجه نخواهید شد. شما می خواهید مسیر زندگی تان را عوض کنید و دوست سید شما به دستاورد بزرگی خواهد رسید. زمان گذشتن از یک مسئله یا موضوع برای شما فرا رسیده و شما نباید نگران باشید یا بترسید یا بخواهید پنهان کاری کنید و دروغ بگویید. مشکلاتی در ذهن شما هست که خاطرتان را آزرده کرده. اما با خداوند صادقانه صحبت خواهید کرد و او به شما کمک می کند که همه ی نگرانی هایتان را دور بریزید و شروعی تازه داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
sahar : سلام خانم هراتی عزیز، خواب دیدم در خیابان هستم و میخواهم پیاده ظاهرا به خونه برم، روبروم یه خیابان سربالای با شیب خیلی تند هست که باید ازش بالا برم. دو نفر هم جلوم هستند که دارن میرن بالا. منم شروع به بالا رفتن میکنم، تا وسطا میرم بالا میبینم خیلی شیبش تنده ارزش نداره، پامو شل میکنم میام پایین، به شیب نگاه میکنم که اونا اروم اروم دارن میرن بالا، بعد من سوار یه ماشین میشم که منو ببره، انگار اون ماشین که داره منو میبره از بالای سربالایی هم میگذره یه نگاهی میکنم و احساس خوبی بهم دست میده با ماشین رفتم. میرسم خونه، تا میرسم داخل خونه یه دفعه از بیرون شیشه های خونه یخ میزنه. بعد میگم هوای خونه خیلی گرم و خوبه چرا بیرون شیشه ها یخ زده.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به اهدافتان برسید و سعی می کنید که به صورت مستمر و به آرامی در زندگی تان پیشرفت کنید. اما هر قدر سعی می کنید احساس می کنید که برای شما رسیدن به خواسته هایتان، بدون کمک دیگران امکان پذیر نیست و نمی خواهید که در زندگی تان شکست بخورید. بنابر این از کسی کمک می گیرید و مشکلات و موانع زندگی تان را هم پشت سر می گذارید. شما در نهایت احساس می کنید که تنها هدفتان که برایتان مهم است، باعث آرامش و گرمی روح شما می شود و هیچ چیز دیگری به این اندازه نمی تواند احساس آرامش را به شما ببخشد و چیز دیگری جز خواسته ی خودتان مد نظرتان نیست. تشکر از همراهیتون.