کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بالا رفتن

اگر کسی ببیند درحال بالا رفتن از (کوه، نردبان، پله و...) می باشد، اگر کوه دارای شیب تند باشد، کارهایش را با سختی انجام می دهد ولی برایش پیشرفت حاصل می شود. چنانچه نردبان دارای استحکام و قدرت بود، ترقی در کارش پدید می آید.

اگر از پله ها بدون خستگی بالا می رفت، کارهایش را با دقت و توانایی انجام خواهد داد. اگر چند بار در هنگام صعود، خسته شد و توقف کرد، در کارهایش گاه به گاه دچار شک و تردید می شود و اگر راه را به پایان رساند، بر شک و تردیدها غلبه می کند. اگر در همان حال خستگی از خواب بیدار شد، دلیل که کارها را نیمه کاره رها می کند.

لوک اویتنهاو می گوید :صعود کردن در کوهستان به معنی مبارزه کردن با سختیها و بالا رفتن از یک درخت به معنی رسیدن اخبار مهم به بیننده خواب است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

124 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

آروینا

آروینا : با سلام واحترام خدمت شما
من امروز خواب دیدم که داخل یک اتوبوس مسافربری هستم ودوست پسرم کنارم بود وبوسه های دنباله دار کوتاه می‌کرد ومن میگفتم زشته می‌بینند اینکارو نکن وهی بوسم میکرد بعد انگارهمه از اتوبوس پیاده شدند وبعد نمیدونم اسمش چی میشه یک زمین رنگی قشنگی بود که هی بالاتر میرفتیم ،بالا رفتن سخت‌ می شد شیب داشت ودوست پسرم جلوتر از من راحت رفت بالا ومردم هم میدیدم که میرن بالا.یک جایی رسیدم که دیگه نمیتونستم بالاتر برم گفتم دیگه نمیتونم برم بالا تصمیم گرفتم بیام پایین ولی دستم را یک جا گرفتم که باحالتی که خودم را به اونجاچسبونده بودم وهی کم کم سرمیخوردم پایین.ودراین حالت خودم را دیدم وبیدار شدم چون در واقعیت مچ پام سالهاست آسیب دیده وبرام هم سخته واینکه این ترم درسهای سختی دارم این خواب به این ربط داره همش میترسم قبول نشم.باتشکر

پاسخ
لینک۱۵ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۴۶:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. اینکه خواب به درستان ربط دارد یا خیر منوط به این است که در بیداری دوست پسر دارید یا خیر. اگر ندارید خواب به درستان مربوط است و اگر دارید، به عشقتان مربوط است. تعبیر این است که شما سعی می کنید که از روشهای دیگران برای پیشبرد اهدافتان استفاده کنید و کاری را انجام دهید که همه انجام می دهند. به خاطر عشقتان یا درستان هم علاقه دارید که آن را دنبال کنید و هم گاهی بشدت از درس یا عشقتان بدتان می آید. شما تا جایی که از ته دلتان دوست داشته باشید که موفق شوید، با موانع و مشکلات سر راهتان هم مقابله می کنید. اما وقتی که دلتان را زد، خودتان را مجاب نمی کنید که مبارزه کنید و شکست را می پذیرید. در اینصورت احساس خواهید کرد که جاپای قرص و محکمی در موقعیتی که در آن قرار گرفته اید ندارید و بی ثباتی و عدم امنیت را تجربه خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۲۳:۰۶
اشکان

اشکان : با عرض سلام....در خواب دیدم که به ایستگاه اتوبوس سر کوچمون رفتم و وقتی که اتوبوس اومد سوار شدم پدرم هم همراه من بود با هم سوار اوتوبوس بودیم ولی راننده اتوبوس از مسیر همیشگی نرفت و دور زد و برگشت از مسیر دیگری رفت هنوز مقداری از مسیر رو نرفته بود که من حس کردم که روی صندلی اتوبوس نشستم و انگار دارم به بالا میرم از سقف اتوبوس رفتم بالا و بالاتر آسمان رو میدیم از همه مردم و از همه خونه ها از سیم تیر برقها داشتم میرفتم بالاتر که وقتی اتوبوس ایستاد من هم یواش یواش اومدم پایین ...خیلی واقعی بنظر میومد..هنگام بالا رفتن صندلی اتوبوس رو محکم گرفته بودم که نیوفتم......لطفا تعبیر بفرمایید ... با تقدیم احترام

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۵:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید زندگی تان را متحول کنید. می خواهید برای زندگی تان تصمیم بگیرید که با آینده تان می خواهید چه کار کنید. شاید یک عقبگرد موقتی در دستیابی به اهدافتان داشته اید ولی حالا وقتش رسیده که خردمندانه تصمیم بگیرید. شما خودتان را به تقدیر می سپارید و مسیر زندگی تان مطابق با انتظار شما پیش نخواهد رفت. درک شما بالاتر می رود. کنترل بیشتری روی زندگی تان خواهید داشت. ایمانتان قویتر می شود و از لحاظ معنوی، دید وسیعتری نسبت به زندگی پیدا خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۱۹:۳۱
نرگس رستمی

نرگس رستمی : سلام و عرض ارادت بنده خواب دیدم که با جمعی از همکاران که از من سمت بالاتری دارن داخل اسانسور هستیم و داخل اسانسور داریم پرونده های مردم رو که در ارتباط با شغلمون هست بررسی میکنیم و حل و فصل میکنیم. یه پرونده هم لحظه اخر اومد که موضوع اش سخت بود ولی من راحت حلش کردن. اما به خودم گفتم نکنه نکته ای داره که من دقت نکردم‌ .کاش بررسی نمیکردم و بقیه همکارا که تحربه بیشتری دارن حلش میکردند.(عذاب وجدان گرفتم) و اسانسور هم در حال بالا رفتن بود.و انتهای خواب هم دیدم کفش قرمز دارم و کتونی مشکی و تصمیم گرفتم به کتوتی مشکس برم سرکار دیدم که اداری تره تا کفش قرمز! خطوط و ایستگاه مترو هم دیدم که چند تا ایستگاه هم عوض کردم.

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۴۷:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. ارادت متقابل. شما سعی می کنید که در زندگی کاری تان پیشرفت کنید و تلاش می کنید که احساساتی با مردم برخورد نکنید. نه از روی عصبانیت کسی را قیاس کنید و نه از روی دلسوزی صرف. بلکه شما با جدیت به کارتان مشغول می شوید و اگر لازم دیدید از تجارب اشخاصی که از شما مهارت های بیشتری دارند بهره خواهید گرفت. شما می خواهید که خیلی زود به هدفتان برسید ولی نباید هرگز کسی را زود قضاوت کنید. مرحله به مرحله به پیش بروید و تمام جوانب امر را بررسی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۵۵:۲۰
Mehr

Mehr : سلام .خواب دیدم رسیدم محل کار .می‌خواستیم همراه با آقای xبا آسانسور بریم طبقه بالا .ولی یه آقای ناشناسی ایشونو به حرف گرفته بود و منم نمی‌خواستم منتظرش بمونم و تنهایی هم میترسیدم با آسانسور برم و میخواستم از پله ها برم بالا .آقایxهم می‌گفت صبر کن با آسانسور بریم ولی همش طولش میداد .بعد دیدم موبایلم زنگ خورد نگاه کردم دیدم یکی از همکاران خانم که اسمش هم پروین هست زنگ میزنه جواب دادم و از صحبتهاش فهمیدم که میخواد دیگه سرکار نیاد

پاسخ
لینک۲۲ دی ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۳۷:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در کارتان یا در ارتباط با آقای ایکس و یا در هر دو رابطه پیشرفت خواهید داشت و نباید فکر کنید که این پیشرفت، تدریجی است بلکه به سرعت اتفاق می افتد. درست است که شما مدت زیادی برای رشد و پیشرفتتان صبر کرده اید ولی ارزشش را دارد که صبور باشید. احتمالا پروین واقعا از همکاری با شما دست خواهد کشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۲ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۳۰:۳۴
Lia

Lia : با سلام خانم هراتی گرامی سال نو میارک.الهی شادوسلامت باشید و سالتون پرازبرکت الهی.درصحنه اول دیدم رفتم کلاس قدیمی نمیخواستم استادنقاشی منو ببینه واز بچه های کلاس شماره استادرو می خواستم اما دو‌تا از دخترانمیدادن و من داشتم با ی ترفندی میگرفتم.درصحنه بعد داشتم از ی کوه بسیار تیز و گلسنگ با چنگ و چاقو و زحمت بالا میرفتم.زود بنتیجه رسید و منظره زیبای پایین دیده میشد اما قله نبود.اونجا ی پنجره شیشه ای مثل چشم ساخته شده بود تا منظره رو ببینه اما بنظرمن عملا بیشتر رو ب اسمان بود. در ی صحنه هم دو‌تا از همکلاسیهای ورزشم لباس راحتی ست قرمز و اون یکی ابی پوشیده بودن اما من میخواستم خودم بلوز شلوارم رو ست کنم.شاید سفید تنم بود.با تشکر

پاسخ
لینک۹ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۰۹:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سال نوی شما هم مبارک. همینطور با آرزوی بهترین ها برای شما عزیز گرامی. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید خلاقیت بیشتری در زندگی تان بخرج بدهید و طرح تازه ای برای زندگی تان برنامه ریزی کنید ولی به خاطر عدم تعادل در امور مادی و مالی، برایتان سخت است که افکارتان را به واقعیت تبدیل کنید ولی دارید سعی می کنید که اینکار را انجام دهید. شما با چالش بزرگی در زندگی تان مواجه هستید که با قدرت و تلاش زیاد سعی می کنید تصمیمات و اهداف خودتان را عملی کنید. البته موفق می شوید ولی هنوز جای پیشرفت بیشتری برای شما باقی خواهد ماند. شما اهداف بالایی برای خودتان در نظر دارید و به کم قانع نیستید. شما از اینکه خیلی دلشوره داشته باشید یا خیلی بی خیال باشید خوشتان نمی آید و می خواهید رفتارتان مطابق با روحیات خودتان شکل گرفته و نقش تان را طبق نورم و برنامه ی خودتان در زندگی تان ایفا کنید. شما می خواهید با کرامت و آرامش و مثبت اندیشی به پیش بروید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۱۰:۱۵
Rozz

Rozz : سلام وقت بخیر خواب دیدم توی یه مجلسی هستم تو فضای باز وسر سفره نشستم نمیدونم عروسی بود یانه ولی هیچ رقص وپایکوبی ندیدم همسر خواهرم یه سینی غذا آورد جلوم گذاشت پراز برنج و گوشت یا مرغ ویه ظرف سالاد و چندین مغز گردوی درشت وسفید بود چند نفر هم که نشسته بودن کنارم از غذای من ومقداری مغز گردو برداشتن چیزی نگفتم بعدهم خودم نشستم خیلی آروم غذا خوردم وبقیه مغز گردوها روبرداشتم وسفره روهم جمع کردم یه دفه خودم رو تو طبقه سوم یه ساختمان دیدم بیمارستان بود یه دگمه زدم اونجا آسانسور نداشت ولی یه دفعه در آسانسور ظاهر شد رفتم تو میخاستم طبقه چهارم برم دگمه رو زدم واسانسور رفت بالا خیلی طول کشید وهمینطور داشت به سرعت میرفت بالا من ترسیدم وگفتم یه طبقه بالای سر ماست این داره با این سرعت کجا میره به کسی که کنارم بود گفتم دگمه ی طبقات پایین روبزن خیلی داره میره بالا واونم زد ولی پایین نرفت وآسانسور به شکل سفینه فضایی شد وانگار دور جایی میچرخید همینطور باسرعت به طرف بالا می‌رفت و باترس میگفتم مگه چند طبقست که هر چی بالا میره تموم نمیشه ونشستم کف آسانسور باتشکر از شما

پاسخ
لینک۱۸ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۵۲:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شاهد تحول بسیار مثبت و بزرگی در زندگی تان خواهید بود. با سخاوت و دست و دلبازی به شما کمک خواهد شد تا به موفقیت و رفاه برسید و زندگی خوبی داشته باشید. ( شاید همسر خواهرتان در این راه به شما کمک کند و شاید او نمادی باشد از این که شما گشایش کار خواهید یافت). شما علاوه بر اینکه راحت و خوب زندگی می کنید، سخاوت به خرج می دهید و خیرتان به دیگران هم می رسد. بنابراین خداوند حاجات شما را خواهد داد و به اوج مقام و ارزش خواهید رسید. شما از دیدگاه بالایی به جهان نگاه خواهید کرد و به جایگاهی از قدرت پرتاب می شوید که هنوز نمی دانید که چطور باید با آن کنار بیایید. ممکن است که شما از مسئولیت های جدیدی که پیش روی شماست بترسید. ولی ذهن شما خلاق است و درک شما بسیار بالاتر خواهد رفت و آگاهی های شما نسبت به دنیا و زندگی افزایش خواهد یافت. شما از چشم انداز متفاوتی به زندگی نگاه خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۳۳:۲۱
Hoshang

Hoshang : سلام شهره هستم (برای ثبت در هتل ،آسانسور)را بررسی کردم،این مفاهیم در سایت نبود.خواب دیدم با همسر و دخترانم و برادر بزرگم و خانواده شون به هتلی میریم هتل بسیار بزرگ و سفید و تگری بود از درب شیشه ای داخل شده یه طرف مقداری بار مثل رختخواب ریخته بود همه تو صف بودیم تا پذیرش بشیم همه رفتن داخل و پذیرش کننده به من دویست دلار برگرداند و به او گفتم من هم با آنها هستم و دوباره پول رو از من گرفت و برگه را مهر زد به من داد رفتم داخل و منتظر آسانسور بودم دختری با چند چمدان کنارم منتظر بود و دایم زیر لب از بی کیفیتی هتل می گفت . داخل و بیرون هتل کلا تگری سفید بود آسانسور میاد فلزی نبود بلکه دیوار تگری داشت مثل اتاق و مبله بود و نمیشد وایساد بایستی می نشستیم . روی مبلهای مغز پسته ای چرمی نشستیم و به طبقه سوم رسیدم و ... ساعت هفت صبح از خواب بیدار شدم.

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۱۱:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و خانواده تان مجبور هستید که به صورت موقت، به عادات و شیوه های زندگی تان پایان داده و هویت تازه ای بخودتان بگیرید تا بتوانید در زندگی تان پیشرفت کرده و به سطح بالاتری از موفقیت ارتقا پیدا کنید. شما احساس ایزولگی و تنهایی ندارید و خانواده تان حامیان شما هستند. بعضی اوقات از این نگران هستید که سبک زندگی که برای خودتان می خواهید در نظر بگیرید، ارزش تلاش زیاد را نداشته باشد. ولی به هر جهت شما سعی می کنید که جایگاه خاص خودتان را داشته باشید و برای آینده تان برنامه ریزی می کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۵۶:۱۲
Atefeh

Atefeh : سلام خسته نباشید، خواب دیدم روز بود تو جاده بودم و صندلی عقب ماشینی که 206 بود نشسته بودم و راننده شخص دیگه ای بود و زیبایی های مسیر رو بهم نشون میداد. من از مسیر و منظره و هوای ابری دلچسب و بارون نم‌نم لذت میبردم ولی یهو مسیر پر از شیب سربالایی شد و انگار با سرعت زیاد با ماشین از شیب کوه هایی که پر از دست انداز بودن بالا میرفتیم و من ترسیده بودم و سرم از ارتفاع و تکون های ماشین گیج میرفت و ترس از سقوط داشتم ولی راننده که بنظر آشنا میومد خیلی خونسرد بود و خیالمو راحت میکرد.به بالای کوه رسیدیم و در جایی دنج و مسطح با خانواده و یکی از بستگان مشغول تدارک غذا بودیم و صحبت میکردیم و من داشتم یه عالمه فلفل سبز تند رو خرد میکردم و در آخر خواب من جایی مثل فرودگاه با دوتا چمدون بزرگ تنها ایستاده بودم و داشتم از همه خداحافظی میکردم!

پاسخ
لینک۱۹ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۵:۴۷:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما برای پیشرفت در زندگی تان نیاز به کمک کسی دارید و خودتان به تنهایی قادر به پیشبرد اهدافتان و کنترل زندگی تان نیستید. خودتان احساس ایزولگی و تنهایی می کنید ولی با کمک کسی می توانید تعادل را در زندگی تان ایجاد کنید و به موفقیت و سعادل خانوادگی برسید. شما احساساتی هستید و سعی می کنید که در زندگی تان ارامش را حفظ کنید. برای پیشرفت در زندگی تان شما با موانع و مشکلات زیادی مواجه خواهید شد ولی در نهایت خواهید توانست با چالشهای زیادی مواجه شده و به اوج موفقیت برسید. از شما بخوبی حمایت خواهد شد. شما سعی می کنید که راجع به مسئله ای که خیلی فکرتان را ناراحت کرده است صحبت کنید و این موضوع را بخوبی پردازش کنید. می خواهید به زندگی تان مزه و تنوع بیشتری داده و اشتیاق زیادی را راجع به آن نشان خواهید داد. شما بارها و مسئولیت های تازه ای را خواهید پذیرفت و در نهایت تحولاتی تازه در زندگی تان بوجود خواهد آمد و شرایط زندگی تان کاملا عوض خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۳۴:۴۲
Yeki1399

Yeki1399 : سلام خواب دیدم دوتا سنگ قبربود که مال مادروپدردوست پسرقبلیم بودو سنگ قبرشون اینجوری بودکه قبرباباعه شبیه ارامگاه کوروش شیبدار بود چون باباعه شیرازی بودوسنگ قبر مادر عکس محمود دولت آبادی بود چون مادر یزدی بود تو خواب به نظرم خلاقانه و قشنگ بود من اونجا معذب بودم بخاطر لباسام بعد رفتم کمی جلوتر که کسی نبینه لباسمومرتب کردم وازطرفی دلم نمیخواست دوستم منو ببینه بعد دیدم سوار آسانسور هستم نمیدونم چجوری تعریف کنم در حال امتحان کردن آسانسور های مختلف بودم که عجیب غریب بودن یکیشون خراب بود وسط راه یهو سرعتش کم میشد میترسیدم که دیگه حرکت نکنه و یکیشون هم اینجوری بود که وقتی عمودی رسید به طبقه چهار یکدفعه با سرعت افقی میپیچید سمت راست بایدخودمو محکم نگه میداشتم که نیوفتم دنبال طبقه ای بودم که دوباره برگردم سمت سنگ قبرها اما یادم نبود کدوم طبقه اس بعد سوار آسانسور دیگه شدم که این یکی اصلا یه صفحه چوبی باریک بود که از دو طرف با طناب سفید به پشت بوم وصل بود و یک نفر منو میکشید بالا و من همش میترسیدم که بیوفتم بعضی آسانسور هاش سرعتشون زیاد بود باید سریع پامو میزاشتم روی صفحات.. بعد اخر کاری دیدم که روی صفحه چوبی چنتا گلدون کوچیک گذاشته بودن که جا برای گذاشتن پا نبود با خودم گفتم نباید اینارو اینجا میزاشت بعد همونجا که یه نفر داشت منو میکشید بالا نمیدونم چی شد که نتونست منو بالا بکشه منم دستمو گرفته بودم به دیوار و خودمو نگه داشتم منتظر بودم کمک کنن

پاسخ
لینک۲۴ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۰۵:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر و پدر دوست پسر قبلی تان شخصیت هایی اصیل و با فرهنگ دارند و نسبت به خواسته ها و اعتقاداتشان به شدت وابسته هستند. شما احساس می کنید که رفتارتان را نمی پسندیده اند و با آنان همخوانی نداشته اید. سعی می کردید که خودتان را در زندگی بالا ببرید و پیشرفت کنید و در عین حال، تواضع هم داشته باشید و با دیگران دوستانه و با مهربانی رفتار کنید. شما قادر خواهید بود که به اوج موفقیت رسیده و بر سختی های زندگی تان غلبه کنید. شما خیلی مراقب هستید که درست رفتار کنید و عجولانه قضاوت نکنید. می خواهید با سیاست و خردمندانه با دیگران تعامل کنید. شما تنها نقطه ی ضعفتان این است که از روی رودرواسی و مهربانی با دیگران، منافع خودتان را نادیده بگیرید چون در اینصورت، شرایط زندگی خودتان به خطر می افتد و ممکن است رودرواسی و خجالت شما از دیگران باعث شود که جایگاه امن خودتان را از دست بدهید و با خطر شکست مواجه شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۴۸:۳۷
zohre

zohre :
باعرض سلام و خسته نباشید
من خواب دیدم که از یه ساختمان که پله هاش بیرونه و پله های تقریباً باریکی داره بالا میرم و هیچ کناره و نردبانی هم نداشت خیلی از زمین فاصله گرفتم ارتفاع خیلی زیاد بود تا رسیدم به آخرین طبقه که یک پنجره کوچیک هم داشت‌ از پنجره میخواستم برم داخل اون خونه یا اتاق، ولی نمیتونستم هم پله خیلی باریک بود و‌هم پنجره خیلی کوچیک بود، پدر و‌‌ مادرم‌ هر دو داخل اتاق بودن هر چقد ازشون خواهش کردم که کمکم کنن من هم برم داخل توجه نمیکردن میگفتن خودت باید تلاش کنی بیای داخل، منم از ترس اینکه بیفتم از جام تکون نمیخوردم، تو خواب احساس میکردم بین زمین و آسمون گیر کردم... ممنونم از تعبیرتون

پاسخ
لینک۲۱ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۰۸:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تغییر و تحولات بزرگی در زندگی شما در جریان است و شما می خواهید از نظر معنوی به درک بالایی رسیده و یا از نظر مالی غنیتر شوید. اما برای رشد و تعالی خودتان، باید خودتان تلاش کنید و سعی کنید که اشتباه نکنید و مرتکب گناه نشوید تا سقوط نکنید. کسی نمی تواند در این راه، شما را با زور مجاب کند که درست رفتار کنید. شما هیچ حمایت و کمکی ندارید و تنها کسی که به درد شما می خورد و دستگیر و راهنمای شماست فقط خداست. حتی پدر و مادر و عزیزان انسان هم نمی توانند در همه ی مراحل زندگی همراه انسان و دستگیر او باشند. برای دفع شر صدقه بدهید و آیت الکرسی زیاد بخوانید تا حمایت خداوند نصیب شما شود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۱ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۴۴:۱۹
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.