تعبیر خواب بالا رفتن
اگر کسی ببیند درحال بالا رفتن از (کوه، نردبان، پله و...) می باشد، اگر کوه دارای شیب تند باشد، کارهایش را با سختی انجام می دهد ولی برایش پیشرفت حاصل می شود. چنانچه نردبان دارای استحکام و قدرت بود، ترقی در کارش پدید می آید.
اگر از پله ها بدون خستگی بالا می رفت، کارهایش را با دقت و توانایی انجام خواهد داد. اگر چند بار در هنگام صعود، خسته شد و توقف کرد، در کارهایش گاه به گاه دچار شک و تردید می شود و اگر راه را به پایان رساند، بر شک و تردیدها غلبه می کند. اگر در همان حال خستگی از خواب بیدار شد، دلیل که کارها را نیمه کاره رها می کند.
لوک اویتنهاو می گوید :صعود کردن در کوهستان به معنی مبارزه کردن با سختیها و بالا رفتن از یک درخت به معنی رسیدن اخبار مهم به بیننده خواب است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
behnaz : خیلیلی معذرت میخوام این قسمتش رو ننوشتم چون به درستی به یاد نداشتم قبل از اینکه بالا بریم من به دوست داداشم گفتم برای تو به درگاه خدا دعا و نیایش کردم و صواب این دعا و نیایشها هم برای خودت باشه انگار هم دعای من مزیت داشت هم صواب که من همه رو به خودش دادم وبهش گفتم بعد از دعا کردن برای تو ۲تا کتاب میخوندم (من قبلا دوست داشتم این موقعیت رو داشته باشم که این پسر من رو بخواد ولی با اشنایی کوتاهمتوجه شدم بر خلاف سنش تجربه کافی رو نداره و شاید نتونه من رو از لحاظ روحی تامین کنه و سعی کردم ازش فاصله بگیرم که بعد از این فاصله متوجه توجه اون میشم ولی نمیخوام فریب بخورم چون حس میکنم اگر با این پسر باشم و ازدواج هم کنم نمیتونم به خواسته های معنویم برسم و فقط مادی تامین میشم بعضی وقتا فکر میکنم ادم مقیدی نیست
behnaz : سلام خانم هراتی عزیز
ممنونم از تعبیر زیبای خواب قبلی و توضیحات کاملتون و همینجور وقتی که میگذارید
اگر چه زحمت هست ولی مثل همیشه محبت میکنید این خواب هم اگر تعبیر داره تعبیر بفرمایید
خواب دیدم یک نفر بهم میگه لباس بخر من میگم پول کافی ندارم بعدبا دوست داداشم (که قبلا هم خواب دیدم بهم انگشتر میده و از من در بیداری خوشش میاد ولی از نظر تفکر و شخصیتی من فکر نمیکنم مناسب من باشه هر چند که موقعیت اجتماعی و زندگی خیلی خوبی داره)یک ساختمان رو بالا میرم ولی با یک چیزی مثل تاب به جای اسانسور تاب بود که ۴تا طناب داشت ولی ۲تا از طنابهاش پاره شده بود من و اون دوست داداشم روش نشستیم و بالا رفتیم بدون مشکل به بالا رسیدیم فقط یکی از دوستانم به صورت رو به رو ما با یک تاب دیگه بالا رفت اون هم تابش ۲تا طناب داشت که اون مرتب دستش رو رها میکرد چون لباسش بالا میرفت و من فریاد میزدم که این کار رو نکن کسی به تو نگاه نمیکنه و بگذار سلامت بالا برسی ،وقتی بالا رسیدیم انجا پر از سگ بود ولی ازاری نرسوندن و ببر هم دیدم ما میخواستیم بخوابیم (هوا تاریک بود)و سگها خارج نمیشد ،نگهبان اونجا ما رو به اتاق بغلی انتقال داد که ما بین ۲تا دیوار تنگ قایم شدیم تا سگها ما رو نبینند و بروند در انجا شهاب حسینی هم بود بینمون فاصله بود و جا تنگ بود ولی با من به درخواست خودم چندین عکس سلفی گرفت و کنارم اومد ،خیلی صمیمانه اون دست در گردن من انداخت و من صورتش رو با دستم به صورتم نزدیک کردم دوست داداشم هم هنوز بودش و احساس میکردم از وجود من هیجان زده و پر انرژی شده (این حس رو موقع بیداری در جمعی که هستم و اون هم هستش این حس به من دست میده که اون خیلی هیجان زده میشه و سعی در جلب توجه میکنه شاید برای همین توی خواب خوشحال دیدمش )ساختمان حالت نیمه کاره بود ولی ما بلندترین جاش بودیم
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. خواهش می کنم. خواب شما دقیقا همین احساس خودتان است که نوشته اید. ساختمان نیمه کاره رابطه ای است که شکل نگرفته و روح شما آن را خراب می بیند و برایتان قابل پذیرش و قابل سکونت نیست. اینکه با 2 طناب آسانسور بالا رفته یعنی پایه و اساس محکمی ندارد و درست که آسانسور پایین نیافتاده ولی اساسا سالم هم نبوده است.چنانچه با او به اوج خواسته هایش هم برسید، و دشمنان و موانعی هم برای زندگی مشترک شما وجود نداشته باشد، شما همه حواستان پی دیگران خواهد بود و تصویر ذهنی خودتان را با دیگران خواهید دید و عکس انداختن با هنرپیشه یعنی شما در خیالتان همیشه دنبال چیزی موهوم و غیر واقعی خواهید بود و دوست برادرتان را نادیده می گیرید. تعارف و رودرواسی ندارد خیلی صریح بگویید که به او علاقه ندارید چون از لحاظ روحی با شما متمایز است. کتاب در خواب شما تجربه است و اگر از شما خواستگاری کرد با خوبی او را رد کنید و دعای خیر در حقش کنید. او باید اول مجرب شود و این بسیار زمانبر است. رابطه شما رابطه سالمی نخواهد بود. تشکر از همراهیتون.
Ghoncheh : سلام من خواب ديدم كه سوار ماشين بودم با يك مردي جاده كه بالاي و مارپيچ بود وهوا باراني وباد ملايم مه وباد ملايم وخوب بود ومن همش داشتم خدا رو شكر مي گفتم بابت ابن هوا و جايي كه بودم
فریبا هراتی
: سلام. شما در مسیر زندگی تان به صورت منفعل بالا می روید و پیشرفت می کنید و به برکت و آرامش خواهید رسید و خدا را شکر می کنید. تشکر از همراهیتون.
Leila : سلام شب خواب دیدم خونه خواستگارم که چند سال پیش جواب رد دادم هستم و با آسانسور بالا میرم و دو تا هم بچه داخل آسانسور بود اما اطراف آسانسور باز هست و دور تا دورش نرده هست اما نرده ها خیلی شل وصل بود و کلا آسانسور خیلی ناایمن بود و میترسیدم از آسانسور بیفتم.
فریبا هراتی
: سلام. خواستگار سابق شما احساس می کند که شما در زندگی خیلی بالا رفته و موفق شده اید و شما حس می کنید که نمی توانستید از او کمک بخواهید تا در زندگی بالا بروید چون او امنیت لازم را برای شما فراهم نمی کرده.
ملیحه : سلام خسته نباشید .خواب دیدم از نرده بان فلزی بالا رفتم می خواستم برم بالا پشت بام نرده بان از اینا که سیال هست یعنی از پشت بام اویزان بود مثل طناب .خیلی تند تند رفتم بالا تا پله آخر هم رفتم تند و بی وقفه ولی پله آخر ترسیدم برم بالا پشت بام به خودم میگفتم اگر برم بالا بعد میترسم دیگه بیام پایین .همون موقع از خواب پریدم .خواهر و برادرمم تعجب میکردن این قدر تند از این نردبان بالا میرم .
فریبا هراتی
: سلام. شما به سطح جدیدی از موفقیت و قدرت دست پیدا می کنید. تلاش و کوشش شما بسیار شدید و عالی است. پله های ترقی را در زندگی طی خواهید کرد. شما می ترسید که به مقام برسید و دیگر نتوانید از لحاظ روحانی و معنوی مسئولیت های خودتان را انجام دهید. می ترسید قدرت طلب و دنیا طلب شوید. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام..مرسی از تعبیرای شما....من بعد از نماز صبح خواب دیدم در یک کشور عربی مثل عمان با ماشین خوب ازیه بزرگراهی که سربالایی زیادی دار با خانواده یا حالا فقط با پدرم میریم بالا که رانندش یه غریبه بود.یه دفعه سربالایشش خیلی زیاد شد انگار که جاده به صورت عمودی شد یه لحظه ماشین کمآورد ولی براحتی رسیدیم به بالا و من توقع داشتم سراشیبیش هم تند و خطرناک باشه ولی جالب اونجا بود که سراشیبی راحت و کوتاهی داشت ..و راحت رسیدیم به پایانش
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و پدرتان کنترل زندگی تان را موفتا به کسی می سپارید تا راه بزرگی را در زندگی شما باز کند و بر خلاف تصوراتتان سختی راه برای شما نتیجه مثبتی به همراه می آورد و کاری که می خواهید انجام دهید نشدنی نیست و قطعا با موفقیت انجام خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
.Bahaarr : سلام روزتون خوش.خواب ديدم جايي هستم كه ميخواستم به يه مكان زيارتي يا مذهبي برم و اين مكان ارتفاع بسيار زيادي از زمين داشت.براي رسيدن به اونجا بايد سوار يه وسيله اي مثل بالابر ميشدم و بايد دستگيره هاشو نگه ميداشتم تا نيفتم.سوار شدم و ارتفاع خيلي زيادي رو بالا رفتم بين راه يكي از اقوامي كه به تازگي مرحوم شدن رو هم تو آسمون ديدم.به اون مكان رسيدم و اونجا تو صف نماز نشستم و انگار نماز خوندم(نماز خوندنمو نديدم)بعدش از سمت ديگه خارج شدم.قسمت خروجي راهي وجود داشت كه با شيب خيلي ملايم به سمت پايين بود و آب در اونجا جاري بود.يه آقايي اونجا بود ازش پرسيدم بايد از اينجا سر بخوريم تا برسيم به پايين؟مث سرسره آبي ولي اون آقا اومد اونجا ادرار كرد و من سريع برگشتم به سمت داخل.بعدش اومد ازم عذرخواهي كرد و گفت متوجه منظورم نشده بود و فك كرد پرسيدم چجوري ميشه اونجا ادرار كرد...ممنون از وقتي كه ميذاريد هميشه سلامت باشيد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به مقام بالای معنوی می رسید و قدر و ارزشتان نزد خدای بزرگ بالا می رود. دیدتان وسیع و درک بالایی نسبت به خدای بزرگ خواهید داشت. عمرتان به دنیاست و روح امواتتان شاد. فامیلتان که تازه فوت شده آمرزیده است. به ثروت و گشایش کار می رسید و انشالله در زندگی موفق خواهید بود. تشکر از همراهیتون.
مریم محقق : عذرخواهی میکنم خانم هراتی عزیز این قسمت خواب یادم رفت که اونجایی که رفتم دادستان رو دیدم قبلش همش نگران بودم که ناخنهای پام لاک داره ودمپایی صندل پامه ایشون نبینه که باز بی خیال شدم و گفتم نمیبینه بابا و رفتم داخل که ایشونو در حال صحبت با همکارشون دیدم
مریم محقق : سلام خانم هراتی عزیز
من خواب دیدم در دادگاه هستم وبه خاطر پرونده کلاهبرداری که ازم شده دنبال دادستان میگردم و ایشون رو در اتاقی یافتم جوانتر و خوش سیماتراز دادستان اصلی درواقعیت ودرحال صحبت با همکارش ،وگفتن به فلان اتاق بروید الان میاییم آنجا(اونجا طبقه دوم بود)بعدمن خودمو طبقه پایین دیدم که اتاقهارو دنبالشون میگشتم سه اتاق رو گشتم اخری هم شماره ۱۱۸بود انگار بعد دیدم نیست از پله ها بالا رفتم که دوباره بپرسم کجاهستن و در حین بالا رفتن هم با خانمی همصحبت شدم با پسرشون بودن و کارمند اونجابودن و در خواب دوست من بودن ولی در واقعیت نمیشناسمشون درحال بالارفتن از پله ها بودیم که بیدار شدم قبل از اذان صبح بود
ممنونم از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما نباید خیلی خونسرد و بی خیال از اینکه قرار است برنده شوید پیش بروید. بلکه باید تمرکز بیشتری روی خواسته ها و حقوق خود داشته باشید و جاپایتان قرص باشد. اگر بدون مدارک محکم و با این حس که برنده اید پیش بروید دادستان حماقت و خامی از خود نشان خواهد داد و شما را یک طبقه نزول می دهد!!! 118 یعنی با وجودی که حق دارید، اما این دادستان بین واقعیت و مادی گرایی و معنویت با خودش کشمکش دارد و با دروغ و فریب و نیرنگ می خواهد با خودخواهی به شما خیانت کند!! بدون شهود و مدارک کافی و وکیل خبره به دادگاه نروید. هرچند بگویند شهود لازم نیست شماباید قوی به آنجا بروید اصلا کوتاهی نکنید. این مسائل در دادکاهها خیلی رایج است که حقوق زنان را نادیده می گیرند صرفا چون زن هستند. خیر پیش.
parsa : سلام
یکشنبه (97/07/15)
من به همراه خانواده توی صحرای ناشناس بودیم جایی که کوهستانی(منطقه سردسیر) بود، من در حال پیاده روی به نزدیک یک کوه رسیدم که روی دامنه کوه دو تا خونه بود دو تا خانواده دیدم که فرشی پهن کرده بودن و در حال صحبت کردن بودند و سمت دیگرشون برف روی دامنه کوه بود من کنجکاو شدم که به بالای کوه برم، بعد از دور برادر و خانواده خودم رو صدا زدم که به بالای کوه بریم، همون اطراف که خانواده ام(نقل مکان) حضور داشتند یه قسمت هایی از زمین مرتفع برف روی زمین بود ولی همه جا برف نبود، من اراده کردم و اولین نفر به بالای کوه رفتم و به راحتی از کوه بالا رفتم و به جایی رسیدم که چند تا خانواده دیگه دیدم در بالای کوه امکاناتی بود مکان هایی برای استراحت داشت و سرویس بهداشتی و حموم داشت به اطراف که نگاه می کردم شلوغ بود کم کم هوا رو به تاریکی می رفت ولی اونجا چراغ داشت و من به وضوح و روشنی همه جا رو می دیدم.
فریبا هراتی
: شما در مقابل جالش های بزرگ زندگی به راحتی پیروز خواهید شد و اجازه نمی دهید که افکار منفی و رکود و سردی شرایط اقتصادی دامنگیرتان شود. امیدتان زنده تر از همیشه خواهد شد و دیدتان وسیع و بسیار مثبت خواهید اندیشید. تشکر از همراهیتون.