کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب برنج

برنج درخواب، مالی است که با تلاش و زحمت به دست می آید. اگر بیننده خواب شالیکار نباشد و خواب برنج ببیند،به مال و دارایی تعبیر می شود. برنج پخته یا دمی و کته و پلو حاجتی است که روا می شود و به بیننده خیر و نیکی می رسد.

اگر بیننده خواب ببیند که برنج پخته به دیگری می دهد از جانب او خیر و نیکی به دیگری می رسد. دیدن برنج پخته خوب است به خصوص اگر با شیر همراه باشد و رفاه و خرمی در زندگی آینده است. برنج خوردن همراه دوغ، غم و اندوه است.

خوردن برنج خام، تعجیل در بهره گیری از نعمتی است که حق و سهم شماست. اگر دیدید که برنج می فروشید دیگران را در رفاه و آسایشی که دارید شریک می کنید. اگر برنج می خرید در خرمی و نشاط دیگری شریک و متنعم می شوید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

218 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

 مریم

مریم : سلام. 17ماهه که با شوهرم قهریم.دختر دارم و حتی خونوادش نه از و نه از دخترم خبر نمیگیرن.شوهرم اعتیاد داشت.خواهرم این خوابو دیده(میگفت مادرشوهرمو دیده که اومده خونه مادرم و مادرشوهرم مریض وداغونه بعد مادرم میخواد سر صحبت رو باز کنه که مادرشوهرم میره و به مادرم زنگ میزنه میگه من نمیخواستم چیزی بگم فقط از طرف من به اندازه پانصد هزار تومن برنج و مرغ و لپه یا عدس(خواهرم میگه دقیق یادم نیست گفت لپه یا عدس)بخر بده بده به مریم اینا)خودم هم تو خواب دیدم یه کسی بهم زنگ زده میگه شوهرت تو امیریه پلاک22 زندگی میکنه.

پاسخ
لینک۹ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۲۶:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شوهر شما به شما فکر می کند و اعصابش به خاطر جریانات جاری و اختلاف شما و همسرتان خراب شده است. او امیدوار است که بتواند به نحوی از شما حمایت و پشتیبانی کند و اشتباهش را جبران کند. در مورد پلاک 22 خوابتان گویای این است که همسرتان می خواهد عملا دست به کار شود و تازه عقلش به کار افتاده تا شاید از شما حمایت کند. امیدوارم اعتیاد او برطرف شده باشد. شاید او مادرش را تحریک می کند ( و به او با حالت امری و دستوری حرف می زند ) که در غیاب خودش کمی از شما حمایت کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۰۷:۵۱
کیمیا

کیمیا : سلام و وقت بخیر
خواب دیدم مامانم داره پیاز سرخ میکنه توی باشگاه، یادم نیست چی میخواست درست کنه باهاش( مامانم فوت شده)
مربی باشگاهمون با شوهرش اونجا بودن که هردو یوگا کار میکنن،
غذا که درست شد دیدم توش پیاز نداره و مامانم شیر برنج درست کرده بود و داد دست من و کشیدم توی ظرف که به مربی ام و شوهرش بدم، مربی مون گفت ول کن من نمیخوام بخورم( انگار شیربرنج دوست نداشت) و شوهرش گفت بخور شیربرنجه و گفت من دوست دارم بخورم و تو هم خوددانی
ممنونم از تعبیرهاتون

پاسخ
لینک۱۶ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۰۳:۰۳:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح مادرتان شاد. مادرتان می خواهد که شما راجع به صحبت هایی که می کنید، دقت بیشتری داشته باشید و حرفتان را پخته تر و خردمندانه تر بزنید و از تجربیاتتان استفاده کنید. مربی شما به دلائلی ممکن است از صحبت ها و کلماتی که شما به کار می برید خوشش نیاید و مادرتان می خواهد که شما نرم و ملایم و مهربان صحبت کنید و حرفهای تند نزنید و غیبت کسی را نکنید. همسر او اما تغییر رفتار شما و ملایم صحبت کردنتان را بیشتر می پسندد و تحسین می کند. اما مربی تان زیاد به شما و کلامتان باور ندارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۰:۰۳
Lia

Lia : ببخشید شبیه شهرک سینمایی.و شبیه خیابانی در شهرک‌سینمایی

پاسخ
لینک۲۲ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۰۶:۴۸
Lia

Lia : با سلام خوابی دیدم با این مضمون ی خونه بزرگ قدیمی شبیه خونه های شهرک سینمایی.هنرپیشه مرد قیمه پخته.بهش میگم چرا مرغشو بار نکردی.چیزی درباره زمانه شاید و من بهش میگم چون تو درباره امام حسین شک کردی. مردم غذای امام حسین رو لگدمال میکنن.شاید من برنج پختم اما انگار برای ورود ب اون خونه مجبورم روی برنجهای پخته سفید و و قیمه ای شده پا بذارم و خیلی ناراحتم. بعدانگار مسابقه اس. تو خیابون شهرک سینمایی ی گاری مرتب پر از کاغذهای کرم خاکیه ک توشون رزهای خشک شده سیاه با زیورالات و مرواریدای سیاه نخ شده اس و دوست صمیمی ک بعد قهرمدتها بتازگی با هم صحبت کردیم بهتر از دیگران اونا رو مرتب میکنه. بعضی وقتا توصیف ی خواب خیلی سخته و در جملات نمیگنجه. ممنون از تعبیرتون.

پاسخ
لینک۲۲ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۰۳:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به اطرافتان توجه می کنید و سعی می کنید که از دیگران بیاموزید. به این فکر می کنید که همه ی مردم اهل فیلم بازی کردن و نقش بازی کردن هستند و صداقتشان کم شده. آنها وانمود می کنند که مسلمان هستند و طرفدار امام حسین ع هستند در حالی که از خدا نمی ترسند و خردمندانه و پخته و عاقلانه رفتار نمی کنند. شما می دانید که مردم از امام حسین ع در واقعیت حمایت نمی کنند و به خاطر منافع خودشان است که دست به دعا بر می دارند نه اینکه قویا حامی آرمانهای امام حسین ع باشند. ( خیلی ها با پول دزدی و اختلاس غذای نذری می پزند و بین مردم پخش می کنند تا برای خودشان احترام بخرند). همه با هم رقابت می کنند تا خودی نشان دهند!! اینها آدمهایی هستند که از دیگران سو استفاده می کنند و به عشق پشت کرده اند و بی عاطفه هستند. اینها قلبشان سیاه است و افکارشان اشتباه است. دوست قدیمی شما شاید از خیلی از مردم دیگر بهتر است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۰:۲۰
مریم

مریم : سلام خانم هراتی عزیز.شوهر عمم که فوت شده و پیرمرد خیلی خوبی بود رو خواب دیدم که با ماشین دم در خونه ی ما بود و انگار می خواست بره جایی و ما می خواستیم بهش تو راهی بدیم، من رفتم از توی خونه یه گونی برنج خام آوردم که یادمه سنگین بود و از پایینش کمی سوراخ شده بود و می ریخت. وقتی وم ماشین رسیدم دیدم یه گونی دیگه دستشه و انگار قبلا بهش دادم و گفتم ای وای و شوهر عمم زیرلبی بهم خندید.منم با کیسه برنج برگشتم و خواستم دبه آب ببرم بابام گفت این دبه رو نبر خودم برای پشت ماشینم می خوام،اون یکی رو ببر،منم یک دیگه براداشتم که ببرم براش و بابام به شوهر عمم گفت ببخشبد که من اینا رو برات نیاوردم ۱۰ کیلوه برای من سنگینه.ممنونم از شما.

پاسخ
لینک۲ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۱۱:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. شما برای او آرزوی موفقیت و کامیابی، و آمرزش می کنید ولی با توجه به این که شرایط اقتصادی تان خیلی قوی نیست شاید نتوانید آنطور که باید و شاید برای او خیرات بخرید. اما همینکه دعایش کرده اید و از او راضی هستید، او توشه ی آخرتش را گرفته است. پدرتان هم برای او آرزوی آرامش و روشنایی و موفقیت دارد ولی نمی تواند دستاوردهای دنیایی خودش را خرج او کند چون هزینه اش برای او سنگین است و شما باید با خواندن قرآن و دعای خیر برای شوهر عمه تان، از جایی دیگر این آرامش را ( به جز خرج کردن مادیات) برای او فراهم کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۰۹:۲۱
Mostafa Moradi

Mostafa Moradi : سلام
پس ان شاءالله با دعای خیر آن عزیزان به حاجت خودم می رسم
متشکرم خانم هراتی
ان شاءالله.

پاسخ
لینک۹ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۴:۳۶:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : انشالله.

پاسخ
لینک۹ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۲۱:۰۵
Mostafa Moradi

Mostafa Moradi : سلام خانم هراتی وقت بخیر خواب دیدم که من و برادرم و پدرم در جایی هستیم که منتظر آمدن وانت برنج هستیم فقط من بودم و حضور برادر و پدرم را حس می کردم گویا برنج برای نذری است یا غذا برای مراسم عزای کسی...وانت اول را خالی کرده بودیم و وانت بعد در راه آمدن بود صدای برادرم را شنیدم که گفت خسته شده و نگران سلامتی من هم هست و کمی غر زد اما من چیزی نگفتم و راحت بودم بعد داشتم لباس هایم را پهن می کردم تا خشک شود آن یکی زن داداشم آمد و درباره زندگی کاری من حرف زد و بعد داداشم که آنجا بود چیزی گفت زن داداشم ناراحت شد و رفت و داداشم ناراحت شد و پدرم به او گفت نباید اینکارها را بکنی...بعد من رفتم وارد آشپزخانه ایی شدم که انگار برای مجلس عزا صاحب عزا بود (مثل آشپزخانه مسجد مثلا)دو نفر پشت سر من وارد شدند خیلی به آنها احترام گذاشتم رفتم بیرون سیدی با کت و شلوار زیبای مشکی پوشی با کلاه عرق گیر مشکی بود به نزدش رفتم و به سید بسته نمک نذری دادم و گفتم تقدیم شما و بعد دستم را به گرمی فشرد و نگاهم کرد.گفتم سید من را دعا کنید تا خدا حاجتم را بدهد برقی در چشمانش زده شد و بالبخند گفت چه حاجتی؟ از آنجایی که نمیخواستم کسی بداند و بفهمد به سید گفتم آن حاجتی که حضرت زهرا (س) خودشان می دانند سید ناگهان بهت زده شد برقی در چشمانش زده شد و گفت چشم حتما دعا می کنم و من بازوی سید را بوسیدم و دستم را بر دوشش گذاشتم و به نشانه رفاقت بر دوش اش دوبار دست زدم و رفتیم کسی از افراد گفت چقدر خوب با سید سریع رفیق شده ایی و من و سید در میان اهل آن خانه عزا که لباس سیاه بر تن داشتند نشستیم گویا مجلس عزای کسی بود که نمی دانستم کیست اما فکر کنم سید از آشنایان صاحب عزا بود سپس کنار پدرم نشستم و مجلس تمام شده بود سید نبود ولی نزدیکان عزا بودند من به پدرم گفتم برویم بلند شدم همگی به نشانه ی احترام به مجلس بلند شدند و نشستند( من این رسم را در خاطر نداشتم ونمی دانستم)این بار مردم خواستند بلند شوند اما همت نکردند و من می خواست خنده ام بگیرد از رفتارشان اما برای احترام مجلس جلوی خنده ام را گرفتم و سرم را به زیر انداختم اما سپس افراد زیادی خندیدند رو به کسی که نزدیک بود و تصمیم بلند شدن از جانب او بود با خنده آرامی گفتم چرا همت نمی کنید و بعد از خواب بلند شدم

پاسخ
لینک۸ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۵۲:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما بسیار سخت می کوشید تا به ثروت و رفاه برسید و نذری دارید که امیدوارید انشالله حاجت روا شوید و بخشی از مال و ثروتتان را در راه خداوند خرج کرده و نذرتان را ادا کنید. شاید شما احساس غم و بدشانسی می کنید ولی باید تاسف را کنار بگذارید و شروعی تازه داشته باشید. شما شخصیتی پاک و آبرومند دارید و چیزی برای مخفی کردن ندارید. برادر شما اجازه نمی دهد که خانمش در زندگی شما دخالت کند. شما توسل به یکی از ائمه ی اطهار می کنید و به او اعتماد دارید و حاضرید در راه او فداکاری کنید و به خاطر ایمانتان نسبت به او، دعای خیر او در حق شما مستجاب خواهد شد و انشالله ازدواج خواهید کرد. انشالله شادی و خوشحالی و خبرهای خوش به زندگی تان راه می یابد. اینکه دیگران نشسته اند و شما ایستاده اید، به این اشاره می کند که شما توانایی های خودتان را اثبات می کنید و دیگران به پای شما نمی رسند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۵۰:۳۱
Nila

Nila : سلام خانم هراتی عزیز خسته نباشید
خواب دیدم مامانم که فوت شدن انگار از یه سفری برگشته ولی خسته س و دراز کشیده من دارم میدوم بهش میرسم همش
بعد دیدم ک خالم اینا یه نوع برنج هایی بود شکلشون گرد بود تاحالا ندیده بودم تو طبقه ی پایین ما بود بین همه ی کسایی که اومدن عیادت مامانم تقسیم کردن هر کی میومد پیش مامانم یه کیسه برنج دستش بود
منم خیلی عصبانی شدم بهشون گفتم ک چرا اینجوری کردین اونام جواب خاصی ندادن اصلا انگار براشون مهم نبود
بعدش مامانم بهم گفت خوب کاری کردی بهشون تذکر دادی ولی اروم باش
بعد من از اونجا رفتم با دوستم یه جایی که حال و هوام عوض شه
و اونجا پسری ک همدیگرو دوس داشتیم چن سال پیش ولی به دلایلی تموم شد و دیدم نگاه معنی داری بهم کردیم مث اینکه یه چیزی میخواست بگه بهم
همونجا از خواب بیدار شدم
تعبیر خاصی داره؟

پاسخ
لینک۲ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۰۸:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحشان شاد. خاله ی شما و دیگران راجع به حق السهم و یا ارث مادرتان و یا راجع به ثروت او حرف می زنند و حرفهای آنان، خیلی خردمندانه نیست. شما و مادرتان از این بابت ناراحت می شوید. مادرتان روحش زنده و با خبر است و از رفتار خاله تان در این خصوص راضی نیست. مادر شما نمی خواهد که شما با خاله تان وارد بحث شوید. شاید شما با کسی که دوستش داشته اید راجع به مسائل مالی اختلاف داشته اید که حالا او می خواهد به شما بگوید ( دوست داشته که شما بدانید ) که عشق در زندگی مهمتر است نه مال و ثروت چون انسان ها می روند و ثروت و مال دنیا، به دنیا می ماند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۴۱:۰۵
Shahrzad

Shahrzad : با سلام.من در بیداری با نامزدم در ارتباط هستم.خواب دیدم ازم ناراحته ولی سفره برام پهن کرده سفید و برام در بشقاب برنج کشیده و داد دستم حالت آشتی و دیدم در آشپزخانه یک دختر بچه هم داره برنج میکشه یک نگاه به من کرد و من به اون دختربچه چشمک زدم و داشتم برنج میخوردم. موهام برخلاف بیداری مشکی و بلند و یک لباس سفید که در بیداری دارم تنم بود.نامزدم لباس تنش نبود.و اون منزلی که ما بودیم خونه خالم بود که باهاش در ارتباط نیستم.و نامزدم حتی نه خاله من را دیده نه منزلشان را.

پاسخ
لینک۹ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۱۵:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. نامزد شما سعی می کند که از شما حمایت کند و رابطه خوب و دوستانه ای با شما داشته باشد. او می خواهد پول خرجتان کند و وسائل رفاهتان را فراهم کند. کودک درون شما به خاطر توجهی که به شما می شود خوشحال خواهد شد و شما سعی می کنید که احترامتان را بالا نگه دارید مرموز و با سیاست رفتار کنید و وجهه ی خوب و با کرامت و آرامی داشته باشید. نامزد شما با شما رک و خالص و پوست کنده صحبت خواهد کرد و او می خواهد که فرهنگ و سنت های خانوادگی شما را بشناسد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۲۳:۵۳
Hoshang

Hoshang : سلام.خدا قوت.در آرامگاه محل مون مرحوم مادر خانم و خانمم را می بینم که از سمت مزار مادر مرحومم دارند می آند.مادر خانمم با همان چادر مشگی و عینک و خانمم با مانتو به گمانم سبز بود.هنگام خروج از در آرامگاه دخترام هستند،یک آن متوجه می شیم که اینجا جایی شبیه به هتل بوده و کارت داشتیم و کارت باید تحویل هتل بدیم و کارت خودم بگیرم،بر می گردم و در حالی که کت و شلوار آبی به تن دارم،به سمت دفتر می رم،دفتر در حال بازسازی بود و قدری مصالح جلوی درب ریخته بود.پا روی یک تخته می گزارم و می شکنه و دخترام و خانمم با خنده سربه سرم می گزارند که دست و پاجلفتی ام.اما مسول دفتر چیزی نمی گه.فضا عوض می شه،جلوی خونه مرحوم خواهرم که قریب به ۳۰سال پیش در جوانی از دنیا رفته،باخانمم هستیم.تو کنار دیوار حیاط چندین گونی برنح چیده شده که مال من هست( گونی های سفید ۱۰و ۲۰کیلویی)،گویا نگرانیم برنج خیس نشه یا موش نخوره.یک آن فکر کردیم که یک موش لای گونی ها است،ولی بعد فهمیدیم سایه هستش و موش نیست.بعد متوجه یک انبار چوبی چند قسمتی در همانجا شدم که به خانمم گفتم ما قبلا برنج را در همین انبارهای چوبی برای خراب نشدن و از دست موش نگه می داشتیم.مثل اینکه تصمیم گرفتیم پرنج ها را در اون انبار قرار بدیم.در این صحنه مادر شوهر خواهرم بود که داشت به ما نگاه می کرد.،(خانمم خونه ای که خواهرم با مرحوم مادر شوهرش زندگی می کرد را اصلا ندیده.مادر خانمم نیز اصلا آرامگاه محل ما را ندیده بود،چون کیلومترها فاصله داشتیم).

پاسخ
لینک۲۲ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۱۷:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خانم شما برای مادر شما ( روح همه ی امواتتان شاد) احترام قائل است و دعای خیر او پشت سر مادرتان است و همینطور مادر خانمتان هم ارتباط خوبی با مادرتان دارد و از هم راضی هستند. خواب به شما می گوید که دنیا محل اسکان موقت است و هیچ کسی عمر ابد ندارد. شما شخصیتی آرام و حمایتگرایانه و با گذشت دارید و باید سعی کنید که روی روح و جسمتان کار کنید و هرگز مرتکب خطا و اشتباهی نشوید. خواهر مرحومتان از شما خیرات می خواهد و دعای خیر او متقابلا متوجه ی شما خواهد بود که ضرر و نقصانی به مال و ثروت شما وارد نشود. برای تمام امواتتان خیرات بدهید و خداوند شما را از ضرر مالی در پناه خودش مصون و محفوظ نگه خواهد داشت. ارواح همیشه زنده هستند و از همه چیز با خبرند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۵:۴۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.