تعبیر خواب برنج
برنج درخواب، مالی است که با تلاش و زحمت به دست می آید. اگر بیننده خواب شالیکار نباشد و خواب برنج ببیند،به مال و دارایی تعبیر می شود. برنج پخته یا دمی و کته و پلو حاجتی است که روا می شود و به بیننده خیر و نیکی می رسد.
اگر بیننده خواب ببیند که برنج پخته به دیگری می دهد از جانب او خیر و نیکی به دیگری می رسد. دیدن برنج پخته خوب است به خصوص اگر با شیر همراه باشد و رفاه و خرمی در زندگی آینده است. برنج خوردن همراه دوغ، غم و اندوه است.
خوردن برنج خام، تعجیل در بهره گیری از نعمتی است که حق و سهم شماست. اگر دیدید که برنج می فروشید دیگران را در رفاه و آسایشی که دارید شریک می کنید. اگر برنج می خرید در خرمی و نشاط دیگری شریک و متنعم می شوید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
حسین ب : سلام خواب دیدم پسر عموم ک سه سال باهم حرف نمیزنیم ، خونشونم یه بشقاب برنج وقیمه برام میکشه منو خیلی تحویل میگیره
فریبا هراتی
: سلام. او حرف شما را زده و از شما به نیکی یاد کرده و احتمالا بابت رفتار بدش پشیمان است. شما به ثروت خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام. روزتون بخیر و خسته نباشبد خانم هراتی عزیز. خواب دیدم که شوهرم منو اورده خونه پدرم. متعجب بودم که خودش منو اورده آخه خیلی اهمیت نمیده و مسئولیت پذیر نیست. پسرش رو گذاشته بود پیش من و رفته بود سرکار.از برادرم پرسیدم گفتم اون که محل کارش این شهر نیست چطوری رفته سرکار. برادرم گفت میتونه اینجا بره سرکار و توی اون شهر براش حضور بزنن. منم خوشحال شدم.
برای ناهار رشته پلو درست کردم.پسرش گفت گرسنست. تازه ساعت ده صبح بود. با خودم گفتم خیلی تا ظهر مونده ولی حتما گرسنست. براش یه بشقاب کشیدم و دادم خورد. بعدش دیدم خوابیده گفتم بخواب، گفت باشه و خوابش برد. یه بالش گذاشتم زیر سرش و پتو کشیدم روش. توی خواب دلم براش خیلی می سوخت.
بعد دیدم از رشته پلو کم مونده با خودم گفتم دوباره درست میکنم برای ناهار و شروع کردم به پاک کردن برنج و آماده کردن رشته پلویی برای ظهر که شوهرم میاد. گوجه بزرگی دایره دایره برش خورده بود و کوکو سیب زمینی هم که از قبل آماده توی بخچال بود که شروع کردم توی بشقاب چیدن و تزئین کردن که شوهرم اومد. وقتی شوهرم اومد ازش خواستم توی تربیت بچه دخالت داشته باشم، و ازش گلایه کردم که قبلا گفته اجازه میده ولی الان نه و ناراحت بودم ازین قضیه. بعد دیدم توی اتاق خودم یه تختخواب دونفره هست که البته در واقعیت از قبل داشتمش ولی تو خونه شوهرم نبردمش با خودم گفتم من و همسرم همینجا توی اتاق خودم بخوابیم.
سپاس از شما.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شوهر شما از عقایدی که پدرتان به آن وابسته و مقید است، راضی است و اجازه می دهد که شما آن اعتقادات را در زندگی تان پیاده کنید. شما رشته کار دستتان خواهد آمد و کم کم بیشتر مهارت پیدا می کنید که چطور با پسر شوهرتان دوست شوید و به او احساس مادری داشته باشید. سعی می کنید که رابطه خودتان هم با شوهرتان خوب شود و شور و نشاط و سادگی و صمیمیت و بی ریایی شما باعث می شود که همسرتان به شما بیشتر از قبل اعتماد کند و زندگی تان صمیمی تر از قبل خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Mahy : ببخشید خانم هراتی خیلی ممنونم بابت صبر و حوصله زیادتون.
فریبا هراتی
: سلام. انشالله اوضاع خوب می شود. شهرتان را عوض کرده اید یعنی شرایطتتان عوض می شود. صبور باشید.
.Bahaarr : سلام.خواب ديدم داشتم برنج آبكش ميكردم و كنار دستم چند تا ظرف ديگه برنج آبكش شده بود كه ميدونستم بعضياش كم نمك تره و بايد جدا دم بشه.ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید ثروت و مالی را آماده بهره برداری کنید و عدالت را در این راه رعایت کنید. تشکر از همراهیتون.
majid : سلام
خواب دیدم وارد یه مکانی شدم که یه سفره گسترده پهن شده و غذای موجود در سفره چلو مرغ بود.(سفره نذری بود به مانند موکب های اربعین)
منم رفتم سر سفره نشستم ولی دیدم اون جایی که من نشستم لبه سفره یعنی روی فرش روغن ریخته ترسیدم لباسم روغنی بشه جامو عوض کردم و مشغول خوردن شدم
وسطش یه خانم میانسالی اومد داشت سیب زمینی پخته شده(آب پز شده)تقسیم میکرد که من تمایل نداشتم ور دارم ولی یه آقایی گفت بردار ویه کم ورداشت بهم داد.
فریبا هراتی
: سلام. شما حاجت روا خواهید شد و به ثروت می رسید ولی ماهیت شخصیتی شما خاکی و ساده و تا اندازه ای زودباور است هر چند آخری را نمی خواهید تائید کنید. تشکر از همراهیتون.
Fati : سلام.خواب دیدم تو یه خونه ای هستم احتمال میدادم خونه همسرم باشه.چیزی شبیه خونه مجردی.خود همسرم نبود.یه بشقاب پر پلو بود که انگار من درس کرده بودم و خودم خورده بودم و این اضافیش بود.تو یه ظرف بزرگ هم کوتلت گوشت سرخ میکردم.میخاسم برم که به خودم گفتم حالا که برنج اضافی اومده بزار بکشم تو یه قابلمه کوچیک و کوتلت بزارم روش وقتی همسرم اومد گرم کنه بخوره صواب داره.یه قابلمه کوچک سفید برداشتم از ظرفا و گفتم تهش کوتلت بچینم اگه کوتلتارو رو پلو بچینم احتمالش هس مادرشوهرم ببینه برداره برا خودش!نمیدونم چرا این فکر رو میکردم تو خواب.داشتم میکشیدم تو ظرف بقیه اش یادم نیس که چطور شد.
فریبا هراتی
: سلام. شما فکر می کنید که همسرتان خودش به خودی خود، بد نیست و افکار مادرش است که فکر او را خراب کرده و باعث رفتار بد او شده است. بنابراین شما اگر بتوانید به همسرتان خوبی می کنید ولی به مادرش نه. تشکر از همراهیتون.
Parviz : باسلام و خسته نباشیدخواب دیدم خونه یکی از اقوام روضه بود بهم گفتند برو آب بیار من هم رفتم خونه مامانم دوتا پارچ آب که داخلش یخ بود بردم داخل روضه بعد دیدم دوتا ظرف که پراز برنج خشک بود داخل دست خودم ودختر کوچیکم بودو یه پلاستیک نصفه کمتر هم دست پسر دوستم که بانی روضه بود بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما برای آرامش کسی و حاجت روایی او و مردم، کار خیری انجام می دهید و انرژی مثبت به آنها می دهید و در ازای آن خودتان بسیار حاجت روا شده و به موفقیت و کامیابی و ثروت و شانس و دوستی های گرم می رسید. در واقع شما از بانی روضه ثواب زیادتری بابت کارتان می برید و اجرتان بالاتر خواهد بود. تشکر از همراهیتون.
رویا : با سلام و احترام
خانم هراتی عزیزم، خواب دیدم، همکار سابق شوهرم جایی مثه راهروی کلانتری اومده پیشم برای تحقیق و پرسجو راجبه شوهرم برای ازدواج. منم بهش گفتم خودت یه مدت باهاش برخورد کن و بررسیش کن، من دوست ندارم نه چیزه خوبی بهت بگم نه چیزه بدی و اصلا بمن مربوط نمیشه. در همین حین دیدم مسئول قسمت بازجویی و بازداشت کلانتری که مرد بسیار بدی بود رفته بالای تیر برق که چیزی رو درست کنه و برق ایشونو گرفته و خشک شده و مرده و من داشتم نگاهش میکردم بعد دیدم شوهرم هم داره یواشکی بمن نگاه میکنه و هرجا میرم پشت سرم میاد. با خودم فک میکردم که این داره ازدواج میکنه دوباره، چرا انقد هنوز درگیره منه!
بعد رسیدم خونه خودمو شوهرم، دیدم در یخچال بازه و بیرون یخچال رووی اپن اشپزخونه یه بشقاب برنج با دوتا تخم مرغ نیمرو رووش هست و شوهرم میگه اینو گذاشتم برای تو که بخوری.
البته همچنان باهم سرد و سرسنگین بودیم.
میشه لطفا برای تعبیرش راهنماییم کنید.
سپاسگزارم.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. همکار شوهرتان راجع به مسائل شما کنجکاو است و نمی داند موضوع چیست و گلویش پیش شوهرتان گیر کرده. اما چشم شوهرتان دنبال شماست و هیچ قانونی نیست که طرفدار شما نباشد و دشمنی با شما در طلاق شوهرتان به شکست دشمنانتان می انجامد. شما به حق قانونی خودتان خواهید رسید به زودی و دیگر رازی نیست که شما نگران پنهان بودن آن باشید. حقتان به شما می رسد. تشکر از همراهیتون.
Seyed7 : سلام خانم هراتی ببخشید زیاد مزاحم میشم
زن همسایه مون خواب دیده که مادرم رفته خونه شون (خونه همسایه) و گفته که برادرم یک کیسه بزرگ برنج با یک ظرف بزرگ لوبیا و یک کاور که لباسی مثل کت و شلوار داخلش بوده داده دست دوستش و گفته اینارو بده به مادرم و خودم چند روز دیگه میام.
بعد من(خود من) غرغر کردم با مادرم که چرا رفتی اینارو نشون زن همسایه و مردم دادی و گفتم اینارو میخوام تقسیم کنم و خودمونم هیچی نمیخوریم.
خیییلی ممنون بابت تعبیر و لطفی که دارید.
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم حتما مطلع هستید که هر کاربر از 12 شب تا 12 شب فردا فقط حق یک ثبت خواب دارد و خواب شما در طی این زمان در دیروز ثبت شده بود. من به جهت احترام بالایی که برای شما قائل هستم و به حرمت مقام برادرتان این بار این قانون را برای شما نادیده می گیرم ولی خواهش می کنم منبعد رعایت فرمایید. تعبیر خواب مادرتان این است که بابت اصالت و شخصیت بالای برادرتان، فعلا به شما بابت جبران بخشی کوچک از سختی هایی که کشیده اید غرامت پرداخت می کنند و اخباری به شما می دهند تا خبرهای مهمتر بعدا اعلام شود. تشکر از همراهیتون.
Shamim : سلام دو شب پیش خواب دیدم که مادرم خونه نیست و من میخواستم غذا درست کنم و حس میکردم دیر شده واسه ناهار درست کردن .وقتی وارد آشپزخونه شدم دیدم که پدرم داره آشپزی میکنه .من بهش گفتم پس برنج چی ،برنج واسه ناهار آماده نمیشه و پدرم گفت که به اندازه دو تامون برنج پختم وبعد نگاه کردم دیدم نصف برنجی که خیس داده بودم رو درست کرده و من با خودم میگفتم اینجوری بهتر زودتر میپزه.و دقیق یادم نیس ولی بوی خیلی خوب برنج محلی رو حس کردم.
باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. پدر شما می خواهد به صورتی مثبت و تاثیر گذار عمل کند تا شما او را دوست داشته باشید و به او وابسته باشید. او سعی می کند شما را حمایت کند و شما هم احساس بسیار مثبتی به عملکرد پدرتان و امکانات مالی و رفاهی که او برایتان فراهم می کند دارید. تشکر از همراهیتون.
سبحان بازوند : سلام دیشب خواب دیدم منو دوستم داریم برنج پخته میخوریم بعد سهم من زیاد بود دوستم هی میگفت فلانی یه کم از برنجت که روغن داره بهم بده منم مقداریو بهش دادم و از روغنی که ته دیگ مونده بود بیشترشو برد یه مقدار ناچیزی ته قابلمه موند با اینحال برنجی که من داشتم میخوردم خیلی زیاد بود مقدار اندکیش رو دوستم برداشت که بخوره.تعبیرشو ازتون میخواستم بزرگوار
فریبا هراتی
: سلام. شما به موفقیت ، کامیابی، شانس، دوستی های گرم و شادی و آرامش در خانه خواهید رسید. ثروت شما زیاد خواهد شد و خیرتان به دوستتان هم می رسد ولی از اعتبار و دارایی شما کاسته نخواهد شد. به دوستتان محبت و دلسوزی نشان می دهید و کار او را روان راه می اندازید. روحیه خودتان هم نرم و صاف و ساده است. تشکر از همراهیتون.