تعبیر خواب برنج
برنج درخواب، مالی است که با تلاش و زحمت به دست می آید. اگر بیننده خواب شالیکار نباشد و خواب برنج ببیند،به مال و دارایی تعبیر می شود. برنج پخته یا دمی و کته و پلو حاجتی است که روا می شود و به بیننده خیر و نیکی می رسد.
اگر بیننده خواب ببیند که برنج پخته به دیگری می دهد از جانب او خیر و نیکی به دیگری می رسد. دیدن برنج پخته خوب است به خصوص اگر با شیر همراه باشد و رفاه و خرمی در زندگی آینده است. برنج خوردن همراه دوغ، غم و اندوه است.
خوردن برنج خام، تعجیل در بهره گیری از نعمتی است که حق و سهم شماست. اگر دیدید که برنج می فروشید دیگران را در رفاه و آسایشی که دارید شریک می کنید. اگر برنج می خرید در خرمی و نشاط دیگری شریک و متنعم می شوید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
aminhoseini : سلام خواب دیدم داییم مقدار بسیار زیادی برنج فروخته بود به چین اما با من تماس گرفتند و گفتند برنجها به درد نمیخورد و اونا رو ریختن توی یه جای شبیه رود خشکیده بود منهم که رفتم دیدم یک رود بسیار بزرگ از برنج تشکیل شده البته بدون آب فقط توش برنج بود قسمتی از برنجها دانههای بسیار درشتی به بزرگی و نرمی یک هلو داشتند و من هم آنها را برمیداشتم و میگفتم که ازشون شراب برنج درست میکنم و میگفتم حیف که از مشروب خوردن توبه کردم و گرنه همش را مشروب میساختم در همین حال چند تا از اون چینیها آمدند و من با همان دانههای درشت بهشون پرتاب میکردم و فراریشون میدادم . در همین حال بهم خبر دادند و گفتند که چینیها بهتون کلک زدند و خودشون برنجها را ریختن و از یک جای دیگر دارن بارگیریشون میکنن تا بهتون پول ندند این کلک را سوار کردند من هم از مردم کمک خواستم و با کمک مردم و با پرتاب سنگ به طرفشون فراریشون دادیم و دو تا از زنهای خوشگلشون را گروگان گرفتم و همزمان با هردوی آنها سکس میکردم و چندین بار اورگاسم شدم اما منی ندیدم و در حالت بیداری محتلم نشده بودم .
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که چینی ها می خواهند سر دایی تان را کلاه بگذارند. ( اگر او تاجر است و با چین کار می کند) در غیر اینصورت احساس می کنید که چینی ها می خواهند سر ایرانی ها را کلاه بگذارند و منابع و ذخایر مالی کشور را بالا بکشند. شما احساستان این است که این امکانات مالی و ثروتهای بیکران ایران، می تواند بسیار شادی آفرین و اغوا کننده باشد و چرا باید منابع کشور هدر برود و به دست غریبه ها بیافتد. می گویید اگر این اختیار با من بود که منابع کشور را هدایت کنم، ثروت و سود زیادی را به دست می آوردم و به خوشی و لذت و سرمایه بسیار زیادی می رسیدم. در هوس و اشتیاق این منابع نداشته تان در خواب ، حرص و جوش می خورید ولی نه ثروتی در کار است و نه سرمایه ای. فقط هوسش است و بس. تشکر از همراهیتون.
آوین : سلام و روز به خیر
من در اداره ای مشغول به کار هستم خواب دیدم در خانه هستم و مقدار زیادی برنج دم کرده ام و می گویم که این را برای بچه های اداره درست کردم که نذری بدم به اونا. ولی این برنج را با زرشک مخلوط کردم اولش ترسیم ترش باشه و گفتم شکر نریختم و لی وقتی ازش چشیدم به کسی که کمکم می کرد آشپزی کنم گفتم چه زرشکیه اصلا ترش نیست فقط کمی گلاب بریزم تو برنج که خوش عطر بشه
ممنونم از زحمات شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما مهربان هستید و سعی می کنید روابط دوستانه و خیرخواهانه ای با همکارانتان داشته باشید و به موضوعات ظریف و باارزش و حساسی که برایتان مهم است در خلال این روابط دوستانه بپردازید. شما جوری مسائل را مطرح خواهید کرد که کسی ناراحت نمی شود و از شما دلخور نمی شود. بلکه از شما تعریف خواهند کرد که چقدر خوب رفتار می کنید و همه دوستتان خواهند داشت. تشکر از همراهیتون.
فیروزه : سلام و عرض ادب خدمت خانم هراتی
من خواب دیدم توی خونه خودم هستم و کلی مهمون دارم خانواده شوهرم هم هستن میز غذا چیده بودیم و مهمون ها غذا میخوردن،سر میز نگاه کردم دیدم پدر شوهرم خدا بیامرز (فوت شدن)نشسته و جوان شده و داره غذا میخوره و خوشحال هم هست بعد رو کردم به خواهر شوهرم گفتم بیا غذا های اضافه رو جمع کنیم با هم مشغول که شدیم دیدم کنار میز ناهار خوری یه دیگ خیلی خیلی بزرگ پلو هست که تا لب به لب توش برنجه و ما دیس های اضافه از سر میز می ریختیم اون تو ولی کنار لب دیگ چند تکه تدیگ هست که سوخته
ممنونم تعبیر بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. روحشان شاد. شما به خانواده تان محبت زیادی خواهید کرد و برای شادی روح پدر شوهرتان ثواب این محبت هایتان را می فرستید. ثروت و برکت به زندگی شما خواهد آمد ولی یاد خاطرات تلخ گذشته و دوران بی پولی هم در ذهنتان می ماند. تشکر از همراهیتون.
فیروزه : ممنونم که وقت گذاشتید و تعبیر کردید
liyla : با عرض سلام واحترام خدمت خانم هراتی خواب دیدم دوست قدیمی ام که با هم رابطه امون خراب شده داشت برنج می پخت برا همه دوستانی که اونجا بودن من بهش میگفتم برا چی میخوای برنج بپزی اون هم میگفت که چرا نمیذاری کارمو کنم بعدبرا همه برنج پخت ومن هم از اون برنج پخته خوردم
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. او سعی می کند که به همه خوبی و نیکی کند و شخصیت او مهربان و خیر است. شما هم از محبت او بی نصیب نمی مانید و احتمال قوی با هم آشتی می کنید. تشکر از همراهیتون.
Mehrnoosh : سلام روز خوش
خواب دیدم صبح زوده شوهرم میخواد بره سرکار براش برنج وقورمه سبزی گرم میکنم که ببره بعد میگم چرا الان الکی گرمشون کردم ظهر خودش گرمشون میکرد
تو ادامه خوابم دیدم که خونه پدرمم ولی شباهتی به واقعیت نداشت همه سرسفره نشسته بودیم منم برنج وپنیر چدار وبستنی قاطی میکردم ومیخوردم طعم بستنی وبرنج خوب بود بعدش بحث مدرسه رفتن پیش اومد اولش فکر میکردم خودمو دوتا خواهرام مدرسه میریم بعد فهمیدم مدرسه اونا تموم شده وتو دلم میگفتم صبح زود تو این برف وسرما باید برم مدرسه
فریبا هراتی
: سلام. شما مهربان هستید و می خواهید که زندگی تان خیلی خوب باشد ولی گاهی کمی کاسه داغتر از آش می شوید و الکی مسائل را بزرگ می کنید یا دلشوره می گیرید و همه اش عجله می کنید. شما همه چیز را با هم قاطی می کنید و متوجه نمی شوید که هر چیز به جای خویش نیکوست. در مقابل با خواهر انتان، آنها به نظر می آید که از شما مجرب تر باشند ولی شما برای اینکه سردی و ناامیدی از زندگی تان بیرون برود، نیاز دارید از آنها و دیگران یاد بگیرید و تجربه بیاندوزید. تشکر از همراهیتون.
neda : سلام.من چند مدت پیش خوابی دیرم ذهن منو مشغول کرد. خواب دیدم با خاتواده ام سر سفره نشسته بودیم پسر همسایمون هم بود بعد تو بشقاب همه برنج بود پسر همسایمون به انداره یه بند سبزی پخته فکر کنم تره بود رو بشقاب من گداشت . تعبیزش چی میتونه باشه. ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. سلام. پسر همسایه شما کاری می کند که شما را به بد دهنی و پرخاشجویی وادار کند. تشکر از همراهیتون.
نرگس : سلام و عرض احترام. در خواب دیدم به منزل یکی از دوستام رفتم. تو خونشون که بودم تو دستم یه بشقاب پر از پلو بود که دائما داشتم میخوردم بدون اینکه بقیه چیزی بخورن اما من یکسره مشغول خوردن پلویی بودم که برای خودم بود. دوستم دائما به من میگفت که پلو نخورم یا کمتر بخورم تا برای شام سیر نباشم و من در جوابش میگفتم نگران نباش پلوی تو رو هم میخورم. دوستم عدس پلو درست کرد و سفره ای قشنگی پهن کرد اما من دوباره سر سفره نشستم و قصد خوردن پلوی ایشون هم داشتم. البته موقع شام خوردن دیدم یکی دیگه از دوستام هم اومده و قصد خوردن پلو رو داره . ممنون میشم تعبیر بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. روزی شما زیاد خواهد شد و به ثروت و شادی می رسید. رابطه شما هم با دوستتان خوبتر می شود و سلامتی و شادی به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون.
sogand : shydeh:سلام وعرض ادب واحترام خدمت شما من خواب دیدم که دختر خواهر شوهرم یک دیگ پر از برنج را ابکشی کرده بودولی هنوز دم نکشیده بود به رنگ زرد بود می گفت فقط باید اب وروغن بدهم تا دم بکشد بعد انجا گفتند که من هم برنج پختم او گفت چرا اورده ای من که اورده ام بعد گفت برنجت کومن هم یک دیگ متوسط که داخلش برنج با ته دیگ بود را اوردم دیگ بزرگ بود ولی برنج من نصفش بود وزعفرانی همراه با زرشک یعنی اول سفید بود بعد تبدیل به این حالت شد گفت گرم است گفتم اره مال من از مال اون کمتر بود که گفتم چون برنج زیاد است با مال من قاطی کن وبرنج زیادتر بکش انگار داخل ظرف های یک بار مصرف می کشید نمی دانم خورش چی بود انگار منتظر بودند ببینند خورش من چقدر است این را جاریم گفت من می دانستم که خورشم کم است اما چیزی نگفتم در ضمن زیر دیگ برنج من یک دیگ بزرگتر بود که احساس کردم ان هم مال من بود ولی سرش را باز نکردم در واقعیت من همسرم فوت شده است ممنون می شوم برایم تعبیرش کنید
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب و احترام متقابل. دختر خواهر شوهرتان می خواهد از حق و سهم درامدش خیرات و نذری بدهد ولی هنوز دستش باز نیست و به مرحله ی بهره برداری از ثروتش نرسیده است. شما هم به اندازه ی وسعتان تلاش می کنید و از ثروتتان سهمی را کنار می گذارید و به همراه ایشان باید مشترکا نذری را ادا کنید یا خیرات همسرتان این کار را انجام دهید. شاید آنها نذر دارند که می خواهند ادا کنند و خوابتان می گوید که شما هم با آنها شریک شوید و به اندازه وسعتان این کار را بکنید و نترسید که در زندگی تان با مشکل مالی مواجه شوید چون بیشتر از آنچه که فکرش را بکنید برکت بیشتری به شما خواهد رسید ( دیگ زیر دیگ شماست). ثوابش را هم تقدیم کنید به روح همسرتان. تشکر از همراهیتون.
soha : با سلام و وقت بخیر. شب گذشته از حادثه ای که برای چشمم رخ داده و اسیبی که دیدم و سالهاست برایش چاره جویی و دعا میکنم خسته و غمگین شدم و با گریه و زاری لب به شکایت و اعتراض باز کردم که فلانی فلانی اینهمه گناه کرده و میکنه عذابی نمیبینه ولی من اگه ته دلم هم یه گناه کوچکی کنم چنین بلای هولناکی که از توان من خارجه به سرم میارند، ولی بعدش سریع استغفار و توبه کردم و از خداوند بخاطر اعتراض و ناشکری و کوچک دیدن گناهانم و شک کردن به او استغفار کردم. شبش خواب دیدم در دستشویی حیاط خانه عذر میخوام دستشویی میکنم بعد وارد محوطه خانه میشم و خودم رو در راهرو در حال درد دل کردن با دوستی (که در عالم بیداری بعد از سالها فهمیدم این شخص دوست من نیست بلکه بدخواه من هست و من گول ظاهر مومنش رو خورده ام)میکنم، در عین حال صدای یه دختر چشم زاغی که سالها پیش در دوران خوابگاه با تهمت و افترا بر من باعث شد من رو از خوابگاه اخراج کنند میشنوم داره تو اشپزخونه علیه من بدگویی میکنه بعد از کمی صحبت کردن بلند میشم میرم سمت اشپزخونه یه دوری میزنم و بر میگیردم همون دختر تو راهرو کنار بقیه خوابیده و من میزنم به شونش به این نیت که بلند شه و جواب بدگوییهاش رو بدم ولی رد میشم میرم و با خودم میگم ولش کن مهم نیست بزار هر چی دلش میخواد بگه چه اهمیتی داره و میرم تو اشپزخونه که کمی مواد عذایی بردارم برم خوابگاه میخوام برنج بردارم که مادرم(در واقع نامادریم) میاد و نمیزاره یه کم برنج میریزه کف کیسه و میگه همین که هست ازین به بعد میخوایم مدیریت کنیم و سهمت یک بیستم شد. من هر چی اعتراض میکنم که اینکه خیلی کمه فایده ای نداره و نمیزاره من چیزی بردارم و من هم همون یه ذره برنج رو با ناراحتی میزارم تو کوله ام و سوار اتوبوس میشم و میرم خوابگاه و تو راه هم ناراحت و غم زده نشستم. ( (من سالها پیش در شهرستان دانشجو بودم و همین کارو میکردم موقع رفتن از خونه کمی مواد غذایی میبردم که روزایی که بهمون غذا نمیدن باش غذا درست کنم و تعجب میکنم بعد از 12 سال چنین خوابی و چنین موقعیتی رو در خواب دیدم و این یک بیستم شدن سهم برنجم یعنی چی؟؟)ممنون از شما.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست خوبم خدای مهربان به شما می گوید که بلایی که سر شما آمده تقصیر او نیست و شما به او شکایت می کنید که چرا شما را تنبیه کرده. در اصل تقصیر دل ساده و اعتماد بی جای شما به دیگران بوده که شما آنها را با خودتان همفکر می دانستید و برایشان درددل می کردید و فکر می کردید که آنها شما را درک می کنند و دوستان و مهربانان به شما هستند. در حالی که ایشان خودشان را به خواب غقلت زده اند اما خدا حواسش به همه چیز هست. اینکه شما در حیاط دستشویی رفته اید، به این معنی است که شما باید انرژی منفی تان را جایی خالی کنید که این به ظاهر دوستان در آنجا نیستند!! خانه ای که در آن یک نامادری قصی القلب و دوستانی نامروت وجود داشته باشند، از حیاط که هیچ از پارک وسط شهر هم عمومی تر است و جای خصوصی برای شما نیست. خداوند می خواهند تا شما به کل از این به ظاهر دوستان دل بکنید. زن پدر شما می خواهد که حمایت از شما را در حالی که شما شدیدا به حمایت احتیاج دارید و خودتان را ایزوله می دانید، به 1/20 برساند و به شدت از حمایت شما دست بکشد در حالی که این یک معنی زیبا هم درش نهفته است. اینکه شما فقط به یک نفر برای حمایتتان احتیاج دارید و نه به 20 نفر آدم به ظاهر دوست و پشت خالی کن و خیانتکار. خداوند یار شماست و هرگز فکر نکنید که او شما را رها کرده. عدد یک نمایانگر فردیت، استقلال، رهبری، اصالت، اعتماد به نفس و نفس خود است. عدد یک بودن به این معنی است که شما برنده اید و بهترین هستید. تعبیر دیگر این است که یک بیانگر تنهایی یا تکی بودن است. بیانگر یک نیروی معنوی بالاتر است. صبور باشید خداوند هم کار شما را درست می کند و هم انتقام شما را از همه آدمهای بد خواهد گرفت. تشکر از همراهیتون.
Soodabeh : سلام وقتتون بخیر دیشب خواب دیدم دارم جوجه پیاز خوابیده شده سیخ میکشم که جوجه کباب درست کنم ولی یهویی زیاد شد و از سیخ ریخت پایین دوره گاز و دوره همون گاز پخت، بعد اومدم برنج درست کنم برنجو درست کردم ولی توی قابلمه پره برنج بود یک عالمه برنجو دوره بره قابلمه ریخته بود من هی سعی مکردم جمعشون کنم و توی قابلمه جمعشون کنم جا نمیشد یک عالللللمممههه برنج بود بعد مامانم اومد ترسیدم دعوام کنه که چرا کثیف کاری کردم ولی خندید گفت عیب نداره تعبیرش چیه ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. به شما ثروت و برکت بسیار بسیار زیادی خواهد رسید و کارهایتان خیلی زودتر و راحت تر از آنچه که انتظارش را دارید به نتیجه ی مثبت می رسد و بسیار شاد و خوشحال می شوید. تشکر از همراهیتون.