کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بستر

محمد ابن سیرین می گوید: بستر در خواب زن است و نیک و بد آن تعلق به زن دارد. اگر ببیند که بستری خرید یا بستر را عوض کرد یا از آن بستر به بستری دیگر شد، دلیل که زن دیگر خواهد و زن نخستین را طلاق دهد. اگر ببیند که بستر از حال خود متغیر شد، دلیل که زن او از حالی به حال دیگر گردد. اگر ببیند که بستر خویش را بفروخت، دلیل است که زن خود را طلاق دهد و یا از او غایب گردد و یا از ایشان یکی بمیرد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی خود را بر بستری مجهول ببیند، دلیل که به قدر و قیمت آن او را زیانی رسد. اگر ببیند که بستر وی بر تختی مجهول گسترده بود و بر آن نشسته بود، دلیل که بزرگی و منزلت یابد و دشمنان را شکست دهد.

جابرمغربی می گوید: بستر درخواب ولایت و تن آسایی است. اگر ببیند که بستر را از خانه بیرون انداخت و بعد از آن به خانه آورد، دلیل که میان او و زن طلاق رجعی افتد. اگر خویش را بر بستر نرم گسترده ببیند که خفته بود، دلیل که آن سال بر وی مبارک گردد.

اگر ببیند که بستر او از پشم آکنده بود، دلیل که زن توانگر خواهد. اگر ببیند که بستر او دریده بود یا سوخته است، دلیل که اجل او نزدیک آمده باشد و عیالش را دین و دیانت و شرم نباشد. اگر ببیند که بستر او ابریشمین است و با بستر کرباسین بدل کرد، دلیل که زن فاسقه را از دست بداده و زن ستوده بخواهد.

اگر در خواب ببیند که بستر او را موش سوراخ کرده بود، دلیل است که میان زن او و کسی، کاری ناسزا صورت گیرد و به فساد رضا دهد. اگر بسترش درهوا معلق باشد، دلیل که بستر او در جایگاهی بلند گسترده شود و شغل او بالا گیرد و دولت یابد. اگر ببیند که بستر وی از هوا به زمین افتاد، دلیل که زنش بیمار شود و عاقبت شفا یابد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن بستر در خواب بر چهار وجه است:
  1. زن،
  2. کنیزک،
  3. ولایت،
  4. معیشت و منفعت و تن آسایی.

حضرت دانیال می گوید: اگر بستر خود را سبز ببیند، دلیل که زنی خواهد دیندار و پارسا. اگر بستر خود را سرخ ببیند، دلیل که زن او بدخو و ناسازگار شود. اگر ببیند که بسترش کهنه است و نو شده، دلیل که زنش از خلق بد به خلق نیک بازگردد. اگر ببیند بستر او سبز بود ولی سرخ شد، دلیل که زن وی از صلاح به فساد مایل شود. اگر به خلاف این باشد، از فساد به صلاح بازآید.

اگر ببیند بستر او سرخ بود، سفید شد یا زرد شد، دلیل که زنش از گناه توبه کند و بیمار شود، چنانکه بیم مرگ خواهد بود. اگر ببیند بستر او نو است و در زیر خود گسترده بود و بالش ها نهاده بود، دلیل کند که ازدواج کند. اگر دید بر بستر خویش بالش ها نهاده، دلیل بر خادمان کند. اگر ببیند بستر به جای مجهول است، دلیل که زمینی بخرد و در آن کشاورزی کند.

معبران گفته اند: میراث یابد. اگر ببیند بر بستر خفته، دلیل که راحت و آسانی یابد. اگر ببیند بستری داشته و بر هوا بر روی آن خفته است، دلیل است که به سبب زن جاه و بزرگی یابد. اگر ببیند بسترش دریده است، دلیل که زنش نابکار است. اگر ببیند آتش در بستر او افتاده و بسوخت، دلیل که زن را طلاق دهد یا بمیرد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

122 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

سایه

سایه : سلام من به یکی از همکارهام علاقمندم چند شب پیش نیت کردم توحید خوندم خواب دیدم یک تشک سفید داشتم دستم بود می خواستم بندازم تو نماز خونه اداره ، نمازخونه شلوغ بود و من همش نگران بودم کس دیگه ای روش بخوابه

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۰:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما دوست دارید با همکارتان ازدواج کنید ولی نگرانید که نکند که خیلی های دیگر مثل شما فکر کنند و همکارتان را از چنگتان بیرون بکشند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۱۸:۰۷
arash

arash : سلام،خواب ديدم خونه پدربزرگم هستم،مهمان براشون اومد و ما رفتيم پيشوازشون و يكي از مهمانها كه خانم جوان ناشناسي بود يه رختخواب داد بهم كه بيارم براش،ممنون ميشم تعبيرش كنيد،باسپاس

پاسخ
لینک۲ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۶:۳۳:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی از فامیل به خاطر ریشه ها و اصالت شما خوشش می آید و می خواهد که شما به او توجه کنید و باعث آرامش و رفاه او باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۷:۴۵
عبدالله یزدانی

عبدالله یزدانی : سلام خانم عزیز. ممنونم مخفی کنید

پاسخ
لینک۹ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۳۶:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به مقام و موقعیتی خواهید رسید که آبرو و احترام شما بالاتر می رود و به ثروت می رسید. ثروت شما در گرو مذاکره با دیگران و در گرو ثروت و رفاه دیگران است. به عبارتی اگر بخواهید راحت زندگی کنید، باید به راحتی دیگران هم که قصد مذاکره با ایشان را دارید، فکر کنید! مردم منتظر نتیجه ی تعامل شما با گروهی هستند که شما نمی توانید خوب ایشان را درک کنید ولی آنها شما را به خوبی می فهمند و درک می کنند! اینکه زبان شما را خوب می فهمیده یعنی از ذهنیت و برنامه های شما با خبر است ولی شما اینطور نیستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۵:۲۵
Mehrnika

Mehrnika : با سلام و احترام
وقت بخیر خانم هراتی عزیز
خواب دیدم توی سالن بزرگی هستم که یعو در باز شد سالن نمایش بود و یکی از دوستانم به داخل اومد پشت سرش تماشاگران من ازش دلگیر بودم بلافاصله بعد از ورود اونها موقعیت خودمو پیدا کردم روی یه تخت خواب قرمز خوابیده بودم که سریع بلند شدم و از اونجا خارج شدم باز تو یه اتاقی که بزرگ بود اما خالی و فقط یه تخت خواب معمولی قرمز بود وسط اتاق خودم رو دیدم میدونستم اونجا مسافرم
و دلگیر بودم از دوستم که مطمئن بودم بهترین اتاق دستشه و منو تو گروه خودش قرار نداده و داشتم وسایلم رو جمع میکردم که هر چه زودتر اونحا رو ترک کنم که یه خانم جوانی داخل اتاقم اومد و پرسید چی شده و کجا میرم ؟بهشون گفتم باید برم و باز خانم گفت صبر کن شاید ما مجری بخوایم و بعد پرسید میری تبریز خندیدم و گفتم نه نمیرم ولی اونجا رفتم و دوسش داشتم
و ضمن این صحبتها سعی میکرد تشک بزرگی رو که تو اتاق بود جمع کنه ،و وضعیت اتاق من با اونی که قبلا توصیف کردم فرق کرده بود رختخواب زمینه سفید بود با رنگهای سبز روشن و انگار حالت ابریشمی داشت و بسیار بزرگ بود،بزرگتر از حالت معمول که اون خانم به سختی سعی در جمع کردنش داشت
که تشک رو از او گرفتم و سعی میکدوم چندین تا بزنم و با خود فکر میکردم مهمان بعدی این اتاق میتونه یه عروس باشه .
ممنون از لطفتون

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۴:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. تشکر. شما باید به اطرافتان خوب توجه کنید. چیزی هست که شما باید یاد بگیرید. زندگی شما در معرض نمایش دیگران است و احساسات و شور و شوق شما مورد توجه دیگران قرار دارد. شما دوست ندارید زندگی خصوصی تان در معرض تماشای دیگران باشد. نمی خواهید که کسی برای شما تصمیم بگیرد و از شما سو استفاده کند. دوست شما احتمالا زندگی شما را و حرفهایی که برای او زده اید را جایی تعریف کرده. شما می خواهید موقعیتتان را عوض کنید و آنها انتظار دارند که حالا شما به شدت عصبانی شوید. شما می خواهید از خودتان حمایت کنید و این همه توجهی که دیگران روی زندگی شما داشته اند، حالا جای دیگری متمرکز خواهد شد. روی شخصی دیکر که نگرانی ها و یا موفقیت های او را مورد دخالت و فضولی قرار دهند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۱۵:۵۶
سوگندم

سوگندم : سلام ممنون از تعبیرتون .خانم هراتی سوالی داشتم مفهوم چند خط اخر تعبیر را متوجه نمی شوم لطفا اگر مقدور هست بیشتر توضیح بدهید .وظیفه مراقبت .......الی اخر..تشکر

پاسخ
لینک۱۸ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۱۲:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. به خودتان بیشتر اهمیت خواهید داد و متوجه می شوید که هیچ کسی وظیفه ندارد از شما مراقبت کند اگر خودتان مراقب خودتان نباشید و خودتان را دوست نداشته باشید. عمر در حال گذر است و وقتش رسیده به خودتان هم اهمیت بدهید.

پاسخ
لینک۱۸ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۵۲:۰۵
سوگندم

سوگندم : سلام وقت به خیر .صبح خواب دیدم که در خانه ایی هستم خانه خودم بود ولی نه خانه ایی که الان ساکن هستم در ذهنم خانه سالهای پیش می امد در حیاط خانه که بزرگ بود خانمی بود با موهای بلوند وباز واقایی که نمی شناختم انگار با هم ازدواج کرده بودند ولی خانم خودش انگار. چند تا بچه داشت بعد من نظاره گر بودم در ورودی کوچک بود ودیوارش اجر نما بود ولی کل ساختمان سنگ نما وشیک بود من داخل خانه بودم مثل اینکه خودم جای ان خانم بودم چندین اتاق داشت وتمیز ودر هر گوشه هم از این چراغ خوراکپزی واترا قدیمی که با نفت کار می کرد بود که روشن بود بچه هایم انگار کودک بودند وشب بود می خواستم که بخوابیم چندین رختخواب برای بچه ها با لحاف اوردم وپهن کردم یک تشکی هم بود که رویه نداشت وکهنه به نظر می امد کنار رختخواب خودمان پهن کردم وبه همسر مرحومم که انجا بود گفتم بیا روی این تشک پیش ما بخواب روی تشک را ملحفه انداختم که همسرم برداشت ان را ونمی خوابید حس می کردم خجالت می کشد از برادرهایش .انهاانجا بودند من برای انها رختخواب داخل حمام انداخته بودم وگفتم چیزی لازم ندارید یک از انها گفت پتو می خواهیم ومن دو تا پتو دادم انها در حمام را بستند وصدای اب را می شنیدم هیچ منفذی به بیرون نداشت با خودم می گفتم نکند بخار اب انها را خفه کند. رفتم داخل اتاق همه رختخواب ها را مرتب کردم. وچراغ اترا که روشن بود اوردم داخل اتاق بچه ها همسرم گفت: در اتاق باز باشد همه خانه یکنواخت گرم می شود.بعد انگار در جایی هستم نمی دانم کجا بود همه وسایلشان را برده بودند. من کلی تشک ولحاف وپتو ورختخواب داخل کمد داشتم .کسی به من گفت تا گرم هستی اینها را ببر من مرتب شماره تلفنی را می گرفتم. ولی انگار شماره قدیمی بود وشبیه رادیو می شد ومی خواستم یک وانت بگیرم رختخواب های خودم را ببرم. شماره تلفن 2405 بود.ممنون وخسته نباشید

پاسخ
لینک۱۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۹:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. زندگی شما متحول خواهد شد. شما به شرایطی که در گذشته داشتید فکر می کنید و اینکه چطور برای رسیدن به زندگی موفقیت آمیزی تلاش می کردید. به فرصت هایی که به برادر های همسرتان دادید تا شروعی تازه داشته باشند به محبت هایی که کردید، اهدافی که داشتید.. و روح همسرتان شاد، او می خواهد که شما زنده و سلامت و سرحال باشید و به خواسته هایتان برسید. مسیر زندگی شما عوض خواهد شد. به ثروت خواهید رسید و وظیفه ی مراقبت از خودتان را به عهده می گیرید. شما احساس می کنید که زمان دارد می گذرد و البته وقتش رسیده که به خواسته هایتانننن رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۲۸:۴۷
Somai

Somai : باسلام من خاب دیدم کسی ک دوسش دارم و باهاش قهرم ی پتو مشکی با دوتا دسش معلق گرفته رو هوا اما حرف نزد فقط پتو ک رنگش سیاه بود معلق تو هوا گرفته بود میشه تعبیر کنید ممنون

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۴:۳۴:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او آماده است که به صورت کلی با شما قهر کند و شما را کنار بگذارد. اما شرایط را معلق نگه داشته ببیند رفتار شما چگونه است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۹:۵۷
Sssbbb

Sssbbb : شرمنده خانم هراتی عزیز دوباره نویسی میکنم.من نامزد دارم و به همین زودی ازدواج میکنم این آقا در جریانه.من تو خوابایی که میبینم به این آقایون روی خوش نشون میدم احتمالش هست این خوابها هشداری به من باشه که در آینده بخوام درگیر چنین رابطه هایی شم؟ در واقعیت من احساس خوبی داشتم که این آقا بهم توجه داشت.درواقع مورد توجه قرار گرفتن خوشایند هرکسی هست.ولی من به این آقا به عنوان گزینه برای ازدواج فکر نمیکنم حتی رابطه دوستی. باز هم تشکر

پاسخ
لینک۳ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۰:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کار خوبی کردید که خوابتان را بازنویسی کردید چون من جادوگر نیستم و علم غیب هم ندارم. نوشته های شما هر چه باشد، تعبیر را بر طبق بیان خودتان انجام می دهم و اگر از شرایطتان کامل ننویسید قطعا در تعبیر اشتباه به وجود خواهد آمد چون من شناختی از شما در غیر اینصورت ندارم. این اقا به شما توجه دارد ولی موقعیت ازدواج با شما را نداشته بنابر این صرفا به شما توجه کرده است. شما هم همانطور که گفتید از توجه خوشتان می آید ولی یک جای کار کمی می لنگد! درست است که شما به او احساسی ندارید ولی دوست خوبم کسی که می خواهد ازدواج کند باید آنقدر عاشق همسرش باشد و بخواهد زندگی اش را حفظ کند که اصلا برایش مهم نباشد که دیگران راجع به او چه احساسی دارند. شما باید روی این نقطه ی ضعف فکرتان کار کنید و شخصیت خودتان را قوی و محکم کنید که نه از تعریف کسی ذوق زده شوید و نه اگر از شما بد گفتند، دلتان بلرزد و دست و پایتان را گم کنید. اگر در زندگی تان قوی و مسلط و با اعتماد به نفس رفتار کنید هرگز اشتباه و لغزشی از شما سر نخواهد زد و هرگز نادانسته اشتباهی نمی کنید که همسرتان هم متوجه شود که شما از تعریف یک آقای دیگر ذوق می کنید! چون در صورتی که این اتفاق بیافتد و همسر شما متوجه این ذوق کردن شما بشود، قطعا در زندگی تان مشکل به وجود خواهد آمد و او خواهد گفت که شما همه ی قلبتان را برای او نگذاشته اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۱۲:۱۹
Sssbbb

Sssbbb : سلام وقتتون بخیر.من گاهی برای روح مادربزرگ مرحومم خیرات میکنم. و شبش یا شب بعدش ایشون میان به خوابم.ولی اینبار که خیرات کردم شبش خواب دیدم تو خونه مادربزرگمم ولی ایشونو نبود تو خوابم.داخل یه لحاف تشک و بالش خیلی سفید و تمیز دراز کشیدم انقد سفید که فقط لحاف تشک تو خوابم به چشم ميومد.لحافم روم کشیده بودم. خیلی خوشحال بودم.خونه مادربزرگم خیلی گرمو و آرامش بخش شده بود بزرگتر از خونه واقعیش بود.بعد دیدم برادر یکی از دوستانم که البته همون روز ایشونو تو خیابون دیدم باهم سلام علیک کردیم (این آقا به من در واقعیت توجه دارن.خیلی وقت بود ندیده بودمش )اون سمت اتاق کنار لحاف تشک خودش نشسته بود ایشونم خوشحال بود یه جورایی. بعد اومد سمت من منو محکم بغل کرد لحاف منو کشید روش . صورتمو لبامو میبوسید.منم دستم یه نارنگی بود که میخوردم فکر کنم این آقا داد بهم.بعد راجبه خانواده من حرف میزد انگار میشناختشون یه حالت صمیمی. اسم خواهرمم چند بار گفت که مثلا خواهرم اینکارو کرد ال کرد بل کرد.بعد انگار خانواده من صداش کردن یا رفت ببینه چه خبره گفت الان ميام پيشت. منم پشت سرش رفتم دیدم تو کوچه داره با چندتا آقا صحبت میکنه. ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۳ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۵:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحشان شاد. دعای خیر مادر بزرگتان پشت سر شماست. او برایتان آرزو کرده که بختی خوش داشته باشید و ازدواجی موفق برایتان پیش بیاید. برادر دوست شما احتمالا به شما فکر می کند و می خواهد که از شما خواستگاری کند. او سعی می کند که با محدودیت ها و امکاناتی که دارد مواجه شده و راه حلی برای مشکلاتش پیدا کند تا بتواند با امکانات بیشتری از شما خواستگاری کند. در صورتی که او از شما خواستگاری کند شما به او پاسخ مثبت خواهید داد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۵۹:۵۲
Sara

Sara : سلام وقت بخیر
 اوایل امسال آقایی به من ابراز علاقه کردن واصرار به  دوستی داشتن ولی من نپذیرفتم چند وقت پیش متوجه شدم ازدواج کرده در ضمن ایشون از همسرشون جدا شده واین ازدواج دومش هست چند شب پیش خواب دیدم تو یه خونه ای هستم که این آقا وخانم جدیدش توی اتاق تقریبا تاریک دوتا رختخواب پهن کردن که با فاصله ازهم بود(که البته فاصله رختخوابهاشون از هم اونم برای کسی که مدت کوتاهیه ازدواج کرده حتی تو خواب برام تعجب آور بود) وخیلی نو وشیک نبود وحتی رنگش کدر بود دیدم وحتی لحاف یا پتویی روشون نبود وتشک زیرشون هم اصلا معلوم نبود داشتن یانه فقط بالشهاشونو خوب دیدم  اون آقا تو جای خودش بود ولی خانمش راه میرفت و انگار بی قرار و بی حوصله بود وابروهاشم خیلی پر وپیوست بود ونامرتب وبلند طوریکه من تو خواب تعجب کرده بودم که این چرا مثه دختراس وابروهاش اینجوریه وصورتش اونجوری که من تو عکسش دیده بودم نبود البته صورت صاف وبی نقصی داشت که خیلی خوشگل نبود ولی در کل به نظرم همه چیزش مثه دخترا بود واین خیلی باعث تعجب من شده بود وبعدشم که رفت دراز کشید بالاتنش لخت بود وحتی بدنش وسینه هاش مثه دخترا بود بعد احساس کردم خانمی بالاسرش نشسته که خوب ندیدم کیه ودیدم با اون داره حرف میزنه که خوب یادم نیست ولی انگاربهش میگفت پدرم اینو گفته واونو گفته واون آقا هم در حالیکه تو جای خودش بود حرفای خانمشو رو میشنید و به شوخی میگرفت بعد احساس کردم حامله اس ولی شکمش بزرگ نبود فقط یدفه یه دردی اومد سراغش که مجبور شد صاف بخوابه و گفت آخ کمرم واز اون طرف اون آقا یدفه از جاش پرید وبلند داد زد مراقب باشید دیگه اگه چیزیش بشه من چیکار کنم وبعد از اتاق رفت بیرون و دادش طوری بود که من تو خواب به شدت ترسیدم . با تشکر .

پاسخ
لینک۹ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۷:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. این آقا روابط زناشویی گرمی با همسرش ندارد و احتمالا تمایلی هم به ایجاد اینگونه روابط ندارد. همسر او از این بابت بسیار متاسف و ناراحت است ولی غرورش اجازه نمی دهد که اعتراض کند و احساس واقعی اش را از دیگران مخفی می کند. او احساس می کند که ازدواج کردن و ازدواج نکردن ، برای او فرقی نداشت!! او بسیار غصه می خورد و غم را در وجودش مخفی می کند و این آقا می ترسد که این خانم هم از او جدا شود و همه بگویند که پس لابد تو عیب و ایرادی داری. ولی تا کار به جای باریک نرسد، این آقا همه ی مشکلات همسرش را نادیده می گیرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۳:۴۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.