کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بچه

اگر خواب بچه ‏اى را دیدید، در انجام کارها فرصت مناسبى را به دست خواهید آورد. دیدن بچه ‏ى لاغر، نشانه‏ دچار شدن به مشکلات است. بچه‏ چاق، موفقیت در انجام کارهاست. اگر در خواب ببینید که بچه‏ اى خوابیده، زندگى خوبى خواهید داشت. اگر ببینید که بچه‏ اى را به قتل رساندید، به یکى از اشتباهات خود پى خواهید برد. بازى کردن با بچه ‏ها نشانه موفقیت در همه کارهاست.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

705 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

گلی

گلی : سلام لطفا مخفی باشه ۳ ربیع الاول

پاسخ
لینک۱۰ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۰۴:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام برادرزاده ی شما به خاطر اینکه با برادرتان و خانم برادرتان خیلی ارتباط ندارید؛ نسبت به شما غریبی می کند ولی این شرایط همیشگی نیست. تدریجا رابطه تان بهتر خواهد شد و ارتباط بهتری با آنان پیدا می کنید و فرزندشان هم به همین صورت با شما صمیمی تر خواهد شد. اما در شرایط حاضر، این بچه بخاطر کوچک بودنش از شما فاصله گرفته است. شما هم از این جدایی ناراحتید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۰ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۵۷:۵۷
eli

eli : سلام.وقت بخیر خانم هراتی عزیز.خواب دیدم با پسرم و پدرو مادرم جایی میریم.متوحه شدم روی سقف خونه ها که کف بام بودن راه میرفتیم، همه خونه ها به هم وصل بودن ،شبیه خیابون شده بود،پسرم میدوید و میخندید منم می‌دویدم دنبالش،میگفتم ندو‌،میترسیدم بیفته.بعد دیدم مامانم کولش کرده و ،کمی تب داره.نگرانش بودم.بعددیدم تو حمومم دوش می‌گرفتم، انگار .....بعد اومدم تو خونه ای که مال یک مردسیستانی بود که چندتازن داشت ومثل قدیم همه با هم یکجا توی ی خونه زندگی میکردن،ف شهاب متفاوت پهن بود که هر کدوم مال یک خانواده بود .کلی زن و بچه بودن.ی دختر بچه سه چهار ماهه که مال من بود جای شیلنگ تک شعله گاز رو کرده بود تو دهنش ،سریع گرفتمش که لثه هاش آسیب نبینه،گفتم گرسنشه، بغلش کردم و شیرش دادم، چشاش آبی بود و موهاشم تراشیده بود.اومدم شیر بدم دیدم ی دندون بالا و دوتا پایینش در اومده.روی بغل خواهرشوهرسابقم ی دختربچه شبیه جنین بود،خیلی بی‌حال و نزدیک مرگ.شبیه ی بچه پلاستیکی که توش پر آبه.من بغلش کردم جون گرفت و شد ی بچه قشنگ و می‌خندید.جای دیگه هم دیدم عقد دخترعممه (تازه نامزد وعقد کرده).فقط ی لحظه مجمع هایی دیدم که روی دست بود و توشون بشقابهای عسل و نبات بود.من دست بردم توی بشقاب عسل و یک انگشت برداشتم و گذاشتم دهنم و برای ازدواج خودم و عاقبت بخیری آرزو کردم (مطلقه ام و برای ازدواجم استرس دارم) .همیشه از خوابهام تیکه هایی یادمه و هر قسمتش ی جاییه

پاسخ
لینک۲۳ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۱۶:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و خانواده تان به اوج موفقیت در کارهایتان خواهید رسید و موفقیت های پی در پی بدست می آورید. مادر شما سعی می کند که تکیه گاهی مطمئن برای پسرتان باشد و زمانی که شما به کارهای دیگری مشغول هستید، مراقب باشد که سرتان کمبود محبتی احساس نکند. شما می خواهید شروعی تازه داشته باشید و نگرانی هایتان را دفع کنید. از غم رها خواهید شد. شما با یک آقایی که بسیار احساساتیست و طبع گرمی دارد زندگی خواهید کرد و او شرایط مالی خیلی خوبی خواهد داشت و مجبور خواهد بود که امکانات مالی خودش را به کارهای مختلفی اختصاص بدهد. شما می خواهید از نظر مالی تامین باشید و نابخردانه رفتار کرده و حرص و جوش می ورید ولی سعی می کنید که خودتان را کنترل کنید، احساس تان را به شیوه ای مثبت و سازنده مطرح کنید و منفی فکر نکنید. شما تلاش می کنید که سرمایه و ثروتی که متعلق به شماست بیشتر شود و رشد کند. با شما با مهربانی و دلسوزی تعامل خواهند کرد و خیلی زود شرایط مالی تان بهتر هم می شود و اعتماد به نفس تان افزایش می یابد. خواهر شوهر سابقتان ( یا شوهر سابقتان) از نظر مالی ضعیف خواهد شد ولی شما می توانید با دعایتان باعث بهبود شرایط آنان شوید. اگر بخشی که نوشته اید جای دیگری دیدم دختر عمه ام، در این خواب نبوده باید اعلام بفرمایید از شما حق خواب کسر شود تا خدای نکرده مدیون سایت و کارمندان آن نشوید!! انشالله دختر عمه تان به خاطر احساس تعهد همسرش نسبت به او احساس خوشبختی بیشتری خواهد کرد و شما هم مثل او خوشبخت می شوید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۳ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۳۳:۲۹
فاطي

فاطي : سلام وقت بخير بنده مادر مجرد هستم نزديك ساعت ٤ صبح خواب ديدم كه با يك كودك سه يا چهار ساله پسر كه انگار فرزندم بود، با هم به يك فضاي سبز كه شلوغ بود براي خوردن غذا رفتيم. روي صندلي خواستيم بنشينيم كه شخصي صندلي فرزندم را كشيد و فرزندم سرش به جدول خورد و كف از دهانش بيرون مي آمد او را بغل كردم و با فرياد گفتم يا حضرت فاطمه زهرا بار سوم كف برگشت و بچه چشمانش را باز كرد و من با تعجب گفتم معجزه شد.

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۲۰:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید در کارتان پیشرفت کنید و کاری به شما واگذار می شود که باعث موفقیت و پیشرفت شما در زندگی تان خواهد شد. شاید اشخاصی سعی می کنند که موفقیت های شما را بدزدند و شما را ضعیف جلوه دهند. اما باید متوسل به حضرت فاطمه س شوید که او با دعاهای خیرش، از شما در مقابل اشخاص بد محافظت کند. هر روز ذکر نام حضرت فاطمه س را به این صورت : یا فاطمت بنت محمد رسول الله- زیاد بگویید. این ذکر معجزه می کند و تمام افکار منفی، چشم زخمها و ناراحتی های احتمالی را از شما دور می کند. آیت الکرسی زیاد بخوانید و در نمازتان هم تسبیح حضرت زهرا س را ذکر کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۱۷:۳۵
آلاء

آلاء : سلام وقت بخیر،امروز صبح خواب دیدم که از خواب بیدار شده ام واز اتاقم اومدم بیرون و شروع کردم بچه هام را صدا بزنم که از خواب بیدار بشن که یه دفعه دیدم یه دختر سیاه پوست که فک کنم آفریقایی بود وسط اتاق ایستاده و یک بچه هم بغلش هست،گفتم تو اینجاچکار داری خندید و دیدم کم کم چند تا بچه دیگه سیاه پوست دختر وپسر باموهای فرفری مدل آفریقایی یا شاید عرب، و سنهای مختلف از بقیه اتاقها اومدن بیرون ومن با خودم گفتم حالا چی بدم این بچه ها بخورن،بعد دیدم تعدادشون زیاده حدود سی یا چهل نفر،ودر خونه باز بوده ، اومدن داخل، به یکیشون که یک دختر حدودا ۱۳،۱۴ ساله بود گفتم چه جوری اومدین داخل گفت از دیوار و مثل یک روح از دیوار رد شدبعد همسرم را دیدم که تو خیابون تاریک چند تا از همین بچه ها دنبالشن و داشت باهاشون حرف میزد ومیپرسیدشما کجا بودین اینجا چیکار میکنین؟

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۰:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به ثروت زیادی خواهید رسید ولی از اینکه این پولها چطور به دستتان می رسد هیچ خبری ندارید و وجود این ثروت از شما پنهان بوده است. همسر شما در شرایط سخت و بغرنج تلاش کرده که با محدودیت هایش مبارزه کند و با سخت کوشی و استقامت زیاد، پول و ثروتی بدست بیاورد هر چند که در حالت عادی او و شما خیال می کنید که رسیدن به ثروت برایتان توهمی بیش نیست و این امکان را باور ندارید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۴۶:۰۱
محبوبه

محبوبه : شب تاسوعا خواب دیدم که یک مردی که زن نداره وغریبه بود(زنش مرده بود یا طلاق داده بود نمیدونم)، بچه اشو جلوی من گذاشت و گفت پوشکشو عوض کن، منم گفتم تا حالا یکبارهم پوشک بچه عوض نکردم، و خواب بعدیش خانواده عمو ام رو دیدم و با عروسشون که دیدار کردم اون رو در اغوش گرفتم که ایشون بچه دار نمیشن

پاسخ
لینک۳۰ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۰:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام . شما در هر کامنت فقط مجاز به ثبت یک خواب هستید و نه تمام خوابهایی که در یک شب یا در شبهای متفاوت دیده اید و هر قدر هم که این خوابها کوتاه باشند، شما فقط باید یک خواب ثبت کنید نه بیشتر در غیر اینصورت خدای نکرده مدیون سایت و کارمندان آن خواهید شد. تعبیر خوابتان این است که کار و پروژه ای به شما واگذار می شود و شاید شما مسئولیت امور اقتصادی آن را می پذیرید و یا شاید احساس می کنید که شما باید کار کنید و سود و سرمایه ی آن، متعلق به دیگران است و زیاد چیزی عایدتان نمی شود. اگر بین خواب بعدی و قبلی بیدار نشده اید، یک خواب است وگرنه باید به بنده اطلاع دهید تا یک حق خواب دیگر از شما کسر کنم تا مدیون نباشید. شما عروس عمویتان را بخوبی درک می کنید و دوست دارید که از او حمایت کنید و دلسوز او هستید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۰ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۴۷:۲۳
محبوبه

محبوبه : شب تاسوعا خواب دیدم که یک مردی که زن نداره وغریبه بود(زنش مرده بود یا طلاق داده بود نمیدونم)، بچه اشو جلوی من گذاشت و گفت پوشکشو عوض کن، منم گفتم تا حالا یکبارهم پوشک بچه عوض نکردم، و خواب بعدیش خانواده عمو ام رو دیدم و با عروسشون که دیدار کردم اون رو در اغوش گرفتم که ایشون بچه دار نمیشن

پاسخ
لینک۱۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۶:۴۵:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۵۸:۵۵
M

M : پدرم خواب دیدن اول درخانه ای هستن که سرتپه وکنار دره هست وداخل دره آب هست،پدرم کنار آب رفت و دوباره به بالای دره رفته ومیخواسته بالای تپه بره که قنداق بچه هست وگریه میکنه و وقتی بچه رو بغل میکنه بچه انگار 4،5ساله است و بچه میگه من هزاره(قومیت شیعه افغانستانی)هستم.
پدرم بچه را بغل کرده و همراه بچه به بالای تپه میره و مادرم رو میبینه و بچه میگه من میخوام نماز بخونم پدرم جایی رو صاف میکنه که نماز بخونه حین نماز خوندن جسه بچه کوچک میشه پدرم اون رو برمی‌داره و بالای یه بلندی میزاره که از خواب پا میشه

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۰۵:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. پدر شما از منابع ضروری برای رسیدن به اهدافش یا برای انجام وظائفش برخوردار است و بر محدودیت ها و مشکلاتش غلبه کرده است. او هدفش را بدست آورده هر چند که برای رسیدن به این هدف سخت جنگیده و تلاش کرده و با مشکلات زیادی غلبه کرده و احساساتش جریحه دار شده. حالا پدرتان می خواهد برای رسیدن به موفقیت، خدای بزرگ را شکر کند ولی این موفقیت، لحظه به لحظه ضعیفتر و کمرنگتر شده؛ "شاید" چون منافع مردم محروم و مسلمان قرار است فدای مصلحت های قانون گذاران شود و پدر شما با اجحاف در حق فقرا مخالف است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۱۴:۴۸
nazi99

nazi99 : سلام خانم هراتی عزیز
خسته نباشین
یه زوجی در حال طلاق هستن و یه پسر ۵ ساله دارن
خواب دیدم این زوج یه دختر ۵.۴. ساله دارن و توی خواب اینو میدونستم که دختر کوچیک دارن ولی یهو دیدم یه پسری دارن که کلاس هشتم میره و از این خبر نداشتم .گفتم ااا یه پسر به این بزرگی دارن چرا پدرش به ما نگفته بوود!

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۳:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. آنها سرمایه ی مشترکی دارند که با جان و دل برای بدست آوردن آن تلاش کرده اند و حالا آنان می خواهند به قدرت و موفقیت های مالی بیشتر و بالاتری برسند و سعی می کنند که به غرایز و شهود خودشان باور داشته باشند. آنها احتمالا به درک مشترکی می رسند که بتوانند این مشکلات را به بهترین صورت پشت سر بگذارند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۴۰:۵۶
nazi99

nazi99 : پس احتمالا طلاق نمیگیرن؟

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۱۵:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : بیشتر از این از خوابتان چیزی مشخص نیست.

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۵۵:۵۵
نیلی

نیلی : سلام وقت بخیر من با یه آقایی رابطه داشتم که الان ۷ ماهه ازش خبر ندارم .چن شب پیش خواب دیدم تو ی خونه هستیم که انگار باغشون بود من وارد اتاقش شدم تختش یک نفره و روی تخت پر از پتو بود اومدم پتو ها رو مرتب کردم دیدم یک نوزاد تازه به دنیا اومده اونجاست .نوزاد رو برداشتم ازش نگهداری میکردم ‌.اقا به من گفت که بارون اومده سقف خونمون آب وایساده باید برم آب ها رو از رو سقف جارو کنم .انگار بیرون بارون میومد .گفتم نمیشه به یکی بگیم برامون انجام بده گفت نه .من ی لحظه بچه رو گذاشتم رو تخت رفتم بیرون از اتاق به بقیه کارام برسم وقتی برگشتم دیدم بچه لبه ی تخت هستش و داره میوفته ‌‌سریع بغلش کردم ‌‌‌انگار کسی نبود ازش مواظبت کنه من مواظبش بودم

پاسخ
لینک۲۳ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۱۸:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. او با کسی ارتباط احساسی ندارد، هدف تازه ای دارد که سعی می کند آن را انجام دهد ولی به شدت فکرش ناراحت است و تلاش می کند که از نظر معنوی فکر و ذهنش را تقویت کند. حضور شما در زندگی او می تواند باعث شود که او در انجام اهدافش به موفقیت برسد وگرنه ممکن است که نتواند کارهایش را به خوبی سرو سامان دهد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۳ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۵۵:۰۴
نیلی

نیلی : سلام وقت بخیر من با یه آقایی رابطه داشتم که الان ۷ ماهه ازش خبر ندارم .چن شب پیش خواب دیدم تو ی خونه هستیم که انگار باغشون بود من وارد اتاقش شدم تختش یک نفره و روی تخت پر از پتو بود اومدم پتو ها رو مرتب کردم دیدم یک نوزاد تازه به دنیا اومده اونجاست .نوزاد رو برداشتم ازش نگهداری میکردم ‌.اقا به من گفت که بارون اومده سقف خونمون آب وایساده باید برم آب ها رو از رو سقف جارو کنم .انگار بیرون بارون میومد .گفتم نمیشه به یکی بگیم برامون انجام بده گفت نه .من ی لحظه بچه رو گذاشتم رو تخت رفتم بیرون از اتاق به بقیه کارام برسم وقتی برگشتم دیدم بچه لبه ی تخت هستش و داره میوفته ‌‌سریع بغلش کردم ‌‌‌انگار کسی نبود ازش مواظبت کنه من مواظبش بودم

پاسخ
لینک۲۲ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۱۶:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۵۰:۱۰
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.