کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بچه

اگر خواب بچه ‏اى را دیدید، در انجام کارها فرصت مناسبى را به دست خواهید آورد. دیدن بچه ‏ى لاغر، نشانه‏ دچار شدن به مشکلات است. بچه‏ چاق، موفقیت در انجام کارهاست. اگر در خواب ببینید که بچه‏ اى خوابیده، زندگى خوبى خواهید داشت. اگر ببینید که بچه‏ اى را به قتل رساندید، به یکى از اشتباهات خود پى خواهید برد. بازى کردن با بچه ‏ها نشانه موفقیت در همه کارهاست.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

707 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

 عسل صادقی

عسل صادقی : سلام . معذرت بابت طولانی شدن خوابم . من با یه اقایی دوست بودم و یه مقدار دلار دستش امانت دادم و تو دوتا مغازه سرمایه گذاری کردم و دو تایی شروع کردیم به کار بعد دو سال خیلی مسائل پیش اومد که ادامه رابطه رو با مشکل روبرو کرد . من خواستم جدا شم در واقع ایشون هم پشتش باد خورد و ازدواج و دیگه پشت و گوش انداخت . منم با توجه به شرایط خواستم جدا شم . دلارا و مغازه ها رو خواستم همه رو ولی اون همه چی و بنام خودش زد و ... منم رفتم دادگاه و الان تو مراحل اولیه شکایت . واقعا فراموشش کردم . تو این مدت خیلی خوابشو میبینم تو خواب هام هم حالت های متغیر داره ولی تو همشون ظاهر خوبی نداره . خواب اصلیم اینه که تو خیابون پدرشو میبینم و واسش تاسف میخورم و شروع میکنم زدنش . اخرش پولاشو میگیرم و حق خودشو میزارم تو جیبش اون دست میکنه تو جیبم میگه پولا همه رو گرفتی بعد بهش میگم ببین جیبتو بعد حرف بزن وقتی جیبشو میبینه متوجه میشه پول هست و بعدش من تو همون خواب خود پسره رو میبینم که یه دختر بچه چند روزه رو میاره انگار من چند روز قبل زایمان کرده بودم و اون نگفته بچه رو گرفته بود و بچه هر دومون بود . بعد چند روز از روی اینکه انگار مجبور شد یا ترسید یا نتونست نگهش داره دختر و اورد و اون لحطه با وجود نفرتی که از پسره داشتم گفتم یعنی ما دوتا بچه داریم چطور باید تحمل کنم اون پسره رو یعنی باید باهاش باشام . حس فوق العاده ای بود وقتی دخترمو گرفتم و داشتم بهش شیر میدادم چون چند روز بهش نتونسته بود غذا بده وقتی اومدم شیر بدم دیدم سینم خیلی گرد و متورم شده فهمیدم من واقعا زایمان کرده بودم که الان شیر دادم شروع کردم شیر دادم و میدونستم شیر اولیه اغوزه با کمی تلاش کم کم اغوز اومد و من با اذان صبح پاشدم

پاسخ
لینک۳۰ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۱۰:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهش می کنم. شما حق خودتان را از او خواهید گرفت. ثروتی که باعث و بانی بوجود آمدن آن شما هستید، به شما برخواهد گشت و شما با سرمایه و تلاش خودتان ثروتتان را زیاد خواهید کرد. شما انصاف را رعایت می کنید و پدر او هم مجبور می شود که به عدالت تن دهد. حق شما به شما برخواهد گشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۵۴:۳۶
Fofo

Fofo : سلام.من مجردم خواب دیدم یه بچه ی ۶ماهه توپول دارم.توی یه مراسمم انگار شوهرم فوت شده بود.یه زنه دیگه اومد گفت که من زن اولشم و این بچه ماله منه.جنسیت بچه یادم نیست.بعد من شک داشتم واقعا بچه ی اونه.تو کشور خارج بودم اسم شوهرم گبریل بود.و خودم فکر میکردم شوهرم زنده ست و این زن با کسی دیگه منو اشتباه گرفته.

پاسخ
لینک۱۱ دی ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۵۹:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما کاری را به دست می گیرید که در آن بسیار موفق خواهید شد. ابتدا فکر می کنید که کارتان گیر کرده و ناامید هستید و بامشکلات مالی مواجه هستید. زندگی امروزتان در هرج و مرج قرار دارد و خبر خوش به شما می رسد. گبریل همان جبرائیل است و دیدنش یا شنیدن نامش برای شما خبری خوش است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۱۸:۱۵
Hesam

Hesam : سلام
خواب دیدم با دوتا از دوستام که نمیش ناختمشون ولی دوستم بودن رفتیم ۱جایی که ۱ دریاچه خلیی زلالی جونمون بود نا گهان ۱کی اومد ۱ دختر خلی تپلیه نازیرو بهم داد گفت این دختره توست منم خلی خوشحال شدم و سرگرمه او و روستایی که همراهم بودن شیرجه زدن تویه اون دریاچه زلالی که اونجا بود آبش توری زلال بود که کفش کاملن معلوم بود بعد ۱هویی پریدم از خواب

پاسخ
لینک۲ دی ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۱۰:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما گشایش کار خواهید یافت و به حالت روحی بسیار شاد و احساساتی پاک و شاد دست می یابید مضافا به اینکه سرمایه و ثروتی به شما می رسد که در طی زمان آن را بزرگ خواهید کرد و به ثروتتان اضافه می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ دی ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۳۴:۰۸
Mah11111

Mah11111 : سلام خانم هراتی، روز بخیر
دختر خاله من بچه اولش را حامله هست و بچش دختره. من خواب دیدم بچه دومش بدنیا اومده و پسر هست. میگفت پسر بزرگمو شوهرم با خودش برده سر کار.
بچه کوچیکش تو بغل من بود و حرف میزد. من گفتم چطوری بچه‌ای که یه هفتشه میتونه حرف بزنه؟ خودش و بچه هر دو گفتن اینکه چیزی نیس خیلی عادیه. خیلی زود رشد میکرد بچه، حتی یه بار که من محکم بغلش کرده بودم اندازه یه نوجوان شده بود و من بهش حس داشتم.

پاسخ
لینک۲۸ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۲۶:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دختر خاله تان گشایش کار خواهد یافت و کار همسرش خوب می شود و موفق خواهد بود. خیلی زود کار همسرش خوب می شود و شما فکر می کنید که کاش کار شما هم اینقدر سریع پیشرفت کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۰۷:۴۹
مریم

مریم : اینهم بگم جا انداختم .. وقتی جلو در هستیم و مامانم داره میگه ببرتش و ازین حرفا ..میبینم همسایه روبروییمون که اونم دو تا بچه تو همون سن و سال همون بچه ها داره ..درو تا نیمه باز میکنه و یواشکی نگاه میکنه که ببینه سرو صداها برای چی هست . بچه هایی که تو خونمون بودن پسر بودن همه تا جایی که از حسم توی خواب یادم میاد ..دختر نبودن هیچکدوم .ببخشید دوباره ارسال کردم ..در تکمیل خوابم بود با تشکر

پاسخ
لینک۲۸ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۵۵:۱۱
مریم

مریم : سلام وقت بخیر ... من چند شب پیش خواب دیدم که یه بچه حدود 1 ساله که کلاهی به سر داشت طوری که کلاهش تا گردنش اومده بود پایین و صورتش معلوم نبود .. دیدم داره میاد تو اتاقم ..منم تو اتاق تنها بودم . وقتی کلاهو از سرش بر میدارم میبینم یه پسر بچه تپل مپل و سفید با چشمای آبی و خوشگل .. بغلش میکنمو حسابی نازش میدمو باهاش بازی میکنم ..بعد که میام تو هال در حالیکه میبینم مادرم تو اشپزخونه در حال آشپزی هست و خوشحاله ..میبیبنم تو هال پر از بچه های قد و نیم قد هستن ..همشون غریبن و انگار از بچه هایی هستن که جا و مکان ندارن .. یکدونشون خیلی ریز و کوچیکه که بغلش میکنمو به مادرم میگم ببین وای این چقد ریزه ..ولی زود میذارمش پایین . ..بعد برادرمو میبینم که گوشه پذیرایی نشسته و شروع به آواز خوندن میکنه صداشم خیلی دلنشینه ..بعد من میگم عجب صدایی برادرم داشته من خبر نداشتم .. برادرم البته ایران نیست . بعد همزمان با خوندنش میبینم اون بچه ها هم شروع میکنن به هم صدایی و همراهی با برادرم انگار . ولی بچه ای که تو چشم من اون لحظه میاد که داره سعی میکنه مثل برادرم بخونه ..یه بچه تقریبا معلوله لب و دهنشو درست نمیتونه تکون بده.. بعد ازون میفهمیم که دوتا از بچه ها رفتن تو حموم و یه کار خطرناکی کردن خودکشی کردن .. من زود میرم تو حموم اما حموم نمیبینم میبینم تو تا چاه توالت که ببخشید مدفوعش زده بالا(اسهالی) .. و انگار بازم خرابکاریه اینا بوده .... بعدش مادرم میترسه و میگه زود این بچه ها رو از خونه بندازیم بیرون برامون دردسر میشن اینا اینکارو کردن منظورش خودکشیه ..ولی من جلو در خونمون دارم یکی از اونا رو که بدنش خیس بود رو با حوله خشک میکنم و سعی میکنم لباس تنش کنم تا سرما نخوره .... مادرم همینطور به برادرم میگه ببرش زوتر ببرش خونش میفته گردنمون ... همون موقع هم میبینم که رو دیوار های راهرو اپارتمانمون یه مقدار خون مالیده شده .. بعد همون لحظه تو خواب یاد اون تاج گل عزا میفتم که تو خواب قبلیم دیده بودم و براتونم تعریف کرده بودم .. و نگران میشم میگم نکنه برامون دردسری باشه .. این خواب رو چند شب بعد ازون تاج گل عزا دیدم که گفته بودم داییم اومده بود خونمون و ... اما خواب بسیار عمیق و عجیبی بود ببخشید طولانی شد .

پاسخ
لینک۲۸ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۵:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما خبردار شدید که اتفاقات خوبی در جریان است و زندگی تان سرشار از تحولاتی مثبت و فکر کردید که گشایش کار می یابید. کسی به زندگی تان آمد که احساس می کردید که مثل زندگی برادرتان که سرشار از هماهنگی و هارمونی و آرامش است، او هم می تواند شما را به خارج ببرد و به هماهنگی و هارمونی برسید. اما متوجه می شوید که این موردی که فکر می کردید مثل برادرتان است، توانایی اداره شما را ندارد و ( معلول) کاملا از براوردن خواسته های شما عاجز است. کنترل بعضی کارها از دستتان خارج می شود و حس می کنید که نمی توانید به خوبی از پس مشکلات بربیایید و از فکر این اتفاقاتی که در جریان بود خارج می شوید اما احساس می کنید که انگار مردم شما را و کارهایتان را تحت نظر دارند . مادرتان می خواهد زودتر مشکل شما فیصله پیدا کند و بیشتر از این گندش در نیاید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۴۶:۳۲
مریم

مریم : ممنونم از تعبیرتون خانوم هراتی عزیز .. اما واقعیتش من نه به کسی چنین فکری داشتم و دارم و نه اینکه زندگی برادرم سرشار از هارمونی و هماهنگی هست . بهر حال ممنونم از تعبیرتون .. ولی فکر میکنم حس خودم در خواب بیشترین کمک رو بهم میکنه .. در ضمن در مورد ان دسته گل عزا هم که دیدم بگویم که عمویم یعنی برادر پدرم اتفاق بدی برایشان افتاده و ممکن است به رحمت خدا بروند. خواب من قبلا این بود که پدرم فوت کرده اما در خانه ما مراسم عزایی نبود. اما امروز اینو خبر دار شدیم . من اکثر خوابهام فکر میکنم رویاهای صادقه هستند و چیزیو که میبینم همان تعبیر میشود تقریبا .. البته دلیل اینکه به شما روی اوردم این بود که میخواستم در تعبیر این رویاهام کمک کنین که بیشتر بتوانم باهاشون ارتباط برقرار کنم . بهر حال خواستم فقط شما رو در جریان تعبیر خوابم قرار دهم. پر چانگی مرا هم ببخشید .موفق باشید.

پاسخ
لینک۲۸ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۴۵:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : بله در صورتی که رویا صادقه باشد در اکثر موارد عین همان اتفاق می افتد و روانشناسی و تعبیر بی فایده هستند.

پاسخ
لینک۲۸ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۵۹:۱۵
مریم

مریم : ممنونم از توجه و پاسختون

پاسخ
لینک۲۹ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۲۷:۵۲
Mehrnoosh

Mehrnoosh : سلام خانوم هراتی خسته نباشید
مادرم خواب دیده یه پسر حدودا یک ساله بغل داره که تو خواب فکر میکنه پسر از خواهرمه
متوجه میشه پشت گردنش یه دفعه ورم میکنه وبالا میاد، پیش خودش میگه بچه یه مریضی سخت داره

پاسخ
لینک۱۲ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۱۵:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. پروژه و کاری دست مادرتان خواهد افتاد که احتمالا مربوط به خواهرتان است. تصمیمی باید بگیرند که بین قلب و مغزشان فاصله می افتد یعنی بین اینکه چه احساسی دارید و جه فکر می کنید، فاصله می ا فتد و منطقتان یک جیز می گوید و قلبتان یک چیز دیگر. بنابراین رفتار و اخلاقی تند از خودشان بروز خواهند داد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۰۱:۵۵
مریم

مریم : سلام وقت بخیر،ان شاءالله خوب هستید
صبح روز پنجشنبه نزدیک اذان صبح درخواب دیدم که در خانه ایم و برخی از خانواده مادریمم خونمونن
منم در حال انجام کارهای پذیرایی و تمیز کردنم که متوجه شدم پسر بچه ی بسیار تپل و بامزه ای هست که هر کس هر کار می کنه نمی تونه بخوابونش و آرامش کنه و ی دفعه گفتم بدین به من تا ببینین چطوری آرامش می کنم
با اینکه خیلی خیلی برام سنگین بود بغلش کردم کمی راه رفتم ولی کمی شل شد سر خورد کمی پایین رفتم ی گوشه سکو داری تکیه دادم گفتم رو این وایسا تا درست بغلت کنم این بار گذاشتمش رو کمرم بخاطر سنگینیش کمرم خیلی خم شد ولی بی نهایت آروم شد در همین حالت اومدم به سرش که رو شونه ام بود نگاه کنم دیدم برادرمه(ایشون الان بیست و پنج سالشونه) ازم تشکر می کرد و آروم شده بود بعد نشستم رو زمین و سرش را گذاشتم رو قفسه سینم که راحت بخوابه بقیه خانواده و فامیل در حال خوردن غذا بودن و گفتم شما بخورید من پیش این بچه می مونم وقتی غذا خوردنشان تموم شد گفتن بچه را بزار زمین خسته شدی اومدم به بچه نگاه کنم دیدم نمیدونم بچه یوز پلنگ بود یا بچه پلنگ فقط دیدم جای اون بچه این بغلمه تعجب کردم آروم خوابیده بود که ناگهان شروع کرد با دندانش یقه لباسامو کشیدن منم رهاش کردم رفت سمت حیاط و در گوشه حیاط دست شویی کرد منم که داشتم با تعجب نگاهش می کردم دوید سمتم و روی دو تا پاهایش ایستاد و بهم تکیه داد و دم را تکون میداد نمی دونستم چ کار کنم که پرید بغلم و رفت پشت گردنم نشست و سرش رو گذاشت رو شونه ام و همچنان متعجب از موضوع که از خواب پریدم

پاسخ
لینک۲۷ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰۳:۴۷:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما کار و پروژه ای را به عهده می گیرید که برایتان سنگین است و آن هم تحمل بار مشکلات برادرتان یا هدایت و راهنمایی اوست که در حالی که بسیار دوستش دارید و برایش ارزش قائلید ولی خام و بچه گانه برخورد می کند و شما نگران هستید که او ضربه نخورد و خیلی لوسش کرده اید. کمر شما در مقابل مسئولیتی که در قبال برادرتان دارید خم شده و او ذاتی تغییر ناپذیر و قوی و جاه طلب دارد که در عین اینکه موفق است و به راحتی بر موانع و مشکلات خودش غلبه می کند، بازیگوش هم هست و شخصیتش تغییر ناپذیر است. او عاشق شماست و برایتان دم تکان می دهد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۵۳:۵۶
مریم

مریم : بسیار تشکر،اجرتون با خدا ان شاءالله...هر چی بیشتر همراه شما پیش میرم به کارتون بیشتر ایمان میارم...
به قولی خیلی کار درست هستید
این تعبیری که نمودید میشه گفت صد در صد درسته
در پناه حق موفق باشید

پاسخ
لینک۲۷ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۳۴:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : تشکر.

پاسخ
لینک۲۷ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۰۳:۵۹
رعنا

رعنا : درود بر شما مهربانو
مادرم ديشب ديده در جشني بوديم كه بزن و برقص نداشته، ناگهان متوجه ميشه يكي از خواهرام نيست! ميره دنبالش و ميبينه خواهرم تبديل به يك دختر ٦-٥ ساله شده و داره با دختربچه هاي ديگه بازي ميكنه. مامانم ميارتش پيش خودش، اما دوباره غيب ميشه و مادرم ميره پي اش.
ايندفعه مادرم پيداش نميكنه، مادرم روي پشت بوم سيماني بوده، پاش رو ميذاره رو زمين سيماني؛ اولش جاپاش سفت بوده اما يهو زيرپاش خالي ميشه و از ارتفاع زيادي درحد دو سه طبقه پرت ميشه پايين. پايين در يك انبار چوب، انباري تميز با سقف بلند پُر از چوبهاي روي زمين.
صحنه عوض ميشه و مادرم ناگهان خودش رو، روي تخت بيمارستان ميبينه درحاليكه سروصورتش و پاهاش باندپيچي شده! بدون هيچ خوني.

انشالله خير باشه
ممنون ميشم تعبير بفرماييد

پاسخ
لینک۱۶ دی ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۰۵:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما دلش شور خواهرتان را می زند و خواهرتان بسیار بچه گانه فکر می کند و بسیار ساده لوح شده! او فکر می کند که زندگی بازی است و نمی داند که عواقب کارش چقدر برای او گران تمام می شود. مادرتان او را نصیحت می کند اما باز او کار خودش را می کند. مادرتان در اوج موفقیت خودش، و با وجود دید وسیعی که نسبت به شرایط دارد، بنیان سفت و سخت و جاپای محکمی در موقعیتش ندارد و متوجه می شود که خواهرتان را گول زده اند آنهم از جانب کسی که ابراز می کند که سقف آرزوهایش خیلی بلند است و ظاهرا آدم موجه و تمیزی به نظر می آید اما بسیار شارلاتان و شیاد و درغگو و سیاستمدار است. مادر شما احساس استیصال و نگرانی شدیدی می کند که وجهه اش خراب شده و دست و پایش را بسته اند و به درگاه خداوند دعا می کند. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۱۸:۲۶
ستایش

ستایش : سلام خواب دیدم یه بچه ای تو بغلم و ظاهراً دختر بود. من بچه را به شوهرم دادم که نگهش داره و با خودم می گفتم ما که بچه داریم چرا مادر شوهرم می گفت باید یه بچه دیگه بیارین. (توضیح اینکه چند شب قبل صحبت بچه بود و مادر شوهرم به دخترم می گفت باید یه بچه دیگه مادرت بیاره تا تو تنها نباشی)

پاسخ
لینک۱۲ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۳۸:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما می تواند تصویر ذهنی تان از بیداری باشد و در این صورت باطل است. اما اگر اصلا قبل خواب به این موضوع فکر نکرده بودید، سرمایه ای بدست می آورید و شوهرتان پولدار می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۴۱:۵۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.