تعبیر خواب بچه
اگر خواب بچه اى را دیدید، در انجام کارها فرصت مناسبى را به دست خواهید آورد. دیدن بچه ى لاغر، نشانه دچار شدن به مشکلات است. بچه چاق، موفقیت در انجام کارهاست. اگر در خواب ببینید که بچه اى خوابیده، زندگى خوبى خواهید داشت. اگر ببینید که بچه اى را به قتل رساندید، به یکى از اشتباهات خود پى خواهید برد. بازى کردن با بچه ها نشانه موفقیت در همه کارهاست.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Fofo : سلام خسته نباشد طوطیمو گم کردم و نذر کردم خدا نشونه بده بهم تو خواب بدونم زنده است یا نه.دوباره میبینمش.خواب دیدم سوار یه ماشین بودیم سمت شهر میرفتیم.من بچه بودم شاید ۸ساله.وقتی وارد شهر شدیم متوجه شدم مواد مذاب داره سمتمون میاد.شخصی که پدرمون بود و نمیشناختم گفت دست بچه ها رو بگیر برو من پشت سرت میام.یه دختر نوزاد دست چپم بود و دست چپم تو دست یه پسر ۴ساله اینا رو از شهر دور کردم.هر چی گشتم پدرمون نبود.دیدمش گفت من حالم خوبه تو بچه ها رو از شهر دور کن من خودم میام.از دور شهرو نگاه کردم دیدم شهر دود بلند شده ازش.من که بچه بودم و اون دو تا بچه نجات پیدا کردیم.اما از سلامت پدرمون خبر نداشتیم.
فریبا هراتی
: سلام. شما راجع به گم شدن طوطی تان استرس دارید ولی دیده اید که خارج شهر رفته اید و احتمالا طوطی تان هم همینکار را کرده و اگر می تواند پرواز کند و سالم است شاید به حومه شهرتان رفته و در امنیت است. یا کسی او را گرفته و به فرزندش داده تا از او نگهداری کند. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام خواب دیدم که خیلی دلتنگ عشقم بودم و رفتم محل کار سابقم و داخل حیاط روبروی زیرزمین وایستادم و عشقم ی لحظه میاد بیرون از زیرزمین و بعد میره در عین حال میبینم که من باهمسرم و بچه به بغل دارم ی مسیری رو میرم (من مجردم )ممنون میشم تعبیرشو بگید
فریبا هراتی
: سلام. شما در پس زمینه ی ذهنتان عشقتان را حفظ کرده اید و نیاز دارید که او هم همینطور باشد و به شما فکر کند و این آرزوی شماست. شما به کاری متعهد می شوید و پروژه ای را به دست می گیرید و مجبور خواهید بود دنبال حفظ زندگی خودتان باشید و نمی توانید مرتب بنشینید و به او فکر کنید. تشکر از همراهیتون.
Mohamad : سلام .خسته نباشین ..من قرار بود تا اخر سال با عشقم ازدواج کنم هردو کاملا همو میخواستیم و یه درک متقابل و عمیق از هم داشتیم.بحث هم توی خونوادم مطرح شده بود...تا اینکه من خواب دیدم توی یه مکانی باهم بودیم مثل فروشگاه بود.عشقم دست دوتا بچه رو گرفته بود و بدون هیچ صحبتی ازم دور شد و رفت..فک کنم هردوتا بچه هم پسر بودن دقیقا یادم نیس..بعد ازاین خواب به یک روز طول نکشید که همه چی شروع شد به خراب شدن ..روز اول دیر جواب تماس میداد روز دوم اصلا جوابم نمیداد تا اینکه به یکهفته نرسید کاملا منو ول کرد و رفت..اصلا هم بهم نگفت چیشده و مشکل چیه.الان هم حدود دوماه میشه کاملا ازش بیخبرم و هیچ خبری ازش نیست..ممنون میشم بفرمایید چه تعبیری داره.سپاس
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. عشق شما از نظر احساسی و ذهنی خسته شده و دچار طوفان مغزی ایده های جدید شده و به انتخاب های پیش رویش فکر می کرده و او تصمیم گرفته که 2 پروژه نوپا را به دست بگیرد و گشایش کار یافته و می خواهد استقلال پیدا کند و بتواند در کارش موفق باشد و اینقدر سرش گرم شده که عشق و عاشقی را کنار گذاشته چون احتمالا فکر کرده که بدون استقلال مالی ارزش و احترامی نخواهد داشت و مجبور می شود همیشه به خاطر مال و ثروت وابسته شما بماند. پس ترجیح داده که برود ولی کار احمقانه ای کرده که حتی با شما حرف نزده که چرا اینکار را می کند و در واقع به شما هیچ ارزشی نداده است. بروید خدا را شکر کنید که با او ازدواج نکردید. عشقی که اینطور باشد نه درک عمیق و متقابل از همدیگر است و نه خواستن! این خودخواهی محض است و بس. تشکر از همراهیتون.
Maya : سلام وقت بخیر خانم هراتی عزیز امیدوارم در عافیت باشید
خانم هراتی عزیز خواب دیدم در خیابانی هستم که سرازیری داره یکدفعه متوجه جیغ های یه دختر بچه شدم کمی جلوتر دیدم یه خانم که پوششی شبیه به لباسهای محلی و داری و تقریبا مسنه اون دختر بچه رو اذیت می کنه انگار بچه دزد باشه من رفتم جلوتر که انگار متوجه من بشه بچه رو رها کرد و به محص رها کردن جیغ بچه قطع شد و اون خانم سرشو انداخت پایین و از جلوی من رد شد که اونجا متوجه چهرش شدم که صورتش عجیب بود و روش کبودی های کبود و سیاه داشت و کمی ترسناک دختر بچه هم کمی بعدتر به همون مسیری رفت که اون خانم رفت نمی دونم چه اتفاقی افتاد که اون خانم بدو بدو دوباره داشت برمی گشت انگار دنبال کسی افتاده باشه تا بگیرتش و با سرعت از جلوی من رد شد من یه تیکه ازروسری محلی که شبیه تور بود یا چادرشو کشیدم و خورد زمین و من روسری رو ول نکردم و نسبت بهش احساس خطر می کردم انگار که اگر ولش کنم می خواد کاری کنه برای همین همونطور که روسریش تو دستم بود دور خودم می چرخوندمش یه اقایی از کنار من داشت رد میشد و من همینطور که اون زنو دور خودم می چرخوندم به اون آقا گفتم با پلیس تماس بگیرین و اونم اینکارو کرد یکدفعه اون خانمو پرت کردم تو باغچه و سرش خورد به تنه درخت انگار گیج بود برادرمو دیدم که اومد گفت چیکار داری بهش دنبال دردسر می گردی که من گفتم داشت یه دخترو ادیت می کرد برگشتم دیدم اون زن ناپدید شد ولی احساس ترس می کردم بعد خودمو تو خونه دیدم در دستشویی رو باز کردم با برادرم بودم دو تا دست دیدم که از لای دیواره های دستشویی اومد بیرون که داخل دستشویی آب تمیزم بود و به محض اینکه در باز شد انگار متوجه حصورم شده باشه داشت دستاشو قایم می کرد به برادرم نشون دادم و اونم دید داخل همون آب هاله ای از خون بود خیلی کمرنگ و محو و در پایان خوابم یه پیغام دریافت کردم که دقیقا این جمله رو نوشته بود تاوان کاری که کردی و به سختی پس میدی چیزی شبیه به این جمله و اون لحطه نمی دونم چرا تو خواب احساس کردم اون پیغام از طرف اون زنه و اون یک جن بوده خیلی ترسیده بودم ممنون میشم تعبیر بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همینطور شما. شما با انرژی های منفی و خصلت های بد دنیا مبارزه خواهید کرد و این ذات خوب شما، شیطان را عصبانی کرده و می خواهد به شما تنش و اضطراب عصبی بدهد. برای رهایی از شر او، هر وقت احساس ترس کردید 7 بار نام حضرت فاطمه س را به این صورت تکرار کنید. یا فاطمت بنت محمد رسول الله. یا اگر فرصت دارید دعای جوشن کبیر را بخوانید که شیطان از عصبانیتش دیوانه تر شود!! و گورش را از زندگیتان دور کند. در پناه خدای بزرگ باشید. تشکر از همراهیتون.
Maya : بسیار سپاسگزارم خانم هراتی عزیز ممنون بخاطر راهنمایی های خواهرانه و دلسوزانه تون بسیار خوشحالم که با بزرگواری همچون شما آشنا شدم امیدوارم خداوند به شما عمر باعزت و سلامتی عطا کنه. در پناه خدا باشید.
فریبا هراتی
: تشکر عزیزم. ممنونم.
Maya : سلام عرض ادب و احترام
خانم هراتی عزیز من سال گذشته قرار بود با آقایی کاری رو شروع کنم اما اتفاقی پیش اومد که متاسفانه ناخوداگاه همکاری و ارتباط بنده با ایشون قطع شد و دیگه خبری ازشون نداشتم ولی چندماه پیش مجددا برای شروع کاری از منشیشون وقت ملاقات خواستم که هنوز بخاطر مشعله کاریشون موفق نشدم و البته بخاطر گرفتاریهای کاری خودم پیگیر نشدم تا اینکه خواب دیدم تعدادی از اقوام، یکی دونفر ازهمسایه ها و این اقا به همراه یکی دوتا از دوستاشون اومدن منزل ما در حالیکه خانوادم و مادر مرحومم هستن جو به شکلی بود انگار مهمونیه میوه های تروتازه و شیرینی شیرینی ها تو ظرفای نیوه یکبار مصرف بود انگار مجلسی باشی ولی نبود بیشتر شبیهه مهمونی بود اون اقا اول با کمی فاصله نشسته بودن کم کم اومدن نشستن نزدیک بنده و من حرفو باز کردم و دقیقا یادمه شروع کردم راحع به کارهام باهاش صحبت کردن خیلی از برخوردشون تعحب کردم اصلا به اون شکلی که می شناختمشون نبودن بسیار گرم و خوشرو بودن و اصلا تواون جمع احساس غریبی نمی کردن انگار که منتطر باز کردن صحبت از جانب من بود جوابمو داد و شروع کردیم به صحبت و من داشتم سعی می کردم برم سر اصل مطلب راجع به کار یادم نمیاد در پایان کامل صحبت کردیم یانه اما یادمه دورو برمون پر از دختر بچه و پسربچه بود که بازی می کردن و من و اون اقا دایم مراقبشون بودیم که خرابکاری نکنن ایشون بلند شدن و انگار با دوستاشون می خواستن برن که من بدرقشون کردم اونطور که حس کردم تو خواب حس و حال هردومون خوب بود بعد خودمو جایی شبیه یه میدون وسط یه خیابون دیدم که دوروبرم پوشیده از برف بود و سفید و من یک ان رو دوتا زانوم نشستم رو برفا و یه جمله ای رو با فریاد گفتم ممنون میشم بفرماییدچه تعبیری داره سپاس
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب و احترام متقابل. تعبیر خواب شما این است که شما باید با ایشان تماس بگیرید و راجع به کارتان با او صحبت کنید. اجتمال خیلی قوی نظر ایشان مساعد است و شما راجع به منافع مشترک و چگونگی انجام کارها با هم همفکری خواهید داشت. به شما سودی می رسد که فعلا در مرحله ی رکود آن است و قرار است بعدا به سود برسد و جمله ای که گفتید هدفتان است که می خواهید آن را دنبال کنید و منتظر عملی شدنش هستید. تشکر از همراهیتون.
Maya : عرص ادب روزتون بخیر
خواب دیدم یه پسر بچه ۳ ۴ ساله پیدا کردم که خیلی شبیه به برادرزادمه همه جا با خودم می برمش ازش نگهداری می کردم بهش رسیدگی می کردم انقدر شبیه به بردرزادم بود که حتی به برادرم زنگ زدم مطمئن بشم پسرش پیششونه یا نه برادرمگکشیو برداشت مخاطب حرفاش من بودم ولی از چیزی حرف می زد که هیچ ربطی به سوال من نداشت انگار با دیوار صحبت می کرد در جایی بودم شبیه خیابون بزرگی باهمون پسر بچه دنبال آدرس می گشتم از هرکس می پرسیدم این خیابون به کجا میره یا نگام می کرد ولی انگار منو نمی بینه اگر اشتباه نکنم فقط یه آقای مسن جوابمو داد نگاه کردم دیدم مسر بچه نیست دیدم رفته سمت چند تا آقا که انگار راننده اتوبوس بودن و داشتن استراحت می کردن دیدم پسر بچه نشسته کنار یه باغچه رفتم بهش با یه بطری آب دادم حواسم همش به اون بچه بود طوریش نشه بعد در جایی خانم برادرمو دیدم بهش بچه رو نشون دادم گفتم این پسرت نیست گفت نه انگار بچش پیشش بود گفت شبیهش نیست بعد دایم ازش سوال می کردم بچه رو باید به کجا تحویل بدم ولی خانم برادرم جواب نمیداد از اون طدفم خودم دلم نمی یومد بجه رو به کسی یا جایی بسپرم سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما گشایش کار خواهید یافت و کار یا پروژه یا ایده ای جدید یا مسئولیتی جدید به ذهنتان راه می یابد که بسیار به نفع شماست ولی برادرتان نمی تواند باور کند که شما قدرت داشته باشید که به تنهای کاری را به دست بگیرید. شما شروعی تازه خواهید داشت ولی کسی نمی تواند در مورد مسئولیت جدید شما، شما را راهنمایی کند مگر اینکه آدم عاقلی باشد. خودتان هم حتی باورتان نمی شود که به این کار و پروژه جدید برسید! تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام روز خوش
دیشب خواب دیدم امدم خونه خواهرم پاریس وخواهرم بچه دار شده ولی من یه روز ه که امدم هنوز بچه رو ندیدم با خودم فکر می کردم رفتیم بیرون خواهرم بچه رو پیش کی گذاشته بعد رفتم تو اتاق خواب امدم پسرش و بغل کنم دیدم یه پسر بچه ۴ یا ۵ سالس باخودم می گفتم اخی حتما خودش بچه دار نشده بچه رو اورده ولی من اصلا تو روش نیاوردم پسربچه رو بغل کردم وبا بچه بازی دزدای دریایی بازی می کردم تو یه کمد دیواری وسایل پسربچه بودوخواهرم می گفت این کمد بچه ست ووقتی کمد وباز کردم دیدم کمد رختحوابه یه اتو وچندتا چمدون در سایزای مختلف تو کمد بود ومن به خواهرم می گفتم این چمدونا رو بچه نیوفته حواست باشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. اگر خواهرتان در واقعیت در پاریس زندگی نمی کند، او انسانی پر شور و عشق و رمانتیک است و او پروژه ای را قبول کرده و کاری را در دست گرفته که مدتی از قبل این کار جریان داشته و خواهرتان خودش این کار را سرمایه گذاری نکرده یا اینکه کاری را در دست گرفته که خیلی سریع رشد کرده و رو به پیشرفت است. شما احساس می کنید که کار خواهرتان خیلی پر دردسر است و هرج و مرج زندگی او را گرفته و بر خلاف هنجارهای جامعه زندگی می کند و کارش خیلی زیاد است. خواهرتان چندین مسئولیت و زمینه ی کاری متفاوت را بر عهده گرفته و شما نگران هستید که نرسد کارهایش را همه را با موفقیت انجام دهد. تشکر از همراهیتون.
shaghayegh : salam, vaghte shoma bekheyr,dishab khab diam 2gholu bardar hastam va az in mozu khoshhal nistam nemikham bache dashte basham ama belakhare be donya miaram yeki pesar yeki dokhtar va bad be morur be sheddat ashegheshun misham .tabire in khab chi mishe?
فریبا هراتی
: سلام. وقت شمام خوش. دوست خوبم لطفا هیچ وقت متن خوابتان را به صورت فینگلیش ارسال نکنید. چنانچه دفعه ی بعد به همین صورت خوابتان را ارسال کنید صرفا حذف خواهد شد و به آن پاسخی داده نخواهد شد. تعبیر خواب شما این است که شما از موضوعی شدیدا دلگیر و ناراحت هستید ولی مشکلاتتان حل می شود هم به ثروت و سرمایه ای می رسید که زندگی راحتی خواهید داشت و هم گشایش کار پیدا می کنید و پروژه یا کاری جدید به شما واگذار می شود که با انجام آن، زندگی تان رو به پیشرفت و بهبودی می رسد و هم به کارتان علاقه مند خواهید شدو هم از ثروتتنان لذت می برید. تشکر از همراهیتون.
Shantia : سلام
وقت شما بخیر
من بعد از نماز صبح خواب دیدم که در یک خانه ای بودم. در خانه را باز کردم و دیدم یک دختر بچه چند ماهه خیلی خوشگل که لباس صورتی پوشیده بود داخل یک کالسکه پشت در است. من تا آن بچه را دیدم سریع سراغش رفتم . آن بچه تا من را دید به شدت ذوق کرد و شروع به خندیدن کرد و کلمات نامفهومی هم می گفت. بعد من او را بغل کردم و با محبت زیادی محکم روی سینه ام چسباندم. با خودم می گفتم که حتما این بچه کسی را ندارد و او را آورده اند تا من از او نگهداری کنم.
ممنون میشوم تعبیر این خواب را بگوئید.
فریبا هراتی
: سلام. شما در شرایطی جدیدی قرار می گیرید و ایده های جدیدی به ذهنتان می رسد. سرمایه ای به شما می رسد که با عشق پذیرای آن هستید. شما تمایل به داشتن خانه و خانواده ای سرشار از محبت دارید. ثروتمند و خوشحال می شوید. تشکر از همراهیتون
Hoshang : سلام.خدا قوت.خواب دیدم،تذهیبی که دختر بزرگم ترسیم کرده و الان قاب شده به شکل یک مقوا روی اوپن خونه هست یک سماور برقی کنارش داره بخار می ده.کسی این مقوا را می خواد نزدیک سماور کنه که من برآشفته می شم و میگم مقوا خیس میشه و یا پاره می شه.این مقوا را می گیرم در گوشه خونه پهن می کنم و قدری نیز مقوا ترک بر مداره که در یک لحظه می بینم پسر کوچولو خواهر زاده خانمم روش مدفوع می کنه.بر آشفته می شم ولی خوشبختانه می بینم مدفوع روی قسمتی شده که یک پارچه مقاوم رو آون بوده و مدفوع علی رغم زیاد بودن روی مقوا نفوذ نمی کنه و پارچه را از روی مقوا می کشم کنار.(خواهر زاده خانمم در عالم واقع پسر کوچولو نداره و دو تا دختر داره و خونه ما هم در عالم واقع اوپن نداره.)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما احساس می کنید که دخترتان حمایت کافی را در کارهایش ندارد و ممکن است ریسک کند و خطری او را تهدید کند و براشفته و عصبانی شود. به اسم رفاقت جلو می ایند و می خواهند نظرشان را به دخترتان تحمیل کنند. خواهر زاده خانمتان پیشنهاد انجام یک کار را به دخترتان می دهد که می گوید خیلی پول گیرت می آید ولی فکر دخترتان نگران می شود و شما می دانید که دخترتان عاقل است و خیلی از این حرفها متاثر نمی شود. تشکر از همراهیتون.