کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بیمارستان

لوک اویتنهاو میگوید: اگر خواب بیمارستان دیدید، دوستانتان نیازمند کمک شما خواهند شد. اگر خود را در درون بیمارستان ببینید، خبرهای غمگین خواهید شنید. اگر خواب ببینید در بیمارستان بستری هستید، نشانه آن است که باید با دقت و هوشیاری از بیماری مسری فرار کنید. اما اگر خواب ببینید برای عیادت شخصی به بیمارستان می روید، نشانه آن است که از حال یکی از نزدیکان خبرهای بدی خواهید شنید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

182 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

amir97

amir97 : با سلام و احترام ، طاعات و عبادات قبول درگاه الهى

خواب ديدم بابام مريضه و تو بيمارستان بسترى شده
من با پرستارش به خاطر كم كاريش بحث و اعتراض ميكنم ، اونم برگشت با پر رويى گفت اين كارى كه ميگى وظيفه من نيست.
منم گفتم ميرم سر پرستار بيمارستان رو ميارم اينجا ، اون وقت همين حرف رو جلوى اون بزن.
با عصبانيت زياد از بخش اومدم بيرون ، رفتم دنبال سر پرستار. نميدونستم اتاقش كجاى بيمارستانه
رفتم داخل يكى از اتاق هاى ادارى بيمارستان ، يه خانم جوانى نشسته بود از ايشون سوال كردم كه اتاق سرپرستار كجاست ؟
گفت دقيقا نميدونم كار شما به كدوم بخش مربوط ميشه ولى اين دفترچه بيمارستانه كه كروكى همه بخش ها تو اين هست.
دفترچه رو داد به من ، و منم رو صندلى قسمت ارباب رجوع نشستم ببينم اتاق سرپرستار كجاست .
اون خانم از پشت ميزش پا شد اومد كنار من نشست گفت بزاريد كمكمتون كنم سريعتر پيدا كنيد
اون لحظه تو خواب گفتم اين دختر چقدر مهربون و با محبته، چقدر آرومم كرد ( من عصبانى رفتم داخل اون اتاق ولى اون دختر كه اومد كنارم نشست احساس آرامش كردم )گفتم ازش خواستگارى كنم ولى تو خواب كلا از موضوع خواستگارى منصرف شدم ،

اون دختر دفترچه رو از من گرفت كه خودش بگرده دنبال آدرس من ، داشت دفترچه رو نگاه ميكرد يه خانم ميانسالى هم تو اون اتاق همكارش بود اون ازم سوال كرد كارتون چيه ؟ منم توضيح دادم
اون خانم آدرس رو بلد بود و بهم گفت.
از اون اتاق اومدم بيرون ، قبل اينكه برم پيش سرپرستار ، رفتم بخش بسترى كه بابام اونجا بود ،
هنوز به بخش نرسيده بودم كه ديدم رفيقم كه پيش بابام مونده بود داره مياد ، گفت تو رفتى اون پرستار سريع اومد همه اون كارا رو انجام داد، منم ديدم از كارش پشيمون شده ديگه از شكايتم منصرف شدم ولى خيلى خسته شده بودم .
از همون جا برگشتم رفتم تو حياط بيمارستان هوا بخورم
تو حياط بيمارستان كارگرا مشغول كار بودن ، يه سمت داشتن جدول هاى كنار محوطه رو كار ميزاشتن
يه سمت ديگه هم ماشين آلات راهسازى داشتن زير سازى جاده محوطه حياط رو تكميل ميكردن
رفتم پيش پيمانكارى كه داشت كار عمرانى اونجا رو انجام ميداد و سوال كردم به چه قيمتى كار گرفتى ؟ اونم داشت قيمت ريز آيتم ها رو ميگفت .
بهش گفتم قيمتا پايينه
پيش خودم ميگفتم اين بنده خدا قيمت پايين كار گرفته سودى براش به اون صورت نداره ، ( قيمت كار ارزش اون زحمت رو نداشت )
داشتم با اون آقا صحبت ميكردم ديدم شريك قديميم از دور داره مياد ( اين شريكم تو شراكت به من خيانت در امانت كرد و كلى به من ضرر زد و البته در واقعيت هم اين نامردى رو قبول داره )
من به خاطر دلخورى كه ازش داشتم سرم رو انداختم پايين كه يعنى نديدمش
ولى اون اومد سمت من ، شروع كرد به روبوسى كردن
بعد گفت اومدم اينجا كار راهش رو بگيرم بزار برم قيمتا رو برات بيارم ببين بعد با هم كار رو جمع كنيم اينجا وايسا الان ميام

پاسخ
لینک۵ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۴۷:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر و همینطور برای شما. مشکلی برای پدر شما پیش آمده یا خواهد آمد که نگران و ناراحت می شود و اینکه بابت او نگران خواهید شد و این آشفتگی روحی و عصبانیت را برای شما به همراه خواهد داشت. ولی نگران نباشید کارهایتان خیلی خوب سروسامان خواهد گرفت و اوضاع به نفع شما جریان پیدا خواهدکرد. کسی که به شما خیانت کرده هرگز با شما همکار نخواهد شد و از او دور می مانید.

پاسخ
لینک۵ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۱۷:۲۹
neda

neda : سلام بر شما
من خواب دیدم در یک بیمارستان هستم و لباس فرم سفید پوشیدم و دارم از یکی از دوستانم آزمایش خون میگیرم. و بهش میگم نمونه را باید به پزشک نشان بدی.

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۱۹:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. فشار عصبی روی دوست شما وجود دارد و احساس استرس و کوفتگی می کند و شما احساس می کنید که او احتیاج به کمک دارد و دوستی شما وارد تحول جدیدی می شود و به دوستتان می گویید که او با باورها و ترس های خود، آزمایش می شود و باید از خدای بزرگ کمک بخواهد. شما انسانی خیر و خیرخواه برای او هستید.

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۳۱:۱۹
زهرا

زهرا : سلام
چندین بار تلاش کردم که دوباره ثبت نام کنم پیام میده که نام کاربری شما ثبت نشد خطایی رخ داده

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۰۰:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. اسم خودتان و رمز عبورتان را کپی پیست نکنید از اول بنویسید و امتحان کنید. اگر باز مشکل شما حل نشد برایم بنویسید تا به مدیر سایت اطلاع دهم که کمکتان کنند. معمولا اگر اسم را کپی کنید قبول نمی کند. با یک اسم کاربری هم نمی توان 2 بار ثبت نام کرد. نام کاربری خودتان را در دو اکانت مختلفتان تغییر دهید.

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۰۶:۲۹
زهرا

زهرا : سلام
خواب دیدم که نون بایک قالب کره زرد رنگ میخورم ساعت خواب 5/30بود

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۰۷:۵۶:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. ثروت پاک و درست و حسابی به شما می رسد. غرق در لذایذ زندگی خواهید شد.

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۲۳:۱۰
Elahe

Elahe : سلام، خسته نباشيد.
خواب ديدم تو بيمارستان بستري هستم و دوتا پرستار دارم كه يكم باهم دوست شديم، و دارو هاي منو با سرنگ بهم ميدن و يك بار به حدي دارو بدمزه بود كه رفتم يه مقداريشو تف كردم كه مزش از دهنم بره. دوتا از برادرام و مامان و باباهم هم به ملاقتم اومدن و مادرم هي لباسشو در مياورد و من و يه نفر ديگه بهش ميگفتيم تو لباستو در مياري بقيه ميبينن لختي و من تعجب ميكردم كه مامانم چرا اين موضوع براش مهم نيست. براي همين با پرستارا سعي كردم دورش پتو بگيريم كه لباسشو عوض كنه. در ضمن من تو بيمارستان حالم بد نبود و سرحال بودم.
ممنون ميشم تعبير كنيد

پاسخ
لینک۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۳۸:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما حالا شروع کرده اید به ترمیم روح خود و سرعقل آمده اید!! دوران شفای احساسی شما فرا رسیده و هر چند بعضی واقعیات تلخ هستند و قبول آن برای شما بسیار سخت است ولی درک خواهید کرد که بعضی از حرف های تلخ، دوستانه تر هستند تا بعضی از قربانت شوم های الکی. از قدیم گفته اند، دوست اونی نیست که همیشه تورو میخندونه. دوست اونیه که گاهی با حقیقت تورو میگریونه و الکی تعریفتو نمی کنه که تو اشتباه خودت باقی بمونی. مادر شما از ناراحتی شما احساس می کند تمام وجودش رو به نابودی است و تحملش تمام شده و شما نمی خواهید او برای شما ناراحت باشد و سعی می کنید که از او حمایت کنید ولی باید بدانید بزرگترین حمایتی که می توانید به او برسانید، عاقل تر شدن خودتان و از افکار (ببخشید) احمقانه دست برداشتن شماست. او بزرگترین دوست شما روی این کره خاکی است ..... تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۴۴:۰۱
    ایلیا

ایلیا : بسیار ممنون وسپاسگزارم ازصبر و حوصله شمادر پاسخ گویی.

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۳۶:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خواهش می کنم.

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۳۵:۱۱
mmd

mmd : سلام . من خواب دیدم که در بیمارستان پرستار هستم و مرده ای که روی تخت خوابیده رو به جایی منتقل میکنم و در بیمارستان انگار شیفت پایانی آن بود و من در های فراوان آنرا می بستم

پاسخ
لینک۱۶ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۳:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما افکار منفی خود را با خود حمل می کنید و امیدی به شفای روحی خودتان ندارید فکر می کنید برای مشکلاتتان چاره ای نیست و این فقط زمینه های ذهنی شماست!! خداوند هر دری را ببندد درهای رحمت بیشتری را به روی شما باز می کند. ناامید نشوید.

پاسخ
لینک۱۶ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۳۳:۳۰
Narges

Narges : سلام.خواب دیدم ک انگاری تو بیمارستانم. و باید مرخص بشم اما یه خانمی ک خودشو پرستار من میدونه میگع ک من باید چن روز دیگم اونجا باشم. بعد دیدم باهام دوست شد و روابط صمیمانه برقرار کرد. من و اون هردو اونیفرم سرمه ای تنمون بود مثل مانتو شلوار مدارس

پاسخ
لینک۲۹ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۱۰:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما خانمی عاطفی و احساسی هستید که نیاز دارید کسی با محبت و دلسوزی خود و رفتاری دوستانه آرامش را در زندگی تان بوجود آورد و مشکلاتتان را با او مطرح کنید. شما نیاز دارید که به گروهی تعلق داشته باشید و خیلی مطابق باورهای دیگران رفتار می کنید. باید یاد بگیرید که به خودتان فکر کنید و خودتان باشید.

پاسخ
لینک۲۹ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۴۸:۲۸
Fati

Fati : سلام.من خواب دیدم که توی سالن یه بیمارستان نشستم اما نه بیمار بودم و نه کار خاصی داشتم.پرستارای خانوم مختلفی با لباس های مختلف رد میشدند و همه رو میدیدم.یهو یه خانوم پرستار که لباس پرستاری تنش نبود و بجای اون یه لباس مجلسی بلند شکری رنگ خیلی خوشگل تنش بود.یه لحظه دیدم بعد انگار که شیفتش تموم شده داشت میرفت.بعد لباسشو عوض کرد و اون که تنش بود تو دستش نگه داشته بود.اونقد زیبا بود که من چشم برنمیداشتم و حتی خانومی که کنار من بود دید و اونم گفت زیباست

پاسخ
لینک۱۷ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۵۷:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : شما احتیاج به همدردی و آرامش دارید و اینکه دید مثبت نسبت به زندگی پیدا کنید. می دانید که زندگی می تواند با عشق و محبت متقابل بسیار با شکوه و زیبا باشد و می خواهید این را الگوی زندگی خود قرار دهید که مهربانی کنید و با عشق و همدردی به دیگران، خودتان هم به آرامش و بزرگی و عزت برسید.

پاسخ
لینک۱۷ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۱۷:۱۶
Zamani

Zamani : سلام بر شما
ساعت ۲و نیم بامداد شب عید فطر تو‌ یه آن احساس کردم خوابیدم ولی خواب عمیق نبودم واسه چند دقیقه بود ، خواب دیدم خانواده همسرم از شهرستان اومدن خونمون باهاشون شب رفتیم یه حرم به دلم حرم مرقد امام بود شوهرم و پسر کوچیکم نبودن پیگیر پسرم شدم گفتم با باباشه جواب ندادن اسرار کردم یهو خودمو تو بیمارستان دیدم سر تخت احساس کردم شاید دوباره بچه دار شدم چون گیج گیج بودم احساس کردم داره اثر مواد بیهوشی از بین می ره که من یک آن بیدار شدم کامل دوست داشتم بقیه خوابمو ببینم دوباره چشمامو بستم و تمرکز کردم و دوباره به خواب برگشتم من تو بیمارستان بیمار نبودم شوهرم رو تخت بود پسر کوچیکم تو راهرو بیمارستان بازی می کرد دنبال پرستار چند طبقه بالا رفتم که مریضی همسرم چیست جواب نمی داد و بالاتر می رفت یه پرستار دیگه بالای پله ها جواب داد خانم مردنیه گفتم یعنی چی مریضیشو بهم بگین که پرستاری که دنبالش بودم یه قمه بزرگ کشید جلوم گفت مریضیش گناهه گناه و من از خواب کوتاه پریدم . البته لازم به ذکر همسرم مریضیه اعصاب داره وتو زندگی من و بچه هامو خیلی اذیت می کنه امیدوارم خواب مهمی نباشه منتظر جوابتون هستم ممنونم

پاسخ
لینک۲۵ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۳:۵۶:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شوهر شما انشالله از بیماری اش کاسته شده و شفا می یابد تا دیگر شما را آزار ندهد. اینکه گفته اند مردنیه یعنی زندگی او متحول خواهد شد. بیمارستان در خواب شفایافتن و پیدا شدن مشکلی برای ناراحتی اوست. کاش واقعا او را به دکتر ببرید اگر واقعا بیمار است!! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۳۲:۱۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.