کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بیماری

امام صادق (ع) می فرماید: اگر کسی ببیند که بیمار است و از بیماری خویش می نالید، دلیل که از غم ایمن شود. اگر از بیماری قانع و راضی و شاکر بود، تاویلش به نیکی و صحت است. اگر ببیند بیمار و برهنه است، دلیل که اجلش نزدیک آمده باشد.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی در خواب ببیند که بیمار است، دلیل که بی دین یا منافق است. اگر کسی ببیند از بیماری شفا یافته و در خانه خویش نبود و با کسی سخن نمی گفت، دلیل که بیماری بر وی دراز شود و برخطر بوده باشد که بمیرد، اما اگر ببیند که با مردمان مجالست می کرد و سخن می گفت، دلیل که زود از بیماری شفا یاد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند بیمار و برهنه است، دلیل که زود بمیرد.
جابر مغربی می گوید: بیماری های گوناگون در خواب، تعبیرش کوچک شمردن فریضت ها و سنتهای دینی است.

اگر خواب ببینید مریض شده اید، دچار بیماری خواهید شد یا برخورد ناخوشایندی با یکی از اقوام خواهید داشت.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

206 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Star

Star : سلام متن مخفی باشد لطفا

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۲۱:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از اینکه شوهر خاله تان به خاطر قرض کردن ماشین ناراحتتان کرده، دچار آشفتگی احساسی شده اید و قطعا دوست نداشتید که این تغییرات ناخوشایند را در زندگی تان احساس کنید. شما نمی توانید با این موضوع کنار بیایید و مسئله ای که بین شما پیش آمده دارد حسابی انرژی شما را تخلیه کرده و به شما استرس می بخشد. شما می خواهید به او بگویید که قدرت و شایستگی کنترل زندگی خودتان را دارید و نباید شرایط آنان به شما تحمیل شود. ولی این مسئله زود هم از ذهن همه ی شما خواهد رفت. یکی از خواهران شما بیشتر نگران شماست و دومی، فکر می کند که شما زیاده از حد حساس شده اید. مادربزرگتان معتقد است که خاله ی شما به احساسات شما توجه نمی کند ولی شما دوست دارید که مادرتان کارهای او را ببیند و چشمانش را خوب باز کرده و حقایق را در نظر داشته باشد. مادرتان می خواهد شما نظم و دیسیپلین را در زندگی تان اجرا کنید و شما علیرغم اینکه فکرتان ناراحت است، اما تدریجا احساس خوشی را در زندگی تان تجربه خواهید کرد و از خودتان راضی خواهید بود. شما شخصیتی رقابتی دارید و می خواهید همیشه همه چیز برایتان بهترین باشد وگرنه با خودتان کلنجار می روید که چرا به خواسته تان نرسیدید. خواب شما شامل 2227 کاراکتر و 3 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۰۶:۵۱
Star

Star : سلام لطفا نمایش داده نشود

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۵:۱۴:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خواب اولتان این است که شما با جراحی بینی، سختی ها و نگرانی هایی را به خودتان تحمیل کرده اید تا با نورم های دیگران تطبیق پیدا کنید و حالا در نتیجه ی این عمل هم زحمت مضاعفی به خودتان تحمیل می کنید که خسته تان کرده است. خواب پریشت شما ( لطفا هرگز منبعد چند خواب را همزمان ارسال نکنید چون تعبیر نخواهد شد)؛ این است که شما نگران هستید که اگر دیگران بینی تان را در مجامع مختلف ببینند چه خواهند گفت. البته هر چه بگویند شما خودتان هم منطقا" به آنان حق می دهید ولی هر چند که اصلا تقصیری در این خصوص ندارید. شوهر خواهرتان نمی خواهد در جمع حضور داشته باشد و همانطور که نوشته اید؛ دلخور و قهر است و مادر شوهر خواهرتان، خواهرتان را محکوم می کند که مثل گذشته نسبت به همسرش متعهد نیست. او شاید فکر می کند که خواهرتان به شما پول قرض داده ولی شما نیازی به پولهای خواهرتان ندارید. او معتقد است که شما به خاطر اینکه با خداوند ارتباط قرص و محکمی ندارید با این سختی ها مواجه می شوید ولی خودش را خیلی تک و ناب می داند و ارتباط خودش را با خدای بزرگ از شما نزدیکتر می داند. شما نگران هستید که او عدم موفقیت و رضایت شما را از این جراحی بینی، به نحوی به خاطر بد بودن خودتان و تقاص کارتان جلوه دهد. شما راجع به تعابیر خوبتان دقت بیشتری می کنید و می دانید که بنده فقط خوابهایتان را طبق نوشته های خودتان و از روی صداقت تعبیر می کنم و نظرات شخصی خودم را در تعبیرتان اعمال نمی کنم. شما سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید و این نقصی که از جراحی در بینی تان ایجاد شده را ترمیم کنید. شما عصبانی هستید و به خاطر محدودیت ها و شرایط بغرنجی که در آن قرار گرفته اید سعی می کنید که مراقب باشید تا کنترل اوضاع از دستتان در نرود. احتمالا شما را درک می کنند و به شما خواهند گفت که باید صبور باشید تا بینی تان به اصطلاح جا بیافتد و آنوقت شکل آن تا اندازه ای عوض خواهد شد. شوهر خاله ی شما نگاهی مثبت و خیرخواهانه به شما دارد و کینه یا دشمنی با شما ندارد. این خواب شما شامل 2 خواب مجزا و در مجموع 4 حق خواب بود. 3 حق خواب برای خواب دومتان 1743 کاراکتر و 1 حق خواب برای خواب اولتان. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۰۳:۱۲
فرانک

فرانک : با سلام و عرض تبریک سال نو
خواب دیدم همسرم میگه زیاد حالم خوب نیست و من به پیشانی اش دست زدم و گفتم تب دارد با ناراحتی به داروخانه رفتم تا استامینافن برای تبش بگیرم ولی مسئول داروخانه جوابگوی کسی نبود همه مردم منتظر بودند من فریاد زدم همسرم تب داره ولی اون اعتنایی نکرد من هم پول دستم را به سمتش پرتاب کردمو و اون پا شد به سمت من و گفت چرا پول دادی و من گفتم صدقه شوهرم و از آنجا رفتم در ضمن همسرم کمک هم میخواست که برادرم با گریه او را بغل کرد و خواست کمکش کند و در نهایت من یک داروخانه پیدا کردم که دارو میداد
با تشکر از شما

پاسخ
لینک۹ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۵۴:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سال نوی شما هم مبارک. مسئله ای هست که فکر همسرتان را ناراحت کرده و او به شفای روحی و آرامش زیاد نیاز دارد. عزم و اراده ی شما برای کمک به همسرتان بالاست و سعی می کنید که هر طور که هست این آرامش را برای او فراهم کنید. شما باید مطابق با خوابتان برای دفع شر صدقه بدهید و انشالله مشکلات او و شما حل خواهد شد و به آرامش خواهید رسید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۰۵:۲۰
Hoda

Hoda : سلام خواهرم شب ۲۵ذیقعده ممنونم بخاطرتعبیرهای درستتون

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۰۵:۵۰:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح دامادتان شاد. خواهرزاده ی شما به خاطر تجارب تلخی که به خاطر پدرش کسب کرده، دچار بدبینی، حساسیت های زیاده از حد، ناامیدی، غم و اندوه، دلسوزی به حال خود، کینه و بد اخلاقی شده و فکر می کند که عمرش دارد به هدر می رود. او دمدمی مزاج و خانواده محور است و ترس شما واقعا بیجاست. مضافا به اینکه هول و ترس داشتن زیاده از حد می تواند واقعا آدم سالم را هم بیمار کند. پس حرفهای منفی نزنید و نگران هم نباشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۳۱:۵۷
زهرا

زهرا : سلام و احترام، با تشکر از تعابیر و راهنمایی شما.

پاسخ
لینک۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۵۸:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. انشالله همیشه سلامت باشید. خواب شما هم می تواند نشان دهنده ی نگرانی پدر شما و درخواست او برای حمایت شما از ایشان، با دعاهای خیرتان باشد و هم گویای این است که او نگران حال شما بوده و از اینجهت، دیده اید که او کرونا گرفته است. یعنی هر اتفاق بدی که برای شما بیافتد او هم مثل شما نگرانتان است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۴۴:۳۰
 Nasim

Nasim : سلام وقت شما بخیر. من و دوست پسرم چند روز پیش قهر کردیم ازجانب ایشون رابطمون بهم خورد.دیشب خواب دیدم تو اینستا بهم ویس داده و معذرت خواهی کرد گفت مریضم حالم خوب بشه دوباره میام پیشت باهم باشیم.بعد دیدم خودش و یه برگ آزمایش دستش بودگفت میخام برم دکتر اگر چیزی نباشه سرطان نباشه حالم خوب باشه میام پیشت دوباره. گفت چیزیت نیست تو مریض نیستی نگران نباش.بعد بندکفشم و دید بازه.خم شد رو زانو نشست که بند کفشم و ببنده.ازش گرفتم گفتم خودم میبندم مرسی مامانم داره نگاه میکنه ببینه میگه این پسره کیه زشت میشه. ممنون خودم میبندم.توهمون خواب پسرعمه ام رو دیدم که۱۱ سال پیش درارتباط عاطفی بودیم و ایشون بهم زد رابطه.وجدیدا ازدواح کردن.توخواب بهم چندتا چک سفید امضا داد گفت من به بعضی پارچه فروش ها بدهکارم برو رقم و بپرس بنویس بده بهشون.من فقط به تو اعتماد دارم.

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۱۴:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست پسر شما از اینکه اینطور دمدمی مزاج و دو دل شده ناراحت است. او به هر چیزی گیر می دهد و منفی باف و خودخور شده و الان وقتش است که خودش را به معرض ازمایش بگذارد و ثابت کند که می تواند سر حرفش باشد یا خیر. او امیدوار است که زودتر ترسهایش از بین بروندو به آرامش روحی برسد. او می داند که تقصیر اوست و شما گناهی ندارید. او نمی خواهد که شما قید و بندتان را نسبت به او از دست بدهید و فکر کنید که جاپای قرصی در رابطه با او ندارید. شما سعی می کنید که خردمندانه به رابطه تان با او نگاه کنید. پسر عمه ی شما برای شما اعتبار زیادی قائل است و خیلی ها سرش را کلاه گذاشته اند و الان متوجه شده که شما آدم خوب و قابل اعتمادی هستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۱۲:۳۳
Maya

Maya : سلام عیدتون مبارک دیشب پدرم خواب دیدن مادر و مادربزرگ مادریم که هردوبه رحمت خدا رفتن منزلمون هستن به همراه پدرم مادربزرگم باناراحتی خطاب به پدرم ومادر مرحومم میگن وضع توام خرابه وضع شوهرتم خوب نیست از لحاط جسمی (مادرم تا زمانبکه درقیدحیات بودن بسیارمراقب سلامتی پدرم بودن، پدرم متاسفانه برای راه رفتن مشکل دارن و زانوهاشون از بین رفته و دکترا بهشون گفتن عمل انجام نبایدبشه وخطرناکه ولی ایشون اصرارداره مجدد پیش دکتر بره و اگه امکانش هست این عملوانجام بده عملشون خیلی سخته ودوران نقاهت بدی روباید طی کنن وصددرصد مشخص نیست که بهبودیشون حاصل بشه روزقبل که پدرم این خوابوببینن من باپدرم بابت همین جریان مشاجره داشتم وسعی کردیم راصیش کنیم که انجام نده اما ایشون لجبازن و همه مامخالفیم چون می ترسیم اوصاعشون بدتر بشه ویا ویلچری بشن) ممنونم بابت تعبیرتون

پاسخ
لینک۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۲۷:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عید شما هم مبارک. روحشان شاد. مادربزرگ شما و مادر مرحومتان هر دو نگران سلامت پدرتان هستند و این یعنی اینکه عمل برای ایشان خوب نیست و اگر انجام دهد، شرایط بدتری پیدا می کند. لطفا پزشک معالجتان را عوض کنید. امروزه راه های درمان دیگری هم برای مشکل زانو به غیر از عمل، بوجود آمده و تقریبا این راه ها همه جا در اینترنت هم معرفی شده اند. قرصهای مکمل مانند گلوکزامین سولفات و گلوکزامین هیدروکلراید مکمل های غذایی هستند که هم درد غضروف آسیب دیده را از بین می برند و هم زانو را ترمیم می کند و برای درمان بیماری استئوآرتریت { آماس مفصلی – استخوانی } موثر است. یا راه های درمانی دیگر. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۰۳:۵۹
Nasssrin

Nasssrin : سلام وقتتون بخیر
من دیشب حدودا ساعت ۳-۴ خواب دیدم خونه‌ پدری همسرم هستم که ایشون با مادرشون اونجا زندگی می‌کنم و خانواده مادرم هم بعضی‌هاشون اونجا بودن مادرشوهرم نشسته بود رو مبل یدفعه حالش بد شد ‌دهنش کج شد مثل حالت سکته کردن من خیلی بغلش کردم و گریه می کردم استرس گرفته بودم ولی اون با وجود حال بدش آروم بود دوست داشت کنارش باشم و کمکش کنم با من خیلی مهربون بود روبرومون یکی از اقواممنون با چادر مشکی که صورتشم پوشانده بود نشسته بوداین خانم در ظاهر با من دوست ولی خیلی به من حسادت میکنه و بده با من و من خوشحال بودم داره میبینه مادر شوهرم منو دوست داره ، بعد رفتم از آشپزخونه براشون آب بیارم همسرم اونجا بود گفت تو همش هول میشی خودم درست می‌کنم برات ببرش یک لیوان آب و یکم عسل داد براشون ببرم بعد دیدم کلی از فامیلای مادرم اونجان و با مامانم دعوا میکردم اینا چرا اومدن اینجا قرار نبود بیان و تو حیاطم بودن انگار مارو نگاه میکردن بعد کم کم رفتن همشون خانم هراتی من از همسرم جدا شدم و خانواده مادرم هم تو این قضیه مقصر بودن و بدشون نیومد من جدا شدم با همسرم الان در ارتباطیم ولی کسی نمیدونم جز مادر ایشون مرسی از زحماتتون

پاسخ
لینک۱۱ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۴:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مادر همسرتان سعی می کند که از شما حمایت کند ولی نگران است که چطور باید اینکار را انجام دهد و چطوری می تواند بدون اینکه دیگران رفتار او را مورد قضاوت قرار بدهند؛ علاقه و رضایت خودش را از ادامه ی روابط شما و همسرتان تایید کند. همسر شما معتقد است که مادرتان باید کمتر بی زبان و آرام باشد و صریحتر حرفش را بزند. کسی که با شما بد است سعی می کند که وجهه ی واقعی خودش را به شما نشان ندهد و احساسات و افکار خودش را از شما بپوشاند. شما تمایلی ندارید که فامیل مادرتان در ارتباط با همسرتان باشند و از رابطه ی شما با خبر شوند. اگر همسرتان را دوست دارید،اصلا نباید به این که فامیل او یا فامیل شما چه فکر می کنند، اهمیت بدهید. شما باید به همسرتان و رضایت او دلخوش باشید و او به شما و رضایت شما دلخوش باشد. باقی مردم سیاه لشکر هستند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ دی ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۲۳:۵۰
طاهری

طاهری : سلام.وقت بخیر.دیشب خواب عجیبی دیدم خواهر برادر های همسرم تماس گرفتند گفتند برادر شوهر کوچیکم مرده . من رفتم بیمارستان جلو در بیمارستان زنش و خواهرهای همسرم بودند.همه گریه میکردند. زنش در بیداری بارداره و پا به ماه س. تو خواب هم حامله بود و یه گوشه نشسته بود و گریه میکرد. منم گریه میکردم. یهو دکترش اومد گفت نمرده فقط حالش بده ببریدش بیمارستان خصوصی. بعد خود برادر شوهر کوچیکه به اسم رضا رو دیدم گفتم این چرا اینجوریه نه لباس بیمارستانی نه چیزی تنش کردن. رضا خیلی لاغر شده بود و موهای سرش کچل شده بود. بعد میخواستن ببرنش بیمارستان دیگه ای من دیدم هیچ کس جز من و زنش نیستیم و دکترا اصلا بهش اهمیت نمیدن و کارهای خودش رو خودش باید انجام بده حتی با آمبولانسم نبردنش خودش باید رانندگی میکرد.من که دیدم اینجوره رفتم دنبالشون و به زنش گفتم تو همینجا جلو در بشین. من رفتم تو ماشین کنارش نشستم اون رانندگی میکرد.دستش رو گرفتم تو دستام و بهش امیدواری میدادم. یهو دیدم حالت گیجی و سرگیجه شد و ماشین رو تو یه راه کوهستانی به دره و اینور میکوبوند که دیدم بیهوش شد. جلوی ما یه تپه بود. دیدم یه آقا یه بچه بغلش بود میخواست بره رو اون تپه انگار اون تپه یه امام زاده به اسم امامزاده علی اصغر داشت. منم سریع برادر شوهرم رو بغل کردم و به سمت تپه راه افتادم. بالای تپه رسیدم خورشید داشت غروب میکرد انقدر با صدای بلند داد زدم و دعا کردم و از خدا کمک خواستم یهو دست زدم به قلبش دیدم داره میزنه و تو دلم خدا رو شکر کردم و بازم دعا کردم که یه هو دیدم تکون خورد و بلند شد کاملا شفا پیدا کرد و سالم شد.و با هم برگشتیم پیش بقیه و منم ازینکه من برادر شوهرمو شفا دادم خوشحال بودم

پاسخ
لینک۳۰ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۳۷:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. برادر شوهر شما فکرش به شدت ناراحت است، می ترسد، نیاز به حمایت و پشتیبانی داردو احتمال قوی ممکن است به خاطر گرانی ها احساس کند که نمی تواند به تنهایی هزینه های زندگی اش را خصوصا الان که خانمش حامله است، تقبل کند. اما شما سعی می کنید که به او کمک کنید و چاره ی کارش این است که نذر حضرت علی اصغر ع کنید که انشالله جاری شما به سلامتی فارغ شود و مشکلات برادر شوهرتان هم حل شود. در اینصورت با دعاهای خیر شما، او حاجت روا خواهد شد و از نگرانی و استیصال بیرون می آید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۰ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۵۸:۴۷
Rahar

Rahar : سلام وقتتون بخیر.در خواب من ناراحت بودم که بیماری هپاتیت گرفتم و توی ذهنم بود از پسری که ازش خوشم میاد اون بیماری رو گرفتم . یه جایی از خواب توی خونه اون پسر بودم ولی دوست دختر سابقش باهاش تماس گرفت که من دارم میام اونجا منم سریع پاشدم که برم خونمون ولی اصلا جلوم رو نگرفت که نرو.

پاسخ
لینک۹ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۳۱:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما دو دل هستید که با این آقا رابطه تان را حفظ کنید یا از او جدا شوید. او زیاد وابسته به شما نیست و یا امکانات مالی برایش شاید از حضور شما مهمتر باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۵۸:۱۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.