تعبیر خواب بیماری
امام صادق (ع) می فرماید: اگر کسی ببیند که بیمار است و از بیماری خویش می نالید، دلیل که از غم ایمن شود. اگر از بیماری قانع و راضی و شاکر بود، تاویلش به نیکی و صحت است. اگر ببیند بیمار و برهنه است، دلیل که اجلش نزدیک آمده باشد.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی در خواب ببیند که بیمار است، دلیل که بی دین یا منافق است. اگر کسی ببیند از بیماری شفا یافته و در خانه خویش نبود و با کسی سخن نمی گفت، دلیل که بیماری بر وی دراز شود و برخطر بوده باشد که بمیرد، اما اگر ببیند که با مردمان مجالست می کرد و سخن می گفت، دلیل که زود از بیماری شفا یاد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند بیمار و برهنه است، دلیل که زود بمیرد.
جابر مغربی می گوید: بیماری های گوناگون در خواب، تعبیرش کوچک شمردن فریضت ها و سنتهای دینی است.
اگر خواب ببینید مریض شده اید، دچار بیماری خواهید شد یا برخورد ناخوشایندی با یکی از اقوام خواهید داشت.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Amin : سلام.خسته نباشید . ساعت ۲ شب تا اذان صبح خوابم برد و خواب دیدم برگشتم به دوران ۵ ۶ سالگیم و دارم تو خیابان راه میرم یه صدایی شبیه به گوینده اخبار داشت در مورد یه انگل که روی پوست تاثیر بدی میزاره صحبت میکرد که یه شیر مریض دنبالم کرد بعد از اون یه پسر بچه حدودا ۵ ۶ ساله لخت که بدنش معلوم بود همون مریضیه پوستی رو گرفته دنبالم کرد. تو خواب دو تا خونه کنار هم بود که من الان که فکرشو میکنم اصلا نمیشناسم ولی خب تو خواب یکیشو به عنوان خونه میشناختم . خونه این پسر مریض و ما کنار خونه هم بود . من دیدم که داره منو دنبال میکنه مجبور شدم از دیوار خونه اینا برم بالا و از پش بام خونشون برم خونه خودمون که وقتی رسیدم خونه خودمو از خواب بیدار شدم . ببخشید که طولانی شد . سعی داشتم تمام جزئیاتو بگم بهتون شاید بیشتر کمک کنه . ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید به امنیت دوران کودکی تان برسید. از نظر فیریکی احساس خستگی می کنید و سرزندگی تان را از دست داده اید و از ظاهرتان می توان فهمید که زیاد خدمات گرفته اید و برای کسی کاری نکرده اید. شما می توانید شخصیتی بسیار مسلط و رهبر مآبانه و قوی داشته باشیدو به همه ی خواسته هایتان برسید ولی در عوض این قدرت های خودتان را نادیده گرفته و خودتان را ضعیف فرض می کنید. شما باید سعی کنید از افکار منفی و نا امیدی بیرون بیایید سعی کنید با مشکلاتتان مقابله کنید به اوج موفقیت برسید و اهدافتان را عملی کنید. همینکار را هم خواهید کرد. ولی دقت کنید مرز بین خوب بودن و بد بودن فقط یک خط است! لحظه ای درنگ شما را از خوشبختی به سمت مشکلات هول خواهد داد. اراده تان را قوی کنید و دست به کار شوید. تشکر از همراهیتون.
Amin : سلام.خسته نباشید . امروز ساعت ۲ شب تا اذان صبح خوابم برد و خواب دیدم برگشتم به دوران ۵ ۶ سالگیم و دارم تو خیابان راه میرم یه صدایی شبیه به گوینده اخبار داشت در مورد یه انگل که روی پوست تاثیر بدی میزاره صحبت میکرد که یه شیر مریض دنبالم کرد بعد از اون یه پسر بچه حدودا ۵ ۶ ساله لخت که بدنش معلوم بود همون مریضیه پوستی رو گرفته دنبالم کرد. تو خواب دو تا خونه کنار هم بود که من الان که فکرشو میکنم اصلا نمیشناسم ولی خب تو خواب یکیشو به عنوان خونه میشناختم . خونه این پسر مریض و ما کنار خونه هم بود . من دیدم که داره منو دنبال میکنه مجبور شدم از دیوار خونه اینا برم بالا و از پش بام خونشون برم خونه خودمون که وقتی رسیدم خونه خودمو از خواب بیدار شدم . ببخشید که طولانی شد . سعی داشتم تمام جزئیاتو بگم بهتون شاید بیشتر کمک کنه . ممنون
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون
b : سلام روزتون بخیر
خواب دیدم با فامیلم سوار ماشینشیم و داریم از جاده ایی رد میشیم که توش دویست تا آدم بودن نه لباس نداشتن . از بچه های تاتی تاتی راه رو و سه ساله و چهارساله و هفت ساله و دهساله و بزرگتر تا انسانهای بالغ و میانسال. هوا هم بارون میبارید. بچه ها رو میدیدم درحالیکه اروم فرار میکردن و گریه داشتن میکردن . من دلم سوخت براشون و واقعا منقلب شدم . پیاده شدم و یکی که در حال جان دادن بود رو بغل گرفتم . چنبار تکونش دادم یدفعه دیدم مثل زامبی ها گردن منو میخواد بگیره . سریعا پسش زدم و دوباره تلاش کرد و سه باره خواست دستمو بگیره که پرتش کردم . دوستی میگفت اینها نقش بازی میکنن. فهمیدم همشون مریضن و نقش بازی میکنن.
مممنون از وقتی که میزارید .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. انرژی های منفی به شما رو آورده اند و شما شدیدا نیاز به حمایت دارید و باید سعی کنید از روی ظاهر آدمها گول آنها را نخورید. به شما شدیدا توصیه می کنم برای دفع شر هر روز صبح اقلا یک بار آیت الکرسی بخوانید و اگر فرصت کردید شبها بین نماز مغرب و عشا حتما یک نماز دو رکعتی غفیله بخوانید که هم نحوست و شر را از زندگی تان بر می دارد و هم حاجاتتان را خیلی سریع با این نماز می گیرید. تشکر از همراهیتون.
ارام : سلام عزيزدل. انشالله هميشه حرف عروسي و شادي باشه، همسر يكي از دوستان من سرطان داره؛ تاجاييكه ابتداي سال كه متوجه اين قضيه ميشن دكترا ميگن تا ٣ ماه ديگه بيشتر زنده نيست! اما اين اقا دووم اورده و خوشبختانه سرپاست، البته بيماريش مدام وخيم تر ميشه. شمال كه بودم رفتن تنكابن پيش يك طبيب سنتي بِنام، ديگه خبر ندارم كه درچه حاله. ديشب ديدم با دوستم نشسته بوديم گپ ميزديم، باهمون لبخند هميشگيش گفت: همسر من فوت شد. من پرسيدم جدي؟! جواب داد: اره ديگه همون موقع كه رفتيم تنكابن بعدش مرد! و من باخودم فكركردم: "چقدر خوب كه اين زن قويه، حتا مشكي نپوشيده و همينجور سرحال باقي مونده" اين خانوم سن و سال دار هستن و درعالم بيداري عليرغم تمام مشكلات ، خودشو نميبازه و لبخند از چهرش محو نميشه. ادينه تون به شادي بانوجان
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. انشالله. زندگی او متحول خواهد شد و شرایط او به کل عوض می شود. دوست شما شخصیت عاقلی دارد و می داند که غمگین بودن راه حل مشکلات او نیست و می داند که مرگ جسم به معنی مرگ روح و مرگ تمام هویت یک شخص نیست. شاید بعد از این دکتر سنتی خداوند راه حلی پیش پای او بگذارد و حال او خوب شود. این اصلا بعید نیست کما اینکه قبلا هم اتفاق افتاده که آدمهایی که روحیه ای قوی دارند در مقابل مشکلات مقاومت می کنند و سلامتشان را به دست می آورند. اما اگر خواب شما صادقه باشد و همسر او فوت کند هم شما مشاهده کرده اید که شخصیت قوی دوستتان مانع از این می شود که او هم خودش را یک مرده و افسرده بداند. با آرزوی شفا برای همسر دوستتان. تشکر از همراهیتون
رز : سلام وقت بخیر
خواب دیدم کسی که دوسش دارم با خانمش از کنارم رد شد لبای منو بوسید بهم لبخند زد بغلم کرد ،زنش اومد دستشو گرفت به من چشم غره رفت و رفتن روبروم روی صندلی نشست اما اونکه دوسش دارم دسش روی دلش بود و میگفت دلدرد هستم وقتی رو صندلی نشست نگاهی بمن کرد دستشو گذاشت روی دلش سرشو انداخت پایین انگار از درد بخودش میپیچید (در واقعیت هم بیمار هست)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کسی که دوستش دارید هم شما را دوست دارد و هم خانمش را و به خاطر همین عذاب وجدان گرفته و احساساتش جریحه دار شده. خانم او می خواهد که شما او را درک کنید و خودتان را جای او بگذارید. اگر بدانید که کسی می خواهد با شوهرتان ارتباط داشته باشد چه حسی خواهید داشت؟ خداوند از کسانی که در حق یکدیگر ظلم می کنند انتقام خواهد گرفت. تشکر از همراهیتون.
رز : کسی که دوسش دارم در طلاق عاطفی هستن
ایا خوابی که من دیدم نشون میده این اقا خانم دوست داره؟
آخه در حال حاضر رابطه ای باهم ندارن
فریبا هراتی
: سلام. معمولا زن و مرد اول طلاق عاطفی می گیرند و مدتی قهرند و در این مدت فکر می کنند که آیا به هم رجوع کنند یا خیر. و درست در همین موقع شما به زندگی او آمده اید و نگاه چشم غره ی او به شما حاکی از این است که او امیدوار است که زندگی اش خوب شود. حالا اگر جدا شدند هیچ اشکالی ندارد که شما به همسر او ابراز علاقه کنید ولی الان در این شرایط کار شما درست نیست و اگر جدا شوند آن زن تقصیر را متوجه شما می کند. خوابتان بیشتر از این نمی گوید دوست خوبم.
فاطمه : سلام،خواهر من ديشب درباره ى من خوابي ديده كه خواستم اگر ممكنه برام تعبير كنيد.خواب ديده من حالم بد شده و دوتايي به بيمارستان رفتيم،تو بيمارستان من از هوش ميرم و دكترا ميگن به خاطر ضعفه جسماني كه داشته به كما رفته،خواهرم كلي گريه ميكنه و بليط ميگيره كه بره مشهد براي من دعا كنه،با خودش گريه ميكرده و به امام رضا ميگفته انقدر حاجت خواهره منو ندادي ،انقدر غصه خورد اينطوري شد،(چون من چند روزه پيش تو بيداري براش تعريف كرده بودم كه چند ماهه پيش خواب ديدم امام رضا حاجتم و داده اما نداد ،نميدونم من چه كاره اشتباهي كردم كه حاجتم رو نداد )بعد تصميم ميگيره به امام زاده ايي كه تو يكي از شهر هاي شمال هست بره(من تو بيداري تو ذهنم بود كه براي حل مشكلاتم نذر اون امام زاده بكنم و به كسي هم نگفته بودم،البته هنوز نذر نكردم).بعد به خواهرم خبر ميدن كه من از كما دراومدم،وقتي مياد به ديدنم هر دو گريه ميكنيم و من نميتونستم حركت كنم،به خواهرم گفتم كاش ميمردم بهتر از اين وضعيتم بود.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما تحت فشار عصبی بسیار شدیدی قرار دارید و فکر می کنید که چون حاجتتان را نگرفته اید، بی یاور و ناتوان هستید.خواهرتان برای آرامش شما متوسل به امام رضا ع می شود. اما اشتباهاتی بزرگ در اینجا برای شما و خواهرتان هر دو وجود دارد که باید خدمتتان عرض کنم. اولا که امام رضا ع فقط با دل پاک خودشان و با ارزشی که نزد خداوند دارند، برای مردم و شما دعا می کنند و بس!! امام رضا ع یا هر امام و پیامبر دیگری یا کل کائنات ، قدرت ندارند که حاجت کسی را بدهند !! کسی که حاجتتان را می دهد خداست نه امام رضا ع. دوم اینکه دعایی که می کنید نباید با جبر باشد باید با صلاح خداوند باشد. شما نمی توانید بگویید خدایا من این را از تو می خواهم باید به من بدهی والا چنین و چنان می کنم!! با خدا زور آزمایی نکنید. تحکمی صحبت نکنید. باور داشته باشید که خداوند شما را از خودتان هم بیشتر دوست دارد. پس برای خداوند تعیین تکلیف نکنید. بگویید خدایا چنانچه مصلحت تو در این است که من به فلان چیز برسم به حق امام رضا ع حاجت مرا بده. و در هر صورت با من آن کن که تو صلاح می دانی نه انکه من میگویم که بشود! اگر شما چیزی از خدا بخواهید و به آن برسید و فردا روزی بدبخت شوید همین شما گله و شکایت می کنید که خدایا من ندانستم تو که می دانستی چرا دستس دستی مرا بدبخت کردی!! سوم اینکه هر جاجتی که داشته باشید زمان خودش را دارد. شما اگر بخواهید در یک قابلمه قرمه سبزی بپزید، 4-5 ساعت طول می کشد که به آرامی بپزد و جابیافتد. حالا اگر شما و تمام اهالی کره ی زمین با 5 جلد قران در دست هر کدامتان بنشینید 400 هزار بار سوره قل هوالله بخوانید که این قرمه سبری 5 دقیقه دیگر بپزد، آرزویتان برآورده نخواهد شد!!! از خداوند نخواهید که خلاف قانون خودش با شما رفتار کند. بگذارید زمانی که لازم است بگذرد و حاجت شما آماده ی بهره برداری شود. اگر شما پولی از خداوند بخواهید که زودتر از موعد به دستتان برسد همه را خرج بستنی خریدن می کنید و یکباره چشم باز می کنید که ای بابا دیروز بستنی خریدم امروز شلوارم پاره شده و پول ندارم !! بگذارید خداوند پولتان را برای شلوارتان بفرستد نه برای بستنی که بود و نبودش فرق چندانی در زندگی تان نمی کند. در نهایت شما حاجتتان را خواهید گرفت ولی قدر نشناس و کم طاقت هستید و این کار شما ناشکری است. تشکر از همراهیتون.
مهتا : سلام. خانم هراتی من تو بیداری بر اثر حادثه ای متاسفانه پاهام حرکت ندارچند روزه هم غمگینم و دلم می گیره. قبل خواب خیلی ناراحت بودم و گریه می کردم که توسل ها و تبرک ها هم فایده نداره. شب خوابیدم خوابم خیلی عجیب بود.خواب دیدم توی تختم درازکش خوابیدم بعد به پهلو می شم و همون جوری کنار تخت خودم را روی زمین قرار می دم بعد با باسنم خودم را جا به جا می کنم مادرم هم میگه ماشاءالله آفرین بعد انگار تو خونه خودمان هستیم که خواهرم توی راه پله است و داره جلوی روشویی مسواک می زنه یا دست و صورت می شوره دقیق یادم نیست بعد شخصی به عنوان همسایه مون که خانومه، از طبقه پایین میاد بالا من با خودم می گم الان فکر می کنن من شفا گرفتم فکر می کنن خواهرم من هستم. بعد خانومه میاد تو میشه شخصی که انگار آدم خوبیه و من می گم یا خودم این خانومه چقدر آشناست اما یادم نمی یاد کیه.بچه خواهرم که نزدیک دوسالشه روی این خانوم خوابیده و اون خانم دراز کش بچه خواهرم رابغل کرده و دستانش را دور بچه خواهرم حلقه کرده،من هم تو ادامه حرکت با باسن و کشیدن باسن و پام نشستم کنارشون. بعد قربون صدقه بچه خواهرم می رم و انگارونم دلم می خواد بغلش کنم بیاد بغلم با زبان بچه گانه و شیرینش بهم می گه خاله.بعد بغلش می کنم تو حالت نشسته. برادرم یک گوشه خونه خوابیده دراز کشیده بعد کنج خونه پشت بوفه می لرزه و بوفه میاد جلو من می ترسم می گم اگه لرزش ادامه پیدا کنه من بچه خواهرم را بدم خواهرم بغل کنه و از پله ها فرار کنن چون من پا ندارم و نمی تونم بدوم بغل من باشه می مونه زیر آوار خدایی نکرده.بچه خواهرم را می دم به خواهرم.بعد با خواهرم می ریم جلوی پنجره به ساختمان خونه قبلیمون نگاه می کنیم همسایه قبلی هامون دور هم هستن خانوم هاشون می پرسم لرزید می گن آره بعد برادرم می گه اکبر عبدی بهشون گفته، اینا هم می گن لرزید،تو خواب انگار این اسم برای بنگاهی املاکی که شوهر خانومه همسایه قبلیمونه یا اونجا کار می کنه . بعد تو خواب می دیدم کم کم بلند شدم روی پاهام و دارم راه می رم و سالم شدم برادرم هم منو می بینه منم می گم ببین راه افتادم اونم می گه عه داری راه می ری سالم شدی منم انگار شفا پیدا کردم و دیگه راه می رم. بعد زن داداشم هم هست منو می بینه منم با خودم تو دلم می گم من می دونستم خوب می شم. بعد راه می رم و می شینم و همه می گن خوب شدی و بحث و صحبت شفاست یک پسر نوجوانی هم نشسته پیش می گه یک سال پیش اتفاق فلج پاش افتاده بود من هم تو دلم انگار می گم نه دو سه ماه پیش بود و کمتر از زمانی که اون پسر گمان می کرد بهبود یافتم. بعد روی پاهام که راه می رفتم انگار تازه راه افتادم و باید مراقب باشم و کم کم راه برم بعد پاهام انگار دارم راه می رم شول شده حالتش عوض شده بعد می شینم می گم ساق پام کوتاهی پیدا کرده خوب شدم اما کوتاهی پیدا کرده و پاهام تو بیداری چند تا جای زخم داره تو خواب می گفتم یا امام حسین خوب شدم اما پاهای خوشگلم ببین چه جوری شده و ناراحتم و ناله می کنم و گریه می کنم و امام حسین را صدا می زنم و می گم یا حسین یا حسین یاحسین یا حسین... بعد از خواب پریدم و حالت ترس داشتم خوابم طبیعی بود از روی میزم لیوان آب خوردم برای رفع ترس و فشارم .دقیق موقع شروع اذان صبح از خواب بیدار شدم بعد از یا حسین های تو خواب چشمم را باز کردم صدای اذان صبح را شنیدم که اذان صبح شروع شده.التماس دعا از شما دارم خانم هراتی
فریبا هراتی
: سلام دوست خوبم. انشالله خدای بزرگ برای شما شفا و سلامتی را مقدر کند ولی شفا صرفا با نذر و نیاز و توسل حاصل نمی شود. شما تمرین و فیزیوتراپی هم لازم دارید. باید خودتان را نبازید و صبور باشید و حتما تمرینات لازم را که قطعا به شما راهنمایی و پیشنهاد شده را انجام دهید. بدن انسان اگر کم تحرک باشد، ضعیف می شود و قدرت اصلی اش را هم از دست می دهد چه برسد به اینکه فلج هم حاصل شده باشد. بنابراین شما برای شفا علاوه بر توکل و توسل به خدا و ائمه ع باید تمرین هم بکنید. خواب شما تماما بازتاب افکار شما در بیداریست و نشاندهنده ی دلشوره ها و ساخت فکری شماست. انشالله امام حسین ع به حق همین شبهای عزیز شما را با دعای خیر خودش مورد محبت قرار دهد و شفای عاجل از خدای بزرگ داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
Sadaf340 : سلام من خواب دیدم اقایی که قبلا باهاش ارتباط داشتم برگه ازمایشش رو بهم نشون داد و
بیماری قلبی گرفته و گفت باید بره همدان عمل کنه بعد پریدم بغلش و اون منو با ناراحتی می بوسید .بهش گفتم بذار از این به بعد بهت زنگ بزنم سرشو انداخت بالا و گفت نه ...چه تعبیری داره؟؟؟تشکر
فریبا هراتی
: سلام. او جرات عاشق شدن ندارد و تغییر بزرگی در روابط شخصی او با دیگران بوجود آمده و شاید هم احساس نبود حمایت و عشق در زندگی دارد . او می خواهد قدرت عشق و توانایی نفوذ به قلب دیگران را در خودش زنده کند و الان می خواهد تنها باشد. احتمال قوی او بعدا می تواند درگیر یک رابطه جدید شود. تشکر از همراهیتون.
maryam : سلام خواب دیدم که مریض هستم انگاربیماری افسردگی داشتم ومیگفتم خانوادهم به فکرم نیستن ولی پدرومادرم وخواهرم باپسرش منه به بیمارستان میبرن ومیرم پذیرش ودفترچه ام رامیدم بهم میگن فعلابشین تانوبتت بشه وصدات میکنیم
فریبا هراتی
: سلام. شما روحیه تان خراب شده و نگران و افسرده هستید و فکر می کنید که خانواده تان نگران شما نیستند . در حالی که اینطور نیست. همه ی خانواده ی شما برای سلامت شما دعا می کنند و شما را بیمه ی خداوند کرده و به او سپرده اند و امیدوار هستند که شما روحیه تان قوی شود و سلامت خودتان را باز یابید. تشکر از همراهیتون.
ziba : با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت خانم هراتي مادر من چند وقت مريض شدن از ناحيه روده كه برديم دكتر و خدا رو شكر الان خوبه. ولي من چند روز پيش خواب ديدم كه مادرم جهت سونوگرافي به دكتر مراجعه كرده كه كلا برهنه بود و پزشك بعد از سونوگرافي گفتن كه خدا رو شكر سالم هست الان هم چند وقته خيلي ها هم تو خواب ميبينن كه مادرم مريض شده الان خيلي نگرانم.لطفا خوابم رو تعبير كنيد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر شما استرس زیادی را تحمل کرده و استرس او باعث شده که دیگران خواب ببینند که او بیمار است. اینکه کلا برهنه بوده، یعنی هیچ چیزی از او پیش دکتر ایشان، مخفی نیست و پزشک او همه چیز را راجع به او می داند. وقتی دکتر در بیداری گفته که او حالش خوب است، نگرانی های شما بی مورد است! استرس زیاد خودش می تواند باعث بیماری شود. پس بیخود به حرف ( خواب مردم) دستی دستی مادرتان را بیمار نکنید. به دکترتان اعتماد کنید. تشکر از همراهیتون.