تعبیر خواب تابوت
تعبیر دیدن تابوت، ملک وسیع و بزرگ و عمارت عالی است. دیدن مرده هم اگر خودتان را مرده دیدید، تعبیرش عمر طولانی شما و اگر ناشناسی را دیدید که مرده است، مسافری است که از سفر بر می گردد. اگر دیدید خودتان تابوت می سازید، ساختمانی می سازید که سالیان سال، بر جا می ماند و خودتان هم از آن بهره مند می گردید.
اگر دیدید که تابوتی را به دوش می برند و شما هم در زمره تشییع کنندگان هستید، خبری از غایب به شما می رسد یا به چیزی که از آن دل بریده اید، امیدوار می شوید و اگر گمشده ای دارید که آن را از دست رفته می پندارید، باز می یابید. اگر در خواب دیدید که تابوتی پوشیده است و ندانستید درون آن چیست یا کیست، با موردی برخورد می کنید که نمی دانید سود بخش یا زیان آور است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آرش : سلام خانم هراتى عزيز، من ديشب خواب ديدم كه پدربزرگم(كه٣٠ سال پيش فوت شده)را درون تابوت گذاشته ايم و پدرم ميگه وصيت كرده در خانه قبليمون هم كه ايشون بوده ما تابوت را ببريم و بگردانيم ولي هزينه كل ميشه ٩٥ ميليون كه ما گفتيم چون دوست داشته اين كار انجام بشه اشكالي نداره و انجام بدين ولي گفتيم همسايه هاي اونجا ممكنه ناراحت بشن ولي بهرحال برديم و انجام داديم و احساس ناراحتى هم نداشتيم اصلا. با تشكر
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. او می خواهد که شما با رفتاری جسورانه و انسانی سعی کنید که برای او تولدی دوباره برگزار کنید و شب سال برایش بگیرید. او می خواهد که همه ی شما به او فکر کنید و از او یاد کنید. او خیلی خیلی مشتاق است که شما اینکار را بکنید و می خواهد که شما با حساسیت زیاد و از ته دل و جانتان برای او این کار را بکنید و دوستان قدیم را هم دعوت کنید و البته باید سهمی هم برای فقرا در نظر بگیرید ( هدف اصلی این است که به فقرا خیر برسانید و ثوابش را تقدیم روح او کنید). تشکر از همراهیتون.
فرزاد : سلام و وقت بخیر و ضمن تبریک سال 99 خدمت خانم هراتی عزیز
همکار بنده خواهرشون در خواب دیدن که تابوتی در وسط خانه مادرشون قرار داره و حس میکردن که درون اون تابوت پدر مرحومشون هستش که فوت شده اند و درون تابوت قراردارن (البته پدر مرحومشون سالهاست که مرحوم شدن - بشتر از سی سال و بقیه خانواده در قید حیاطن) و برادرشون که در خارج از کشورن اومدن و در حال تدارک و آماده شدن برای مراسم ترحیم با بقیه هستن . این خواب رو ایشون عیناً 3 بار در یک هفته دیدن . ممنون از اینکه تعبیر بفرمائین .....
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. سال نوی شما هم مبارک. روح پدرشان شاد. برادر او که در خارج از کشور است، شدیدا دلش برای خانواده اش در ایران شور می زند و فکر می کند که اگر پدرشان زنده بود، الان او خیالش از جهت خانواده راحت تر بود. احساس نگرانی و افسردگی در خانواده ی او به خاطر شرایط حاضر، قویتر شده است ولی برادر او به شدت فکرش ناراحت است. او می ترسد خانواده اش به خاطر کرونا فوت کنند و دارد افسرده می شود. خوب است که با برادرشان صحبت کنندو جوری حرف بزنند که او خیالش از بابت ایشان راحت شود. تشکر از همراهیتون.
masumehh : سلام،خانم هراتی من امروز خواب دیدم که خونه ی پدربزرگم ک تازه از دنیا رفته بودم و دیدم اونجا مراسم نذری امام حسین بود و همه سیاه پوش اونجا بودیم،بعد دیدم پسر داییم و ک تازه زن گرفته و زنش ازون خانواده پولداران هم اومده بودن خونه بابابزرگم با لباسای انچنانی ،میدیدم مرداشون همه کروات قرمز و پاپیون قرمز زده بود،پیرترینشون من و صدا کرد و تحقیرمون کرد به من گفت من از لباس پوشیدن همه شما بدم میاد،منم گفتم اینجا مراسم عزاداری امام حسینِ نمیتونیم لباس عروسی بپوشیم مثل شما،فقط بعدش رفتم یک جوراب پارازین مشکی با کفش مشکی پوشیدم،بعد رفتم و دیدم یکی از خانوماشون اومد سمتم ی جورایی ازم خاستگاری کرد و وقتی داشت صحبت میکرد سرمو بردم بالا دیدم مثل یک قاب عکس جلوم ظاهر شد و امام حسین سوار بر اسب رفت،سریع دوییدم و رفتم،گفتم ما تو محرم مراسم نمیگیریم گفت ما ک امام حسین و قبول نداریم پریشبم مراسم نامزدی داشتیم ،گفتم ما قبول داریم،ک صحنه خوابم اینجا عوض شد،انگار تو شهر کربلا بود و جایی بودم ک طول مسیر سفره غذا بود دو طرفش ادم بود و داشتن میخوردن،من شنیده بودم ک قراره تابوت امام حسین و رد کنن و من باید برای دیدن امام حسین از روی سفره و لای این مردم رد میشدم ،و یکی قبلش گفت اذیتت میکنن نمیزارن بری،گفتم میرم،کفشی ک پام بود و دیدم ک بوت مشکی بود،رد شدم و رفتم،یه سریا اذیتم میکردن ولی رفتم،رسیدم ب یک جایی که یک عالمه خانم نشسته بودن رو زمین و همه چادر داشتن ک رو صورتشون و پوشونده بود،چهره دیده نمیشد،تنها کسایی بودن ک تحویلم گرفتن به همشون دست دادم و رد شدم و واستادم تا تابوت امام حسین و بیارن و دیدم به سرعت برق و باد رد شد،یک تخت بود ک روش امام حسین خوابیده بود و روش یک پتو بود،زیر تابوت و یه عالمه مرد گرفته بود،گفتم خداروشکر ب موقع رسیدم،و گفتم چ سرعتی سریع تخت و رد کردن،من تا دیدم داد زدم چندین بار یا امام حسین،یا امام حسین از ته دل اسمشو فریاد میزدم،تو دلم گفتم اگه حاجتمو بگم الان خوبه،صدام در نمیومد و امام حسین هر لحظه داشت دورتر میشد فریاد زدم گفتم یا امام حسین عشقم امیر و برگردون و ازدواجمو درست کن باهاش.گفتم عشقم احسان و درست کن برام ازدواج و،این و بسختی گفتم.تا چشمم کار کرد تخت و تابوت ک رو باز بود به شکل تخت و نگاه کردم و رفت،بعد دیدم یک پسری که نمیشناختم کیه غریبه بود دستمو گرفته بود ک من و ازونجا دورکنه ک بتونم برگردم ایران. و میخاستن همه ک از کربلا برگردیم،یه سری غذا باز بود ک ما اجازه نداشتیم بخوریم اذیتمون میکردن،ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. باید برای شادی روح پدر بزرگتان زیارت عاشورا بخوانید و ثوابش را تقدیم روح او کنید. اقوام خانم پسر دایی شما از لحاظ روحی و رفتاری با شما همخوانی ندارند و شما نباید سعی کنید که مثل ایشان باشید و خودتان را نباید دست کم بگیرید؛ در غیر اینصورت از امام حسین ع دور می شوید. اعتقادات شما نسبت به امام حسین ع قوی و پابرجاست و البته شما باید سعی کنید که امام حسین ع را به خاطر شخصیت بالای خودش دوست داشته باشد. شما باید با کسی ازدواج کنید که از تبار و همفکر خودتان باشد. من متوجه نشدم که امیر عشق شماست یا احسان. یا هردوی اینها یکی هستند ولی امام حسین ع قدرت درست کردن هیچ کدام از این روابط را ندارند برای همین است که صدایتان در نمی آمده!!! دوست عزیز وقتی می خواهید دعا کنید باید بگویید یا امام حسین ع به تو متوسل می شوم تا از خدای بزرگ بخواهی و برایم دعا کنی که چنانچه خدای بزرگ مصلحت می دانند من به آن شخصی که دوستش دارم برسم و اگر مصلحت نمی دانند، شخص صالحی را به زندگی من بیاورند تا من در کنار ایشان خوشبخت باشم. هرگز هیچ بشری چه از پیامبران باشد چه از امامان و چه از افراد خاص و غیر خاص نمی تواند حاجت کسی را برآورده کند!! کفر نگویید. خداوند تنها کسی است که قادر مطلق است و می تواند حاجتتان را بدهد. شما با علم به این مسئله، حالا گشایش کار خواهید یافت و از این به بعد با امید بیشتر ( نه از روی ناامیدی) از خدای بزرگ کمک بخواهید و به امام حسین ع متوسل شوید تا برایتان دعا کند. انشالله هر چه که خیر شماست برایتان پیش بیاید. تشکر از همراهیتون.
samira : یعنی آدمایی ک منتظربودن نوبتشون بشه، همون آقایی ک باچکش ب کمرشون میخ میزد،صداشون میکردتابشینن وتکیه بدن به۱پارامان ک وسط اتاق بودواون آقاباچکش به کمرشون میخ میزدواینکه چون اتفاقا وسواس دارم اصلانگران کرونانبودم وبه بیماری دیگه ای هم فکرنمیکردم،خانم هراتی عزیزدرسته همه چی دست خداست ولی اگردرست متوجه شده باشم تعبیرخوابم نزدیک بودن مرگ واجله؟
پارامان:یه چیزی هس شبیه دیوار،چوبیه،بعضیهامیذارن ۱تیکه ازاتاقشون جدامیشه،پارچه ایش دربعضی مطباهس جلوتخت گذاشتن میری برامعاینه
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب شما این است که به سیستم حمایتی ( کمر) مردم فشار وارد می شود و این همان تحت فشار و استرس قرار گرفتن است و چون محیط خوابتان مطب و معاینه را نشان می دهد مربوط به بیماریست. ولی این خواب نشان دهنده ی این است که برای شما جای نگرانی نیست ( بهتر که وسواس دارید و حواستان جمع است). دوست شما در خواب در واقع اشاره به شرایطی می کند که می تواند موجب ناراحتی شما را فراهم کند که البته در واقعیت هم او با شما رابطه ی خوبی ندارد. اما شما از این شرایط اجتناب می کنید. اجل و مرگ شما نزدیک نیست ولی این خواب منوط به شغل شما می تواند تعبیر داشته باشد. شما اگر در زمینه ی خدمات پزشکی فعالیت دارید... هر چه که هست، خطر اطراف شما هست و خوابتان تاکید می کند که همینطور وسواس و دقت عملتان را حفظ کنید و نباید خطر را شوخی گرفت. تشکر از توضیح و همراهیتون
samira : سلام خسته نباشین بی زحمت خواب بنده را هم تعبیر کنین :بادوستم رفتیم۱خونه ک خیلی شلوغ بود۱آقایی ازمراجعامیخواس میرفتن پشت پارامان مینشستن وباچکش۱میخ خیلی بزرگ بهشون میزدبیهوش میشدن بعداونارامینداختن داخل تابوت مانندچوبی ومیبردنشون،بعددوستم بمن گفت برونوبت توهس وخودش آقاراصداکردوباهاش حرف زدوآقاوقتی برگشت ب مراجعاگف حق ندارن بامن حرف بزنن ومن چون ترسیدم فرارکردم(درواقعیت چون دوستم پشت سرم بدگویی میکرده الان چندماهه ارتباطماکاملاباهاش قطع کردم)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. استدعا می کنم. دوست خوبم لطفا همیشه قبل از ارسال خوابتان یک بار آن را با دقت بخوانید و اشتباهات دیکته ای تان را اصلاح کنید. من فکر کنم متوجه نمی شوم دقیقا منظور شما از ( آقایی از مراجعامیخواس میرفتن پشت پارامان ) یعنی چه!!؟؟؟ مراجعا میرفتن پشت پارامان؟؟؟ اگر حدسم درست باشد تعبیر خواب شما این است که شما می ترسید که بدشانسی بیاورید و به بیماری دچار شوید. چون دوستتان بدخواه شماست و شما دوست ندارید بیمار شوید و خدای نکرده این بیماری شما را از پا درآورد( اجتمالا ذهنتان به خاطر کرونا مشغول است). ولی جای نگرانی نیست. انشالله به شرط حفظ ایمنی و بهداشت، شما هم از خطر ایمن خواهید بود و مرگ و بلا از شما دور خواهد بود. تشکر از همراهیتون.
مریم م : سلام خانم عزیز خواب دیدم که برای تهیه نهال و کاشت گل به محلی که گفته بودند با شتاب درحال حرکت بودم به خیابانی رسیدم ... من همراه با مسیر آنان ولی به حالت دو در حال رفتن بودم و متوجه شدم که روسری ندارم موهای بلندم در حال تاب خوردن بود که حس کردم دستی از جنس باد موهایم را در حالی که می دویدم بافت که کمتر به چشم بیاید و من به محوطه ای بسته ای رسیدم که خط کشی شده بود و خواهرم آنجا بود ایستادیم و با توجه به جهت ایستادنمان در بسیار بزرگی باز شد و ما به محوطه ای رفتیم که چمن بسیار زیبایی داشت و ملحفه گلدار زیبایی به ما دادند که روی چمن ها پهن کنیم و نهالها و گلها را روی آن بکاریم در آنجا خانمی که از نزدیکان مادرم بود آمد که ظاهر خوب نداشت ولی جوانتر شده بودم و ما نمی توانستیم اجازه دهیم که در محوطه ما وارد شود و گفت که مردم در ابنجا به من اعانه و کمک می دهند( مادرم فوت کرده است و این خانم درزمان بیماری مادرم با حرف و رفتارش ما را رنجانده بود) من در دلم گریه می کردم که مادرم نیست ولی این خانم زنده است، یک لحظه مادرم را دیدم که با گریه من گریه میکرد.
سپاسگزارم از زحمات شما
فریبا هراتی
: سلام. شما به دنبال این هستید که ایده ها و آرزوهایتان را عملی کنید و افکار و رویاهای تازه ای به ذهنتان رسیده که می خواهید به آن جامه ی عمل بپوشانید. شرایط کلی جامعه عوض خواهد شد و دورانی جدید در راه است و افرادی که از اشتباهاتشان پیروی می کنند به افسردگی و یاس دچار خواهند شد ولی شما با این ایده ها در تضاد هستید و اصلا به آنها کاری ندارید شما افکارتان را راحت راجع به مسائل مطرح می کنید ولی به نفعتان است که این افکار را دسته بندی و سازماندهی کنید و هر چه که در فکرتان می گذرد را به دیگران نگویید! شما و خواهرتان موفقیت و آرامش خواهید یافت و زندگی تان متحول می شود. کسی که به مادرتان ( روحش شاد) بی احترامی کرده، ضعیف و مستاصل خواهد شد و محتاج شما می شود. روح مادرتان زنده است و شاهد همه ی وقایع زندگی شماست. نباید او را مرده بپندارید بلکه او از عشقی که به او دارید مطلع و با خبر است و در کنار شما زندگی می کند. تشکر از همراهیتون.
Maya : سلام وقتتون بخیر
من پنج شش روز پیش خواب دیدم در جایی هستم فضا خیلی سنگین بود و ترسناک و مادر مرحوممو دیدم که نشسته روی زمین و یه جعبه که شبیه به تابوت بود و دقیقا اندازش به اندازه یه تابوت که جلوشه مادرم سیاهپوش بود و داشت با پارچه مشکی روی اون جعبه یا تابوتو می پوشوند همینطور که مشعول بود اسم آقایی که می شناسمشونو آورد و راجع به اینکه خیلی گرفتاره حرف می زد بعد سرشو آورد بالا به من نگاه کرد صورتش ناراحت بود و چشماش پر انگار می خواست گریه کنه بهم گفت بهش بگو خیلی مراقب باشه و دوبار رو این جمله تاکید کرد بعد به سمت چپش نگاه کرد وقتی منم همون سمت و نگاه کردم خانمی رو دیدم که پشتش به من بود ولی جوون نبودن مسن بودن و چیزی شبیه به چادر سرشون بود و خمیده بودن من اول تصور کردم ایشون خیلی مسن هستن اما وقتی مامان گفت نگاه کن کمرش شکسته تصور کردم اون زن خیلی ناراحت و مریضه (مثل زمانی که میگن کمر مادر یا پدر شکسته) من مادر این اقارو ندیدم ولی حس کردم باید مادرشون باشه من به این خواب اعتنایی نکردم تا اینکه دیروز خواهرم با من تماس گرفتن و از من پرسبدن تو کاری باید می کردی انجام ندادی من هم اصلا حواسم به این خواب نبود گفتم نه چطور؟ ایشون گفتن مادرمو دیدن که انگار از دست من ناراحته و به خواهرم میگه چرا مایا به حرف من گوش نمیده یا کاری که گفتم و انجام نمیده من خواب مادرمو اصلا نمی بینم تا همون شب و اون خواب و دیگه خوابی ندیدم ممنون میشم تعبیر بفرمایید سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما نگران این است که این آقا به افسردگی و ناراحتی دچار شود و این آقا باید از یک سری عادات و افکار دست بردارد چون ادامه ی رفتار اشتباه او باعث خواهد شد که کسی زیر بار فشار ناراحتی هایی که این آقا به او تحمیل می کند له شده و حتی فوت کند!! او در حق مادرش کوتاهی می کند و یا نگرانی هایش را خیلی به مادرش تحمیل می کند و این زن تحمل این بار سنگین مشکلات را ندارد. شما باید با این آقا تماس بگیرید و بگویید که خواب مادرتان را دیده اید ( روحشان شاد) و تعبیر را برایشان تعریف کنید. او باید رفتارش را عوض کند و اگر از دست شما برای حل مشکل او کمکی بر می آید، از کمک به او نباید دریغ کنید. تشکر از همراهیتون.
Saahar : سلام خانم هراتی . خسته نباشید . من خیلی دقیق فضای خوابم یادم نمیاد . فقط یادم میاد جنیفر لوپز خواننده ی آمریکایی داشت تابوت فک کنم نامزدش یا دوست پسرشو توی قبر میذاشت و خاکم روش ریخت و منم وایساده بودم نگاه میکردم .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او از اینکه بار دیگر برای مسابقات موزیک ثبت نام کند ناامید شده است و نمی خواهد که در اینگونه مسابقه ها شرکت کند. تعبیر دوم این است که او احتمالا رابطه ی خودش را با دوست پسر یا نامزدش به هم زده و از او جدا شده و فکر او از این بابت به هم ریخته و ناراحت است. تشکر از همراهیتون.
vafaisa : سلام وقت بخیر خواب دیدم در مراسم تشییع چند شهید هستم که همه ایستاده و به صورت چندین صف بودیم ناگهان یکی از روحانیون برای گذاشتن شهید در قبر منو صدا کرد که من شهید را داخل قبر بزارم منم با وقار و طمأنینه خیلی خاصی حرکت میکردم خیلی عجیب بود.... بعدش به نظرم یکی از شهدا شهید قاسم سلیمانی عزیز بود که با پرچم ایران پوشانده بودن در یک جایی بودن زنها تو یه طرف و مردها طرف با شهدا مناجات میکردن من و برادر خانمم هم رفتیم و با یکی از تابوتها مناجات میکردیم و گریه خیلی زیاد کردیم لطفاً تعبیرش رو بگویید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که موقعیت های سخت را با نشان دادن وقار و ظاهری آرام و مسلط، کنترل کنید و مجبور هستید که ناخواسته به شرایط یا آرزوهایی پایان دهید که برایتان ارزشمند بوده اند. شما مجبور هستید که برخی از احساساتتان را سرکوب کرده و خلاف میلتان رفتار کنید که البته این برای شما آسان نخواهد بود و موجب می شود که فکرتان ناراحت و روحیه تان افسرده شود چون احساس محدودیت بیشتری خواهید داشت و نمی توانید آزادانه طبق تفکرات خودتان تصمیم بگیرید. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام روزتون بخیر ،من خواب دیدم یه کفن کوچیک گذاشتن جلوی روم و گفتن این جنازه شهید سردار سلیمانیه ،کفن باز کردم و فقط نیم تنه خونین بود بعد که کلی گریه کردم ، کفن و بستم و داخل تابوت گذاشتم و با سه نفر دیگه لاالاالله گفتیم و بردیم سمت مزار .
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.