تعبیر خواب تخم مرغ
دیدن تخم مرغ در خواب، وجوه مختلفی دارد. اگر کسی در خواب دید مرغش جلوی چشم او تخم گذاشت، از زنی کم ارزش صاحب فرزند می شود. اگر دید تخم مرغ را آب پز کرده می خورد، آدمی ممسک و خسیس است. اگر تخم مرغ را نیم رو کرده بود، آدمی میانه رو و اگر تخم مرغ را خاگینه کرده بود و می خورد، آدمی است که هر کاری را درهم و برهم انجام می دهد و ثابت قدم نیست.
اگر تنها سفیده تخم مرغ را می خورد با زنی زیبا ازدواج می کند. اگر تنها زرده آن را می خورد با زنی که با اصل و نسب است ازدواج می کند و از آن زن خوشنود خواهد بود. خوردن تخم مرغ با پوست دلیل بر خوردن مال حرام است.
-
حضرت صادق (ع) می فرماید: تعبیر تخم پرندگان آبی در خواب بر چهار وجه است:
- به مراد رسیدن،
- زن گرفتن،
- کنیز،
- فرزند دار شدن.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
atena : سلام
خواب دیدم گربه ای با چهره ای غیرعادی و چشمهایی شبیه انسان از بیرون به داخل حمام ما فرار کرده بود که داشتن به سمتش تخم مرغ پرتاب می کردن از بیرون و میخورد تو سر و بدنش .چشم های نالانش رو میدیدم انقدر که بنظرم مرد. دلم سوخت بااینکه مرده بود برای اینکه نجاتش بدم از ضربه ی تخم مرغ ها برش داشتم و انداختمش کنار سطل زباله داخل سینک ظرفشویی کمی بعد دیدم زنده شد و تکون خورد. بغلش کردم (عجیب که بدم نمیومد از بدن کثیفش..) دوباره بردمش داخل حمام و توی تشت آب قرمز رنگ انداختمش ، انگار جون تازه گرفته باشه داشت سرشو بلند میکرد اطراف رو ببینه. دوباره صورتشو دیدم ، عجیبتر بود. در حموم رو بستم و باخودم فکر میکردم چه کارش کنم حالا
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. متاسفانه کسی در زندگی شما هست که چشمش بسیار شور است و در حالی که سعی می کند با مردم با نرمی و ملایمت رفتار کند ولی هر جا می رود مردم را چشم می زند و مردم از شر چشم زخم او تخم مرغ می شکانند. شما دلتان برای این شخص می سوزد و امیدوارید که این اخلاق بد او از سرش برود و روحیه اش مثبت شود. اما باز او بیشتر از قبل به مردم چشم زخم خواهد زد. اگر خدای نکرده خودتان اینطور هستید، زیارت عاشورا بخوانید و از خدای بزرگ بخواهید که این انرژی منفی را از وجودتان پاک کند تا مردم از شما خواسته یا ناخواسته آسیب نبینند. تشکر از همراهیتون.
دافنه : با سلام و عرض احترام خدمت شما . خواب دیدم دایی خدا بیامرزم در فضای سبز روبروی خانه مادر بزرگم دراز کشیده و خوابیده بود .( مثل وقتی زنده بود انگار مریض بود .) بهش گفتم چرا اینجا خوابیدی گفت خونمون کولر نبود ، اومدم اینجا .
در ادامه دیدم وارد خانه مادر بزرگم شدم و انگار مهمانی بود و حس میکردم مهمان زیادی دارند . من همراه با ورودم ۶ عدد تخم مرغ در دست داشتم که میخواستم بپزم و بخورم که دختر داییم گفت هر شش تاشو . یعنی که خیلی زیاده و من منصرف شدم و گفتم نه ۳ تاشو . ممنون میشم خوابم را تعبیر کنید .
فریبا هراتی
: سلام. عرض احترام متقابل. روحشان شاد. دایی تان روحش نگران است و احساس آرامش نمی کند. شاید کسی در زندگی او هست که از او ناراضی است و او را نبخشیده است. شما بسیار خوشبخت خواهید شد و به سعادت خانوادگی خواهید رسید ولی نباید همه ی احساسات و داشته هایتان را برای مردم مطرح کنید چون چشم تان می زنند پس عاقلانه ترین کار این است که همیشه محتاط باشید و خوشبختی تان را جار نزنید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : درود دیدم در طبقه پایین خانه پدری هستیم (پدر فعلا آنجا ساکن نیستند)در حال تمیز کردن یه میز بزرگ آهنی که مال مامانم اینا بوده و داده بودن به پسر برادرم و دارن میندازن بیرون به جاش یه میز چوبی بزارن یه لحظه از طبقه بالا انگار از درز آسانسور مایع داخل تخم مرغ ریخت روی آستین مانتوم پسر داداشم گفت ای وای عمه ریخت روت من با اینکه یکم معذب شدم آستینم کثیف شد گفتم اشکالی نداره پاک می کنم نگاه کردم دیدم انگار از قبل تر داشته می چکیده روی دیوارو یه لایه ایجاد کرده بود تو فکر این بودم بیام اونارم بتراشم و پاک کنم تو خواب انگار دخترم خواستگار داشت من یه لحظه با یه کتاب طالع بینی اومدم من داشتم راجع به دوچرخه سواری پسره می خوندم برادر و زن برادرم نشسته بودن با خنده گفتن آخه این چه کاریه منم گفتم دخترم دوچرخه سواری دوست داره میخوام ببینم پسره چطوره
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید افکار منفی و قضاوت های نادرست قدیمی را از ذهنتان پاک کنید. به فرهنگ و سنت های خودتان پایبند هستید و احساس آسیب پذیری و شکنندگی در بخشی از زندگی تان دارید که باعث می شود در رفتارتان نگرانی و ناراحتی تان مشخص باشد. شما نمی خواهید که رفتار بدی داشته باشید ولی این مسائل و خاطرات قدیمی شاید هنوز شما را می رنجاند. شما دوست دارید از جنبه های مختلف، روحیه دخترتان را بررسی کنید و با او به گونه ای رفتار کنید که بتواند تعادلش را در زندگی حفظ کند و با شکست مواجه نشود. در واقع خوابتان بازتاب ذهنیت شما در بیداریست. تشکر از همراهیتون
ارام : خدا قوت. همسرم دیشب خواب دیگری می بینه. می بینه فردی داشته در خیابان شیر می ریخته. ایشون هم تقلید می کنه و تعداد زیادی تخم مرغ رو به عنوان نوعی اعتراض در خیابان پرت میکنه. مردم دورش جمع میشن؛ عده ای موافق، عده ای مخالف. پلیس از راه می رسه و ازش میخواد تمومش کنه. حتا یه نیروی پلیس با هلیکوپتر میاد. شب بر شما خوش
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همسر شما شاهد این خواهد بود که عده ای نسبت به مردم غریبه بی اعتماد هستند، ایمانشان را از دست داده اند، نمی خواهند به آنان فرصت بدهند تا خودشان را اثبات کنند و اعتمادی به غریبه ها ندارند.( کنایه از رفتاری نژادپرستانه ) پس او هم سعی خواهد کرد که از پوسته ی خودش بیرون بیاید و احساس آسیب پذیری و شکنندگی خودش را با بیان نظراتش کاملا مطرح کند ( در مخالفت با نژاد پرستی). همسرتان سعی می کند که خودش باشد و احساس واقعی اش را رک و پوست کنده مطرح کند. همسر شما حاضر است به خاطر آرمانهایش بجنگد. تشکر از همراهیتون.
Bahman57 : با سلام و احترام
در خواب دیدم که در باغچه خونه خودمون هستم.و هر طرف باغچه رو که میرفتم به خاکش دست میزدم از زیر خاک تخم مرغ های زیادی بیرون میآمد.مثلا ۱۰ تا یا ۲۰ تا تخم مرغ در هر طرف باغچه که میرفتم.بعد گفتم چه قدر تخم مرغ محلی .از این تخممرغ ها فقط ۲ تاشون یا یکیشون ترک داشت.بقیه سالم بودن.خیلی خوشحال شدم که مرغ ها تخم میزارن و پیش خودم گفتم برم به مادرم بگم و اونو هم خوشحال کنم.در خواب پسر ۹ سالم هم کنارم بود.ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما به دستاوردهای مالی و موفقیت های چشمگیری در زندگی تان خواهید رسید و فقط یک یا دو مورد اقتصادی کوچک خواهید داشت که در آن احساس شکنندگی می کنید در غیر اینصورت تحولی بسیار مثبت در زندگیتان به وجود خواهد آمد. تشکر از همراهیتون.
Elnaz : سلام خانم هراتی با عرض سلام و خسته نباشید من چند روز پیش تو خواب دیدم با مادرم تو خونمون هستیم و مادرم برای خودم و خودش سه تا تخم مرغ انداخت و آوردش و گفت الناز همشون سفت شدن گفتش من بلد نیستم منم سر سفرمون نشسته بودم بهم گفت الناز ببر خودت یه دونه بنداز روش شاید اون تخم مرغ هایی که انداختم درست بشن منم بردم یه دونه انداختم روش و اوردم و مادرم کلی تعریفمو کرد و گفت تو درستش کردی ممنون میشم ازتون تعبیرشو بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر شما می خواهد که شما به دستاوردهای مالی زیادی برسید و راحت زندگی کنید، ولی خست به خرج می دهد و زیاده از حد صرفه جویی می کند. اما شما در کارتان میانه رو هستید و با میانه روی و حفظ اعتدال در زندگی تان می توانید هم راحت زندگی کنید و هم خوب پس اندار کنید و دستاوردهای مالی بهتری داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
Elnaz : سلام خانم هراتی عزیز خدا قوت خسته نباشید لطفا خوابم پنهان باشد خیلی ممنون از تعبیر های بسیار عالیتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. اینکه دختر دایی مادرتان را در خوابتان دیده اید، در واقع گویای این است که این عملکرد شما برای فرستادن خاله تان به نزد این آقا، برای شما عاقبت خوشی نخواهد داشت. ممکن است این حرف شما جایی پخش شود و به ضرر شما تمام شود. اگر شما خردمندانه تر بخواهید رفتار کنید بهتر است اول با مادرتان در این رابطه صحبت کنید و هرگز فکر نکنید که خاله تان برایتان مادر تر از مادرتان است!! این اقدام شما باعث خواهد شد که شانستان را پیش این آقا از دست بدهید و او از این کارتان خوشش نخواهد آمد. این آقا شخصیتی خردمند و آگاه دارد و در صورت اقدام شما، او احتمالا شما را متقاعد خواهد کرد که باید نظرتان را عوض کنید و زمان گذشتن از این مسئله برایتان رسیده است. 5 به این اشاره دارد که شما مسیر زندگی تان را عوض خواهید کرد و جسارت شما و عملکرد پر رنگ شما در این رابطه، باعث خواهد شد که سرنوشتتان تغییر کند. 10 به رسیدن به دستاوردی بزرگ اشاره دارد ولی او به شما 2 دهی داده و نشان داده که او فکر می کند شما احساس ایزولگی می کنید و نیاز به حمایت دارید. شما می خواهید به موفقیت و دستاوردهای بزرگی برسید. خاله ی شما ممکن است احساس کند که موقعیت این آقا نسبت به شما سر است و او طرفداران زیادی دارد. به نظر من کل این موضوع به این بستگی دارد که در واقعیت شما نسبت به دختر دایی ناتنی مادرتان چه احساسی دارید. اگر شخصیت او را تمام و کمال تصدیق نمی کنید، از فرستادن خاله تان نزد او جدا خودداری کنید. ممکن است شرایط برای شما خرابتر از امروز شود. بهترین کار این است که شما از مادرتان بخواهید که شما را راهنمایی کند. من فکر می کنم هیچ اشکالی ندارد که اگر واقعا این شخص برای شما خوب است، مادرتان با پدرتان مشورت کند و پدرتان یا یک آقای مجرب را نزد او بفرستید تا بفهمد که این آقا قصد ازدواج دارند یا خیر. و می تواند به او بگوید که کسی را برای شما در نظر داریم که چنانچه شما عاشق کسی نیستید و تمایل به ازدواج دارید، آنوقت شما را به او معرفی کنند. من جای شما بودم اینکار را نمی کردم که خاله ام را بفرستم خصوصا که در خوابتان دختر دایی ناتنی( در تعبیر به عدم تفاهم فکری و بی تفاوتی معنی می دهد) را پیش او فرستاده اید. تشکر از همراهیتون.
رها : سلام وعرض ادب خدمت شما.من دیروز صبح بین ساعت ۸ تا ۱۱صبح بود خواب دیدم که توی کلاس هستم ومنهم جزء شاگردان هستم(الان متاهل خانه دارم)منتظراستاد بودیم که بیاد برای تدریس کلاس یه پنجره بزرگ داشت که رو به بیابون بود وعلف و خاشاک داشت درسمون حشره شناسی بود. که یه حشره شبیه علف خشک به شیشه چسبانده شده بود حشره فرار کرد ورفت توی بیابون ما شاگردها به همراه استاد رفتیم حشره رو پیدا کنیم.من یه دفعه چشمم به یه لونه مرغ افتاد که دوتا تخم مرغ داخلش بود(لونه با خاک بود مثل یه گودال که فقط تخم ها اونجا بود)من تخم هارو برداشتم گذاشتم تو کیسه گفتم واسه مادربزرگم خیلی تخم مرغ محلی دوست داره(مادربزرگم به رحمت خدا رفته)یه لونه گودالی دیگه هم بود که دوتا تخم بزرگتر توش بود، اونهارو هم برداشتم باخودم بردم که بدم مادربزرگم جلوتر چند تا پله بود رفتم بالا یه اتاقک کوچیک اونجا بود که دستشویی بود ولی اتاقش کرده بودن مادربزرگم اونجا بود خیلی ناراحتش شدم گفتم اینهمه بچه و نوه داره باید اینجور جایی زندگی کنه تخم مرغهارو بهش دادم مادربزرگم تخم بزرگها رو برداشت گفت نه اینهارو نمیخوام تخم مرغابی هستن تکونش داد گفت اینا جوجه توش هست بذار تو لونه اش(وقتی تکونش داد متوجه جوجه داخلش شدم اونور تخم معلوم بود)همراهم اومد که بریم تخم رو بذاریم سرجاش که یه دفعه مادربزگم رو برهنه دیدم ولی خصوصی های بدنش رو ندیدم فقط متوجه برهنگیش شدم و دیگه از خواب بیدار شدم .مادربزرگم دوسالی میشه که فوت کردن .ممنون ازتعبیرشما .درپناه حق سلامت باشید.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما درسهای زیادی هست که باید از زندگی تان بیاموزید. نگاه شما نسبت به زندگی منفی است. نگرانی ها و ترسهای زیادی فکر شما را آزار می دهد و فکر می کنید که موانع کوچک زیادی در زندگی وجود دارند که باید به آنها غلبه کنید و اینکه مردم با شما بد رفتاری می کنند یا احساس تنهایی و ایزولگی دارید. شما دقیق و حساس و زودرنج هستید. وابستگی عاطفی و احساسی شما قویست و خصوصا نسبت به مادر بزرگتان ( روحش شاد) و به این فکر می کنید که او با سختی سعی کرد که به دستاوردهای بزرگی در زندگی اش برسد و دوست دارید محبت های او را جبران کنید. شما می خواهید پول خرج مادر بزرگتان کنید و برای او خیرات بدهید ولی مادر بزرگتان می خواهد که شما امنیت مالی داشته باشید و رفاهتان فراهم باشد. او مرتکب گناه و خطایی نشده و چیزی برای مخفی کردن ندارد. مادر بزرگتان می خواهد که شما از بدست آوردن رفاه و امنیت ناامید نشوید و صبور باشید که به دستاوردهای بزرگ برسید. او فقط نیازمند عشق و محبت شماست و اینکه از دعاهای خیرتان او را محروم نکنید. تشکر از همراهیتون.
بانو زینت : سلام و درود.تقریبا صبح زود ۹۹/۹/۱۱ خواب دیدم که چنتا پرنده اومدند تو لونه ای که از قبل تو خونمون براشون درست شده بود، تخم بذارند تا جوجه بشند.نوع پرنده ها خاطرم نیست ولی پرنده های کوچک جثه ای بودند.رفتم بالا نزدیک لونشون که نگاهشون کنم دیدم یک تخم سفید،به اندازه تخم مرغ و بسیار گرم بیرون از لونه افتاده بود.خواستم بذارم تو لونه که اونم جوجه بشه ولی دیدم صاحب اون تخم سفید، روی اون یکی تخمش نشسته بود و ازش مراقبت میکرد. منم پیش خودم گفتم لابد نمیخاد یا نمیتونه از دوتا تخم با هم مراقبت کنه تا جوجه بشند،برای همین انداخته بیرون.اینو میبرم میخورمش.تخم رو برداشتم در حالیکه گرمای اون تخم رو حس میکردم.ولی تو خواب، انگار دوست داشتم این تخمم جوجه میشد آخه گرم بود!(اکثر خوابهای معناداری که میبینم،در خونه ای هستم که در کودکی توش زندگی میکردم).سپاس از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما آرزو دارید که به همان امنیت و استقلال و پناهی که از بچگی تان انتظارش را داشته اید برسید. زندگی شما تحولی مثبت پیدا می کند و شروعی تازه خواهید داشت. شما آرمانها و اهدافی دارید که می خواهید روی توسعه و عملی کردن این اهداف تمرکز کنید و لذت و شادی، هارمونی و تعادل و عشق به زندگی تان راه پیدا می کند. شما نگاهی مثبت به زندگی دارید و احساس آزادی روحی می کنید مثل اینکه باری از روی شانه هایتان برداشته شده است. چیزهای جدیدی در زندگی تان در حال وقوع هستند و شما به دستاوردهای مالی خواهید رسید. یکی از اهداف شما در شرایط حاضر انجام پذیر نیستند و شما باید از موقعیتی که دارید نهایت استفاده را بکنید و پول خرج خودتان خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
بانو زینت : سلام و احترام. من دیشب عضو سایت شما شدم و 8000 ت هم پرداخت کردم. خوابم رو با اسم "بانو زینت" براتون فرستادم اما در لیست خواب های من نیست. ممنون میشم پاسخ شما رو بشنوم.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. خواب شما ثبت نشده این اولین کامنتی است که من از شما دریافت کردم لطفا خوابتان را مجددا ارسال کنید. تا ساعت 5 سایت باز است. تشکر.