کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب تخم مرغ

دیدن تخم مرغ در خواب، وجوه مختلفی دارد. اگر کسی در خواب دید مرغش جلوی چشم او تخم گذاشت، از زنی کم ارزش صاحب فرزند می شود. اگر دید تخم مرغ را آب پز کرده می خورد، آدمی ممسک و خسیس است. اگر تخم مرغ را نیم رو کرده بود، آدمی میانه رو و اگر تخم مرغ را خاگینه کرده بود و می خورد، آدمی است که هر کاری را درهم و برهم انجام می دهد و ثابت قدم نیست.

اگر تنها سفیده تخم مرغ را می خورد با زنی زیبا ازدواج می کند. اگر تنها زرده آن را می خورد با زنی که با اصل و نسب است ازدواج می کند و از آن زن خوشنود خواهد بود. خوردن تخم مرغ با پوست دلیل بر خوردن مال حرام است.

    حضرت صادق (ع) می فرماید: تعبیر تخم پرندگان آبی در خواب بر چهار وجه است:
  1. به مراد رسیدن،
  2. زن گرفتن،
  3. کنیز،
  4. فرزند دار شدن.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

228 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

ابراهیم

ابراهیم : با سلام و احترام. امروز شنبه 98.06.23 احتمالا ساعتای 5:30 صبح خواب دیدم چند تا تخم مرغ که کمی از پوسته اونها شکسته شده بود و خالی شده بودند (مثل حالتی که تخم مرغ ها رو خام میخورم) داخل کاسه صافی سینک ظرفشویی بودند و در همون لحظه در خود خواب اینطور به نظرم آمد که ارتباطی بین این تخم مرغهای شکسته و سر یا مغز مادرم وجود داشته باشد. (مادرم درگیر آلزایمر و کوچک شدن عروق سر هستند) دقایقی بعد خواب دیگری دیدم اینقدر یادم هست که یک وسیله صوتی تصویری بود (مثل یک دوربین شاید) که مال کسی بود و مشکلی داشت از من خواست و من در تنظیماتش کاری انجام دادم و درست شد. سپس درحالیکه به نظر میرسید به خاطر این تعمیر اول که انجام دادم میتوانم کارهایی از این دست را انجام دهم فرد دیگری و برادرم از من خواستند که آیفون تصویری خونه قدیمی مان رو هم که تصویرش وارونه نشان داده میشد رو هم تنظیم کنم. کمی تلاش کردم و نشد و فرد دیگری آمد که دوست برادرم بود و تنظیم را انجام داد و درست شد. از او پرسیدم چگونه این کار را کرد و به من توضیح داد و دقیق یادم هست که اینطور گفت که در قسمت تنظیمات روی فلان گزینه میروی روی آخرین انتخاب قرار میدهی، در اثر این کار انتخاب دیگری برای فلان گزینه دیگر تنظیمات بوجود خواهد آمد که وقتی به آن گزینه بروی و آن انتخاب تازه بوجود آمده را انتخاب کنی کار درست میشود. من که از مهارت این فرد خوشم آمده بود و هنوز در ذهنم برای خواب تخم مرغها و اینکه چه تعبیر و ارتباطی با سر مادرم دارد سوال بود از او پرسیدم اگر خواب ببینیم داخل صافی سینک ظرفشویی چند تخم مرغ (فکر کنم چهار تخم مرغ بود) که یه مقدار کم از اونها شکسته شده بود و داخلشون خالی شده بود رو ببینم چه تعبیری دارد. او درحالیکه تمایلی به پاسخ دادن نداشت گفت باید چهار یتیم را پیدا کنی و از اتاق بیرون رفت و کامل توضیح نداد و میخواستم پشت سرش بروم و ادامه توضیحش را بشنوم که از خواب بیدار شدم. (ببخشید اگر دو خواب در یک خواب شد)

پاسخ
لینک۲۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۶:۵۳:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. قبل از تعبیر خوابتان لازم به ذکر می دانم که به عنوان معبر وظیفه ی من اطلاع رسانی از واقعیاتی است که در شرف وقوع هستند و همیشه سعی بنده بر این بوده که نهایت تلاش را در مثبت نگری در تعابیر داشته باشم تا خدای نکرده انرژی منفی به زندگی کاربران محترم وارد نشود. بنابراین اگر در گذشته یا الان از بنده تعبیری داشته اید که صریح رک و پوست کنده در مورد مسئله ای به شما اخطار داده ام، لطفا دال بر تعمد در تزریق انرژی منفی در زندگیتان نداشته باشید. به هر جهت دیدن تخم مرغ در خوابتان به ظرفیت خلاق شما اشاره می کند و اینکه می خواهید راه حلی برای مشکلی که مادرتان با آن مواجه شده است پیدا کنید. شما در زندگی تان احساس آسیب پذیری و شکنندگی دارید. می خواهید بیماری مادرتان را درمان کنید ولی نمی دانید چگونه. شما می خواهید حافظه ی مادرتان را و تصویری که در ذهن او نسبت به وقایع گذشته وجود داشته را ترمیم کنید مثل یک ویدیو که با تمام وجود سعی می کنید تنظیمات آن را عوض کنید تا خاطرات مادرتان به او برگردد و بتواند شما را به یاد آورد. علم مرتب در حال پیشرفت است و هر لحظه چیزی جدید کشف و شناخته می شود و نمی توان نسبت به پیشرفت آن مشکوک بود. شما می توانید سعی کنید از طریق نت تازه های کشف شده در باره ی آلزایمر را مطالعه کنید. در واقع شما و خواهران و برادرانتان احساس شکنندگی و استیصال می کنید که خدای نکرده مادرتان بهبود پیدا نکنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۵:۰۱
ابراهیم

ابراهیم : با تشکر از تعابیر خوبتون و اینکه واقعیات در شرف وقوع را خوب یا بد متذکر میشوید و انتظار من و فکر میکنم همه کاربران این سایت هم همین است و غرضشون از مراجعه به حضرتعالی علی القاعده نباید جز این باشد. نه، من از شما انرژی منفی نگرفته ام. هیچوقت. فقط یک بار از یکی از پاسخهاتون تا حدودی ناراحت شدم یا شاید بهتر باشه بگم "تو ذوقم خورد" چون پاسختون را نادرست میدونستم. نه در تعبیر بلکه در یک توضیح. و واقعا هم مهم نبود و همون موقع هم گذاشتم به حساب اینکه سرتون شلوغ هست و حتما روزانه حجم زیادی از مطالب و رویاهای افراد مختلف رو میخونید و اینکه انتظار داشته باشم با تمرکز خیلی زیاد به فلان مطلب من (که خارج از بحث تعبیر هم بود) پاسخ دقیق بدید انتظار بیجایی بود ولی به هر حال چون خودتون مطرح کردید بله چنین حالتی یک بار پیش آمده بود. درضمن میبخشید که این پاسخ خیلی دیر به اظهار لطف و توجه شما داده شد. همون روز بعد که تعبیر خواب رو در بالا خوندم با توضیحات مفصل تری پاسخی نوشتم و تشکر کردم متاسفانه لحظه ارسال پاسخ ساعت 19:01 شده بود و پاسخ ارسال نشد. پاسخ رو ذخیره کردم اما به دلیل مشغله ها و همینطور محدودیت ساعت 19 سایت شما فرصت نمیشد یک روز هم که فرصت شد هر چی در لپ تاپ جستجو کردم اون پاسخ رو که ذخیره کرده بودم پیدا نکردم و با خودم گفتم لابد قسمت نیست و از آن گذشتم. ارادت فراوان خدمت شما دوست بسیار خوبم اگر قابل بدونید.

پاسخ
لینک۲۶ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۲۶:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : استدعا می کنم. ارادت متقابل و تشکر از حضور شما دوست عزیز.

پاسخ
لینک۲۶ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۶:۵۶
Ommolbanin

Ommolbanin : سلام شهره هستم. انگار خونه پدریمون هستیم و سه تا بچه هست ( شاید برادرزاده یاخواهرزاده و بچه خودم) یادم نیست کوچیک هستند ۷ یا ۸ و ۳ و ۵ ساله ، ن
غذا از دوروز قبل تو یخچال بود و البته خوب بود و تمیز. برنج رو تو ظرفی گرد می کشم و سفره پهن می کنم میدم بچه ها بخورن و خودم پشت به پنجره تکیه داده بودم و داخل خونه و بچه هارو می تونستم ببینم.برادرم با خانمش که باردار هست میاد( برادم الان دو فرزند داره ولی توی خواب تازه با یکی از همکاران من ازدواج کرد)می بینم خانمش غذا می خواد ناراحت میشم و می گم وای غذا می خوای چیزی نیست اما خودش تو بشقابی برنج می کشه و روی تراس رو به حیاط میشینه تا بخوره من می گم صبر کنه براش نیمرو درست کنم . سه تا تخم مرغ برمیدارم و تو بخچال دنبال کره می گردم‌که کمی پیدا می کنم و‌چادر سرم‌میذارم و‌راه میفتم برم براش نیمرو درست کنم از این ببعد دیگه تو خونه نیستم در محل کارم هستم به سه تا از آبدارخونه های محل کارم که از هم فاصله داشتن باچادر و سه تا تخم مرغ به دست حرکت می کنم . ابدارخونه ها در حال بازسازی بودن و کثیف و‌نمیشد چیزی درست کرد واسه همین من به آبدارخونه بعدی با مسافت زیاد میرم ( تو راه نگرانم نکنه زنداداش غذاشو خالی بخوره) اون آبدارخونه هم‌ کثیف بود، ولی تخم مرغها رو روی کابینت میذارم تا گازی روشن کنم که پشیمون میشم همونجا عده ای جوان نشسته بودن و داشتند راجع به رفتن به خارج کشور و ترکیه صحبت می کردن همه چهره ها اشنا بودن و جوان و یه خانمی رو می کنه به من و به همه می گه که من ترکیه زندگی می کنم و از من می تونن راهنمایی بگیرن و من می گم همه کارهای مارو همسرم و یه آقایی با مبلغی پول انجام داد ، خانمی شماره تلفن هاش رو روی برگه مچاله با خودکاری شکسته می نویسه میده به من نگاه می کنم و تو دلم می گم چقدر کثیف نوشته. از اون خانم می پرسم اسمش رو ننوشته که می گه عبدلزاده هست و بعد بهش می گم یادم اومد ( انگار از قبل خوب می شناختمش)راه می افتم بین راه یه تخم مرغ تو دستم ترک بر داشته بود ولی من نگهش داشتم.یهو می بینم زن داداشم که حامله هست با داداشم پشت سرم هست
می گم ببخشید نتونستم نیمرو بپزم و‌یهو تخم مرغ شکسته از دستم می افته کنار دیوار و‌فقط پوستش جدا میشه و شکل بیضی شکل خودش رو حفظ می کنه طوری که من سفیده و زرده رو می بینم و تعجب می کنم. کاغذ کره از دستم می افته من متوجه نمیشم ، به زنداداشم می گم نتونستم درستش کنم. می گه عیبی نداره و دوتا تخم مرغ دیگه رو زمین قرار می گیره گویا زنداداشم روش لگد می کنه ( نمی فهمم من شکستنش رو ندیدم ولی از اینکه نتونستم نیمرو درست کنم ناراحت شدم و مث اینکه زنداداش تخم مرعها رو زیر پا می شکنه و من می گم‌ چرا اسراف می کنی این بعنی ناهار یک روز ما)بعد می پرسم کره توی دستم کجاست ؟بازم زن داداش به من می گه رو زمین . از دستم (کره کمی بود) من نفهمیدم و رو زمین افتاد.
ساعت ۶:۳۰ بیدار میشم

پاسخ
لینک۱ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۷:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از لحاظ امکانات مالی از قبل همه چیز را برای فرزندان و خانواده تان تنظیم کرده اید و منابع شما برای حمایت از آنان زیاد است. برادر شما می خواهد پولدار شود و پا جای پای شما بگذارد و شما سعی می کنید که به او هم حمایت ( مالی- فکری) برسانید. شرایط اقتصادی کار شما رو به بهبودی است ولی هنوز خیلی چیزها در محیط کاریتان هست که باید به صورت زیربنایی رویشان تجدید نظر شده و کارآ تر تنظیم شوند. الان هر بنده خدایی که زندگی اش در ایران سخت شده باشد فکر می کند که شما فرشته ی نجات و راهنمای او می توانید باشید که خارج از ایران هستید ولی از نظر شما اینها خیلی اشتباه می کنند و روش درستی برای مهاجرت انتخاب نکرده اند. شما نمی توانید به برادرتان کمک کنید که بدون هیچ هزینه ای به ترکیه بیاید یا در کارش موفق شود. بایه از خودتان مایه بگذارید و هزینه بدهید. تازه معلوم هم نیست که موفق شوید یا صرفا پولتان حرام شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۲۶:۴۷
Minoo1370

Minoo1370 : سلام خسته نباشین من دیروز ظهر خواب دیذم ک یکی از جاری هام ک خیلی قبلا برام ب هر نحوی مشکل و ناراحتی ایجاد میکرد انگار داره به من درحالی ک دارم غذا درست میکنم برا خودم و شوهرم میگه اون ماهی ها ک اون سری سرخ کرده بودی خیلی خوشمزه بودن میشه دوباره درست کنی و برا من و شوهرمم بفرستی؟منم میگم باشه و اون میره خونشون و بعد ک غذارو درستش میکنم انگار مثلا فکر میکردم چندتا ماهی دارم و قراره فذا شوید پلو باشه بعدا میبینم کل غذای درست شدم ی بشقاب برنج سفید هستش و دوتا ماهی سرخ کرده متوسط رو ب کوچیک ک اندازه خوراک خودمو همسرمه بعد پیش خودم میگفتم سردیشون میشه برنج سفیدوماهی براشون ضرر داره و غذاهم کمه براشون زشته اینارو بفرستم و نفرستادم بعد انگاری مادر شوهرو پدرشوهرمم تو خونمون بودن و انگار کنار دستم کنار گاز حدود پنج شش تا تخم مرغ بود ک فکر میکردم پخته هستن گفتم اینا رومیذارم برانهارمون و یکیشونو زدم ب کابینت ک پوستش بازشه دیدم خام هستش تخم مرغ و یکیشون شکست اما اون چهار پنج تا تخم مرغ خام دیگه سالم بودن ک انگار میخواستم اونارو با پدرومادرشوهرم سهیم شم

پاسخ
لینک۲۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۳:۴۶:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به خواسته هایتان می رسید و اوضاع مالی خوبی پیدا می کنید و جاری شما امیدوار است که مثل شما شرایط مالی خوبی پیدا کند. اما شما در ادامه هم مال و ثروتتان را خرج خودتان و خانواده ی خودتان می کنید و به جاری تان چیزی نخواهد رسید. اما باید صدقه بدهید که چشم زخم نخورید. بخشی کوچک از ثروتتان را باید صدقه بدهید و برای دوری از چشم زخم یک تخم مرغ هم بزنید زمین بشکند و بریزید دور. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۳۱:۱۱
Mozhgan

Mozhgan : با سلام و عرض ادب و احترام
دیشب در خواب میدیدم تعداد خیلی زیادی تخم مرغ های بزرگ رو زمین هست و منم کنارشون ایستادم مادرم هم کنارم ایستاده من منتظر بودم از تخم مرغها جوجه بیاد بیرون مادرم گفت بعید می دونم جوجه بشن که یهو دیدیم چند تا از تخم مرغها بطوریکه انگار توش جوجه ها دارن تکون میخورن و بدنه تخم مرغ کش میاد تکون خورد و از چند تاشون جوجه اومد بیرون جوجه هاشم شبیه جوجه محلی بودن و اندازه شم اندازه جوجه یکی دوماهه یعنی از جوجه تازه متولد شده بزرگ تر بودن
بسیار سپاسگزارم از اعبیر و توضیحاتتون

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۵۴:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. ادب و احترام متقابل. شما به ثروت زیادی خواهید رسید و سرمایه های شما زیاد می شود. با مراقبت و دقت از سرمایه هایتان شما قادر خواهید بود ثروتتان را افزایش داده و چند برابر کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۱:۰۷
nahid

nahid : سلام وقت بخیر
خواب دیدم به طور ناگهانی و دور از انتظار با یکی که خیلی به نظر جزو آدمهای مورد علاقه من بود ازدواج کردم . در عرض یک روز همسرش شدم . و همش داشتم فکر میکردم که چطور باهاش زندگی کنم که مثل ازدواج قبلی دچار جدائی نشم .

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۰:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست عزیز خوابتان را در صفحه تعبیر خواب مربوط به خودش ثبت کنید. اینجا تعبیر خواب تخم مرغ است و ربطی به خواب شما ندارد. ادامه ی بی توجهی به این قانون سایت موجب خواهد شد که خوابهای شما تعبیر نشوند. شما نسبت به انجام کاری در رابطه با این شخص، متعهد می شوید و این تعهد شما به خاطر عدم تفکر صحیح قبل از تعهدتان، شما را دو به شک خواهد کرد که باید چه کار کنید. بهتر است همیشه قبل از اینکه قولی به کسی بدهید به عواقب کارتان فکر کنید چه کار تجاری باشد و چه رابطه ی عاطفی. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۰۱:۴۰
ناری

ناری : سلام وقت بخیر
حدودای طلوع افتاب خواب دیدم یکی از همکارا چند اتاق در محل کار پر از تخم مرغ کرده بعضی از تخم مرغ ها مرغ روش خوابیده.
با سپاس

پاسخ
لینک۲۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۶:۵۰:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سرمایه شرکت شما زیاد خواهد شد و به زودی به سوددهی خواهد رسید. همکارتان یا همه ی شما به ثروت می رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۸:۲۹
Nedaroz

Nedaroz : سلام خانم هراتی عزیزم،عرض ادب واحترام. من خواب دیدم یه تخم که به نسبت طبیعیه تخم مرغ خیلی بزرگتر بود انداخته بودم تو اب فک کنم قصد پختنشو داشتم داخل قابلمه که یهویی تخم مرغ پوستش ترک کرد و یه جوجه طلایی بامزه با نوک زدن به پوسته داخلی از داخلش بیرون اومد بعد داخل اب ابتنی میکرد کلشو میکرد داخل ابو درمیاورد شبطنتش مثل جوجه اردک بود اما شکلش کاملا شبیه جوجه طلایی بود.صحنه عوض شد انگار رفته بودیم طبیعت منو مامانمو خواهرم، پدرم نیومده بود با یه عده غریبه رفته بودیم که یه تعداد زیادی مرد داشتن اب تنی میکردن تو رودخونه ومن انگار از ارتفاع بالاتری داشتم نگاهشون میکردم هوای صحرا خیلی مطبوع بود وطبیعتشم قشنگ. توی اونجا یه اتاق داشت که مامانم و فک کنم یکی از همکارام با لباس مجلسی بودن که بعد بلند شدن لباسشونو عوض کردن لباس راحت پوشیدن بعد مامانم گفت این خانمه که اینجا بوده زورش برده ما لباسامونو عوض کردیم و بهمون گفته ادم خوبه تا اخرش یه دست لباس تنش باشه منم بهش گفتم منم یه دست لباس داشتم اینا لباس راحتین.بعد اومدیم خونه و تمام وقایع رو مامانم داشت برا پدرم تعریف میکرد.ممنون.

پاسخ
لینک۹ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۰:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب و احترام متقابل. سرمایه شما به زودی زیاد خواهد شد. شما می دانید چه می خواهید و ایده تان به ثمر می رسد و در انجام کارتان موفق خواهید شد. شما منوط به شرایطی که در آن قرار می گیرید رفتارتان را عوض خواهید کرد و گاهی با راحتی و صمیمیت بیشتری برخورد می کنید و گاهی با پسرتیژ و رسمی برخورد می کنید. طبیعتا آدم نمی تواند همه جا یکجور رفتار کند و با همه هم نمی توان رفتار مشابهی داشت. با هر کسی به اندازه ی درک و شعورش می توان ارتباط داشت. شما درک بالایی دارید و روحیه تان قوی و مثبت اندیش هستید. کارهایتان هم خوب پیش خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۹:۴۵
Mona

Mona : سلام.تو خواب دیدم که خاله و پسر خالم و دختر خالم آمده بودن خونمون من براشون دوتا تخم مرغ نیمرو درست کردم تخم مرغ ها هم تو ماهیتابه هم بزرگ بود و هم خیلی چرب بود بعد من به مامانم گفتم زشته اجازه بده خواهرم رو بفرستم چندتا تخم مرغ دیگه هم بخره ولی مادرم گفتم نه نمیخواد همین کافیه و بعد دیدم که خالم و پسر خالم با لبخند به من نگاه میکنند و منم خجالت کشیدم و سرم رو زیر انداختم بعد از اون دیدم که عموم آمد تو خونه و ظرفهای کثیف رو تو سینک ظرفشویی شست و شروع کرد کنایه زدن به مادرم و عیب و ایراد می گرفت. مادرم هم خجالت کشید و میخواست رفع و رجوع کند که من بهش گفتم چیزی نمیخواد بگه بعد به عموم گفتم این طرفت شسته میشن نیاز به این همه کنایه نیست بعد من ظرفها رو شستم و اونجا رو تمیز کردم که عموم با نفرت نگاه کرد.

پاسخ
لینک۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۳۱:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که در مقابل خاله تان و خانواده اش رفتاری مهربانانه و صمیمی و البته میانه رو داشته باشید و از آنها به اندازه ی توانتان حمایت کنید و مادرتان نمی خواهد که شما خیلی از خودتان برای کسی مایه بگذارید. خانواده ی خاله تان هم شما را دوست دارند و شاید پسرخاله تان به شما علاقه داشته باشد. عموی شما سعی می کند که برای آینده برنامه ریزی کند و نگرش های منفی قبلی را از بین ببرد و روابط خوبی با شما داشته باشد. اما شما ترجیح می دهید که خودتان برای آینده تان برنامه ریزی کنید و بار منت عمویتان روی شانه هایتان نباشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۹:۵۸
ساره

ساره : ممنون از تعبیرتون. اول اینکه من واقعا تصور می کردم نکاتی که در خوابم گفتم در تعبیر تاثیر داره و از این بابت که وقتتون گرفته شد معذرت می خوام. دوم اینکه دوست مشترکمون اصلا از اون بدش نمیاد یا من حداقل این جوری دریافت نکردم.سوم اینکه من متوجه نشدم برای چی باید از خدا بخوام منو ببخشه وقتی گناهی مرتکب نشدم؟! من تصور کردم باران و مسجد در خواب برمی گرده به آرامش و گرفتن حاجت چون من واقعا اهدافی در زندگیم دارم که خیلی برای رسیدن بهشون تلاش می کنم و همکارم هم از این قضیه که من دوست دارم اون جا همچنان کار کنم برای حمایت من استفاده می کنه. بازم ببخشید که وقتتون گرفتم. اگر فکر می کنید خواب طولانی شده از من دو حق خواب کم کنید لطفا.

پاسخ
لینک۱۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۲۴:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهش می کنم. خواب شما گویای این است که او نسبت به همکار شما احساس مثبتی ندارد. سمت چپ سیستم همکارتان ایستاده و این گویای احساس منفی او به همکارتان است. اگر قرار بود که شما خودتان همه چیز را دریافت کنید که تعبیر بنده را لازم نداشتید !! دریافت شما و دریافت من با هم متفاوت است. شما باید از خداوند بخواهید شما را ببخشد چون حتی اگر پاکترین آدم روی کره ی زمین هم بودید؛ که نیستید؛ بنده هم نیستم؛ باید توجه داشته باشید که شرط قبولی دعایتان نزد خداوند، این است که شما اول پاک باشید. شما از رسول خدا پاکتر که نیستید!! خداوند در قرآن کریم آیه 2 سوره فتح به حضرت محمد می فرماید:
لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿۲﴾ توبه کن تا خداوند از گناهان گذشته و آینده ی تو در گذردو تو را به راه مستقیم هدایت کند.
نه تنها گناهان گذشته بلکه آینده و شما فکر می کنید که بی گناهید؟!! همکار شما حکایت کارش مثل کبکی می ماند که سرش را در برف کرده و هیچ جا را نمی بیند ولی ماتحت مبارکش از برف بیرون است و هر کسی از آنجا رد شود می بیند او چه کاره است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۷:۰۳
ساره

ساره : سلام خانم هراتی عزیز دو شب پیش خوابی دیدم که اول فکر کردم بازم پالسهای ذهنی آدمهای اطرافمه ولی ادامه خواب که یادم اومد فکر کردم شاید تعبیر متفاوتی داشته باشه و به امید خدا شرایط محیط کارم برام آروم بشه.
خواب دیدم در اتاق محل کارم هستم(سالن بزرگی است) کمی دورتر از همکارم که آقا هستن ایستادم ایشون پشت سیستم خودش نشسته که دستشو دراز می کنه میندازه دور کفلم بطوریکه ساعدش روی باسنم میاد و منو می کشه سمت خودش. همکارای دیگه ای هم توی اتاق بودن. من بهش گفتم چیکار می کنی؟! و خودمو می کشم کنار. در ادامه یه دوست مشترکمون که همکارمون نیست و همه در سفری آشنا شدیم قبل از اینکه همکار بشیم اومده بود اونجا و ایستاده بود سمت چپ همکارم کنار سیستمش. من سرجام نشسته بودم و دوستمون از بالای مانیتور دیدم. خواستم دست بدم دستمو بردم سمتش اونم دستشو آورد که یادم اومد جلوی همکارا نمی شه و دوتامون انگشت اشارمونو به نشانه احوالپرسی زدیم به هم (عمودی نه افقی) در ادامه دیدم یکی از همکارای خانوممون با فاصله روی صندلی در کنار همکارم نشسته ولی جلوی من خجالت می کشن حرف بزنن. بعد همکارم روبروی من وسط سالن روی صندلی نشسته بود و پاشو انداخته بود روی پاش و پرسید املت بخوریم؟ من گفتم اینجا بخوریم.اون گفت اگه اینجا بخوریم من ماهیتابشو نمی شورم. بعد من پرسیدم صبحانه بخوریم؟ (یعنی املت صبحونه بخوریم؟) جواب داد نه.(انگار می خواست اون جوری که اون می گه املت بخوریم. بعد کاپشن بادگیر اون دوست مشترکمون گرفتم کلاهشم کشیدم سرم. رفتم تو خیابون داشت بارون میومد نه آروم بود نه تند ولی بارون خیلی قشنگ و آرامش بخشی بود انگار همه مشکلا و ناراحتیا حل شدن. در ادامه دستشویی داشتم ولی پیدا نمی کردم. رفتم مدرسه ای که انگار دبستان محل تحصیلم بود ولی مدرسه پسرونه شده بود و طبقه پایینش هتل شده بود انگار منم از کارکنا یا خدمه اتاقا شده بودم. (چون خودمو در حال مرتب کردن تخت هتل دیدم وقتی مهمونای هتل تو اتاق بودن.) تو همون مدرسه آبدارچی خودمون دیدم پرسیدم دستشویی کجاست گفت اینجا دستشویی نداره باید بری اون یکی ساختمون. پرسیدم همون که بغل مسجد؟ گفت آره. انگار از بغلش رد شده بودم ساختمون اومد جلوی چشمم سر یه کوچه بود که نبشش مسجد بود. خانم هراتی مسجد می تونه تعبیر بشه به نذر کردن؟
ببخشید طولانی شد می دونم سریال شد :). مثل همیشه منتظر تعبیر دقیق و خوبتون هستم. ممنون می شم خوابمو تعبیر کنید.

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۱۳:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همکار شما همچنان مثل قبل به بهانه ی حمایت از شما می خواهد به شما دست درازی کند و همه همکارانتان شاهد این موضوع هستند و از او بدشان می آید. او حالتی تدافعی گرفته و می خواهد از شما حمایت روحی بگیرد و برای آینده اش برنامه ریزی کند. شما سعی می کنید که طبق نظر دوست مشترکتان که از همکارتان بدش می آید عمل کنید و جوری رفتار کنید که از خودتان در مقابل همکارتان حفاظت کنید. شما نگرانی هایی دارید که درون خودتان انباشته کرده اید و می خواهید که هویت تان را عوض کنید و عادات قدیمی تان را کنار بگذارید و از غم رها شوید. شما از خداوند کمک خواهید خواست تا شما را ببخشد و از این شرایط بغرنج نجاتتان دهد. ( مسجد سر کوچه). من از شما تقاضا می کنم با توجه به صدها خوابی که هر روز ارسال می شود و الان ساعت 11.15 شب هست و هنوز من 10 خواب باقیمانده دارم لطف کنید همیشه خوابهایتان را کوتاه بنویسید و از توصیف درو دیوار که مسائل مهمی نیستند جدا خودداری کنید. خوابهای طولانی منبعد تعبیر نخواهند شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۱۳:۳۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.