کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب تسبیح

محمد ابن سیرین می گوید: تسبیح کردن به خواب، مطیع بودن است بر فرمان حق. اگر ببیند تسبیح می کرد، دلیل که مطیع است بر فرمان حق و از غم و اندوه فرج یابد. اگر در خواب ببیند تسبیح با خود داشت، غم و اندوهی به او رسد، ولی برای او در آن کار، اجر و ثواب است. اگر ببیند با تسبیح، شکر حق تعالی می کرد، دلیل که در دین قوی شود و مالی یابد. اگر این خواب را والی ببیند، دلیل که او را آبادانی ولایت رسد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

94 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

علی

علی : سلام
پدرم خواب دیده اند چیزی شبیه هزارپا در حال تکان خوردن بوده است وقتی دقت کرده است دیده است تسبیح است که دارد تکان میخورد.
ایشان کثیرالصلوات است.

پاسخ
لینک۶ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۷:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. پدر شما با استفاده از صلوات و تسبیح، اجازه نمی دهند که ترس ها و شک های ایشان، او را از رسیدن به اهدافش باز دارد و صلوات باعث می شود که پدرتان از افکار منفی دست بکشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۲:۰۵
bahar

bahar : سلام روزتون بخیر عزیزم. دیشب خواب دیدم ولی متاسفانه خوابو به صورت کامل یادم نیست ولی همینشو خاطرمه که براتون مینویسم.خواب دیدم که تو ورزشگاهی مادرمو چند تا خانم نشسته بودن با لباسهای محلی فوقالعاده زیبایی که مادرم یک چیزی شبیه تاج طلا رو سرش بود...انگار بازی تموم شد و اون چند خانم تسبیح های زیادی که بهم انگار وصل بودن داشتن منم ازش خواستم ۵تسبیح بهم بده که بشن ۵۰۰تا و باهاش ذکر بگم. داخل تسبیح ها یه دونه سبز یشمی قیمتی بود که گرفتم رو به آسمون نور زیبایی ازش رد میشد و با خودم گفتم ای کاش اینو بهم بده...خانم خندید و میخواست ۵تارو بهم بده...ممنون میشم راهنمایی کنید

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۴:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مادر شما به خودش حسابی سخت می گیرد تا استعداد ها و اهدافش را خوب بشناسد و با رفتاری بسیار برازنده و اصیل به موفقیت های بالایی در زندگی برسد. شما هم می خواهید مثل مادرتان روحیه ای قوی داشته باشید و مهارت هایتان را بالا ببریدو خودتان را ورز بدهید تا مسیر زندگی تان عوض شود. می خواهید به موفقیت های بالایی برسید و با تمام حواستان هماهنگ باشید ( 6 دنگ حواستان را جمع کنید). از بین تمام خواسته های شما برای رسیدن به راحتی و رضایت از زندگی و آرامش یک خواسته تان است که از همه مهمتر است و آن این است که شما به خرد و عقل بالا و صلح درونی برسید. در اینصورت به موفقیت در زندگی خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۷:۱۷
Mehrsa

Mehrsa : سلام وقتتون بخیر خسته نباشید خواب دیدم وارد یه جایی شدم که اونجا غریبه بودم یه خانمی داشت اونجا عیدی میداد به من رسید دو یا سه تا ده هزاری با یه هزاری و یک تسبیح کوچک سبز روشن بهم داد بعد احساس کردم عیدی برای دیگران که از مهمونهای خودشون بودند نماند من هم ده هزاری ها رو پس از دادم و گفتم یه هزاری کافیه , بعد شروع کردم با تسبیح که 33 تایی بود ذکر گفتن و متوجه شدم  جنس تسبیحه از عقیقه , به اون خانمی که بهم عیدی داده بود گفتم داری یه تسبیح هم به خواهرم بدی گفت نگاه کنم باشه .  ممنون

پاسخ
لینک۱۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۴۸:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. نقطه ی عطفی در زندگی شما فرا رسیده است و شما باید مسئولیت پذیرتر باشید. شرایط شما متحول شده و شما به موفقیت خواهید رسید. صحت و سلامت و امیدواری خواهید داشت. شما سعی می کنید که قدردان باشید و تک و ایده آل و متعالی باشید. اعتماد به نفس و حس استقلال شما بالا خواهد رفت. شما به پتانسیل بالاتر و آگاهی معنوی قویتری خواهید رسید و آرامش و صلح درونی، طول عمر و سلامت خواهید داشت. انشالله همینطور برای خواهرتان خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۷:۲۴
Mehrsa

Mehrsa : سلام وقت بخیر خسته نباشید این خواب رو دوستم دیدن : خواب میدیدم توی یه مرقدی بودم دوتاازهمکلاسیهام هم اونجاخادم بودن, آقای خامنه ای نشسته بودمن بایه تعداد خانم هم که همه چادرپوشیده بودیم روبروی آقای خامنه ای نشسته بودیم بعداقای خامنه ای به همه مون یکی یه تسبیح خوشگل وجانماز کوچولو داد , اقای خامنه ای برای یکی از خانم ها استخاره میکرد منم گفتم من به جدسیدخیلی اعتقاددارم , دادم برامنم استخاره کنه دیگه نفهمیدم استخارم چی دراومد , وقت نماز بود همه خانمهایی که اونجابودن دنبال آقای خامنه ای نماز خوندن من پریودبودم نتونستم گفتم عیب نداره من صلوات میفرستم شروع کردم صلوات دادن باتسبیحی که اقابهمون داده بود دیگه ازخواب پریدم ممنون

پاسخ
لینک۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۲:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و همکلاسی هایتان به راحتی و تسکین و رضایت در زندگی تان خواهید رسید و خدارا شکر می کنید. شما همگی متوسل به امام سجاد ع خواهید شد و حاجاتتان را از او طلب خواهید کرد. در زندگی خودتان را به خدای بزرگ می سپارید و آن تقدیری که او برای شما رقم بزند را خواهید پذیرفت. شما به زودی به حاجاتتان رسیده از غم فارغ خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۱:۰۹
پریماه

پریماه : شرمنده یعنی الان این و صعیت ودارم یا اونچه طلبیدم برآورده نمیشه چون دونه هایی که بود بهم چسبیده بود اابته یک طرف تسبیح

پاسخ
لینک۳ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۱:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : بعضی هایش که به هم چسبیده بوده یکی یکی یا همه با هم به شما خواهد رسید و آنطرف که نخ خالی بوده یعنی بعضی از خواسته هایتان برآورده نخواهد شد.

پاسخ
لینک۳ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۳:۲۲
پریماه

پریماه : سلام ،مکانی زیارتی هست متعلق به بی بی در دل کوه که کوه شکاف دارد و درختی در دامنه کوه با ارتفاع زیاد که تعداد بی شماری تسبیح از درخت آویز می باشد ما چند وقت پیش مشرف شدیم و چنتا تسبیح از روی زمین برداشتیم و بلند کردیم به نیت حاجت والبته یکی گیر کرد به درخت و یکی به کوه من اونقد نمیتونستم بلند کنم ویکی به نیت من پرتاب کرد و یکی خودم دامنه کوه چسبید و البته تسبیحات زیادی اینگونه بود من در رویا اون مکان ودیدم خیلی سنگین خاب نبودم اما امروز اون مکان ودیدم که مقداری نخ دایره ای رنگی رو بی بی آویز کرده بودند شاید برای ما بود ومن میخاستم بردارم البته مثل تسبیح دونه نداشت و بهد چنتا تسبیح دیدم که انگار دونه نداره و یک تسبیح یک طرفش دونه هاش چسبیده بهم و یک طرف دیگه یکسره نخ بود زیاد واضح نبود اما نگار دونه ها ممتد باشه نه یکی یکی . با اینکه میدونم بی دعوت اونجا نرفتم اما مضطرب شدم از این خاب من چنتا نیت با هم کردم ممنون از تعبیر خوب شما

پاسخ
لینک۳ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۸:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در مورد مسیر زندگی تان و سرنوشتتان، افکار و ایده هایتان نگران هستید. می خواهید که قدرتتان برای رسیدن به اهدافتان بالا برود. می خواهید به کمال برسید ولی الان در شرایطی هستید که انگار دور باطل زده اید. نخ خالی بدون مهره به اجابت نشدن یک سری خواسته هایتان اشاره می کند و مهره هایی که در نخ قرار دارند خواسته ها و آرزوهایی است که مورد توجه پروردگار قرار گرفته و به آنها خواهید رسید. شما باید کار خودتان را به خدای بزرگ واگذار کنید و همیشه بگویید که خدایا بر من چنان کن که تو صلاح می دانی و نه آن کن که من می خواهم. چون شما نمی دانید که چه چیزی به صلاح شماست ولی خدا می داند. انشالله صحت و سلامت و امنیت خواهید یافت. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۳:۱۰
S1370

S1370 : سلام خسته نباشید.خواب دیدم مردی که درواقعیت میشناسمشون توخواب همراه باخانواده به خانه ی خاله ی من آمده اندومن روی مبل نشسته بودم واون آقابااینکه خانواده اش بودندبه من نگاه میکردوماهی باهم چشم توچشم میشدیم ومنم نگاه میکردم بعداون آقایواشکی یه چیزی به من گفتن ومن هم باتندی جواب دادم انگارعلاقه داشتن توخواب به من که نگاه میکردن بعددیدم رفتن تواتاق نمازبخونن ومنم سرم چادربودمیخواستم نمازبخونم بعدآقابه من گفتن که ازجلوشون بلندبشم تانمازبخونن چون من جلوشون نشسته بودم ولی متوجه نبودم بعدبلندشدم ومنتظرشدم تانمازشون تموم بشه تامن نمازبخونم بعددیدم تودستام کلی تسبیح به رنگهای زیباومختلف هست که میدونستم همه ی تسبیح هابرای این آقاهست وخودمم چندتاتسبیح داشتم که باتسبیح های این آقاقاطی شده بودومن میخواستم تسبیح های این آقاروبهش بدم ولی نمیدونم دادم یانه چون تودستم بودوداشتم بهشون نگاه میکردم خیلی زیادبودبعددیدم یه پیرمردمریض روتخت خوابیده وپدراین آقاهست خیلی حالش بدبودوخواب بودبعدبیدارشدم.(درواقعیت این آقارومیشناسم ولی اصلاباخالم آشنانیستن ومن این آقارونمیبینم زیادولی ازقبل حس کرده بودم که این آقاشایدازمن خوششون اومده بازم مطمئن نیستم)

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۰۷:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به ارزش های خانواگی و سنت هایتان وابسته هستید و این آقا به اصالت و ارزش های خانوادگی شما توجه و فکر کرده است. شما هر دویتان سعی کرده اید که همدیگر را بشناسید و درک درستی نسبت به همدیگر پیدا کنید. او می خواهد بفهمد که شما آیا شخصیتی دارید که خارج از این حیطه ی سنت های خانوادگی تان قدم بردارید یا خیر و شما می خواهید بدانید که آیا به واسطه ی او به راحتی و تسکین و رضایتی در زندگی تان می توانید برسید یا خیر. وجود شما سد راه موفقیت اوست و او می خواهد که موفق باشد و شما را پشت سر بگذارد. شما هم نمی خواهید که از او تبعیت یا دنباله روی کنید و می خواهید که زندگی خودتان را داشته باشید. شما راحتی و موفقیت های خودتان را دارید و نیازی به او ندارید. اما این آقا ناراحتی هایی در زندگی اش دارد که سعی می کند خیلی این ناراحتی ها را بیدار نکند و به آنها فکر نکند. از بعضی جهات او افسرده و دلمرده است! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۳۴:۳۰
کبری

کبری : سلام‌خدمت خانم‌هراتی بزرگوار.خواب دیدم که به سمت جایی میرفتم که جمعیت زیادی توصف بودن و از پله هایی به نوبت بالا میرفتن که برن پیش فالگیر.من ودخترم هم توصف وایساده بودیم‌و زن داداشم زودتر از ما اونجا رسیده بود.چندتا محافظ پایین راه پله بودن که یک تسبیح بزرگ چوبی بیشتر حالت دکوری داشت پشت سر یکی از محافظها بود وبین من وان محافظها صفحه ی شیشه ای محکمی بود.من ازپشت شیشه گفتم یکی از محافظها شبیه برادر شوهرمه و اون محافظ فکر کرد که من بهش حرف زشتی زدم و از کنار صفحه شیشه ای سرم رو به سمت داخل بردم که شنیدم اون محافظ میگه اگر تو زن خوبی بودی شوهرتو جم وجور میکردی که الان نمیومدی پیش فالگیر که در موردش بگه برات.من هم گفتم اتفاقا من شوهرمو دوست دارم وبرای چنین کاری نیومدم و همین موقع دخترم گفت مادرم علاوه براینکه شوهر داره دامادهم داره و من گفتم راست میگه داماد هم دارم وبا گفتن این حرفا من از صف بیرون اومدم که به طرف خونه برم که دخترم گفت‌مواظب باش داره بهت حمله میکنه وقتی برگشتم همون آقای محافظ یک تسبیح بزرگ چوبی که اللن کوچکتر بود دستش بود و اون رو به من‌داد و گفت بابت اینکه خیلی از خوبی شوهرت گفتی این روبهت میدم سر تسبیح چندتا مهره آبی وقرمز داشت و مهره های تسبح چوبی کرم متمایل به زرد بودن.ممنونم بابت تعبیرتون

پاسخ
لینک۹ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۱۳:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مردم زیادی در دنیا هستند که برای پیشرفت در زندگی شان و حفظ کنترل بیشتر زندگی شان به صورتی افراطی می خواهند از همه چیز با خبر شوند و به فال و پیشگویی رو می آورند. این فالگیرها به مردم وانمود می کنند که راحتی تسکین و رضایتی که مردم در زندگی شان بدست می آورند، به واسطه ی اطلاعاتی است که از ایشان به مردم می رسد ولی این موضوع، دروغ و فریب و نیرنگی بیش نیست!! شما تا زمانی که خودتان نخواهید بازیچه ی دست این اشخاص شوید، در امنیت کامل به سر می برید ولی این افراد در واقعیت همان روحیات و رفتاری را دارند که مردم عادی دارند و شما را به خاطر کارهایتان قضاوت می کنند. شما رازهای دلتان را برای ایشان می گویید و درست مثل فامیلتان، اخر سر اینها هم مشکلاتتان را تقصیر خودتان می اندازند و می گویند که اگر عقلانیت داشتید و زندگی بلد بودید، به ما رو نمی آوردید. شما می توانید به همان راحتی و تسکین و رضایتی که در زندگی تان نیاز دارید، برسید اگر در زندگی تان سیاست داشته باشید و فداکاری و شور و شوق و مهربانی از خودتان بروز بدهید و جبهه نگیرید و از کسی جانبداری نکنید و سرتان به کار خودتان گرم باشد. و شما البته می توانید به خوبی اینکار را انجام دهید پس از کسانی که به فالگیری رو می آورند، تبعیت نخواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۷:۵۶
maryam

maryam : با عرض سلام وخسته نباشید. چند شب پیش مادرم خواب دیدند من به همراه ایشون روی یک بلندی ایستاده ایم من میروم تا تیمم کنم که در انجا با یک مرد روبه رو میشوم ایشان خود را دکتر معرفی میکنند من با خوشحالی سمت مادرم برمیگردم در حالی که صورتم خیس است گویا وضو گرفته بودم به جای تیمم. به مادرم میگویم مردی را دیدم که گفت دکتر است در همین زمان ان مرد به سمت ما می اید و اسم من را میپرسد من اسمم را میگویم و او یک بسته هدیه به می دهد بسته را که باز میکنم مقداری پول و سه تسبیح سفید بسیار زیبا درون ان قرار دارد مادرم به من میگوید پولها را پس بده ولی این سه تسبیح را برای خود نگه دار. ممنون میشم اگر تعبیر ان را برایم بگویید

پاسخ
لینک۱۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۱۸:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما درک بالایی نسبت به مسائل پیدا می کنید و می خواهید که نگرانی هایتان از بین برود. خدای بزرگ به شما کمک می کند تا مشکلاتتان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. شما به امنیت و رفاه و آرامش و سلامتی خواهید رسید و خدای بزرگ را شکر خواهید کرد و همینطور دعا می کنید که خدای بزرگ سختی ها را از زندگی تان بیرون ببرد و فقط به خوشحالی و آرزوهای خوبتان برسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۱۳:۵۸
نیلوفر

نیلوفر : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر
دوستم وحیده خواب دیده ما توو ی جایی مثل میدان نقش جهان اصفهانیم،همسرم مجید که پیراهن قهوه ای روشن تنش بود بکم عقبتر از ما خوشحال و خندان ایستاده بود علی هم کنار او با پیراهن مشکی اما با حال کاملا معمولی ایستاده بود،من و وحیده شروع به راه رفتن کردیم و علی هم با فاصله دنبالمون راه افتاد،بعد وحیده توو دلش گفت اه ایم چرا دنبال ما میاد?بعد منو وحیده رسیدیم به راه پله ای که به خیابان اصلی منتهی میشد،وقتی از پله ها بالا رفتیم و به خیابون رسیدیم من ی تسبیح دونه درشت که هر کدوم از دونه هاش ی رنگ شاد براق داشت از جیبم دراوردم،وحیده که داشت جلوتر از من میرفت از صدای تسبیح فهمید پاره شده و دونه هاش رو زمین ریخته،برگشت و اینو بمن گفت بعد خودشم ی تسبیح عین مال من منتها به رنگ ابی فیروزه ای از جیبش دراورد و دید مال او هم پاره شده اما رو زمین نریخت بعد وحیده.که انگار میخواست منو سی و سه پل ببره برد ایستگاه اتوبوس،اتوبوسها با رنگهای مختلفی میومدن اما هیچکدوم مقصد مشخصی نداشتن و راننده هاشم جواب درست نمیدادن،ی خانم چادری هم کنار وحیده توو ایستگاه ایستاده بود که اونم مقصد رو نمیدونست،بعد وحیده موبابلش رو دراورد تا از گوگل راهو پیدا کنه که یهو یادش افتاد توو خونشون نقشه اصفهانو داره.
سپاس

پاسخ
لینک۱۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۱۳:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و وحیده احساس می کنید که دارید دور باطل می زنید و با عجب شرایطی آشنا می شوید...نقش های مختلف همه جور دمی دیده اید و می خواهید که زندگی تان را متحول کنید. همسر شما با شرایط مالی نسبتا خوبی حامی شماست و علی ممکن است سعی کند که ارتباطش را با همسرتان حفظ کند تا از زندگی شما با خبر باشد. شما و نیلوفر می خواهید در زندگی تان پیشرفت کنید. باید سعی کنید که درکتان را بالاتر برده و ارتباطتان را با خدای بزرگ قویتر کنید. نباید اجازه دهید که این ارتباط شما با خداوند به خاطر شیاد بودن علی متاثر شده و رابطه ی معنوی تان را با خدا از دست ندهید. یادتان باشد که به خاطر یک بی نماز نباید در مسجد را بست!!! شما م یخواهید که به راحتی، تسکین و رضایت در زندگی تان برسید پس باید ارتباطتان را با خدای بزرگ قوی کنید. این ارتباط شما در حال حاضر پاره شده و شما امیدتان کم شده است. توکلتان را به خدا از دست داده اید و دارید ناامید می شوید. این کار و طرز فکر منفی شما، به علی اجازه می دهد که بتواند کارهایش را به پیش ببرد و شیاطین و جنیان هم متوجه می شوند که می توانند شما را آزار دهند در حالی که اگر ایمانتان قوی باشد و عشق خدا را باور داشته باشید هرگز هیچ موجودی قادر نخواهد بود که به شما آزار برساند. شما می خواهید در زندگی تان پیشرفت کنید ولی نمی دانید که تقدیر چه می شود و قرار است به کجا برسید. در حالی که اگر توکلتان به خدا قوی باشد می دانید که به امنیت مطلق خواهید رسید. وحیده زودتر از شما ارتباطش را با خدای بزرگ قوی می کند تا از او که دانش و خرد برتر کل کائنات است راهنمایی و هدایت بگیرد. پس شما هم از او پیروی کنید. هدایت واقعی را خداوند در قلب و مغز شما نهاده است. ایمانتان را از دست ندهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۱۰:۰۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.