تعبیر خواب تصادف با ماشین
اگر کسی در خواب دید که تصادف کرده و مجروح شده است تعبیرش گرفتاری و بدبختی است. ولی با دادن صدقه و توکل بر خداوند برطرف خواهد شد.
آنلی بیتون می‌گوید: اگر خواب ببینید تصادف کرده‌اید، نشانه اخطاری جدی برای شماست تا حدی از هر گونه سفر حذر کنید. زیرا زندگی شما به خطر خواهد افتاد.
تعبیر خواب دیدن صحنه تصادف
اگر خواب ببینید تصادفی در حال اتفاق افتادن است، دلالت بر آن دارد که شما با تمام توان برای رسیدن به هدفی تلاش خواهید کرد که افراد دیگری نیز برای رسیدن به همان هدف تلاش می‌کنند، اما آنها پیروز نمی‌شوند و ثروت خود را در این راه از دست می‌دهند، و شما به خواسته خود خواهید رسید.
در کتاب فرهنگ تفسیر رویا آمده است که: تصادف: اضطراب، مجازات کردن خود یا پرخاش به خود. اغلب اوقات هشداری است که به رویابین می‌گوید مراقب رفتارش باشد، چون ممکن است به موقعیت‌های خطرناکی منتهی شود. بسیاری از مردم نگران رویاهایی هستند که در آنها تصاویری از تصادف و زخمی شدن وجود دارد، اما تحقیقات نشان می‌دهد که این رویاها لزوما پیش بینی حادثه ناگواری در آینده نیستند. هر چند بعضی از افراد واقعا رویاهایی را که پیش بینی رویدادهای آینده است می‌بینید.
تصادف اتومبیل: احتمال تعارض و برخورد عقاید رویابین با شخص دیگری، رفتار سهل انگارانه و بی‌احتیاط که به ایجاد مشکلی در یک رابطه عاطفی منجر می‌شود، ملاقاتی آزارنده یا درگیری، رانندگی بی احتیاط رویابین در عالم بیداری.
وسیله نقلیه دچار سانحه شود: شکست خودخواسته، شاید به دلیل اجتناب از استرس، مسئولیت و یا تغییراتی که در صورت پیروزی نصیب رویابین می‌شود، ترس از شکست، شکست در روابط عاطفی، مشاجره که اگر مثلا با رییستان باشد منجر به سانحه‌ای ناگوار برای شما خواهد بود. گهگاه این رویا می‌تواند اخطاری برای فروپاشی روانی یا جسمانی نیز باشد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Ommolbanin : سلام و خيلي متشكر از تعابير زيبايتان
از زبان همسرم:
خواب ديدم در ماشيني با خواهر و دو دخترم هستيم و خواهرم راننده است خواهرم بزرگتر از همه ماست و اصلا در واقعيت رانندگي بلد نيست و در خواب ايشان راننده هستند به مقصدمان رسيده و هنگام پارك همسر خواهرم را مي بينيم كه به ما مي گويد پارك كنيد و خواهرم در هنگام پارك به ماشين جلويي كه ماشين باربري مواد غذايي و سفيد رنگ بود ميزند ضربه ارام بود ولي ناگهان متوجه ميشويم ماشين چپ شده و من بعد از لحظه اي بيهوشي چشم باز كرده و فقط سقف ماشين را مي بينم . البته در اين ماشين بچه 5 يا 6 ماهه اي قنداق پيچ بود كه فرزند همين خواهرم بوده در صورتي كه ايشان تقريبا سن 70 سال دارند
دختر كوچكم با بي حالي مي گويد بچه كجاست و من هم اورا صدا مي كنم و دنبال بچه مي گردم مطمئن ميشوم دو دخترم نيز سالم هستند. شوهر خواهرم از بيرون به كمك مي آيد بچه را هم پيدا مي كنيم.از خواب ساعت 12 شب بيدار ميشوم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در کاری از خواهرتان مشورت می گیرید و او سعی می کند که کنترل امور را به دست بگیرد و می گوید که من خودم بلدم چه کار کنم. اما متاسفانه خواهرتان به تنهایی از پس این کار بر نمی آید و مشاوره با همسرش برای او خیلی لازم است و اگر در این کار اهمال کند و نظر او را دیر جویا شود و بخواهد یک تنه نقشه را به پیش ببرد در کار و هدفتان خللی ایجاد خواهد شد که هر چند سرمایه او از بین نمی رود ولی فکرتان را خسته خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
محمد حسین : سلام بانو.
من خواب دیدیم که مادرم سوار اتومبیل شد و خواست جابجاش کنه ولی توی مسر سرازیری افتاد و ماشین کنترلش از دستش رفت.از جدول خارج شد ولی چپ نکرد و دوباره برگشت.آخرش از زور ترس بیدار شدم.تعبیرچیست؟راستی خواب رو هم امروز ظهر دیدم
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما سعی می کنند کنترل زندگی شان را خودشان در اختیار بگیرند ولی تحمل شکست یا فراز و نشیب های زندگی را ندارند و اگر در زندگی به سختی بیافتند اعصابشان به هم می ریزد و فکرشان درست کار نمی کند و در نتیجه فقط باعث می شود که فقط درجا بزنند و هیچ پیشرفتی نکنند. شما باید خیلی هوای ایشان را داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
setare : با سلام و وقت بخیر. خواب دیدم با خانواده ام توی ماشین بودیم که جلوی ما دوتا ماشین تصادف کردند و بعد از آن و درگیری که شاید پلیس هم بود پیش آمد به صورتی که ما خیلی ترسیدیم و من به شدت نگران برادرزاده 7 ساله ام بودم .
فریبا هراتی
: سلام. وقت شمام خوش. شما شاهد این موضوع هستید که مردم با عواقب ناشی از تصمیم گیریهایشان مجبورند زندگی کنند. آنها نمی توانند عملکرد ناشی از ترس ها و اضطرابهای خودشان را کنترل کنند. آنها باید برای زندگی شان درست برنامه ریزی کرده و فکر کنند و نگران این هستید که برادر زاده شما از این التهابات عاطفی به وجود آمده روحیه اش خراب شود. تشکر از همراهیتون.
نورا : سلام خانم هراتی عزیز. وقتتون بخیر. خواب دیدم به همراه همسرم توی ماشین نشستیم ماشین بزرگی بود شاید پرادوی چهاردر. همسرم با سرعت سرسام آوری رانندگی میکرد ومن میدونستم اون با علم به اینکه اینجوری یکی رو زیر میکنه ولی اهمیت نمیده. بعد یه گروهی که داشتن تشییع جنازه میکردن از عرض جاده رد میشدن یکیشون رو زیر کرد حتی صداشو شنیدم که از روش رد شدیم ولی اون میخواست به راهش ادامه بده من شوکه شده بودم وزبونم بند اومده بود فقط نگاه میکردم.میشه بگین تعبیرش چیه؟
فریبا هراتی
: سلام. وقت شمام خوش. شما و شوهرتان هر کدام به نوعی بابت مسائلی که بینتان پیش آمده احساس گناه می کنید و می خواهید خودتان را بابت آن سرزنش کنید . مضافا به اینکه شوهر شما می خواهد گذشته را کنار بزند و وقایع تلخ را زیر پا بگذارد و با سرعت جا را برای آینده ای موفق و سرشار زا ثروت و شادی باز کند. تشکر از همراهیتون.
همسفر : ممنونم بابت تعبیر زیبایتان
همسفر : سلام خانم هراتی عزیز. خواب دیدم سوار ماشین بزرگ مث بنز یا FH بودم بچه هامم بودن. برادر کوچکم راننده بود بعد تو جاده آسفالت که سمت چپش باغ بود رانندگی میکرد و انگار محیط مسکونی هم بود. بعد از جلوی ما یه ماشین FHدیگه آمد که میخواست به ما ماشین ما بخوره برادرم سریع و خیلی قشنگ و آروم ماشین رو کنترل کرد ولی اون ماشین بزرگه تعادلش رو از دست داد و حدود ده دقیقه درگیر بود از بغل چپ نشه که بلاخره یه کم پایین تر از جاده چپ کرد و انگار تبدیل به یه نیسان داغون و مچاله شده شد، ولی راننده که یه آقا بود هیچ طورش نشد آمد پایین. بعد یه آقای جوانی آمد تو ماشین ما و بهم گفت از این چادرها هم دیگه داری چادر مشکی آستین دار سرم بود یه دونه دیگه هم همرام داشتم ولی جوابشو ندادم بعد به پسرم گفت لی به عربی چی میشه گفت برای من انگار صدای پسرمو ضبط کرد و گفت این از مدرک اعتراف بخاطر اینکه صحنه تصادف درست بشه و روال قانونیش طی بشه یعنی مأمور نظامی بود ولی در واقع خیالم راحت بود که مقصرم نیستیم فقط بخاطر طی روال قانونی اعتراف گرفته، بعد از ماشین بزرگ پیاده شدیم آمدیم طرف باغ این طرف جاده، پای من یه دمپایی دخترانه و یه لنگه ازکفش سفید دخترم ۴ساله ام بود ولی از نظر سایزش، اذیت نبودم. پسر بچه ای دوید پشت سرم گفت اون یکی لنگ کفش دخترتون جامونده گرفتمش بعد دخترم ۴ساله ام انگار از خواب بیدار شده بود همانجا کنارم وایستاده بود گفتم پس اون لنگ کفششو در بیارم بدم خودش(دخترم) بپوششون،بعد انگار یه تل مو خوب و طرح دار و تمیز سرم بود که موهای جلو سرم رو بخاطر اینکه تو پیشانی نباشن برده بودم با تلمو بالا و راه فرق سرم و مسح سرم باز بود، دو تا تلمو دیگه داشتم البته رنگشون یه کم پریده بود و ساده تر بودند یکیشون رو که زن داداشم میخواست دادم بهش اونم موهاشو باهاش برد بالا و فرق سرش هم باز شد و مث جای مسح کاملا نمایان بود بعد رفتم دستشویی ادرار زرد خیلی تیره و پررنگ کردم و بجای قاعدگی یه چیزای لزج کوچک سفید و دانه های کوچولو سیاه اندازه کنجد و آب از رحمم دفع شد و مقداری هم مایع قهوه ای تیره که فکر میکردم خونن، مث اوایل پریود، از خواب بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما در زندگی اهداف بزرگی دارید و کنترل زندگی تان را با کمک برادرتان به دست خواهید گرفت. برادر شما اجازه نمی دهد که کسی بخواهد برای شما مانع تراشی کند یا شما را آزار دهد و کسی که اینچنین رفتار کند از اعتبار و شخصیت و ارزشش کاسته خواهد شد. شما سعی می کنید که فکرتان باز باشد و مثبت اندیش باشید و عشقتان دخترتان است. تمام انرژی منفی و غمهایتان را دفع خواهید کرد و به زودی از غم فارغ شده و به خواسته هایتان می رسید. تشکر از همراهیتون.
رویا : با سلام و احترام
خانم هراتی عزیزم، خواب دیدم، پدرم با ماشینش تصادف کرده، ماشین کاملا سالمه و پدرم هم سالمه اما دستشو روو شکمش گرفته و گفته فقط یکم شکمش ضربه خورده و درد میکنه.
میشه لطفا راهنماییم کنین.
سپاسگزارم.
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. پدر شما مرتکب اشتباهاتی می شود و بعد از آن نمی تواند مثل قبل به غرائز و شهود خودش اعتماد کند . احساسات او سرکوب شده و قبول یک سری مسائل برایش مشکل است. تشکر از همراهیتون
ali : سلان و ادب من دیشب نزدیکای صبح قبل از بیدار شدن خواب دیدم که با ماشین در حال رانندگی هستم و از یک فرعی به اصلی با سرعت کمیام و یک بچه را زیر می گیرم و بچه پرتاب می شود و سپس یک ماشین دیگر ان را زیر می یگرد . ماشین دوم فرار می کند و من به سراغ بچه میروم . پدر بچه جلوی بیمارستان بود که پرونده پزشکی از قبل او دستش بود بچه سالم بود و کمی خراش روی گردن و زنده بود به نظرم می خندید یادم نیست درست . به پدرش می گم بریم شاید ضربه مغزی است و می ریم بیمارستان و دکتر در حال مداوا بودذند که یهو از خوا پریدم. ممنون می شم کمکم کنید
فریبا هراتی
: سلام. ادب متقابل. شما احساس گناه یا اشتباهی را دارید که ناخودآگاه خودتان را برای آن سرزنش می کنید. احساس می کنید که برای اینکه کنترل زندگی تان را به دست بگیرید، و به راه اصلی زندگی تان بروید و هدفتان را دنبال کنید، مجبور شده اید پروژه یا کاری را رها کنید و این پروژه به دست کسی افتاده که آن را رها کرده و به آن اهمیتی نداده است. اهداف شما و باورهایتان با هم تناقض داشته و الان نگران هستید. خوابتان ممکن است مربوط به آینده هم باشد و شما شاید برای بی اهمیت نشان دادن خودتان نسبت به کاری، جریان آن را مختل کرده یا به خطر بیاندازید. اما نگران نباشید به هر صورت ضرر و زیانی به پروژه و کاری که فکرش را دارید نخواهد رسید. تشکر از همراهیتون.
ali : استاد هراتی عزیز، ممنون از پاسخ ارزنده ، با توجه به مشکلات کاری و تحریم ها نگران تعدیل و ... هستم ، به نظر شما ارتباطی در این باره دارد ؟
فریبا هراتی
: بله دقیقا. اما اصل موضوع که همان پروژه مورد نظرتان است ( بچه) سالم مانده. نگران نباشید.
ali : سلام و ممنونم دقیقا همه چی عوض شد و بهتر شد
Sheyda : باسلام و عرض ادب
خانم هراتي عزيز، صبح خواب ديدم، با مادرم بايد از اتوبان دو طرفه رد شيم، نميدونم چرا من وايسادم و رفتن مادرمو نگاه ميكردم، مامان به حركت و سرعت ماشينا نگاه ميكرد تا بموقع بدوعه و رد شه، در اتوبان سمت ما يه ماشين وسط لاين وسط اتوبان وايساد( شبيه به توقف پشت چراغ قرمز ) و بقيه هم وايسادن، وقتي وايساد مامان هول كرد و نميدونست ماشين لاين بعدي در همين سمت اتوبان هم ميخاد بره يا وايساده،منكه اين سمت اتوبان وايساده بودم و نگاش ميكردم با صداي بلند گفتم مامان سريع برو اين ماشين وايساده تو رد ميشي، وقتي دوييد اون ماشين حركت كرد اما مامان ردش كرد ولي انقد هول كرده بود ديگه دقته اون سمته اتوبان از دستش در رفته بود و با سرعت ميدوييد، همه ماشينارو رد كرد اما در لاين اخره اون سمت اتوبان يه ماشين با سرعت از روبروش رد شد و خورد به شكمش و كمرش، مامان رو زانوهاش نشست در حاليكه دستشو روو كمرش گرفته بود و چشماش پر از اشك بود و مثه كسايي كه چشماشون از گريه ي زياد سرخ ميشه، قرمز شده بود و من با بغض و گريه بهش ميگفتم الهي من برات بميرم، و همش قلبم تند ميزد و و ميريخت كه نكنه مامانم بميره.
خيلي حسه بدي بود خانم هراتي، لطفا تعبيرش هرچي كه هست رو بهم ميگيد؟؟
براي مادرم مشكل و حادثه يا بيماري پيش مياد؟؟
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. باورها، اهداف و روش زندگی مادرتان با هم تناقض دارد و او نمی تواند سرعت و روش زندگی دیگران را کنترل کند! او از مسئله ای احساس گناه می کند و خودش را سرزنش می کند که نمی تواند انسانها را خوب بشناسد و طرز فکر و رفتار آنها را بفهمد در عین حال که به خودش هم افتخار نمی کند. به خاطر خطایی خودش را سرزنش می کند و اضطراب و ترس عمیقی را با خودش حمل می کند. از لحاظ عاطفی مادرتان خسته است و نیاز دارد تا سرعتش را کم کند و کمی استراحت کند قبل از اینکه اتفاق بدی برای او بیافتد. او باید دوباره فکر کندو دوباره زندگی اش را برنامه ریزی کند و اصولی تر رفتار کند. شما نمی توانید عملکرد مادرتان را کنترل کنید و مادرتان مجبور می شود با عواقب ناشی از تصمیم گیریهای خودش زندگی کند. مادر شما هیجان زیادی در وجودش هست و احساس خشم زیادی می کند و در مسیر اشتباهی در زندگی قدم برداشته است. حادثه یا بیماری در کار نیست فکر مادرتان خراب و مشغول است و شما باید به او گوشزد کنید که عجولانه تصمیم نگیرد. تشکر از همراهیتون.
شعله : سلام استاد هراتی عزیزم.روزتون خوش
خواب دیدم تو حیاط خونمون باهمسرم ماشینمون که تصادف کرده بود را میدیدیم ومیگفتیم دیگه نمیتونیم بریم خونه پدرشوهرم .اوناهم توقعی ندارن چون ماشین نداریم. قسمتهای سقف و عقب ماشین کلا نبود.سپاسگزارم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر . شما و همسرتان به خاطر اشتباه و خطایی که انجام داده اید خودتان را سرزنش می کنید. باورها و اهدافتان با هم تعارض دارد و از لحاظ عاطفی اضطراب و ترس را تجربه کرده اید. احساس می کنید که حمایت و پشتوانه ای برای کنترل زندگی تان ندارید و نمی دانید چطور باید این احساس را به پدر شوهرتان انتقال دهید. ناامید شده اید. تشکر از همراهیتون.