کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب غذا

خوردن غذای مطبوع در خواب، نشانه صحت و تقویت بدنی است. اگر طعام از اجزاء بدن حیوانات باشد، نیکو است و اگر از گیاهان باشد مفید است. غذا به طور کلی نعمت و روزی است ولی اگر غذایی که پیش روی داشته باشید بد رنگ و متعفن و بد بو باشد و در شما کراهت پدید آورد، تعبیر غذای سالم را ندارد و به بیماری و رنجوری تعبیر می شود.

اگر از آن غذا بخورید و شور باشد، گرفتار ندامت یا خشم می شوید و اگر ترش باشد غم می آورد. چنانچه تلخ باشد، تلخ کامی و شکست است .اگر غذایی که می خورید دارچین و فلفل داشته باشد، همین تعبیر را دارد یعنی گرفتار تلخ کامی می شوید و چنانچه زردی زعفران و زردچوبه را تشخیص دهید، غمگین می شوید. به کار گرفتن زعفران و زردچوبه اگر ندانید و به شما نگویند و زردی آن را نبینید مهم نیست و تعبیر بد ندارد.

محل خوردن غذا هم اثر می گذارد. اگر در خواب دیدید که در بیابان سفره گسترده اید و غذا می خورید و از آن غذا خوشتان می آید، در سفر مالی به دست می آورید. اگر محل صرف غذا در شهر و یا آبادی و در خانه یک دوست باشد، به پولی می رسید که تامین می شوید و احساس آرامش می کنید. اگر دیدید که در آشپزخانه غذا صرف می کنید، به وسیله همسرتان پولی به دست می آورید.

حضرت دانیال می گوید: هر طعام، که خوردن آن دشوارتر و بیمزه تر است، تاویل به خلاف خوشی است و دلیل بر رنج و اندوه کند و هر طعام که ترش بود، دلیل بیماری است. طعام شیرین به خواب، دلیل بر عیش خوش است.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند هر طعام که در خانه داشت بخورد، دلیل که آخر عمر او نزدیک است. اگر ببیند طعام او را مرده خورد، دلیل که آن طعام گران شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

317 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

علی

علی : سلام وقت بخیر
خانم هراتی بزرگوار من محور اصلی خوابم را نتونستم تشخیص بدم،خواب دیدن من وهمسرم که در حال حاضر۸ ماهه باردار ( دختر)هستند به اتفاق تنها پسر۱۱ساله سوار موتور زیبا و بزرگی هستیم( موتور بلدم ولی تاکنون نداشته ام و فقط خودرو دارم) در شهرستان هستیم و داخل شهر دنبال رستوران خوب میگردیم با موتور که حرکت میکردیم رستورانها را با فاصله کم رد میکردیم و دنبال رستوران خوب بودیم، اخرش یک رستوران را پسندیدم موتور پاک کردیم رفتیم داخل سفارش غذا میخواستم بدم مدیریت گفتتد سه نوع غذا داریم( برگ کلاسیک برگ الماسی و برگ...) من از پسر و همسرم پرسیدم کدام یکی را سفارش بدیم انگار پسرم غذای گران را سفارش داد و من به مدیر گفتم قیمتها چقدر تفاوت دارند گفت به اشپزخانه میگم برای شما زیاد فرق نکنه، برگشتم موتور سر بزنم دیدم عوامل رستوران موتور را جابجا کرده اند و نیم ایستاده موتور را در عرض کوچه بد پارک کردند؛ اعتراض کردم گفتم این موتور مال بزرگ شهر هستش و دست من امانت خودتان باید پاسخگو باشید، بعد این قسمت خواب دیدم در دستم ساگ سیاه کهنه دارم سنگین بود دو دستی نگه داشته بودم و دارم یکی از میدانهای شهرمان با سرعت پیاده رد میشم و در همون میدان رژه ارتش بود و از سمتی که من میامدم مردم نشسته بودند و میگفتن قراره ۸تا تانک بیاد ،بعد میدان دیدم زنها کنار خیابان نشسته اند و رژه را نگاه میکنن( یه حالت تحسین و افتخار به خودم داشتم) دیدم مادرم که کنار خیابان پیش سایر زنهای ناشناسی روی تشک دراز کشیده به همسرم میگه غذای شوهرت را بده، بعد یهویی دیدم سوار ماشین خودم هستم و به خانه ایی که هرگز ندیدم رفتم و کل خانواده ام اونجا هستند قبلش ماشین را جلو خانه نگه نداشتم گفتم اینجا شلوغه ماشین خسارت میزنن رفتم جای امن پارک کردم، برگشتم خانه ،وارد شدنی پدرم گفت ۴ساعت تو راه بودی منم به ساعت دیواری اطاق نگاه کردم گفتن نه بابا هماش از شهرستان تا اینجا ۱یا۱/۵ساعت طول کشید از شهرستان بیام، و توضیح میدادم ،سپس با پدرم رفتیم حیات همان خانه، دیدم یک زن جوانی مستاصل به من میگه الان غذایت را میدم ببخشید تقصیر من هست که دیر شده، بعد گوشه حیات که با پدرم رفتیم دیدم یک نفر به اسم بیات( مرد ۶۵ساله دوست چندین ساله پدرم که زیاد ارتباط ندارند) پدرم به محض دیدن این اقا با خنده بلند گفت " به اقای بیات خوبی ، بعد از ایشان انگار به من تعریف کرد و ایشان راتحسین" دیدم داره گوسفند گوشتش را میبره یه نصف گوسفند بود و دنده ها مشخص بود و بالای راسته یک ردیف دنبه متمایل زرد رنگ زیبا با گوشت قرمز بود ( با خودم گفتم این چون رنگ دنبه زرد داره این گوسفند دختره) و دیدم بابام میگه این گوسفند هم نذری ماست برگشتم دیدم یک گوسفند معمولی زنده هستش که انگار قرار بود این اقا بیات سرش را ببره، با صدای اذان صبح از خواب بیدار شدم، علیرغم خوابهای قبلی که استرس و نکرانی و فشار تو خواب داشتم این دفعه حس و حال خوبی داشتم،

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۲۴:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما سعی می کنید که خیلی زود همسر و فرزندتان را به آرامش رسانده و تعادل را در زندگی تان ایجاد کنید. شما می خواهید برای زندگی تان تصمیمات مهمی بگیرید و حس می کنید که زیر بار فشار این تصمیمات و انتخابها قرار گرفته ایدو نیاز به حمایت و پشتیبانی دارید. دلتان می خواهد قدر شما و زحماتتان را زیاد بدانند و برایتان ارزش قائل باشند. ضمن اینکه برای خانواده تان اعتبار زیادی قائل هستید و پسرتان می خواهد که او را بشدت دوست داشته باشید و بارداری همسرتان مانع از این نشود که به او به اندازه ی کافی محبت کنید ( به پسرتان). شما مسئولیت های سنگین و تجربه ی کافی در زندگی تان دارید ولی فکرتان ناراحت شده و خسته هستید ولی با این وجود می خواهید با نظم و دیسیپلین زیاد کنترل کارها را بدست بگیرید و تمایل دارید که همه شما را بعنوان یک همسر نمونه بشناسند. شاید از همسرتان به اندازه ی کافی حمایت دریافت نکرده اید و او هم به دلیل بارداری، بشدت خسته و ناراحت است و قادر به حمایت از خودش هم نیست چه برسد به شما. اما شما می توانید بخوبی کنترل کارها را مثل همیشه در دست بگیرید و آرامش تان را حفظ کنید. شما از هر جهت تلاش کرده اید که رفاه خانواده تان را فراهم کنید ولی از نظر مالی شاید زیاد شرایط خوبی نداشته اید و این فکرتان را ناراحت کرده است. اما علیرغم این ماجراها، شاید کمی دیر، ولی قطعا گشایش کار خواهید یافت. مشکلاتتان تمام می شود. از فکر و خیال بیرون می آیید و به رفاه و ثروتی خواهید رسید که خیالتان راحت می شود. همسر شما مطیع شماست و انشالله به راحتی فارغ خواهد شد و احساس خوبی را در زندگی تان تجربه خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۴۳:۱۴
آروینا

آروینا : با سلام واحترام خدمت شما

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۴:۴۴:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. استادان خواهرتان شرایط او را مورد قضاوت و بررسی قرار می دهند و به رفتار او توجه می کنند ضمن اینکه ارتباطات آنان با هم قویست. خواهرتان سعی می کند که با ریشه و اصیل و درست و انسانی برخورد کند و شما و مادرتان مرتب او را دعا می کنید و از او حمایت می کنید. در شرایطی که شاید هیچ کسی امید به موفقیت نداشته باشد؛ خواهر شما ناامید نیست و انشالله می تواند به خوبی از خودش حمایت کرده و قوی و موفق باشد. ولی همزمان خواهرتان به خاطر عدم حمایت دیگران از او، احساس ناراحتی و دلشوره و ضرر می کند. اما به هر جهت این احساس خواهرتان با تلاش او تبدیل به موفقیت او خواهد شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۵۵:۳۲
الهه

الهه : سلام عزیزم خوب هستین ممنون از محبتتون

پاسخ
لینک۸ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۳:۳۱:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شوهرتان به شدت احساس ناامیدی خواهد کرد و احساس پوچی خواهد کرد. او فکر می کند که زندگیش هیچ فایده ای ندارد. او در زندگیش شکست خورده و عاقبتش هم ایزولگی و تنهاییست. اگر فوت کند جایش خوب نیست!! و البته احتمال فوتش هم وجود دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۲۵:۵۲
الهه

الهه : سلام خانم هراتی جان خوب هستین

پاسخ
لینک۷ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۳۳:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تشکر. همینطور شما. تعبیر بخش اول خوابتان این است که شما در دنیایی قرار گرفته اید که صحنه ی رقابت بین خوبیها و بدیهاست و در آن یا می برند و یا می بازند. شما مادیگرا و دنیا پرست نیستید و تنش ها و اضطرابات شدیدی که در دنیا حاکم است باعث می شود که همه چیز خراب شده و مردم به جای پیشرفت و سعادت، پسرفت کرده و بدبختی شان را تجربه کنند. شما معتقدید که اگر کمی بیشتر دروغ و کثافت و خیانت در دنیا وجود داشت، همین دنیای خراب نصفه نیمه هم باقی نمی ماند و همه چیز از بین می رفت. شما شخصیتی مبارز و قوی دارید و می خواهید مستقل و خودمختار و روی پای خودتان باشید. شما سعی می کنید که آرامش خودتان را حفظ کنید و خودتان را دوست داشته باشید. مدت های مدید است که شما تحریک جنسی نداشته اید و کسی از شما حمایت نکرده و به شما عشق نبخشیده و حالا شما می خواهید خودتان این آرامش را در خودتان ایجاد کنید. ضمیر ناخودآگاه شما به شما می گوید که شما لایق بهترین ها هستید و باید کسی باشد که موجب شود اینقدر حالت تدافعی به خودتان نگیرید و گاردتان را پایین آورده و به جای این که یک گلادیاتور باشید، زن بودن را تجربه کنید. قسمت های سیاهی از ذات همسر شما نصیب شما شده و شما می توانید ذات او را بخوبی درک کنید و اگر او از نظر مالی شرایطش خوب باشد به شما کاری ندارد و می رود پی کارش. همسر شما از بیرون خشک و قوی بنظر می رسد ولی از درون خیلی هم قوی نیست و ترد و شکننده است ولی او حریص و بد ذات و خسیس است و همه چیز را برای خودش می خواهد. شما شخصیتی با فرهنگ دارید ولی آن "الهه" ی سابق ( دور از جانتان) مرد و تمام شد!! شما به عادات و رسوماتی که در گذشته داشتید پایان خواهید داد و شخصیتی تازه تر و قویتر به خودتان خواهید گرفت. شوهرتان هم عوض شده و مثل سابق نیست. شما نمی گذارید که او از شما سو استفاده کند. هر چند که شاید همسرتان از شما کینه به دل گرفته ولی خودش می داند که مسبب همه ی این مشکلات خود اوست و حالا درکش بالاتر رفته است. این شوهری که شما دارید!!!! تا تمام کاهوها و خربزه ها و کیک ها را نخورد نمی میرد! :)))))) نگران او نباشید. شما آنقدر مهربانید که برای او هم دلسوزی می کنید. خوابتان شامل 3 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۷ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۰۱:۳۳
Hesam

Hesam : سلام خانم هراتی نماز روزتون قبول باشه
خواب دیدم که میرم خونه دوست پدرم اون جا انگار مراسمی چیزی بوده یا همچین چیزی درست یادم نمیاد که وقتی میرم داخل حیاط پدر بزرگم رو میبینم پدر مادری و دوتا پیر مرد هم کنارش هستن و رفتم که سلام کنم بهشون دستم رو دراز کردم و اونا باهام سلام نکردن و گفتن که نه تو با پدر بزرگت خوب نیستی سراغش رو نمیگیری جواب سلامت رو نمیدیم و هیچ کدوم از این سه تا سلام نکردن و اولش عصبی شدم ولی بعد که ولشون کردم رفتم که برم داخل خونه تو راه با خودم حرف زدم که بهترشد این جوری دیگه هیچ وقت باهاشون حرف نمی زنم و قطع رابطه میکنم بعد که رفتم داخل رفتم سمته آشپز خونه و دیدم کلی کیک هایه خوشمزه درست کردن قشنگ بسته بندی و اینا و من سری دو یا سه تا از خوش مزه ترین کیکارو برداشتم که گردو و اینا هم توش بود و خوردم

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۰۳:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. همینطور برای شما. شما با افکار پدرتان هماهنگ تر هستید تا افکار مادرتان و خرد و عقلانیت و فرهنگ پدرتان و کسانی را که با او رفاقت دارند را به فرهنگ خانواده ی مادری تان ترجیح می دهید. یا واقعا با پدربزرگ مادریتان زیاد هماهنگی ندارید چون او شاید نوعی دوگانگی و دمدمی مزاجی را در رفتارش بروز می دهد. شما اما از نظر مالی به دستاوردهای خوبی خواهید رسید و از شما به خوبی حمایت خواهد شد. به گرمی و امنیت و رفاه می رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۳۰:۵۱
Mehr

Mehr : سلام.خواب دیدم سر سفره ای بودیم.آقایx برا همه برنج و خورشت قورمه خریده بود.خواهر بزرگترم سمت راست من، بین من و آقای x نشسته بود.(همدیگه رو نمی‌شناسن)بقیه افراد ناشناس بودن.خواهرم و همه داشتن میخوردن ولی من نه.خواهرم گفت ماشالله آقای x سه بشقاب خورد.من گفتم سه بشقاب که چیزی نیست منم اگه بخوام میتونم بخورم.بعد آقای x بهم گفت مهری تو چرا نمی‌خوری ؟گفتم میلم نمی‌کشه.آقای xیه لیوان یکبار مصرف برداشت و خورشت قرمه سبزی رو ریخت تو اون و آورد جلو دهن من و به زور گفت باید بخوری.آب خورشت خورد به دهنم ولی همچنان نمی‌خواستم بخورم.تو دلم گفتم خورشت کمی آبکیه کاش آدم کمی از آبشو خالی کنه بعد بخوره.بعد همه رفتن من و خواهرم سفره رو تمیز میکردیم وخواهرم بهم ایراد می‌گرفت می‌گفت مهری تمیز پاک نمیکنی هاا.حین تمیز کردن یه کوله پشتی رو دوشم بود که اونو درش آوردم

پاسخ
لینک۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۱۳:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که از منافع و امکاناتی که آقای ایکس برایتان فراهم کرده استفاده کنید و منبعد کاربردی تر و معقول تر از گذشته و خردمندانه تر از قبل با او تعامل کنید. هنوز ناراحتی تان از دلتان در نیامده و احساساتی رفتار می کنید. رفتار او به شما استرس می دهد و آرزو می کنید که کاش اینقدر احساساتی نبودید. او می خواهد با شما دوستی هایش را ادامه دهد و شما باید سعی کنید که زمینه ی این دوستی ها را از کینه ها پاک کرده و تجارب تلخ گذشته تان را همیشه با خودتان یدک نکشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۹:۵۴
Mehri

Mehri : سلام. دختر عمو و پسر خاله من همدیگه رو دورادور دوست دارن . دختر عموم خواب دیده که پسر خالم از بیرون تعدادی غذا گرفته .ولی یکی از غذا ها از اون یکیا گرون قیمت تر بود به مبلغ ۲۰۰ هزار تومن . پسر خالم غذا ها رو به دوستاش که در واقعیت هستن داده . و اون یه دونه غذای گرون قیمت رو داده به دختر عموم. اونم گرفته خورده . بعد ظرف یکبار مصرف اون غذایی که خورده بوده رو پسر خالم میاد برمیداره میگه اینو کی خورده؟ دختر عموم میگه من. پسر خالم هم ظرف رو پرت می‌کنه رو هوا .( البته دختر عموم در مورد قیمت غذا که ۲۰۰ هزار بود رو زیاد مطمعن نیست .شما لطف کنید هم تعبیر غذا با قیمت ۲۰۰ رو تعبیر کنید و هم بدون قیمت ۲۰۰ )

پاسخ
لینک۲۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۱:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. پسر خاله ی شما می خواهد که تاثیر مثبتی روی دیگران بگذارد. او می خواهد که دیگران برای او ارزش و اعتبار قائل باشند و او را دوست داشته باشند. غذای 200 هزار تومانی به این معنی است که او احساس ایزولگی و تنهایی دارد و می خواهد که دختر عمویتان این احساس تنهایی او را درک کند. او می خواهد که دختر عمویتان از این فرصتی که در دسترس اوست استفاده کند و نگذارد که این فرصت از دستش در برود. او معتقد است که دختر عمویتان به اندازه ی کافی به او توجه نمی کند و نیاز به عشق بیشتری از جانب او دارد. اگر بدون این قیمت بخواهید تعبیر شود، فقط همان 2 خط اول تعبیری که عرض کردم در مورد او صدق می کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۵۹:۵۸
Mehri

Mehri : عذر میخوام میدونم سرتون شلوغه .ولی اینکه ظرف غذا رو به هوا پرت کرد تعبیرش چی شد؟

پاسخ
لینک۲۱ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۱۱:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : او معتقد است که دختر عمویتان به اندازه ی کافی به او توجه نمی کند و نیاز به عشق بیشتری از جانب او دارد.

پاسخ
لینک۲۱ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۰۰:۲۶
چکاوک

چکاوک : با سلام و وقت بخیر و تبریک عید فطر من صبح روز گذشته خواب میدیدم از خانمی که در بیداری نمیشناسم رفتم غذا بخرم در خواب این حس رو داشتم که انگار قبلا شغل منو داشته ولی الان اومده اشپزی میکنه من ازش یه ظرف خورشت قیمه خریدم بی برنج موقع کشیدن از قسمت قلوه گاه یه تکه گذاشت که گفتم این پرده داره ولی محکم گفت نه گوشتم داره بعد گوشتهایی میذاشت که بیشترشون چربی داشتن حتی یه استخوان مغزدار و گوشتی هم گذاشت که روی اونهم با چربی کاملا پوشونده شده بود با اینکه خیلی خورشت چرپ و چیلی بنظر میومد ولی کاملا مطابق سلیقه م بود غذا بسیار خوشرنگ و جاافتاده و لذید بنظر میومد با وجودیکه من مجردم ولی تو خواب حس میکردم خانواده دارم و احتمالا سه تا هم بچه داشتم و برای اونا غذا میخریدم اومدم خونه و در فرصت مناسب کمی از خورشت رو با برنج تست کردم و خوشم اومد ممنون

پاسخ
لینک۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۴۹:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. عید شما هم مبارک. شما از نظر مالی در شرایط بسیار مطلوبی قرار خواهید گرفت. حقوق و مزایای شما زیاد خواهد شد، به رفاه و تمول خواهید رسید، می توانید تمام اهداف و خواسته هایتان را به خوبی فراهم کنید و زندگی تان رنگ و بوی تازه ای به خودش خواهد گرفت. خبرهای خوشی در راه دارید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۰۵:۵۹
ونوس

ونوس : متشکرم از تعبیر و محبتتون عزیز دلم.حساب شارژ شد.

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۵۷:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : تشکر.

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۰۲:۰۳
ونوس

ونوس : سلام خانوم هراتی عزیزم.متن پیام نمایش داده نشه لطفا.

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۱۲:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی برونگرا و مثبت اندیش دارید، از نظر احساسی و روحی حمایت گرایانه با دوستانتان رفتار می کنید و با ریشه و اصیل هستید. اجازه نمی دهید که نگرانی ها و ترسهایتان روی شما تاثیر منفی بگذارند. می خواهید که به زندگی تان رنگ و بوی تازه ای ببخشید. دوست دارید شاد و با نشاط زندگی کنید ولی گاهی فکر کردن زیاد و داشتن عقلانیت و خرد زیاد در وجودتان ، این نشاط و شادی و خوشگذرانی سطحی را از شما سلب می کند. از آنجاییکه خیلی خردمندانه فکر می کنید و می خواهید همه چیز بی نقص و پرفکت باشد، کارها وارونه می شوند و باید سعی کنید که افراطی رفتار نکنید. شما تصمیم گرفته اید که زندگی را ساده بگیرید و در عین حال که خاکی و بی شیله پیله برخورد می کنید ولی خام و نابخردانه هم رفتار نکنید. شاید با خودتان کمی قهر کنید ولی بعد که خشمتان خوابید، فکر می کنید که این همه تفکر، خیلی هم بد نیست و باعث نشده که از ارزش و احترامتان کم شود. علی خواهی نخواهی بخشی از تفکرات شما را به خود اختصاص داده و در ضمیر ناخوداگاهتان همیشه هست ضمن اینکه از رفتار او نسبت به خودتان راضی نیستید و آن را دوستانه تلقی نمی کنید و البته او سعی کرده که درست و با کرامت برخورد کند. شما در اعماق ذهنتان به این فکر می کنید که هیچ تلاش خاصی نکرده اید که توجه او را جلب کنید؛ وگرنه او بیشتر به شما فکر می کرد. هر چند که شما توانایی اینکار را هم داشته باشید ولی شخصیت عادل شما مانع از این شده که بتوانید در زندگی او به نحوی دستکاری کنید که او را به سمت خودتان جلب کنید. ونوس عزیزم ذهن انسان بسیار پیچیده است و در خصوص شما، می توانم با جرات بگویم یکی از حساس ترین، دقیق ترین، مهربانترین، منصف ترین و مدرنترین اشخاصی هستید که من به عمرم دیده ام. شما باهوش و دقیق و تیزبین و احساساتی هستید و اگر بخواهید یا نخواهید، سرآشپز ذهنتان ( تمایل به پرفکت بودن و بی نقص بودن و حامی بودن) از خود معقولتان هم پا را فراتر می گذارد و در خوابتان هم همه ی وقایع گذشته را تجزیه و تحلیل می کنید. این خواب صرفا تلاش مغز شما برای تحلیل مسائل گذشته است. نه به احساس علی به شما مربوط است و نه به این معنی است که به او فکر می کنید. خواب شما شامل 2 حق خواب و 1495 کاراکتر بود. لطفا یک حق خواب شارژ کنید چون فقط یک خواب باقی داشتید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۴۸:۱۹
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.