کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب غذا

خوردن غذای مطبوع در خواب، نشانه صحت و تقویت بدنی است. اگر طعام از اجزاء بدن حیوانات باشد، نیکو است و اگر از گیاهان باشد مفید است. غذا به طور کلی نعمت و روزی است ولی اگر غذایی که پیش روی داشته باشید بد رنگ و متعفن و بد بو باشد و در شما کراهت پدید آورد، تعبیر غذای سالم را ندارد و به بیماری و رنجوری تعبیر می شود.

اگر از آن غذا بخورید و شور باشد، گرفتار ندامت یا خشم می شوید و اگر ترش باشد غم می آورد. چنانچه تلخ باشد، تلخ کامی و شکست است .اگر غذایی که می خورید دارچین و فلفل داشته باشد، همین تعبیر را دارد یعنی گرفتار تلخ کامی می شوید و چنانچه زردی زعفران و زردچوبه را تشخیص دهید، غمگین می شوید. به کار گرفتن زعفران و زردچوبه اگر ندانید و به شما نگویند و زردی آن را نبینید مهم نیست و تعبیر بد ندارد.

محل خوردن غذا هم اثر می گذارد. اگر در خواب دیدید که در بیابان سفره گسترده اید و غذا می خورید و از آن غذا خوشتان می آید، در سفر مالی به دست می آورید. اگر محل صرف غذا در شهر و یا آبادی و در خانه یک دوست باشد، به پولی می رسید که تامین می شوید و احساس آرامش می کنید. اگر دیدید که در آشپزخانه غذا صرف می کنید، به وسیله همسرتان پولی به دست می آورید.

حضرت دانیال می گوید: هر طعام، که خوردن آن دشوارتر و بیمزه تر است، تاویل به خلاف خوشی است و دلیل بر رنج و اندوه کند و هر طعام که ترش بود، دلیل بیماری است. طعام شیرین به خواب، دلیل بر عیش خوش است.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند هر طعام که در خانه داشت بخورد، دلیل که آخر عمر او نزدیک است. اگر ببیند طعام او را مرده خورد، دلیل که آن طعام گران شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

317 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

علی

علی : سلام و عرض ارادت
خواهرم خواب دیده اند که سراغ من را در خانه میگرفتند، وقتی در اتاق را باز کردند، دیدند که یک غذای نذری در بسته بندی زیبا روی میز من در اتاق بوده است، از پدر و مادرمان سوال کردند که این غذا برای کیست، آنها گفته اند برای ... (من) است.
ممنونم

پاسخ
لینک۱۶ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۴:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ارادت متقابل. شما شرایط خودتان را ارزیابی کرده اید و حاجتی دارید که می خواهید به آن برسید و قطعا حاجت روا خواهید شد. توکلتان به خدای بزرگ باشد و خودتان را دربست به مصلحت مطلق او بسپارید. خواهید دید که چطور او از شما حمایت می کند و از منت دیگران برای رسیدن به حوائجتان بی نیاز می شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۴۱:۲۴
b

b : سلام وقتتون بخیر .
خواب دیدم وارد یه مطبخی شدم که مادرم آشپز توش و با یه ملاغه بزرگ بدستش تویه مطبخه . وارد مطبخ شدم کف زمین کاملا پر از دیگ های هیئتی سرباز با غذاهای تاره پخته شده و غذاهایی که اخرای پختن بود . بوی غذای داخلو گرفته بود و قیافه و بوی مطبوعی از غذاها میدیدم و استنشاق میکردم . یکی دوتا از دیگها سر ریز شده بودن و داشت غذایی درونش میریخت کف زمین .مادرم تو اون اتاق تنها بود و همه رو داشت مدیریت میکرد سر پختنشون .
سپاس از وقتی که میزارید.

پاسخ
لینک۲۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۰:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. نگرش های مادر شما نسبت به مسائل مختلف بسیار معقول و منطقی و درست است. او برای حمایت از شما تلاش می کند و در بعضی موارد، سرشار از اشتیاق و هیجان و ایده هایی است که بیشتر از چیزی که توان مدیریتش را داشته باشد، به عهده می گیرد و با یک دست چند هندوانه بلند می کند. از بعضی جهات، مادرتان احساس می کند که زیر بار فشار احساسات دارد له می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۱:۳۸
مایا

مایا : با سلام و عرض ارادت
خواهرم خواب دیده مامانم دلمه پیچیده (برگ مو ) بعد من و خواهرم رفتیم ی جایی مثل جاده چالوس رودخونه داشت و سرسبز بود از جایی بالا رفتیم رسیدیم به ی خونه داخل خونه شدیم پدر و مادر بزرگم که فوت کرده اند اونجا بودند هر دو خوب مخصوصا پدر بزرگم خیلی سرحال بوده و دلمه ها رو دادیم مادر بزرگم گفت چقدر زیاده ! بعد ی مقدار از دلمه ها رو پخت خوردیم .
سپاسگزارم از مرحمت شما

پاسخ
لینک۵ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۲۶:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مادر شما ثروت و دارایی خودش را مدیون زحمات پدر و مادر بزرگتان می داند. شما در زندگی تان به پیروزی و موفقیت و درجات بالا خواهید رسید و روح ایشان شاد، دعای خیر مادرتان پشت سر ایشان است و شما هم برای آنان دعا می کنید. روح ایشان پاک و آمرزیده شده و نزد پروردگار، جایگاه خوبی دارند. با دعای خیر پدر بزرک و مادر بزرگتان شما به خواسته ها و آرزوهایتان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۵:۴۲
فاطمه

فاطمه : معذرت ميخوام كه دوباره كامنت ميزارم،يه سوال درباره ي تعبير خوابم داشتم،گفتيد من دعا ميكنم و حاجت روا ميشم بله كاملاً درسته من نذرهاي زيادي كردم.دارم دعا هاي زيادي ميخوانم اما در ادامه ي خوابم گفتيد برگشتي در اين رابطه نيست،واقعيت من نذر هايي كه كردم همه شون براي اينكه اگر صلاحه تو رابطه مون گشايش حاصل بشه.يعني پس حاجت روايي من باعث ادامه ي اون رابطه نميشه؟

پاسخ
لینک۲۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۵۵:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خواهش می کنم. ته دیگ غذا اشاره به پایان این رابطه می کند و خوابتان از "شرایط امروز شما" می گوید و احساسی که نسبت به حمایت از او دارید. اما اینکه در آینده چه بشود، منوط به این است که خداوند برایتان چه صلاح بداند. شما نباید هرگز برای خداوند تعیین تکلیف کنید و بگویید که چه بکند چه نکند بلکه باید بگویید خدایا من مصلحت کارم را به تو واگذار می کنم. اگر دوست پسرم رابطه اش با من خوب خواهد شد و کنار هم خوشبخت می شویم، به من برگردد ولی اگر من برای او ارزشی ندارم، کسی را به زندگی من بیاور که قدر مرا همانطور که هستم بداند و همیشه برایم بماند.

پاسخ
لینک۲۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۲:۱۲
فاطمه

فاطمه : سلام،وقت شما به خير
من خواب ديدم تو مراسم مذهبي هستم يادم نمياد چي بود،بعد تو يك سالن خيلي بزرگي برگزار شد،اخرش شروع كردن غذاي نذري دادن،عذا عدس پلو بود.من غذاي خودم رو خوردم و ظرفش رو نگه داشتم.(ظرف يكبار مصرف بود).بعد يك ديگ اوردن كه توش ته ديگ بود من رفتم گفتم بزار براي دوست پسرم ته ديگ بگيرم ببرم اون دوست داره(البته ديگه در بيداري با ايشون رابطه ايي ندارم و تموم شده)كه ميدونستم ايشون بيرون نشسته بودن منتظر من بودن ،دو تا تكه ته ديگ نان خيلي خوش رنگ گرفتم مربعي بودن و خيلي صاف و يكدست بودن.رفتم پيش ايشون ديدم با يك دختر بچه نشستن و دورشون چادر بود وقتي من رسيدم جلوي پاي من بلند شد و سلام و عليك كرديم و ته ديگ رو دادم بهش و شروع كرد به خوردن،من باز برگشتم تو سالن و گفتم كاش غذا داشتم براي دوست پسرم ميبردم،يهو ديدم يه جا تو اون سالن شلوغه و رفتم جلو تر ديدم دارن از اون غذاي نذري ميدن،منم ظرفم رو كه خودم توش قبلاً خورده بودم اماده كردم و يه پير زن و يه مرد جوان سر ديگ بودن و غذا ميكشيدن ،ظرف من رو پيرزن گرفت و داد به اون پسر جوان من هم از بين جمعيت رسيدم به سر ديگ و پسره گفت چه فكره خوبي كه تو ظرف خودتان دوباره بريزم،بعد يه عالمه برنج ريخت تو ظرفم من داشتم نگاه ميكردم عدسش خيلي كم بود و بيشتر برنج بود،بعد من با خودم گفتم كاش يكم برنج زعفروني بريزه اما برنج زعفروني بينش خيلي كم بود و بيشترش برنج سفيد بود.رفتم غذا رو دادم به دوست پسرم و با هم گفتيم حالا قاشق نداريم كلي دنبال قاشق گشتيم اخر سر يه مغازه كه چايي اينا ميفروخت يه قاشق يكبار مصرف پيدا كرديم و خريديم.موقع خريدن قاشق هم به پول خرد احتياج داشتيم كه من هي تو كيفم و گشتم يه هزار توماني يه ١٠٠تومني يه ٢٠٠تومني پيدا كردم و داديم.

پاسخ
لینک۲۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۳:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما برای رسیدن به خواسته هایتان دست به دعا بر می دارید و حاجتتان را هم می گیرید هر چند که قبلا خیلی ناراحت شده اید ولی نگرش های تازه ای را یاد گرفته اید و دیدتان نسبت به دنیا فرق کرده است. شما رابطه تان را با دوست پسرتان به ته رسانده اید و ادامه ای برای این رابطه نیست. او سرگرم ثروت اندوزی است و شما آرزو می کنید که او هم خوشبخت باشد و روزی اش زیاد باشد. شما سعی می کنید که برای او دعا کنید تا او حمایتی داشته باشد و به دستاوردهای بزرگی در زندگی اش برسد. 1400 تومان بیانگر غیر منتظره و نیاز شما برای انطباق با فرآیند هایی است که هر لحظه در حال تغییر است. نمادی از افراط است و اینکه چگونه به تمایلاتتان توجه زیادی می کنید. شما نیاز دارید که بیشتر خویشتن داری کنید و تمرکزتان روی اهدافتان باشد. به عبارتی شما الان هم که از او جدا شده اید در دعا کردن برای او افراط می کنید و باید به فکر خودتان باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۰۲:۳۱
Maryam

Maryam : سلام این خواب دوستم دیده و من از زبان خودش میگم.خواب دیدم منو و مامانم رفته بودیم خونه خواستگارم تو قسمت آشپزخانه نشستیم بعد انگار مامانم رفت غذا کشید واسه خودم و خودش و اورد روی میز. غذا قلیه ماهی با برنج سفید بود دوتا خانم ناشناس هم پیشمون نشسته بودن که من نمیشناختم اونارو ولی میدونستم از فامیل های پسر هستند.که مامانم داشت باهاشون صحبت میکرد و میگفت که دختر من زیاد قلیه نمیخوره و بعد منم گفتم نه اتفاقا این قلیه خیلی خوشمزس و ازشون تشکر کردم همینطور که داشتم غذا میخوردم تو غذا یه تیکه کوچیک سیر سفید دیدم(یادم نیست خوردم یا نه ولی فکر کنم نخوردم) .(غذاش خوشمزه بود)انگار دو سری واسمون غذا آورده بودن که سری اول یادم نیست غذا چی بود ولی سری دوم غذا قلیه ماهی بود.

پاسخ
لینک۱۵ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۱:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و مادرتان نسبت به مسائل مالی و رفاهی خواستگارتان با هم صحبت خواهید کرد و نگرش های تازه ای نسبت به آنان بین شما رد و بدل می شود. مادر شما معتقد است که سختی های زندگی و یک زندگی معمولی مناسب سلیقه ی شما نیست و شما باید مرفه باشید. اما شما معتقدید که این وضعیت مالی خواستگارتان را دوست دارید و با آن کنار می آیید. مضافا به اینکه آنها نسبتا" وضع مالی خوبی هم دارند. شما می دانید که خطر فقر و سختی کشیدن شما را در زندگی با خواستگارتان تهدید نمی کند. با این وجود شخصیتی منطقی دارید و امنیت را به عشق ترجیح می دهید ولی ته دلتان مطمئن نیستید که عشق را بیشتر می خواهید یا امنیت مالی را. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۸:۱۰
رزیتا

رزیتا : سلام خانم هراتی عزیز خسته نباشید این خوابو مادرم دیدند .
خواب دیدم رفتم خونه پدر شوهرم ( سالهاست فوت کردند) عروسی یکی از بچه های پدر شوهرم بود ( همشون سالهاست ازدواج کردند ) سفره انداخته بودند من گفتم غذا که تموم شده شروع کردند برام سینی سینی غذا اوردند غذاهاشون غذاهایی بود که با مغزیجات و چیزهای مقوی پخته بودند و غذاهای معمول تو عروسیها نبود من از غذاها میخوردم ولی خیلیم دوست نداشتم بعد دیدم تو یه اتاق دیگه همه فامیل خوابیدند .ممنون از تعابیرتون

پاسخ
لینک۵ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۵:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحشان شاد. شما از حقیقتی راجع به فرزند پدر شوهرتان با خبر می شوید و او مشکلاتی در زندگی اش دارد و این حقیقت شما را ناراحت می کند هر چند که به شما سود و ثروت و حمایت و پشتیبانی خواهد رسید. همه از شما تقدیر و حمایت خواهند کرد و با دست و دلبازی با شما تعامل می کنند. اما بعد همه مشکل کسی که در خواب عروسی اش بوده را فراموش می کنند و هر کسی در خواب غفلت و به فکر زندگی خودش خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۱۳:۰۳
2020

2020 : سلام خانم هراتی جان خسته نباشید
خواب دیدم من و خواهرام و دختر عموم سوار قایقی روی آب هستیم و من توی قایق عکس میگرفتم از خودمان و ... ، بعد از قایق پیاده شدیم رفتیم غذا بخوریم، غذا را آوردند ولی نخوردیم و میخواستیم غذا را خانه ببریم، یعنی کاملا دست نخورده بود، غذا برنج و جوجه بود، پای صندوق که رفتیم گفتم همه را میبریم جز اون حجم زیاد کالباس که وسط ظرف بود، اومدیم خانه و من باز رفتم هدیه ای برای کسی بخرم، یک توپ خریدم و بردم اون را کادو و تزیین کنند، خود توپ داخل یک قوطی بود، من نشسته بودم و یک خانمی همونجا که تزئیین میکردند تفعل به قرآن میزد، گفتم استخاره ای برای پسری که خواستگارم هست کنم و چون 1 استخاره داشتم قبول کرد زودتر از همه کارم راه بندازه و قرآن را بازکرد فکر میکنم سوره آل عمران بود برای اون پسر استخاره کردم ولی اون گفت یک خواستگار دیگه‌ای برات میاد که برادرش هم از تو خوشش میاد و اون هم خواستگاری میکنه و من خودم داشتم معنی قرآن را میخواندم و سعی میکردم بفهمم معنی را و اون خانم برگه میزد و باز برام میگفت ...

پاسخ
لینک۱۹ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۸:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و خواهرانتان به خاطر مسائلی احساساتی می شوید ولی سعی می کنید که منطقی و درست فکر کنید و نیاز به حمایت روحی دارید تا بتوانید درست تصمیم بگیرید. اما وقتی هم که از شما حمایت و پشتیبانی می شود و به شما نصیحت می کنند، این نصیحت را سه سوته عملی نمی کنید بلکه در ابتدا روی آن اندیشه و تعقل می کنید. شما خودتان هم سعی می کنید که به کسی بگویید که زندگی را سخت نگیرد و او را به آرامش تشویق می کنید و می خواهید ابتکار عمل داشته باشید و او را درست راهنمایی کنید. شما کارتان را به خدای بزرگ واگذار می کنید. شما از بدیها پاک خواهید شد و ایمانتان قویتر خواهد شد. شما سعی می کنید که بین انتخابهایی که در باره ی کارتان دارید درست قضاوت کنید و باعث خواهید شد که شما را در رسیدن به اهدافتان تشویق کنند و مقام و احترامتان بالاتر خواهد رفت. گشایش کار خواهید یافت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۶:۱۰
Sara

Sara : سلام روزتون بخیر
من خواب دیدم که رفتم به یه رستوران، انگار خیلی اونجا میرفتم و همه کارکنان اونجا منو میشناختن
کسی رو هم که دوست دارم دعوت کرده بودم، دوتا ساندویچ همبرگر سفارش دادم یکی برای خودم یکی برای آقایی که دوستش دارم ولی سر یه میز ننشسته بودیم اون ته سالن بود و با هم حتی حرف هم نمیردیم و از هم دلخور بودیم، ساندویچ رو آوردن توی ساندویچ گوشت بود و پیاز ولی روی گوشتش آتیش داشت قبل از خوردن آتیش رو خاموش میکردیم و گاز میزدیم، موقعی که ساندویچ من آخراش بود یه خانم و آقای پیر که خارجی بودن اومدن از من سوال پرسیدن و خارجی صحبت میکردن و سر میز من نشستند و باهم حرف زدیم، دیدم که اون آقایی که دوستش دارم خیلی ناراحته و سیگار میکشید، با اینکه با هم قهر بودیم ولی یه لحظه باهم چشم تو چشم شدیم

پاسخ
لینک۱۹ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۵۷:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما زیر بار تصمیمات و انتخاب هایی که باید در زندگی تان بگیرید، احساس می کنید که خیلی تحت فشار هستید و نیاز دارید که کسی که دوستش دارید از شما حمایت روحی کند. شما مسئولیت های سنگینی را به دوش می کشید و با یک دست چند هندوانه بلند می کنید. شما و کسی که دوستش دارید همدیگر را مورد قضاوت و بررسی قرار می دهید و بین شما سردی و جدایی افتاده و هر دو از این بابت تحت استرس و فشار زیادی هستید. شما نمی توانید شرایط را به خوبی درک کنید و توجیهات عشقتان برای شما قابل قبول نیست. او از این بابت بسیار عصبانیست و غصه می خورد. هر دوی شما همدیگر را دوست دارید و امیدوارید که طرف مقابل بتواند دیگری را درک کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۲:۰۱
سروناز

سروناز : سلام خانم هراتي جان، ديشب خواب ديدم پشت ميزي نشستم و دارم به همراه دخترخالم كه باهاش دعوام شده بود و قهرم ، غذا ميخورم، غذا هم يه حيووني بود به شكل خرچنگ يا آفتاب پرست، تو خواب مطمعن نبودم كدومه، اما پوست سفت و سختي داشت كه خيلي چندشم ميشد اما ميخوردم، اولش با پوست مي خوردم اما بعد از يكي دولقمه ديگه نخوردم و خيلي چندشم ميشد،چون دختر خالم توضيح داد اين آفتاب پرستا آفتاب پرستاي ديگه رم ميخورن و از روي پوست چندلايه ش معلومه،. وقتي به بشقاب دخترخالم نگاه كردم ديدم خيلي حرفه اي ،همه غذاشو خورده ولي بدون پوست و پوستاشو درآورده.اما من ديگه نخوردم.

پاسخ
لینک۱۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۵:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که دختر خاله تان را قضاوت کنید و کارهای او را درک کنید. او در کارش خیلی پشتکار دارد و سرسختی از خودش نشان می دهد و متکی به خودش است. او شخصیتی خودخواه دارد و احساسات واقعی خودش را بروز نمی دهد و زودرنج است. او هم نسبت به شما دقیقا همین احساس را دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۴:۰۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.